انتشارات ‌روزنه
2.6K subscribers
1.21K photos
154 videos
37 files
1.29K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
📚

.

#تازه_های_نشر

نام کتاب : جوکس
نویسنده: محمد پروین
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : ۱۳۹۷
تعداد صفحه : ۱۸۴
قیمت : ۲۶۰,۰۰۰ ریال

انگشت‌هایم را به‌هم قلاب کرده‌ای. نگاهت بین لاکی شش‌متری و آفتاب کم‌رنگ عصر می‌رود و برمی‌گردد. می‌خواهی بلند شوی و نمی‌توانی. مدام فکر می‌کنی و نمی‌شود. مدام فکر می‌کنی تکه‌ای ازت جدا می‌شود، به اتفاق‌های قبل... یا... شانه بالا می‌اندازی. نمی‌دانی و می‌دانی که قرار نیست. آدمی که قرارش نباشد، کجا گیر کرده است؟ نگاهت بین آفتاب کم‌رنگ عصر و دیوارهای سایه گرفته می‌رود و بر می‌گردد. مدام فکر می‌کنی در دلت هزاران آدم غمگین رخت می‌شویند. گریه می‌کنند. می‌دانی و نمی‌دانی که نور آدم را بلاتکلیف می‌کند، یا تنهایی آینه‌ای که روبه‌رویت هست؟ دست به صورتت می‌کشی. کلافه نفست را بیرون می‌دهی. مدام فکر می‌کنی و نمی‌کنی که می‌دانی و نمی‌دانی. خسته‌ای. گلو بریده‌ای. خیره‌ای. ناامیدی. و این... «جوکس» زده‌ای!

#جوکس
#محمد_پروین
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
#داستان_ایرانی #رمان_ایرانی #رمان

ytre.ir/dhd

@rowzanehnashr
لب و دهنش را کج کرد که خودش هم انگار نمی‌داند، اگر این شهر جای زندگی کردن نباشد چی؟ ممل بی‌راه هم نمی‌گفت، جمع کنیم و برویم. می‌ترسم این را به همه بگویم و بعد... بعد دلم برای همه‌شان یکهو تنگ شود. انگار کل دنیا را کرده باشند یک ذره و همان یک ذره افتاده باشد توی جان من. ناسلامتی قرار بود چنار باشد. با همه‌ی اتفاق‌هایش. حالا گلو گیر شده است. فکرش را بکن پشت همین پنجره‌ها و پرده‌های کشیده چه ماجراهایی رخ که نداده است. چه حرف‌هایی رد و و بدل نشده است. پشت همین پنجر‌ه‌ها خیلی‌ها دل‌شان برای خیلی چیزها تنگ شده است. فکرش را بکن اگر پنجره‌ها را باز کنند و داد بزنند. فقط یک لحظه فکر کن که اگر این پنجره‌ها و پرده‌ها می‌توانستند حرف بزنند، چه چیزهایی که نمی‌گفتند. چه گریه‌ها که نمی‌کردند. حالا تو بگو دیوارها خوب دیده‌اند. این شهر آدم را دق می‌دهد!؟ چرا این همه شلوغی یک‌کار آمده نشسته توی سر من؟! انگار همیشه باید گوشه‌ی دل آدم خالی بماند. پنجره را پایین دادم و «حالا رامون میدن؟»

#جوکس
#محمد_پروین
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
#داستان_ایرانی #رمان_ایرانی #رمان

ytre.ir/dym

@rowzanehnashr
📚
.
خطر! با خواندن این کتاب ممکن است احساس پیر شدگی بهتان دست دهد. جوکس کتابی تازه است با زبان تازه. زبان جوانان خیابان‌های تهران است. حال روزشان و روابطشان. زبان روایت با وجود اصطلاحات جدید( برای من نا آشنا) نرم و روان پیش می رود و شلوغی شخصیت‌هایی که مدام وارد و خارج می شوند با فضای در هم غریب این روزهای تهران هم آهنگ در آمده. رمان خوب و خواندنی است.

#جوکس
#محمد_پروین
#نسترن_هاشمی
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
#داستان_ایرانی #رمان_ایرانی #رمان

https://goo.gl/qww87f
Joks mohammad Parwin.pdf
418.4 KB
یادداشت آقای احمد هاشمی▪️ روی رمان جوکس▪️ مجله پیام ابراهیم

🔸من مالیخولیا دارم

📖نگاهی به رمان جوکس، نوشته محمد پروین

رسالت رمان کالبدشکافی فرهنگی جامعه است. این مسئولیت در فقدان جریان رسانه‌ای آزاد و رسانه‌های مسئولیت‌پذیر سنگین‌تر است. جوکس روایت‌گر ماجراهایی است که بنگاه‌های اطلاع‌رسانی
تصمیم گرفته‌اند درباره آ نها اظهارنظر نکنند و بیشتر از آن، مردم توافق کرده‌اند درباره‌شان سکوت کنند.

#جوکس
#محمد_پروین
#احمد_هاشمی
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
#تازه_های_نشر

نام کتاب: مقتل‌خوانی چاقوی جنّی برای ماه
نویسنده: محمد پروین
چاپ: اول
قطع: پالتویی
تعداد صفحه : 122
قیمت: 29500 تومان

میان شال سبزت انقلاب
میان شال سبزت جمهوری
میان شال سبزت فروردین...
و این تکرار اتفاق من است
در کلیشه‌ی روزنامه‌ و خیابان
بگو: روزنامه‌های تعطیل از فردا چه می‌دانند؟

#مقتل_خوانی_چاقوی_جنی_برای_ماه
#محمد_پروین
_ دبیر مجموعه #فاضل_ترکمن
#مجموعه_شعر
#انتشارات_روزنه

🆔 @rowzanehnashr

https://gourl.page.link/hiy7
📚 .

_ حوالی ساعت پنج عصر، خیابان توانیر _

امروز عصر کسل‌کننده‌ی جمعه است
و من از ساعت و تقویم حرف نمی‌زنم
خدای غروب‌های جمعه
خدای عصرهای آهسته
و کسالت رویایی‌هایی ناتمام در چشم‌هایم.

قرار بود بیایی
در یکی از همین روزهای آخر
از قصه‌هایی دور
با روایت‌های نیمه‌تمام
و موهایت را در متن باد باز کنی.

چرخش ساعت
افتادن دو پرده‌ی تاریک
بر سفیدی چشم‌ها
در کلاغ سفید حوالی پشت‌بام
و شکستن آینه با رفتن تو
که امروز هم نیامدی.

من قسم خوردم
به خدای غروب‌های آهسته
و نام‌های دیگر تو
با حروف تاریک
که این روز لعنتی تمام شود.

چراغ را بالاتر بگیر
انتهای امشب راه دوتا می‌شود.

_ از کتاب #مقتلخوانیچاقویجنیبرای_ماه
شعرهای #محمد_پروین
طراح جلد: #سهیل_حسینی
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
#مجموعهشعر #شعرامروز #شعر
#انتشارات_روزنه

https://bit.ly/2k8mfYM