نشر سایه سخن
9.74K subscribers
13K photos
4.72K videos
270 files
3.76K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
با هم باشید،اما بگذارید در با هم بودن شما فاصله ای باشد
و بگذارید نسیم در میان شما بورزد
یکدیگر را دوست بدارید،
اما از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید
بگذارید عشق ،جایی،در ساحل روحتان باشد
پیمانه های یکدیگر را پر کنید،اما از یک پیمانه ننوشید
از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید،اما از یک قرص نان نخورید
با هم بخوانید و برقصید و شادکام باشید،اما
به حریم تنهایی یکدیگر تجاوز نکنید
همچون تارهای عود باشید که جدا از هم اما با یک نوا مترنٌم میشوند
قلبهایتان را به هم هدیه کنید،اما یکدیگر را به اسارت در نیاورید،
زیرا تنها دستان زندگی است که بر قلبهای شما حاکم است
در کنار یکدیگر باشید،اما نه چندان نزدیک،
زیرا ستونهای معبد، دور از هم قرار دارند
و درخت بلوط و سرو در سایه یکدیگر رشد نمیکنند

👤 #جبران_خلیل_جبران
🆔 @SayehSokhan
فرزندان شما به حقیقت فرزندان شما نیستند !
آن‌ها دختران و پسران زندگی‌اند در سودای خویش .
آن‌ها از کوچه وجود شما می‌گذرند اما از آن شما نیستند !
و اگر چه با شمایند، به شما تعلق ندارند !
عشق خود را بر آن‌ها نثار کنید، اما اندیشه‌هایتان را برای خود نگه دارید. زیرا آن‌ها را نیز برای خود اندیشه‌ای دیگر است .
جسم آن‌ها را در خانه خود مسکن دهید اما روح آن‌ها را آزاد گذارید .
زیرا روح آنان در خانه «فردا» زیست خواهد کرد که شما حتی در رؤیا نمی‌توانید به دیدار آن بروید ...
ممکن است تلاش کنید که شبیه آن‌ها باشید اما مکوشید که آنان را مانند خود بار آورید‌. زیرا زمان به عقب برنخواهد گشت و با دیروز درنگ نخواهد کرد ...

#جبران_خلیل_جبران
📚 #پیامبر

🆔 @SayehSokhan
#جبران_خلیل_جبران
زادروز  ۶ ژانویه ۱۸۸۳
مرگ     ۱۰ آوریل ۱۹۳۱

شاعر؛نویسنده؛فیلسوف؛هنرمند

 جبران در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیه‌ای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که کامله نام داشت مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند.
جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از خودش، و دو خواهر کوچکتر به نام‌های «ماریانه» و «سلطانه» داشت که در تمام عمرش به آن‌ها وابسته بود. از آنجا که جبران در فقر بزرگ می‌شد، از تحصیلات رسمی بی بهره ماند و آموزش‌هایش محدود به ملاقات‌های منظم با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل و زبان‌های سوری و عربی آشنا کرد. جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد وحکومت عثمانی تمام اموالشان را ضبط و خانواده را آواره کرد. سرانجام مادر جبران تصمیم گرفت با خانواده‌اش به آمریکا کوچ کند. در ۲۵ ژوئن سال ۱۸۹۵، جبران در دوازده سالگی با مادر، برادر و دو خواهرش لبنان را ترک و به ایالات متحده آمریکا رفت و در بوستون ساکن شد. وی دربوستون به مدرسه رفت. در مدرسه، اشتباهی در ثبت نام، نام او را برای همیشه تغییر داد و به کهلیل جبران Kahlil Gibran تبدیل کرد که علی‌رغم تلاش‌هایش برای بازیابی نام کاملش، تا پایان عمرش بر جا ماند. جبران در سال ۱۸۹۶ با فرد هلند دی ملاقات کرد و از آن به بعد وارد مسیر هنر شد. وی جبران را با اساطیر یونان، ادبیات جهان، نوشته‌های معاصر و عکاسی آشنا کرد.

بازگشت به لبنان جبران دانشگاه را در سال ۱۹۰۲ تمام کرد. زبان‌های عربی و فرانسه را آموخته بود و در سرودن شعر به مهارت رسیده بود. در این هنگام رابطه‌اش با پدرش قطع شد و از او جدا شد و زندگی محقر و فقیرانه‌ای را از سر گرفت. در همان هنگام شنید که برادر ناتنی‌اش سل گرفته، خواهرش سلطانه مشکل روده‌ای دارد و مادرش گرفتار سرطان است. با شنیدن خبر بیماری هولناک سلطانه، جبران در ماه مارس ۱۹۰۲ لبنان را ترک کرد. اما دیر رسید و سلطانه در چهارده سالگی درگذشته بود. در همان سال، پیتر به بیماری سل و مادرش به سرطان درگذشتند.

خلیل جبران بعد از پایان تحصیلاتش در فرانسه دوباره وارد آمریکا شد و تا مرگش در سال ۱۹۳۱ در آنجا کار و زندگی کرد.

خلیل جبران در سال ۱۹۳۱ به علت سیروز کبدی درگذشت.


برخی از آثار 📚

پیامبر
شن و کف
بالهای شکسته
یک اشک و یک لبخند

🆔 @sayehsokhan

 اى كاش، انسان‌ها نيز غريزه پرندگان را مى‌داشتند، و اى كاش كه طوفان بال آدميان را مى‌شكست!
چون انسان به ترسويى و بزدلى متمايل است.
او تا طوفان را حس مى‌كند در شكاف‌ها و غارهاى زمين مى‌خزد خودش را پنهان مى‌كند.

بله...پرندگان صاحب چنان شعور و منزلتى هستند كه انسان‌ها از آن بويى نبرده اند...

انسان در سايه
قانون و آداب و رسومى
كه خود پديد آورده زندگى مى‌كند،

اما پرندگان طبق همان
آزادى و قانون مطلق الهى كه به سبب آن،
زمين گرد خورشيد مى‌گردد
در معاش و زندگى‌اند...!


نه کتاب | #جبران_خلیل_جبران

📖 @MyLibraries
l✰ #نوش_خوان
🆔 @sayehsokhan
اگر توانسته باشم در قلب يک انسان
پنجره جديدی را به سوی او باز کرده‌ باشم
زندگانی من پوچ نبوده است

زندگانی تنها چيزی است که اهميت دارد
نه شادمانی و نه رنج و نه غم يا شادی

تنفر همانقدر خوب است که عشق
و دشمن همانقدر خوب است که دوست !...

برای خودت زندگی کن
زندگانی را به آن سان که خود می‌خواهی زندگی کن
و از اين رهگذر است که تو
وفادارترين دوستِ انسان خواهی بود...

#جبران_خلیل_جبران
🆔 @sayehsokhan
یک بار به مترسکی گفتم:
لابد از ایستادن در این دشتِ خلوت خسته شده‌ای؟

گفت:
لذتِ ترساندن عمیق و پایدار است،
من از آن خسته نمی‌شوم...

دَمی اندیشیدم و گفتم:
درست است،
چون‌که من هم مزه این لذت را چشیده‌ام.

گفت:
فقط کسانی که تن‌شان از کاه پر شده باشد این لذت را می‌شناسند!

آنگاه من از پیشِ او رفتم،
و ندانستم که منظورش
ستایش از من بود یا خوار کردنِ من.

یک سال گذشت
و در این مدت مترسک فیلسوف شد.

هنگامی که باز از کنارِ او می‌گذشتم
دیدم دو کلاغ دارند زیرِ کلاهش لانه می‌سازند...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیامبر و دیوانه | #جبران_خلیل_جبران
@MyLibraries
🆔 @sayehsokhan

به یکدیگر مهر بورزید،
اما از مهر بند مسازید.
بگذارید که مهر دریای مواجی باشد
در میانِ دو ساحلِ روح‌های شما.

جامِ یکدیگر را پر کنید،
اما از یک جام منوشید.

از نانِ خود به یکدیگر بدهید،
اما از یک گِرده‌ی نان مخورید.

با هم بخوانید
و برقصید
و شادی کنید،
ولی یکدیگر را تنها بگذارید،
همان‌گونه که تارهایِ ساز تنها هستند،
با آن که از یک نغمه به ارتعاش در می‌آیند...


پیامبر | #جبران_خلیل_جبران

📖 @MyLibraries
🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا می‌رسد.
گیاه به روزهایى که رفته، نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید، اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر ان چه می‌خواهیم، دست یابیم؟

#جبران_خلیل_جبران
#نامه_های_عاشقانه_یک_پیامبر
https://t.me/joinchat/AAAAAFaKgojEcvILMfhC-w
#صرفا_برای_اندیشیدن

✍️ پست ترين انسان
كسي است كه
راز دوران دوستي را
به وقت دشمنی فاش سازد

#جبران_خلیل_جبران

🆔 @sayehsokhan
#صرفا_برای_اندیشیدن

هیچ رابطه‌ی انسانی، وجود دیگری را به تملک خود در نمی‌آورد.
در دوستی یا عشق، هر دو نفر در کنار هم دست‌های خود را برای یافتن چیزی که یک دست به تنهایی قادر به یافتن آن نیست دراز می‌کنند.

#جبران‌_خلیل‌_جبران

🆔 @Sayehsokhan
✍🏻#دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن١١

"جرج برناردشاو" نمایش نامه نویس ایرلندی جمله خردمندانه‌ای دارد که در رابطه با فرزندپروری قابل تامله و آن اینه:

"اگر برای کسی از خودگذشتگی کنیم، در نهایت از او متنفر می‌شویم"

در نگاه اول شاید این جمله "انتظار" را به ذهن متبادر کند، یعنی من پدر یا مادر زیاد سرویس دادنم باعث میشه "انتظار" از فرزندم بیش از حد بشه و وقتی که پاسخ مناسبی دریافت نکردم از او متنفر شوم.

این نگاه درسته ولی مراد من فراتر از آن است.
ما همیشه در بحث رهاکردن بچه‌هامون به حال خود این نگرانی را داریم که مبادا رابطه ما به جایی ختم بشه که از آنها متنفر بشیم، صرفا به خاطر اینکه صلاح آنها را بیشتر از خودشان تشخیص می‌دهیم.

نکته برجسته این سخن در تربیت بچه‌ها اینه که بایستی کاملا آنها را رها کنیم و اجازه بدهیم خود خودشان باشند!
حتما الان ذهنتان فعال شده و موضع تندی می‌گیره. طوری نیست! لطفا به خواندن ادامه دهید!

من در تربیت سه فرزندم ( تمام سرمایه و دارو ندارم) همیشه این توصیه فوق العاده ارزشمند عارف لبنانی تبار "#جبران_خلیل_جبران" را آویزه گوشم قرار داده و به آن اقتدا کرده‌ام.
این گفتار را در کتاب زیبای "پیامبر و دیوانه" با ترجمه بی‌نظیر "نجف دریابندری" یافته‌ام:

آنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت گفت با ما از فرزندان سخن بگو:
و او گفت:
فرزندان شما فرزندان شما نیستند. آنها پسران و دختران خواهشی هستند که زندگی به خویش دارد.

آنها به واسطه شما می آیند، اما نه از شما، و با آنکه با شما هستند، از آن شما نیستند.
شما می‌توانید مهر خود را به آنها بدهید، اما نه اندیشه های خود را،
زیرا که آنها اندیشه‌های خود را دارند.

شما می‌توانید تن آنها را در خانه نگاه دارید، اما نه روحشان را،
زیرا که روح آنها در خانه‌ی فرداست، که شما را به آن راه نیست، حتی در خواب.

شما می توانید بکوشید تا مانند آنها باشید، اما مکوشید تا آنها را مانند خود سازید.
زیرا که زندگی واپس نمی‌رود و در بند دیروز نمی‌ماند.
شما کمانی هستید که فرزندتان مانند تیر زنده‌ای از چله آن بیرون می‌جهد.

کمانگیر است که هدف را در مسیر نامتناهی می‌بیند، و اوست که با قدرت خود شما را خم می‌کند تا تیر او را تیز پر و دور رس با پ ولز درآورید.

بگذارید که خم شدن شما در دست کمانگیر از روی شادی باشد؛
زیرا که او هم به تیری که می‌پرد مهر می‌ورزد و هم به کمانی که در جا می‌ماند!

شاد و در لحظه باشید!

ارادتمند
حسن ملکیان

🆔 @Sayehsokhan
و اکنون با تو بگویم که
کار با عـشـق چیست؟

کار با عشق آن است که پارچه‌ای را با تار و پود قلب خویش ببافی
بدین امید که معشوقِ تو آن را بر تن خواهد کرد.

کار با عشق آن است که خانه‌ای را
با خشتِ "محبت" بنا کنی
بدین امید که محبوبِ تو در آن زندگی خواهد کرد.

کار با عشق آن است که
دانه‌ای را با لطف و مهربانی بکاری
و حاصل آن را با لذت درو کنی،
چنانکه گویی معشوقِ تو آن را تناول خواهد کرد.

و بالاخره کار با عشق آن‌ است که
هر چیز را با "نَفَسِ خویش جان دهی"
و بدانی که تمام پاکان و قدیسان عالم در "کار تو" می‌نگرند.



#جبران_خلیل_جبران
📚 #پیامبر

🆔@Sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن

زنی که با یک کتاب، شعر، آهنگ یا حتی یک فنجان قهوه حالش خوب می‌شود، هیچ‌کس در برابر او پیروز نمی‌شود.
حتی زندگی در مقابلش شکست می‌خورد.

#جبران_خلیل_جبران

🆔@Sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن

شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق درآمیزید و پیوسته بار وظیفه‌ای را بی‌رغبت به‌دوش می‌کشید، زنهار دست از کار بشویید و بر آستان معبدی نشینید و از آنان که به شادی، تلاش کنند صدقه بستانید.

زیرا آنکه بی‌میل، خمیری در تنور نهد، نان تلخی واستاند که انسان را تنها نیمه سیر کند، و آن‌که انگور به اکراه فشارد، شراب را عصاره‌ای مسموم سازد، و آن‌که حتی به زیبایی آواز فرشتگان نغمه ساز کند، چون به آواز خویش عشق نمی‌ورزد، تنها میتواند گوش انسانی را بر صدای روز و نجوای شب ببندد.


#پیامبر_و_دیوانه
#جبران_خلیل_جبران

🆔@Sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن

اگر می‌خواهید خدا را بشناسید به حل هزار معما نپردازید بلکه در اطراف خود نظر کنید و او را ببینید که با کودکان شما سرگرم بازی است.
و به آسمان نظر کنید و او را مشاهده کنید که برابرتان راه میرود.
و با رعد و برق دست‌های خود را دراز می‌کند.
و با باران از آسمان به زمین می‌آید.
او را خواهید دید که در گلها لبخند میزند.
و دست‌های خود را در شاخه‌های درختان به شما تکان میدهد.
#پیامبر
#جبران_خلیل_جبران

🆔@Sayehsokhan
من نه عاشق بودم
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می‌ارزید
من خودم بودم
دستی که صداقت می‌کاشت
گرچه در حسرت گندم پوسید
من خودم بودم
هر پنجره‌ای که به سبزترین نقطه بودن وا بود
و خدا میداند بی‌کسی از ته دلبستگی‌ام پیدا بود
من نه عاشق بودم
و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه افکار آلوده به پلید
من بدنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی‌ام می‌فهمید
آرزویم این بود
دور اما چه قشنگ
که روم تا دروازه نور
تا شوم چیره به شفافی صبح
به خودم می‌گفتم

تا دم پنجره‌ها راهی نیست
من چه خوشبین بودم
همه‌اش رویا بود
و خدا می‌داند
سادگی از ته دلبستگی‌ام پیدا بود

#جبران_خلیل_جبران
#شعر_عربی_فلسطین

🆔 @Sayehsokhan
تلخ‌ترین اندوه‌های ما،
یادآوری شادی‌های گذشته ماست.

👤 #جبران_خلیل_جبران
🌹🌹🌹

اگر روزی خواستم مرزی تعیین کنم مطمئنا برای مهربانی، شادی، انسانیت، گذشت، تلاش، امید، عشق، پاکیزگی، بخشندگی و ... محدوده‌ای تعیین نخواهم کرد و در این محدوده تعیین نشده زندگی می‌کنم و اگر یک روز بعد از نوشیدن چای و نباتی که بوی دارچینش هوای اطرافم را گرفته، فرصتی پیدا کردم باز هم به برداشتن مرزهای نکشیده فکر خواهم کرد.
زندگی فرصتی کوتاهی است که باید عاشقش باشی و جزء عشق هیچ نبینی!!

🆔 @sayehsokhan
زنی که با یک کتاب، شعر، آهنگ یا حتی یک فنجان قهوه حالش خوب می‌شود، هیچ‌کس در برابر او پیروز نمی‌شود.
حتی زندگی در مقابلش شکست می‌خورد.

✍️ #جبران_خلیل_جبران
@samanbouyan

🆔 @sayehsokhan
▪️سالگرد درگذشت جبران خلیل جبران

«فرزندانتان، فرزندان شما نیستند؛
آنان فرزندان زندگی‌اند که به خویشتن خویش مشتاق‌اند.
آنان به‌وسیله‌ی شما به این جهان می‌آیند اما از آنها شما نیستند.
اگرچه با شما زندگی می‌کنند اما از آنِ شما نیستند. شما می‌توانید به آنان عشق بورزید، اما نمی‌توانید بذر اندیشه‌هایتان را در آنان بکارید، زیرا اندیشه‌ی مستقلی دارند. شما می‌توانید برای تن‌شان خانه بسازید، اما روان‌شان در این خانه نخواهد ماند. زیرا آنان به خانه‌ی فردا تعلق دارند؛ فردایی که در خواب نیز نمی‌توانید دید. می‌توانید بکوشید مانند آنان شوید، اما بیهوده است که بکوشید آنان را مانند خود کنید. زیرا زندگی به عقب بازنمی‌گردد و در خانه‌ی دیروز به سر نمی‌برد." (برگرفته از کتاب پیامبر)

جبران خلیل جبران در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳ در یک خانواده‌ی مسیحی مارونی که به خلیل جبران شهره بودند در منطقه‌ای کوهستانی به نام «البشری» در شمال لبنان به دنیا آمد.

نام مادر جبران، کامله رحمه بود که جبران از ازدواج این زن با همسر سومش به دنیا آمد؛ پدری بدون هرگونه احساس مسئولیت نسبت به فرزند که خانواده به علت این بی‌مسئولیتی به گرداب فقر و فلاکت افتاد. این نداری موجب شد که جبران در آن دوره نتواند تحصیلات رسمی داشته باشد و تنها آموزش او محدود به دیدارهایی شد که بین جبران و یک کشیش روستایی در جریان بود و نتیجه‌اش برای جبران، یادگیری اصول مذهب و انجیل و زبان‌های عربی و سوری بود. جبران تنها هشت سال داشت که پدرش به دلیل مشکلات عدیده‌ی مالی به زندان افتاد و ورشکست شد به شکلی که حکومت عثمانی همه‌ی اموالشان را توقیف کرد. مادر جبران پس از این اتفاق تصمیم گرفت که با خانواده به آمریکا مهاجرت کند و این‌چنین شد که در ژوئن سال ۱۸۹۵ و در سن دوازده‌سالگی، جبران به همراه مادر و برادر و دو خواهرش راهی ایالات متحده آمریکا شد. او در محله‌ی فقیرنشین شهر بوستون ساکن شد و با دست‌فروشی و دوره‌گردی روزگار می‌گذراند. او تنها فرزند خانواده بود که توانست به مدرسه برود و سواد بیاموزد.

اشعار جبران خلیل جبران از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان شد و آوازه‌ی جبران جهان را در نوردید. کتاب “پیامبر” پس از انتشار آن در سال ۱۹۲۳ هر ساله تجدید چاپ می‌شود و تا کنون به ۵۰ زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. استفان هگارتی معتقد است این کتاب عملا در فضای آکادمیک ادبیات غرب نادیده گرفته شده است اما سطوری از آن الهام‌بخش ترانه‌ها و سخنرانی‌ها بوده و در سراسر جهان در عزا و عروسی خوانده شده است.

پروفسور خوان کول، متخصص تاریخ خاورمیانه در دانشگاه میشیگان و مترجم چندین اثر جبران از زبان عربی، می‌گوید: «بسیاری از کلیسا روی گرداندند و به جبران دل بستند».

«او معنویتی جهان‌شمول و بی‌تعصب پیش کشیده است که در تقابل با مذاهب خشک قرار دارد و فهمش از معنویت اخلاق‌گرا نیست. در واقع از مردم می‌خواهد که دیگران را قضاوت نکنند". کول درباره وضعیت جبران خلیل جبران در کشورهای انگلیسی زبان می‌گوید: "او را در آستان ادبیات انگلیسی راه ندادند. با وجود این که کارهای عمده‌اش پس از ۱۹۱۸ به زبان انگلیسی بودند و اشعارش یکی از پرفروشترین‌ کتاب‌ها در تاریخ آمریکا محسوب‌ می‌شوند، اساتید ادبیات انگلیسی او را عوامانه شمردند».

#جبران_خلیل_جبران در دهم آوریل سال ۱۹۳۱ بر اثر بیماری کبد درگذشت.

دکتر درویش

🆔 @sayehsokhan