نشر سایه سخن
9.79K subscribers
13.1K photos
4.77K videos
270 files
3.8K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست

نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻‍🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻‍💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره

#قسمت_بیست_و_پنجم

@bankema

🆔 @Sayehsokhan

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 مؤسسه فرهنگى هنرى آفاق برگزار می‌كند:

دوره‌ی عالىِ مثنوى‌پژوهی
(ويژه‌ی دفتر اول و دوم مثنوى معنوی)
با تدریسِ استاد مصطفی ملکیان

موضوع: «بررسیِ انديشه‌های فلسفیِ مولانا در مثنوی» (۶ ساعت)

📅 شروع دوره: ۲۸ تیر ۱۴۰۳

🔹 لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر عبارتِ (مثنوی پژوهی) را در هر کدام از پیام‌رسان‌های تلگرام، واتساپ، و یا ایتا به شماره‌ی یا آی‌دی زیر ارسال فرمایید:

☎️ 09369259569
🆔 @afagh_amoozesh


@MalekianMedia

🆔 @sayehsokhan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
محمل گفتار/محمد دهدشتی

🔹تلنگری به اندیشه

▪️جامعه کوتاه مدت ایرانی* و انتخابات ریاست‌جمهوری
:
چو فردا شود، فکر فردا کنیم.

در این نوشتار کوتاه قصد پرداختن به جایگاه روسای جمهور از نظر "حقوقی و سیاسی و اداری" و "چرخه‌های گوناگون انتخاب آن‌ها" در کشورهای مختلف جهان _ اعم از ریاستی یا پارلمانی _ را نداشته و تنها به این نکته اشاره می‌کنم که اگر در ایران:
*هر چهار سال یک‌بار انتخابات ریاست‌جمهوری اهمیت پیدا می‌کند؛
*سوابق علمی و تخصصی و اجرایی نامزدهای ریاست‌جمهوری _ در حد متعارف روسای جمهوری جهان _ در انتخابات دو مرحله‌‌ای ایران چندان مورد توجه نیست؛
*نامزدها بلا‌استثنا منتقد وضع موجود شده و حرف‌های قشنگ و رویایی می‌زنند(تا جایی که گویی از یک کُره دیگر آمده‌اند)، اما هیچ‌کدام و هیچ زمانی یک مانیفست و برنامه قابل دفاع و اجرایی نداشته، و در قبال مسائل مهم و روز موضع مشخصی ندارند؛
*"خواست مردم و‌ منافع کشور ایران" به طور ناگهانی و عجیبی در اولویت همه نامزدها قرار می‌گیرد؛
*حقوق و مسئولیت مشارکت یا عدم مشارکت مردم بسیار مهم می‌شود؛
*رای به فلان یا فلان نامزد صفر تا صد خوشبختی یا بدبختی کشور را تضمین‌کننده می‌کند؛
*تحلیل‌ها و تاییدیه‌ها و تکذیب‌های فراوان از طرف اشخاص متنفذ و سلبریتی‌ها و نویسندگان و گروه‌ها به‌عنوان اثبات مشارکت یا عدم مشارکت، و نفی یا تایید صلاحیت نامزدها مطرح می‌گردد؛
و چه....و چه...؛
◀️سپس با برگزیده شدن یک فرد همه چی به سرعت به روال پیشین بر‌می‌گردد، وعده‌های داده شده به زودی و راحتی فراموش می‌شوند، نه شخص رئیس جمهور و نه وزرای پاسخگوی وعده‌های خود به مردم نیستند، و......؛
◀️به دلیل آن است که:
*جامعه ما به تعبیر دکتر همایون کاتوزیان یک جامعه کوتاه مدت است، و تحولات داخلی و خارجی را نه مانند یک فیلم با سکانس‌های به هم پيوسته و مرتبط، بلکه به‌مثابه عکس‌هایی مجزا از هم می‌بینیم؛
*نگاه روشنفکران و مردم و جریان‌های سیاسی و حاکمیت به تاریخ و اقتصاد و فرهنگ و دیگر جنبه‌های سیاست‌ داخلی و خارجی مقطعی، غیر علمی و احساسی است؛
 *دولت _ ملت، تفکیک قوای سه‌گانه، حقوق شهروندی، مشارکت، برابری، چرخش آزاد اطلاعات و... در ایران شکل نگرفته یا به رسمیت شناخته نمی‌شوند؛
*احزاب به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان حیات و ثبات هر کشور مدرن در ایران عملن وجود ندارند؛
*موافقین و مخالفین با یک فرد طرف‌اند، نه با یک حزب شناسنامه‌دار و یک برنامه مدون تا امکان مطالبات و پاسخگویی قانونی و جدی و همیشگی و همگانی از رئیس‌جمهور فراهم باشد؛
*جایگاه و اختیارات و مسئولیت رئيس ‌جمهور در قانون اساسی و قوانین موضوعی در برابر مردم و  مشخص نیست؛
*هیچ مکانیسم و اراده‌‌ی معطوف به عمل برای پاسخگویی رئیس‌جمهور در برابر مردم پیش‌بینی نشده؛
*به اندیشه و علوم سیاسی، شیوه‌های حکمرانی، قدرت سخت وقدرت نرم، روابط بین‌الملل، تاریخ، رشد و توسعه،  استقلال، بخش خصوصی، دانشگاه‌ها، سرمایه‌های اجتماعی، زنان و جوانان، تعامل با بازیگران غیر دولتی، سیاست‌زدایی از فرهنگ و اقتصاد و هنر و ورزش و....؛ نگاهی سنتی و ناکارآمد داریم؛
*توهم توطئه، سیاست‌زدگی و دیدگاه‌های ایده‌ئولوژیکی تا اعماق دیدگاه و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران رخنه کرده و فوق‌العاده تاثیرگذار است؛
و بسیاری موارد دیگر که فعلن نه در حوصله شما است و نه در ظرفیت و انگیزه نگارنده.
◀️برگردیم به آن‌چه در سرآغاز آمد:
بر اساس "چو فردا شود، فکر فردا کنیم"، این بار هم بعد از انتخابات همه ما و کشور در خاموشی فرو می‌رویم تا انتخاباتی دیگر و هیاهویی دیگر.
 

*برای آگاهی از این نظریه به کتاب زیر مراجعه کنید:
ایران، جامعه کوتاه مدت و ۳ مقاله دیگر/محمد علی همايون کاتوزیان؛ ترجمه عبدالله کوثری._ تهران: نشر نی.

#ایران_انتخابات_ریاست‌جمهوری‌_نقد
#انتخابات_ریاست‌جمهوری_ایران_نقد
#همایون_کاتوزیان
#نظریه_ایران_جامعه_کوتاه_مدت

                              ۲/تیر/۱۴۰۳
@mgmahmel

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم

ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب
در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم

از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم

«سعدی»غزلیات

@samanbouyan

🆔 @sayehsokhan
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

🔸 حدیث نفس خوانی

🎙 حسن کامشاد

۵۲ دقیقه

زندگی نامه خودنوشت و خودخوان حسن کامشاد مترجم پُرکار (مهمترین کتاب فلسفی که ترجمه کرده کتاب سرگذشت فلسفه نوشته برایان مگی است)
او در حال حاضر ۹۹ سال دارد بسیار زیبا و شنیدنی است خصوصا چند دقیقه آخر به معنای زندگی نیز توجه دارد.

@sokhanranihaa

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دمی_با_رضا_بابایی

قُدمای معاصر

پس از ملاصدرا، هیچ اتفاق مهمی در فلسفۀ موسوم به اسلامی نیفتاده است؛ اگرچه آن نيز چندان مهم نبود. در چهار قرن گذشته، صدها رساله مهم فلسفی در غرب پدید آمده است که فهم و هضم بسیاری از آنها هنوز برای ما دشوار است. طب، اقتصاد، روان‌شناسی، علوم اجتماعی،  فیزیک و... بماند، که مرثیه‌ای جدا می‌طلبد. بیهوده گمان می‌کنیم که می‌توانیم از روی این چهار قرن بپریم و سر از قرن بیست‌ویکم در بیاوریم. دست‌کم چهار صد سال تا قرن بیست‌ویک فاصله داریم.

ما از قرن دهم یا حتی هشتم هجری بیرون نیامده‌ایم. هنوز میان وجود و ماهیت در رفت‌وآمدیم؛

هنوز گمان می‌کنیم که فلسفه دشمن عرفان است و عرفان دشمن فقه و فقه دشمن قانون و قانون دشمن شهروند و همه دشمن یک‌دیگر؛

هنوز جان و مال انسان‌ها برای ما همان‌قدر ارزش دارد که در حمله مغول داشت؛

هنوز به قانون و راه‌های قانونی همان‌گونه می‌نگریم که به حیله‌های شرعی در ربا؛

هنوز زندگی را فرصتی برای اثبات حقانیت خود می‌دانیم، نه مجالی برای زیستن و آسودن؛
هنوز یک تار موی متون قدیم و میراث کهن را به همۀ علوم جدید نمی‌فروشیم؛
همچنان جهان را بیگانه‌ای می‌بینیم که دزدانه در سرمایه‌های ما می‌نگرد؛

هنوز بر این گمانیم که انسان برای جامعه است و جامعه برای آرمان‌ها و آرمان‌ها برای دویدن و نرسیدن؛

هنوز در اندیشه‌ایم که چیزی گردتر از چرخ یا رونده‌تر از آن، برای گاری‌های فرسوده‌مان اختراع کنیم؛
هنوز دل‌خوشیم که فقر اقتصادی، نشانۀ  فقر فکری ن‍یست؛
هنوز باور نكرده‌ایم كه به قول فردوسی بزرگ، توانایی در دانایی است، نه در هیاهوگری و درشت‌گویی.

قدمای معاصر که می‌گویند، ماییم.

🆔 @Sayehsokhan
چرا بعضی وقت‌ها نمی‌توانیم آدم‌ها را دوست داشته باشیم؟

مصطفی ملکیان

🔹 اينكه ما نمی‌توانيم آدمها را دوست بداريم به دليل اين است كه به آشكارگی حقيقت قائل هستيم و می‌گوييم كه حقيقت بسيار آشكار است و آن حقيقتِ آشكار هم پيش ماست و هر كس كه به اين حقيقت آشكاری كه پيش ماست، معتقد نيست اين مقابل حكم عقل است. خوب آدم با آن فرد نمي‌تواند دوستي كند،‌ رابطه داشته باشد.

🔹 اما اگر كسي بگويد آشكارگی حقيقت يك چيز غلطي است و حقيقت آنقدر آشكار نيست و اين معنايش اين است كه هم من در تاريكي‌ها در حال قدم‌زدن هستم و هم رفيقم كه مخالف من است در تاريكي قدم مي‌زند. اينكه مولانا مي‌گويد: ما كه كورانه عصاها مي‌زنيم / لاجرم قنديل‌ها را بشكنيم

🔹يعني همه ما داريم قنديل می‌شكنيم. نگوييد كه ما قنديل نمي‌شكنيم و هر قنديلي در عالم است را بقيه شكسته‌اند؛ نه آقا، همه ما در تاريكی عصا مي‌زنيم. من بارها و بارها گفته‌ام كه علت اين كه عده‌اي قدرت تحمل و دوست داشتن مردم را ندارند، نه بدان علت است بدذات‌اند؛ بلكه چون يك ايده غلطي دارند، آن ايده غلط اين است كه حق واضح است و هر كسي كه مخالف با اين باشد را نمي‌توان دوست داشت. براي همين هميشه طلبكارانه، هميشه از موضع بالا، هميشه با خشونت و هميشه با بگير و ببند و زدن و بردن رفتار مي‌كند.

🔹 ولي اگر گفتند كه آقا عالم تفسيرهاي عديده برمي‌دارد. يك نسخه‌اب است كه به تعبير اميرالمؤمنين(ع) حَمّال ذووجوه است، يك تفسير را ما داريم، يك تفسير را بودايي‌ها دارند، يك تفسير را وهابی دارد، يك تفسير را سنی دارد و ... خب ميیتواند با همه يك زندگي با مدارا و با شفقت و با عشق و محبت داشته باشد. باور كنيد اگر شما معتقد باشيد كه حق پيش شماست، نمی‌توانيد اكثر انسانها را دوست داشته باشيد و اين توان را از خودتان مي‌گيريد. اما اگر بگوييد كه همه ما آدمهايي هستيم كه در تاريكي قدم مي‌زنيم، گاهي جاها به حق مي‌رسيم، گاهي جاها به حق نمی رسيم، بعضي‌ جاها درست مي‌رويم و بعضي‌ جاها درست نمی‌رويم، گاهي جاها به كسی تنه می‌زنيم، آن وقت همه می‌توانيم به همديگر محبت و شفقت داشته باشيم. من واقعاً و جداً اعتقادم بر اين است كه اكثر خشونت‌هاي موجود به خاطر يك تز غلط است و خدا شاهد است اين تز منشأ قرآني و روايي ندارد و آن اين است كه حق، واضحِ واضح است و همانی است كه ما داريم، پس هر كسي كه با اين مخالفت كرد، محارب حكم عقل است و نمي‌توان با او آشتي كرد. چون با يك چيز واضح مخالفت مي‌كند. اين به مصلحت و حق هم نيست، به دليل اينكه در مقام نظر هم مشكل دارد.

🔹چون يكي از بزرگترين گزاره‌هاي شما كه خدا وجود دارد را در نظر بگيريد، كجاست حكم عقل واضح كه مي‌گويد خدا وجود دارد؟ اما اينكه تا گفتيم كجاست حكم عقل واضح كه خدا وجود دارد،‌ معنايش اين نيست كه خدا وجود ندارد. نه، بايد معتقد باشيم كه ما عاشق خدا شديم، دليل هم ندارد. يك سري آدمهایی هم هستند كه عاشق يك خدای ديگری شده‌اند، يك سري هم عشق هيچ خدايي در دلشان نيست. نه اينكه ما استدلال داريم و بقيه بدون استدلال هستند.

درسگفتار معرفت‌شناسی باور دینی

🆔 @sayehsokhan
مشهورترین مجری تلویزیون در آمریکا اپرا وینفری اعلام بازنشستگی کرد و جشنواره‌ای به افتخار او در استادیوم فوتبال برگزار شد. کشف شگفت انگیز این بود که او به مدت ۲۵ سال (یک ربع قرن) بدون اطلاع عموم، مخفیانه از ۶۵۰۰۰ فقیر حمایت می‌کرد. بسیاری از ذینفعان به ورزشگاه آمدند و ۴۵۰ نفر با شمع بیرون ماندند. در میان آنها، پنج استاد دانشگاه هاروارد خطبه کوتاهی ایراد کردند و قدردانی خود را با این جمله خلاصه کردند: اگر اُپرا نبود، الان در جای دیگری بودیم... آیا یک نفر می‌تواند زندگی ۶۵۰۰۰ نفر را تغییر دهد؟ آن هم در خفا!؟
انسانیت یک دین نیست، بلکه رتبه‌ای است که برخی افراد به آن دست می‌یابند.

🆔 @sayehsokhan
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست

نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻‍🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻‍💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره

#قسمت_بیست_و_ششم

@bankema

🆔 @Sayehsokhan

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مولانا- دیوان شمس- غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۲۵

دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید
مه مصور یار و مه منور عید

چو هر دو سر به هم آورده‌اند در اسرار
هزار وسوسه افکنده‌اند در سر عید

ز موج بحر برقصند خلق همچو صدف
ولیک همچو صدف بی‌خبر ز گوهر عید

ز عید باقی این عید آمده‌ست رسول
چو دل به عید سپاری تو را برد بر عید

به روز عید بگویم دهل چه می‌گوید
اگر تو مردی برجه رسید لشکر عید

قراضه‌ای  دو که دادی برای حق بنگر
جزای حسن عمل گیر گنج پرزر عید

وگر چو شیشه شکستی ز سنگ صوم و جهاد
می حلال سقا هم بکش ز ساغر عید

از این شکار سوی شاه بازپر چون باز
که درپرید به مژده ز شه کبوتر عید

تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن
که تا بری به تبرک هلال لاغر عید

وگر نکردی قربان عنایت یزدان
امید هست که ذبحش کند به خنجر عید

 🆔 @sayehsokhan