کانال سردار دلها
1.03K subscribers
47K photos
25.2K videos
256 files
2.28K links
💠بِسمِـ رَبَّ الحٌسٖــیِݩ﴿؏﴾💠
اگه خیمه ی اسلامی آسیب ببیند
بیت الله الحرام و قرآن آسیب خواهد دید
بخشی ازوصیت نامه ی
#حاج_قاسم_سلیمانی
خدایاداغ سردارهرگزتاظهورمهدی فاطمه
از دلها نمیره

آیدی مدیر کانال

@sardaredelha59



https://t.me/sardare_dellha
Download Telegram
بسم رب الشهدا و الصدیقین

حکایت عاشورایی نبرد #خان_طومان_٩۵

#قسمت‌سوم
حضور در جبهه خان طومان
سحرگاه #هفدهم‌فروردین٩۵،ساعت حدود یک بامداد بود که بسمت فرودگاه حلب پرواز کردیم.
کاروان عاشورایی با شوروشین، روحیه ای بالا درداخل هواپیما رجزخوانی میکردند همگی منتظررسیدن به فرودگاه حلب بودند.
ساعتی گذشت بروی باند خراب ومتلاشی فرودگاه حلب فرودامدیم،
پس از استراحت کوتاه، اقامه نماز صبح، بسمت منطقه خانات درجنوب غربی حلب رفتیم.
برابرهماهنگی بافرماندهی یگان مستقر درخان طومان، باهم بسوی جبهه خان طومان آمده وازنزدیک کلیه مواضع و خطوط پدافندی این جبهه را بازدید وبررسی کردیم.
پس از حدود سه ساعت، مجددا به منطقه عمومی خانات آمده وبا ارکان #یگان‌ویژه25کربلا جهت توجیه کامل فرماندهان بسمت جبهه خان طومان آمدیم تابا حضور یک شبانه روز، کاملا شناسایی، توجیهات تغییر و تحول ارکان دویگان صورت پذیرد.
عبدالله، رامین، محمود، رحیم، شیرزاد مفید احمد، باقر، نورمحمد، رضوان، محمدتقی، روح الله، حسین، مصطفی، محسن، سیدجواد، حسین٢، حسین ٣،و.....فرماندهانی بودند که شب رادرکنار همرزمان وهم قطارهای خودبیتوته نمودند تاظهر فردا خط پدافندی را تحویل بگیرند.
از صبح هیجدهم فروردین ٩۵ تا ظهر همین روز، تعويض وتحویل بصورت کامل انجام گرفت.
دغدغه ها زیاد بود ولی اراده جهادی رزمندگان #یگان‌ویژه٢۵کربلا، براین بود با توجه همه کمبود ها، دفاع عاشورایی درمقابل تکفیری ها داشته باشیم.
برای هماهنگی ها وبیان تصمیمات وتوجیه بیشتر اولین جلسه شورای فرماندهی یگان ویژه ٢۵کربلا درروز #نوزدهم‌فروردین٩۵، درموقعیت قرارگاه تاکتیکی یگان درخان طومان برگزار شد.
تلاوت قرآن، وسپس گزارش دهی اعضای حاضر در جلسه ودرپایان نکات وتذکرات، تدابیر وتصمیم لازم اتخاذ وابلاغ گردید.

#ادامه_دارد....

همرزم شهیدان مدافع حرم مازندران
#سرتیپ_دوم_پاسدار_حمیدرضا_رستمیان
#بسم رب الشهدا و الصدیقین #

@حکایت عاشورایی نبرد خان طومان سال ٩۵ه ش@
(قسمت پنجم، آمادگی برای نبرد باتکفیریها دردوجبهه ویژه)
@روز نوزدهم فروردین بود که قرارگاه مافوق برای ابلاغ ماموریت ویژه مارا فراخوان کرده بود.
خودم رابه قرارگاه........ رساندم، جلسه ای باحضور ابوباقر، وتعدادی دیگر از فرماندهان باحضور اینجانب تشکیل شد.
تبادل نظر وگفتگوهای تندی بین ما وآنها انجام گرفت.مادربرابرخواسته های آنها مقاومت میکردیم ومطالبی رابرابرشرایط یگان ویژه ٢۵کربلا مطرح وپیشنهاد می دادیم و.......
نهایتا جلسه باتلخی به پایان رسید، وما ماموریت یافتیم علاوه بر حضور در جبهه خان طومان، یک عملیات ویژه شهادت طلبانه رادرروزهای بیستم وبیست و یکم انجام دهیم.
به جبهه خان طومان برگشتیم وبابرگزاری جلسه ویژه باحضور، :
عبدالله، رامین، محمود، حسین، رحیم، و......
یک گروهان (منها) حدود بیست و پنج تاسی نفره را برای عملیات ویژه آماده واعزام کنیم.
با تبادل نظر وشناسایی افراد مورد نظر، با ترکیبی ازرزمندگان وفرماندهان جوان ومجرب، عناصر اتش، وسلاحهای سبک و نیمه سنگین مشخص وسازماندهی ودرروز بیستم فروردین به منطقه عملیاتی مورد نظر قرارگاه..... اعزام شدند.
عملیات ویژه ای که این گروهان ویژه حدود سی نفره باید اجرا میکردند. درعمق محل استقرار دشمنان بود وبرگشت سالم رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا وجود نداشت.
شرایط طوری بود که باید همزمان باعملیات اصلی درارتفاعات العیس، این عملیات درپشت آنها درکنار جاده منتهی با این ارتفاعات برای انهدام نیروهای احتیاط وپشتیبانی کننده دشمن انجام می‌گرفت.
رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا درجبهه خان طومان درحال تحکیم مواضع وشناسایی بیشتر بودند. یقین داشتیم که دشمنان تکفیری واربابان آنان، دراولین روزهای حضور مان درخان طومان، به این جبهه هجوم خواهند اورد.
لذا، موضوعات وموارد لازم رابه همه فرماندهان ورزمندگان ابلاغ وتاکید شده بود.
درگیری‌ها بصورت شبانه روزی بین رزمندگان یگان کربلا با تکفیری ها درجبهه خان طومان شدت بیشتری نسبت به سایر جبهه وجود داشت.
ازطرفی ماموریت عملیات ویژه هم باید درعفبه ارتفاعات العیس انجام می‌گرفت.
روزهای نوزدهم وبیستم فروردین علاوه براعزام گروهان ویژه برای عملیات ویژه، به تقویت و آماده سازی برای نبرد باتکفیریها پرداخته شد.
گردان‌های عمار، حمزه، یاسر، مالک، جیش العسکری سوری) درطول جبهه خان طومان مستقر وسایر رده هابتناسب ماموریت درکل منطقه آماده اجرای ماموریت بود.
گردان احتیاط ناصرین، گردان ادوات و ضدزره، گردان محمول، گروهان مهندسی، گروهان تک تیرانداز، مخابرات، اطلاعات رزمی، اماد و پشتیبانی، و..........
همگی برابرساختار تیپ ویژه، خودشان را برای نبرد با تکفیری ها آماده ومهیا کرده بودند.
هرلحظه منتظر هجوم دشمن بودیم

#ادامه_دارد..

(انصار الولایه)

ارسالی ازاعضای کانال
🔰🔰

⚫️وقایع روز هفتم ماه محرم سال 61

♨️ در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین علیه السلام و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.

🔰عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند.

🌀در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!

🌹امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.

🔶حمید بن مسلم (خبرنگار کربلا) ميگوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود.
♦️ قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد. چنین بود تا به هلاكت 🔥رسید.

#ادامه_دارد...

📘الانساب الاشراف،ج3،ص180
📙ارشاد شیخ مفید،ج2،ص86

أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت  #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه  عملیاتی #مهران شاهد #شهادت  #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه #مرحله جدیدی از  #زندگی  و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن  ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت  #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه  عملیاتی #مهران شاهد #شهادت  #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه #مرحله جدیدی از  #زندگی  و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن  ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت  #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه  عملیاتی #مهران شاهد #شهادت  #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه #مرحله جدیدی از  #زندگی  و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن  ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
#سردار#شهید دفاع مقدس، اسماعیل لشگری
🍃🌷🍃
درتاریخ    ۱۳۳۹/۵/۱۲# در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان ،درخانواده ای مذهبی و روستایی متولد شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#آقا داود #برادر و#همرزم ایشان واز #شهدای دفاع مقدس هستند، ۲#سال قبل از ایشان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
در سال 1354# به تهران مهاجرت کرد و ضمن #ادامه تحصیل در دوره متوسطه برای #تأمین #معاش در #کارگاه آبکاری مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان یکی از #پامنبری های مرحوم #کافی و از #فعالان #برنامه های فرهنگی مهدیه تهران بود و هم زمان در #کلاس های اصول عقاید
#مسجد امام زمان (عج)خیابان آزادی شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
و ایشان درعین حال از #ورزش #غافل #نبود با #دریافت #دان 5#رشته رزمی #کونگ فو به عنوان#مسئول #کمیته رزم آوران اسلام #استان تهران منصوب شد.
🍃🌷🍃
با شروع #نهضت اسلامی به #رهبری #امام خمینی(ره) بارها  به زادگاهش سفر کرد و به #روشنگری در خصوص #جنایات حکومت پهلوی پرداخت.
🍃🌷🍃
با شروع #جنگ عازم #خدمت مقدس سربازی شد و ایشان به طور #داوطلب به #جبهه رفت و در این راه #بارها به #افتخار #جانبازی نائل شد.
🍃🌷🍃