#نمایشنامه
#برشی_از_یک_کتاب
هر چه بارم سنگینتر باشد خرسندترم؛ زیرا این بار آزادی من است.
همین دیروز بود که بیدلیل بر زمین راه میرفتم؛ هزاران جاده را درنوردیدم که مرا به جایی نرساندند زیرا جادهی مردان دیگر بودند.
امروز من فقط یک راه دارم که نمیدانم به کجا ختم میشود، ولی راه خودم است!
ناگهان آزادی بر من فرود آمد و مرا درنوردید...
جوانیام با باد رفت و خود را تنها دیدم و چیزی در بهشت باقی نمانده بود، نه خوبی و نه بدی و نه کسی که به من فرمان دهد.
محکومم از قانونی جز قانون خویش فرمان نبرم. هرکس باید خود راه خویش را بیابد...!
عنوان کتاب: #مگسها
نویسنده: #ژان_پل_سارتر
لینک این کتاب:
https://goo.gl/KRojuR
@shahreketab
#برشی_از_یک_کتاب
هر چه بارم سنگینتر باشد خرسندترم؛ زیرا این بار آزادی من است.
همین دیروز بود که بیدلیل بر زمین راه میرفتم؛ هزاران جاده را درنوردیدم که مرا به جایی نرساندند زیرا جادهی مردان دیگر بودند.
امروز من فقط یک راه دارم که نمیدانم به کجا ختم میشود، ولی راه خودم است!
ناگهان آزادی بر من فرود آمد و مرا درنوردید...
جوانیام با باد رفت و خود را تنها دیدم و چیزی در بهشت باقی نمانده بود، نه خوبی و نه بدی و نه کسی که به من فرمان دهد.
محکومم از قانونی جز قانون خویش فرمان نبرم. هرکس باید خود راه خویش را بیابد...!
عنوان کتاب: #مگسها
نویسنده: #ژان_پل_سارتر
لینک این کتاب:
https://goo.gl/KRojuR
@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
پایتخت در خطر سقوط است و نیروهای وییا و ساپاتا شهر را ترک میکنند و مردم وفادار به انقلاب نیز در پی آنان جلای وطن میکنند. سیاستمداران، کارمندان، ژنرالها و افسران «ارتش سابق فدرال»، دکترها، معلمها، زنان راحتطلب تهیمغز، زنان بدکاره، و خلاصه همه کسانی که کوتهنظرانه به وییا دل بسته بودند، نومیدانه میکوشند بگریزند تا بهدست سربازان سرخپوست قبیلهٔ «یاکی» کشته نشوند. این فراریان هراسان در یک واگن بهداری گرد میآیند و در سراسر شبی هولناک، حدسهای دیوانهوار خود را بلغور میکنند.
ماریانو آسوئلا را «رماننویس انقلاب» نامیدهاند. او نخستین رماننویس انقلاب مکزیک است و دیگر نویسندگان متعهد مکزیک تحت تأثیر او بودهاند. مگسها از نخستین و مهمترین رمانهای آسوئلاست که در دورهٔ دیکتاتوری پورفیریو دیاس نوشته است.
#مگسها
#ماریانو_آسوئلا
https://bit.ly/36PCj4P
@shahreketab
پایتخت در خطر سقوط است و نیروهای وییا و ساپاتا شهر را ترک میکنند و مردم وفادار به انقلاب نیز در پی آنان جلای وطن میکنند. سیاستمداران، کارمندان، ژنرالها و افسران «ارتش سابق فدرال»، دکترها، معلمها، زنان راحتطلب تهیمغز، زنان بدکاره، و خلاصه همه کسانی که کوتهنظرانه به وییا دل بسته بودند، نومیدانه میکوشند بگریزند تا بهدست سربازان سرخپوست قبیلهٔ «یاکی» کشته نشوند. این فراریان هراسان در یک واگن بهداری گرد میآیند و در سراسر شبی هولناک، حدسهای دیوانهوار خود را بلغور میکنند.
ماریانو آسوئلا را «رماننویس انقلاب» نامیدهاند. او نخستین رماننویس انقلاب مکزیک است و دیگر نویسندگان متعهد مکزیک تحت تأثیر او بودهاند. مگسها از نخستین و مهمترین رمانهای آسوئلاست که در دورهٔ دیکتاتوری پورفیریو دیاس نوشته است.
#مگسها
#ماریانو_آسوئلا
https://bit.ly/36PCj4P
@shahreketab