عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.24K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد
بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد!
هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد
پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد

با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود...
شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود

وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط
چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط
از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط
در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط

با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد
صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد

انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت
در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت
بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت
با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت

لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است
بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است

آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است
بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است
ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است...
میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است

مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست
آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست

در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود
یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود
زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود
محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود

ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین
صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین!

یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت
هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت...
کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت
راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت

با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن
امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن

آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود
از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود
از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود
بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود

قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید
سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید

#حضرت_محمد_ص
#حضرت_زهرا_س
#حضرت_رقیه_س

@reza_dinparvar101
خسته شدم از غربت و دربدری ها
دارم فقط شوق حرم این آخری ها

شوق لقاء الله، دیدار حسین است
شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها

عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب
ارباب دارد تا قیامت دلبری ها

ما را برای گریه کردن آفریدند
زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها

سربند یازهرا به سر بستند عشاق
سهمیه ها دارند اینجا مادری ها

صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب
عهدی که می بندند با هم حیدری ها

روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد
یادآوری شد بر تمام خیبری ها

ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید
خاری به چشم دشمن است این رهبری ها

رفتند یک عده میان آتش و سنگ 
خوردند سهم الارث شان را دیگری ها

دیگر خجالت می کشم من از شهیدان 
کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها!

دیدیم این چل روز تا پای شهادت...
ماندند پای دین شان پامنبری ها

این روزها مثل غروب کربلا بود
برداشت هایی داشتیم از روسری ها!

روزی که از ناموس ما چادر کشیدند
شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها

حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است
نذر شفای اوست جانِ بستری ها

سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد
یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد

#حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع
#انقلاب_اسلامی
#ایران
@reza_dinparvar101
سربلندم کردی اما سر به زیری می کنی
از جهاز سادهء خود گردگیری می کنی

یادگار مصطفی، این یادگاری پیشکش!
با سر و پهلوی زخمی، خانه داری پیشکش!

آب و جارو می زنی با دردت این ویرانه را
روز آخر از چه می ریزی به هم این خانه را؟

پهلوان خیبرت بودم، زمینگیرم نکن
پیر هجده ساله ام از زندگی سیرم نکن

از که پنهان می کنی ابرو و چشم تار را؟
می شویم با گریه ام خون روی دیوار را

بی عصا آرام، خود را می کشانی پشت در
خاک روی چادرت را می تکانی پشت در

من بمیرم دست تو درد آمده ناخواسته
پینهء دستم مگر اصلاً مداوا خواسته؟

چوب این دستاس را گیرم که چرخاندی به زور
کاش صورت را نمی بردی در اطراف تنور

حوری آتش گرفته، شمع را آتش نزن
با سکوت آخرت این جمع را آتش نزن

حرف کوچه می شود، حرفی بزن فوراً مرو
پیش مردم آبرویم می رود، بی من مرو

از پر شال لباسم ذوالفقارم را بِکن
بسترت را جمع کن، جایش مزارم را بِکن

ختم قرآن می کنم ای کوثر قرآن من
میوهء ختمت شود خرمای نخلستان من

زحمتت دادم عزیزم، شوهرت را کن حلال
من نمی دانم چه میخواهی بگویی با بلال

دیدن روی کبودت روزی لاهوت شد
خنده کردی فاطمه تا صحبت تابوت شد

صحبت تابوت شد، فکر حسن را کرده ای
فکر او نه! فکر شاه بی کفن را کرده ای

تیرها که روی تابوت حسن صف می کشند
بعد آن دور عبا و پیرهن صف می کشند

وای از آنکه حرمتت با شور و شینت بشکند
وای از آنکه کاسهء آب حسینت بشکند

#حضرت_زهرا_س
#شهادت
#فاطمیه

@reza_dinparvar101
بین میخانه باده محترم است
دل که مست خدا شود حرم است
دست ساقی پیالهء کرم است
جام کوثر دو دیدهء ترم است

شب قدر علی رسید از راه
آمده مادر رسول الله

مُهر تایید مصطفا آمد
سیبِ سوغاتی حرا آمد
ساکن عرش کبریا آمد
حال کفّار مکّه جا آمد

بین قرآن سه آیه کوثر ریخت
پَر دیوانگان ابتر ریخت

خوب شد از بهشت، یادی شد
مستی عاشقانش عادی شد
جبرئیل آمد و منادی شد
خانهء وحی، غرق شادی شد

از نذورات خود نتیجه گرفت
‌بوسه از فاطمه خدیجه گرفت

شرح داده حدیث لولاکش
فرق دارد مسیر افلاکش
خیر دیدیم ما که از خاکش
واله ایم از تب طربناکش

باید از اسم او دوا برداشت
فقط از ذکر او شفا برداشت

بوده زهرا خودش کنار خودش
سر او بوده گرم کار خودش
امتحان شد به اختیار خودش
خورده از دانهء انار خودش

آنکه خیرش بدون خاتمه است
آبرودار عرش، فاطمه است

فاطمه بوده و حضور خدا
اسم او بوده و ظهور خدا
نور او نیست غیر نور خدا
بوده در دست او امور خدا

حبل حبل المتین که با مولاست
نخ تسبیح حضرت زهراست

کار من را سپرده دست علی
با گدا بر زمین نشسته علی
زائرش شد خمار و مست علی
حرمش می رسد به بست علی

قسمتم شد از اینطرف بروم
کلب زهرا شدم نجف بروم

بهتر اینکه عوام، خوش باشند...
به دو انگشتری و گردن بند
تا عسل هست، لب نزن بر قند
برو در بین خانه با ترفند

چادرش را فقط بگیر و بمان
دور سجاده اش بمیر و بمان

کاش اگر خواست سرصدا باشد
پشت دیوار او گدا باشد
درِ خانه همیشه وا باشد
نه که داغش عزای ما باشد

هجمه بر دین مردم آوردند
دم این خانه هیزم آوردند

ضربه ها داشت بر جگر میخورد
لگد و مشت، روی در میخورد
سینه بر میخ شعله ور میخورد
یاس، آنجا به درد سر میخورد

سپر دیگر علی خم شد
همهء لشکر علی خم شد

#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
می زنم باز چون کبوتر پر
دور و اطراف شهر پیغمبر
با خدیجه می آورند از عرش
سوره ای قدر وسعت کوثر
محشری در مدینه برپا شد
آمده بهر مصطفی مادر
بهر تبریک بر رسول خدا
چه کسی هست بر علی بهتر

هدیهء چلّهء حرا آمد
آینه قدّی خدا آمد

آسمان خیر بیشمار آورد
شاخه طوبی دوباره بار آورد
یاس از دامن ملائک ریخت
چادر فاطمه بهار آورد
دست خالی سائلان پُر شد
جبرئیل از بهشت انار آورد
بدن دشمن علی لرزید
مصطفی تیغ ذوالفقار آورد

چقدر شاد شد علی امشب
از قدمهای مادر زینب

حانیه، حرّه، طاهره، حوراست
در طوافش عوالم بالاست
کوثر حوض ساقی کوثر
مادر آب، مادر دریاست
هرسه وعده علی خودش محو
لیله القدر صورت زهراست
ما که دادیم هدیه، جان را بر
بهترین مادری که در دنیاست

بسکه زهرا برو بیا دارد
بیت الاحمد همیشه جا دارد

ساحل امن موج شط زهراست
عصمت تام بی غلط زهراست
از حدیث کسا نفهمیدند
کیست در پنج تن وسط، زهراست
او که قرآن ناطق خود را
کرده تفسیر، خط به خط زهراست
پشت حیدر به فاطمه گرم است
رجز مرتضی فقط زهراست

نور رویش فقط سحر پیداست
در دعایش قضا قدر پیداست

همه عالم گدای او من هم
سر به حکمش نهاده گردن هم
رو گرفت از گدای نابینا
روگرفته است از ندیدن هم
او که شد برطرف به حرمت او
تشنگی های اُم ایمن هم
نشود جمع هرچه ادعیّه است
یک قنوت نماز این زن هم

زیر پاهای او که مست دعاست
بال های ملائکه پیداست

نشدند از درت گداها رد
نکند ذره را ثریّا رد
چقدر خوب شد برای زمین
که شدی از مسیر دنیا رد
فوق نور از علیَ الطّلوع تویی
که نداری چو نور، حتیّ رد
من کجا و سرودن از عشقت
تا حسین تو دوستت دارد

دست ما را دوباره خواندی که
باز ما را حرم کشاندی که

خانه ها غرق عطر جاری تو
ای جهاد تو خانه داری تو
یاعلی گفتی و همان اول
من علی گو شدم به یاری تو
مطمئنا که گریه بی معناست
پای این داغ بی مزاری تو
پدر خاکها تو را پوشاند
پس علی مست همجواری تو

چشمهء زیر خاکی مایی
مادر بی نشان سقایی

#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
از سیه بختیم، حُسن عاقبت بیرون بکِش
دست من را هم بگیر از معصیت بیرون بکِش

آمدم تا که مرا هم واله و حیران کنی
آخرش هم تو خودت باید مرا درمان کنی

از گرفتاری و دردم باخبر باشی خوشم
از رگ گردن به من نزدیکتر باشی خوشم

آنکه عصیان کرده جای گریه خندیده منم!
آنکه از غفلت صدای مرگ نشنیده منم!

آنکه پای بندهء رسوای خود مانده تویی
آنکه در این نیمه شب اسم مرا خوانده تویی

دست و پا گیرم، کمک کن، دست من را ول نکن
آبرو ریزم ولی من را بخر، دل دل نکن

هر زمان که از گناهانم گریزان می شوم
دست بر دامان سلطان خراسان می شوم

گرچه من بیچاره ام، بدتر که باشم بهتر است
کهف بیمار نجف، ایوان طلای حیدر است

خوش بحال مرتضی کهف امانش فاطمه است
گرچه صدها درد دارد، هم زبانش فاطمه است

مرتضی این آخری ها سر به زانو می گرفت
چونکه زهرا بین بستر از علی رو می گرفت

عکس اگر آتش گرفته، قاب میخواهد چکار
مادر پهلو شکسته، خواب میخواهد چکار

آرزوی مرگ او خون بر دل محراب کرد
ذره ذره درد بازو پیکرش را آب کرد

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
شب است و بین کوچه ها غریبه پر نمی زند
همان که نیست دربدر، درِ سحر نمی زند

بساط گریه هام را دوباره پهن کرده ام
کسی گدای خسته را در این گذر نمی زند

اگر که مضطر آمدم کسی مرا نخواسته
مریضم و به بسترم طبیب، سر نمی زند

جنون و مستی گناهِ من، مرا تباه کرد
و گرنه هیچ عاقلی که سر به در نمی زند

دوباره هم بخر مرا، بخر ضرر نمی کنی
خدا بدی بنده ها، به تو ضرر نمی زند

همیشه منت علی کِشم نه هر کسی دگر!
که نوکر علی دم از کسی دگر نمی زند

ببین بجز همان که از امام خود جدا شده ...
به باغ خانهء پیمبرش شرر نمی زند

بی اذن! در شکسته شد، خبر نداشت جبرئیل!
یکی که داغدیده را چهل نفر نمی زند

زنی بخاطر علی، شکسته پهلویش ولی
اگرچه زخم خورده ناله از جگر نمی زند

حسین هم بخاطر علی غریب کشته شد
و گرنه دشنه را کسی که اینقدر نمی زند

خیال کن که چکمه روی پیکرش نمی دود!
و پیش مادرش لگد به محتضر نمی زند

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar
کاش می شد کم اشتباه کنم
به حیای تو هم نگاه کنم

هرچه تو صبر میکنی جایش...
عجله میکنم گناه کنم

روزگارم سیاه شد با نفس
روزگار که را سیاه کنم!

کمکم کن که بعد این کمتر
نعمت عمر را تباه کنم

وقت مرگ آمده خدا پس کی
فکر توشه برای راه کنم؟

وحشت از قبر و بی کسی دارم
آمدم فکر سرپناه کنم

درد ناگفته را تو درمان کن
کوه آورده ام که کاه کنم

چون علیلم مرا بده به علی
تا گدایی پادشاه کنم

گفت زهرا؛ عزای تو سخت است
بعد از این، درد دل به چاه کنم

تا سحر خیره ام به هالهء ماه
گریه بر یار "پابه ماه" کنم

پسرت تشنه مانده فاطمه جان
چِقَدر یاد قتلگاه کنم؟

چقدر یاد دخترت باشم
فکر برگشت ذوالجناح کنم

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
آئینه ی موجدار دارم
قلبی به گنه دچار دارم

آلوده شدم خراب کردم
بیچاره ام اضطرار دارم

تلقین مرا بخوان همینجا
چون حالت احتضار دارم

محتاجم و بین دست خالی
معصیت بیشمار دارم

شب آمده ام مرا نبینی
ردّم نکنی که کار دارم

من کار به هیچکس ندارم
اما ز تو انتظار دارم

گفتم به همه فقیرم اما
یک ربّ بزرگوار دارم

سرمایه ام از دعای زهراست
پس پیش تو اعتبار دارم

من هرچه که دارم و ندارم
از چادر پُر غبار دارم

میگفت علی نشد بمیرم
از غصهء یارِ باردارم

من هر شب جمعه با حسینش
در کرببلا قرار دارم

با مادر خود حسین میگفت
شرمنده شدم مزار دارم

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101
آمده بی آبرویی سر به زیر
زیر بار غم شده خرد و خمیر

اشک، نازل کن بر این چشمان خشک 
رود، باید بگذرد از این کویر

نیست تقصیر کسی رسوایی ام!
چون به دام نفس خود هستم اسیر

آن جوانی را که عمرش رفته است...
آرزوهای درازش کرده پیر

بگذر از من تا نرفتم زیر خاک
می شود والله خیلی زود، دیر

نام زهرا دستگیر عالم است
ای خدای فاطمه دستم بگیر

دست مولا بسته شد در کوچه ها
پای حیدر ماند زهرا مثل شیر

یک دعایش دست و پا گیر علی است...
اینکه شد از زندگی خویش، سیر

فاطمه شب های جمعه کربلاست
نوحه می خواند در اطراف مسیر

پیش چشم خون زهرا و حسین
کار شمر و خنجرش شد وقتگیر

جسم بی پیراهن ارباب ماند ...
چند روزی معطل پاره حصیر

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س
#شب_جمعه

@reza_dinparvar101
خراب روی تو و چشم نیمه خواب توام
خراب کرده ام، اما ببین خراب توام

یکی یکی که ورق می زنی کتاب مرا
نگو که مثل همه باعث عذاب توام

گناه کردم و دیدی به رو نیاوردی
خدا قبول کند، بندهء ثواب توام

اگرچه هرزه شدم، سرشکسته برگشتم
هنوز کنج قفس، بسته بر طناب توام

همیشه خوب شدن، دست نوکر بد نیست
ولی چه خوب شد اینکه من انتخاب توام

قرار نیست ببینم مگر جمال تو را؟
چه قرن هاست عزیزم پی جواب توام

ز خواب من گذری کن اگر دلت آمد
ز خواب من که همه عمر، در رکاب توام

به زیر سایه طوبای قامتت شادم
مرا بهشت نبر، زیر آفتاب توام

بیا و یک سحر آرام، دل ببر از من
به جان فاطمه آقا در اضطراب توام

نزول کوثر زهراست، می، تعارف کن
خمار مستی یک جرعهء شراب توام

#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا_س
@reza_dinparvar101
قنوتم شده با دعای خدیجه ...
پُر از ربّنا ربّنای خدیجه
خریده مرا هم خدای خدیجه
برای پیمبر، برای خدیجه

شدم مست کوثر به قرآن زهرا
رود مصطفی هم به قربان زهرا

امین بود و اصل و نسب داشت احمد
دعا در دل نیمه شب داشت احمد
ز قرآن سه آیه طلب داشت احمد
فداها ابوها به لب داشت احمد

نه تنها که امیّد ماهاست زهرا
کس بی کسی های طاهاست زهرا

نبی محو آن جلوه ی جالبش شد
فقط قبل خلقت خدا طالبش شد
چه انسیه ای! نور او قالبش شد
علی یار شعب ابوطالبش شد

ندیدم به عمر خود اینگونه زن را
کسی که بسازد ز صبرش، حسن را

یقین کرد و او را خدا ممتحن کرد
به دست علی دُر، بجای یمن کرد
مرا وامدار حسین و حسن کرد
لباس شفا را تنِ پنج تن کرد

زدم در، که باب المرادم رسیده
حدیث کسایش به دادم رسیده

خریدار گوهر، صدف خواست از او
دل مستمندان، شعف خواست از او
خوشا هر کسی که شرف خواست از او
گدای رجب را! نجف خواست از او

اگر من فقیرم، اگر کمترینم ...
نجف روبروی علی می نشینم

شدم خاک سلمان و سلمان زهرا
مسلمان حیدر، مسلمان زهرا
به ما آبرو داده احسان زهرا
دعا کرد و ایران، شد ایران زهرا

برو قم زیارت که دستور زهراست
در ایوان طلای رضا، نور زهراست

نگاهی به چشمان بارانی ام کن
از آن چادرت خاک، ارزانی ام کن
اگر میشود زود قربانی ام کن
مرا مثل قاسم سلیمانی ام کن

همه ثروت ما گدایی زهراست
فدای کسی که فدایی زهراست

فدای کسی که برای علی سوخت
همان پشت در، پیش پای علی سوخت
عجب مادری که بجای علی سوخت
پس از محسنش در عزای علی سوخت

نشد مثل قبلش دگر آن رشیده
شهید علی شد، خمیده خمیده

#حضرت_زهرا_س
#حاج_قاسم_سلیمانی

@reza_dinparvar101
گوش مرا کشیدند، گوشم به ربّنا خورد
چشم گناهکارم، بر خانه ی خدا خورد

چوب خطای خود را خوردم گله ندارم
با گریه قلب تارم، آیینه شد جلا خورد

مردم که خواب خوابند، سَرخورده ها می آیند
این بنده را بغل کن، یک عمر پشت پا خورد

آلوده دامنی را بین نجف خریدند
تا قطره های باران، از ناودانْ طلا خورد

گر عبد هم نبودی، زحمت بکش گدا باش
از زحمت علی بود، هر لقمه که گدا خورد

هرکس علی ندارد، دستش نمک ندارد
ای خوش به حال آنکه با مرتضی غذا خورد

زهرا بجای حیدر، مردانه پشت در رفت
در شعله سوخت اما، سیلی که خورد ... جا خورد

دعوا سر علی بود، با چل نفر در افتاد
دیوار بی هوا زد ... از میخ، بی هوا خورد

آن نانجیب نامرد، بد موقعی لگد زد
ریحانه ی پیمبر، آنجا ز ساقه تا خورد

حیدر عبای خود را انداخت روی زهرا
او حرف محسنش را، زیر همان عبا خورد

مادر که غصه اش را از بچه ها نهان کرد
یک روز با قد خم، راهش به کربلا خورد

آن تشنه ای که دورش، صد جرعه آب می ریخت
از لشکری سنان و از پیرها عصا خورد

صد بار بر زمین خورد پشت سر حسینش
خنجر دوازده بار، روی سر از قفا خورد

دنبال جا برای بوسه به پیکرش بود
از بین نیزه ها دید، سر روی نیزه ها خورد

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دید زهرا راه را گم کرده ام
پرچمش را بر روی دیوار بست

من فراری بودم از مادر ولی
در به روی طفل ، با اصرار بست

زخم خوردم از همه ، رفتم نجف
زخم من را حیدر کرار بست

یا علی ، وقت ملاقاتی بده
از حرم دورم ... دلم زنگار بست

خواب دیدم دست معمار بقیع
می زند صحن حسن را داربست

#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع


@reza_dinparvar101
هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است
سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است

آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟
پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است

سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست
آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است

لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم
آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است

خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم
آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است

آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است
آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است

نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد
نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است

زودتر پرونده ی ما را بده دست علی
حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است

زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده
حرف انگور نجف در سجده مستی آور است

بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم
چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است

سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته
او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است

عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود
گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است

یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
آنکه از آتش فراری داده من را مادر است

مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود
آه حیدر از همان میخی است که روی در است

زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها
اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است

فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید
حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است

خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته
دختری که سوخته دستش به روی معجر است

پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور
شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#سال_جدید
@reza_dinparvar101
بی کس و کار آمدم تا که مرا یاری کنی
در دل شب، چاره ای بر عبد ناچاری کنی

عزت از تو دارم و بی آبرویی از خودم
کاشکی ای آبرو دار؛ آبرو داری کنی

راستی دیدی طبیبان هم جوابم کرده اند؟
زار و بیمار آمدم از من پرستاری کنی

مردم آزاری به درگاهت پناه آورده است
چون نمی آید به تو که مردم آزاری کنی

بنده ی آلوده ی خود را نمی بخشی نبخش
من نخواهم رفت از این خانه هر کاری کنی

بار کج آوردم اما زود تا منزل رسید
چون علی میخواست بارم را خریداری کنی

منتظر هستم بیاید هر شب جمعه حسین
تا که با این بنده ی بد، خوب غمخواری کنی

مستجاب الدعوه ی ما در سحرها فاطمه است
جان زهرا آمدم رفع گرفتاری کنی

مادر ما سوخت، جای ما همه در خانه اش
تا نبیند آتشی راهی رخساری کنی

آه زهرا جان، چه شد مجبور بودی پشت در
با فشار میخ در، تکیه به دیواری کنی

من فدای تو که رفتی کربلا بالای سر
بر لب خشکیده ی اربابمان زاری کنی

چه بلایی بر سر پیشانی اش آورده اند
که تو را مجبور کرده فکر دستاری کنی

سخت می شد گوشه ی گودال؛ زیر چکمه ها
که سرش را روی دامانت نگهداری کنی

کاش میشد فاطمه با دخترت بین مسیر...
چاره ای برچشم های کوچه بازاری کنی

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#امام_حسین_ع
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع
#ازدواج_امیرالمومنین_ع_حضرت_زهرا_س

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_جمهور

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
نوای دل نوشته ...

۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم
مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم

مستم و با علی طرف شده ام
باز دیوانه ی نجف شده ام

۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده
وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده

ای گدا پیش پنج تن بنشین
دور سجاده ی حسن بنشین

۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد
هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد

آسمان روضه ی منور اوست
جبرئیل عاشق کبوتر اوست

۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین
هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین

گله را پیش دلبرم ببرید
قبل مرگم مرا حرم ببرید

۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد
زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد

مشک او را گرفته دست خدا
تشنه ی اوست جام کرب و بلا

۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است
در رکابش که بمانی و بمیری عشق است

می نویسم روی عقیق یمن
ذکر این الحسین و این الحسن

#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#حضرت_عباس_ع
#امام_زمان_عج

@reza_dinparvar101