"صدای ملّت"
8.63K subscribers
148K photos
73.3K videos
163 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🔴🔴 اثر #كبرا و #موش بر تصمیمات مدیران ما

#احسان_محمدی

🔸 سالها پیش وقتی هند مستعمره‌ی انگلیسی ها بود، تعداد #مارهای_کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب می‌شد. دولت احساس کرد به تنهایی نمی‌تواند از عهده‌ی مدیریت این وضعیت بر بیاید. به همین دلیل تصمیم گرفتند که شهروندان به مشارکت دعوت شوند.

🔸 برای هر #مار مُرده‌ای که تحویل می‌شد، جایزه‌ای نقدی می دادند. این استراتژی ابتدا بسیار موفقیت‌آمیز بود و مارهای مرده‌ی زیادی تحویل شد. به نظر می‌آمد که در طول زمان باید تعداد مارهای مرده کم و کمتر می‌شد. اما با کمال تعجب تعداد مارهای مرده تحویلی هر روز در حال بود!

🔸 نکته اینجا بود که برخی از مردم احساس کردند این کار درآمد خوبی دارد و بسیاری از آنها به پرورش مار کبرا پرداختند تا با تحویل آنها و دریافت جایزه نقدی به زندگی شان رونقی ببخشند!

🔸 دولت پس از آگاهی از این ماجرا اعلام کرد که دیگر برای مارهای کبرای مُرده جایزه نمی‌دهد! فاجعه از اینجا شروع شد. مردمی که مار پرورش می دادند آنها را به نقاط دورتر از خانه خود می بردند و رها می کردند! در اندک زمانی تعداد مارهای کبرای دهلی بیش از روز اول شد!

🔸نمونه دیگر این ماجرا در هانوی پایتخت #ویتنام رخ داد.

🔸دولت برای مبارزه با #موش ها به شهروندانی که با موش ها مبارزه می کردند هزینه ای می پرداخت. معامله این طور بود که بر اساس تعداد دُم موش بریده دولت به آن شهروند پول می داد. اما بعد از مدتی تعداد بسیار زیادی موش دُم بریده در سطح شهر مشاهده شد.

🔸 در واقع شهروندان بعد از گرفتن موش ها، دُم آنها را می بریدند و رهایشان می کردند که بروند زاد و ولد کنند، دُم بریده را به عنوان موش مقتول تحویل می دادند و جایزه می گرفتند!

🔸مایکل وان موخ انگلیسی می گوید در مورد مارهای کبرای هند شاید نتوان با قاطعیت حرف زد اما موش های هانوی موردی ثبت شده و قطعی است!

🔸 #اثر_کبرا یا (cobra effect) و #اثر_موش یا (rat effect) برای زمانی مثال زده می شود که راهحل احتمالی یک مسئله در واقع آن مشکل را بیشتر می‌کند. وقتی که ما به حل کوتاه مدت یک مشکل فکر می کنیم و عواقب آن را در نظر نمی گیریم.

🔸چشم هایتان را ببندید و ببنید در این کشور مدیران چندین تصمیم به سبک مار کبرای هندی یا موش ویتنامی گرفتند؟ از این تصمیم ها که به آن #کارشناسی_نشده می گویند.

🔸 #یارانه، #دلار، تغییر نظام های آموزشی #مدارس، یکطرفه کردن خیابان ها، برخورد قهرآمیز با شُل #حجابی، راندن #منتقدان دلسوز، تشویق به افزایش زاد و ولد در خانواده ها، مبارزه با زادآوری در یک برهه، منع و ملامت #موسیقی، اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و ... نمونه هایی از این دست تصمیمات هستند که به اسم #راه_حل کوتاه مدت، تبعات بعدی را با خود به همراه داشت که خسارت آن را نه مدیران، که مردم و نظام داده است.

🔸 تفاوت مدیران و تصمیم گیران با #عوام آن است که دورتر را هم ببینید. افق دید داشته باشند و منافع آتی را فدای مطامع آنی نکنند.

این مارهای رها شده و موش های دُم بریده را نمی توان انکار کرد، یک روز نیش تان می زنند یا از پاچه شلوارتان می روند بالا! از ما گفتن!


👇👇👇

@sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی

راهحل عملی بخواهید!

به گمانم سال 80 بود. انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر برنامۀ افطار برگزار کرده بود و طبق روالِ معمولِ افطاری‌هایِ آن زمانِ انجمن‌ها، بخشِ اصلی مراسم به سخنرانی افراد مختلف مربوط می‌شد.
من در آن زمان اصطلاحاً "زیرِ حکم" بودم و برخی دوستان توصیه‌شان این بود که سخنرانی نکنم.
در واقع هر کس پشت تریبون می‌رفت، تمام تلاشش این بود که جمله‌ای تندتر و رادیکال‌تر از سخنران پیشین بگوید تا شاید در جمعیت تأثیر بیشتری کند.
با این وضع، من هم صلاح دیدم که چند جمله‌ای بگویم؛ بنابراین وقتی نوبتم شد، پشت تریبون رفتم و گفتم:
چرا ما ایرانی‌ها هر چه در عمل با مانع و شکست بیشتری روبرو می‌شویم، ذهنیات بلندپروازانه‌تری پیدا می‌کنیم؟
بعد توضیح دادم:
برخی نیروها در این کشور ابتدا اعلام کردند که قانون اساسی باید عیناً اجرا شود، اما وقتی که طرف مقابل‌شان نقض قانون اساسی را تشدید کرد، گفتند پس قانون اساسی باید با قرائتِ دمکراتیک اجراء شود و چون باز هم طرفِ دیگر، اصول بیشتری از قانون اساسی را نقض کرد؛ اعلام کردند حالا که اینطور شد پس قانون اساسی باید اصلاح شود و چون رویۀ نقض قانون از سوی طرف مقابل سرعت گرفت، این بار تأکید کردند که قانون اساسی باید از بیخ و بن تغییر کند. آقا! شما در همان تحمیل اجرای دقیق قانون اساسی به طرف مقابل‌تان، در عمل ناکام مانده‌اید حالا با کدام قدرت و نیرو می‌خواهید قانون اساسی را از کل و بن تغییر دهید؟
واقعیت این است که ما ایرانی‌ها ناکامی‌های عملی خود را می‌خواهیم از طریق رادیکالیسم ذهنی و لفظی جبران کنیم و این هم نتیجه بخش نیست.
به همین فضای موجود سیاسی بنگرید! برخی بر این گمانند که هر چه سخنان تندتر بگویند و یا آرزوهای دور و درازتر را بیشتر مطرح کنند، مفیدتر خواهند بود. دقیقاً به همین دلیل است که هیچ نیروی سیاسی جدی و کارآمدی که قادر به حل مشکلی عینی از مردم باشد و راهی به سوی آینده‌ای بهتر بگشاید، در کشور شکل نمی‌گیرد و تمام تلاش‌های پراکندۀ افراد نیز صرف لفظی‌های بی‌بنیاد و طرح آرزوهای دور و دراز و دامن زدن به شکاف فزایندۀ بین عین و ذهن می‌شود.
اگر علاقۀ واقعی مرا بخواهید، آرزویم این است که تمام نظام‌های سیاسی موجود بر روی زمین، از بنیاد برافتند و موجودیت‌های تازه و بدیعی که تبلور عدل و آزادی و اخلاق باشند، به جای آنها سر برآورند! اما این آرزو نه مشکلی از مردم تحت فشار و ستم حل می‌کند و نه کوچکترین لرزشی بر پیکرۀ هیچکدام از نظام‌های سیاسی عالم پدید می‌آورد! اما اگر همین آرزو را هر روز مطرح و با صدای رسا در رسانه‌ها اعلام کنم، جماعتی به شور و شوق می‌آیند بدون آنکه بپرسند؛ خب حالا این درست، اما چطور و از کدام راه می‌خواهی به این آرزو جامۀ عمل بپوشانی؟
البته من معتقدم برای آنکه انسان محافظه‌کار نشود و به وضع موجود تن ندهد، ذهنش باید همیشه چند گام از عینیت اجتماعی جلوتر باشد، اما اگر فاصلۀ این دو بسیار و یا نزدیک ب‌ نهایت شود، نوعی ذهنیت‌گرایی رنجور و بیمارگونه و پرخاشجو و عصبی بر آدمی عارض می‌شود که یا به سرخوردگی و انزوای تلخ می‌انجامد و یا با اعمال خشونتِ غیرانسانی علیه همنوعان اندکی التیام می‌یابد!
خلاصه آنکه اگر از من می‌شنوید؛ از افراد مدعی برای هر شعاری که می‌دهند، راهحل عملی درخواست کنید. اگر راهحل‌شان به نظرتان معقول و منطقی و قابل اجراء آمد، هوادار او شوید، اما اگر به جای راهحلِ عملی، دُز شعارها را بالا برد و یا به ذهنیات و کلیات ابوالبقا ارجاع داد او را به حال خود بگذارید.

#دانشگاه_امیرکبیر
#قانون_اساسی
#ذهنیت_گرایی
#راه_حل_عملی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat