شهرکتاب آنلاین
7.72K subscribers
2.88K photos
336 videos
17 files
2.42K links
نزدیک ترین شهرکتاب دنیا
www.shahreketabonline.com
Download Telegram
#دیالوگ
دنیا دچار دردسر شده
و فقط هم دو راه حل موجود است:
آنقدر بخندیم تا منفجر شویم،
یا فقط منفجر شویم!


#مردی_با_کبوتر
#رومن_گاری
#لیلی_گلستان

لینک خرید:
https://goo.gl/KGvXgD

@shahreketab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تقویم_شهرکتاب

امروز تولد #لیلی_گلستان (تقوی شیرازی) مترجم، نویسنده و نگارخانه‌دار ایرانی، دختر ابراهیم گلستان و فخری گلستان و خواهر کاوه گلستان است

https://goo.gl/9CCNbR

@shahreketab
#جشن_امضای اینترنتی خانم #لیلی_گلستان، ۲۹ بهمن‌ماه در شهرکتاب آنلاین برگزار می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند از امروز کتاب‌های خانم گلستان موجود در بسته‌ی زیر را سفارش داده و کتاب با امضای ایشان ۳۰ بهمن ماه برای علاقه‌مندان ارسال می‌گردد.

لینک بسته:
https://goo.gl/h2N1E8

@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
#جشن_امضا

«این یادداشت‌ها، که ویتگنشتاین آن‌ها را در هجده ماهه پیش از مرگ خود نوشته است، پس از مرگ او به همت خانم انسکومب، ویراستار معروف آثار ویتگنشتاین، منتشر شد. ویتگنشتاین در این کتاب قصد روشن کردن منطق مفاهیم مربوط به رنگ را دارد و با قایل شدن به تمایزهای گوناگونی از قبیل تمایز میان رنگ سطح‌ها و رنگ مواد، می‌کوشد پیچیدگی این منطق را بنمایاند. توجه اصلی کتاب به نقاشی است و قصد دارد نشان دهد مساله رنگ یک «مساله پدیده شناختی» است. این یکی از جنبه‌های اصلی تفکر ویتگنشتاین در دوره متاخر کارش بود و کتاب حاضر می‌تواند به درک بهتر اندیشه‌های او در این دوره کمک کند.» کتاب حاضر را انتشارات «مرکز» به چاپ رسانده است.

#درباره‌ی_رنگ‌ها
#لودویک_ویتگنشتاین

در صورت تمایل به شرکت در جشن امضای خانم #لیلی_گلستان، در هنگام ثبت سفارش در بخش توضیحات خریدار قید فرمایید مربوط به جشن امضا.

https://goo.gl/UrWxCR

@shahreketab
#جشن_امضا
#برشی_از_یک_کتاب

ظهر روزی از ماه اوت، در حالی که با دوستانش گلدوزی می‌کرد، حضور کسی را در نزدیکی خانه‌اش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده به من گفت: چاق شده بود موهایش بفهمی نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا خودش بود! دیوانه شده بود. حتما مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده، اما مرد، بر خلاف دختر، فاقد ذخیره‌ی عشقی بود که باعث تحمل می‌شد پیراهنش از عرق خیس شده بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیف‌های چرمی درز شکافته‌ی سگگ نقره‌ای را داشت. با یار دوسان رومان بی اینه به باقی کسانی که گلدوزی می‌کردند و مبهوت مانده بودند اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد. کیف‌هایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: خب من آمدم.

#گزارش_یک_مرگ
#گابریل_گارسیا_مارکز
#لیلی_گلستان

در صورت تمایل به شرکت در جشن امضای خانم #لیلی_گلستان، در هنگام ثبت سفارش در بخش توضیحات خریدار قید فرمایید مربوط به جشن امضا.

https://goo.gl/3yD3gY

@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
#جشن_امضا

مورسو، راوي داستان خويشتن است. حكايت بسيار حساب‌شده او شامل دو قسمت است كه به طور محسوسي هم در لحن و هم در محتوا با هم متفاوت‌اند. در قسمت اول، مورسو، با ظاهري حاكي از لاقيدي كامل زندگي روزمره خود را در الجزيره، ... شرح مي‌دهد. مورسو با لحن راوي بي‌طرف، با جملات پياپي كه اغلب به ماضي نقلي‌اند، احتياجات جسم، خستگي، ميل به سيگار كشيدن و مشكلاتش را در تحمل گرما قيد مي‌كند. احساسهايش را ذكر مي‌كند و همچنين به ملال يا بي‌تفاوتي‌اش اشاره مي‌كند: "برايم فرقي نداشت" يا "تفاوتي نداشت". نه اعتنايي به تحليل روان‌شناختي دارد نه به بيان احساساتش. با اينكه رسيدنش را به خانه سالمندان، كه مادرش در آنجا به تازگي مرده است، موشكافانه شرح مي‌دهد، ضمن شب‌زنده‌داري در كنار جنازه يا به هنگام تشييع، اندوهي را كه از او انتظار مي‌رود نشان نمي‌دهد.

... در قسمت دوم رمان، روايت آن لحن بي‌تفاوت آغازين را ندارد. مورسو، كه زنداني شده است، ياد مي‌گيرد كه با زمان و يادآوري خاطراتش بسازد. ديگر آن كسي نيست كه فقط در زمان حال با احساساتش زندگي مي‌كرد. او كه به اراده معطوف به حقيقت وفادار است، قبول نمي‌كند كه تظاهر به پشيماني كند يا با دادن جوابهايي كه از او انتظار دارند وارد بازي اجتماع شود. محاكمه‌اش كه همچون تماشاچي در آن شركت مي‌كند، كاريكاتوري است از عدالت و مجريان آن كه خالي از طنز نيست.

عنوان کتاب: #بیگانه
نویسنده: #آلبر_کامو
مترجم: #لیلی_گلستان

در صورت تمایل به شرکت در جشن امضای خانم لیلی گلستان، در هنگام ثبت سفارش در بخش توضیحات خریدار قید فرمایید مربوط به جشن امضا

https://goo.gl/Snm292

@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
#جشن_امضا

این محاکمه را ما از شهادت دو مرید هم‌عصر سقراط می‌شناسیم: افلاطون و گزنفون، که او هم یک "دفاعیه" سقراط نوشته است، و به قدر کفایت متفاوت با نوشته افلاطون. این تفاوت بیشتر به دلیل برتری ارزش‌های ادبی‌اش است تا ارزش‌های تاریخی‌اش. سه گفت‌وگویی که در این‌جا گرد آمده، سه نوشته‌ای هستند که با فایدون به آخرین روزهای سقراط اختصاص پیدا کرده‌اند. محاکمه و محکومیتی که در پی آمد و مرگش را رقم زد و یک ماه بعد با نوشیدن جام زهر به انجام رسید. سقراط دفاعیه یا آپولوژی را در برابر قاضی‌هایش بیان می‌کند. افلاطون با احترام به شکل این سخنرانی و با احترام گذاشتن به محتوای محتمل آن، آن را با نوعی ستایش واقعی نسبت به استادش نوشته است. "اوتیفرون" کمی بعد از آپولوژی نوشته شد، آن هم با هدف به تصویر درآوردن تقوای واقعی و عمیق سقراط و بیهودگی تهمت‌هایی که بر ضد او ابراز شده بود. سر آخر، "کریتون" است که این تصویر فیلسوف را با نشان دادن احترام او به قوانین شهری که خود شاهد به وجود آمدن آن بود – یعنی شهر آتن – کامل می‌کند.»
#محاکمه‌ی_سقراط
#افلاطون
#لیلی_گلستان

https://goo.gl/sQag3H

@shahreketab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن امضای خانم #لیلی_گلستان دیروز در شهرکتاب‌آنلاین انجام گرفت و کتاب‌های امضای شده امروز برای همراهان عزیزمان ارسال گردید.

با تشکر از همراهی شما

@shahreketab