sevenbook
90 subscribers
912 photos
23 videos
20 files
246 links
منصوری
Instagram: instagram.com/seven.book
️کتاب هفت▶️
💠سنندج . خ پاسداران . مجتمع تجاری صدف . طبقه زیر همکف . واحد ۲۳
ارائه کلیه کتب:
🔹هنری
🔹ادبی
🔹فلسفی
🔹رمان و داستان
🔹کودکان و نوجوانان
🔹تاریخی
🔹نجوم
🔹ریاضیات و فیزیک
🔹و سایر کتب درخواستی
087-33232803
Download Telegram
#کتاب #رمان #خارجی #ژاپن #امریکا #داستان #ترجمه #ترانه #موراکامی
#سنندج #کتاب_هفت #SevenBook #7Book #Sanandaj

هابارا كينو توكاي و چهار مرد ديگر (مجموعه داستان)
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: سلماز بهگام
@SevenBook
#کتاب #رمان #خارجی #ژاپن #امریکا #داستان #ترجمه #ترانه #موراکامی
#سنندج #کتاب_هفت #SevenBook #7Book #Sanandaj

هابارا كينو توكاي و چهار مرد ديگر (مجموعه داستان)
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: سلماز بهگام
@SevenBook
به نظر مي‌رسيد گذر زمان طبق روال هميشه نبود. وزن خونين تمنا و شهوت و لنگر زنگ‌زده پشيماني و دريغ، جريان عبور لحظات را سد كرده بود. زمان بر خلاف معمول همچون تيري از كمان جسته و شناور روي خط صاف پيش نمي‌رفت. باران ممتد و عقربه‌هاي گيج و پريشان ساعت، پرندگاني كه همچنان در خواب تردشان غرق بودند، كارمند اداره پست، بي‌هيچ صورت و شمايل، در سكوت و خونسرد مشغول دسته‌بندي كارت‌پستال‌ها، همسرش با آن حالت مهار گسيخته، موجودي كه لجوجانه روي پنجره ناخن مي‌كشيد. گويي اين ضرباهنگ تا ابد يكنواخت، با مكر و حيله داشت پايش را به ژرفاي هزارتويي وسوسه‌آميز مي‌كشاند. تق‌تق، تق‌تق و دوباره تق‌تق. روت برنگردون، عوضش صاف زل بزن توي چشم‌هاش. كسي اين را در گوشش زمزمه كرد. قلبت اين شكليه.
@SevenBook
#کتاب #رمان #جایزه #خارجی #انگلیس #خشونت #اعتراض #انقلاب #عشق #ترجمه
#کتاب_هفت #سنندج #SevenBook #7Book #Sanandaj
محفل عوضی ها
نویسنده: جاناتان کوُ
مترجم: وحيد پورجعفري / رضا عابدين‌زاده
@SevenBook
#کتاب #رمان #جایزه #خارجی #انگلیس #خشونت #اعتراض #انقلاب #عشق #ترجمه
#کتاب_هفت #سنندج #SevenBook #7Book #Sanandaj
محفل عوضی ها
نویسنده: جاناتان کوُ
مترجم: وحيد پورجعفري / رضا عابدين‌زاده
@SevenBook

راترز کلاب، يا همان محفل عوضي‌ها، ششمين رمان نويسنده‌ي مطرح انگليسي جاناتان کُو است و در سال 2001جايزه‌ي معتبر «اِوري من وودهاوس» را دريافت کرد و نقدهاي بسيار مثبتي درباره‌اش نوشته‌شد و نام آن در فهرست پرفروش‌ترين رمان‌هاي سال قرار گرفت. محفل عوضي‌ها رماني است به قلم نويسنده‌اى مطرح و تحسين شده، داستانى خاطره‌انگيز از دهه­ى هفتاد بريتانيا، از نوجوانى و مدرسه تا بزرگ‌سالى و سياست، حكايت دوست داشتن و خيانت کردن در سال­هاى بحران اقتصادى، اعتراضات مدنى، خشونت، خنده، گريه، هنر، رقابت و زندگى، در پى يافتن اين پاسخ كه «آيا سرانجام عشق از ما سراغى خواهد گرفت؟»

@SevenBook
#ادبیات #خارجی #مریوان_حلبچه_ای #ترجمه #جنگ #جامعه #آزادی #مبارزه #استبداد #کتاب
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_ثالث #7Book

دریاس و جسدها
نویسنده: بختیار علی
مترجم: مریوان حلبچه ای

@SevenBook

#دریاس_و_جسدها جدیدترین کتاب ترجمه از #بختیار_علی، نویسنده ُرد است که پرکارترین و پرتیراژترین #نویسنده کرد لقب گرفته است. بختیار علی در #سلیمانیه به دنیا آمد و بیش از پانزده سال به خاطر #سانسور شدید، هیچ کدام از نوشته‌هایش #چاپ نشدند. او هم‌اکنون ساکن کشور #آلمان است.

#رمان دریاس و جسدها که می‌توان آن را یک رمان #سیاسی در نظر گرفت، توجه ویژه‌ای به #تاریخ دارد و از #مخاطب دعوت می‌کند با یک نگاهی منسجم و تاریخی به پدیده‌های مختلف از جمله #پدیده #انقلاب نگاه کند. این کتاب #داستان شهری است که مردمانش در تب‌وتاب انقلاب هستند و #امید دارند که انقلاب اتفاق بیفتد و #حکومت فاسدشان کنار برود؛ چراکه مردمان این شهر به شدت از دست حاکمان‌ #ستمگر ناراضی هستند.
در این کتاب #شهر جای خاصی نیست و منطقه جغرافیایی مشخصی ندارد و به عبارتی تنها مختص #کردستان #عراق نیست و می‌تواند هر کجای این کره خاکی باشد. البته این شهر یا #سرزمین بیشتر شبیه به سرزمینی #جهان سومی است و نه یک کشور اروپایی.
این رمان به طور کلی دعوتی است به اندیشیدن عمیق‌تر درباره‌ی #مرگ و #جاودانگی به عنوان دو مفهوم که #سیاست بیش از صدسال است که در #شرق تولید می‌کند و آن‌ها را به بازی می‌گیرد.

@SevenBook
#کتاب #Book #رمان #داستان #ایران #جذام #جامعه #کرد #کورد #زندگی #عشق #خاطره #محمد_قاضی #زارا #چوپان #زهرا #ترجمه
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_زیویه #7Book

زارا / عشق چوپان
نویسنده: محمدقاضی
ترجمه به کُردی: محمد بهره ور
این اثر به زبان فارسی نیز موجود می باشد.

@SevenBook

یک کتاب بسیار زیبا از داستان واقعی دو عاشق؛ برای آنانکه باید بدانند "هرگز عشق را نباید از کسی گدایی کرد، بلکه برای عشق باید جنگید." داستان این رمان عاشقانه، روایتی از عشق صادقانهٔ یک چوپان به نام قادر به دختری به‌نام زارا است که مبتلا به بیماری جذام است. محمد قاضی درکنار رابطه و عشق میان این دو، زندگی و اوضاع سخت بیماران جذام را نیز به تصویر می‌کشد.

زارا (یا ئه وینی شوان) سه ردێری چیرۆک و ئیلهامێکه له رووداوێکی ڕاسته قینه و سەرنج ڕاکێش که له کوردستانی ئیمه رووی داوه. زارا یه کێکه له شوێنی وارە کانی محه ممه د قازی وه رگێری به توانا و به ناوبانگی نێو خۆ و ده روه وه ی ولات که چه ندیم جار چاپ بووه و پێشوازییه کی چاکی لێ کراوه.

@SevenBook
#کتاب #Book #رمان #داستان #ویتنام #جنگ #جامعه #آلاسکا #طبیعت #زندگی #عشق #خانواده #تنهایی #امریکا #حیات_وحش #آزادی #ترجمه
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_باران_خرد #7Book

تنهایی بزرگ در آلاسکا
نویسنده: کریستین هانا
ترجمه: مهرداد یوسفی
این اثر به زبان اصلی نیز موجود می باشد.

@SevenBook
#کتاب #Book #رمان #داستان #ویتنام #جنگ #جامعه #آلاسکا #طبیعت #زندگی #عشق #خانواده #تنهایی #امریکا #حیات_وحش #آزادی #ترجمه
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_باران_خرد #7Book

تنهایی بزرگ در آلاسکا
نویسنده: کریستین هانا
ترجمه: مهرداد یوسفی
این اثر به زبان اصلی نیز موجود می باشد.

@SevenBook

در کتاب "تنهایی بزرگ در آلاسکا" خانواده ای از هم پاشیده به دنبال از نو ساختن زندگی شان راهی طبیعت وحشی و جدا افتاده آلاسکا می شوند و نهایتا درک می کنند که طبیعت غیرقابل پیش بینی به مراتب کم خطرتر از شخصیت پیچیده انسان ها است.
سال 1974 بود که ارنت آلبرایت،مردی زودجوش و متحول شده از جنگ ویتنام به خانه بر می گردد.وقتی یک شغل دیگر را هم از دست می دهد،به طور آنی تصمیم می گیرد دست زن و دخترش را بگیرد و به آخرین سنگر آمریکا،ببرد و زندگی تازه ای را در طبیعت وحشی آنجا آغاز کند.
کورا برای مردی که عاشق او است،هر کاری می کند،حتی اگر این به معنی سفر با او به سرزمین نشناخته ها باشد.لنی سیزده ساله که در دام رابطه پر شور و طوفانی پدر و مادرش گیر افتاده،چاره ای ندارد مگر این که در کنار خانواده اش بماند، و امیدوار باشد این سرزمین جدید راه های جدیدی را برایشان باز کند.
در گوشه ای دورافتاده و بیرحم از آلاسکا،آلبرایت ها خود را در میان جامعه ای از مردان و زنان قوی می بینند.روزهای طولانی آفتابی و سخاوت بومیان عدم آمادگی و آذوقه رو به پایان این تازه واردها را جبران می کند.
اما با آمدن زمستان و فراگیر شدن تاریکی، وضع روحی شکننده ارنت رو به وخامت می گذارد.خیلی زود خطرات بیرون در برابر تهدیدات داخل رنگ می بازند.در کلبه کوچک و پوشیده با برف آنها؛ لنی و مادرش این حقیقت تلخ را می فهمند که جز خودشان کسی را ندارند.

@SevenBook