سجاد سلیمانی | توسعه کسبوکار
#عاشقانه @SajadSoleimanicom
بیا در حوض غزل شنا کن
ممنون از همهی دوستانی که سراسیمه دایرکت دادن که 《ای وای و واویلا، گذاشت رفت؟ تنها شدی؟》 و یا اینکه دلداری دادند که: 《غم آخر باشه، عب نداره، گریه نکن. این بلا سر هر کسی اومده》.
ممنون و متاسفم
ممنون برای نگران شدنتان برای این رفیق کوچکتان، متاسف برای درک نشدن نوشتههایی که در هشتگِ 《#عاشقانه》 دستهبندی کردهام.
عزیزان من، خوشگلا، رفیقا
من نه تنهام، نه کسی رو از دست دادم، نه عشقی در من کشته شده و نه هیچی مصیبت دیگری (بجز شلیک موشک به خودی) منو ناراحت نمیکنه.
اون نوشتهها بخشی از وجود ِ مردانهی عاشق ِ منه که هربار با یک متن کوتاه، تمرین میکنه زن رو بیشتر درک کنه. هربار تلاش میکنه خودش رو #تربیت کنه و در کارگاه رشد شخصی، #شخصیت بهتر از قبلی بسازه.
اون نوشتهها داره تقلا میکنه فراتر از 《سکس و تن عریان زن در ذهن مردانه》 راهی پیدا کنه. راهی به سوی تعالی و فراتر از بدن و گوشت و پوست استخوان. #طبیعت خشن مردانه را تربیت کنه و یک پله از غریزهها دورتر بشه...
هربار در حوض ِ غزلهای عاشقانه، تنی به آب میزنه که 《انسانی متمدنتر》 بشه تا رفتار و کلامش مجهز بشه تا بتونه بهتر از دلبر خودش دلبری کنه.
دلواپسان دلبندم
این چیزها سالها تمرین لازم داره. سیستم تربیت اجتماعی ایران مشکل داره و جامعهی ما، جوانان ما را برای 《زیستن ِ آگاهانه و عاشقانه》 پرورش نمیده. کدام بوسهها، کدام آغوشها، کدام عشوهها و کدام تمناها را بصورت مجسمه در میدان اصلی شهر نصب کردیم؟ کدام تئاترها و کدام فیلمهای سینمایی؟ کدام خطبههای خطیب شهر و کدام برنامهی سیاستمداران از اینها حمایت کرده؟
من عالیم، بیا با هم غزلی بخوانیم
رفقا، این شکوائیه نیست، رونوشتی بود که بخشی از تمرینهای شخصی من رو نشون میداد. صحبتهایی بود به همهی دلنگرانیهاتون،
قربونتون برم، هر پیام رمانتیک این صفحه 《#مخاطب_خاص》 داره که میخونه و با هم دربارهی دلیل نوشتن و محتوای اون و بازخورد همه شما کلی حرف میزنیم و بعدش قربون صدقه هم میریم 😊
خدا قسمتتون کنه به حق دلهای لرزون و مهربونتون... ایشششششششالا.
حالا ول کن این حرفها رو، بیا در حوض غزل تنی به آب بزنیم. یه چی بنویس که بشه قابش کرد و به دیوار زد... (ارسال پیام اینجا: @soleimaniSajad )
با مهر - سجاد
@SajadSoleimaniCom
ممنون از همهی دوستانی که سراسیمه دایرکت دادن که 《ای وای و واویلا، گذاشت رفت؟ تنها شدی؟》 و یا اینکه دلداری دادند که: 《غم آخر باشه، عب نداره، گریه نکن. این بلا سر هر کسی اومده》.
ممنون و متاسفم
ممنون برای نگران شدنتان برای این رفیق کوچکتان، متاسف برای درک نشدن نوشتههایی که در هشتگِ 《#عاشقانه》 دستهبندی کردهام.
عزیزان من، خوشگلا، رفیقا
من نه تنهام، نه کسی رو از دست دادم، نه عشقی در من کشته شده و نه هیچی مصیبت دیگری (بجز شلیک موشک به خودی) منو ناراحت نمیکنه.
اون نوشتهها بخشی از وجود ِ مردانهی عاشق ِ منه که هربار با یک متن کوتاه، تمرین میکنه زن رو بیشتر درک کنه. هربار تلاش میکنه خودش رو #تربیت کنه و در کارگاه رشد شخصی، #شخصیت بهتر از قبلی بسازه.
اون نوشتهها داره تقلا میکنه فراتر از 《سکس و تن عریان زن در ذهن مردانه》 راهی پیدا کنه. راهی به سوی تعالی و فراتر از بدن و گوشت و پوست استخوان. #طبیعت خشن مردانه را تربیت کنه و یک پله از غریزهها دورتر بشه...
هربار در حوض ِ غزلهای عاشقانه، تنی به آب میزنه که 《انسانی متمدنتر》 بشه تا رفتار و کلامش مجهز بشه تا بتونه بهتر از دلبر خودش دلبری کنه.
دلواپسان دلبندم
این چیزها سالها تمرین لازم داره. سیستم تربیت اجتماعی ایران مشکل داره و جامعهی ما، جوانان ما را برای 《زیستن ِ آگاهانه و عاشقانه》 پرورش نمیده. کدام بوسهها، کدام آغوشها، کدام عشوهها و کدام تمناها را بصورت مجسمه در میدان اصلی شهر نصب کردیم؟ کدام تئاترها و کدام فیلمهای سینمایی؟ کدام خطبههای خطیب شهر و کدام برنامهی سیاستمداران از اینها حمایت کرده؟
من عالیم، بیا با هم غزلی بخوانیم
رفقا، این شکوائیه نیست، رونوشتی بود که بخشی از تمرینهای شخصی من رو نشون میداد. صحبتهایی بود به همهی دلنگرانیهاتون،
قربونتون برم، هر پیام رمانتیک این صفحه 《#مخاطب_خاص》 داره که میخونه و با هم دربارهی دلیل نوشتن و محتوای اون و بازخورد همه شما کلی حرف میزنیم و بعدش قربون صدقه هم میریم 😊
خدا قسمتتون کنه به حق دلهای لرزون و مهربونتون... ایشششششششالا.
حالا ول کن این حرفها رو، بیا در حوض غزل تنی به آب بزنیم. یه چی بنویس که بشه قابش کرد و به دیوار زد... (ارسال پیام اینجا: @soleimaniSajad )
با مهر - سجاد
@SajadSoleimaniCom