sevenbook
89 subscribers
912 photos
23 videos
20 files
246 links
منصوری
Instagram: instagram.com/seven.book
️کتاب هفت▶️
💠سنندج . خ پاسداران . مجتمع تجاری صدف . طبقه زیر همکف . واحد ۲۳
ارائه کلیه کتب:
🔹هنری
🔹ادبی
🔹فلسفی
🔹رمان و داستان
🔹کودکان و نوجوانان
🔹تاریخی
🔹نجوم
🔹ریاضیات و فیزیک
🔹و سایر کتب درخواستی
087-33232803
Download Telegram
#کتاب
#رمان
#خارجی
#اسپانیا
#دن_کیشوت
#محمد_قاضی
#سروانتس
#کتاب_هفت
#7Book
#SevenBook
دُن کیشوت
نویسنده: میگل دو سروانتس
مترجم: محمد قاضی

@SevenBook

شاید تا کنون هیچ کتابی به اندازه دن کیشوت این همه مورد عشق و علاقه ملت های گوناگون نبوده است . بسیاری از کتاب ها هست که تنها به یک قوم و ملت اختصاص دارد و از حدود مرز یک کشور فراتر نمی رود ؛ بسیاری دیگر نیز هست که در میان ملل دیگر هم خواننده دارد ولی تنها مورد پسند گروه روشنفکران یا مردم عادی طبقات ممتار است . اما دن کیشوت همه حصار های جغرافیایی و نژادی و اجتماعی و طبقاتی را درهم شکسته و نام خود را با دنیا و بشریت توام ساخته است

دن کیشوت زندگی فردی را به مخاطب نشان می‌دهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه می‌گذراند. دن کیشوت یکی از نخستین رمان‌هایی است که به زبان‌های نوین اروپایی نوشته شده و سروانتس بخش بیشتر آن را در زندان نوشته‌است. در زمان روایت دن کیشوت نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیه می‌پرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان خود را جای یکی از همین شوالیه‌ها می‌بیند و دشمنانی فرضی در برابر خود می‌بیند که اغلب کوه‌ها و درخت‌ها هستند. دن کیشوت پهلوانی خیالی و بی‌دست‌وپاست که خود را شکست‌ناپذیر می پندارد.
@SevenBook
#کتاب #Book #گاندی #سیاست #آزادی #استعمار #رهایی #عشق #ملت #هند #رهبری #بریتانیا #حکومت #حقوق #بشر #مردم #انسانیت #خدا #محمد_قاضی #رومن_رولان #زندگی
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #7Book #نشر_روزبهان #Sanandaj

مهاتما گاندی
نویسنده: رومن رولان
مترجم: محمد قاضی

@SevenBook

چشمان آرام و کدر. کوتاه قد و ضعف الجثه،با صورت لاغر و گوش های بزرگ برگشته.شب کلاهی سفیدی بر سرو جامه سفیدی تر پارچه خشن در بر،پابرهنه،غذایش برنج است و میوه،و به جز آب نمی آشامد.روی زمین می خوابد،کم می خوابد و دائم کار می کند.گویی جسمش به حساب نمی آید.در برخورد اول هیچ چیز در او جلب توجه نمی کند مگر حالت صبری عظیم و عشقی بزرگ .پیرسن که وی را در سال 1913 در افریقای جنوبی می بیند به یاد سن فرانسوا داسیز می افتد.به سادگی کودکان است،و حتی با رقیبان خود نیز مهربان و مودب،صمیمیتی بی شائبه دارد. با فروتنی تمام به انتقاد از خود می پردازد و به قدری وسواسی استکه شکاک به نظر میرسد و گویی با خود می گوید:«من اشتباه کرده ام». هیچ سیاستی در کار نیست. از اینکه دیگران را با نطق و خطابه تحت تاثیر قرار دهد گریزان است،و یا بهتر بگویم اصلا به این فکر نیست. از تظاهرات عمومی که محرک آن شخص خودش باشد بیزار است،چنان که در یکی از روزها،ضمن این تظاهرات،اگر دوستش،مولانا شوکت علی،هیکل پهلوانی خود را حائل بدن او نمی کرد،بدن حنیفش خرد شده بود. به معنای واقعی کلمه«بیمار»جعمیتی است که او را می پرستند.در باطن،از کثرت عدد طنین و از رجاله بازی و جمعیت افسار گریخته متنفر است.جز در میان جمع قیل،احساس راحت نمی کند و جز در خلوت و انزوا«سروش آرام و خموش»،که به او فرمان می دهد،شادمان نیست.
این است مردی که سیصد میلیون انسان را برانگیخته و امپراتوری بریتانیا را متزلزل ساخته و در سیاست بشری،نیرومندترین جنبشی را که از قریب دو هزار سال به این سو واقع شده به وجود آورده است.

@SevenBook
#کتاب #رمان #Book #خارجی #فرانسه #جنگ #ویرانی #بمب #آزادی #نجات #آخرالزمان #روبر_مرل #محمد_قاضی #دوستی #عشق
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_امیرکبیر #7Book

قلعۀ مالویل
نویسنده: روبر مرل
مترجم: محمد قاضی

@SevenBook

جمعيت محدودي از انسان‌ها چون به خود وانهاده شوند، در موقعيت‌هاي بحراني به سرشان چه مي‌آيد؟ اين تمامي جوهره مالويل است كه بر وحشت از بمب اتمي متمركز است. در واقع رمان با انفجار هسته‌اي آغاز مي‌شود كه منشاء آن معلوم نيست و زمين را ويران مي‌كند و بيشتر ساكنان آن را مي‌كشد. امانوئل و چند تن از دوستان در زيرزمين قلعه مالويل كه آن‌ها را از آتش‌سوزي نجات مي‌دهد، مشغول... پس از مدتي از پناهگاه خود بيرون مي‌آيند و مي‌بينند كه آخرالزمان شده است، پس بايد خود را با موقعيت سازگار كنند... از نظر روبر مرل تاريخ تكرار ابدي است.

@SevenBook
#کتاب #Book #زندگی #جنگ #آزادی #انقلاب #کشیش #ایتالیا #رمان #ادبیات #عشق #مبارزه #فرار #مسیحیت #دین #سیلونه #محمد_قاضی #نان #شراب
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_امیرکبیر #7Book

نان و شراب
نویسنده: اینیاتسیو سیلونه
مترجم: محمد قاضی

@SevenBook

نان و شراب در سال 1937 میلادی انتشار یافت. این رمان در واقع حسب و حال سیلونه است. از انقلاب دلزده ای سخن میگوید که احساس میکرد در وجودش سر برمیآورد. در واقع؛ در گفتگوهای این کتاب بعضی از دلایل تصمیم نویسنده به ترک حزب کمونیست در سال 1930 دیده میشود. سیلونه بازگشت غیر قانونی پیترو سپینای مهاجر را به ایتالیا ترسیم میکند که برای مخفی کردن خود به لباس کشیشی در آمده و نام دن پائولو را برای خود برگزیده است. پیترو به علت بیماری به زودی شهر رم را ترک میگوید و در همان لباس کشیشی به روستای کوچکی میآید تا مداوا شود. در آن­جا در تماس با دختر جوانی به نام کریستینا که میخواهد راهبه شود، درمییابد که اعتقادش به انقلاب به دلیل وفاداری به جوهر اخلاقی مسیحیت است؛ مسیحیتی که او همچنان از پذیرفتن اسطوره آن امتناع میورزد. پس در عین حال که از درون متوجه بیهودگی مبارزه منحصرا واقع گرایانه میشود، به دیدن استاد قدیم خود دن بنه دتو میرود. و با دانشجویی به نام موریکا آشنا میشود. هردو آنها به قتل میرسند. او شناخته میشود وچون پلیس در پی اوست به کوهستان میگریزد. کتاب با مرگ دردناک کریستینا پایان میگیرد که برای کمک رساندن به مرد مورد علاقه خود، سپینا در کوهستان گم میشود و اما در مورد پیترو سپینا چیزی نمیگوید: سیلونه دنباله آن را در دانه زیر برف حکایت میکند.

@SevenBook
#رمان #اسپانیا #خارجی #محمد_قاضی #روستا #رمانتیک #فانتزی #آرمان_شهر #شوالیه #زندگی #جنگ #تاریخ #اروپا
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_ثالث #7Book
دن کیشوت
نویسنده: میگل سروانتس
مترجم: محمد قاضی

@SevenBook

شیوۀ نگارش این #کتاب بسیار مهم است و #زمان نوشتنش اهمیت آن را بیشتر می‌کند. شاید تاکنون هیچ کتابی به اندازه #دن_کیشوت این‌همه مورد #عشق و #علاقه ملل گوناگون نبوده‌است. بسیاری از کتاب‌ها هستند که تنها به یک قوم و #ملت اختصاص دارند و از حدود مرز یک کشور فراتر نمی‌روند، بسیاری دیگر نیز هستند که در میان ملل دیگر هم خواننده دارند اما تنها مورد پسند طبقه روشنفکر یا مردم عادی یا طبقات ممتاز اند؛ اما دن کیشوت تمام حصارهای جغرافیایی و نژادی و #اجتماعی و طبقاتی را در هم شکسته و نام خود را با دنیا و بشریت گره زده‌است.

رمان دن‌کیشوت از مهم‌ترین آثار #ادبی است که حضور دو #فرهنگ رسمی و غیررسمی و تعامل آن‌ها را به تصویر می‌کشد. این اثر زادۀ دورانی است که فرهنگ‌های گوناگون درهم آمیخته‌اند. ردپای همۀ اختلاف‌نظرها، تضادها و کشمکش‌های اروپای قرن شانزدهم میلادی را می‌شود در این رمان دید. #سروانتس در زمانه‌ای شخصیت‌ها و ماجراهای دن‌کیشوت را آفرید که تغییرات دوران، #روایت های جدیدی از جهان را در کنار روایت‌های موجود گذاشت و فرهنگ‌های گوناگون در عرصه‌های مختلف با یکدیگر مواجه شدند.

@SevenBook
#کتاب #Book #تاریخ #میژوو #دایره_المعارف #Encycopedia #فرهنگ #جامعه #هنر #سیاست #محمد_قاضی #بزرگان #شاعر #نویسنده #کرد #کردستان #History
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #همیار #7Book

کُرد و کُردستان
نویسنده: واسیلی نیکیتین
مترجم: محمد قاضی

@SevenBook

در پژوهش حاضر, تاریخ کرد و کردستان از زوایای گوناگون سیاسی و جامعه‌شناسی بررسی می‌شود .مولف، کتاب را با این موضوعات به طبع رسانده است: کردها اصل و مبدا، و ویژگی‌های مربوط به زبان‌شناسی و مردم‌شناسی ایشان؛ کردستان عنوان قراردادی, ارزش واقعی آن؛ نام کردستان در تاریخ شرق، جغرافیای طبیعی کردستان، مشخصات فلات ارمنستان، زاگرس کردستان ایران, منطقه محل سکونت فعلی کردها؛ طرز زندگی،مشغولیات و عادات و رسوم؛ دامداری، کشاورزی، صنعتگری و بازرگانی، فردیت کرد، شخصیت و اخلاق او؛ خانواده کرد،مسکن، پوشاک، خوراک، نقش زن، آداب خانوادگی؛ عشیرت کرد؛ ترکیب عشیرت و طبقات آن، صفات و وظایف رئیس ایل، قدرت قضایی رئیس ایل، آواز و رقص، سیمای اقتصادی عشیرت؛ عشایر در زمان و مکان، عشایر کردستان مرکزی [ترکیه]، عشایر کردستان جنوبی[عراق]، عشایر کردستان ایران؛ کرد و دولت و ملت کرد؛ کرد و دولت؛ نهضت ملی کرد؛ زندگی معنوی کردها ـ مذهب؛ کردان و اسلام، کردان و یهودیان، کردان و یزیدیان، اهل حق، خرافات عامیانه کردان، مار در اعتقاد کردان، آیین حماریه؛ زندگی معنوی کردان؛ ادبیات فولکلور کردی؛ ادبیات کتبی کرد، نقش روسیه در کردشناسی.

@SevenBook
#کتاب #Book #رمان #داستان #ایران #جذام #جامعه #کرد #کورد #زندگی #عشق #خاطره #محمد_قاضی #زارا #چوپان #زهرا #ترجمه
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_زیویه #7Book

زارا / عشق چوپان
نویسنده: محمدقاضی
ترجمه به کُردی: محمد بهره ور
این اثر به زبان فارسی نیز موجود می باشد.

@SevenBook

یک کتاب بسیار زیبا از داستان واقعی دو عاشق؛ برای آنانکه باید بدانند "هرگز عشق را نباید از کسی گدایی کرد، بلکه برای عشق باید جنگید." داستان این رمان عاشقانه، روایتی از عشق صادقانهٔ یک چوپان به نام قادر به دختری به‌نام زارا است که مبتلا به بیماری جذام است. محمد قاضی درکنار رابطه و عشق میان این دو، زندگی و اوضاع سخت بیماران جذام را نیز به تصویر می‌کشد.

زارا (یا ئه وینی شوان) سه ردێری چیرۆک و ئیلهامێکه له رووداوێکی ڕاسته قینه و سەرنج ڕاکێش که له کوردستانی ئیمه رووی داوه. زارا یه کێکه له شوێنی وارە کانی محه ممه د قازی وه رگێری به توانا و به ناوبانگی نێو خۆ و ده روه وه ی ولات که چه ندیم جار چاپ بووه و پێشوازییه کی چاکی لێ کراوه.

@SevenBook