#شاخص_دلاری #شاخص_قیمت (وزنی-ارزشی)
شاخص قیمتی (وزنی-ارزشی) تعدیل شده با دلار در حال حاضر 5 درصد بالاتر از اواخر سال 93 است. دیتای این شاخص برای سال 92 موجود نیست اما طبیعتا مقدار شاخص اواخر سال 93 فاصله زیادی با سقف سال 92 دارد، یعنی هنوز متوسط قیمت ها به سقف سال 92 نرسیده است.
شاخص قیمت به نسبت شاخص کل معیار بهتری برای مقایسه میانگین قیمتها در دو نقطه خواهد بود.
@rezayatee
شاخص قیمتی (وزنی-ارزشی) تعدیل شده با دلار در حال حاضر 5 درصد بالاتر از اواخر سال 93 است. دیتای این شاخص برای سال 92 موجود نیست اما طبیعتا مقدار شاخص اواخر سال 93 فاصله زیادی با سقف سال 92 دارد، یعنی هنوز متوسط قیمت ها به سقف سال 92 نرسیده است.
شاخص قیمت به نسبت شاخص کل معیار بهتری برای مقایسه میانگین قیمتها در دو نقطه خواهد بود.
@rezayatee
#شاخص_قیمت
شاخص قیمت متوسط وزنی قیمت ها را نشان می دهد و سودهای تقسیمی را لحاظ نمی کند.
اگر شاخص قیمت را با دلار تعدیل کنیم، بازدهی تجمعی از ابتدای سال 94 (به دیتای قبل از آن دسترسی نداریم) حدود 147 درصد محاسبه می شود. تغییر مبدا زمان نتایج را تغییر می دهد. مثلا اگر سال 92 مبنا باشد بازدهی کمتر خواهد بود.
جالب است که کل رشد شاخص تعدیل شده در چند ماه گذشته بوده است.
ایراد اصلی که به رشد وارد می شود بازدهی دلاری آن در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی منفی ... است.
این ایراد درست است مگر اینکه قبول کنیم قیمت گذاری ها در گذشته به شکل قابل توجهی اشتباه بوده است. مثلا پی به ای فولاد به جای 3.5 باید حوالی 10 می بود. حباب منفی در گذشته عموما مورد قبول است اما بحث سر میزان آن است. احتمال دوم این است که فرض کنیم دلار با سرعت بالاتری نسبت به سهام رشد می کند و قیمتها توجیه می شود.
نرخ دلار در اینجا متغیر کلیدی است که چشم انداز آن کاملا مبهم است. اگر گشایشی در عرضه ایجاد شود ممکن است نرخ تعادلی پایین تر از رقم های فعلی باشد در طرف مقابل با کمبود منابع ارزی سقف قیمت مشخص نیست.
@rezayatee
شاخص قیمت متوسط وزنی قیمت ها را نشان می دهد و سودهای تقسیمی را لحاظ نمی کند.
اگر شاخص قیمت را با دلار تعدیل کنیم، بازدهی تجمعی از ابتدای سال 94 (به دیتای قبل از آن دسترسی نداریم) حدود 147 درصد محاسبه می شود. تغییر مبدا زمان نتایج را تغییر می دهد. مثلا اگر سال 92 مبنا باشد بازدهی کمتر خواهد بود.
جالب است که کل رشد شاخص تعدیل شده در چند ماه گذشته بوده است.
ایراد اصلی که به رشد وارد می شود بازدهی دلاری آن در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی منفی ... است.
این ایراد درست است مگر اینکه قبول کنیم قیمت گذاری ها در گذشته به شکل قابل توجهی اشتباه بوده است. مثلا پی به ای فولاد به جای 3.5 باید حوالی 10 می بود. حباب منفی در گذشته عموما مورد قبول است اما بحث سر میزان آن است. احتمال دوم این است که فرض کنیم دلار با سرعت بالاتری نسبت به سهام رشد می کند و قیمتها توجیه می شود.
نرخ دلار در اینجا متغیر کلیدی است که چشم انداز آن کاملا مبهم است. اگر گشایشی در عرضه ایجاد شود ممکن است نرخ تعادلی پایین تر از رقم های فعلی باشد در طرف مقابل با کمبود منابع ارزی سقف قیمت مشخص نیست.
@rezayatee