«نقل قول یکی از دوستان حاج قاسم»
مرد عراقی به پسرش گفت برود دست حاج قاسم را ببوسد، پسر رفت بین جمعیت، ولی نتوانست نزدیک حاجی بشود.
وقتی نشست توی ماشین، گفتم مردم عراق این قدر دوستت دارند که پدری به پسرش امر کرد بیاید دستت را ببوسد، ولی محافظها نگذاشتند.
خواست ببیندشان؛
از ماشین پیاده شد، پسر و پدرش را غرق بوسه کرد...
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
مرد عراقی به پسرش گفت برود دست حاج قاسم را ببوسد، پسر رفت بین جمعیت، ولی نتوانست نزدیک حاجی بشود.
وقتی نشست توی ماشین، گفتم مردم عراق این قدر دوستت دارند که پدری به پسرش امر کرد بیاید دستت را ببوسد، ولی محافظها نگذاشتند.
خواست ببیندشان؛
از ماشین پیاده شد، پسر و پدرش را غرق بوسه کرد...
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
♦️«تصادف خودروی سردار سلیمانی»
جلب رضایت خدا با گذشت از حق خود
🔸راننده حاجی میگفت در مسیر فرودگاه امام خمینی بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صددرصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت«مقصر تو هستی!»
🔸گفتم: «پراید مقصر است!» اما سردار اصرار میکند که مقصر تویی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم راننده پراید که خودش هم متحیر شده بودخوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود!
🔸شهید سلیمانی جواب داد« عزیز من! ما الان کجا میرویم؟ به سوریه میرویم. به دل آتش. اما این راننده پراید نانآور خانواده است و با همین ماشین رزق خانوادهاش را تأمین میکندما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم واو را خوشحال کردیم و برای ما خیر است وصدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره شهداقرار بگیریم باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند.»
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
جلب رضایت خدا با گذشت از حق خود
🔸راننده حاجی میگفت در مسیر فرودگاه امام خمینی بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صددرصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت«مقصر تو هستی!»
🔸گفتم: «پراید مقصر است!» اما سردار اصرار میکند که مقصر تویی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم راننده پراید که خودش هم متحیر شده بودخوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود!
🔸شهید سلیمانی جواب داد« عزیز من! ما الان کجا میرویم؟ به سوریه میرویم. به دل آتش. اما این راننده پراید نانآور خانواده است و با همین ماشین رزق خانوادهاش را تأمین میکندما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم واو را خوشحال کردیم و برای ما خیر است وصدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره شهداقرار بگیریم باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند.»
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
♦️«تصادف خودروی سردار سلیمانی»
جلب رضایت خدا با گذشت از حق خود
🔸راننده حاجی میگفت در مسیر فرودگاه امام خمینی بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صددرصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت«مقصر تو هستی!»
🔸گفتم: «پراید مقصر است!» اما سردار اصرار میکند که مقصر تویی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم راننده پراید که خودش هم متحیر شده بودخوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود!
🔸شهید سلیمانی جواب داد« عزیز من! ما الان کجا میرویم؟ به سوریه میرویم. به دل آتش. اما این راننده پراید نانآور خانواده است و با همین ماشین رزق خانوادهاش را تأمین میکندما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم واو را خوشحال کردیم و برای ما خیر است وصدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره شهداقرار بگیریم باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند.»
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷
جلب رضایت خدا با گذشت از حق خود
🔸راننده حاجی میگفت در مسیر فرودگاه امام خمینی بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صددرصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت«مقصر تو هستی!»
🔸گفتم: «پراید مقصر است!» اما سردار اصرار میکند که مقصر تویی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم راننده پراید که خودش هم متحیر شده بودخوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود!
🔸شهید سلیمانی جواب داد« عزیز من! ما الان کجا میرویم؟ به سوریه میرویم. به دل آتش. اما این راننده پراید نانآور خانواده است و با همین ماشین رزق خانوادهاش را تأمین میکندما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم واو را خوشحال کردیم و برای ما خیر است وصدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره شهداقرار بگیریم باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند.»
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷
✍معلم شهیدی که در روز معلم شهید شد و حاج قاسم برای شرکت در مراسم تشییع او میدان جهاد در سوریه را ترک کرد محب دلها شهید «حاج محبعلی فارسی» فاتح قلاویزان فرمانده ای که همه فضائل معلمی جانبازی پاسداری و آزادگی را با هم داشت و با این همه فضیلت باز هم متواضع بود وی در عملیاتهای مختلف جنگ در کنار شهید حاج قاسم سلیمانی نقش بیبدیلی را ایفا کرد.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷 @sardare_dellha
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷 @sardare_dellha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ببینید
سردار غلامرضا کرمی: (جانشین لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاعمقدس)
«حاجقاسم آدم اخلاقی بودند؛ درک قویای از جوانها داشت. در زمان دفاعمقدس، افراد را بر اساس تدیّن و شجاعت انتخاب میکرد»
🔰 بخشی از ویژه برنامه #سرباز
گفتگوهایی با همرزمان و یاران شهید سلیمانی
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
سردار غلامرضا کرمی: (جانشین لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاعمقدس)
«حاجقاسم آدم اخلاقی بودند؛ درک قویای از جوانها داشت. در زمان دفاعمقدس، افراد را بر اساس تدیّن و شجاعت انتخاب میکرد»
🔰 بخشی از ویژه برنامه #سرباز
گفتگوهایی با همرزمان و یاران شهید سلیمانی
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ببینید
سردار غلامرضا کرمی: (جانشین لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاعمقدس)
«حاجقاسم آدم اخلاقی بودند؛ درک قویای از جوانها داشت. در زمان دفاعمقدس، افراد را بر اساس تدیّن و شجاعت انتخاب میکرد»
🔰 بخشی از ویژه برنامه #سرباز
گفتگوهایی با همرزمان و یاران شهید سلیمانی
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
سردار غلامرضا کرمی: (جانشین لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاعمقدس)
«حاجقاسم آدم اخلاقی بودند؛ درک قویای از جوانها داشت. در زمان دفاعمقدس، افراد را بر اساس تدیّن و شجاعت انتخاب میکرد»
🔰 بخشی از ویژه برنامه #سرباز
گفتگوهایی با همرزمان و یاران شهید سلیمانی
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥#ببینید| روایت همرزمان و همراهان شهید سلیمانی از حضور مردِ میدان در کف میدان ...
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
#حاج_قاسم هرچند وقت یکبار یک طرح قرآنی را به من(عبدالصمد مرزوقی) ارائه میدادند؛ یکی از کارهای خیلی خوب و اثرگذاری که خبر آن در کل پادگانهای کرمان پیچید این بود که دستور دادند هر سربازی که جزء ۳۰ قرآن را حفظ کند ۲۰ روز مرخصی تشویقی به او تعلق یافته و مرخصی رفتنش هم در صورتی نافذ میشد که ابتدا امضای من و سپس امضای سردار زیر برگهاش باشد. چون آنجا لشکر خیلی بزرگی بود و مراکز زیر مجموعه در کنارش بودند، این قضیه سر و صدای زیادی به پا کرد و اثرات زیادی داشت...
#رمضان #قرآن
#جان_فدا❤
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
#رمضان #قرآن
#جان_فدا❤
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
📸«خادم پدر»
🔸از راه که رسید، بابا را برد حمام. بعد هم خودش لباسهای حاج حسن را شست. نشست کنار بابا. دستهای زمخت و چروک خوردهاش را توی دست گرفت. سرش را پایین آورد و دستش را بوسید. بعد رفت پایین پای حاج حسن. جورابهای حاجی را درآورد. سرش را خم کرد و لبهایش را گذاشت کف پاهای بابا.
✍️ ابراهیم شهریاری
🔹سلیمانی عزیز، ص۷۶
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
🔸از راه که رسید، بابا را برد حمام. بعد هم خودش لباسهای حاج حسن را شست. نشست کنار بابا. دستهای زمخت و چروک خوردهاش را توی دست گرفت. سرش را پایین آورد و دستش را بوسید. بعد رفت پایین پای حاج حسن. جورابهای حاجی را درآورد. سرش را خم کرد و لبهایش را گذاشت کف پاهای بابا.
✍️ ابراهیم شهریاری
🔹سلیمانی عزیز، ص۷۶
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
🪴#خاطره_حاجقاسم یهو میومد میگفت: چرا شماها
بیکارید؟ میگفتیم: حاجی اسلحه دستمونه؛
یا ماموریـت هستیمُ مشغولیم! میگفت: نه
بیکار نباش... زبونت به ذکر ِ خدا بچرخه
پسر! همین طور که نشستی، هر کاری که
میکنی ذکر هم بگو...
🌷#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
بیکارید؟ میگفتیم: حاجی اسلحه دستمونه؛
یا ماموریـت هستیمُ مشغولیم! میگفت: نه
بیکار نباش... زبونت به ذکر ِ خدا بچرخه
پسر! همین طور که نشستی، هر کاری که
میکنی ذکر هم بگو...
🌷#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷 @sardare_dellha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰#شهیدانه
💔#دلم_گرفته_ای_دوست....
✍ نماز صبح را با حاج قاسم خواندم
گفت: برو ببین حسین پورجعفری آمده یا نه؟
پشت در ایستاده بود به نماز.
گفتم: چرا اینجا؟
چرا نیامدی داخل؟
گفت: من سالهاست نماز صبحم را اینجا میخوانم...
🌷#قاسم_سلیمانی
🌷#حسین_پورجعفری
🌷#خاطرات_سرداردلها 💔
🏴@sardare_dellha
💔#دلم_گرفته_ای_دوست....
✍ نماز صبح را با حاج قاسم خواندم
گفت: برو ببین حسین پورجعفری آمده یا نه؟
پشت در ایستاده بود به نماز.
گفتم: چرا اینجا؟
چرا نیامدی داخل؟
گفت: من سالهاست نماز صبحم را اینجا میخوانم...
🌷#قاسم_سلیمانی
🌷#حسین_پورجعفری
🌷#خاطرات_سرداردلها 💔
🏴@sardare_dellha
🔘وقتی حاج قاسم سلیمانی اموال خود را وقف کرد!
🔹سردار حاج قاسم سلیمانی در ٢۵ فرودین ماه سال ١٣٩٢ همه اموال خود از جمله منزل شخصی و چهار قطعه ملک در خیابان شهید رجایی کرمان را وقف کرد. تنها ملک وی در زمان شهادت در روستای قنات ملک قرار داشت و از پدر ایشان به ارث رسیده است.
🔹حاج قاسم سلیمانی در تهران منزلی نداشت و در خانه سازمانی در شهرک شهید دقایقی سکونت داشت. علاوه بر اینها سردار سلیمانی در طول حضورش در عراق، سوریه و لبنان حق مأموریت نگرفت. همچنین از امتیازات جانبازی و حق پرستاری جانبازان هم گذشت کرده بود و مبالغ را در اختیار بنیاد شهید کرمان گذاشته بود.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷@sardare_dellha
🔹سردار حاج قاسم سلیمانی در ٢۵ فرودین ماه سال ١٣٩٢ همه اموال خود از جمله منزل شخصی و چهار قطعه ملک در خیابان شهید رجایی کرمان را وقف کرد. تنها ملک وی در زمان شهادت در روستای قنات ملک قرار داشت و از پدر ایشان به ارث رسیده است.
🔹حاج قاسم سلیمانی در تهران منزلی نداشت و در خانه سازمانی در شهرک شهید دقایقی سکونت داشت. علاوه بر اینها سردار سلیمانی در طول حضورش در عراق، سوریه و لبنان حق مأموریت نگرفت. همچنین از امتیازات جانبازی و حق پرستاری جانبازان هم گذشت کرده بود و مبالغ را در اختیار بنیاد شهید کرمان گذاشته بود.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷@sardare_dellha
ایام #عرفه به خانه یکی از شهدای مدافع حرم مشهد رفته بود، به دختر شهید گفت:
«میدانی چرا عماد و جهاد را در ماشین ترور کردند؟ چون جرئت رویارویی با آنها را در میدان جنگ نداشتند...
دعا کن من هم شهید شوم!»
#حاج_قاسم
از همه دوستان التماس دعا داریم....
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷🇮🇷@sardare_dellha
«میدانی چرا عماد و جهاد را در ماشین ترور کردند؟ چون جرئت رویارویی با آنها را در میدان جنگ نداشتند...
دعا کن من هم شهید شوم!»
#حاج_قاسم
از همه دوستان التماس دعا داریم....
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷🇮🇷@sardare_dellha
♦️📸 همه دوست داشتند جای دختر شهید حامد بافنده باشند
▪در بدو ورود سردار سلیمانی دختر شهید حامد بافنده رفت پشت تریبون، دکلمه ای خواند سپس رفت در آغوش حاج قاسم (همان دختری که فیلمش زیاد پخش شد. لحظه ای که به بغل حاج قاسم رفتن و حاج قاسم موهایش را درست کرد) آن لحظه همه ی دختران شهدا گریه میکردند و حسرت دختر شهید بافنده را میخوردند که چقدر آرام در بغل حاج قاسم نشسته و او چه زیبا دست نوازش پدرانه بر سرش می کشید. برای من که هیچ وقت حضور پدرم را درک نکردم واقعا دیدن این صحنه رشک برانگیز بود.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷 @sardare_dellha
▪در بدو ورود سردار سلیمانی دختر شهید حامد بافنده رفت پشت تریبون، دکلمه ای خواند سپس رفت در آغوش حاج قاسم (همان دختری که فیلمش زیاد پخش شد. لحظه ای که به بغل حاج قاسم رفتن و حاج قاسم موهایش را درست کرد) آن لحظه همه ی دختران شهدا گریه میکردند و حسرت دختر شهید بافنده را میخوردند که چقدر آرام در بغل حاج قاسم نشسته و او چه زیبا دست نوازش پدرانه بر سرش می کشید. برای من که هیچ وقت حضور پدرم را درک نکردم واقعا دیدن این صحنه رشک برانگیز بود.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷 @sardare_dellha
♦️📸 همه دوست داشتند جای دختر شهید حامد بافنده باشند
▪در بدو ورود سردار سلیمانی دختر شهید حامد بافنده رفت پشت تریبون، دکلمه ای خواند سپس رفت در آغوش حاج قاسم (همان دختری که فیلمش زیاد پخش شد. لحظه ای که به بغل حاج قاسم رفتن و حاج قاسم موهایش را درست کرد) آن لحظه همه ی دختران شهدا گریه میکردند و حسرت دختر شهید بافنده را میخوردند که چقدر آرام در بغل حاج قاسم نشسته و او چه زیبا دست نوازش پدرانه بر سرش می کشید. برای من که هیچ وقت حضور پدرم را درک نکردم واقعا دیدن این صحنه رشک برانگیز بود.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷 @sardare_dellha
▪در بدو ورود سردار سلیمانی دختر شهید حامد بافنده رفت پشت تریبون، دکلمه ای خواند سپس رفت در آغوش حاج قاسم (همان دختری که فیلمش زیاد پخش شد. لحظه ای که به بغل حاج قاسم رفتن و حاج قاسم موهایش را درست کرد) آن لحظه همه ی دختران شهدا گریه میکردند و حسرت دختر شهید بافنده را میخوردند که چقدر آرام در بغل حاج قاسم نشسته و او چه زیبا دست نوازش پدرانه بر سرش می کشید. برای من که هیچ وقت حضور پدرم را درک نکردم واقعا دیدن این صحنه رشک برانگیز بود.
#خاطرات_سرداردلها❤️
🇮🇷 @sardare_dellha
🔺[در تمام عشیرهی ما اولین گوسفندی که از آنها برّه یا کَرِهی نری به دنیا میآورد، مال امام حسین علیهالسلام بود. آن را چهار تا پنج ماه در خانه میبستند و علف میدادند. چاقترین گوسفندشان همان بود. بعد، در ایام فصل کوچ، روضه امام حسین علیهالسلام را میخواندند، گوسفند را میکشتند و شام مفصل میدادند.
🔺هنوز هم همین رسم حاکم است؛ اما تمام عزاداری آنها برای امام حسین علیهالسلام در ایام فصل کوچ یعنی ماه اول پاییز است که فقیر یا غنی، همه، همین شیوه را عمل میکردند. چوپان و ارباب، روضه امام حسین علیهالسلام را میگرفتند.]
📚 برگی از کتاب «از چیزی نمیترسیدم»
🏞 تصویر، برشی از کتاب «پینمای از چیزی نمیترسیدم»
📣 برای تهیه کتاب، به کتابفروشیهای معتبر سراسر کشور، مراجعه بفرمائید.
🌷#ما_ملت_امامحسینیم
🌷#خاطرات_سرداردلها
🏴 @sardare_dellha
🔺هنوز هم همین رسم حاکم است؛ اما تمام عزاداری آنها برای امام حسین علیهالسلام در ایام فصل کوچ یعنی ماه اول پاییز است که فقیر یا غنی، همه، همین شیوه را عمل میکردند. چوپان و ارباب، روضه امام حسین علیهالسلام را میگرفتند.]
📚 برگی از کتاب «از چیزی نمیترسیدم»
🏞 تصویر، برشی از کتاب «پینمای از چیزی نمیترسیدم»
📣 برای تهیه کتاب، به کتابفروشیهای معتبر سراسر کشور، مراجعه بفرمائید.
🌷#ما_ملت_امامحسینیم
🌷#خاطرات_سرداردلها
🏴 @sardare_dellha
🔰 #خاطره حاجی علاوهبر تقیّدش به نماز و عبادت، مقیّد بود حتماً در منزلش روضهی هفتگی برگزار کند. هر هفته جمعهها در خانهشان روضه داشتند. مهمان این روضهها هم معمولاً بچهها و نوهها بودند. گاهی مهمانان دیگر و اقوام هم دعوت می شدند.
📚 برشی از کتاب «عزیز زیبای من»
🥀#خاطرات_سرداردلها
🕯#ما_ملت_امامحسینی
🏴@sardare_dellha
📚 برشی از کتاب «عزیز زیبای من»
🥀#خاطرات_سرداردلها
🕯#ما_ملت_امامحسینی
🏴@sardare_dellha
♦️پس از عملیاتی در سوریه بسیار خسته شده
بودیم و چند روز بیخوابی کشیده بودیم.
من هم پس از این عملیات در حال رسیدگی
به کارهای مربوطه به خود بودم که یکی دست
روی شونه ام گذاشت و گفت کمی استراحت کن،
من هم بی توجه به این که چه کسی
هست همچنان به کار خود ادامه دادم.
با اصرار این شخص مبنی بر استراحت
برگشتم و دیدم شخصی با لباس کرم رنگ
و چشمانی سرخ ناشی از بیخوابی های بسیار
و خاک آلودی هوا ناشی از انفجارها کنارم ایستاده
به او که هنوز نشناخته بودمش گفتم
حاجی شما که از من خسته تر هستی
خودت برو استراحت کن.
ناگهان دیدم چند نفر از نیروهای تیپ به
سوی ایشان دویدند و او را در آغوش گرفتند
و حسابی دور و برش شلوغ شد.
از یکی پرسیدم چه خبر است، گفتند
مگر نمیدانی #حاج_قاسم سلیمانی فرمانده
#سپاه_قدس است.
ناگهان به خود آمدم و به سویش
دویدم و در آغوش کشیدمش.
این #خاطره اولین دیدار من با ایشان بود
🔸#راوی: غلامعلی فصیحی از رزمندگان
🔸تیپ #فاطمیون، معروف به بلبل فاطمی
🔸#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
بودیم و چند روز بیخوابی کشیده بودیم.
من هم پس از این عملیات در حال رسیدگی
به کارهای مربوطه به خود بودم که یکی دست
روی شونه ام گذاشت و گفت کمی استراحت کن،
من هم بی توجه به این که چه کسی
هست همچنان به کار خود ادامه دادم.
با اصرار این شخص مبنی بر استراحت
برگشتم و دیدم شخصی با لباس کرم رنگ
و چشمانی سرخ ناشی از بیخوابی های بسیار
و خاک آلودی هوا ناشی از انفجارها کنارم ایستاده
به او که هنوز نشناخته بودمش گفتم
حاجی شما که از من خسته تر هستی
خودت برو استراحت کن.
ناگهان دیدم چند نفر از نیروهای تیپ به
سوی ایشان دویدند و او را در آغوش گرفتند
و حسابی دور و برش شلوغ شد.
از یکی پرسیدم چه خبر است، گفتند
مگر نمیدانی #حاج_قاسم سلیمانی فرمانده
#سپاه_قدس است.
ناگهان به خود آمدم و به سویش
دویدم و در آغوش کشیدمش.
این #خاطره اولین دیدار من با ایشان بود
🔸#راوی: غلامعلی فصیحی از رزمندگان
🔸تیپ #فاطمیون، معروف به بلبل فاطمی
🔸#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
♦️سالها از شهادت پسرش میگذشت. آخر عمری تمام دلخوشیاش سر زدنهای گاهوبیگاه حاجقاسم بود.
بوی آبگوشت خانه را پر کرده بود. حاجی مثل همیشه آمده بود برای احوالپرسی. وقت زیادی نداشت، باید میرفت تا به بقیه برنامههاش برسد؛ اما مادر شهید خواسته دیگری داشت: «من تنها هستم حاجی. بمون ناهار رو باهم بخوریم.» هیچوقت روی مادران شهدا را زمین نمیزد. در مرامش نبود. آن روز تا غذا آماده شود، دو سه ساعتی مونس تنهاییِ پیرزن شد.
✍ حاج حسین کاجی
🌷#سلیمانی_عزیز، ص۱۲۷
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
بوی آبگوشت خانه را پر کرده بود. حاجی مثل همیشه آمده بود برای احوالپرسی. وقت زیادی نداشت، باید میرفت تا به بقیه برنامههاش برسد؛ اما مادر شهید خواسته دیگری داشت: «من تنها هستم حاجی. بمون ناهار رو باهم بخوریم.» هیچوقت روی مادران شهدا را زمین نمیزد. در مرامش نبود. آن روز تا غذا آماده شود، دو سه ساعتی مونس تنهاییِ پیرزن شد.
✍ حاج حسین کاجی
🌷#سلیمانی_عزیز، ص۱۲۷
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
📚#خاطره دختر شهید حاج قاسم سلیمانی
💛سالی که شهید شد ما رو برد زادگاهش"قنات ملک" جایی که اون موقع که بابا بچه بود و عشایر بودن چادرشون اونجا بود.
💚خودش رفت رو درخت برامون شکوفه های گیلاس رو میچید،بابا از عکس و دوربین فراری بود...
❤️بهش گفتم بابا دوست دارم یه بار از ته دل بخندی و عکس ازت بگیرم و خندید گفت بابا اینطور خوبه..؟بعدشم میگفت بابا عکس بگیر بابا خیلی عکس بگیر...
✍🏻#راوی:خانم فاطمه سلیمانی
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha
💛سالی که شهید شد ما رو برد زادگاهش"قنات ملک" جایی که اون موقع که بابا بچه بود و عشایر بودن چادرشون اونجا بود.
💚خودش رفت رو درخت برامون شکوفه های گیلاس رو میچید،بابا از عکس و دوربین فراری بود...
❤️بهش گفتم بابا دوست دارم یه بار از ته دل بخندی و عکس ازت بگیرم و خندید گفت بابا اینطور خوبه..؟بعدشم میگفت بابا عکس بگیر بابا خیلی عکس بگیر...
✍🏻#راوی:خانم فاطمه سلیمانی
#خاطرات_سرداردلها
🇮🇷@sardare_dellha