کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان فصل سیزدهم: بخش سوم
با صدای خانم #دکتر_نسرین_میرزایی
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
با صدای خانم #دکتر_نسرین_میرزایی
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
💬 داستان های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_اول)
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیر معمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی تردید این دختر نوجوان کریه ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه ای ام می دیدم.
وقتی دهان به سخن گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می کشیدم😱🙊 و درک می کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه می خواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیر معمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی تردید این دختر نوجوان کریه ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه ای ام می دیدم.
وقتی دهان به سخن گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می کشیدم😱🙊 و درک می کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه می خواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from نشر سایه سخن (sayehsokhan)
💬 #داستان های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_دوم)
✳در سال هایی که کار #روانپزشکی انجام می دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می گفت من همینم که هستم و می خواهم باشم و تو و هیچ کس دیگر هم هیچ کاری نمی توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه اش می گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می کنم. خجالت می کشم اما خواهش می کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لا اقل چند دقیقه ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می کند، خیره شد. سپس گفت" من می دانم تو چه کاری می توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳در سال هایی که کار #روانپزشکی انجام می دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می گفت من همینم که هستم و می خواهم باشم و تو و هیچ کس دیگر هم هیچ کاری نمی توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه اش می گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می کنم. خجالت می کشم اما خواهش می کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لا اقل چند دقیقه ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می کند، خیره شد. سپس گفت" من می دانم تو چه کاری می توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from نشر سایه سخن (sayehsokhan)
💬 #داستان های #گلسر و #جکی ( #قسمت_سوم )
✳ #جکی تقریبا هفته ای یک بار سر و کله اش به #کلانتری می افتاد.
❇ #پلیس از مادرش خواسته بود برای این موضوع کاری کنند.
👱♀️ مادرش می گفت مشکل اصلی جکی زبانش 👅 است. وقتی در سینما کاری می کند که بقیه نمی توانند فیلم را درست ببینند در پاسخ به اعتراض های آنها #فحاشی 😤می کند.
❓در جلسه خصوصی از جکی پرسیدم آیا چیزی یا کسی هست که دوستش داشته باشی؟ 😍
😳 از جواب او غافلگیر شدم. او گفت:" دو نفر پلیس هستند؛ یکی مرد 👮🏽♀️و دیگری زن👩🎓. آنها با هم کار می کنند. آن ها شبیه بقیه پلیس ها نیستند.
طوری عکس العمل نشان نمی دهند که احساس کنم باید خفه شوم."✔
#قسمت_دوم :
https://t.me/sayehsokhan/4829
#قسمت_اول :
https://t.me/sayehsokhan/4812
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 129 و 130
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳ #جکی تقریبا هفته ای یک بار سر و کله اش به #کلانتری می افتاد.
❇ #پلیس از مادرش خواسته بود برای این موضوع کاری کنند.
👱♀️ مادرش می گفت مشکل اصلی جکی زبانش 👅 است. وقتی در سینما کاری می کند که بقیه نمی توانند فیلم را درست ببینند در پاسخ به اعتراض های آنها #فحاشی 😤می کند.
❓در جلسه خصوصی از جکی پرسیدم آیا چیزی یا کسی هست که دوستش داشته باشی؟ 😍
😳 از جواب او غافلگیر شدم. او گفت:" دو نفر پلیس هستند؛ یکی مرد 👮🏽♀️و دیگری زن👩🎓. آنها با هم کار می کنند. آن ها شبیه بقیه پلیس ها نیستند.
طوری عکس العمل نشان نمی دهند که احساس کنم باید خفه شوم."✔
#قسمت_دوم :
https://t.me/sayehsokhan/4829
#قسمت_اول :
https://t.me/sayehsokhan/4812
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 129 و 130
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
داستان های گلسر و جکی( قسمت چهارم)
در زمان باقیمانده از جلسه سعی کردیم مختصر و مفید صحبت کنیم. جکی برایم توضیح داد چه خسارت هایی در جاهایی که رفته بر جای گذاشته است. او گفت فقط یک زمان آرام است و آن زمانی که در منزل موسیقی راک گوش می دهد.
من فقط گوش می دادم. این به معنی آن نیست که او با من دوستانه رفتار می کرد، ولی هیچ گونه خصومتی هم از جانبش ندیدم.
او یکی از معدود آدم هایی بود که کاملا از اطرافیانش گسسته بود و هیچ گونه رابطه و پیوندی با دیگران احساس نمی کرد.
تا کنون آدم به سطح ناخشنودی او ندیده بودم.
او برای رسیدن به قدرت و آزادی رفتار های مخرب را انتخاب کرده بود. اما حالا پای پلیس به میدان آمده بود.
دردسری بزرگتر از آنچه فکرش را می کرد در انتظارش بود.
وقتی جلسه به پایان رسید و مادرش به دفتر من بازگشت در کمال تعجب جکی به او لبخندی زد و به من گفت:" او را سرزنش نکن؛ تقصیر او نیست."
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 131 و 132
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
در زمان باقیمانده از جلسه سعی کردیم مختصر و مفید صحبت کنیم. جکی برایم توضیح داد چه خسارت هایی در جاهایی که رفته بر جای گذاشته است. او گفت فقط یک زمان آرام است و آن زمانی که در منزل موسیقی راک گوش می دهد.
من فقط گوش می دادم. این به معنی آن نیست که او با من دوستانه رفتار می کرد، ولی هیچ گونه خصومتی هم از جانبش ندیدم.
او یکی از معدود آدم هایی بود که کاملا از اطرافیانش گسسته بود و هیچ گونه رابطه و پیوندی با دیگران احساس نمی کرد.
تا کنون آدم به سطح ناخشنودی او ندیده بودم.
او برای رسیدن به قدرت و آزادی رفتار های مخرب را انتخاب کرده بود. اما حالا پای پلیس به میدان آمده بود.
دردسری بزرگتر از آنچه فکرش را می کرد در انتظارش بود.
وقتی جلسه به پایان رسید و مادرش به دفتر من بازگشت در کمال تعجب جکی به او لبخندی زد و به من گفت:" او را سرزنش نکن؛ تقصیر او نیست."
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 131 و 132
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
داستان های گلسر و جکی ( قسمت پنجم)
جلسه دوم به دفتر من آمد و کمی آرام تر به نظر می رسید. شاید من را مثل آن دو افسر پلیس می دید که نسبت به آنها حس خوبی داشت. دیگر به مادرش بددهنی نمی کرد اما هیچ واژه محترمانه ای راجع به برادر کوچکش، مادربزرگش، آدم های داخل سینما و هیچ بنی بشری به کار نمی برد.
تصمیم گرفتم ریسک کنم و از او بپرسم:" آیا تا به حال به این فکر کردی که وقتی در کنار آمدن با دیگران مشکل داری، این تویی که باید تغییر کنی نه آنها؟"
نگاهم کرد و گفت:" البته که به ذهنم رسیده و برای همین اینجا هستم. اگر فکر می کنی من اشکالی دارم درستم کن."
گفتم:" بسیار خوب تا حالا شده خودت را برای یک لحظه فراموش کنی و به شخص دیگری که به تو نزدیک است مثل برادرت یا والدینت کمکی کنی؟"
گفت:" برای چه به آنها کمک کنم ؟ این وظیفه والدینم است که به من و برادرم کمک کنند."
گفتم:" مثلا در موضوعی مثل درس."
گفت:" درس؟ من از مدرسه متنفرم"
گفتم:" متنفری چون نمی توانی تکالیف را انجام دهی؟"
گفت:" فکر می کنی کودنم؟"
گفتم:" تو از نظر من با هوشی. اما من خیلی دختر ها را دیده ام که به نظر من با هوش بوده اند ولی در انجام تکالیف مدزسه مشکل داشته اند. حتی روخوانی هم نمی کرده اند."
گفت:" اما من می توانم بخوانم و بنویسم. من در دبستان شاگرد خیلی خوبی بودم اما دبستان را هم دوست نداشتم. آنچه من از آن متنفرم آدم هایی هستند که به من می گویند چه کاری بکن چه کاری نکن. تو هم شروع کردی به من دستور بدهی چه کاری بکنم پس دیگر به اینجا نخواهم آمد."
آنها رفتند و من راضی و خشنود بودم. مادرش چند روز بعد به من زنگ زد و گفت جکی از تو خوشش آمده و میخواهد پیش تو بیاید ولی مشکلی پیش آمده و اینکه پلیس بازداشتش کرده است.
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 133 و 134
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
جلسه دوم به دفتر من آمد و کمی آرام تر به نظر می رسید. شاید من را مثل آن دو افسر پلیس می دید که نسبت به آنها حس خوبی داشت. دیگر به مادرش بددهنی نمی کرد اما هیچ واژه محترمانه ای راجع به برادر کوچکش، مادربزرگش، آدم های داخل سینما و هیچ بنی بشری به کار نمی برد.
تصمیم گرفتم ریسک کنم و از او بپرسم:" آیا تا به حال به این فکر کردی که وقتی در کنار آمدن با دیگران مشکل داری، این تویی که باید تغییر کنی نه آنها؟"
نگاهم کرد و گفت:" البته که به ذهنم رسیده و برای همین اینجا هستم. اگر فکر می کنی من اشکالی دارم درستم کن."
گفتم:" بسیار خوب تا حالا شده خودت را برای یک لحظه فراموش کنی و به شخص دیگری که به تو نزدیک است مثل برادرت یا والدینت کمکی کنی؟"
گفت:" برای چه به آنها کمک کنم ؟ این وظیفه والدینم است که به من و برادرم کمک کنند."
گفتم:" مثلا در موضوعی مثل درس."
گفت:" درس؟ من از مدرسه متنفرم"
گفتم:" متنفری چون نمی توانی تکالیف را انجام دهی؟"
گفت:" فکر می کنی کودنم؟"
گفتم:" تو از نظر من با هوشی. اما من خیلی دختر ها را دیده ام که به نظر من با هوش بوده اند ولی در انجام تکالیف مدزسه مشکل داشته اند. حتی روخوانی هم نمی کرده اند."
گفت:" اما من می توانم بخوانم و بنویسم. من در دبستان شاگرد خیلی خوبی بودم اما دبستان را هم دوست نداشتم. آنچه من از آن متنفرم آدم هایی هستند که به من می گویند چه کاری بکن چه کاری نکن. تو هم شروع کردی به من دستور بدهی چه کاری بکنم پس دیگر به اینجا نخواهم آمد."
آنها رفتند و من راضی و خشنود بودم. مادرش چند روز بعد به من زنگ زد و گفت جکی از تو خوشش آمده و میخواهد پیش تو بیاید ولی مشکلی پیش آمده و اینکه پلیس بازداشتش کرده است.
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 133 و 134
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
داستان های گلسر و جکی ( قسمت ششم)
جکی با وجودی که مایل بود جلسات مشاوره را ادامه بدهد اما در بازداشتگاه پلیس بود. جکی با دو پلیس مرد که خواسته بودند او را از پاتوقش خارج کنند کتک کاری کرده بود. جکی معتقد بود آنها به اندام های جنسی اش دست زدند و برای همین با آنها درگیر شده است.
جکی از مادرش خواسته بود که قبل از آنکه او را به دادسرا منتقل کنند به آنجا برود و او را آزاد کند.
مادرش بدون آنکه با کسی مشورت کند گفته بود فعلا دنبالش نخواهد رفت. و جکی از این بابت شدیدا عصبانی شده بود.
جوآن،مادرش، صحبتش را با من با این سوال آغاز کرد:" ما باید چه کار کنیم؟"
گفتم:" یگانه چیزی که می توانم به شما بگویم، همان است که اگر دختر خودم هم آنجا بود انجام میدادم. با زندگی کردن او با شما در منزل هیچ راه نجات و رهایی از مشکلات برای او نمی بینم. او یکی از ناخشنود ترین نوجوانانی است که تا به حال دیده ام."
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 135 و 136
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
جکی با وجودی که مایل بود جلسات مشاوره را ادامه بدهد اما در بازداشتگاه پلیس بود. جکی با دو پلیس مرد که خواسته بودند او را از پاتوقش خارج کنند کتک کاری کرده بود. جکی معتقد بود آنها به اندام های جنسی اش دست زدند و برای همین با آنها درگیر شده است.
جکی از مادرش خواسته بود که قبل از آنکه او را به دادسرا منتقل کنند به آنجا برود و او را آزاد کند.
مادرش بدون آنکه با کسی مشورت کند گفته بود فعلا دنبالش نخواهد رفت. و جکی از این بابت شدیدا عصبانی شده بود.
جوآن،مادرش، صحبتش را با من با این سوال آغاز کرد:" ما باید چه کار کنیم؟"
گفتم:" یگانه چیزی که می توانم به شما بگویم، همان است که اگر دختر خودم هم آنجا بود انجام میدادم. با زندگی کردن او با شما در منزل هیچ راه نجات و رهایی از مشکلات برای او نمی بینم. او یکی از ناخشنود ترین نوجوانانی است که تا به حال دیده ام."
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 135 و 136
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
داستان های گلسر و جکی ( قسمت هفتم)
مادر جکی به من گفت:" ولی او مجرم نیست و اکنون با مجرمان در یک جاست. این اولین باری است که دستگیر می شود. آیا واقعا نباید کاری بیشتر از این بکنیم؟"
گفتم:" هر کاری فکر می کنید خوب است انجام دهید، ولی به خاطر داشته باشید که شب گذشته اولین شب آرام طی دو سال گذشته را داشتید. اگر برای شما با آرامش بوده برای او هم کم کم با آرامش خواهد شد. آن ها با او خوش رفتاری می کنند."
او پرسید:" چه چیز باعث شد که او این جوری شود؟ تمام رفتارهایش خودتخریبگرانه بود."
برایش تئوری انتخاب را توضیح دادم و گفتم:" ما 5 نیاز اساسی داریم و توسط آنها برانگیخته می شویم. اگر بتوانیم آنها را به خوبی ارضا کنیم خشنود خواهیم بود و اگر نتوانیم ناخشنود خواهیم بود. این در اختیار ماست که آنها را ارضا کنیم یا نه و هر کس به شیوه ای خاص آنها را ارضا می کند. به طور کلی مشکل ترین نیاز عشق و احساس تعلق است زیرا برای ارضای آن به کس دیگری احتیاج داریم.. جکی هم مثل همه ما ولی به شدتی که من هرگز در کسی ندیده بودم از همه گسسته بود و با هیچ کس احساس پیوند و رابطه نمی کرد؛ بنا بر این وقتی خودش را جدا شده می دید از رفتار هایی استفاده می کرد که مجددا رابطه برقرار کند ولی آن رفتارها به قطع رابطه بیشتر منجر می شد. درست مثل آنکه برای خاموش کردن آتش از گازوئیل استفاده کنید. این همان رفتارهای خودتخریبگرانه است که گفتید."
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 138 و 139
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
مادر جکی به من گفت:" ولی او مجرم نیست و اکنون با مجرمان در یک جاست. این اولین باری است که دستگیر می شود. آیا واقعا نباید کاری بیشتر از این بکنیم؟"
گفتم:" هر کاری فکر می کنید خوب است انجام دهید، ولی به خاطر داشته باشید که شب گذشته اولین شب آرام طی دو سال گذشته را داشتید. اگر برای شما با آرامش بوده برای او هم کم کم با آرامش خواهد شد. آن ها با او خوش رفتاری می کنند."
او پرسید:" چه چیز باعث شد که او این جوری شود؟ تمام رفتارهایش خودتخریبگرانه بود."
برایش تئوری انتخاب را توضیح دادم و گفتم:" ما 5 نیاز اساسی داریم و توسط آنها برانگیخته می شویم. اگر بتوانیم آنها را به خوبی ارضا کنیم خشنود خواهیم بود و اگر نتوانیم ناخشنود خواهیم بود. این در اختیار ماست که آنها را ارضا کنیم یا نه و هر کس به شیوه ای خاص آنها را ارضا می کند. به طور کلی مشکل ترین نیاز عشق و احساس تعلق است زیرا برای ارضای آن به کس دیگری احتیاج داریم.. جکی هم مثل همه ما ولی به شدتی که من هرگز در کسی ندیده بودم از همه گسسته بود و با هیچ کس احساس پیوند و رابطه نمی کرد؛ بنا بر این وقتی خودش را جدا شده می دید از رفتار هایی استفاده می کرد که مجددا رابطه برقرار کند ولی آن رفتارها به قطع رابطه بیشتر منجر می شد. درست مثل آنکه برای خاموش کردن آتش از گازوئیل استفاده کنید. این همان رفتارهای خودتخریبگرانه است که گفتید."
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 138 و 139
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
داستان های گلسر و جکی( قسمت هشتم)
پدر و مادر جکی توصیه مرا گوش دادند. مادرش هر دو هفته یکبار پیش من می آمد تا درباره پیشرفت جکی صحبت کند. اولین ملاقات والدینش با او مثل کابوس شبانه و وحشتناکی بود. ناسزا گفتن و تهدیدهای او غیرقابل باور بود. جکی نمی توانست قبول کند که مادرش او را آنجا گذاشته است. من به مادرش گفتم به او بگویید که این به توصیه من بوده است و این موضوع کمی به اوضاع کمک کرد.من معتقدم در روابط انسانی باید حقیقت را گفت و این نیز حقیقت بود.
در ماه دوم جکی شروع به تغییر کرد. او در ملاقات هایی که با پدر و مادرش داشت دیگر در باره ترک آنجا صحبت نمی کرد. ابتدا با مشاور خود که او را به صورت انفرادی می دید، رابطه برقرار کرد و سپس هر روز در جلسه گروهی او شرکت می کرد.
در اواسط سومین ماه کارکنان موسسه در باره برگشتنش به خانه صحبت کردند ولی او نمی خواست به خانه برگردد.
من باور دارم دارم زمانی که جکی در بازداشت بود، پدر و مادرش با پول و نفوذی که داشتند، می توانستند او را از زندان بیرون بیاورند ولی انجام این کار برای بازپروری او مناسب نبود.
جکی پس از بیرون آمدن به یک مدرسه خصوصی در بیرون استان رفت و دو سال در آنجا ماند. او در 18 سالگی مایل نبود به خانه برگردد و شاید به خاطر رابطه عاطفی که بین او و یکی از کارمندان آن مدرسه بود که باعث شد آن کارمند از او خواستگاری کند.
آن ها با هم ازدواج کردند، او حامله شد و یک بچه به دنیا آورد. ازدواجش دیری نپایید ولی بچه را نزد خودش نگه داشت. او مادر بسیار خوبی بود و با پدر و مادرش رابطه خوبی برقرار کرد.
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 141 تا 144
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
پدر و مادر جکی توصیه مرا گوش دادند. مادرش هر دو هفته یکبار پیش من می آمد تا درباره پیشرفت جکی صحبت کند. اولین ملاقات والدینش با او مثل کابوس شبانه و وحشتناکی بود. ناسزا گفتن و تهدیدهای او غیرقابل باور بود. جکی نمی توانست قبول کند که مادرش او را آنجا گذاشته است. من به مادرش گفتم به او بگویید که این به توصیه من بوده است و این موضوع کمی به اوضاع کمک کرد.من معتقدم در روابط انسانی باید حقیقت را گفت و این نیز حقیقت بود.
در ماه دوم جکی شروع به تغییر کرد. او در ملاقات هایی که با پدر و مادرش داشت دیگر در باره ترک آنجا صحبت نمی کرد. ابتدا با مشاور خود که او را به صورت انفرادی می دید، رابطه برقرار کرد و سپس هر روز در جلسه گروهی او شرکت می کرد.
در اواسط سومین ماه کارکنان موسسه در باره برگشتنش به خانه صحبت کردند ولی او نمی خواست به خانه برگردد.
من باور دارم دارم زمانی که جکی در بازداشت بود، پدر و مادرش با پول و نفوذی که داشتند، می توانستند او را از زندان بیرون بیاورند ولی انجام این کار برای بازپروری او مناسب نبود.
جکی پس از بیرون آمدن به یک مدرسه خصوصی در بیرون استان رفت و دو سال در آنجا ماند. او در 18 سالگی مایل نبود به خانه برگردد و شاید به خاطر رابطه عاطفی که بین او و یکی از کارمندان آن مدرسه بود که باعث شد آن کارمند از او خواستگاری کند.
آن ها با هم ازدواج کردند، او حامله شد و یک بچه به دنیا آورد. ازدواجش دیری نپایید ولی بچه را نزد خودش نگه داشت. او مادر بسیار خوبی بود و با پدر و مادرش رابطه خوبی برقرار کرد.
📚 #برشی_از_کتاب : #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دكتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 141 تا 144
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#معرفی_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان (ازمنظری متفاوت)
برنامه لبخند زندگی شبکه خلیج فارس
🌹ارسالی از خانم امیری🌹
🆔 @SayehSokhan
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان (ازمنظری متفاوت)
برنامه لبخند زندگی شبکه خلیج فارس
🌹ارسالی از خانم امیری🌹
🆔 @SayehSokhan
❎ ما در دنیایی که #کنترل_بیرونی بر آن حاکم است زندگی می‌کنیم،
✳ ولی اگر در زندگی خانوادگی خود از #تئوری_انتخاب استفاده کنید باعث می‌شود فرزندانتان آن را یاد بگیرند.
♻ وقتی آنها یاد گرفتند قدرت متعادل خواهد شد، زیرا نه شما نه آنها به فکر اعمال قدرت بر دیگری نمی‌افتید.
❇ تقریبا بیشتر مواقع مشکل این است که شما یا نوجوانتان هنوز از #کنترل_بیرونی استفاده می‌کنید.
✅ شما نمی‌توانید کاری را که او انجام می‌دهد، کنترل کنید ولی می‌توانید کاری را که خودتان انجام می‌دهید کنترل کنید؛
✳ بنابراین تلاش خود را برای یادگیری به کارگیری #تئوری_انتخاب دو برابر کنید.
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
📖 صفحه: 285
🆔 @Sayehsokhan
✳ ولی اگر در زندگی خانوادگی خود از #تئوری_انتخاب استفاده کنید باعث می‌شود فرزندانتان آن را یاد بگیرند.
♻ وقتی آنها یاد گرفتند قدرت متعادل خواهد شد، زیرا نه شما نه آنها به فکر اعمال قدرت بر دیگری نمی‌افتید.
❇ تقریبا بیشتر مواقع مشکل این است که شما یا نوجوانتان هنوز از #کنترل_بیرونی استفاده می‌کنید.
✅ شما نمی‌توانید کاری را که او انجام می‌دهد، کنترل کنید ولی می‌توانید کاری را که خودتان انجام می‌دهید کنترل کنید؛
✳ بنابراین تلاش خود را برای یادگیری به کارگیری #تئوری_انتخاب دو برابر کنید.
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
📖 صفحه: 285
🆔 @Sayehsokhan
💬 داستان‌های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_اول)
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی‌توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می‌پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی‌آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیرمعمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی‌تردید این دختر نوجوان کریه‌ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه‌ای‌ام می‌دیدم.
وقتی دهان به سخن‌گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می‌کشیدم😱🙊 و درک می‌کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه میخواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی‌توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می‌پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی‌آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیرمعمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی‌تردید این دختر نوجوان کریه‌ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه‌ای‌ام می‌دیدم.
وقتی دهان به سخن‌گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می‌کشیدم😱🙊 و درک می‌کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه میخواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
💬 #داستان‌های #گلسر و #جکی. . .
( #قسمت_دوم)
✳در سال‌هایی که کار #روانپزشکی انجام می‌دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ‌وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن‌هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می‌گفت من همینم که هستم و می‌خواهم باشم و تو و هیچ‌کس دیگر هم هیچ‌کاری نمی‌توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه‌اش می‌گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می‌کنم. خجالت می‌کشم اما خواهش می‌کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می‌کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لااقل چند دقیقه‌ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می‌کند، خیره شد. سپس گفت" من می‌دانم تو چه کاری می‌توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
( #قسمت_دوم)
✳در سال‌هایی که کار #روانپزشکی انجام می‌دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ‌وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن‌هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می‌گفت من همینم که هستم و می‌خواهم باشم و تو و هیچ‌کس دیگر هم هیچ‌کاری نمی‌توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه‌اش می‌گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می‌کنم. خجالت می‌کشم اما خواهش می‌کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می‌کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لااقل چند دقیقه‌ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می‌کند، خیره شد. سپس گفت" من می‌دانم تو چه کاری می‌توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
💬 #داستان‌های #گلسر و #جکی
( #قسمت_سوم )
✳ #جکی تقریبا هفته‌ای یکبار سر و کله‌اش به #کلانتری می‌افتاد.
❇ #پلیس از مادرش خواسته بود برای این موضوع کاری کنند.
👱♀️ مادرش می‌گفت مشکل اصلی جکی زبانش 👅 است. وقتی در سینما کاری می‌کند که بقیه نمی‌توانند فیلم را درست ببینند در پاسخ به اعتراض‌های آنها #فحاشی 😤می‌کند.
❓در جلسه خصوصی از جکی پرسیدم آیا چیزی یا کسی هست که دوستش داشته باشی؟ 😍
😳 از جواب او غافلگیر شدم. او گفت:" دو نفر پلیس هستند؛ یکی مرد 👮🏽♀️و دیگری زن👩🎓. آنها با هم کار می‌کنند. آنها شبیه بقیه پلیس‌ها نیستند.
طوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهند که احساس کنم باید خفه شوم."✔
#قسمت_دوم :
https://t.me/sayehsokhan/4829
#قسمت_اول :
https://t.me/sayehsokhan/4812
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 129 و 130
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
( #قسمت_سوم )
✳ #جکی تقریبا هفته‌ای یکبار سر و کله‌اش به #کلانتری می‌افتاد.
❇ #پلیس از مادرش خواسته بود برای این موضوع کاری کنند.
👱♀️ مادرش می‌گفت مشکل اصلی جکی زبانش 👅 است. وقتی در سینما کاری می‌کند که بقیه نمی‌توانند فیلم را درست ببینند در پاسخ به اعتراض‌های آنها #فحاشی 😤می‌کند.
❓در جلسه خصوصی از جکی پرسیدم آیا چیزی یا کسی هست که دوستش داشته باشی؟ 😍
😳 از جواب او غافلگیر شدم. او گفت:" دو نفر پلیس هستند؛ یکی مرد 👮🏽♀️و دیگری زن👩🎓. آنها با هم کار می‌کنند. آنها شبیه بقیه پلیس‌ها نیستند.
طوری عکس‌العمل نشان نمی‌دهند که احساس کنم باید خفه شوم."✔
#قسمت_دوم :
https://t.me/sayehsokhan/4829
#قسمت_اول :
https://t.me/sayehsokhan/4812
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📖 صفحه: 129 و 130
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
❎ ما در دنیایی که #کنترل_بیرونی بر آن حاکم است زندگی می‌کنیم،
✳ ولی اگر در زندگی خانوادگی خود از #تئوری_انتخاب استفاده کنید باعث می‌شود فرزندانتان آن را یاد بگیرند.
♻ وقتی آنها یاد گرفتند قدرت متعادل خواهد شد، زیرا نه شما نه آنها به فکر اعمال قدرت بر دیگری نمی‌افتید.
❇ تقریبا بیشتر مواقع مشکل این است که شما یا نوجوانتان هنوز از #کنترل_بیرونی استفاده می‌کنید.
✅ شما نمی‌توانید کاری را که او انجام می‌دهد، کنترل کنید ولی می‌توانید کاری را که خودتان انجام می‌دهید کنترل کنید؛
✳ بنابراین تلاش خود را برای یادگیری به کارگیری #تئوری_انتخاب دو برابر کنید.
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
📖 صفحه: 285
📕 چاپ: #هفتم
🆔 @Sayehsokhan
✳ ولی اگر در زندگی خانوادگی خود از #تئوری_انتخاب استفاده کنید باعث می‌شود فرزندانتان آن را یاد بگیرند.
♻ وقتی آنها یاد گرفتند قدرت متعادل خواهد شد، زیرا نه شما نه آنها به فکر اعمال قدرت بر دیگری نمی‌افتید.
❇ تقریبا بیشتر مواقع مشکل این است که شما یا نوجوانتان هنوز از #کنترل_بیرونی استفاده می‌کنید.
✅ شما نمی‌توانید کاری را که او انجام می‌دهد، کنترل کنید ولی می‌توانید کاری را که خودتان انجام می‌دهید کنترل کنید؛
✳ بنابراین تلاش خود را برای یادگیری به کارگیری #تئوری_انتخاب دو برابر کنید.
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
📖 صفحه: 285
📕 چاپ: #هفتم
🆔 @Sayehsokhan