این عکس رو ببینید. آرامشِ این عکس، حقِ همه ما آدمهاست. یعنی در واقع همهجای زمین باید همینجوری میبود. منتهی با زور ابلیس اینجوری چرخید. ما، با گوشکردن به وِزوِزای شیطون، عجب گُلهایی کاشتیم.😞
هنوز میشه درستش کرد،آخه
💕ما گلی دارم که عالم را گلستان میکند💕
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲🏻
هنوز میشه درستش کرد،آخه
💕ما گلی دارم که عالم را گلستان میکند💕
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲🏻
چشمامون روشن به ظهور اماممون.😭🤲
عیدمون مبارک🥹💚
بیدار بمونیم امشب؟ دعا کنیم تا عمر این غیبت تموم شه، انشاءالله.😭
#اللهمعجللولیکالفرج
عیدمون مبارک🥹💚
بیدار بمونیم امشب؟ دعا کنیم تا عمر این غیبت تموم شه، انشاءالله.😭
#اللهمعجللولیکالفرج
سر شب مامانم میگه: دخترم خواب بود؟
میگم: نه!
میگه: خستهای پس! از چشمات معلومه.
لبخند آرومی میزنم، چشمهامو میدزدم و دور میشم از محل.
بغض ندارم،گریه ندارم، من دقیقا الآن ضجه دارم.
خداروشکر که الان همه خونه خوابن و جز صدای کولرآبی و واقواق سگ جدید همسایه تو این شبِ اربعینی هیچ صدایی بلند نیست.
هرچی که صبح از بودن سگ و صدای هاپهاپش گلایه داشتم الان دارم ازش ممنون میشم.
آخه داره موج عجیبی به این شب و سکوت و تنهاییم میده.
الآن میتونم با خیال راحت با نیازم به بندگیِ خدای خوبِ خودم تنها باشم.
فروردین این کتاب رو برای اولینبار خونده بودم.
حالا هم دارم دوباره میخونم، نه مثه بارِ اول، -هرچند که انقدر شیرین و جذابه که نَفْسَم میگه تندتند بدون زمین گذاشتن بخون- اینبار دارم خُرد خُرد میخونم و قشنگ و درستحسابی به خودم فرصت تجزیه تحلیل و گریه فراوان میدم.
امشب «ابوالحسن اصفهانی» بود که اشکِ قلبمو با روایتش در آورد.
اونجا که دلش از باباش شکست و با دل خونین و چشمی اشکبار گفت:«مولاجان، شما عنایتی کنید تا نگویند آقا ندارید.»
چه حرفی زد، مگه نه؟!
ما آقا داریمها، حواسمون هست؟
#اللهمعجللولیکالفرج
میگم: نه!
میگه: خستهای پس! از چشمات معلومه.
لبخند آرومی میزنم، چشمهامو میدزدم و دور میشم از محل.
بغض ندارم،گریه ندارم، من دقیقا الآن ضجه دارم.
خداروشکر که الان همه خونه خوابن و جز صدای کولرآبی و واقواق سگ جدید همسایه تو این شبِ اربعینی هیچ صدایی بلند نیست.
هرچی که صبح از بودن سگ و صدای هاپهاپش گلایه داشتم الان دارم ازش ممنون میشم.
آخه داره موج عجیبی به این شب و سکوت و تنهاییم میده.
الآن میتونم با خیال راحت با نیازم به بندگیِ خدای خوبِ خودم تنها باشم.
فروردین این کتاب رو برای اولینبار خونده بودم.
حالا هم دارم دوباره میخونم، نه مثه بارِ اول، -هرچند که انقدر شیرین و جذابه که نَفْسَم میگه تندتند بدون زمین گذاشتن بخون- اینبار دارم خُرد خُرد میخونم و قشنگ و درستحسابی به خودم فرصت تجزیه تحلیل و گریه فراوان میدم.
امشب «ابوالحسن اصفهانی» بود که اشکِ قلبمو با روایتش در آورد.
اونجا که دلش از باباش شکست و با دل خونین و چشمی اشکبار گفت:«مولاجان، شما عنایتی کنید تا نگویند آقا ندارید.»
چه حرفی زد، مگه نه؟!
ما آقا داریمها، حواسمون هست؟
#اللهمعجللولیکالفرج
حسوحالِ امروز هوای ظهور رو داره.
آخه حیف نیست نیای قربونت برم؟ 🥲
💚دوستت دارم امام مهربونم💚
#اللهمعجللولیکالفرج
آخه حیف نیست نیای قربونت برم؟ 🥲
💚دوستت دارم امام مهربونم💚
#اللهمعجللولیکالفرج
+ زمین بهش موشک میخوره دردش نمیگیره؟
- آره مامانی، دردش میاد پسرکم.
#خدایاشکرت؛ ته دلم ترسیدم، همذاتپنداری کردم زیرآوار موندن و ازدست دادن و تنهایی و غربت و آوارگی رو...
ولی همهزندگیم فدای خاک قدمهای امامم❤️
خدایا نلرزه این قلب🤲
#اللهمعجللولیکالفرج
- آره مامانی، دردش میاد پسرکم.
#خدایاشکرت؛ ته دلم ترسیدم، همذاتپنداری کردم زیرآوار موندن و ازدست دادن و تنهایی و غربت و آوارگی رو...
ولی همهزندگیم فدای خاک قدمهای امامم❤️
خدایا نلرزه این قلب🤲
#اللهمعجللولیکالفرج