رسانه سپیده دم

.
🟠 یادداشت مادر نیکا شاکرمی:

بر مزار نیکا، شگفتی‌ها دیده‌ام

نسرین شاکرمی، مادر جاویدنام #نیکا_شاکرمی :
"در حالی که چندان رمقی در بدن نداشت دلش نمی‌خواست مزار نیکا را ترک کند. اما همراهانش نمی‌خواستند خیلی اذیت شود و در حالی که در راه رفتن کمکش می‌کردند از او خواستند خداحافظی کند.
پیرزن با چشمهای اشک‌آلود نگاهی پر از غم به من انداخت و دستش را به معنای همدردی و حرف‌هایی که بغض نمی‌گذاشت بگوید و هم خداحافظی بالا آورد.
من هم تشکر کردم و دستم را به علامت محبت و سپاسگذاری روی قلبم گذاشتم.
در حالی که دست‌هایش و هم صدایش از بغض می‌لرزید گفت خدا تقاصش را بگیرد و نفرین‌ها به خامنه‌ای و عوامل و مزدوران جمهوری شیطانی و...
جمعیتی که بر مزار بودند آمین می‌گفتند
من هم که می‌خواستم همراهی کرده باشم گفتم: توکل به خدا
اما همین که اسم خدا بر زبان من جاری شد پیرزن دگرگون شد!
لرزش‌هایش که گویا اینبار از خشم از خدا بود چند برابر شد با دستمالی که در دستش بود اشک‌هایش را پاک کرد و گفت کدام خدا؟
همان خدایی که حامی ظالمان و مفسدان و قاتلان است؟
همان خدایی که به نیکای مظلوم رحم نکرد؟
من که دیگر نماز را کنار گذاشته‌ام و می‌دانم که هیچ خدایی وجود ندارد
در بین صحبت‌هایش چند بار با تاکید به من گفت روله(فرزند) خدایی وجود ندارد و من در عین ناباوری نگاهم به چشمان دو خانمی که کنار پیرزن بودند خیره شد یکی از خانم‌ها با گریه گفت: از موقعی که این اتفاق برای نیکا افتاده مادرم دیگر نماز نمی‌خواند.

در آن روزها پیرمردها و پیرزن‌های زیادی بر مزار نیکا می‌آمدند، اشک می‌ریختند و با غمی بسیار بزرگ اذعان می‌داشتند که خدایی وجود ندارد و نماز را ترک کرده‌اند.
اشک می‌ریختند هم بر مظلومیت نیکا و هم بر جنازه اعتقادات خود که در کنار مزار نیکا دفن‌شان می‌کردند و با حسی تهی برمی‌گشتند.

و من همچنان در حالی که بر مزار نیکا و خدا نشسته‌ام، می‌دانم که هیچ کدامشان نمرده‌اند.
زیرا بر این مزار شگفتی‌ها دیده‌ام...
شاهد جوانانی رشید و برومند بودم که با نیکا عهد و پیمان می‌بستند انتقامش را خواهند گرفت و ریشه ظلم را برمی‌کنند،
شاهد کودکان و نوجوانانی بودم که خود را نیکا می‌نامیدند، اشک می‌ریختند و عاشقانه عهد می‌بستند که راهش را ادامه می‌دهند
و شگفت‌تر اینکه شاهد والدینی بودم که فرزندان دلبند خود را به خاطر عشق به آزادی و آزادگی تشویق می‌کردند و نه تنها نگران نبودند که شاید روزی فرزندان آنها هم در این راه کشته شوند بلکه افتخار می‌کردند چنین فرزندانی داشته باشند.
آخر مگر می‌شود انسان شاهد این همه تحول و زیبایی باشد و به طلوع خورشید و نور ایمان نداشته باشد؟
.
#رسانه_سپیده_دم
.

https://t.me/sepidehdamTv/2591