🕊🌹🌹🌹 🕊
💠شجاعت شهید
💟مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را میداد. نترس و #شجاع بود...
💟مجید تو #حرم گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
#شهید_مجید_قربانخانی
التماس دعای شهادت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مجید_قربانخانی🎂🎂🎂🎊🎊🎊🎂🎂🎊
داداش مجید تولدت مبارک
@sardare_dellha
💠شجاعت شهید
💟مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را میداد. نترس و #شجاع بود...
💟مجید تو #حرم گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
#شهید_مجید_قربانخانی
التماس دعای شهادت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مجید_قربانخانی🎂🎂🎂🎊🎊🎊🎂🎂🎊
داداش مجید تولدت مبارک
@sardare_dellha
◽️◽️◽️◽️🥀
بگذارید گریز خود بزنم
ـ با اجازه ـ به روضه ها 😭 باشد؟
دام کفتار و بال طاووسی
وایِ من روضه های ناموسی...😭
#زینب فقط یک لحظه گفت آرام غساله!
..😭😭..
#عمتی_مظلومه
#بی_بی_جانم
#جبل_الصبر۶۹
بگذارید گریز خود بزنم
ـ با اجازه ـ به روضه ها 😭 باشد؟
دام کفتار و بال طاووسی
وایِ من روضه های ناموسی...😭
#زینب فقط یک لحظه گفت آرام غساله!
..😭😭..
#عمتی_مظلومه
#بی_بی_جانم
#جبل_الصبر۶۹
مادر خیلی کوتاه و مختصر سخن میگوید. حرفهایش را در چند جمله خلاصه کرده و میگوید: #رضا با خدا معامله کرد از همان روز اول میدانستم این پسر پیش من نمیماند و مال من نیست. روزی که میخواست به سوریه برود، گفتم: «من جواب بچههایت را نمیتوانم بدهم»، رضا گفت: «مادر! من اگر نروم از حرم دفاع کنم، شما فردا میتوانی سرت را مقابل جدت #حضرت زهرا(س) بالا بگیری؟ به حرم#بی بی(س) جسارت میکنند، من چطور آرام بنشینم؟» حالا هم در عجبم که چرا اینقدر آرامم و صبور. مطمئنم در حقم دعا کرده وگرنه مگر میشو خار به پای فرزندی برود و مادرش آرام بنشیند. بخدا رضا برایم دعا کرده است.
سردار «علی صلاحی» گفت: هنوز یک ساعتی به غروب آفتاب باقی مانده بود که #شهید «رضا سنجرانی» به همرزمش میگوید «ستارهها را میبینی؟ ستارهها را نگاه کن.» او هم جواب میدهد «رضا، هنوز یک ساعت به غروب مانده ستاره کجا بوده؟» 😔و نیز در ادامه از او میپرسد: «مگر تو ستاره میبینی؟» و #شهید سنجرانی در پاسخ میگوید: «بله. یک آسمان پر از ستاره میبینم.»😔 بعد یک مرتبه میگوید: «حسن قاسمی آمد. ابوعلی آمد» و #شهید میشود.
سردار «علی صلاحی» گفت: هنوز یک ساعتی به غروب آفتاب باقی مانده بود که #شهید «رضا سنجرانی» به همرزمش میگوید «ستارهها را میبینی؟ ستارهها را نگاه کن.» او هم جواب میدهد «رضا، هنوز یک ساعت به غروب مانده ستاره کجا بوده؟» 😔و نیز در ادامه از او میپرسد: «مگر تو ستاره میبینی؟» و #شهید سنجرانی در پاسخ میگوید: «بله. یک آسمان پر از ستاره میبینم.»😔 بعد یک مرتبه میگوید: «حسن قاسمی آمد. ابوعلی آمد» و #شهید میشود.
مادر خیلی کوتاه و مختصر سخن میگوید. حرفهایش را در چند جمله خلاصه کرده و میگوید: #رضا با خدا معامله کرد از همان روز اول میدانستم این پسر پیش من نمیماند و مال من نیست. روزی که میخواست به سوریه برود، گفتم: «من جواب بچههایت را نمیتوانم بدهم»، رضا گفت: «مادر! من اگر نروم از حرم دفاع کنم، شما فردا میتوانی سرت را مقابل جدت #حضرت زهرا(س) بالا بگیری؟ به حرم#بی بی(س) جسارت میکنند، من چطور آرام بنشینم؟» حالا هم در عجبم که چرا اینقدر آرامم و صبور. مطمئنم در حقم دعا کرده وگرنه مگر میشو خار به پای فرزندی برود و مادرش آرام بنشیند. بخدا رضا برایم دعا کرده است.
سردار «علی صلاحی» گفت: هنوز یک ساعتی به غروب آفتاب باقی مانده بود که #شهید «رضا سنجرانی» به همرزمش میگوید «ستارهها را میبینی؟ ستارهها را نگاه کن.» او هم جواب میدهد «رضا، هنوز یک ساعت به غروب مانده ستاره کجا بوده؟» 😔و نیز در ادامه از او میپرسد: «مگر تو ستاره میبینی؟» و #شهید سنجرانی در پاسخ میگوید: «بله. یک آسمان پر از ستاره میبینم.»😔 بعد یک مرتبه میگوید: «حسن قاسمی آمد. ابوعلی آمد» و #شهید میشود.
سردار «علی صلاحی» گفت: هنوز یک ساعتی به غروب آفتاب باقی مانده بود که #شهید «رضا سنجرانی» به همرزمش میگوید «ستارهها را میبینی؟ ستارهها را نگاه کن.» او هم جواب میدهد «رضا، هنوز یک ساعت به غروب مانده ستاره کجا بوده؟» 😔و نیز در ادامه از او میپرسد: «مگر تو ستاره میبینی؟» و #شهید سنجرانی در پاسخ میگوید: «بله. یک آسمان پر از ستاره میبینم.»😔 بعد یک مرتبه میگوید: «حسن قاسمی آمد. ابوعلی آمد» و #شهید میشود.
#نبودن هایش واقعاً سخت است. #دلتنگی #مادر #تمامی #ندارد. 😭
از اینکه #فرزندم در #راه #خدا♡ رفت #خوشحالم اما #مادرم #دلم #هوایش را می کند، خوابش را می بینم که می گوید مادر من #زنده ام #بیقراری نکنید می گوید من کنار #قبر #بی بی زینبم⚘.
🍃⚘🍃
# پسرم همیشه از #خدا می خواست به #شهادت برسد و می گفت #جان #زهرا(س)⚘ روز #تاسوعا خاکم کنید. همین طور هم شد و #تاسوعا #دفنش کردیم.
🍃⚘🍃
از اینکه مادر #شهید هستم افتخار می کنم. به خودم می بالم طوری #پسرم را تربیت کردم که #فدایی #خانم زینب(س)⚘ شد.😭
🍃⚘🍃
سرانجام #شهید هادی شجاع در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۲۸به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا♡بود رسید.
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید هادی شجاع💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
از اینکه #فرزندم در #راه #خدا♡ رفت #خوشحالم اما #مادرم #دلم #هوایش را می کند، خوابش را می بینم که می گوید مادر من #زنده ام #بیقراری نکنید می گوید من کنار #قبر #بی بی زینبم⚘.
🍃⚘🍃
# پسرم همیشه از #خدا می خواست به #شهادت برسد و می گفت #جان #زهرا(س)⚘ روز #تاسوعا خاکم کنید. همین طور هم شد و #تاسوعا #دفنش کردیم.
🍃⚘🍃
از اینکه مادر #شهید هستم افتخار می کنم. به خودم می بالم طوری #پسرم را تربیت کردم که #فدایی #خانم زینب(س)⚘ شد.😭
🍃⚘🍃
سرانجام #شهید هادی شجاع در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۲۸به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا♡بود رسید.
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید هادی شجاع💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
هر 2#پسر #ننه مریم در #آزادسازی #خرمشهر به #شهادت رسیدند. #مرتضی در #عملیات بیت المقدس به #شهادت رسید و #پیکرش را در گلزار #شهدای #آبادان به خاک سپردند.#محمد بعد از #آزادی در #پاکسازی #خرمشهر به #شهادت رسید و #پیکرش را در #جنت آباد به خاک سپردند.
🍃🌷🍃
#ننه در واقع #آخرین #خانمی بود که از #خرمشهر بیرون آمد و #اولین #خانمی بود که وارد #خرمشهر شد. کنار پل #خرمشهر گوسفندی را ذبح کرد در حالی که یک #پسرش #شهید شده #خانه اش #ویران شده بود با #کمک #رزمنده ها خانه اش را #بازسازی کرد و منتظر #همسرش شد.
🍃🌷🍃
#بابا مراد #چهار سال بعد از #اسارت به #کشور #بازگشت. در اثر #شکنجه های اسارت در سال 86# به #شهادت رسید و #ننه مریم هم 40#روز بعد از #دنیا رفت. الان اگر به سر #مزار #بی بی مریم بروید بالای #مزارش نوشته است «مادر یک شهر»😭
🍃🌷🍃
#ننه مریم #مادری که وقتی با #بدن #قطعه قطعه شده #پسرش در #خرمشهر مواجه شد، یک #پتو آورد و #اعضای بدن #شهیدش را جمع کرد و به #خاک سپرد.
😔
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
#ننه در واقع #آخرین #خانمی بود که از #خرمشهر بیرون آمد و #اولین #خانمی بود که وارد #خرمشهر شد. کنار پل #خرمشهر گوسفندی را ذبح کرد در حالی که یک #پسرش #شهید شده #خانه اش #ویران شده بود با #کمک #رزمنده ها خانه اش را #بازسازی کرد و منتظر #همسرش شد.
🍃🌷🍃
#بابا مراد #چهار سال بعد از #اسارت به #کشور #بازگشت. در اثر #شکنجه های اسارت در سال 86# به #شهادت رسید و #ننه مریم هم 40#روز بعد از #دنیا رفت. الان اگر به سر #مزار #بی بی مریم بروید بالای #مزارش نوشته است «مادر یک شهر»😭
🍃🌷🍃
#ننه مریم #مادری که وقتی با #بدن #قطعه قطعه شده #پسرش در #خرمشهر مواجه شد، یک #پتو آورد و #اعضای بدن #شهیدش را جمع کرد و به #خاک سپرد.
😔
🍃🌷🍃
🕊🌹🌹🌹 🕊
💠شجاعت شهید
💟مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را میداد. نترس و #شجاع بود...
💟مجید تو #حرم گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
#شهید_مجید_قربانخانی
التماس دعای شهادت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مجید_قربانخانی🎂🎊🎊🎂
داداش مجید تولدت مبارک
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@sardare_dellha
💠شجاعت شهید
💟مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را میداد. نترس و #شجاع بود...
💟مجید تو #حرم گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
#شهید_مجید_قربانخانی
التماس دعای شهادت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مجید_قربانخانی🎂🎊🎊🎂
داداش مجید تولدت مبارک
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@sardare_dellha