نشر سایه سخن
9.75K subscribers
12.9K photos
4.67K videos
269 files
3.67K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
✍️ خدای تعالی را در خواب دیدم
پرسیدم: راه به تو چگونه است؟
گفت: از خود در آیی،
رسیده‌ای!

👤 بایزید بسطامی
🆔 @sayehsokhan
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊 فایل صوتی

عبدالحمید ضیایی

فلسفه شوپنهاور 2

.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#توران_میرهادی؛

سال 1330 بود.

بعد از کنگرۀ زنان در بلغارستان به دوستان فدراسیون گفتم که می‌خواهم به ایران برگردم.

به من پیشنهاد کردند که پیش از رفتن به ایران به کنگرۀ زنان در چین بروم.

سال 1949 م بود.

همراه با دو دختر جوان نمایندۀ هند و ویتنام از راه مسکو به چین رفتیم.
دوازده روز در ترن بودیم.
وقتی به مرز  چین رسیدیم 24 ساعت طول کشید تا به پکن وارد شویم. چین تازه آرام شده بود. بخش جنوبی‌اش هنوز در حال جنگ به سر می‌برد. نیروهای مائوتسه تونگ با چان کای چک می‌جنگیدند. آثار و علائم استوار جمهوری خلق چین در پکن دیده می‌شد. برنامۀ ما در کنگرۀ زنان بسیار پرهیجان بود. از من خواستند که دربارۀ ایران صحبت کنم. من دربارۀ وضعیت دختران قالی‌باف در ایران صحبت کردم. تجربۀ سفر چین هم تجربۀ جالبی شد. در کنگره دربارۀ موقعیت زنان در کشورهای آسیایی خیلی حرف زدند. از سفر چین که برگشتیم من تصمیم داشتم به ایران بیایم. به من پیشنهاد کردند قبل از آن، سازمان زنان سوریه و سازمان زنان لبنان را ببینم و من قبول کردم! در زمستان سال 1331 به تهران رسیدم.

"فرصت‌های استثنایی"
@tooranmirhadi

🆔 @sayehsokhan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌕 ژاپنی‌ها به‌عنوان سمبل والای خویش طلوع آفتاب، گل (داوودی) و ماهی (کپور) را برگزیدند.
آفتاب نشانهٔ سه فضیلت بزرگ است: دانش، مهربانی و شجاعت. گل داوودی در برف دوام می‌آورد و می‌شکفد و کپور برخلاف جریان رود به پیش می‌رود و بر نیرویی که او را پس می‌راند غلبه می‌کند... ژاپنی‌ها نژادی استوار، قوی و شجاع‌اند.

🌕 #نیکوس_کازانتزاکیس
🌕#چین_و_ژاپن
🌕#ترجمه_ی_محمد_دهقانی

@dmdehghani

🆔 @sayehsokhan
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست

نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻‍🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻‍💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره

#قسمت_بیست_و_چهارم

@bankema

🆔 @Sayehsokhan

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
عهد همه بشکستم در بستن پیمانت
دامن مکش از دستم، دست من و دامانت

حسرت خورم از خونی کش ریخته شمشیرت
غیرت برم از چاکی کش دوخته پیکانت

بس جبهه که بر خاک است از طلعت فیروزت
بس جامه که صد چاک است از چاک گریبانت

بس خانه که ویران است از لشگر بیدادت
بس دیده که گریان است از غنچهٔ خندانت

هم‌خون خریداران پیرایهٔ بازارت
هم جای طلب کاران پیرامن دکانت

از کشتن مظلومان عاجز شده بازویت
وز کثرت مشتاقان تنگ آمده میدانت

امید نظربازان از چشم سیه مستت
تشویق سحرخیزان از جنبش مژگانت

دیباچهٔ زیبایی رخسار دل‌آرایت
مجموعهٔ دلبندی گیسوی پریشانت

خون همه در مستی خوردی به زبر دستی
دست همه بربستی گرد سر دستانت

آن روز قیامت را بر پای کند ایزد
کایی پی دل جویی بر خاک شهیدانت

الهام توان گفتن اشعار فروغی را
تا چشم وی افتاده‌ست بر لعل سخن دانت

#فروغی_بسطامی
- غزل شمارهٔ ۱۴۱
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸

🆔 @sayehsokhan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دکتر علی صاحبی و سکانس مربوط به معلم در سریال افعی تهران

تحقیری در کار نیست.
کارگردان با هوشمندی از معلم بعنوان نماد قدرت برای انتقال یک مفهوم بزرگ استفاده نموده است.
اگر هنر نتواند روشنگری کند همچون فیزیک، چیزی جز نور و حرکت نیست. در اینجا روشنگری از جنس کانتی، رهائی انسان از ناتوانی فکری، جرأت فهیمدن این پیام اجتماعی:
ای کسانیکه در مقام قدرت هستید! (سیاسی، فیزیکی، مالی، فکری و...) حواس‌تان باشد، همه چیز تغییر می‌کند، جاها عوض می‌شود.
کارگردان: میخوای به نمایندگی از تمام آن بچه‌ها که کتک خوردند، بزنم توی گوشت؟؟
معلم: مگه من زدن دارم؟
کارگردان: مگه آن بچه‌های کوچک بی‌پناه زدن داشتند؟!

❗️همکاران گرامی
این ویژگی هنر است تا چنین واقعیت‌های تلخ را بیان دارد:
«هرکس باد بکارد، توفان درو می‌کند»
اینک ما بنا به رسالت شغلی موظف به آموزشیم: آموزش مهارت‌های زندگی، اینکه عکس‌العمل دیگران نباشیم و در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی، رفتار خود را بر اساس ارزش‌های درونی خود انتخاب کنیم.
هر انسانی قابل احترام است. اگر کسی مرتکب جنایتی شود باید با رعایت حقوق انسانی‌اش محاکمه و مجازات شود.

🆔 @kashowranews

@sayehsokhan
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

دکتر ایدین آرتا

نگاهی به زندگی و فلسفه فردریش نیچه
بخش اول

ابر انسان و معنای زندگی چون کشیدن تصویر.


.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فکر می‌کنید زبان فارسی به گوش خارجی‌ها چگونه است؟

این سوال در یک وب‌سایت پر بازدید پرسش و پاسخ مطرح شده و اغلب آن را این‌گونه توصیف کرده‌اند که در این ویدیو می‌بینیم.

🆔 @sayehsokhan
☘️در کرامات عشق ☘️

«عشق اسطرلاب اسرار خداست»

خیال می‌کنم و بر خیال خود می‌لرزم:
اولین کسی که دوگانه‌ی؛
«عشق حقیقی_ عشق مجازی»،
و یا «عشق زمینی _ عشق آسمانی» را بنا نهاد، ابلیس بود.

همان وقت که آن حقیقی‌ترین عاشق،
گِل ما را سرشت، منظورش از امر «سجده به آدمی»، آن بود که مقربان درگاه، عشق ورزیدن را بیاموزند.
ابلیس اما گردن برافراشت و ادعا کرد که انسان را نمی‌توان دوست داشت:
عشق ورزیدن به موجودی فانی از خاک، «مجازی» است و او دل در گرو «حقیقت» دارد و بس!

فرشتگان حیران مانده بودند که ابلیس از  کدام «دوگانه» حرف می‌زند؟
آن‌ها، اول و دومی نمی‌شناختند و وجود را جز در انسجامی فراگیر لمس نمی‌کردند.
«معنا» در همه جا گسترده بود و مرزبندی برای تعیین قداست، ناشی از دوبینی بود.

این ابلیس بود که تفکیک و جداسری آغاز کرد و میان زمین و آسمان فاصله دید.
او بود که سر بلند کرد و گفت «من» و
درست همانجا که گفت «من»، از عشق ورزیدن ناتوان شد‌.
او بود که نخستین بار برای خود وجودی مستقل از دیگر موجودات، متوهم شد...
میان سجده به آدمی و سجده به خدا تفاوت قائل شد.‌‌..
او بود که با تمسک به «عشق حقیقی»، خود را از عشق ورزیدن به «انسان» محروم کرد.

و این آغاز ماجرای «تفکیک» بود. این آغاز تکه تکه کردنِ عشق بود و شروع همه مرزبندی‌های تاریخِ درد.
ابلیس اولین کسی بود که برای «دوست نداشتن»  دلیل تراشید و در بدیهی‌ترین تجربه آفرینش تردید نمود.
بعدها اگرچه رنج عقیم ماندن و دردِ دوست نداشتن در درجاتی به ما هم منتقل شد؛ اما درد اصلی و سنگین بر شانه‌های او ماند:

_آخر هلنا، بدترین چیز این نیست که آدم را دوست نداشته باشند یا آدم استعداد محبوب شدن نداشته باشد، بدتر از همه این است که آدم توانایی دوست داشتن و عاشق شدن نداشته باشد.

_  این حرف را دن ماتیوی کشیش درباره شیطان می‌زند، که نمی‌تواند کسی را دوست بدارد.
شیطان روی زمین میان ماست، هلنا!

( هابیل و چند داستان دیگر،
از اونامونو، ترجمه:خرمشاهی)

🆔 @sayehsokhan