#کتاب #رمان #خارجی #ژاپن #امریکا #داستان #ترجمه #ترانه #موراکامی
#سنندج #کتاب_هفت #SevenBook #7Book #Sanandaj
هابارا كينو توكاي و چهار مرد ديگر (مجموعه داستان)
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: سلماز بهگام
@SevenBook
به نظر ميرسيد گذر زمان طبق روال هميشه نبود. وزن خونين تمنا و شهوت و لنگر زنگزده پشيماني و دريغ، جريان عبور لحظات را سد كرده بود. زمان بر خلاف معمول همچون تيري از كمان جسته و شناور روي خط صاف پيش نميرفت. باران ممتد و عقربههاي گيج و پريشان ساعت، پرندگاني كه همچنان در خواب تردشان غرق بودند، كارمند اداره پست، بيهيچ صورت و شمايل، در سكوت و خونسرد مشغول دستهبندي كارتپستالها، همسرش با آن حالت مهار گسيخته، موجودي كه لجوجانه روي پنجره ناخن ميكشيد. گويي اين ضرباهنگ تا ابد يكنواخت، با مكر و حيله داشت پايش را به ژرفاي هزارتويي وسوسهآميز ميكشاند. تقتق، تقتق و دوباره تقتق. روت برنگردون، عوضش صاف زل بزن توي چشمهاش. كسي اين را در گوشش زمزمه كرد. قلبت اين شكليه.
@SevenBook
#سنندج #کتاب_هفت #SevenBook #7Book #Sanandaj
هابارا كينو توكاي و چهار مرد ديگر (مجموعه داستان)
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: سلماز بهگام
@SevenBook
به نظر ميرسيد گذر زمان طبق روال هميشه نبود. وزن خونين تمنا و شهوت و لنگر زنگزده پشيماني و دريغ، جريان عبور لحظات را سد كرده بود. زمان بر خلاف معمول همچون تيري از كمان جسته و شناور روي خط صاف پيش نميرفت. باران ممتد و عقربههاي گيج و پريشان ساعت، پرندگاني كه همچنان در خواب تردشان غرق بودند، كارمند اداره پست، بيهيچ صورت و شمايل، در سكوت و خونسرد مشغول دستهبندي كارتپستالها، همسرش با آن حالت مهار گسيخته، موجودي كه لجوجانه روي پنجره ناخن ميكشيد. گويي اين ضرباهنگ تا ابد يكنواخت، با مكر و حيله داشت پايش را به ژرفاي هزارتويي وسوسهآميز ميكشاند. تقتق، تقتق و دوباره تقتق. روت برنگردون، عوضش صاف زل بزن توي چشمهاش. كسي اين را در گوشش زمزمه كرد. قلبت اين شكليه.
@SevenBook