Fossil Archive
235 subscribers
93 photos
5 videos
4 files
117 links
● تکامل زیستی و دیرینه شناسی
- البرز امیدی
Download Telegram
Fossil Archive
ابهامات نظریه تکامل (؟؟؟)
واقعا ناراحت کننده هست که همچین چیزی رو ببینیم اون هم از یک خبرگذاری! به پاسخ این انتقادات نا به جا می‌پردازیم 👇

۱- نظریه تکامل درمورد آغاز حیات اظهار نظر نمی‌کند. نظریه تکامل، تکوین حیات را توضیح میدهد نه آغازش را! آغاز حیات با بیوشیمی توضیح داده می‌شود و پاسخ های خوبی هم برایش ارائه شده!

۲- رکورد فسیلی در زمان داروین ناقص بود اما اکنون، رکورد فسیلی روزانه کامل و کامل تر می‌شود و تقریبا به طور میانگین ما هر هفته یک گونه جدید دایناسور کشف می‌کنیم. نیازی هم به حلقه‌ی مفقوده نیست چون تکامل فرایند خطی نیست بلکه یک فرایند انشعابی مانند شجره نامه است! اما اگر هنوز دنبال حلقه‌ی مفقوده هستید، حلقه های مفقوده هم خیلی وقت پیش پیدا شدند. چند مورد از معروف ترین های آنها Archaeopteryx، TikTalik، Australopithecus، Dasplotosaurus و ... هستند.
درمورد انفجار کامبرین هم توضیح داده بودم 👇
https://t.me/referenceevolution/60
و همچنین تعادل نقطه‌ای👇
https://t.me/referenceevolution/217

۳- پیچیدگی های تقلیل ناپذیری که طرفداران طراحی هوشمند معرفی میکنند، پیچیدگی تقلیل ناپذیر نیستند. برای مثال، چشم، یک پیچیدگی تقلیل ناپذیر نیست چرا که در ابتدا از سلول های گیرنده نور و حساس به نور تکامل یافته. و یا فلاجلوم (که یک باکتری نیست و درواقع تاژک آن است) :
قسمت‌های اصلی این تاژک از ۴۲ نوع پروتئین متفاوت تشکیل شده‌اند! در حقیقت شواهد نشان می‌دهد که تاژک‌های باکتریایی در ابتدا به صورت ساختارهای ساده‌تری شکل گرفتند و به مرور زمان و مرحله به مرحله تغییر پیدا کردند! تاژک باکتری همچون سایر پروتئین‌های تکامل یافت که به سیستم ترشحی نیایی افزوده شدند و این مثالی از تکامل exaptation است یعنی فرایندی که طی آن ساختارهای موجود از طریق تغییر و به ارث رسیدن در نسل‌های بعد عملکردهای جدید کسب می‌کنند! درمورد طراحی هوشمند مطالعه کنید👇
https://t.me/IMT_pioneer/29

طرفداران طراحی هوشمند، دم باکتری را به ساختمان خانه و تله موش تشبیه کردند اما این تشبیهات غلط است :

۱- آنها بر این باورند که چون ساختمان خانه اول باید پی‌اش کنده شود و بعد سقف گذاشته شود مانند این باکتری است اما در نظر نگرفتند که در شرایط بی‌وزنی اوضاع دیگر چنین نیست و برای وزن کم یک باکتری اصلاً چنین تشبیهی کارساز نخواهد بود!

۲- از طرف دیگر آنها این دم باکتری را به تله موش تشبیه کردند اما باز هم در نظر نگرفتند که تله موش مقدار زیادی انرژی را ذخیره کرده تا در یک آن واحد صرفاً برای یک لحظه و یک حرکت آن را تخلیه کند در حالی که دم باکتری لازم است هر لحظه حرکت داشته باشد!

۴- میلیون ها سال طول کشید تا هر کدام از ویژگی های موجودات زنده، تکامل پیدا کردند. چندین میلیون سال زمان کمی برای انتخاب طبیعی نیست!

۵- ژن‌ها با سرعت‌های متفاوتی تکامل می‌یابند. زیرا اگرچه جهش یک رویداد تصادفی است، اما برخی از پروتئین‌ها نسبت به سایر پروتئین‌ها نسبت به تغییرات توالی آمینواسیدشان بسیار تحمل بیشتری دارند. به همین دلیل، ژن‌هایی که این پروتئین‌های محدودتر را رمزگذاری می‌کنند، سریع‌تر تکامل می‌یابند. ادامه‌ی مطالب

۶- فرهنگ چندان هم برای تکامل عجیب نیست! یادگیری اجتماعی ریشه‌های فرهنگ را تشکیل می‌دهد. فرهنگ سیستمی از انتقال اطلاعات از طریق یادگیری اجتماعی یا آموزش است که بر رفتار افراد در یک جامعه تاثیر می‌گذارد. انتقال فرهنگی اطلاعات می‌تواند فنوتیپ‌های رفتاری را تغییر داده و در نتیجه بر شایستگی افراد هم تاثیر بگذارد. اما تغییرات رفتاری حاصل از انتخاب طبیعی در مقیاس زمانی بسیار طولانی‌تری نسبت به یادگیری رخ می‌دهند. ادامه‌ی مطالب

۷- انتقادات فلسفی نیز مانند دیگر انتقادات درست نیستند! ساینس مبتنی بر شواهد است. ما هرگز در تجربیات خود، یک Mapusaurus زنده‌ی ۱۲ متری را در آمریکای جنوبی که در حال شکار یک Argentinasaurus باشد، ندیده ایم. اما شواهدی از وجود آن را در اختیار داریم که اطلاعاتی را درمورد ظاهر، محیط و سبک زندگی‌اش به ما می‌دهند. دانشمندان نمی‌توانند متر را دور ستاره ای بگیرند و اندازه‌ی آن را بدست آورند. بلکه با شواهد و محاسبات موجود، ارقام حاصله را ارائه می‌نمایند. آزمایشات در ساینس همیشه زیر سقف آزمایشگاه با روپوش سفید نیستند! بلکه ناشی از تجزیه و تحلیل شواهد هستند. هرچند تکامل در مقیاس خرد، نه تنها قابل مشاهده است بلکه قابل آزمایش (چه بسا در آزمایشگاه) هم هست. اما شواهد و الگوهای فسیلی، شواهد ژنتیکی و ... از تکامل کلان به ما می‌گویند. گونه زایی نیز در موجودات مختلف امروزی، و الگو های فسیلی متفاوت ثبت شده. ادامه‌ی توضیحات درمورد ابطال پذیری 👇
https://t.me/referenceevolution/219

- البرز امیدی

💢 با سر زدن به سایت تابناک میتونید به اصطلاح ابهامات رو ببینید. من فقط پاسخ انتقادات رو ارائه دادم
★ رفتار شناسی موجودات ماقبل تاریخ
پرندگان و کروکدیل‌ها کلید دایناسورها


سریع‌ترین راه برقراری ارتباط بین پرندگان و محیط پیرامون آنها، رفتارهای آنهاست. محیطی که پرنده در آن زندگی می‌کند بسیار پیچیده و متشکل از عوامل زنده و غیر زنده‌ی مختلفی می‌باشد که باعث می‌شوند پرنده در موقعیت‌های خاص، رفتارهای متفاوتی از خود نشان دهد! برای مثال، آواز خواندن یک قناری در هنگام فصل جفت گیری که در بخش های قبلی راجع به آنها توضیح داده بودم، و پرواز و فرار کردن پرندگان در هنگام احساس خطر! نوع آواز پرندگان نیز در موقعیت های مختلف متفاوت است. آواز خواندن پرنده، نشان دهنده سلامت، قدرت و هوشیاری آن است!

چه باور کنید و چه نکنید، کروکدیل‌ها نیز برای دفاع از قلمروی خود یا جلب توجه جنس مخالف، از صدا استفاده می‌کنند. به نقل از نویسندگان بیولوژی کمپبل، در جلد چهارم این کتاب، کروکدیل‌ها رفتاری شبیه به پرندگان دارند اما آواز نمی‌خوانند و صدای آنها بیشتر چیزی شبیه به نعره کشیدن است! تمساح‌ها و کروکودیل‌ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر از تارهای صوتی خود استفاده می‌کنند. آنها حتی زمانی که از تارهای صوتی خود استفاده نمی‌کنند، قادرند صداهای دیگری تولید کنند؛ درست مثل انسان‌ها که هنگام کف زدن و یا سوت زدن، از تارهای صوتی خود استفاده نمی‌کنند!

نمی‌توان با مشاهده‌ی حیوانات امروزی مانند پرندگان که درواقع گروهی از دایناسورهای تروپود هستند و کروکدیل‌ها که نزدیک ترین اقوام دایناسورها محسوب می‌شوند به طور قطع تعیین کرد که دایناسورها هم چنین رفتارهایی را شبیه به پرندگان و کروکدیل‌های امروزی از خود بروز می‌دادند یا نه اما احتمال دارد که دایناسورها هم از صدا های خود برای جفت یابی و حفاظت از قلمرو استفاده می‌کردند.

★ رفتار شناسی موجودات ماقبل تاریخ
رفتار Brooding و لانه سازی


رفتارهای پرندگان شامل کلیه اعمال و تظاهراتی است که پرنده در طول زندگی خود انجام می‌دهد. برخی از رفتارها ژنتیکی هستند مانند رفتارهای تغذیه‌ای، نوک زدن به منقار والدین به محض بیرون آمدن از تخم و رفتار Brooding که همان خوابیدن روی تخم است. پرنده پس از گذاشتن تعدادی تخم در آشیانه ، دچار برخی تحولات فیزیولوژیکی و رفتاری می‌شود، و دیگر تخمگذاری نمی‌کند و حالا بر روی تخم‌هایش می‌خوابد. دوره خوابیدن روی تخم در مرغ‌ها حدود 21 روز است. هدف از چنین رفتاری، ایجاد دما و شرایط مناسب رشد جنین درون تخم ها است!

فسیل تخم‌ها و لانه‌های دایناسورها شواهدی را در تایید این پیش بینی (توجه کنید که پیش بینی فقط مربوط به تغییرات تکاملی آینده نیست بلکه شامل رویدادهای گذشته نیز می‌شود) که پرورش و نگهداری تخم‌ها از دایناسورها به پرندگان به ارث رسیده تایید می‌کند.

یکی از فسیل‌ها Oviraptor بالغی را نشان می‌دهد که به سبک پرندگان امروزی بر روی تعدادی تخم خم شده و نشسته است یعنی این موجود در حالی که مشغول پرورش یا محافظت از تخم‌ها بوده مرده است. کشف فسیل‌های بیشتر نشان داد که بسیاری از گونه‌های دایناسورها لانه‌سازی کرده و بر روی تخم‌های خود می‌نشستند. از این رو نتیجه‌گیری قطعی‌تری راجع به اینکه دایناسورها لانه‌سازی می‌کردند یا نه امکان‌پذیر شده است. نهایتاً اینکه فسیل‌های کشف شده مربوط به لانه‌سازی و مراقبت از تخم‌ها در دایناسورها، داده‌های بیشتری را برای توضیح تکامل پرندگان فراهم می‌آورد.

مرتبط برای خواندن👇روشی برای تایید ارتباط تکاملی پرندگان و دایناسور ها، خزندگانی مانند کروکدیل ها هستند.

- البرز امیدی
★ رفتار شناسی موجودات ماقبل تاریخ
رفتار و زندگی گروهی ببر دندان خنجری Smilodon


گروه از محققان در سال ۲۰۲۱ مورفولوژی خارجی و داخلی استخوان لگن تغییر شکل یافته مربوط به Smilodon fatalis از پلیستوسن را بازسازی و تجزیه و تحلیل کردند. نتایج آن‌ها نشان می‌داد که این Smilodon از دیسپلازی مفصل ران رنج می‌برده است! یک بیماری ارثی و چند ژنی که طیفی از گونه‌های پستانداران از جمله انسان، سگ خانگی و گربه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، که نشان‌دهنده ساختار اجتماعی است که به اعضای آن کمک می‌کند حتی زمانی که به دلیل این نقص مادرزادی نمی‌توانستند برای خود شکار کنند، تا بزرگسالی زنده بمانند!

اندازه چشمگیر Smilodon fatalis به این معنی است که برای زنده ماندن نیاز به شکار حیواناتی مانند گاومیش کوهان دار و شتر داشته. این حیوان باستانی مانند گربه‌های بزرگ مدرن به اندام‌های عقبی قوی برای سرعت نیاز داشت و از جهش اولیه گرفته تا مبارزه که برای از بین بردن طعمه‌های بزرگ لازم بود، یکی از حیاتی ترین ویژگی‌های آنها، باسن سالم برای به ثمر رساندن استراتژی شکار بود.

بقای این فرد مبتلا به بیماری تا سنین بزرگسالی ناشی از مراقب افراد گله از یک دیگر بوده. به هر حال، گربه‌های بزرگ مدرن از نظر ساختار اجتماعی متفاوت هستند : شیر تنها گربه‌سان بزرگی است که واقعاً اجتماعی است، در حالی که ببرها و جگوارها معمولاً منزوی و تنها هستند!

البته این فسیل اولین نشانه رفتار اجتماعی در ببرهای دندان خنجری نیست! در سایر فسیل‌های Smilodon fatalis، دیرینه‌شناسان نشانه‌هایی از بهبود جراحات شدید یافته‌اند که احتمالاً به معنای گرسنگی بدون حمایت نیست! بلکه ناشی از پشتیبانی افراد دیگر گله از فرد آسیب دیده است. شواهد به دست آمده از رشد دندان‌ها و استخوان‌ها نیز تأیید می‌کند که Smilodon fatalis مراقبت‌های خانوادگی و گله‌ای گسترده‌ای را داشته است! اگرچه ما هرگز نمی‌توانیم ساختارهای اجتماعی حیوانات منقرض شده مانند Smilodon fatalis را به طور کامل و دقیق درک کنیم، توموگرافی کامپیوتری و داده‌های دیجیتال به تشخیص آسیب‌های آنها کمک می‌کنند و اطلاعات بیشتری در مورد نحوه زندگی و زندگی آنها با یکدیگر نشان می‌دهند.

مقاله‌ی دیسپلازی مفصل ران در Smilodon fatalis 👈 رفرنس

- البرز امیدی
1_17930729967.pdf
2.8 MB
مقاله‌ی دیسپلازی مفصل ران در Smilodon fatalis
گرگ وحشت به زندگی بازگشت؟ خیر

این گرگ ها گرگ وحشت نیستن! این گرگ‌ها، گرگ‌های خاکستری هستن فقط با کمی تغییر ژنتیکی!🧬 درواقع کولوسال بایوساینسز بعضی از ژن های گرگ وحشت رو بازیابی کرد و اون ژن‌هارو داخل ژنوم گرگ امروزی فعال کرده و موجودی رو کمابیش شبیه به گرگ وحشت بوجود آورده.

کولوسال هرگز نمیتونه موجودات ماقبل تاریخ رو همون‌جوری که بودن برگردونه اما می‌تونه موجوداتی شبیه به موجودات ماقبل تاریخ و منقرض شده رو تولید کنه. مثلاً یه فیل پشمالو با عاج های بزرگ (نه یک ماموت)

- البرز امیدی


توضیحات ساینس نیوز👇
https://www.sci.news/genetics/dire-wolf-de-extinction-13808.html

وبسایت کولوسال بایوساینسز👇
https://colossal.com/

از اونجایی که فقط اطلاعات مطرح شده در ساینس نیوز و خود سایت کولوسال رو گفتم، پیشنهاد میکنم مطالب تکمیلی دکتر خسروی رو هم مطالعه کنید :
https://t.me/paleogram/1493
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش تریلر سری جدید برنامه‌ی خاطره انگیز "راهپیمایی با دایناسورها" (Walking with Dinosaurs) منتشر شد و فقط یک کلمه برای توصیف آن وجود دارد : شاهکار!
هیولاهای دوست داشتنی پس هنرنمایی‌های به یادماندنی‌شان در "سیاره ماقبل تاریخ" (prehistoric planet) و "زندگی در سیاره ما" (life on our planet) دوباره به تلویزیون‌ها آمده و این بار حرف‌های جدیدی با خود به همراه دارند.

بنظر من امسال سال خوبی برای علاقمندان به Spinosaurus می‌شود. درکنار بازگشت این دایناسور دوست داشتنی به دنیای ژوراسیک (Jurassic world) در سال ۲۰۲۵، Spinosaurus با ظاهر علمی خود در سری جدید "راهپیمایی با دایناسورها" حاضر شده. و همینطور تروسور محبوب من، Quetzalcoatlus که منتظرش بودم!

- البرز امیدی
استخوان های پنوماتیک (PNEUMATIC) : وجود فضاهای هوایی در داخل استخوان‌ها

پرندگان و کروکودیل های امروزی دارای فضاهایی در داخل استخوان های خود هستند که پر از هوا یا مایع است. پنوماتیزاسیون (pneumatization) استخوان‌های جمجمه در کروکدیل‌ها احتمالاً مربوط به گذشته است، زمانی که آن‌ها شاید حالت‌های مختلف زندگی یا سیستم‌های تنفسی متفاوتی داشتند. پستانداران حتی مقداری پنوماتیزاسیون دارند. به عنوان مثال، انسان دارای سینوس های هوا در داخل جمجمه، بالا و زیر چشم است و این فضاها ممکن است در هنگام سرماخوردگی دچار درد شوند. در پرندگان، pneumatization بخش کلیدی سیستم متابولیک آنها است. تقریباً تمام استخوان‌های پرنده توخالی هستند.

چرا چنین سیستم پیچیده‌ای وجود دارد؟

استخوان های توخالی باعث کاهش وزن می شوند و این برای پرنده پرنده مهم است زیرا موفقیت آن به توانایی پرواز بستگی دارد. فضاهای هوایی همچنین می توانند به تعادل حیوان کمک کنند، به عنوان مثال، وزن را به باسن و دم برگردانند. برخی از پرندگان حتی از توانایی خود برای پمپاژ هوا به داخل و خارج از کیسه های هوایی به عنوان راهی برای زنده ماندن استفاده می کنند : در زمانی که در ارتفاعات بلند پرواز می کنند که فشار هوا کمتر از سطح زمین است.
به همین دلیل بسیاری از دایناسورها pneumatization نداشتند، اما صرفه جویی در وزن و تعادل مهم بود. وقتی دیرینه شناسان دریافتند دایناسورهای Sauropod تقریباً در تمام ستون مهره ها، از سر تا دم، و همچنین در دنده‌ها و استخوان های بازوی خود، pneumatization گسترده‌ای دارند، تعجبی نداشت.

در مورد تروپودهای کوچک و بزرگ چطور؟

تقریباً همه تروپودها، درست مانند نوادگانشان یعنی پرندگان، استخوان‌های توخالی داشتند. اینجا برای نمونه های بزرگتر مانند T. rex و Spinosaurus کمی در مورد صرفه جویی در وزن است. اما به همان اندازه برای تنظیم تعادل آنها مهم است. تروپودها همگی دوپا بودند و فقط روی اندام های عقب خود راه می رفتند، بنابراین حفظ تعادل، اهمیت داشت، و مشخص شده است که کمی جابجایی مرکز جرم به عقب، چابکی آنها را افزایش می دهد! به خصوص توانایی آنها در چرخش و تغییر جهت در هنگام تعقیب شکار! و البته، این نیز در مورد بهبود سیستم تنفسی آنها مهم است! دایناسورها سیستم تنفسی یک طرفه مشابهی داشتند که در پرندگان مشاهده می‌شود، (رفتار شناسی دایناسورها، مایکل بنتون) و این ممکن است باعث بهبود ۱۰ درصدی کارایی آنها در انتقال اکسیژن به بدن و دی‌اکسید‌کربن به بیرون شود.

- البرز امیدی
بازماندگان انقراض کرتاسه در جهان مدرن

با توجه به سازگاری های شعاعی، انقراض دایناسورها در ۶۶ میلیون سال پیش سرانجام راه را برای برتری پستانداران هموار کرد. انسان ها به راسته نخستی ها تعلق دارند که شامل لمورها، میمون ها و ایپ‌ها می‌شود. منشا نخستی‌ها را می‌توان به زمانی که از ۶۶ تا ۲۳ میلیون سال پیش و به نام پالئوژن (Paleogene) نامیده می‌شود، نسبت داد. ما اغلب فراموش می کنیم که پستانداران تقریباً همزمان با دایناسورها در دوره‌ی تریاس پدید آمدند و این دو گروه در طول دوره ژوراسیک و کرتاسه در کنار یکدیگر زندگی می کردند. این پستانداران اولیه به گروه های زیادی با عادات و رژیم های غذایی متنوع تقسیم شدند، اما هیچ یک از آنها تا پایان کرتاسه، معمولا بزرگتر از یک گربه نبودند. تحقیقات نشان می‌دهد که اثر تکاملی مهم ناپدید شدن ناگهانی دایناسورهای غیر پرنده، رهایی پستانداران از محدودیت هایشان بود. به یک معنا، دایناسورها همه جا بودند و همه کارهای «حیوانات بزرگ» را انجام می دادند، و پستانداران مجبور بودند در حاشیه زندگی کنند، کوچک بمانند و شبگردی کنند.

با از بین رفتن دایناسورها، فرصت های غنی برای پستانداران و گروه های دیگر مانند دایناسورهای پرنده، و کروکودیل ها وجود داشت. در Paleogene، انواع حیوانات جدید و شگفت انگیز بوجود آمدند، زیرا این سه گروه به سرعت تکامل یافتند تا همه فرصت ها را پر کنند. در آمریکای جنوبی، پرنده غول پیکر Phorusrhacos با قد نزدیک به ۲/۷ متر از پستاندارانی به اندازه گوسفند امروزی تغذیه می‌کرد. تمساح‌های غول‌پیکر بیشتر با زندگی در خشکی سازگار شدند و در مناطق دیگر از شکارچیان برتر بودند. مدتی طول کشید تا پستانداران تسلط خود را در خشکی تثبیت کنند و ...

صحنه‌ی حیات تا چند میلیون سال پس از انقراض بزرگ بسیار متفاوت به نظر می‌رسید. آنژیوسپرم‌ها یا گیاهان نهان‌دانه (Angiosperm) که در دوره کرتاسه پدید آمدند، گسترش یافتند، و بدون نیاز به وجود دایناسورهایی که درختان و بوته ها را بکارند، شکوفا شدند. جنگل های بارانی استوایی به مرور زمان در مناطق گرمتر ایجاد شد. آن‌ها مملو از اقوام اولیه گروه‌های آشنای مدرن مانند اسب، گاو، موش، گربه، سگ و میمون بودند.

برخی از اولین نخستی‌ها مانند Plesiadapis بزرگتر بودند، با دم های کرکی بلند، و دست ها و پاهای قوی برای گرفتن شاخه ها. آن‌ها گیاهخوارانی بودند که از برگها تغذیه می کردند. در دوران پالئوژن، نخستی‌ها به اجداد لمورها و تارسیرهای مدرن از یک سو و میمون‌ها و ایپ‌ها از سوی دیگر تقسیم شدند. برخی از میمون‌ها به آمریکای جنوبی رسیدند، جایی که ویژگی‌های خود را تکامل دادند، از جمله دمی که به‌عنوان اندام پنجم از آن استفاده می‌کردند. در آفریقا و اروپا، گروه دیگری از نخستی‌ها دم خود را از دست داده و بازوهای قوی تری را برای تاب خوردن در میان درختان تکامل دادند. این گروه از نخستی‌ها بودند که حدود ۵ میلیون سال پیش گوریل‌ها، شامپانزه‌ها و انسان‌های امروزی را پدید آوردند.

- البرز امیدی

با عرض تسلیت صمیمانه به مردم بندرعباس🖤
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ظهور پادشاه کابوس‌ها : تحقیقات جدید، راز منشأ Tyrannosaurus rex را آشکار می‌کند!

طبق یک مطالعه جدید به رهبری دیرینه‌شناسان کالجی در لندن، Tyrannosaurus در آمریکای شمالی تکامل یافته است، اگرچه اجداد مستقیم آن بیش از ۷۰ میلیون سال پیش از آسیا مهاجرت کردند. محققان دریافتند که رشد سریع اندازه دایناسورهای Tyrannosauridea و همچنین گروه Megaraptorها همزمان با سرد شدن آب و هوای جهانی پس از اوج دما در ۹۲ میلیون سال پیش بوده است. این نشان می‌دهد که Tyrannosaurus rex و پسرعموهایش احتمالاً در آن زمان نسبت به سایر گروه‌های دایناسورها برای زندگی در آب و هوای سردتر، مناسب‌تر بوده‌اند، شاید به دلیل داشتن کرک پر در قسمت هایی از بدن یا فیزیولوژی خونگرم‌تر!

منشأ جغرافیایی Tyrannosaurus rex موضوع مهمی برای بحث است. دیرین‌شناسان در مورد اینکه آیا جد آن از آسیا آمده یا آمریکای شمالی، اختلاف نظر دارند. مدل‌سازی ها نشان می‌دهند که پدربزرگ و مادربزرگ Tyrannosaurus rex احتمالاً از آسیا به آمریکای شمالی آمده‌اند و از تنگه برینگ بین سیبری و آلاسکای امروزی عبور کرده‌اند. این با یافته‌های تحقیقات گذشته مطابقت دارد که نشان می‌دهد Tyrannosaurus rex بیشتر به پسرعموهای آسیایی مانند Tarbosaurus نزدیک بوده تا به خویشاوندان آمریکای شمالی خود مانند Dasplotosaurus! بیش از ۲۰۰ نمونه‌ی فسیل از Tyrannosaurus rex در آمریکای شمالی کشف شده است، اما یافته‌های ما نشان می‌دهد که فسیل‌های جد مستقیم Tyrannosaurus rex ممکن است هنوز در آسیا کشف نشده باشند. دیرین‌شناسان به این نتیجه رسیدند که خود Tyrannosaurus rex در آمریکای شمالی، به ویژه در لارامیدیا، نیمه غربی قاره، تکامل یافته است، جایی که به طور گسترده حضور داشتند. آنها از مدل‌های ریاضی مبتنی بر فسیل‌ها، شجره‌نامه‌های تکاملی دایناسورها و جغرافیا و آب و هوای آن زمان استفاده کردند. نکته مهم این است که این مدل‌ها، شکاف‌های اندک موجود در سوابق فسیلی را نیز در نظر می‌گیرند و عدم قطعیت را در محاسبات لحاظ می‌کنند.

گروه Megaraptorها به عنوان مرموزترین دایناسورهای تروپود در نظر گرفته می‌شوند، زیرا فسیل‌های Megaraptor کمی یافت شده است. برخلاف Tyrannosaurus rex، آنها سرها و بازوهای باریکی به اندازه قد یک انسان و پنجه‌هایی تا طول ۳۵ سانتی‌متر داشتند. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که Megaraptorها در سراسر جهان گسترده‌تر از آنچه قبلاً تصور می‌شد، بوده‌اند و احتمالاً حدود ۱۲۰ میلیون سال پیش در آسیا تکامل یافته و به اروپا مهاجرت کرده و سپس در سراسر سرزمین بزرگ جنوبی گندوانا (از جمله آفریقای امروزی و آمریکای جنوبی) گسترش یافته‌اند. این بدان معناست که Megaraptorها در بخش‌هایی از جهان (اروپا و آفریقا) زندگی می‌کردند که تاکنون هیچ فسیل Megaraptorی در آنها یافت نشده است. ممکن است آنها به دلیل شکار طعمه‌های متفاوت، با چنگال‌های کشنده به جای گاز گرفتن با قدرت بالا، تکامل متفاوتی نسبت به اقوام Tyrannosauridea خود داشته باشند.

هم Tyrannosauridea و هم Megaraptorها تقریباً همزمان به اندازه‌های غول‌پیکر خود دست یافتند، زیرا آب و هوا پس از اوج دمای جهانی که به عنوان حداکثر دمای کرتاسه در ۹۲ میلیون سال پیش شناخته می‌شود، به شدت سرد شد و با کاهش دمای شدیدی همراه بود! این رشد سریع پس از انقراض دیگر گوشتخواران غول‌پیکر مثل carcharodontosauridها، رخ داد که خلائی در بالای زنجیره غذایی ایجاد کرد!
📎مطالعه کنید
- البرز امیدی
در نگاه اول، یک کروکدیل و یک کرکس گریفن دو موجود بسیار متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف کروکدیل‌های شناگر، پرندگان اغلب تمایل دارند در زمین‌های خشک یا درختان لانه بسازند. جالب اینجاست که محققان شباهت‌های قابل توجهی در نحوه تنفس تمساح‌ها و پرندگان یافته‌اند! برخلاف نحوه تنفس انسان، پرندگان و تمساح‌ها جریان هوای یک طرفه از طریق مجاری هوایی خود دارند، به این معنی که هوا در یک مسیر دایره‌ای به داخل ریه‌ها حرکت می‌کند و دوباره خارج می‌شود.

کروکودیل‌ها و پرندگان به وضوح رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهند (اما گاهی شباهت هایی نیز وجود دارد) اما نحوه تأمین انرژی برای این فعالیت‌ها مانند دیگر حیوانات است. سلول‌های حیوانات برای ایجاد انرژی مورد نیاز برای عملکرد خود به اکسیژن نیاز دارند. اکسیژن به دست آمده از هوا در سیستم تنفسی حیوانات حرکت می‌کند که در آن تبادل گاز اتفاق می‌افتد. تبادل گاز زمانی رخ می‌دهد که اکسیژن از هوایی که تنفس می‌شود از طریق فرآیندی به نام انتشار به خون حیوان جریان یابد. در عوض، دی اکسید کربنی که سلول‌ها به عنوان یک محصول زائد تولید می‌کنند، از طریق بازدم به خارج بدن منتقل می‌شود.

- البرز امیدی
Fossil Archive
در نگاه اول، یک کروکدیل و یک کرکس گریفن دو موجود بسیار متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف کروکدیل‌های شناگر، پرندگان اغلب تمایل دارند در زمین‌های خشک یا درختان لانه بسازند. جالب اینجاست که محققان شباهت‌های قابل توجهی در نحوه تنفس تمساح‌ها و پرندگان یافته‌اند!…
سیستم تنفسی پرندگان و کروکدیل‌ها هر دو الگوی تنفسی با جریان یک‌طرفه دارند: هوا عمدتاً در یک جهت، از طریق ساختارهایی که به عنوان برونش‌های اولیه و ثانویه شناخته می‌شوند، جریان می‌یابد. برونش‌ها (که به عنوان مجاری هوایی نیز شناخته می‌شوند) لوله‌هایی هستند که به عنوان مسیر ورود و خروج هوا به ریه‌ها عمل می‌کنند.

برخلاف پرندگان، کروکدیل‌ها یک برونش شکمی از نوع ثانویه و همچنین اصلی در هر ریه دارند که به عنوان برونش شکمی-گردنی (CVB) شناخته می‌شود. هر CVB قطر بسیار بزرگی دارد و دانشمندان فکر می‌کنند این ممکن است به این دلیل باشد که هوایی که قبلاً تبادل گاز را انجام داده است، می‌تواند قبل از خروج از نای، به طور موقت در CVB ذخیره شود. این مهم است، زیرا این هوا نمی‌تواند از نای خارج شود در حالی که هوای تازه از بیرون وارد نای می‌شود. پرندگان یک ویژگی تنفسی منحصر به فرد دارند. اگر هوای برونش‌های اصلی آنها بلافاصله در تبادل گاز استفاده شود، از برونش اصلی خارج و در کیسه‌های هوایی ذخیره می‌شود. این کیسه‌ها در تمساح‌ها وجود ندارند.

- البرز امیدی
Fossil Archive
سیستم تنفسی پرندگان و کروکدیل‌ها هر دو الگوی تنفسی با جریان یک‌طرفه دارند: هوا عمدتاً در یک جهت، از طریق ساختارهایی که به عنوان برونش‌های اولیه و ثانویه شناخته می‌شوند، جریان می‌یابد. برونش‌ها (که به عنوان مجاری هوایی نیز شناخته می‌شوند) لوله‌هایی هستند که…
جالب توجه است که دانشمندان فضاهای کوچکی به نام لوکول در ریه‌های تمساح پیدا کرده‌اند که در نزدیکی محل قرارگیری کیسه‌های هوایی در پرندگان قرار دارند. تمساح‌ها همچنین ناحیه‌ای در نزدیکی انتهای هر برونش اصلی دارند که به عنوان ساختار کیسه مانند دَمی شناخته می‌شود و وظیفه ذخیره هوا را بر عهده دارد. بنابراین، هم پرندگان و هم تمساح‌ها دارای محلول‌ها و ساختارهای ذخیره هوا هستند!

یک ارتباط تکاملی
ظرفیت هوازی (Aerobic capacity) اصطلاحی است که برای توصیف میزان اکسیژنی که یک حیوان (یا شخص) می‌تواند هنگام فعالیت بدنی استفاده کند، استفاده می‌شود. پرندگان پرواز می‌کنند که به انرژی زیادی نیاز دارد. بنابراین، پرندگان معمولاً ظرفیت هوازی بالایی دارند. از سوی دیگر، تمساح‌ها کمتر فعال هستند و ظرفیت هوازی کمتری دارند. با وجود این تفاوت در ظرفیت هوازی، ساختار سیستم‌های تنفسی پرندگان و تمساح‌ها مشابه است، تا حدی به این دلیل که آنها از یک جد مشترکی تکامل یافته‌اند! این جد مشترک درواقع جد مشترک ابتدایی دایناسورها و کروکدیل‌ها بود. ویژگی‌های مشترک سیستم‌های تنفسی پرندگان و کروکدیل‌ها به این حیوانات کمک می‌کند تا در مواقعی که نیاز به اکسیژن زیاد است، به طور مؤثر از اکسیژن استفاده کنند. این شباهت‌ها قبل از تکامل پرندگان و کروکدیل‌ها از جد مشترکشان تکامل یافته است. در حالی که کروکدیل‌ها ممکن است بیشتر شبیه چیزی باشند که ما هنگام شنیدن کلمه «دایناسور» به ذهنمان می‌رسد، اما شواهد به خوبی نشان داده‌اند که پرندگان از دایناسورها تکامل یافته‌اند یا بهتر است بگویم خودشان گروهی از آنها هستند. این بر اساس شباهت‌های موجود در اسکلت، بافت‌های نرم، نرخ رشد، تولید مثل و برخی رفتارهای آنهاست که در پیش توضیح دادم 👇
رفتار محافظت از تخم
ارتباط تکاملی کروکدیل‌ها و پرندگان
آیا همه دایناسورها منقرض شدند؟

فسیل تخم‌ها و لانه‌های دایناسوره

بنابراین کرکس گریفن و کروکودیل نیل، آنقدر هم از یکدیگر دور نیستند!


- البرز امیدی
نمونه جدید و کاملا سالمی از Archaeopteryx کشف شد!
نمونه‌ی شیکاگو کوچکترین نمونه شناخته شده است که بزرگتر از یک کبوتر نیست! استخوان‌های کوچک و توخالی آن در تخته‌ای از سنگ آهک بسیار سخت حفظ شده‌اند.


شاید این موضوع آنقدر هم هیجان‌انگیز به نظر نرسد، اما برای افرادی که تکامل پرندگان را مطالعه می‌کنند، واقعاً مهم است، زیرا این فرضیه مطرح شده است که توانایی تکامل جمجمه‌های تخصصی برای جایگاه‌های اکولوژیکی مختلف، ممکن است به پرندگان کمک کرده باشد تا امروزه به بیش از ۱۱۰۰۰ گونه تکامل یابند.

ادامه مطالب 👇

https://www.sci.news/paleontology/chicago-archaeopteryx-13912.html

خبری قدیمی تر مربوط به فوریه امسال :
https://www.sci.news/paleontology/karlsruhe-specimen-archaeopteryx-13670.html


- البرز امیدی
تحلیل درخت فیلوژنی گروه Proboscidea

با توجه به شواهد فسیلی و ژنتیکی موجود از دگرگشت گروهی از پستانداران به نام Proboscidea از کلاد Afrotheria می‌توان اطلاعات ارزشمندی به دست آورد. بنابراین تحلیل‌های گسترده و شواهد فراوان (رکورد فسیلی غنی و شواهد ژنتیکی در دسترس) ما در می‌یابیم که در حدود ۶۰ میلیون سال پیش، آخرین جد مشترک Proboscidea با Hyraxesها و Sireniaها روی زمین زندگی می‌کرده. به مرور در حدود ۳۷-۴۰ میلیون سال پیش گونه های مختلفی از Proboscideaهای ابتدایی مانند Moeritherium و Barytherium که مانند Proboscideaهای بعدی چندان بزرگ جثه نبودند!

به مرور زمان، حدود ۳۴ میلیون سال پیش، گروهی ازین خانواده مشتق شد که در نهایت، ۱۵ میلیون سال پیش، Deinotherium از آنها تکامل پیدا یافت و تا حدود ۲ میلیون سال پیش، روی زمین زندگی میکرد! Deinotherium یکی از بزرگترین پستانداران خشکی زیست و تا حدود ۴ متر ارتفاع داشت. فسیل‌های مختلفی از این موجود خاص، در آفریقا و اروپای جنوبی کشف شده و ویژگی منحصر به فردی را از این جانور خاص به نمایش میگذارند. آن هم این است که برخلاف عاج‌های فیل‌های امروزی که روی فک بالا قرار دارند، عاج های Deinotherium روی فک پایین قرار داشتند و به طرف پایین برگشته بودند.

گونه‌ی دیگری که حدود ۱۹/۵ میلیون سال پیش از طریق یک پل زمینی که به ورقه اوراسیا متصل بود، مهاجرت کرد، Gomphotherium بود. Proboscideaها تقریبا در بیشتر طول دوره‌های پالئوژن و نئوژن وجود داشتند. با اینکه در ابتدا بسیار کوچک بودند و خرطوم های کوتاهی داشتند اما خیلی سریع به جانورانی عظیم با خرطوم‌های بلند و عاج هایی منحصر به فرد تکامل پیدا کردند. عاج های پایینی Gomphotherium با Deinotherium متفاوت بود زیرا یک جفت عاج روی فک بالا و جفتی دیگر روی فک پایین داشت.

در ادامه حدود ۱۱/۶ میلیون سال پیش، گونه‌هایی مانند Stegodon تکامل یافتند که دندان هایی متفاوت از دندان Gomphotherium داشتند اما شباهت بیشتری به فیل‌های امروزی داشت. این دندان‌ها دارای لوپ های صفحه‌ای شکلی بودند که به جویدن غذا و آسیاب کردن آن در دهان کمک شایانی میکردند. در حدود ۵/۵ میلیون سال پیش نیز آخرین جد مشترک ماموت‌های پشمالو، و فیل‌های امروزی وجود داشت. از این جد مشترک، دو گروه مشتق شدند.
یک گروه به ماموت پشمالو و گروه دیگر، به دو زیر گروه شامل فیل های آفریقایی و فیل های آسیایی ختم شد.


- البرز امیدی
بازگشت حماسه آفرینی دایناسورها بر پرده‌ی سینما...

به زودی🔥
تحلیل درخت فیلوژنی دایناسورهای Dromaeosauridae

این گروه از دایناسورها متعلق به گروه بزرگتری به نام Paraves هستند. Paraves شامل پرندگان اصلی، اجداد اولیه‌ی پرندگان یعنی Archaeopteryx و اقوامش، کلاد Troodontidae، گروه Dromaeosauridae و ... می‌شود. دو گروه آخری که نام بردم درواقع نزدیک ترین اقوام منقرض شده‌ی پرندگان امروزی به حساب می‌آیند. این دو گروه جد مشترکی داشتند، که با پرندگان جد مشترکی جداگانه داشت. با توجه به این طبقه بندی، گونه ای مانند Utahraptor از گونه‌های تقریبا بزرگ جثه با دو متر قد به حساب می‌آید در حدود ۱۳۹ میلیون سال پیش در دوره‌ی کرتاسه از جد مشترکی با Achillobator تکامل پیدا کرد اما چندین میلیون سال پیش از پیدایش Achillobator، گونه‌ی Utahraptor به کام انقراض کشیده شد. در این میان، گونه‌ی مشهور و محبوب Deinonychus حدود ۱۱۵ میلیون سال پیش یعنی چند میلیون سال پس از انقراض Utahraptor، تکامل یافت و برخلاف Utahraptor مدت طولانی تری بر روی زمین زندگی کرد اما در نهایت تقریبا ۱۰۸ میلیون سال پیش، Deinonychus هم منقرض شد.

اما Deinonychus، Achillobator، Utahraptor و گونه‌ی مشهور Velociraptor از جد مشترکی با Bambiraptor مشتق شده اند. این گونه نسبت به تمام آنها، مدت طولانی تری به حیات خود ادامه داد. اما در بازگشت به گروه Velociraptorinae، خود Velociraptor از جد مشترکی با Balaur تکامل یافت اما با فاصله‌ی کمی از ظهور Balaur، منقرض شد.

اکنون می‌دانیم تمام افراد این گروه، بدن هایی پوشیده از پر داشته و خونگرم بودند. از طرفی این گونه‌ها بسیار حائز اهمیت هستند زیرا فسیل‌های کامل یا نسبتا کاملی از آنها کشف شده است. همچنین از ارتباطات تقریبا نزدیکی با پرندگان امروزی برخوردار بودند.
- البرز امیدی

مرتبط برای خواندن👇
فسیل دایناسورهای مبارز و جنگنده‌ی مغولستان