صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
62.8K subscribers
896 photos
285 videos
52 files
2.39K links
کانال تلگرام صادق زیباکلام
@sadeghzibakalam

www.zibakalam.com

اینستاگرام
Instagram.com/zibakalamsadegh
فیس بوک
Fb.com/sadeghzibakalam
Download Telegram
سالگرد مشروطیت- بخش دوم
صادق زیباکلام
🔴بخش دوم
آیا مشروطه شکست خورد؟
آیا مشروطه به انحراف کشیده شد؟

بخشی از فصل آخر کتاب «سنت و مدرنیته»
اثر صادق زیباکلام با صدای نویسنده
به مناسبت 14 مرداد سالگرد صدور فرمان مشروطیت
♦️اشتیاق ایرانیان به مهم تلقی شدن: پشت‌صحنه سلفی مجلسیان با خانم موگرینی
🔻صادق زیباکلام | ۱۷مرداد۱۳۹۶

https://www.instagram.com/p/BXhypRyjnZM/

🔹همة انسان‌ها معمولاً دوست دارند معروف شوند، همه انسان‌ها معمولاً دوست دارند دیده شوند، همه این‌ها طبیعی و قابل‌درک است، اما آنچه خیلی طبیعی نیست، میل و اشتیاق مفرطی است که در میان بسیاری از ما ایرانیان به چشم می‌خورد نسبت به اینکه به ما گفته شود که ما مهم هستیم؛ ایران کشور مهمی است؛ ایران مهد تمدن و پیشرفت بوده؛ اسلام وام‌دار علم و تمدن ایرانیان بوده است؛ غرب پیشرفتش را مدیون فرهنگ و تمدن ایران اسلامی است و مطالبی ازاین‌دست. چه از فرهنگ و تمدن گذشته‌مان تعریف و تمجید شود و چه از مجد و عظمتی که امروز برای خودمان قائل هستیم، هرگاه سخنی به میان آید سرمست می‌شویم. اگر هم در زمین فوتبال دو تا گل بزنیم که دیگر واویلا می‌شود و در خیابان‌ها به پرواز درمی‌آییم.

🔹چرا راه دور برویم؛ همین داستان مراسم تحلیف و آمدن نمایندگانی از ۸۰کشور جهان. چقدر این را در بوق‌وکرنا دمیدیم. بااینکه صداوسیما نمی‌خواهد سر به تن آقای روحانی باشد، مع‌ذلک ورود لحظه‌به‌لحظه سران کشورها را گزارش می‌کردند. چرا این‌قدر باید برای ما اهمیت داشته باشد که نمایندگانی از ۸۰کشور جهان برای مراسم تحلیف رئیس‌جمهورمان به ایران می‌آیند؟ آیا هندی‌ها، ژاپنی‌ها، انگلیسی‌ها یا آلمانی‌ها هم مثل ما برایشان اهمیتی دارد که سران چند کشور در مراسم آغاز به کار نخست‌وزیر، رئیس‌جمهور یا صدراعظمشان آمده‌اند؟ نه اینکه فکر کنید این «اشتیاق بیمارگونه مهم تلقی شدن» فقط دریک گروه از ما ایرانیان مثلاً اصلاح‌طلبان یا دولتمردان روحانی وجود دارد، خیر. اصولگرایان اگر از این بابت کارنامه سیاه‌تری از اصلاح‌طلبان نداشته باشند یقیناً بهتر هم نیستند. رسانه‌های اصولگرا و در رأس همه‌شان صداوسیما مملو از اخبار و تبلیغاتی است که خلاصه آن‌ها این است که ایران کشور بسیار مهمی است. بدون حضور و مشارکت ایران هیچ مسئله و بحرانی در منطقه خاورمیانه محال ممکن است که حل شود.

🔹نه اصرار بر سلفی‌گرفتن با خانم موگرینی می‌بایستی خیلی داستان عجیب‌وغریبی باشد و نه این‌همه احساس فخر و بزرگی کردن از آمدن نمایندگانی از ۸۰ کشور جهان برای مراسم تحلیف رئیس‌جمهورمان. کلاً ما خیلی «ندید بدید» هستیم علیرغم همه فیس‌ و ‌افاده‌ها و قمپزهایی که در خصوص نژاد، تمدن و فرهنگ تاریخی ایرانی‌مان درمی‌کنیم.

🔹آنچه از همه شگفت‌انگیزتر است، آن است که بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌هایی که بیشترین حملات و ناسزاها را نثار غربی‌ها می‌نمایند، درعین‌حال اگر یک آمریکایی یا انگلیسی بگوید یا بنویسد که «ایران کشور مهمی است» همه دشمنی‌ها به‌یک‌باره فراموش می‌شود و غرب‌ستیزان از فردا اعلام می‌کنند که «دنیای استکبار سرانجام به عظمت و بزرگی ایران اسلامی مجبور شد اعتراف نماید.» اگر غرب و تمدن آن در حال سقوط هستند؛ اگر آمریکایی‌ها ظالم، زورگو، متجاوز، وحشی و... هستند؛ اگر انگلیسی‌ها روباه، استعمارگر، دروغ‌گو، مکار و حیله‌گر هستند (آن‌گونه که غرب‌ستیزان و آمریکاستیزان می‌گویند)، پس دیگر چه اهمیتی دارد که در مورد ما چه فکر می‌کنند؟ ما که آن‌ها را قبول نداریم، بنابراین چه اهمیتی دارد که آمریکایی‌ها یا اروپایی‌ها در مورد ما چه فکر کنند یا چه قضاوتی دارند؟ واقعیت آن است که تلاش برای گرفتن سلفی با خانم موگرینی، از همان جنسی است که این‌قدر داریم می‌بالیم که سران هشتاد کشور جهان در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور ایران شرکت کرده‌اند یا فلانی گفته که ایران یک بازیگر اصلی و مهم در منطقه شده.

🔹شاید یک دلیل این رفتار عجیب و این نیاز روحی روانی به دیده شدن و مهم تلقی شدن، ریشه در گذشته‌مان داشته باشد که کشور محروم، توسعه‌نیافته و عقب‌مانده‌ای بوده‌ایم. شاید این نیاز شدید به مهم تلقی شدن اتفاقاً به‌واسطه آن است که خودمان هم در عمق وجودمان می‌دانیم که خیلی هم غول و بزرگ نیستیم و با ادعای بزرگ بودن می‌خواهیم آن کمبود را جبران کنیم. به همین خاطر است که این‌قدر برایمان عکس گرفتن با خانم موگرینی یا آمدن نمایندگان ۸۰کشور جهان برای مراسم تحلیف رئیس‌جمهورمان، یا مسافرت فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل در بحران سوریه به تهران و... این‌قدر برایمان اهمیت پیدا می‌کند و احساس خودبزرگ‌بینی به ما دست می‌دهد.

🔴متن کامل یادداشت:
http://www.zibakalam.com/news/2340
♦️با چشمِ کبود از شما حمايت مي‌كنم!
🔻نامه سرگشاده صادق زیباکلام به رييس‌جمهور در انتقاد به فهرست وزاری پیشنهادی

سرور مكرم جناب آقاي حسن روحاني
رییس محترم جمهوري اسلامي ايران
با سلام و تحيات،
🔹كابينه را ديروز به ميمنت و مباركي معرفي كرديد. فهرست وزراي پيشنهادي شامل همان‌هايي مي‌شود كه ظرف چند هفته گذشته صحبت‌شان بوده است. بي‌شك مستحضر هستيد كه توقعات و انتظارات فراواني در خصوص كابينه دوم شما مطرح بوده است. خودتان نيز فرموديد كه بنا داريد به خواست 24ميليوني كه به شما رأی دادند، لبيك بگوييد اما فهرستي كه در آخر معرفي كرديد، فاصله فراواني با انتظاراتي دارد كه در جريان انتخابات به وجود آمدند.

جناب روحانی!
🔹سوءتفاهم نشود، قصدم به‌هیچ‌وجه ابراز ندامت نيست. بي‌شك اگر زمان به عقب برگردد، بنده اين‌بار حتي با عزم و اراده محكم‌تري براي شما از اين شهر به آن شهر خواهم دويد و تبليغ مي‌كنم. با وجود فهرستي كه معرفي كرديد، اگر به عقب بازگرديم با شور و حرارت فراواني به‌ویژه از مردمي كه نمي‌خواستند در انتخابات شركت كنند، خواهم خواست كه پاي صندوق‌ها بيايند و در انتخابات به شما رأی دهند.

🔹احساسم در قبال همه آنان كه صادقانه دعوتشان مي‌كردم كه به شما رأی دهند، احساس «سوزان هيوارد» در يكي از شاهكارهاي كلاسيك هاليوود است كه به واسطه نشان دادن عمق احساساتش روي پرده سينما در فيلم «مي‌خواهم زنده بمانم» جايزه اسكار بهتريم بازيگر زن را ربود. او درحالی‌که سعي مي‌كرد كبودي ‌زير چشمش و اشك‌هايش را از فرزندشان كه شاهد دست بلند كردن پدر روي مادرش بود، پنهان كند، گفت: فرزندم ناراحت نباش، پدرت بي‌شك نمي‌خواست دست روي مادرت بلند كند.

🔹من نيز مانند «سوزان هيوارد» به آن 24ميليون مي‌گويم كه مقصود روحاني اين فهرست نبود. به دست‌كم نيمي از آن 24ميليون كه بانوان كشورمان بودند، به كردها و اهل سنت كه با عزمي راسخ و سربلند به پاي صندوق‌هاي رأی رفتند، مانند «سوزان هيوارد» كه از پدر با وجود كبودي زير چشمش تعريف مي‌كند، من نيز مي‌گويم كه روحاني مي‌خواست از زنان، اهل سنت و كردها در كابينه‌اش دعوت كند اما نمي‌توانست. براي او مقدور نبود حتي مولوي عبدالحميد را در مراسم تحليفش دعوت كند زيرا در آن مراسم شخصيت‌هايي! مانند علي پروين، داريوش ارجمند، عليرضا افتخاري و... كه نقش بسيار مؤثرتری از مولوي عبدالحميد داشتند، بايد حضور پيدا مي‌كردند ولي جايي براي مولوي نبود!

آقاي روحاني!
🔹اگر به عقب بازگردیم، مولوي عبد‌الحميد و صادق زیباکلام با عزم راسخ‌تري براي شما خواهند دويد زيرا به کاری که كردند اعتقاد داشتند. اعتقاد داشتند كه سرنوشت كشور نبايد دوباره در دست كساني بيفتد كه از 84تا92 آن مصيبت‌ها را به سر ايران آوردند.

آقاي روحاني!
🔹كار ما درست بود. سطح كابينه شما اگر از اين نيز پايين‌تر مي‌رفت باز ما در ميدان مي‌بوديم. زيرا مي‌دانيم شما حسن روحاني هستيد. در مورد شما دچار هيچ وهم و خیالی نيستيم. مي‌دانيم شما نلسون ماندلا، گاندي، مهندس بازرگان، دکتر مصدق، آیت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، آیت‌الله منتظري و سید محمد خاتمی نيستيد. كبودي زير چشممان را پنهان مي‌كنيم و مانند «سوزان هيوارد» به آن 24ميليون مي‌گويم اشكالي ندارد كه او یک زن، كرد و اهل سنت را وارد كابينه‌اش نكرد. او منظوري نداشت و نمي‌خواست دست روي مادرت بلند کند.

ايام به كام باد
صادق زیباکلام
17مرداد1396

https://www.instagram.com/p/BXkuf97Dkp0/
♦️یادداشت صادق زیباکلام در رابطه با احضاریه دادگاه

دوستان سلام
امروز صبح احضاریه‌ای به درب منزلم واصل شد مبنی بر اعلام‌جرم دادستانی محترم قوه قضاییه علیه این‌جانب به اتهام «نشر اکاذیب». مبنای شکایت، مصاحبه‌ام با رادیو دویچه‌وله در 26تیرماه در خصوص بازداشت آقای حسین فریدون، برادر رئیس‌جمهور محترم، است. در بخشی از مصاحبه بنده در خصوص موضوع «استقلال قوه قضاییه در ایران» اظهارنظری کرده‌ام که موجبات تألم خاطر امنای عظیم‌الشان آن قوه فخیمه جم جاه را مع‌الأسف سبب شده و اسباب شکایت دادستانی محترم انقلاب را رقم زده. به یاری حضرت حق، شنبه در دادسرای محترمه حاضر خواهم شد و به حول و قوه الهی انشاالله موضوع در همان مرحله بازپرسی ختم به خیر شود.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
نوزدهم مرداد یک هزار و سیصد و نودوشش

https://www.instagram.com/p/BXnHnYgjeEF/

🔹پیوست: فایل صوتی مصاحبه با رادیو دویچه‌وله
https://t.me/sadeghZibakalam/1732
♦️حصر؛ آبروداری نیست، عین آبروریزی است.
🔻صادق زیباکلام در گفتگو با انتخاب خبر


🔹قبل از اینکه افرادی به دنبال راه‌حل درباره حصر باشند،باید این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا حل مسئله حصر برای نظام اساساً مطرح است؟اگر برای حاکمیت به هر دلیلی مسئله رفع حصر مطرح نباشد،افرادی که مخالف حصر هستند و در مورد آن اظهارنظر می‌کنند - مانند آقای روحانی و اصلاح‌طلبان یا نمایندگان مجلس- وقت خود را تلف می‌کنند.

🔹اگر امروز رفع حصر صورت گیرد، میلیون‌ها نفر از اطراف کشور راه می‌افتند که به دیدن آقای مهندس موسوی،خانم دکتر رهنورد و جناب حجت‌الاسلام کروبی بروند.اما مشکل بعدی این است که چرا محصورین طی 7سال در حصر به سر می‌بردند؟جرم آن‌ها چه بوده است؟اگر قرار باشد همین‌طور رفع حصر صورت گیرد اصول‌گرایانی که عمل حصر را انجام داده‌اند به طرفداران خود و به مردم ایران چه می‌خواهند بگویند؟

🔹راه‌حلی که برای حصر دارم این است که رفع حصر به‌صورت آرام و تدریجی صورت گیرد؛ به این معنی که ابتدا بستگان درجه‌یک محصورین راحت‌تر قادر باشند آقای مهندس موسوی،خانم دکتر رهنورد و جناب حجت‌الاسلام کروبی را ملاقات کنند.بعد از مدتی بستگان درجه دوم بتوانند با عزیزانشان دیدار کنند.

🔹اگر این افراد در حصر فوت شوند،نقطه سیاهی برای جمهوری اسلامی ایران به یادگار خواهند ماند.تا همین‌جا هم حصر هزینه سنگینی برای نظام داشته است.حصر واقعاً یک آبروریزی برای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شده است.حصر یک اقدام سیاسی است که نه قانونی است،نه اسلامی است،نه اخلاقی است و نه انسانی است؛ به عبارتی،حصر هیچ توجیهی ندارد.

🔹اگر خانم دکتر زهرا رهنورد،آقای مهندس موسوی و جناب حجت‌الاسلام کروبی هر جنایتی هم کرده باشند باید محاکمه شوند.مثلاً اگر گفته می‌شود که این افراد قصد از بین بردن نظام را داشته‌اند،قصد همکاری با آمریکا و صهیونیست‌ها را داشته‌اند و ...من می‌گویم نظام این افراد را محاکمه کند؛ هم آقای مهندس موسوی خواستار محاکمه شده‌اند و هم حجت‌الاسلام کروبی بارها خواستار محاکمه خود شده‌اند.

🔹من وزیر اطلاعات آقای روحانی را می‌شناسم و ایشان را به‌عنوان آدمی که حسن نیت دارد،به حقوق شهروندی احترام می‌گذارد.اگر رفع حصر به دست آقای دکتر علوی به‌عنوان وزیر اطلاعات می‌بود،ایشان نه‌تنها همه گونه همراهی سر مسئله معاینات پزشکی و معالجه و رفتن به بیمارستان به عمل می‌آورد،بلکه مدت‌ها بود که رفع حصر صورت گرفته بود.

🔹منتهی سؤال اساسی این است که چقدر از رفع حصر در دست وزارت اطلاعات است؟یا آن بخش از وزارت اطلاعات که مسئولیت نظارت و کنترل و مسائل حصر را بر عهده دارد واقعاً زیر نظر آقای علوی به‌عنوان وزیر اطلاعات است؟وزیر اطلاعات هیچ‌گاه تا به امروز صحبتی در این خصوص نکرده‌اند.

https://www.instagram.com/p/BXrjTeajlOl/
🔹 دادستان انقلاب علیه من به عنوان مدعی العموم شکایت کرده است و معتقد است من اتهامات ناروا و کذبی به قوه قضائیه زده‌ام. بنابراین در این مرحله کارهای مقدماتی که بازپرسی باشد انجام شد و پرونده به یکی از شعبات دادگاه انقلاب ارجاع می شود. اما آنچه از الان برایم جای سوال دارد این است که جرم من دقیقا مشابه آقای احمد توکلی است. قوه قضائیه سال گذشته درباره سایت الف از آقای توکلی شاکی شد. آنچه جالب است پرونده آقای توکلی در دادگاه دادگستری با حضور هیأت منصفه و به صورت علنی رسیدگی شد و کلی هم افراد آمده بودند، خود من هم در آن دادگاه شرکت کردم اما اتهام من قرار است در دادگاه انقلاب بررسي شود. به نظر می رسد برخی از ما فرزندان تنی قوه قضائیه هستیم و برخی فرزندان ناتنی! گویا فرزند یک شوهر دیگر هستیم. چون جرم هر دوی ما در رابطه با رسانه و مطبوعات بود!

🔹اگر اتهامم در دادگاه تأیید شود، محکوميتم چیزی بین یک تا سه سال حبس خواهد بود. جرم تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی یک تا سه سال حبس دارد. من شانس آوردم که اتهام اقدام علیه امنیت ملی را در پرونده ام نیاوردند؛ اگر آن بود که دیگر هیچی! حکم احتمالی بالاتر می رفت. شانس آوردم هم در پرونده قبلی ام و هم در پرونده فعلی ام پای اقدام علیه امنیت ملی به میان نیامده است.

🔹تمام تلاشم را می کنم که پایم به اوین کشیده نشود. خیلی ها در این مملکت شاید افتخار کنند که به زندان اوین بروند اما من افتخاری نمی دانم که به زندان بروم. کلی کار نوشتنی و تدریس دارم و فکر می کنم واقعا اتلاف وقت است که من به اوین بروم. کلی کارهای در دست نگارش همچون بررسی مسئله جنگ، کتاب «رضاشاه» و کتاب «چرا انقلاب ضد آمریکا شد» دارم. اگر به اوین بروم دچار افسردگی می شوم. به همین خاطر تمام تلاش خودم را صرف خواهم کرد که کار به اوین نکشد. سه سال پیش هم همین کار را کردم. اگر خدایی نکرده کارم به اوین بکشد هم به هیچ وجه اعتصاب غذا نمی کنم، بلکه سعی می کنم خاویار و ویتامین بخورم تا زنده باشم و بسته شدن اوین را در طول حیاتم ببینم! برعکس اعتصاب غذا در زندان معتقدم که:
«ای مرغ گرفتار بمانی و ببینی
آن روز همایون که به عالم قفسی نیست!»

http://www.khabaronline.ir/detail/696677/Politics/parties
♦️ خیابان داور و اتهام «تبلیغ علیه نظام»
🔻#صادق_زیباکلام

https://www.instagram.com/p/BXzwxGCjJAF/

🔹... ساعت از ۲گذشته بود که کار تمام شد. قبل از آمدن رفتم از آقای قطبی رئیس دادسرای رسانه و مطبوعات خداحافظی کنم که محبت کردند و مرا به حضور پذیرفتند. گفتند ما راضی نیستیم شما را اینجا ببینیم اما متأسفانه شما رعایت نمی‌کنید و مسائلی را در نوشته‌ها و سخنرانی‌هایتان مطرح می‌نمایید که مصادیق آشکار جرم هستند. عرض کردم مثلاً کدام مطلب؟ آقای قطبی فرمودند اشتباه نشود من اصلاً به محتوی سیاسی نظرات شما کاری ندارم اما کشور این‌همه متخصص و کارشناس هسته‌ای دارد اما آقای دکتر زیباکلام خیلی راحت به خودش اجازه می‌دهد و می‌گوید هسته‌ای به چه دردی می‌خورد؟ یا می‌گویید مه‌آفرید امیرخسروی جرمی مرتکب نشده بوده درحالی‌که پرونده ایشان به بیش از ۶۰۰۰صفحه بالغ می‌شود و من به‌جرئت میگویم شما حتی یک صفحه آن را نخوانده‌اید اما همچون مورد هسته‌ای به خودتان اجازه می‌دهید که اظهارنظر بفرمایید یا پرونده آقای حسین فریدون که یقیناً هیچ علم و اطلاعی از آن ندارید. دیدم دلشان از دستم پر هست. طوری که سخنانم حالت لجبازی پیدا نکند و خیلی آرام گفتم جناب قطبی شما درست می‌فرمایید من یک برگ از ۶۰۰۰صفحه پرونده مرحوم مه‌آفرید امیرخسروی را نخوانده‌ام.بنابراین هرگز هم قضاوتی در مورد بی‌گناهی یا برعکس مجرم بودن ایشان نکرده‌ام.آنچه گفتم که متأسفانه یکی از اتهامات پرونده قبلی‌ام شد(پرونده سال۹۳) خیلی ساده طرح این سؤال بود که جرم مه آفرید که به‌واسطه آن محکوم به اعدام می‌شود(آن موقع ایشان هنوز اعدام نشده بود) چه بوده؟ ایشان محکوم به «مفسد فی‌الارض» و «واردکردن خسارت به اقتصاد ملی» می‌شود درحالی‌که وقتی در سال۹۱ بازداشت می‌شود ۱۷۰۰۰نفر در کارخانه‌ها و مؤسسات متعدد تولیدی و تجاری متعلق به وی کار می‌کرده‌اند. در مورد هسته‌ای هم من بحث هزینه – فایده را مطرح کرده‌ام که در مقابل آن‌همه هزینه برای هسته‌ای، چه دستاورد اقتصادی برای کشور داشته؟ بعد هم فرض بگیریم همه نظرات من غلط؛ هسته‌ای اقتصاد ایران را زیرورو کرده اما من مغرضم یا جاهل و آن‌همه دستاوردهای هسته‌ای برای اقتصاد کشور را نمی‌بینم، آیا بایستی بروم زندان به‌واسطه داشتن آن نظر اشتباه؟ مه آفرید امیرخسروی اقتصاد ایران را فلج ساخته بود اما من مغرضم یا جاهل، یا اصلاً حقوق‌بگیر او بوده‌ام و معتقدم بی‌گناه بوده. به استناد کدام قانون به‌واسطه داشتن نظری مغایر با نظر قوه قضاییه بایستی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» محاکمه و به ۱۸ماه زندان محکوم شوم؟ مگر قوه قضاییه بلاتشبیه جزء مقدسات است که مخالفت با نظرات آن جرم تلقی بشود؟ از آقای قطبی خداحافظی کردم که کار بدتر نشود.

🔹آمدم بیرون و پیاده به سمت دانشگاه. رسیدم به خیابان اصلی که از وسط کاخ عظیم دادگستری که در دوران رضاشاه بنا شده عبور می‌کند. چشمم که به تابلو نام خیابان یعنی «داور» که افتاد بی‌اختیار بغضم گرفت. این هم حکایتی است که درست ۹۰سال پیش مرحوم علی‌اکبر داور کمتر از دو سال بعد از به سلطنت رسیدن رضاشاه با تصویب مجلس، «عدلیه» را به‌کل تعطیل می‌کند و پس از چند ماه به کمک شماری از حقوقدانان، قضات تحصیل‌کرده و برخی از روحانیون حقوقدان بنای یک قوه قضاییه مدرن یا همین دادگستری امروزی را می‌ریزد. اساس و بنیان دادگستری و نظام قضایی امروز ایران همان است که داور۹۰سال پیش با اقتباس از نظام قضایی فرانسه پایه‌گذاری نمود. آنچه او آن روز تأسیس نمود آن‌قدر درست، منطقی و مستدل بود که علیرغم گذشت قریب به۴۰سال از انقلاب و حاکمیت نظام اسلامی همچنان شالوده نظام قضایی ما را تشکیل می‌دهد. بغضم گرفت از سرنوشت تلخی که تحکم و استبداد رضاشاه بر سر علی‌اکبر داور آورد و مشابه آن در همه این سال‌ها بر سر «داور» های فرهیخته و بافضیلت دیگر این آب‌وخاک آمده. «داور»ی که عظمت اندیشه و تفکر حقوقی او بعد از ۹۰سال این‌چنین پایدار مانده باید از فرط فشار دیکتاتوری و خودخواهی مغرورانه حکومت آن‌قدر مستأصل شود که در اوج بالندگی برسد بجایی که احساس کند که دیگر نمی‌تواند به آن زندگی ادامه دهد. آخرین نگاه را در نیمه‌های شب به همسر زیبا و فرزندان خردسالش بیندازد و سپس با خوردن تریاک به زندگی‌اش پایان دهد.

👈متن کامل یادداشت:
http://www.zibakalam.com/news/2341
♦️دادستان عمومی و انقلاب تهران: پرونده فعال سیاسی مصاحبه‌کننده با شبکه فارسی‌زبان به دادگاه ارسال می‌شود.
🔻پایگاه اطلاع‌رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران

عباس جعفری دولت‌آبادی در ششمین نشست شورای معاونان دادستانی تهران با اشاره به مصاحبه یک فعال سیاسی با رادیوی فارسی‌زبان متعلق به یکی از کشورهای اروپایی افزود: وقتی یکی از متهمانِ معروف بازداشت شد، یک فعال سیاسی در مصاحبه‌ای اقدام قوه قضاییه را سیاسی و نوعی پرونده‌سازی با هدف فشار به رئیس‌جمهور دانست.

دادستان تهران با طرح این سؤال که آیا چنین موضعی انتقاد محسوب می‌شود، پاسخ را منفی دانست و اظهار داشت: اولاً چرا مصاحبه با رادیوهای خارجی و ثانیاً چرا به پرونده‌هایی که از مفاد آن مطلع نیستید وارد می‌شوید؟ دادستانی تهران پس از انجام تحقیقات بسیار از متهمان پرونده و جمع‌آوری ادله، متهم موردنظر را تعقیب قضایی کرده است.

جعفری دولت‌آبادی پیشینه مفتوح شدن باب توهین و افترا به نهادها و مقامات را به سال۱۳۸۸ بازگرداند و اظهار داشت: از این سال و در جریان مناظره‌های انتخاباتی باب ناصواب ایراد توهین و افترا به نهادها و مسئولان دولتی باز شد و پیش از آن چنین نبود که هر کس مطالب نادرستی را به نهادها و مسئولان کشور نسبت دهد و مثلاً مدعی شود قوه قضاییه استقلال ندارد، قضاتش فاسدند و هکذا.

وی گفت: ‌چنین هجمه‌هایی علیه دستگاه قضایی که وظیفه احقاق حق را دارد، موجب تضعیف کیان و اقتدار آن می‌شود.

دادستان عمومی و انقلاب تهران افزود: طبق ماده۶۰۹ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) توهین به مقامات اجرایی لشکری، کشوری، قضات و کارکنان دولت در حین انجام‌وظیفه یا به سبب آن جرم محسوب می‌شود.

دادستان تهران تأکید کرد: میان انتقاد و توهین و افترا تفاوت قائل شوند و بدانند که قانون انتقاد را مجاز دانسته، اما توهین و افترا و نشر اکاذیب را جرم محسوب کرده و با توجه به اینکه قوه قضاییه ضامن تحقق عدالت و آزادی‌های مشروع و مرجع دفاع از جان و مال و امنیت مردم است، اگر هر کس مجاز باشد با ادعای روشنگری، سیاه نمایی و با ادعای انتقاد، نشر اکاذیب و توهین کند، استقرار عدالت مختل خواهد شد.

وی با اعلام اینکه قانون اجازه سکوت در مقابل چنین رفتارهای مجرمانه‌ای را به دادستان نمی‌دهد، در توضیح عملکرد دادسرا در تعقیب متهمان افزود: همواره سعی کرده‌ایم در تعقیب جرائم، این شاخصه قانونی را در نظر داشته باشیم که جرائم عمومی مانند توهین به مقامات حین انجام‌وظیفه را رأساً تعقیب کنیم و لذا به فرد مصاحبه کننده با رادیوی بیگانه که دارای سابقه محکومیت قبلی نیز هست، توصیه می‌شود در بیان مواضع خود تجدیدنظر کند.

دادستان تهران گفت: در مورد اتهام فرد اخیر، پرونده با صدور کیفرخواست در شرف ارسال به دادگاه است.

https://www.instagram.com/p/BX3O6_pDTsL/
صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
♦️حصر؛ آبروداری نیست، عین آبروریزی است. 🔻صادق زیباکلام در گفتگو با انتخاب خبر 🔹قبل از اینکه افرادی به دنبال راه‌حل درباره حصر باشند،باید این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا حل مسئله حصر برای نظام اساساً مطرح است؟اگر برای حاکمیت به هر دلیلی مسئله رفع حصر…
♦️بازخوانی مصاحبه صادق زیباکلام با سایت انتخاب خبر به مناسبت اعتصاب غذای حجت‌الاسلام مهدی کروبی

🔹قبل از اینکه افرادی به دنبال راه‌حل درباره #حصر باشند،باید این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا حل مسئله حصر برای نظام اساساً مطرح است؟اگر برای حاکمیت به هر دلیلی مسئله رفع حصر مطرح نباشد،افرادی که مخالف حصر هستند و در مورد آن اظهارنظر می‌کنند - مانند آقای روحانی و اصلاح‌طلبان یا نمایندگان مجلس- وقت خود را تلف می‌کنند.

🔹اگر این افراد در حصر فوت شوند،نقطه سیاهی برای جمهوری اسلامی ایران به یادگار خواهند ماند.تا همین‌جا هم حصر هزینه سنگینی برای نظام داشته است.حصر واقعاً یک آبروریزی برای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شده است.حصر یک اقدام سیاسی است که نه قانونی است،نه اسلامی است،نه اخلاقی است و نه انسانی است؛ به عبارتی،حصر هیچ توجیهی ندارد.

🔹اگر خانم دکتر #زهرا_رهنورد،آقای مهندس #میرحسین_موسوی و جناب حجت‌الاسلام #مهدی_کروبی هر جنایتی هم کرده باشند باید محاکمه شوند.مثلاً اگر گفته می‌شود که این افراد قصد از بین بردن نظام را داشته‌اند،قصد همکاری با آمریکا و صهیونیست‌ها را داشته‌اند و ...من می‌گویم نظام این افراد را محاکمه کند؛ هم آقای مهندس موسوی خواستار محاکمه شده‌اند و هم حجت‌الاسلام #کروبی بارها خواستار محاکمه خود شده‌اند.

https://www.instagram.com/p/BX5HaeLDtAr/
لینک کامل گفتگوی سایت انتخاب خبر با #صادق_زیباکلام
https://t.me/sadeghZibakalam/1774
♦️پیام سرکار خانم فاطمه کروبی و پاسخ اینجانب

🔹جناب آقای دکتر زیباکلام
تماس گرفتم خدمتتان موفق نشدم با شما صحبت کنم. از عنایت و توجه جنابعالی نسبت به محصورین سپاسگزارم. موفقیت و سلامت جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.
ارادتمند فاطمه کروبی

🔹 سرکار بانو فاطمه کروبی بزرگوار
با سلام و عرض ادب به پیشگاه ارجمند سرکار و حضرت حجت‌الاسلام مهدی کروبی، پوزش می‌طلبم پاسخگو نبودم. آنچه در مورد محصورین کردم حتی ارزش آن را ندارد که آن بانوی محترمه ذکر آن نمایند چه رسد جای تشکر. جایگاه همسر شما و بانو دکتر زهرا رهنورد و جناب مهندس میرحسین موسوی یقیناً در تاریخ یک‌صد ساله میهنمان در راستای حاکمیت قانون جایگاه بلندی است. سلام و عرض ادب بنده من را به محضر همسر ارجمندتان ابلاغ بفرمایید. خداوند منان به هر سه محصورین و جنابعالی سلامت و طول عمر باعزت عنایت بفرماید.
ای مرغ گرفتار بمانی و ببینی
آن روز همایون که به عالم قفسی نیست
ارادتمند شما
صادق زیباکلام
جمعه بیست و هفتم مرداد یک هزار و سیصد و نودوشش

https://www.instagram.com/p/BX8eCRMjh43/
آیا 28 مرداد کودتا بود؟
فایل صوتی مناظره صادق زیباکلام و سید محمود کاشانی
خبرآنلاین | 28 مرداد 1395

http://shenoto.com/podcast/4552
Audio
آیا 28 مرداد کودتا بود؟
فایل صوتی مناظره صادق زیباکلام و سید محمود کاشانی
خبرآنلاین | 28 مرداد 1395
از طریق سایت شنوتو نیز قابل دسترس است
http://shenoto.com/podcast/4552
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا ۲۸مرداد کودتا بود؟

فایل صوتی مناظره صادق زیباکلام و سیدمحمود کاشانی را به صورت کامل در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/941
♦️کره‌شمالی الگوی انقلاب اسلامی نبود!
🔻نامه سرگشاده صادق زیباکلام به مدیرمسئول روزنامه کیهان

جناب آقای حاج حسین شریعتمداری دامت افاضاته
مدیرمسئول روزنامه وزین کیهان
🔹با سلام و تحیات، تجلیل و تکریم حضرت‌عالی از رژیم قهرمان کره شمالی در بحران موشکی آن کشور با آمریکا، حرف‌وحدیث تازه‌ای نیست. هرکس که به آمریکا بگوید بالای چشمش ابروست ازنظر جنابعالی در جایگاه قهرمان و اسطوره قرار می‌گیرد. مابقی ملاحظات، ازجمله پیشرفت و ترقی اقتصادی، رشد و توسعه، وضعیت سیاسی و اجتماعی، آزادی‌های فردی و اجتماعی، رضایت شهروندان و مسائل مهم دیگر، پشیزی برایتان ارزش ندارد. البته بت‌ها و قهرمانان آمریکاستیزتان یکی پس از دیگری در شرف ترک برداشتن هستند. از ونزوئلاي هوگو چاوز تا کوبای فیدل کاسترو، نیکاراگوئه، زیمباوه رابرت موگابه و...مطمئن باشید مردم کره شمالی نيز سرانجام این فرصت را روزی خواهند یافت تا نشان دهند نسبت به نظام حاکم بر کشورشان چه می‌اندیشند.

🔹البته تقدیر و تقدیس شما از نظام‌های اقتدارگرا فقط به اعتبار آنکه آمریکاستیز هستند، حرف‌وحدیث تازه‌ای نیست. آنچه بیشتر مورد نظرم بود، کوبیدن درد و بلای رهبران کره شمالی بر سر آقای روحانی و ظریف و توصیه به آن‌هاست که از جسارت و ایستادگی کره‌ای‌ها در برابر واشنگتن درس بگیرند و لبخند، وادادگی و کرنش در برابر آمریکا را کنار بگذارند. ازجمله در سرمقاله 24 مرداد با عنوان «میل این ناقه کوی لیلی نیست!» مجدد همین معنا را تکرار کرده‌اید.

🔹من به صغری و کبرای استدلالتان ورودی پیدا نمی‌کنم. بي‌شك شما دلایل موجهی دارید که اصرار می‌ورزید آقای روحانی رویکرد «ذلت‌بار و تسلیم‌طلبانه» فعلی در برجام را کنار گذارده و در عوض رویکرد «انقلابی» کره شمالی را دنبال کند، عرضم نکته دیگری است. اینکه برای دوستداران انقلاب اسلامی چقدر دردناک است که امروز شاهد باشند که آن‌همه آرزو و آرمان که به انقلاب اسلامی داشتند امروز بعد از گذشت 40 سال به ناکجاآبادی سقوط کرده که الگو و آرمانش کره شمالی بشود!

🔹سال 57 که آن نطق‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها، مقالات و تحلیل‌ها از انقلاب اسلامی می‌رفت، اگر کسی به ما می‌گفت که حاصل همه تلاش‌ها، فداکاری‌ها و مبارزاتتان چهل سال دیگر، می‌شود یک نظام سیاسی که الگو و آرمانِ ‌بخشی از حاکمیتش در حسرت کره شمالی شدن خواهد بود، بي‌شك یا می‌گفتیم که او از کره مریخ آمده و هیچ علم و اطلاعی از اسلام و جهان‌بینی بزرگ و آرمان‌های ترقی‌خواهانه آن ندارد؛ یا اینکه او یک مأموریتی از طرف دشمنان انقلاب دارد و می‌خواهد نظر مردم را نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی بدبین سازد؛ اما امروز درنهایت ناباوری شاهدیم که کره شمالی (بازهم تکرار کنیم کره شمالی) الگو و سرمشق ما بايد شود. چه فکر می‌کردیم سال 57 وچه آرزوها، اهداف و آرمان‌هایی برای آینده ایران داشتیم اما امروز بعد از 40 سال رسیده‌ایم به‌جایی که بايد یک رژیم مریض، متوهم، بسته، معیوب، عقب‌مانده، سرکوبگر که اگر کمک‌های غذایی ژاپن، کره جنوبی، روسیه، چین، ژاپن و اتحادیه اروپا نباشد، دچار قحطی می‌شد و چهارچشمی مردمش را می‌پاید که مبادا کسی به رادیو کره جنوبی گوش دهد و در یک‌کلام یک زندان بزرگی به‌ نام کره شمالی، الگو و مرادمان بشود.

🔹رهبرانی که بعد از پرتاب موشک همچون پسربچه‌های خردسال که با به ‌راه افتادن اسباب‌بازی‌شان یا زدن هواپیمای دشمن در بازی کامپیوتری به هیجان می‌آیند، کف می‌زنند و به‌ شادمانی می‌پردازند، باید الگوی دولتمردانمان بشوند.

🔹با توجه به اینکه کره شمالی یک الگوی درمانده و عقب‌مانده‌تر از اتحاد جماهیر شوروی سابق است، پس چرا ديگر بايد افتخار کنیم که نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف باعث تغییر آن نظام شد؟

🔹موفقیت کره شمالی در تولید سلاح هسته‌ای و موشک‌های دوربرد(که ازنظر جنابعالی این‌قدر مهم است) از جنس همان موفقیت‌های شوروی سابق است. هم کره شمالی و هم شوروی سابق درزمینهٔ تولید تسلیحات هسته‌ای، موشک‌های دوربرد و پرتاب ماهواره به فضا، پیشرفت‌های مشعشعی داشته‌اند؛ اما یک دوچرخه یا اطو که بتواند در بازارهای جهانی رقابت كند را توان نداشتند و ندارند كه تولید کنند.

🔹پیشرفت درزمینهٔ ساخت بمب و موشک برای کشوری که یکی از پایین‌ترین سرانه‌های بهداشت و درمان و آموزش‌وپرورش را دارد، به نظر شما غرورانگیز و پرافتخار است؟

🔹جناب شریعتمداری والامقام، مختصری به حافظه‌تان رجوع كنيد و ببینید که آیا خواسته‌های انقلاب اسلامی رسیدن به دموکراسی، انتخابات آزاد، آزادی بیان، حاکمیت قانون، نبود زندانی سیاسی و این دست آرمان‌ها و اهداف بود یا آنکه می‌خواستیم کره شمالی بشویم و مشکلمان با رژیم شاه آن بود که چرا در برابر آمریکا نایستاده و چرا ایران را تبدیل به کره شمالی انقلابی نكرد؟!

https://www.instagram.com/p/BYGx_Caj0rt/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی مسیح علی نژاد با صادق زیباکلام درباره کابینه روحانی و حمایت اصلاح طلبان از او و وعده های روحانی درباره حصر و انتخاب وزیر زن
Forwarded from Manoochehr
📝📝📝تحلیل محتوای کتاب فارسی اول دبستان سه کشور ایران،چین و آلمان

✍🏻پژوهشگر:علیرضا عابدین روانشناس

در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستان‌های کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسه آن با داستان‌های کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی چین، بعنوان نماینده فرهنگ جمع‌گرا و آلمان، بعنوان نماینده فرهنگ فردگرا پرداخته شد. به این منظور کلیه داستان‌های کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستان‌های کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. در این پژوهش، تحلیل روان‌شناختی با استفاده از یکی از معتبرترین آزمون‌های فرافکن تحلیلی یعنی آزمون اندریافت موضوع که یکی از مناسب‌ترین آزمون‌ها برای تحلیل داستان است انجام گرفت تا مشخص شود چه موضوعاتی در قالب تم اصلی داستان، چه نیازها و چه فشارهای محیطی توسط این کتابهای درسی به کودکان القاء می‌شود و این موضوعات چه تفاوتی در دنیای شرق وغرب دارند.

نتایج این پژوهش نشان داد نیازهای «پیروی » در ایران، «پیشرفت » در آلمان و «مهرورزی » در چین، سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند. نیاز به «پیروی » به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.

پرتکرارترین نیاز در ایران، «پیروی » از هر دو نوع ولی در بیشتر موارد از نوع «تسلیم » و در چین و آلمان فقط از نوع دوم یعنی «سپاسگزاری » است.

نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمع‌گرای شرقی مطابقت دارد. در مرتبه‌های بعدی نیاز «فهمیدن » و همچنین نیاز به «ارائه و بیان » در چین قراردارند. به طور خلاصه می‌توان گفت کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند. بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا می‌کنند، نیازهای شخصی‌تر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور می‌کنند.

این ترتیب بروز نیازها در آلمان درست برعکس چین است. در آلمان نیاز به «پیشرفت »، «بازی »، «شناخت » که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی » ظهور میکند. بنابراین کودک ایرانی می‌آموزد که طلب‌کننده و گیرنده (تلویحا مصرف کننده و تنبل) باشد؛ کودک چینی می‌آموزد دهنده و بخشنده (تلویحا تولیدکننده و کارگر) باشد و کودک آلمانی چیزی طلب نمی‌کند (تلویحا استقلال طلب) ولی تا حدی دهنده است.

به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد می‌گیرد که مطیع و سر به زیر باشد. نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه می‌کند.
نگاه کودک چینی به اطراف است و یک نگاه دایره‌وار دارد، ولی کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد. او به یک نقطه و هدف چشم دوخته و تنها برای رسیدن به‌ آن در یک خط سیر مشخص تلاش می‌کند و در نهایت هم موفق است.
♦️ دولت جدید و انتخاب استانداران
🔻نامه سرگشاده صادق زیباکلام به رئیس‌جمهور

بسمه‌تعالی
دولت جدید و انتخاب استانداران
جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران شیدالله ارکانه

🔹 با سلام و تحیات، گرفتن رأی اعتماد از مجلس و تشکیل دولت جدیدتان را تبریک عرض می‌نمایم. البته فهرست برخی از وزرا باعث شد تا بخشی از انتظارات و توقعاتی که در میان ۲۴میلیونی که با شور و امید بسیار در ۲۹اردیبهشت ساعت‌ها در پای صندوق‌های رأی مشتاقانه ایستادند تا به جنابعالی رأی بدهند را سرخورده و نامید سازد؛ اما همان‌طور که در مکتوب قبلی‌ام متذکر شدم، سعی می‌کنم با یادآوری «بسته بودن دستانتان» سطح توقعاتم را پایین بیاورم. سعی می‌کنم با یادآوری اینکه «می‌خواستم سه وزیر زن معرفی نمایم، اما نگذاشتند»، زخمم را التیام بخشم. شخصاً البته از جنابعالی انتظار آوردن وزیر زن به کابینه‌تان را نداشتم؛ می‌دانستم نمی‌شد و نمی‌توانستید؛ اما این انتظار را داشتم که به‌اجبار چادر بر سر استادیار ارجمند سرکار خانم دکتر لعیا جنیدی ننمایید. از شما انتظار نداشتم وزیر اهل سنت به کابینه‌تان بیاورید؛ می‌دانستم غیرممکن است؛ اما این انتظار را داشتم که دست‌کم مولوی عبدالحمید را در مراسم تحلیفتان می‌دیدم. انتظار نداشتم و ندارم که شما اقدام به رفع حصر بنمایید چون می‌دانم دست شما نیست؛ اما این انتظار را داشتم که احساس کنم شما هم مخالف حصر هستید و دست‌کم از منظر یک حقوقدان نمی‌توانید به روی آن صحه بگذارید.
جناب روحانی عزیز، حقیقتش را بخواهید بعضی وقت‌ها دچار تردید می‌شوم که آیا این مسائل واقعاً برای شما آن‌گونه که من تصور می‌نمایم مطرح هستند و یا آنکه من در دنیای اوهام، رؤیاها، آرزوها و خیالاتم از شما یک شخصیت دیگری برای خودم ساخته‌ام؟ شک می‌کنم که آیا شما واقعاً به برابری میان زن و مرد، وجود زن‌ها، کردها یا اهل سنت در کابینه‌تان و غیرقانونی بودن حصر باور دارید و می‌خواهید علیه همه این بی‌عدالتی‌ها بایستید اما «دستانتان بسته است»؟

🔹بگذریم قصدم از نگارش این نامه آن بود که در خصوص موضوع مهم انتخاب استانداران متعرض شوم. کابینه‌تان را قورت دادم و گفتم دستانتان بسته است. نمی‌دانم آیا چند صبای دیگر که استانداران هم انتخاب شدند باز باید آن‌ها را هم قورت بدهیم و بگوییم «دستانتان بسته بودند»؛ تحت‌فشار امام‌جمعه بودید، تحت‌فشار تشکیلات امنیتی و نظامی بودید؛ تحت‌فشار نمایندگان آن استان بودید؛ از بالا توصیه شده بود، وقس‌علی‌هذا.

🔹آقای دکتر روحانی عزیز، آیا نقطه‌ای هست که شما به‌عنوان رئیس قوه مجریه و به‌عنوان ناظر بر اجرای قانون اساسی، به‌عنوان متعهد به ۲۴میلیون مردمی که به شما رأی دادند، بنا دارید بایستید؟ جنابعالی صد مرتبه بهتر از بنده می‌دانید که وجود یک استاندار مدیر، توانمند، باسواد که نه تسلیم نمایندگان و منافع آن‌ها شود و نه در مقابل سایر مراکز قدرت سر خم کند، چگونه می‌تواند یک استان را تکان داده و زیرورو نماید. نگذارید لااقل استانداران و به تبع آنان خیل گسترده‌ای از مدیران و مسئولین استان در دست کسانی قرار بگیرد که عمده هنرشان معاملات سیاسی و اقتصادی و تلاش در جهت تأمین منافع مراکز قدرت باشد.

ایام به کام باد
صادق زیباکلام
سوم شهریور یک هزار و سیصد و نودوشش

https://www.instagram.com/p/BYRJL4-jjag/
♦️ «چی دُرست کنم؟»
🔻به یاد خواهرم زهره

🔹مدتی بود می‌خواستم برای عمله بنا که دارن تو باغمون، تو میگون کار می‌کنن غذا درست کنم. امروز من و میرزا دختر کوچکم(اسمش لیلا است اما من به یاد مرحوم آمیز جواد تبریزی، میرزا صداش می‌کنم) تنها بودیم. او معمولاً نزدیک ۱۲بلند میشه و دیدم فرصت عالی هست. خانمم اگه باشه نمیشه چون میگه آشپزخونه را کثیف می‌کنم و نمی‌ذاره؛ یعنی انقدر اخم میکنه که عطای آشپزی رو به لقاش می‌بخشم. صبح زود رفتم یک مرغ تازه خریدم و گفتم برام ۸‌تکه‌اش کرد و برایشان چلومرغ درست کردم. البته از ساعت نزدیک ۹صبح توی آشپزخانه بودم. فقط دو تا مصاحبه داشتم با فرارو و روزنامه شرق در خصوص هفته دولت و اینکه چرا حکم دکتر نجفی رو نمیزنن؟ خانم توکلی هم از دانشکده تماس گرفتند و گفتند تا امروز صبح ۶۵نفر درس تاریخ تحولات شما را گرفته‌اند خیلی زیاد شده و دکتر آقایی(معاون آموزشی دانشکده) گفتند با اجازه شما لیست را دیگه ببندیم؟ گفتم نه. من تازه خودم می‌خوام بیام دانشکده و مثل مسافرکش‌ها داد بزنم «تحولات استاد زیباکلام» دو نفر! نگذاشتم لیست رو ببندند. من البته خداییش آدم زورگویی نیستم. اساتید دیگر معمولاً برای کلاس‌های دکترا یا فوق‌لیسانسشان خون بپا می‌کنند اگر نداشته باشن؛ اما من مدت‌هاست کلاس دکترا نگرفته‌ام و فوق راهم با اکراه قبول می‌کنم؛ اما وای به روزی که کلاس لیسانسم را انگولک کنند. اون روی سگم‌ بالا میاد و دانشکده رو به هم می‌ریزم.

🔹اما از چلومرغی که برای اوس عزتِ بنا و عمله‌هاش درست کردم براتون بگم. یک عکس از ظرف‌های خالیشون بعد از نهار گرفتم. «رنگ رخساره گواهی دهد از سر درون»؛ یعنی حتی یک‌ذره واسه نهار میرزا نموند. اوس عزت ازم پرسید «دکتر مرغو با چی درست کرده بودی؟» چقدر خدا رحم کرد به خانم اوس عزت که من زن نشدم والا فکر کنم اوس عزت به این سادگی‌ها دست از سرم برنمی‌داشت. بگذریم.

🔹آشپزی امروزم را به عشق خواهرم، زهره، کردم که یکی از تفریحاتش غذا درست کردن برای نگهبان‌های مجتمع‌شون بود. خیلی از خانم‌ها معمولاً روزشون رو با این پرسش فلسفی- معرفتی- تاریخی شروع می‌کنن که«چی بپوشن؟»؛ اما خواهرم قبل از اینکه از خونشون در نیاوران راه بیفته به سمت دانشکده علوم تربیتی توی گیشا، از اهالی خونه که به‌سرعت داشتن می‌رفتن به سروقت کار و زندگیشون می‌پرسید «امروز واسه نگهبانا چی درست کنم؟» چقدر نگاه و صورت پرویز، همسرش، که معمولاً هم دیرش شده بود نورانی، خندان و رؤیایی می‌شد وقتی خواهرم تو پاشنه درب آپارتمان که او باعجله داشت از آن خارج می‌شد، ازش می‌پرسید «پرویز نگفتی امروز واسه نگهبانا چی بذارم؟»

https://www.instagram.com/p/BYTOydAjZBG/
♦️ وفادار به دموکراسی و آزادیخواهی
🔻به یاد مرحوم دکتر ابراهیم یزدی

🔹زندگی سیاسی مرحوم دکتر ابراهیم یزدی را می‌بایستی به دو دوره قبل و بعد از انقلاب تقسیم نمود. ایشان در دوره اول جزء نزدیک‌ترین مشاورین و یاران مرحوم امام خمینی و در زمره رهبران انقلاب به شمار می‌رفت. این جایگاه رفیع را یزدی در سایه قریب به دو دهه مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه به دست آورده بود. یزدی در تمام سال‌هایی که امام در نجف بودند با ایشان ارتباط داشت. گردهمایی‌های دانشجویی در اروپا و آمریکا را با پیام و یادی از امام آغاز می‌کرد. آن ارتباط در دوران انقلاب گسترده‌تر هم شد. یزدی در پاریس دست راست امام و مسئولیت ملاقات، گفتگوها و ترجمه مصاحبه‌های امام را بر عهده داشت. با شناختی که از افکار عمومی غربی‌ها داشت موفق شد در سایه مصاحبه‌های امام چهره‌ای عاری از خشونت و آزادیخواه از مبارزات مردم ایران علیه رژیم شاه در دنیا به وجود آورد. آن تصویر باعث شده بود تا دولت‌های غربی ازجمله آمریکا زیر فشار افکار عمومی مجبور شوند در حمایتشان از رژیم شاه در تنگنا قرار بگیرند.

🔹بعد از ورود امام به ایران و تشکیل دولت موقت پیوند میان امام و یزدی در ابتدا همچنان نزدیک و صمیمی می‌بود اما به‌تدریج رو به سردی رفت. علت آن جدایی بازمی‌گردید به تغییری که در مسیر انقلاب اتفاق افتاد. در ماه‌های نخست انقلاب تفکرات مارکسیستی در دانشگاه‌ها، کارخانه‌ها، بسیاری از نویسندگان، روشنفکران، هنرمندان و کردها از نفوذ و جذابیت زیادی برخوردار می‌بود. مارکسیست‌ها اسلام‌گرایان را متهم می‌کردند به انقلابی نبودن و حتی سازش با آمریکا. بسیاری از جریانات اسلام‌گرا در رقابت با چپ‌گرایان سعی می‌کردند همان شعارهای انقلابی آن‌ها را تکرار کنند. به‌تدریج و تحت تأثیر چپ‌ها ضدیت با غرب، استکبارستیزی، آمریکاستیزی و صدور انقلاب جانشین اهداف اصلی انقلاب همچون آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد، آزادی اندیشه و حاکمیت قانون شدند.

🔹برخلاف امام که از گفتمان انقلابی استقبال کرده و عملاً رهبری آن را به دست گرفتند، دکتر یزدی، به همراه مهندس بازرگان و سایر ملی مذهبی‌ها با جریان انقلابی که سمبل آن آمریکاستیزی بود حاضر به همراهی نشد. اشغال سفارت آمریکا در ۱۳آبان۵۸ پایان رابطه یزدی و امام بود. این هم از شگفتی‌های انقلاب ما بود که تمامی اتهاماتی را که مارکسیست‌ها در ابتدای انقلاب به دکتر یزدی و سایر اعضای نهضت آزادی می‌زدند مبنی بر لیبرال و وابسته بودن به آمریکا بعدها تماماً توسط اسلام‌گرایان رادیکال تکرار گردید. علیرغم همه فشارها، یزدی تا به آخر به گوهره انقلاب که دموکراسی و آزادیخواهی می‌بود وفادار ماند.

https://www.instagram.com/p/BYWEJDtD1M1/
#صادق_زیباکلام: به قوه مجریه هر اعتراض و انتقادی می‌توان وارد نمود. اما اگر از #قوه_قضاییه سئوال شود که #محمدعلی_طاهری به چه جرمی به #اعدام محکوم شده، می‌شود #تبلیغ_علیه_نظام.