عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.21K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
میروم سمت خدا در امتداد اربعین
کم نبردم روزی از فیضِ زیاد اربعین

خوب و سرکش آمده...پاک و گنهکار آمده...
سفره ات را پهن کردی در ستاد اربعین

باوفا! میخانه ات را روی من بستی چرا؟!
ریختی برهم مرا از بامداد اربعین

مانع دوری ما را زودتر بردار چون
برنمی داریم دست از اعتقاد اربعین

فکر کردی تا قیامت صبر دارند عاشقان؟
دور تو جمعند مردم در معاد اربعین

رفته ام هیات به هیات، صبح و شب امسال را
چون نجف تا کربلا ...پای پیاده ...اربعین

الشفا فی تربه الارباب...ارباب آمدم
درد آوردم دَمِ باب المراد اربعین

آخرش دیدی نبردی کربلا ما را حسین!
رحم کن بر این گدای خانه زاد اربعین
***
بشنو زینب! از لبی که سنگ خورده روی نی
خسته برگشتی ز میدان جهاد اربعین

زینب آمد کربلا را روضه مطلق کند
زینب آمد تا سری را بر بدن ملحق کند

#اربعین
#مناجات_امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س

@reza_dinparvar101
آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین
روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین

می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح
می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین

عشق تو شغل شریف انبیای عالم است
در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین

خمس اسم پنج تن خون دل است و میخورم
توشه بر می دارم از این قوت غالب یاحسین

هم تو از من برده ای دل که فقط دور توام
هم من از تو برده ام جیره مواجب یاحسین

بوده زینب هر دو تامان رادعاگو در نماز
بوده زهرا هر دو تامان را مراقب یاحسین

سنگ خوردم از همه اما نرفتم از حرم
چونکه دارد این سگ آلوده صاحب یا حسین

اشک روضه زیر تابوت دو چشمم را گرفت
وقت تلقینم شود ذکر مناسب یاحسین

اربعین جامانده ام هم از نجف هم کربلا
زائرت را یاد کن بین مواکب یا حسین

پرچم انا فتحنا را زدی بر آسمان
گرچه رفتی در تنور و دیر راهب یا حسین

***

گفت زینب من کجا و کوچه و بازار شام
قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین

سنگ خوردی روی نیزه، خون به پیشانی نشست
روبروی قبله چرخیدی نماز من شکست


#مناجات_امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س
#اربعین

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سنگ خوردم از همه اما نرفتم از حرم
چونکه دارد این سگ آلوده صاحب یا حسین

#اربعین
#کربلا
@reza_dinparvar101
#اللـ‌هـم_‌عجل_‌لولیڪ_الفرج

ماجرای عشق تو با عشق خوبان فرق داشت
لطف تو بر طفل عاصی و گریزان فرق داشت

از پدر هم بیشتر خیرت به نوکرها رسید
مهربانی تو با ما وقت هجران فرق داشت

بر خلاف هرکه از آلودگی هایم گریخت
همنشینی تو با آلوده دامان فرق داشت

دور دنیا گشتم و فهمیدم آقایم تویی
دستگیری تو از سائل به قرآن فرق داشت

یک قدم برداشتم فوراً دویدی سوی من
در رفاقت با بدان این طرز جبران فرق داشت

امتحانم کن ولی از روضه ها طردم نکن
لذت بودن، کنارت سخت و آسان فرق داشت

کار من که نیست، باید تو مرا عاشق کنی
آنچنان که بین یاران نور سلمان فرق داشت

گفتم آقا با گنهکاری چه مشتاقم شدی؟!
گفتی از بس گریه ات وقت حسین جان فرق داشت

از چه من یابن الحسن از اربعین جامانده ام؟!
حالِ من در کربلای شاه عطشان فرق داشت

دستپخت مادرت زهراست که گریه کنیم
رازق ما شد حسن که طعم این نان فرق داشت

گرچه دیدم در کرامت از کریمان سرتر است
گنبدش با گنبد شاه خراسان فرق داشت

تیرها تابوت را گرچه به پیکر دوختند
در میان علقمه آن تیرباران فرق داشت

#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_حسین_ع
#امام_حسن_ع
#امام_رضا_ع
#اربعین


@reza_dinparvar101
تکیه کردم بر همه بر روی دیواری که نیست
یخ فروشم یخ فروش اینجا خریداری که نیست!

آه! چاه جمکران، دلتنگ دیدارم چقدر
نامه هایم را نبردی پیش دلداری که نیست

گر نمی آیم به چشم تو همین حالا بگو
من شکایت دارم از این وقت دیداری که نیست

دوستت دارم ولی حق می دهم طردم کنی
دوستی با عاشقِ بد قول، اجباری که نیست

ای کسی که تا گرفتارم به دادم می رسی
به خدا خیلی گرفتارم، گرفتاری که نیست

نوکرم بر نوکرانِ نوکرانِ نوکرت
نوکری ها در قبال لطف تو، کاری که نیست

بین عشاق حرم گفتم گنهکارم ولی
زود گفتی صبرکن! اینجا گنهکاری که نیست

آبرو ریزی نشد چون فاطمه فوراً گذاشت
دستمال گریه را بر چشم نَمداری که نیست

یک خطا کردم هزاران سال راهم دور شد
ورنه تا شش گوشه اصلاً راه بسیاری که نیست

صحبت از راه است... زینب خسته از راه آمده!
پیرتر برگشته است از راه همواری که نیست

گریه کرد و بر سر و بر معجرخود خاک ریخت
با برادر شکوه کرد از کوچه بازاری که نیست

همچنان برگ خزان انداخت خود را بر زمین
گفت اذیت کرد ما را زجر بیماری که نیست

گفت امانت، برنگشته مانده در ویرانه ها
دخترت دق کرده بعدِ تشت و تالاری که نیست

#مناجات_امام_زمان_عج
#اربعین
#حضرت_زینب_س


@reza_dinparvar101
در تمنای تو عرضی مختصر آورده ام
حسرت دیدار را وقت سحر آورده ام

ذره ذره بار هجران را به دوشم میکِشم
مورم اینطور از سلیمانم خبر آورده ام

سنگ روی یخ شدم پیش غریب و آشنا
آبروی رفته را بین گذر آورده ام

با سرِ زانو کشاندم عجز خود را پیش تو
دستهای خالی ام را پُشت در آورده ام

من بجای کار کردن سرصدا کردم فقط
های و هوی بیشمار و بی ثمر آورده ام

اربعین آمد... حرم، آغوش خود را باز کرد
باز، دردم را برای یک نفر آورده ام

سالها صبح و غروبی گریه کردم با حسین
سالها نان از تنور روضه در آورده ام

کربلا و شام و کوفه زیر پای زینب است
آنکه می گوید حسین؛ درد کمر آورده ام

گریه کرد و گفت؛ راهم را سریعاً واکنید
سر برای جسم مفقود الاثر آورده ام

آنقدر اهل و عیالت تازیانه خورده اند
از کبوترهای تو یک مُشت، پَر آورده ام

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س
#اربعین

@reza_dinparvar101
ای همه حُرمتِ زینب، حسین
تولیت شوکت زینب، حسین
خُردشده هیبتِ زینب، حسین
سرخ شده صورتِ زینب، حسین

سوخته و عاشقِ سرگشته ام
باز به گودالِ تو برگشته ام

کرببلایی! خبرت آمده
پیکرِ صدچاک! سرت آمده
قافلهء مختصرت آمده
خواهر بی بال و پرت آمده

باز، کنار شهدا آمدم
از سفرِ شام بلا آمدم

مُردم و زنده شده ام بارها
رفته رقیه وسط خارها
رد شدم از کوچه و بازارها
سنگ به من خورده ز دیوارها

سنگ، به سوی سر تو پرت شد
نان، طرف دختر تو پرت شد

فکر کن آیینهء تو کم شکست
ظهر، نمازم ز همین غم شکست
من که شکستم همه عالم شکست
حُرمت نامحرم و محرم شکست

چشم ترم بود به زهرا فقط
حرمله هُل داد مرا آن وسط

ناله کنم، شکوه کنم از کدام؟
محمل بی پرده... نگاه عوام...
رد شده این خواهرِبی احترام...
از گذر برده فروشانِ شام

نیزه عباس که می زد جلو
می شدم از هرطرف ِنیزه هُو

تشنهء من، چشمهء آبی شدی
باعث چه خیر و ثوابی شدی
آینهء دقِّ ربابی شدی
قاری قرآن! چه شرابی شدی

بر سر پیمان تو دردانه ماند
دختر تو گوشهء ویرانه ماند

راستی از نالهء مادر بگو
از جگر پاره و پرپر بگو
از بدنی که شده معبر بگو
پاشو و از پیکرِ بی سر بگو

لحظهء آخر همه بد می زدند
روی لب تشنه لگد می زدند

کاش نمی بُرد سرت را به زور
خولی ملعون وسط آن تنور
کاش نمی دیدم از آن راه دور
که شده ای راه عبور و مرور

بست سرت را چقدر بد به زین
رفت به سرعت، بخوری بر زمین

زندگی ام بعد غمت، گشته سخت
وای از آن بد دهنِ تیره بخت
آه سرِ بسته شده بر درخت!
پیش تو لم داد سنان روی تخت

شکلِ تو صد مرتبه تغییر کرد
بار غم تو همه را پیر کرد

کار من سوخته حیرانی است
مانده ام آخر چه مسلمانی است
این همه بوسه که به پیشانی است
کار همان راهب نصرانی است

ما همه دیدیم مصیبت، حسین!
ما همه مُردیم ز غربت، حسین!

#امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س
#اربعین
#کربلا

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی حسین دارم ، کاری به کس ندارم
او بوده که گرفته ، دستِ منِ گرفتار

هر دیگ روضه دیگِ رحمت به جوش آورد
خاموش می شود پس ، با آتش غمش نار

ای کاش زنده باشم ، تا اربعین امسال
ارباب را ببینم ، در لابلای زوار

بالاترین سری که ، بر نیزه رفت حسین است
هر دو لبان قاری ، با سنگ دیده آزار

#رضا_دین_پرور

#حسین_جان
#کربلا
#اربعین

⚫️ @hossein_jaan
برا جادهء عشق، دل تنگمو...
دارم با غم و درد، می جنگمو...
زدم سینه تا کربلایی بشم
زده کربلا رو سینه سنگمو

حسین عاشقای اسیرو میخواد
بهش دل میده هر کسی رو میخواد
شبا راه میرم توی خلوتم
دلم ازدحام مسیرو میخواد

منو برده تا کوچه های نجف
نفس می کشم تو هوای نجف
هلابیکُمِ خادما یادمه
عجب مزّه ای داشت چای نجف

عمودای راهو شمردم حسین
خودم رو به دستت سپردم حسین
ابومهدی و حاج قاسم دیدن
علم رو روی شونه بُردم حسین

همه تشنه اَن، تشنهء شهدی اَن
مث رود، دنبال هم عهدی اَن
پیاده نظام علمدارن و
همه راهی لشکر مهدی اَن

دیدم خیر از این جاده...خیر کثیر
نمیشم من از آب این چشمه سیر
برا اینکه واشه مسیر حرم
چه سرها که افتاده بین مسیر

کسی میشه عاشق که دلخون تره
منم آهِ جابر که مجنون تره
پریشون زیاد اومده تا حرم
ولی حال زینب، پریشون تره

یه جا کوفه و شام رو کرده طی
یه جا رفته با حرمله بزم می
یه جا دیده وقت نماز شبش
هلال شب مادرو روی نی

دل عالمو مادری آب کرد
روی نی رباب اصغرو خواب کرد
بغل کرد علی رو تو خواب و خیال
دو تا دستای خالیشو تاب کرد

#اربعین
#حاج_قاسم_سلیمانی

@reza_dinparvar101
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین جان! کم برایت گریه کردم
محرم فرصتم را دادم ارزان

فدای زائران اربعینت
پیاده راه افتادند از الان

عقیله باز عزم کربلا کرد
نشد پیروز گردد ابن مرجان

فدای دخترش که نیست دیگر
میان گعده های نیزه داران

نیامد پا به پای عمه دیگر
رقیه خواب رفته کنج ویران

#رضا_دین_پرور

#حسین_جان
#رقیه_خاتون
#اربعین

⚫️ @hossein_jaan