روستاپژوهی، توسعه و ایران شناسی
1.27K subscribers
6.62K photos
803 videos
648 files
3.29K links
نگاهی به پژوهش ها، مطالعات، یافته ها و اخبار روستایی و همچنین مطالعات توسعه و ایران شناسی
ادمین @ghoghnoos92
Download Telegram
📜 #معبد_مهر_مراغه از آثار تمدن ايران زمين است.

✍️ میثم دقتی نجد کارشناس باستان شناسی در مقاله ی #شاهد_مهر آورده است: از آنجایی که از یک دوره طولانی #تمدن_ایران ، نشانه های زیادی بر جای نمانده است، باید از اندک آثار آن حفاظت شایسته بعمل آورد تا با معرفی آن به رازهاي #تمدن پرشکوه #ایران پی برد. .
@varjovi
این پژوهش گر باستان شناسی مینویسد: #معبد_مهر_مراغه در #روستای_ورائوی سند بزرگی در تبیین #تاریخ و #تمدن_ایران به شمار می رود.

📡 پایگاه خبری تحلیلی ورجوی https://t.me/RURALRESEARCHS
Forwarded from National Geographic of Iran (dr.kharajpour)
صد سال پیش عشایر 25 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدادند و امروز تنها 3 درصد هستند.

ممکنه بگوئید خوب شد اونا هم یک جا نشین شدند.

اینجوری که بهتر هست. باید بگویم به جز اینکه در گذشته عشایر حافظ مرزها بودند، اونها سمبل فرهنگ ،تاریخ ،آداب و رسوم و ارکان اصلی گردشگری و تولید هر کشوری هستند.

چطور؟

به لباسهای دولچه گابانا نگاه کنید.
اون لباس هر تیکه ش چند هزار دلار قیمتش هست و از لباس عشایر اروپای شرقی الهام گرفته شده...

هنوز هم در خیلی کشورها تولیدات غذایی عشایر مثل دام و لبنیات به عنوان تولیدات گران قیمت و ارگانییک خریداری می شود...
در عربستان و افریقا وقت گذرانی در چادرها بخشی از تفریحات لوکس گردشگری هست....
ایلات و عشایر ایران با داشتن 24 میلیون راس دام و 450 هزار هکتار اراضی کشاورزی و 20 هزار هکتار باغ نقش اصلی در تولید پروتئین و لبنیات کشور رو دارند.

لباس و فرهنگ عشایر ایرانی بسیار غنی و با ارزش هست ، در حالیکه هیچ منبع تولیدی ای نیست که از این فرهنگ برداشت کند و آنرا به جهانیان نشان بدهد..

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
@ahorageography
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

" #سعدی و #کرونا:
به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#کاوه_فرهادی.

منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
گزارش نشست «بانگ آب و کرّ خواب»

✍️نویسنده: محمد خانی

💢 در روز دوشنبه ۲۰ آذرماه، نشستی با عنوان «بانگ آب و کرّ خواب» در سالن کنفرانس شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی برگزار شد.

💢 جلسه با سخنرانی
#دکتر_مرتضی_فرهادی با موضوع کلی #اقتصاد_بادآورده و اثر آن بر
#مسأله_آب شروع شد و پس از صحبت‌های #مهندس_محمد_درویش درباره #محیط‌_زیست و #مستند #مادرکشی، مستند به نمایش درآمد. نقد و بررسی بحران کمبود آب و معضلات زیست‌محیطی باید در فرصتی مفصل انجام شود اما در این فرصت می‌توان به #سه_نکته جالب درباره این جلسه اشاره کرد:

1️⃣ نکته مهمی که باید در مورد #مستند «مادرکشی» عنوان کرد، پرداخت جدی و عمیق آن به #بحران_کم‌آبی بود که خود این ویژگی، در اثر دیدگاه خاص مستندساز به وجود آمده بود.
#مستندهای_اجتماعی که در ایران ساخته می‌شود، معمولاً بدون پشتوانه فکری و بدون دیدگاه هستند و به‌اصطلاح خودشان تنها به «توصیف» بی‌طرفانه پدیده می‌پردازند. ارائه توصیف بدون تبیین و توضیح، نشانه بی‌طرفی و بی‌غرضی نیست بلکه نمایانگر نبود دیدگاه و منظر در سازندگان مستند است. گاهی هم که شخصی می‌خواهد دیدگاهی ارائه دهد، با نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت حوزه سیاسی، با فرافکنی نگاه‌ها را از موضوع اصلی منحرف کرده و تمام موضوع را به دعوای سیاسی پوچی تبدیل می‌کند که در اثر موضع‌گیری‌های قدرت مدارانه، مباحثات را بی‌معنی و تهی از معرفت می‌گرداند. مادرکشی این‌چنین نیست و به‌ وضوح دارد از ریشه‌های معضلی که به آن پرداخته صحبت می‌کند. و جالب این‌که کارگردان در ریشه‌یابی هم سرسری عمل‌نکرده و به عمق فاجعه نزدیک شده است. مستند به‌ درستی بر ماجرای تغییرات ایجادشده پس از
#اصل_۴_ترومن در ایران تمرکز می‌کند و با ارائه بینشی تاریخی در نسبت با تکنوکراسی در ایران، بی‌آبی را درون کلیتی به نام مدرنیزاسیون و با جامعیت خاص خود مطرح می‌کند.

2️⃣ نکته مهم دیگر به #سخنرانی
#دکتر_مرتضی_فرهادی برمی‌گردد. در معمول چنین جلساتی، سخنرانی به جلسه دعوت می‌شود که نسبتی عقلانی و عمیق با موضوع ندارد و از منظری سیاسی یا صرفاً با نگاهی محدود سعی در پیشبرد اهداف خاصی دارند. دکتر فرهادی در سخنرانی خویش سعی کرد که #مسأله را در یک
#طرح_کلان_اجتماعی_قتصادی مطرح کند و از جزئی‌نگری گمراه‌کننده بپرهیزد. توجه خاص او به #مسأله_توسعه ناشی از #اقتصاد_بادآورده و #مصرف‌زدگی حداکثری.......، در #تبیین_مشکل_بزرگی که مستند به آن می‌پردازد، ابعاد تازه‌ای پیش روی بحران #کم‌آبی و #نسبت آن با #توسعه برداشت. و باز جالب این بود که دکتر فرهادی به‌جای ترجمه طوطی‌وار نظریه‌های جدید اقتصادی و جستجوی بی‌هدف و بدون دیدگاه در مقالات روز دنیا، به #تاریخ_اقتصادی_ایران توجه کرده و با غور در ساخت ویژه جامعه ایرانی و نسبتش با دولت‌های بین‌المللی، سعی در #فهم_ریشه_اصلی_معضل داشت. البته همان‌طور که خود دکتر فرهادی اشاره کرد، سال‌ها پس از نظریه او درموردمشکل بنیادین اقتصاد ایران، #بیماری_آزار_هلندی در مجامع بین‌المللی به‌عنوان یک #نظریه مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت، اما او فهم خویش را نه از راه ترجمه صرف بلکه با رجوع به #تاریخ_ایران به دست آورده بود و به همین دلیل توانسته بود آن را با ادبیاتی دیگر در داخل ایران مطرح سازد. چنین رویکردهایی را می‌توان بارقه‌های شکل‌گیری #عقل_نقاد_ایرانی در جامعه پسامدرنیزاسیونی امروز دانست.

3️⃣ نکته آخر به #جو_جلسه و #مخاطبان حاضر در سالن دانشکده علوم اجتماعی برمی‌گشت. برخلاف دانشکده‌های فنی که مواجهه افراد با چنین مسائلی صرفاً نمایشی و یا در بهترین حالت کاملاً ذهنی است، دانشجوبان و اساتید حاضر در آن سالن، کاملاً واقعی و با تمام وجود با مسأله برخورد می‌کردند. آن‌هایی که سن و سال بیشتری داشتند از #تجربه_خویش در مواجهه با #مسأله_توسعه صحبت می‌کردند و به‌ خوبی با تاریخ توسعه در ایران نسبت برقرار می‌کردند. همین مسأله باعث می‌شد که احساسی مشترک در جلسه حاکم باشد که با وجود تفاوت‌هایی که بین افراد مختلف وجود داشت، آن‌ها را در فهم اهمیت و عمق بحران کم‌آبی در کشور یاری برساند. نقطه عزیمت افراد به این مسأله به‌ ظاهر جزئی، نه مفاهیم و الفاظ ذهنی بی‌نسبت با واقعیت توسعه در ایران، که شکاف‌های واقعی و کشمکش‌های زنده موجود در جامعه بوده است. فضای جلسه نه‌تنها نمایشی و تصنعی نبود و افراد درگیر یک بازی ذهنی صرف با مفاهیم نبودند، بلکه سخنان با اهداف شخصی و آگاهی فردی پیوند عمیقی داشت و گفتگویی جدی بر سر مسائل موجود در کشور در جریان بود.

( در اینجا متن کمی خلاصه شده است. متن کامل در کانال "کارگروه علوم انسانی و توسعه"
@humanities_development)

#مسئله_توسعه
#توسعه_پایدار
#اقتصاد_باد_آورده
@kaveh_farhadi
#حکایت_بلوچ
#محمود_زند_مقدم

حکایت بلوچ، داستان زندگی است. در باب نام مردم است و نان آنها. درباره آب است و باد و خاک و آتش. واگویی افسانه ها و واقعیت ها، اسطوره ها و تاریخ ها، شادی ها و غم ها. اجاق های گرم زیر آسمان پرستاره. ترمه و پرند زندگانی است گفتار و کردار بلوچان در این دفتر. داستان پندار ها و گفتارها و کردارهاست: راست گویی ها و درست کرداری ها، و البته گاه هم رجزهای شیرین راستکارانی که در پس گفته هاشان نیرنگی نیست. می گویند که گفته باشند، که ماندگی به در کرده باشند از تن های خستة روزگار. داستان سفر دراز مولف است از نیم قرن پیش تا همین اواخر. ده به ده، خانه به خانه، آدم به آدم، با بلوچان. در هیچ ورقش غریبه ای نیست. همه خویشاوندند و چه زود با خواننده خویشاوند می شوند آدم های این حکایت شگفت انگیز: حکایت بلوچ.

#جامعه_شناسی #تاریخ_ایران #ادبیات_ایران #تاریخ
#قومیت #ایرانشناسی #آداب_و_رسوم #فرهنگ https://t.me/RURALRESEARCHS