به تمام دخترانی که گریهشان بند نمیآید
من گریههایم را کردهام. برای رومینای عزیز هیچ اشکی ندارم. دردها البته تلنبار میشوند. داغها هم.
من گریههایم را کردهام. پنج دقیقه هق هق بیوقفه. همسرم شتاب زده داخل اتاق آمد تا ببیند چه شده است. مردش را دید گوشه اتاق کز کرده هق هق میکند و کتاب شومیز جلد قرمزی کنارش افتاده.
من گریههایم را کردهام وقتی برای اولین بار متوجه شدم هنوز خیلی از جاهای دنیا نوزاد دخترشان را میکشند. باورت میشود! نوزادی را که به دنیا آوردهاند میکُشند. میدانی به چه جرمی؟ به جرم دختر بودن. غنچه تازه رسیده، را پرپر میکنند. باورتان میشود.
آنها عرب جاهلی نیستند. داستان هزار و چند صد سال پیش هم نیست. دو تا از کهنترین تمدنهای جهان هستند. مثل ایران خودمان. و آنجا بود که متوجه شدم در ایران خودمان هم گزارش نویس و مستندساز محققی نیست که اگر هم باشد، مجالی برای بازگویههایش نیست. از مردمانی که حتی اگر یکباره داس برنکشند برای درو کردن غنچهشان، ذره ذره با تحقیرها و طرد کردنها و ندیدنها میکشند.
گزارش را جسیکا ویلیامز نوشته، با عنوان چین 44 میلیون زن ناپیدا دارد. موضوع گزارش به نابرابری جنسیتی از منظر جمعیت شناسی پرداخته اما چراییاش را که تحلیل میکند. باور نکردنی است.
از همان ابتدا بحث او درباره ترجیح نوزاد پسر در چین، هند و سایر بخشهای جنوب و شرق آسیا مطرح میشود و والدینی که بعد از اسکن جنین و مشخص شدن جنسیتش، نقشه مرگ او را میکشند. سقط جنین اما همه ماجرا نیست.
اعتراف میکنم باورم نمیشد که مادر و پدری در قرن بیست و یکم دخترانی که هنوز چند روزیا چند هفته از زندگیشان را گذراندهاند به قتل برسانند.
آنها نخواستیاند به جرم دختر بودن. گفتم که گریههایم را کردهام. دردها اما تلنبار میشوند.
تنها پلیس وسازمانهای جهانی وماموران بهداشتند که نمیگذارند این فرزندکشی جنبه قانونی پیدا کند و آن وقت این خانوادههای دخترکُش دنبال راهی میروند که با قانون درگیر نشوند و مرگ نوزادشان را طبیعی جلوه دهند.
کاش آنها را سقط میکردند. کاش حتی با کاردی به یکباره زندگیشان را تمام میکردند تا دردشان اقلا کمتر باشد. روشهای زجرآوری که برای طبیعی نشان دادن مرگ نوزادان در هندوستان گزارش میشود از شدت قساوت انگیز بودنشان، باور نکردنی است .
ویلیامز از پژوهش یونیسف در دسامبر 2006 نقل میکند که در هند روزانه 7000 دختر کمتر به دنیا میآیند. و بعد گزارشی تکان دهنده را روایت میکند از آنچه که در روزنامهای هندو منتشر شده درباره شگردهایی که مادران ناحیه «سالم» در ایالت تامیل نادو برای کشتن نوزادان دخترشان به کار میبرند بدون آن که به چنگ قانون گرفتار شوند و از روشهای پیچیده کالبد شکافی نیز در امان بمانند.
آنها سوپ جوجه داغ پر ادویه تندی را به نوزاد میخورانند. نوزاد چند ساعتی از درد به خود میپیچد ،جیع میکشد و میمیرد.
روش دیگر خوراندن بیش از حد خوراک به کودک و محکم بستن او در پارچهای خیس است. کودک بعد از یک ساعت تقلای نفسبُر میمیرد. روش دیگر که حتی پلیس را گیج کرده گذاشتن نوزاد زیر پنکه ایستاده و با سرعت آخر است.
من گریههایم را کردهام اما میدانم گریه نوزادانی که به دنیا آورده شدند تا کشته شوند هیچ وقت بند نمیآید.
میبینید تاریخ انسان فقط با جنگها نکبت بار نیست. گزارش «جامعه پیشگیری از نوزادکشی» را از گزارش ویلیامز نقل میکنم. «نوزاد کشی در هرقارهای و از سوی جوامعی با هر میزان پیچیدگیِ فرهنگی به کار گرفته شده است . این رویه تقریبا در هر جماعت بشری از دوران طلایی یونان گرفته تا امپراتوری پرشکوه پارسی رایج و شایع بوده است...»
یاد آن زن زیبای شمالی افتادم که با نتیجه سونوگرافیاش زار میزد. وقتی دید سومین فرزندش هم دختر است. گوشه دیگراتاق دو دختربچه زیبای چشم روشن، غمزده به مادرشان نگاه میکردند. شاید به پدرشان که رئیس یک بانک بود و پسر میخواست.
•گزارش ویلیامز را میتوانید در کتاب «50 واقعیتی که جهان را باید تغییر دهند» با ترجمه غلامعلی کشانی، ویراسته مصطفی ملکیان، نشر نگاه معاصر بخوانید.
#دختران #نوزاد_کشی #دختر_کشی #کتاب #مرگ
@yaserhedayatii
🆔 @Sayehsokhan
من گریههایم را کردهام. برای رومینای عزیز هیچ اشکی ندارم. دردها البته تلنبار میشوند. داغها هم.
من گریههایم را کردهام. پنج دقیقه هق هق بیوقفه. همسرم شتاب زده داخل اتاق آمد تا ببیند چه شده است. مردش را دید گوشه اتاق کز کرده هق هق میکند و کتاب شومیز جلد قرمزی کنارش افتاده.
من گریههایم را کردهام وقتی برای اولین بار متوجه شدم هنوز خیلی از جاهای دنیا نوزاد دخترشان را میکشند. باورت میشود! نوزادی را که به دنیا آوردهاند میکُشند. میدانی به چه جرمی؟ به جرم دختر بودن. غنچه تازه رسیده، را پرپر میکنند. باورتان میشود.
آنها عرب جاهلی نیستند. داستان هزار و چند صد سال پیش هم نیست. دو تا از کهنترین تمدنهای جهان هستند. مثل ایران خودمان. و آنجا بود که متوجه شدم در ایران خودمان هم گزارش نویس و مستندساز محققی نیست که اگر هم باشد، مجالی برای بازگویههایش نیست. از مردمانی که حتی اگر یکباره داس برنکشند برای درو کردن غنچهشان، ذره ذره با تحقیرها و طرد کردنها و ندیدنها میکشند.
گزارش را جسیکا ویلیامز نوشته، با عنوان چین 44 میلیون زن ناپیدا دارد. موضوع گزارش به نابرابری جنسیتی از منظر جمعیت شناسی پرداخته اما چراییاش را که تحلیل میکند. باور نکردنی است.
از همان ابتدا بحث او درباره ترجیح نوزاد پسر در چین، هند و سایر بخشهای جنوب و شرق آسیا مطرح میشود و والدینی که بعد از اسکن جنین و مشخص شدن جنسیتش، نقشه مرگ او را میکشند. سقط جنین اما همه ماجرا نیست.
اعتراف میکنم باورم نمیشد که مادر و پدری در قرن بیست و یکم دخترانی که هنوز چند روزیا چند هفته از زندگیشان را گذراندهاند به قتل برسانند.
آنها نخواستیاند به جرم دختر بودن. گفتم که گریههایم را کردهام. دردها اما تلنبار میشوند.
تنها پلیس وسازمانهای جهانی وماموران بهداشتند که نمیگذارند این فرزندکشی جنبه قانونی پیدا کند و آن وقت این خانوادههای دخترکُش دنبال راهی میروند که با قانون درگیر نشوند و مرگ نوزادشان را طبیعی جلوه دهند.
کاش آنها را سقط میکردند. کاش حتی با کاردی به یکباره زندگیشان را تمام میکردند تا دردشان اقلا کمتر باشد. روشهای زجرآوری که برای طبیعی نشان دادن مرگ نوزادان در هندوستان گزارش میشود از شدت قساوت انگیز بودنشان، باور نکردنی است .
ویلیامز از پژوهش یونیسف در دسامبر 2006 نقل میکند که در هند روزانه 7000 دختر کمتر به دنیا میآیند. و بعد گزارشی تکان دهنده را روایت میکند از آنچه که در روزنامهای هندو منتشر شده درباره شگردهایی که مادران ناحیه «سالم» در ایالت تامیل نادو برای کشتن نوزادان دخترشان به کار میبرند بدون آن که به چنگ قانون گرفتار شوند و از روشهای پیچیده کالبد شکافی نیز در امان بمانند.
آنها سوپ جوجه داغ پر ادویه تندی را به نوزاد میخورانند. نوزاد چند ساعتی از درد به خود میپیچد ،جیع میکشد و میمیرد.
روش دیگر خوراندن بیش از حد خوراک به کودک و محکم بستن او در پارچهای خیس است. کودک بعد از یک ساعت تقلای نفسبُر میمیرد. روش دیگر که حتی پلیس را گیج کرده گذاشتن نوزاد زیر پنکه ایستاده و با سرعت آخر است.
من گریههایم را کردهام اما میدانم گریه نوزادانی که به دنیا آورده شدند تا کشته شوند هیچ وقت بند نمیآید.
میبینید تاریخ انسان فقط با جنگها نکبت بار نیست. گزارش «جامعه پیشگیری از نوزادکشی» را از گزارش ویلیامز نقل میکنم. «نوزاد کشی در هرقارهای و از سوی جوامعی با هر میزان پیچیدگیِ فرهنگی به کار گرفته شده است . این رویه تقریبا در هر جماعت بشری از دوران طلایی یونان گرفته تا امپراتوری پرشکوه پارسی رایج و شایع بوده است...»
یاد آن زن زیبای شمالی افتادم که با نتیجه سونوگرافیاش زار میزد. وقتی دید سومین فرزندش هم دختر است. گوشه دیگراتاق دو دختربچه زیبای چشم روشن، غمزده به مادرشان نگاه میکردند. شاید به پدرشان که رئیس یک بانک بود و پسر میخواست.
•گزارش ویلیامز را میتوانید در کتاب «50 واقعیتی که جهان را باید تغییر دهند» با ترجمه غلامعلی کشانی، ویراسته مصطفی ملکیان، نشر نگاه معاصر بخوانید.
#دختران #نوزاد_کشی #دختر_کشی #کتاب #مرگ
@yaserhedayatii
🆔 @Sayehsokhan