پاراگراف‌
9.89K subscribers
798 photos
31 videos
11 files
17 links
تحلیل و ارزشگذاری سهام

مهدی رضایتی





@m_rezaayat
Download Telegram
#بازار

بررسی روند شاخص کل

شاخص کل پس از اصلاح قیمتی 8 درصدی، اصلاح زمانی هشت هفته ای را هم تجربه کرد تا بازار به قیمت های جدید عادت کرده و توان پذیرش قیمت های بالاتر را کسب کند. این وضعیت همزمان شد با رشد دلار که محرک اصلی بازار است. قیمت دلار از 11000 تومان با رشد 23 درصدی به 13600 تومان رسیده است و همچنان گارد صعودی دارد.

لایحه بودجه

لایحه بودجه هم به مجلس رفت بدون آنکه ریسکی به بازار تحمیل کرده باشد. اعداد بودجه طوری تنظیم شده اند که همه خوشحال باشند. بنظر می رسد دولت راحت ترین راه ممکن را انتخاب کرده و ترجیح داده کاستی ها را از تورم جبران کند. رشد مالیات (حداقل در بودجه) آنچنان ترسناک نیست و خبری هم از رشد نرخ حامل های انرژی نیست (هر چند در عمل گران خواهد شد). در عوض زمینه سازی برای وارد کردن بانک مرکزی به زمین بازار بدهی در حال انجام است و دولت قصد دارد از منابع بانک مرکزی جهت انتشار بدهی جدید استفاده کند. این وضعیت قطعا به معنای رشد پایه پولی و رشد تورم خواهد بود. از طرفی نرخ بهره قابل کنترل خواهد بود. تورم بدون افزایش نرخ سود بانکی بهترین سناریو برای سهام است. دولت دیگر مانند گذشته منابع ارزی ندارد و رابطه فیشر در تعیین نرخ ارز بهتر کار می کند. بنابراین اگر بودجه اجرایی شود وضعیت تورمی حفظ خواهد شد و نگهداری ریال باید آخرین گزینه سرمایه گذاری باشد.

با این تفاسیر افق سرمایه گذاری در سهام همچنان مثبت خواهد ماند. ریسک های اجتماعی همچنان پابرجا ست اما با توزیع انواع یارانه (حداقل برای مدتی) توهم پولی ایجاد می شود و جو کنترل خواهد شد.


@rezayatee
#بازار

دلار 10 درصد دیگر رشد کرد!! از شاخص 90 هزار تا 450 هزار هر بار که بازار به تعادل نزدیک شده یک جهش کوچک در نرخ دلار بازی را عوض کرده است. بلافاصله اکسل ها اپدیت شده و با یک دو دو تا چارتای معمولی به این نتیجه رسیدیم که هنوز سهام بهترین گزینه برای سرمایه گذاری است. حالا در این بین گروهی از شاخص 150 هزار واحدی لجاجت می کنند که همه اش حباب است و گروهی دیگر قیافه می گیرند که دیدید ما درست گفتیم، شما بی سواد ها... مرسی اه.

اگر روند شاخص را بررسی کنیم، محدوده 300-330 هزار واحد با دلار 11 هزار تومنی به تعادل رسید و حتی با متوقف شدن رشد دلار حال خوبی داشت.

با جهش دلار از 11 به 13 شاخص هم کف خود رو به 380-390 هزار واحد رساند.

امروز دلار از مرز 14000 تومان عبور کرده است... یعنی فعلا روند همان است.

ارزش سهام با دو عامل رشد و ریسک تعیین می شود. مدت زیادی است که بازار نسبت به ریسکها بی تفاوت شده ( یا شاید توان محاسبه ریسک را ندارد) و هر چه نرخ رشد سود تورمی بیشتر می شود قیمتهای تعادلی جدید تری پدیدار می شوند.

دلار چند؟

دولت ها تاکنون چند ابزار برای کنترل تورم (ناشی از رشد نقدینگی) داشته اند. اولی دلار نفتی و دومی نرخ دستوری حامل های انرژی. می توان سرمایه اجتماعی را هم به این عوامل اضافه کرد. یعنی اگر این ابزار ها نبودند هر سال دلار ( که خود یک کالا است) به اندازه نقدینگی رشد می کرد.

فعلا از ابزار اول یعنی دلارهای نفتی خبری نیست. دلارهای نفتی با گشایش های سیاسی باز می گردد که چشم اندازی نداریم. ابزار دوم هم با کسری بودجه دولت به خطر افتاده و بعید است روال گذشته تداوم داشته باشد. سرمایه اجتماعی هم که نیاز به توضیح ندارد.

اما نقدینگی چه مقدار رشد خواهد کرد؟ اگر دولت پایه پولی را تغییر ندهد، رشد سالانه 20 درصد ( متناسب با نرخ سود) طبیعی است. اما اگر متغیرهایی مانند کسری بودجه، انتشار اوراق دولتی و عملیات بازار باز را اضافه کنیم رشد به مراتب بیشتر خواهد بود.

یعنی کارخانه تولید نقدینگی وتورم با تمام قدرت کار میکنند و خبری از ابزارهای سرکوب نیست.

خلاصه اینکه تورم ادامه دارد، بازی سودهای تورمی در جریان است و اگر کسی پیش بینی کرد شاخص به شونصد میلیون!! واحد می رسد باید قبل تمسخر به سناریوی ونزوئلایی شدن و مرحوم هوگو چاوز هم فکر کنیم.

ریسک ها کجا می روند؟

سوال مهمی که جواب درستی برایش نداریم این است که ریسک ها به کجا می روند؟ پارادوکس مهمتر اینکه بزرگترین ریسک ناپدید شدن ریسک است!! در منطق ریاضی یک پارادوکسی داریم به نام پارادوکس سلمانی. براساس این پارادوکس شخص آرایشگر ادعا می کند سر کسی را می تراشد که نتواند سر خود را بتراشد. حال سوال این است که سر خود را خواهد تراشید یا نه. اکنون با ریسک هایی روبرو هستیم که نبودشان اصل ریسک است.

چند وقت پیش مطلبی می خواندم که نویسنده معتقد بود « اگر فلان ریسک اضافه شد فلان قدر روی دلار بگذار و اکسل را اپدیت کن». البته این روال کار ما تا به امروز بوده است اما مساله نگران کننده این که ممکن است این ریسک ها جایی یقه را بگیرند.

کاهش مداوم قدرت خرید مردم، کاهش تقاضا، کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری، کاهش درآمدهای نفتی و ... روندهایی نیستند که تا ابد ادامه داشته باشند. سناریوی تعادلی (شاید تخیلی) بازار این است که سطحی متعارف!! از ریسک ها باقی بماند اما کامل از بین نرود. یعنی اگر ما برگردیم به صادرات 2.5 میلیون بشکه ای، قطعا دلار هم این ارقام نخواهد بود. ریسک خیلی زیاد هم عواقب نامعلومی دارد.

از حباب چه خبر

مادامی که 70 درصد بازار (به لحاظ ارزش) را حداکثر 10-15 درصد پایینتر خریدار باشیم گذاشتن اسم حباب روی آن چندان معقول نیست. با متغیرهای فعلی (خصوصا دلار 14 تومنی) اکثر گروه های بزرگ بازار (فولاد، سنگ آهن، پتروشیمی و...) قطعا گران نیستند. البته که هر زمان احتمال تغییر شرایط وجود دارد.

این روزها خیلی سخت است در مورد ریسک و گران بودن سهم ها صحبت کنیم اما انصافا خیلی از سهم ها را مرحوم هوگو چاوز و تورم کذایی اش هم نمی توانند از جرگه سهمهای حبابی خارج کنند. هر چند فعلا دور دور این سهم هاست...

@rezayatee
#بازار

رشد پرشتاب بازار طی چند ماه اخیر زمینه را برای اصلاح شاخص فراهم کرده و با توجه به ابهامات پیش رو ، نقد کردن بخشی از پرتفو رفتاری غیر منطقی نیست. مهمتر این است که بدانیم در مرحله اصلاح هستیم یا ریزش؟ عواملی نظیر قیمت نفت، کرونا، دعوای مدیران رده بالا ، تسویه اعتباری ها و ... مهم و تاثیرگذار هستند اما بنظر می رسد همچنان حرف آخر را روند قیمت دلار خواهد زد. تا زمانی که دلار تثبیت نشده باشد نمی توانیم با اطمینان از ریزش حرف بزنیم چرا که دلار( تورم) توان غلبه بر اکثر متغیرهای بیرونی را دارد.

روندهای نزولی بلند مدت نتیجه توالی اخبار منفی هستند اما به هر حال فعلا شواهدی مبنی بر اینکه قیمت دلار قرار است نزولی شود نداریم.

@Rezayatee
#بازار

ارزش روزانه معاملات به بیش از 10 هزار میلیارد تومان رسیده یعنی اگر دارایی حقیقی های قدیمی بازار که پرتفوی فعالی دارند:

2500 میلیارد تومان باشه فقط طی 60 دقیقه میتونن از بازار خارج بشن،

اگر 5000 میلیارد تومان باشه طی 120 دقیقه میتونن از بازار خارج بشن

اگر 10000 میلیارد تومن باشه فقط 4 ساعت زمان نیاز دارن

یعنی خروج دسته جمعی قدیمی ها نهایت یک روز بازار رو منفی میکنه. فرمان بازار به دست تازه وارد هاست. متغیر اصلی همین جریان پول هست تا زمانیکه ورود پول به این شدت دیده میشه بازار هم میره بالاتر .
#بازار

با توجه به کاهش قیمت های جهانی، پیش بینی می شود سود خالص بازار از 22 میلیارد دلار در سال 98 به حدود 18 میلیارد دلار کاهش پیدا کند. این افت سود ممکن است در سال 1400 جبران شود.

نسبت P بر E بازار با مفروضات بالا 13.6 واحد محاسبه می شود که با دلار 20 هزار تومانی به 10 واحد کاهش پیدا می کند.

متوسط تاریخی این نسبت حدود 6-8 واحد بوده است. اینکه با ورود نقدینگی به بازار و حذف درآمدهای نفتی، نسبت P بر E بیش از 10 واحدی توجیه بنیادی دارد یا خیر جای بحث دارد. هر چند در نهایت زمان این مساله را مشخص می کند اما بحث در مورد آن ضروری است.

@rezayatee
#بازار

معاملات دیروز نبرد تمام عیار بین قدیمی ها ی در سود و سیل پول های تازه وارد بود که با عرضه حقوقی ها کفه به نفع عرضه سنگینی کرد. به هر حال اولویت اصلی افرادی که در رشد بازار بوده و بازدهی خارق العاده کسب کرده اند حفظ سود است و کسب سود بیشتر در اولویت دوم قرار دارد. طبیعتا ماجرا برای تازه وارد ها تفاوت دارد و هر دو رویکرد رفتارهای طبیعی هستند.

اما یک جنبه مثبت معاملات دیروز این بود که نگرانی از قفل شدن سهم ها در صف فروش را کاهش داد و این نظریه که اگر بازار منفی شود فروش سهم غیر ممکن است را تا حدی زیادی منتفی کرد. ارزش معاملات 20 هزار میلیارد تومان بود که برای خروج هر فردی کافی است. رفع این نگرانی می تواند فروشنده های دیروز را مجدد به بازار برگرداند.

از آنجاییکه سیاست حاکمیت رشد بازار است، انتظار نداریم فروش حقوقی ها چندان تداوم داشته باشد و اگر شوک جدیدی وارد نشود، احتمال برتری خریداران در هفته های آینده کم نیست. جریان پول را دنبال میکنیم، هر سمتی برود اطاعت امر خواهیم کرد.

@rezayatee
پاراگراف‌
#بازار دلار 10 درصد دیگر رشد کرد!! از شاخص 90 هزار تا 450 هزار هر بار که بازار به تعادل نزدیک شده یک جهش کوچک در نرخ دلار بازی را عوض کرده است. بلافاصله اکسل ها اپدیت شده و با یک دو دو تا چارتای معمولی به این نتیجه رسیدیم که هنوز سهام بهترین گزینه برای…
#بازار

همان بازی سودهای تورمی ادامه دارد که عامل کاهش نرخ سود هم به آن اضافه شده است. بورسی ها این روزها بالاتر از تورم میگیرند و قدرت خریدشان بیشتر می شود اما ظاهرا هیچکس خوشحال نیست. فقیر و غنی ندارد همه نگرانند. دلار چند می شود و دهک های پایین چه میکنند...

کاهش نرخ سود بانکی به تورم دامن میزند اما اینکه همه چیز را به کاهش نرخ نسبت دهیم درست نیست. مشکل اصلی در عرضه و تقاضای دلار است. عرضه و تقاضا با هم نمی خواند و اگر نرخ سود هم کاهش پیدا کند تاثیر زیادی بر دلار ندارد. وقتی دلار به دارو و روغن خوراکی نمی رسد یعنی دلار نداریم. روی کاغذ تقاضا فاصله زیادی با عرضه ندارد اما همان دلار ها هم به سختی به کشور برمیگردند و بعضا بلوکه می شوند. با اینهمه محدودیتی که برای خرید و فروش و انتقال دلار وجود دارد بعید است که تقاضای سفته بازی و سرمایه گذاری محرک اصلی دلار باشد و بخواهیم با رشد نرخ سود درمانش کنیم. برای مدیریت شدن وضعیت به ارز نیاز داریم و کلید آن در دستان همتی نیست.

@rezayatee
#بازار

همزمانی چندین عامل در چند هفته دست به دست هم دادند تا شرایط موجود پدید بیاید. عوامل بنیادی عبارت بودند از تثبیت نرخ ارز و روشن تر شدن چشم انداز حداقل برای چند ماه آینده و تا زمانیکه تکلیف ترامپ مشخص شود. عامل دوم رشد آرام نرخ بهره بود که در حقیقت این دو عامل گپ تورم مورد انتظار و نرخ بدون ریسک را به شدت کاهش دادند.

سایر عوامل عمدتا مربوط به جریان ورود و خروج پول می شود. سرعت ورود پول تا حدی کاهش یافته بود اما شدت خروج رو به افزایش گذاشت. آزاد سازی سهام عدالت، کاهش سقف اعتبار، کاهش سقف صندوق ها به 5 درصد سهام، عرضه های اولیه و فروش ها در نمادهای دولتی مانند نمادهای خودرویی، پالایشی، شستا و ... همه گی خروج پولهایی را رقم زدند که تا حدی زیادی تعادل بازار را برهم ریخت. می شود خبر عرضه سلف پر ابهام نفتی رو هم به نگرانی های بازار اضافه کرد.

در هر صورت اندازه بازار بزرگ شده و حمایت با تزریق پول بسیار دشوار است. بهتر است سیاستگذار به فکر استفاده از ابزارهای دیگر باشد. اگر انتظارات تورمی کنترل شده باشد کاهش نرخ سود مشکلی پیش نمی آورد و در این برهه بسیار مفید است. بالاخره اگر قرار است تامین مالی از بازار انجام شود باید جریان ورود پول از بانک به بازار سرمایه تداوم داشته باشد. افزایش تدریجی سقف اعتباری و سقف صندوق ها که فلسفه کاهش آن نیز ایجاد ابزار برای بازار منفی بود می تواند کمک کننده باشد. کاهش سرعت عرضه های اولیه، مدیریت فروش سهام عدالت، مدیریت عرضه ها توسط دولت همگی ابزاری هستند که دولت می تواند استفاده کند تا بازار به تعادل برسد.

سناریوی خوب برای بازار به تعادل رسیدن در محدوده های فعلی است و احتمالا هر گونه برگشت پرشتاب با عرضه زیاد مواجه خواهد شد. در این بین نمادهایی هستند که با بیش واکنشی افت شدیدی را تجربه کرده و در یک بازار متعادل می توانند رشد قیمتی داشته باشند. می شود امیدوار بود که در روزهای آینده از فشار فروش کاسته شده و نمادها به تدریج مسیر خود رو جدا کنند.

@rezayatee
#بازار

دلار:

نرخ دلار دیروز دوباره به 24000 تومن رسید تا یک اشتباه دیگه در رزومه کاری اکثر تحلیلگرها ثبت شود. انتظار این بود که دلار تا قبل از انتخابات آمریکا آرام بگیره اما فعلا خبری از آرامش نیست. گروهی دلیل رشد را احتمال تحریم مجدد ایران و فشار بیشتر آمریکا ذکر می کنند. گروه دیگری هم بورس را مقصر می دانند و خروج پول توسط بورسی ها را علت رشد. بعید است رقم زیادی از بورس خارج شده باشد اما به هر حال ساختار عرضه و تقاضا شکننده است و هر عاملی می تواند محرک باشد. از دیدگاه بورسی، رشد نرخ در شرایط کنونی یعنی تداوم انتظارات تورمی در اقتصاد. نرخ نیمایی هم به سطوح بالاتر از 20 هزار تومن رسیده است.

کامودیتی:

به لطف ضعیفتر شدن دلار ، کامودیتی ها حال و روز خوبی دارند. این رشد هم تا یکی دو ماه قبل دور از انتظار بود و عموم تحلیلگرها بواسطه بحران کرونا صحبت از یک سال فاجعه امیز می کردند. رشد نرخ در محصولات فلزی و پتروشیمی قابل توجه است و اگر جنگ تجاری چین و امریکا تشدید نشود چشم انداز همچنان مثبت است.

نرخ سود:

اتفاق مبارکی که در خصوص نرخ سود بانکی افتاده افزایش حساسیت سیاستگذار و توجه به میزان اثرگذاری آن روی دیگر بازارها است. بطوریکه همتی افزایش نرخ سود بانکی به 22 درصد را تکذیب می کند و خوشبختانه پیشنهادهای رشد نرخ تا بالای 30 درصد فعلا خریدار ندارد. در حال حاضر متوسط نرخ اسناد خزانه بین 18-19 درصد است و روند صعودی متوقف شده است.

اوراق سلف نفتی:

فروش 200 هزار میلیارد تومن سلف نفتی می تواند همه بازارها را تحت تاثیر قرار دهد. اگر این اوراق به اندازه کافی جذاب باشد می تواند نقدینگی را به سمت خود جذب کند و در سناریوهایی نرخ سود بدون ریسک در اقتصاد را افزایش دهد که به ضرر بازار است. باید منتظر جزئیات بیشتر بمانیم.


روند بازار:

ترکیب سه عامل چشم انداز صعودی دلار، نرخ سود کمتر از 20 درصدی و چشم اندازه مثبت کامودیتی ها کاملا به نفع بازار است. چرا که اکثر نمادهای پتروشیمی، فلزی، معدنی ، دارویی، سیمانی و... با دلار 20 هزار تومنی P بر E فوروارد نزدیک به 10 واحدی دارند. بازار زمانی جذابیت خود را از دست می دهد که دست کم رشد دلار متوقف شود و نرخ بهره واقعی (اختلاف نرخ تورم و نرخ سود) مثبت شود. امروز (11 شهریور 99) اما بازار با فشار فروش روبرو است و بنظر می رسد شیوه حمایت از بازار در ایجاد این جو بی تاثیر نباشد. فعلا به لحاظ بنیادی قیمتها در اکثر صنایع قابل دفاع است و با متغیرهای بالا می شود به متعادل شدن بازار امیدوار بود.

@rezayatee
#بازار

به غیر از خبر خوش رئیس جمهور، یکسان سازی نرخ نیما و آزاد می تواند خبر تاثیرگذار بر روند معاملات باشد که البته فعلا بازار در خصوص آن تردید دارد. میزان تاثیر گذاری این رخداد (به شرط تحقق) قابل توجه خواهد بود بطوریکه نرخ های صادراتی در 6 ماهه دوم می تواند تا 22 درصد بالاتر از نرخ های فعلی و 50 درصد بالاتر از میانگین 6 ماهه اول باشد. البته این رخداد بیشترین اثر را بر صنعت پتروشیمی دارد و باید ببینیم بطور مثال نرخ دلار مبنا برای صنعت پالایش چه خواهد بود. فولاد ساز ها هم اکنون کمی بالاتر از نیما می فروشند.

نرخ های صادراتی در گزارش های ماهانه منتشر می شود که از بخت بد همزمان خواهد بود با اوج هیجان انتخابات آمریکا. باید ببینیم بورس کالا واکنشی به این خبر دارد یا خیر!

جالب است که دیگر بازارها واکنشی به احتمال برنده شدن بایدن ندارند و تنها بورسی ها هستند که دست به عصا حرکت می کنند. دلار حوالی 27 هزار تومان است و قیمت خودرو و ملک ساعتی تغییر می کند.

بحث دیگر تحریم های جدید است که دوباره مساله کاهش مقدار فروش را مطرح کرده است. این اتفاق البته درآمد ریالی را تحت تاثیر قرار نمی دهد و احتمالا کاهش مقدار فروش با رشد نرخ ارز جبران خواهد شد.

@rezayatee
#بازار

نسبت p به E تی تی ام بازار به حدود 23 واحد رسیده است. در چهار فصل منتهی به بهار نرخ دلار بطور متوسط حدود 13هزار تومن بوده است.

با دلار 26 هزار تومنی می توان انتظار داشت در 4 فصل آتی سودها تقریبا دو برابر شده و P به E فوروارد بازار به نزدیکی 11-12 واحد برسد.

چند تعدیل هم می توان برای این نسبت در نظر گرفت:

1: سود هلدینگ ها عموما با یک سال تاخیر محاسبه می شود که در شرایط رشد پرشتاب اثر فزاینده روی نسبت محاسبه شده دارد.


2. پی به ای معمولا با حذف داده های پرت محاسبه می شود. مثلا تک نمادهایی مانند حکشتی، رمپنا یا نمادهای نیروگاهی میانگین را تحت تاثیر قرار می دهند.

در مجموع بنظر می رسد اگر دلار در محدوده فعلی دوام داشته باشد دستکم بخش بزرگی از بازار نزدیک نسبتهای تاریخی قرار دارد.
@rezayatee
#بازار

به قول داستايوفسكي «انسان عبارتست از موجودي كه به همه چيز عادت مي كند». حتي به روزي 1000 تومن بالاتر و دلار 31 هزار تومني. اعتقاد داشتيم و داريم كه رفتار دلار با تحليل ساده عرضه و تقاضا تفسير مي شود و ارتباطي به سلاطين بازار، بورس، نرخ سود بانكي و نظريات غامض و دشوار اقتصادي ندارد. هر چند ممكن است برخي عوامل سرعت را كم و زياد كرده باشند. نظر اين بود كه راهكار اقتصادي نداريم اكنون نگرانيم كه فرصت راهكار سياسي هم از دست رفته باشد.

از دشواري تصميم و تحليل همين اندازه كه نميدانم بايدن خوابالو رئيس مي شود يا ترامپ ديوانه. اگر هم بدانيم، نمي دانيم بايدن بد است يا بدتر! هر چند اميد داريم دموكرات هاي مارموز به نسبت اين روانپريش رفتار محترمانه تري داشته باشند. البته اگر فقط كمي ثبات در جزيره باقي بود مذاكره با ترامپ را ترجيح ميدادم به مذاكره با اين جماعت رياكار. ناگفته نماند، چه جاي شكوه گلايه كه ما خود اين سبك زندگي را انتخاب كرده ايم.

همتي از دلار 10 هزار تومني جمله «قيمت دلار اين نيست» را تكرار مي كند اما اكنون خيلي هم بيراه نيست. دستكم دلخوشي ما اين است كه اگر روزگاري دو ميليون بشكه نفت زبان بسته را بفروشيم، دلار براي اولين بار در طول تاريخ يك سقوط با ثبات و فرخنده را تجربه مي كند.

بازارهاي موازي

بازار كالايي پريشان است و قيمت برخي اقلام هم با دلار بالا رفته هم با محرك كميابي. في المثل اگر روزگاري پاي دلارهاي نفتي به مملكت بازشود خيلي از اين طياره ها را به ثمن بخس هم نميخرند. سكه با دلار مي رود و ملك كمي عقب نشسته اما نه آنچنان كه بورس عقب نشست.

بورس

ابر چالش بورس انتخابات است و ابر چالش سهامداران تصميم به خريد يا فروش در اين دو هفته نامبارك. ظاهرا استراتژي كم ريسك نداريم و همه استراتژي ها ريسك خاص خود را دارند. هر چند با اين بي ثباتي ها شايد خوشبيني زياد به بعد از انتخابات هم منطقي نباشد.

روي كاغذ انتظار اين است كه بعد از انتخابات با مشخص شدن جهتگيري دلار معاملات بهتر و پرحجم تر باشد. يك نظر سنجي در كانال داشتيم كه نشان ميداد 30-40 درصد سبد فعالان بازار نقد است و احتمالا پس از انتخابات وارد معركه مي شود.

سهم دلاري يا ريالي

در ريزش اخير صنايع كوچك و داخلي نقره داغ شدند اما دلاري ها اكثرا سربلند بيرون آمدند. هر چند نخاله هم زياد داشتيم. نرخ فروش داخلي ها با دلار كمتر از 18000 تومن انجام شده و هر چه جلوتر مي رويم پتانسيل روئيت سودهاي تورمي بيشتر مي شود. در مطالب قبلي در مورد نرخ دلاري صنايع داخلي صحبت كرديم. يك گپ جدي بين صنايع داخلي وصادراتي ايجاد شده بود كه در اين روزها داخلي ها بهتر معامله مي شوند.

سود دلاري ها اما ثانيه اي با دلار آپديت مي شود. نرخ تسعير در 6 ماهه با دلار 21 هزار تومن محاسبه مي شود و در گزارش هاي 6 ماهه جشنواره سود تسعير خواهيم داشت. در پتروشيمي ها فرواوان تر. حيف گزارشهاي خوبي كه لگد مال انتخابات امريكاي جنايتكار خواهد شد. در ماهانه شهريور هم گزارش خوب كم نداشتيم كه واكنش بازار عموما بي تفاوتي بود.

در مجموع مي شود ادعا كرد با دلار بالاتر از 25000 تومن سهام مي تواند گزينه اول سرمايه گذاري باشد و بايد اميدوار باشيم كه ريسك ها از حد نگذرند و مسئولين بجاي استفاده از سلاح بي تفاوتي به فكر راهكار باشند. اگر هم انشالله دلار ريزش بيشتري داشته باشد اين اميد هست كه سهام كمتر اصلاح كند و حداقل قدرت خريد حفظ شود.

@rezayatee
#بازار

اجماع کارشناسان در خصوص به قیمت بودن بازار در محدوده شاخص 1.5 میلیونی بیش از هر زمان دیگر بود و حتی فعالان بدبین بازار با رشد قیمت نفت و فولاد و پتروشیمی... خوشبین تر شده بودند. این میزان از واگرایی بین متغیرهای فاندامنتال و قیمت سهام کم سابقه است.

اگر روند ریزش قیمتها ادامه دار باشد اما خبری تاثیر گذار منتشر نشود بسیار عجیب خواهد بود. به عبارتی اگر اطلاعات جدیدی در حوزه کلان منتشر نشود انتظار می رود بازار به تعادل خود برگشته و فشار فروش برداشته شود.

هر چند اینکه خبری اینچنین تاثیر گذار در راه باشد و احدی از اهالی پرسابقه خبر نداشته باشد خودش عجیب تر است.
@rezayatee
#بازار

حال بازار حال مریضی ست که خون زیادی از دست داده و بدحال افتاده در بستر بیماری. البته این مریض جان سخت است و نخواهد مرد. دو مسیر پیش رو داریم: یکی رها کردن آن تا زمانی که بطور طبیعی ریکاوری کند یا اینکه چند واحد خون از جایی تهیه کنیم و به این بیمار تزریق کنیم. اینکه دامنه را نامتقارن کنیم، فروش را ابطال کنیم و بسیاری از درمان های دیگر حکم مسکن هایی دارد که بعضا عوارض برخی از آنها بیشتر فوائد آن است.

سوال اصلی این است که کدام مسیر را انتخاب کنیم؟

راه حل برای ما که فعال بازاریم مشخص است، زنده ماندن و صبر تا زمانیکه خود به خود بازار احیا شود. این زمان ممکن است یک روز باشد یا چندین ماه و سال.

راه حل دوم مسیر را کوتاهتر می کند اما خرج دارد، هم مادی هم معنوی. معنوی از این جهت که فعالان بازار ذینفع مسیر دوم هستند. بنابراین پیشنهاد این مسیر منطقه ممنوعه است و هر پیشنهاد دهنده ای براحتی متهم می شود به انواع رذیلتهای اخلاقی ، اخلال در نظام اقتصادی و پنهان شدن پست سر مردم. بنابراین کنار نشستن و صبر کردن و طی کردن مسیر طبیعی بازار را انتخاب می کنیم. (بماند که برخی از ریزش بیشتر کیف هم میکنند).

اما پاسخ لزوما برای مردمی که پس انداز و سرمایه در گردش و امال و آرزوها را وارد بازار کردند تا از تورم در امان بمانند لزوما یکی نیست. اکنون دولت، حاکمیت، بانک مرکزی و فعالان قدیمی بازار خود را کنار کشیده اند و این بندگان خدا در این همه گرفتاری و مریضی دست به اعتراض در خیابان ها می زنند. شما به فعال بازار، حقوقی، دولت و بانک مرکزی می توانی بگویی صبر کن یک تورم بخورد درست می شود اما به این جماعت که دستکم نیمی از سرمایه اش از دست رفته چه می شود گفت.

هزینه و فایده تزریق پول:

می شود حدس زد که با تزریق 20-30 همت بازار از این حالت افتاده در بستر نجات پیدا خواهد کرد و احتمالا سر پا می شود و راه می رود. اما برای دویدن خیلی زود است. این میزان نقدینگی معادل 5 درصد پایه پولی است و در بدترین حالت 5 درصد تورم در پی دارد. اگر خوشبینی به برجام باشد که این تورم شاید به 2-3 درصد هم نرسد. حتی اگر قبل شروع مجدد انتظارات تورمی سهام فروخته شود می تواند تورم زایی ان صفر شود. (اگر بورس نبود قطعا بیشتر از این ارقام تورم میداشتیم). در مقابل بازار احیا می شود، کمی زیان ها کمتر می شود و بخشی از ته مانده سرمایه اجتماعی و اعتماد به دولت و حاکمیت ترمیم می شود. حالا اینجا عقلای قوم باید چرتکه بیندازند و ببینند به هزینه اش می ارزد یا نه.

در باب منابع:

قانون یک درصد منابع ریالی صندوق توسعه را جهت کمک به بازار در بحران ها اختصاص داده است اما سیاستگذار با مصلحت اندیشی آنرا اجرا نمی کند. به هر حال شاید چند دهه طول کشید تا قانونگذار به اهمیت بازار پی ببرد (قبلا ها معتقد بود قماره خانه است) و بگوید کمک به آن به اندازه 1 درصد صندوق و تورم زایی آن ارزش دارد . اما خودمان هنوز قبول نداریم.

کسری بودجه با فروش حباب: اینکه دولت حداقل 10-15 همت حباب به مردمی فروخته که دعوتشان کرده کاملا محرز شده است. یعنی انتقال پول از جیب 2 میلون سهامدار تازه وارد به جیب 80 میلیون نفر. اینکه همین مبلغ از جیب 80 میلیون به 2 میلیون نفر برگردد نامش تورم زایی نیست. چون دولت نمی توان با فروش حباب تامین کسری بودجه کند و مردم هم با بنگاهی سر کوچه معامله نکرده اند. هیچ سیاست اقتصادی هم در اینده بدون اعتماد مردم قابل اجرا نیست. اما همه همکاران ما که مو را ازماست میکشند تا مبادا ریالی وارد شود این مساله را پیگیری نکردند. (مساله مالیات هم به همین میزان درست است).

دورانی که موسسات غیر مجاز وارد بحران شدند که دولت هم در آن نقشی نداشت بانک مرکزی حدود 15 درصد (عدد دقیق نداریم) پایه پولی را تزریق کرد و کسی هم صدایش در نیامد (همزمان با استارت جهش ارزی). اینجا یک سوم این رقم نیاز است اما مقاومت دهها برابر. البته قیاس موسسات با بورس بسیار ارزنده خودش ظلم است.

پ.ن: نویسنده به مسئولیت مردم در سرمایه گذاری واقف است و هشدارها جهت احتیاط (نه شناسایی حباب) هم داده شد. اما صدای دولت و حاکمیت همراه شد با یک دروغ شیرین و تطمیع مردمی که به دنبال سرپناهی برای پس انداز خود بودند. در خصوص اینکه آیا تزریق پول در شرایط فعلی خرید حباب است یا خیر هم می شود حرف زد اما بحث به درازا می کشد.

اردیبهشت 1400

@rezayatee
قرن جدید برای بازار سهام چگونه آغاز می شود؟

سهام در 1400 کتک کسری بودجه، ریسک های برجام، جهش هزینه انرژی و البته رشد سال 99 را تا حدی زیادی خورد و ریسک زیادی را به امسال منتقل نکرد. هر چند عملکرد خوب سهام شاخص ساز افت قیمتی سهام کوچکتر را لاپوشانی کرد.

روی کاغذ بازار سهام در سال جدید می تواند فرصت های بهتری برای سرمایه گذاری خلق کند. به این دلیل روی کاغذ که اتفاقات عجیب و غریب در چند وقت اخیر کم ندیده ایم. به هر حال در سال گذشته دیدیم که کسری بودجه دولت و ریسک های برجامی تا چه اندازه برای بازار خطرناک هستند. امسال می شود با امید به توافق و نفت 100 دلاری فضای آرامتر و قابل پیش بینی تری را متصور بود ( البته همینکه به شرایط جنگی روسیه، موشک به اربیل، رعد و برق کرمانشا، انفجار آرامکو و .... بگوییم «آرامش» خودش نمایانگر عمق فاجعه است)

چینش پرتفو در سال جدید؟

تا پیش از رشد اخیر کامودیتی ها انتظار این بود که وزن بیشتر به سهام جامانده و عموما کوچکتر بازار اختصاص پیدا کند. اما رشد کومو کاندیداهای سرمایه گذاری را افزایش داده است.

اینکه پیش بینی کنیم پتانسیل اتفاقات خوب در سال جدید در چه صنایعی بیشتر است بخش آسان ماجراست، کار سخت مقدار و زمان تخصیص به هر صنعت است که اصلا ساده نیست و تا حدی شانس هم در آن دخیل خواهد بود.

به هر حال پاسخ به این پرسش ها که روی رشد نفت، فولاد، روی و اوره شرط ببیندیم؟ بازیهای صنایع بیگانه با سود خودرو و بانک را دنبال کنیم؟ وزن بیشتر به حذف ارز 4200 بدهیم؟ روی افزایش نرخ برق و یوتیلتی حساب باز کنیم؟ دلخوش به طرح مسکن دولت و رشد تقاضای سیمان و کاشی باشیم؟ یا افزایش نرخ قندو شکر و بیسکوئیت... را دنبال کنیم؟ کار آسانی نیست.

استراتژی تشکیل سبد بسیار متنوع راضی کننده خواهد بود؟ معمولا طمع اجازه نمی دهد و تلاش برای گرفتن همه بازدهی ها در دستور کار خواهد بود. این استراتژی ریسک از این شاخه به آن شاخه پریدن و جاماندن را دارد. البته اگر ترکیب تحلیل، تصمیم گیری بموقع با چاشنی شانس همراه باشد ممکن است بازدهی خوبی در سالی که شاید بازدهی شاخص آنچنان خاص نباشد کسب کنیم.

در مطالب بعدی تلاش می کنم بخش آسانتر کار یعنی پتانسیل های خلق بازدهی صنایع مختلف و البته ریسک های آنها را با رعایت اختصار تشریح کنم.

#بازار

@rezayatee
پاراگراف‌
کاهش ارزی دلار بازار افت سهام همزمان با رشد دلار در چند هفته اخیر موجب شده تا ارزش دلاری بازار به 217 میلیارد دلار تنزل پیدا کند. #ارزش_دلاری_بازار @rezayatee
جاماندگی بازار؟

با توجه به رشد دلار و عقبگرد سهام چند استدلال برای وضع موجود را بررسی کنیم:

◾️گزاره اول: بازار تورم را پیشخور کرده بود و جامانده به حساب نمی آید

این گزاره البته قابل رد کردن است. چرا که اگر یک فایل اکسل تهیه کنیم و بجای دلار 26 هزار تومنی دلار 32 هزار تومنی قرار بدهیم، با همان P بر E نرمال قیمت سهام باید 20 تا 40 درصد رشد کند.

◾️گزاره دوم: افزایش ریسک (نرخ تنزیل) اثر سود تورمی را خنثی کرده است

اگر مثلا ابزاری مانند اوراق ارزی دولتی در اختیار میداشتیم، می توانستیم محاسبه حدودی از میزان افزایش ریسک سیستماتیک در اقتصاد داشته باشیم. اما اکنون این ادعا کاملا شهودی است و چندان قابل تائید یا رد کردن بصورت عددی نیست. فقط این پرسش مطرح می شود که اگر ریسک‌ها پایدار باشد مثلا نرخ ارز بین 35 تا 40 هزار تومن قرار میگیرد. آیا اثر این نرخ ها نیز خنثی شده است؟

◾️گزاره سوم: نرخ نیمایی مانع اصلی است

این یک گزاره محتمل است. یعنی احتمال اینکه نرخ نیما در نقش سرعت گیر ظاهر شده باشد زیاد است. این در شرایطی است که دولت برای صنایع مستقل از نیما هم فشاربرای کنترل دستوری نرخ ها را حفظ کرده است. اگر نیما مانع باشد باید دید چه زمانی این نرخ تعدیل می شود.

◾️گزاره چهارم: سهام معمولا یک گام عقب‌تر از دلار بوده و این اتفاق تکرار می شود

بطور تاریخی این استدلال درستی است و بجز سال 99 که شرایط خاصی داشت، سهام با یک لگ زمانی نسبت به دلار واکنش نشان می داد. البته به دلیل همان عوامل ریسک ممکن است تاریخ تکرار نشود.

#بازار

@rezayatee
ریسک یا خطای قیمتگذاری؟

برآورد سود و تخمین ریسک دو ابزار کلیدی برای سرمایه گذاری در سهام هستند و از اونجاییکه ریسک بیشتر شهودی بوده و عددی کردن آن دشوارتره، بخش بزرگی از سرمایه گذاری در بازار سهام از مسیر برآورد سود انجام میشه. اونچه که دستکم در یکسال گذشته دیدیم حتی در مواردی که تخمین سود بسیار دقیق انجام شد نتیجه نا امید کننده بود. مثل گزارش های خوبی که در فصل تابستان داشتیم و آنچه میخواستیم نشد.

به اینجا که برسیم به ناچار در یکی از این دو دسته قرار میگیریم. دسته اول که معتقدند که ریسک زیاد شده و بازار درست عمل می کنه و دسته دوم که ادعا می کنند بازار در قیمتگذاری و تخمین ریسک ها دچار اشتباه شده، چرا که قیمت برخی نمادهای صرفا در سناریوی جنگ و فروپاشی قابل توجیه خواهد بود. (دستکاری دولتها در بازار رو هم میشه در همین چهارچوب تعریف کرد، اگر کسی معتقده بازار بواسطه خواست دولت به این روز افتاده یعنی به نوعی به خطای قیمتگذاری اعتقاد داره).


بازار دچار اشتباه شده؟ به عقبتر برگردیم، آیا بازار در سال 99 دچار اشتباه شد؟ بعد از محقق شدن می شود گفت بله اما قبل از رخ دادن ممکن بود مثلا با جابجایی چند صندوق رای در یکی از ایالت های بلاد کفر، قیمت دلار به 50 هزار تومن برسد و بازار خیلی هم به قیمت باشد! الان هم استدلال کسی که می گوید به فروپاشی اقتصادی میرسیم ممکن است محقق شود (اینکه سناریوی دلار 50 هزار تومنی محقق نشد دلیل نمی شود این هم محقق نشود، حداقل با فرمون فعلی خیلی بعید نیست). در این نقطه ما می تونیم پیشگویی کنیم که نه اینها همه ش حرفه، ریسک ها مقطعی اند و ... بعدا اگر درست از آب درآمد ژست وارن بافتی بگیریم به فروشنده ها بد و بیراه بگیم (یا برعکس).


چکیده: مثل همیشه با احتمالات طرفیم نه قطعیت! من در پاسخ به اینکه چکار کنیم میگم اگر معتقدید در نهایت شرکتی و ساختاری پابرجا میمونه (حالا در هر ساختار حکومتی!) (اصل تداوم فعالیت در سطح کلان) سهم با فاصله بهترین گزینه است اما اگر وزن زیادی به سناریوهای ناگوار میدیم طبعا باید دنبال دلار و طلا باشیم (گول بهره 25 درصدی رو هم نخوریم).

پ.ن: از نظر فاندامنتال به افزایش نرخ بهره و اثرات منفی اون آگاهم اما فکر میکنم با توجه به نرخ فعلی دلار، انتظار رشد اون و سطح فعلی پی به ای، این عامل نمیتونه توجیه کننده باشه. ضمن اینکه در سبد سرمایه گذاری خودمون سناریوی تداوم فعالیت رو انتخاب کردیم و خیلی امیدواریم در نهایت اونچه که خیر و صلاح مردم هست رخ بده🖤

#بازار

آبان 1401

@rezayatee
Forwarded from تحلیل کاربردی " هلالات " (valid helalat)
#بازار #سازمان

مشکلات بازار در بعد کلان چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. جریان انتقال اطلاعات آنقدر سرعت گرفته که همه می دانند ولی بد نیست بگوییم که موضوع نرخ بهره، موضوع بودجه ریزی های ضد تولید، بحث چند نرخی بودن ارز و مسائلی ازین جهت طی این هفته‌ها یا مرتفع شده و یا مسئولین قول داده‌اند که برطرف شود.

اهالی بازار و مردم، عشقی را نمی خواستند و این همه ماجراست و کسی را که مردم نخواهند، دوام نمی آورد. من بسیار اصرار داشته و دارم که تصویر منفی از بازار به بیرون مخابره نشود.

در واقع کل بحث من این است که نگاه صنفی به این بازار داشته باشید ولی متاسفانه اهالی این بازار علاقه‌ای به این مساله نشان نمی‌دهند. مثل این است که همه خرده‌فروشان بگویند بنک‌دارها دزدند بعد بنک‌دارها بگویند راننده‌های پخش فاسدند...شما در هیچ زنجیره‌ای از فعالیت چنین چیزی نمی‌بینید که اینقدر علیه هم باشند...کلا پیام ما به بیرون این بازار چنین است که سرمایه‌گذار محترم اینجا را فساد برداشته،نیا!

نمی‌دانم راه درست اعتراض کردن چیست! ولی می‌دانم هر روز معترض بودن به یک بخشی از بازار که اثبات هم نشده مشکل از آنجاست، مطلوب نیست.

چند سال قبل یک گروهی تشکیل شد گفتند هر مشکلی برای بازار هست را اینجا بحث کنیم بعد یک صدا و با یک ادبیات اعتراض کنیم. واقعا جواب داد ... بنده آنجا گفتم هر مساله‌ای به نتیجه رسیدید برای بازار خوب است، بدون اطلاع به من، اسم من هم بنویسید که امضا کرده...

به نظرم آدم‌های این بازار دیگر آن آدم‌های سابق نیستند. خصوصا در این چهار سال فرسوده شدند. بدبین شدند، ادبیات‌شان تغییر کرد.

واقعا کم فسادترین جای این مملکت همین بازار سرمایه و بورس است. کجا این همه نظارت هست؟ هر ناشری، چهار یا پنج ناظر دارد. متولی و حسابرس و امین و نظارت خود بورس‌ها در هر نقطه‌ای از این بازار نظارت دارند.

نه کتمان حقایق خوب است، نه اینکه مثل اخبار شبکه یک صدا سیما مثبت‌نمایی بیخودی کنیم و نه اینکه دائم بگوییم اینجا را فساد برداشته، کمک ...

حالا این رئیس سازمان که رفت...رئیس سازمان بعدی هم به سلامتی مشخص شده است. برای بهتر شدن و تقویت نظارت‌ها و رسیدن صدای ما که ۴ سال است فقط ضرر کردیم و بازارهای موازی به تاخت رفتند، بیایید هم‌صدا باشیم...رئیس سازمان در بهترین حالت اگر ارتباط داشته باشد(که دارد) می‌تواند پیام مارا به دولت برساند. پیامی که حاوی اطلاعات باشد، عدد رقم داشته باشد و یک پیشنهاد کمی باشد، نه حرف‌های کلی و داد و بیداد‌.

اگر راه حلی، روشی، نکته‌ای برای بهبود هست یا جلوگیری از فساد، کمی مستندتر، پر و پیمان‌تر بیان کنیم که یک کمکی کنیم. یک قدم مثبتی برداریم که در واقع بورس اگر به تولید کمک کند، سود می‌کند و اگر مطالبه ما تقویت تولید و صنعتگر باشد صدایمان شنیده می‌شود وگرنه مسائل دیگر، سطح کلان را بهبود نمی‌خشد و آسمان بورس را صاف نخواهد کرد.

در هر حال من همیشه فقط برای آن کاری که به نفع تولید باشد که به نفع بورس خواهد بود، تلاش خواهم کرد که نفع شخصی و جمعی در آن است.

باز مختارید ... امید که تولید تقویت شود و چرخ تولید بچرخد و بورس به مدار بازگردد. عزت‌زیاد

@validhelalat