Fossil Archive
تحلیل درخت فیلوژنی دایناسورهای Dromaeosauridae این گروه از دایناسورها متعلق به گروه بزرگتری به نام Paraves هستند. Paraves شامل پرندگان اصلی، اجداد اولیهی پرندگان یعنی Archaeopteryx و اقوامش، کلاد Troodontidae، گروه Dromaeosauridae و ... میشود. دو گروه آخری…
نمونهای از فسیل Velociraptor
سوالاتی که مکرراً از من پرسیده میشوند⁉️
چرا با وجود اینکه حلقهی مفقوده کشف نشده هنوز به نظریه تکامل باور دارید؟
حلقه های مفقوده موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل از یک گونه یا گروه به یک گونه یا گروه دیگر قرار دارند. و این یک روند تغییر شکل خطی را نشان میدهد. در حالی که روند تکامل یک فرایند انشعابی و مثل یک شجره نامه عظیم است پس در نتیجه چیزی به نام حلقهی مفقوده، در تکامل معنا ندارد. اما اگر هنوز هم به دنبال حلقههای مفقوده هستید باید بگویم که آنها دیگر مفقوده نیستند. برای مثال، Archaeopteryx و TikTalik از معروف ترین حلقههای میانی هستند. رکورد فسیلی روز به روز کامل تر میشود و ما هرلحظه بیش از پیش تاریخ حیات را درک میکنیم. درواقع فسیل ها یک روند تکاملی مشخص را به ما نشان میدهند.
چطور به فرگشت باور دارید درحالی که در جامعهی علمی رد شده و ۱۰۰۰ دانشمند با آن مخالفت کردند؟
با بررسی چند ژورنال، کتاب، مستند یا خبرگزاری علمی معتبر مانند Sci News، میتوان دریافت که تکامل هرگز رد نشده بلکه هر روز بیشتر از دیروز ما را از تغییر و تحول گونهها مطمئن تر ساخته. درواقع تکامل حالا دیگر چیزی برای بحث ندارد و به عنوان رکن اساسی زیست شناسی مدرن پذیرفته شده و دیگر در جوامع علمی و محافل جدی علم زیست شناسی، کسی درمورد درست بودن نظریه تکامل بحث نمیکند. اما مخالفت با آن تبدیل به دستاویزی شده تا برخی دانشمندان به شهرت برسند. البته این درحالیست که تعداد دانشمندانی که نامشان Steve یا Steven میباشد و تکامل را پذیرفتهاند از تعداد تمام دانشمندانی که خود را به عنوان منتقدین فرگشت معرفی کردند بیشتر است. بیش از ۹۸ درصد از دانشمندان نظریه فرگشت را پذیرفتهاند و حتی برنده جایزه نوبل سال ۲۰۲۲ ، پروفسور سوانت پابو به دلیل تحقیقاتش درمورد تکامل انسان برندهی نوبل شد!
خبرگزاری معتبر Sci News
https://www.sci.news/
آغاز شک دانشمندان به نظریه تکامل از اکتشاف باکتری فلاجلوم شروع شد؟
چیزی به نام باکتری فلاجلوم وجود ندارد. این در واقع flagella Bacterial است که همان تاژک است! قسمتهای اصلی این تاژک از ۴۲ نوع پروتئین متفاوت تشکیل شدهاند! در حقیقت شواهد نشان میدهد که تاژکهای باکتریایی در ابتدا به صورت ساختارهای سادهتری شکل گرفتند و به مرور زمان و مرحله به مرحله تغییر پیدا کردند! تاژک باکتری همچون سایر پروتئینهایی تکامل یافت که به سیستم ترشحی نیایی افزوده شدند و این مثالی از exaptation است یعنی فرایندی که طی آن ساختارهای موجود از طریق تغییر با به ارث رسیدن در نسلهای بعد عملکردهای جدید کسب میکنند!
تکامل تنها یک نظریه است و ممکن از در نهایت رد شود؟
متاسفانه این نظریه به دلیل تعابیر نادرست و متعصبانه با فرضیه اشتباه شده و باعث ایجاد بحث و جدلهای داغی میشود که همه از پیش داوریهای نامناسب در این زمینه سرچشمه میگیرند. (به نقل از کاوه قدیمی، مقدمه مترجم، کتاب تبار انسان) بسیاری به اشتباه گمان میکنند که نظریه تنها به حدس و گمان یا یک موضوع علمی ضعیف و بی پشتوانه گفته میشود. در واقع فرضیه علمی پاسخی پیشنهادی برای یک پرسش است اما یک نظریه علمی شامل یک یا چند فرضیه است که به وسیله آزمایش یا شواهد متعدد پشتیبانی میشوند. نظریه یکی از نقاط اوج در علم است که درستی آن در جوامع علمی به صورت گسترده پذیرفته شده. اما فراموش نکنید که نظریهها میتوانند کاملتر هم بشوند. یعنی نظریه قدیمی اشتباه نبوده ولی کامل هم نبوده مانند فیزیک نیوتنی و نسبیت عام. زمانی که نیوتن تئوری گرانش را کشف کرد و قوانینی را نوشت که حرکت اشیا را توضیح میداد اشتباه نمیکرد بلکه نظریهاش کاملاً هم درست نبود. بعدها آلبرت اینشتین نسبیت عام را ارائه داد که نظریهای کاملتر برای توضیح گرانش بود. با وجود اکتشافات علمی جدید در زمینه فسیل شناسی، ژنتیک و سایر علوم زیستی اکنون داروینیسم جای خود را به نئوداروینیسم داده است.
آخرش انسان از نسل شامپانزههاست یا ماهیها؟
شیر و پلنگ نزدیکترین اقوام زنده هم هستند. اما شیر از نسل پلنگ یا پلنگ از نسل شیر نیست بلکه آنها جد مشترکی داشتند که مانند هر دوی آنها یک گربهسان از گروه Panthera بوده. این قضیه برای انسان و شامپانزه هم صادق است زیرا جد مشترکی داشتند که همانند هر دوی آنها یک نخستی از گروه Ape بوده. بنابراین هم انسان هم شامپانزه، میمون هستند. اما ماهیها با توجه به شواهد و رکورد فسیلی به عنوان اولین مهرهداران پیشرفته شناخته میشوند و پس از اشتقاق گروه دوزیستان از ماهیها مهرهداران خشکی زی با فاصلهی زمانی خیلی زیادی از پستانداران و حتی دایناسورها پدیدار شدند.
- البرز امیدی
حتما خوانده شوند👇
تکامل چگونه کار میکند؟
تکامل زیستی (بخشی از فایل)
ابهامات نظریه تکامل
شواهد ژنتیکی تکامل
ابطال پذیری و آزمایش تکامل
هرچه که باید درمورد آرکئوپتریکس بدانید
چرا با وجود اینکه حلقهی مفقوده کشف نشده هنوز به نظریه تکامل باور دارید؟
حلقه های مفقوده موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل از یک گونه یا گروه به یک گونه یا گروه دیگر قرار دارند. و این یک روند تغییر شکل خطی را نشان میدهد. در حالی که روند تکامل یک فرایند انشعابی و مثل یک شجره نامه عظیم است پس در نتیجه چیزی به نام حلقهی مفقوده، در تکامل معنا ندارد. اما اگر هنوز هم به دنبال حلقههای مفقوده هستید باید بگویم که آنها دیگر مفقوده نیستند. برای مثال، Archaeopteryx و TikTalik از معروف ترین حلقههای میانی هستند. رکورد فسیلی روز به روز کامل تر میشود و ما هرلحظه بیش از پیش تاریخ حیات را درک میکنیم. درواقع فسیل ها یک روند تکاملی مشخص را به ما نشان میدهند.
چطور به فرگشت باور دارید درحالی که در جامعهی علمی رد شده و ۱۰۰۰ دانشمند با آن مخالفت کردند؟
با بررسی چند ژورنال، کتاب، مستند یا خبرگزاری علمی معتبر مانند Sci News، میتوان دریافت که تکامل هرگز رد نشده بلکه هر روز بیشتر از دیروز ما را از تغییر و تحول گونهها مطمئن تر ساخته. درواقع تکامل حالا دیگر چیزی برای بحث ندارد و به عنوان رکن اساسی زیست شناسی مدرن پذیرفته شده و دیگر در جوامع علمی و محافل جدی علم زیست شناسی، کسی درمورد درست بودن نظریه تکامل بحث نمیکند. اما مخالفت با آن تبدیل به دستاویزی شده تا برخی دانشمندان به شهرت برسند. البته این درحالیست که تعداد دانشمندانی که نامشان Steve یا Steven میباشد و تکامل را پذیرفتهاند از تعداد تمام دانشمندانی که خود را به عنوان منتقدین فرگشت معرفی کردند بیشتر است. بیش از ۹۸ درصد از دانشمندان نظریه فرگشت را پذیرفتهاند و حتی برنده جایزه نوبل سال ۲۰۲۲ ، پروفسور سوانت پابو به دلیل تحقیقاتش درمورد تکامل انسان برندهی نوبل شد!
خبرگزاری معتبر Sci News
https://www.sci.news/
آغاز شک دانشمندان به نظریه تکامل از اکتشاف باکتری فلاجلوم شروع شد؟
چیزی به نام باکتری فلاجلوم وجود ندارد. این در واقع flagella Bacterial است که همان تاژک است! قسمتهای اصلی این تاژک از ۴۲ نوع پروتئین متفاوت تشکیل شدهاند! در حقیقت شواهد نشان میدهد که تاژکهای باکتریایی در ابتدا به صورت ساختارهای سادهتری شکل گرفتند و به مرور زمان و مرحله به مرحله تغییر پیدا کردند! تاژک باکتری همچون سایر پروتئینهایی تکامل یافت که به سیستم ترشحی نیایی افزوده شدند و این مثالی از exaptation است یعنی فرایندی که طی آن ساختارهای موجود از طریق تغییر با به ارث رسیدن در نسلهای بعد عملکردهای جدید کسب میکنند!
تکامل تنها یک نظریه است و ممکن از در نهایت رد شود؟
متاسفانه این نظریه به دلیل تعابیر نادرست و متعصبانه با فرضیه اشتباه شده و باعث ایجاد بحث و جدلهای داغی میشود که همه از پیش داوریهای نامناسب در این زمینه سرچشمه میگیرند. (به نقل از کاوه قدیمی، مقدمه مترجم، کتاب تبار انسان) بسیاری به اشتباه گمان میکنند که نظریه تنها به حدس و گمان یا یک موضوع علمی ضعیف و بی پشتوانه گفته میشود. در واقع فرضیه علمی پاسخی پیشنهادی برای یک پرسش است اما یک نظریه علمی شامل یک یا چند فرضیه است که به وسیله آزمایش یا شواهد متعدد پشتیبانی میشوند. نظریه یکی از نقاط اوج در علم است که درستی آن در جوامع علمی به صورت گسترده پذیرفته شده. اما فراموش نکنید که نظریهها میتوانند کاملتر هم بشوند. یعنی نظریه قدیمی اشتباه نبوده ولی کامل هم نبوده مانند فیزیک نیوتنی و نسبیت عام. زمانی که نیوتن تئوری گرانش را کشف کرد و قوانینی را نوشت که حرکت اشیا را توضیح میداد اشتباه نمیکرد بلکه نظریهاش کاملاً هم درست نبود. بعدها آلبرت اینشتین نسبیت عام را ارائه داد که نظریهای کاملتر برای توضیح گرانش بود. با وجود اکتشافات علمی جدید در زمینه فسیل شناسی، ژنتیک و سایر علوم زیستی اکنون داروینیسم جای خود را به نئوداروینیسم داده است.
آخرش انسان از نسل شامپانزههاست یا ماهیها؟
شیر و پلنگ نزدیکترین اقوام زنده هم هستند. اما شیر از نسل پلنگ یا پلنگ از نسل شیر نیست بلکه آنها جد مشترکی داشتند که مانند هر دوی آنها یک گربهسان از گروه Panthera بوده. این قضیه برای انسان و شامپانزه هم صادق است زیرا جد مشترکی داشتند که همانند هر دوی آنها یک نخستی از گروه Ape بوده. بنابراین هم انسان هم شامپانزه، میمون هستند. اما ماهیها با توجه به شواهد و رکورد فسیلی به عنوان اولین مهرهداران پیشرفته شناخته میشوند و پس از اشتقاق گروه دوزیستان از ماهیها مهرهداران خشکی زی با فاصلهی زمانی خیلی زیادی از پستانداران و حتی دایناسورها پدیدار شدند.
- البرز امیدی
حتما خوانده شوند👇
تکامل چگونه کار میکند؟
تکامل زیستی (بخشی از فایل)
ابهامات نظریه تکامل
شواهد ژنتیکی تکامل
ابطال پذیری و آزمایش تکامل
هرچه که باید درمورد آرکئوپتریکس بدانید
مطالعهی دیرین شناسی و تکامل چه اهمیتی دارد؟
دیرین شناسی (Paleontology) به بررسی تاریخ حیات، موجودات منقرض شده، مسیر بوجود آمدن موجودات امروزی، و روند تکامل میپردازد. علم دیرین شناسی درواقع یکی از علوم پایه میباشد و نباید فراموش کنیم که علوم پایه علیرغم تاثیر ناچیزی که در زندگی روزمرهی ما دارند، اساس و بنیان علوم کاربردی مهم، مثل هوش مصنوعی، مهندسی معدن، پزشکی، داروسازی، و ... را تشکیل میدهند. همانطور که بسیاری از مبانی دامپزشکی (علم کاربردی) ریشه در کشفیات جانور شناسی (علم پایه) دارد. شاید محاسبات لگاریتم و انتگرال و ... ریاضیات هرگز در زندگی روزمرهی ما اهمیتی نداشته باشد اما همین محاسبات به ظاهر بیفایده برای طراحی و ساخت موشک، بررسی شدت زلزله، طراحی هوش مصنوعی و ... کاربرد دارند.
علم دیرین شناسی به درک بهتر ما از تاریخ حیات، تکامل خودمان و سایر موجودات زنده کمک میکند و مبانی بسیاری از علوم زیستی و زمین شناسی را تشکیل میدهد. این رشته از فناوریها و تجزیه و تحلیل طیف گستردهای از علوم برای بهکارگیری آنها در مطالعه حیات و محیطهای گذشته، بهره میبرد. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین اهداف دیرین شناسی میپردازیم :
بررسی حوادث انقراض
انقراض پدیدهی بسیار گستردهایست و زمانی رخ میدهد که تمام افراد یک گونه یا گروه از بین رفته باشند و دیگر خبری از آنها در نمایش شکوهمند طبیعت نباشد. مانند Dodo که تمام افراد این گونه به دلیل ورود انسان به زیستگاهش و شکار بیرویه از بین رفتند. در علم دیرین شناسی به بررسی انقراض های بزرگ و کوچک رخ داده در طول تاریخ زمین میپردازد و به دنبال کشف دلیل و چرایی آن است. بدین ترتیب میتوانیم با شناخت انقراضهای پیشین، احتمالاتی که موجب انقراض خودمان میشوند را نیز پیش بینی و تا حدی دفع کنیم!
همبستگیهای چینه شناسی
فسیل ها اغلب برای همبستگی های چینه شناسی مورد توجه واقع شدند. تغییرات مشاهده شده در فسیلهای یافت شده در طول زمان در زمین شناسی منجر به اصل توالی اکولوژیکی شد. اصل توالی اکولوژیکی یا Ecological succession فرایند نشان دهندهی چگونگی تغییر ترکیب گونههای یک جامعهی اکولوژیکی است. دیرین شناسان با توجه به فسیلها و با اندازه گیری خاکستر آتشفشانی، وارونگی دیرینه مغناطیسی یا رسوبات انباشته شده میتوانند اندازهگیری دقیقی از زمان در زمین شناسی ارائه دهند.
طبقه بندی
شاید مهم ترین اصل زیست شناسی مدرن، طبقه بندی موجودات باشد که بر اساس ارتباطات تکاملی بین موجودات زنده و منقرض شده صورت میگیرد. فیلوژنی ابتدا برای حشرات و ماهیها مورد استفاده قرار گرفت اما به مرور زمان تبدیل به اصل اساسی طبقه بندی موجودات شد. قرار گرفتن موجودات زنده در یک شاخه به ویژگیهای آنها مانند مهرهدار بیمهره بودن آنها، خزنده، پرنده، ماهی یا ... بودن انها، و شباهتها و تفاوتهای دیگر تعیین میشوند. در طبقه بندی موجودات منقرض شده به کمک فسیلهایشان با توجه به شباهت های ساختاری، موجودات را طبقه بندی میکنیم که این شباهت های ساختاری (نه ظاهری) متاثر از ژنوم این موجودات بود. اما درمورد موجودات امروزی شواهد ژنتیکی قانع کنندهای مبنی بر شباهت موجودات در دسترس است که نشان دهندهی ارتباط تکاملی بین آنهاست. تمام منابع علمی معتبر به وجود بیش از ۹۸ درصد همخوانی ژنتیکی بین انسان و شامپانزه تاکید دارند و همچنین اکتشاف فسیلهایی از اجداد این دو گونه تا جد مشترک آنها.
تحصیل دیرین شناسی
در برخی کشور ها تحصیل دیرین شناسی آنقدر حائز اهمیت است، که بسیاری از افراد با وجود تلاش بسیار و حتی داشتن لیاقت، نمیتوانند به این رشته ورود پیدا کنند. جالب است بدانید حقوق یک دیرین شناس در UK تقریبا چیزی معادل با ۳۱ تا ۴۵ هزار پوند است.
- البرز امیدی
مرتبط برای اطلاعات بیشتر👇
دایناسورها، کتابها و کودکان :
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
دیرین شناسی (Paleontology) به بررسی تاریخ حیات، موجودات منقرض شده، مسیر بوجود آمدن موجودات امروزی، و روند تکامل میپردازد. علم دیرین شناسی درواقع یکی از علوم پایه میباشد و نباید فراموش کنیم که علوم پایه علیرغم تاثیر ناچیزی که در زندگی روزمرهی ما دارند، اساس و بنیان علوم کاربردی مهم، مثل هوش مصنوعی، مهندسی معدن، پزشکی، داروسازی، و ... را تشکیل میدهند. همانطور که بسیاری از مبانی دامپزشکی (علم کاربردی) ریشه در کشفیات جانور شناسی (علم پایه) دارد. شاید محاسبات لگاریتم و انتگرال و ... ریاضیات هرگز در زندگی روزمرهی ما اهمیتی نداشته باشد اما همین محاسبات به ظاهر بیفایده برای طراحی و ساخت موشک، بررسی شدت زلزله، طراحی هوش مصنوعی و ... کاربرد دارند.
علم دیرین شناسی به درک بهتر ما از تاریخ حیات، تکامل خودمان و سایر موجودات زنده کمک میکند و مبانی بسیاری از علوم زیستی و زمین شناسی را تشکیل میدهد. این رشته از فناوریها و تجزیه و تحلیل طیف گستردهای از علوم برای بهکارگیری آنها در مطالعه حیات و محیطهای گذشته، بهره میبرد. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین اهداف دیرین شناسی میپردازیم :
بررسی حوادث انقراض
انقراض پدیدهی بسیار گستردهایست و زمانی رخ میدهد که تمام افراد یک گونه یا گروه از بین رفته باشند و دیگر خبری از آنها در نمایش شکوهمند طبیعت نباشد. مانند Dodo که تمام افراد این گونه به دلیل ورود انسان به زیستگاهش و شکار بیرویه از بین رفتند. در علم دیرین شناسی به بررسی انقراض های بزرگ و کوچک رخ داده در طول تاریخ زمین میپردازد و به دنبال کشف دلیل و چرایی آن است. بدین ترتیب میتوانیم با شناخت انقراضهای پیشین، احتمالاتی که موجب انقراض خودمان میشوند را نیز پیش بینی و تا حدی دفع کنیم!
همبستگیهای چینه شناسی
فسیل ها اغلب برای همبستگی های چینه شناسی مورد توجه واقع شدند. تغییرات مشاهده شده در فسیلهای یافت شده در طول زمان در زمین شناسی منجر به اصل توالی اکولوژیکی شد. اصل توالی اکولوژیکی یا Ecological succession فرایند نشان دهندهی چگونگی تغییر ترکیب گونههای یک جامعهی اکولوژیکی است. دیرین شناسان با توجه به فسیلها و با اندازه گیری خاکستر آتشفشانی، وارونگی دیرینه مغناطیسی یا رسوبات انباشته شده میتوانند اندازهگیری دقیقی از زمان در زمین شناسی ارائه دهند.
طبقه بندی
شاید مهم ترین اصل زیست شناسی مدرن، طبقه بندی موجودات باشد که بر اساس ارتباطات تکاملی بین موجودات زنده و منقرض شده صورت میگیرد. فیلوژنی ابتدا برای حشرات و ماهیها مورد استفاده قرار گرفت اما به مرور زمان تبدیل به اصل اساسی طبقه بندی موجودات شد. قرار گرفتن موجودات زنده در یک شاخه به ویژگیهای آنها مانند مهرهدار بیمهره بودن آنها، خزنده، پرنده، ماهی یا ... بودن انها، و شباهتها و تفاوتهای دیگر تعیین میشوند. در طبقه بندی موجودات منقرض شده به کمک فسیلهایشان با توجه به شباهت های ساختاری، موجودات را طبقه بندی میکنیم که این شباهت های ساختاری (نه ظاهری) متاثر از ژنوم این موجودات بود. اما درمورد موجودات امروزی شواهد ژنتیکی قانع کنندهای مبنی بر شباهت موجودات در دسترس است که نشان دهندهی ارتباط تکاملی بین آنهاست. تمام منابع علمی معتبر به وجود بیش از ۹۸ درصد همخوانی ژنتیکی بین انسان و شامپانزه تاکید دارند و همچنین اکتشاف فسیلهایی از اجداد این دو گونه تا جد مشترک آنها.
کودکان علاقمند به دایناسورها🦖
کودکانی که به دایناسورها علاقه نشان میدهند، معمولا از ضریب هوشی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار هستند. به مرور زمان نسبت به متد علمی آشنایی بیشتر دریافت کرده و با توجه به شواهد، نتیجه گیریهای منطقی انجام میدهند. فراموش نکنید که علاقه به دایناسورها و سایر موجودات ماقبل، یک علاقهی علمی و بنیادین است. مانند هزاران دانشمند دیرین شناس در سراسر جهان.
دیرینه شناسی، به موجودات زنده، هویت میبخشد.
مبنای تمام علوم زیستی مدرن، تکامل است و روایتگر روند تکامل، فسیل ها هستند. بنابراین فسیل ها به ما کمک میکنند که تاریخچهی خودمان، سایر موجودات، و محیط زیست را مورد بررسی قرار داده و درک عمیق تری از طبیعت پیدا کنیم و در جهت حفظ آن کوشا باشیم.
تحصیل دیرین شناسی
در برخی کشور ها تحصیل دیرین شناسی آنقدر حائز اهمیت است، که بسیاری از افراد با وجود تلاش بسیار و حتی داشتن لیاقت، نمیتوانند به این رشته ورود پیدا کنند. جالب است بدانید حقوق یک دیرین شناس در UK تقریبا چیزی معادل با ۳۱ تا ۴۵ هزار پوند است.
- البرز امیدی
مرتبط برای اطلاعات بیشتر👇
دایناسورها، کتابها و کودکان :
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
⁉️ سوال شما : نامگذاری موجودات ماقبل تاریخ بر چه اساسی صورت میگیرد؟
⁉️ سوال شما : آیا حیوانات فقط بر اساس غریزه عمل میکنند؟
⁉️ سوال شما : دایناسورها منشأ نفت و سوخت های فسیلی هستند؟
- البرز امیدی
این نامگذاریها معمولا از الگوهای خاصی پیروی میکنند. برای خزندگان ماقبل تاریخ در بسیاری از موارد از پسوند «Saur» به معنای سوسمار استفاده میشود و در نام بسیاری از دایناسورها، تروسورها و ... قابل مشاهده میباشد. اما گاهی از از پیشوند و پسوندهای متفاوتی مانند «Ceratops» یا «Raptor» نیز برای دایناسورها استفاده میشوند. این نام ها اغلب ترکیبی از ویژگی های موجود، و پسوند های رایج هستند. Spinosaurus متشکل از دو بخش Spino به معنای تیغه و Saur به معنای سوسمار بود که علت این نامگذاری وجود تیغهی پشتی در کمر این خزنده است. هرچند دایناسورهای زیادی نیز هستند که نامی مستقل و فاقد پیشوند یا پسوند دارند مانند «Yi» و «Oxalaia».
از طرفی کلماتی مانند «Deino» به معنای وحشتناک نه تنها برای دایناسورهایی مانند Deinonychus بلکه برای پستاندارانی مانند Dinocrocota (یکی از اقوام ماقبل تاریخ کفتارها) و Deinotherium (یکی از اقوام ماقبل تاریخ فیلها) نیز مورد استفاده قرار میگیرد. برای بسیاری از پستانداران کلماتی مانند «Don» و «therium» استفاده میشوند که به معنای دندان هستند. بسیاری اقوام منقرض شدهی کرگدنها، فیلها، گربه سانان و ... نام هایی با این پسوندها دارند. مانند گربهسان معروف، ببر دندان خنجری با نام علمی Smilodon Fatalis یا Arsinotherium که ظاهری شبیه به کرگدنها داشت.
البته استفاده از اساطیر، شخصیتهای افسانهای و سینمایی و ... نیز برای دیرین شناسان و جانور شناسان تعجبی ندارد. Ramisyllis kingghidorahi هرچند که یک موجود منقرض شده نیست و نوعی کرم محسوب میشود اما نامی یادآور شخصیت منفی داستان گودزیلا، یعنی پادشاه گیدورا دارد که تصمیم داشت با کنترل سایر تایتانها، زمین را به تصرف خود درآورد. یا Quatzalcoatlos، تروسور محبوب من که نامش برگرفته از یکی از مهم ترین خدایان آزتکها یعنی Quetzalcōātl است. گاهی هم علاقههای شخصی باعث نامگذاری میشوند مانند Masiakasaurus که به علت علاقهی نامگذارانش به یک گروه موسیقی، چنین نامی گرفت.
⁉️ سوال شما : آیا حیوانات فقط بر اساس غریزه عمل میکنند؟
احتمالا تا به حال جملهی تکراری «حیوانات همیشه بر اساس غریزه رفتار میکنند» را شنیدهاید. اما فراموش نکنید که تنها بخشی از رفتارهای حیوانات، غریزی هستند. رفتار عملی است که توسط عضلات و تحت کنترل سیستم عصبی انجام میشود. میتوان گفت رفتار مجموعه پاسخهای یک جانور به محرکهای خارجی و داخلی است. الگوی عمل ثابت یک رفتار تا حد زیادی بی تغییر است که توسط یک عامل ساده که به عنوان محرک نشانه شناخته میشود تحریک میشود. رفتار های غریزی رفتارهایی متاثر از ژنهای موجودات هستند. یعنی این موجودات از بدو تولد بدون هیچگونه آموزش و یادگیری، برخی رفتارها را از خود بروز میدهند. انسان و سایر حیوانات همگی دارای رفتارهای غریزی متنوعی هستند. برای مثال، بچه لاکپشتهای تازه متولد شد بدون اینکه والدین خود را ببینند، به صورت غریزی به سمت دریا شروع به حرکت میکنند.
رفتارهای غریزی بخش اعظمی از رفتارهای جانوران را تشکیل میدهند اما بسیاری از رفتارهای جانوران ناشی تجربیات پیشین، تصمیم گیریهای لحظهای و ایجاد ارتباط بین تجربههای قبلی و موقعیت فعلی است. رفتار های حل مسئله، سلسله مراتب اجتماعی و تشکیل فرهنگ به دفعات مکرر در حیوانات مشاهده شده.
⁉️ سوال شما : دایناسورها منشأ نفت و سوخت های فسیلی هستند؟
اگر اجساد گیاهان، جلبکها، درختان و میکرو ارگانیسمهایی که در مردابها، جنگلها و دریاها زندگی میکردند، پس از مرگ توسط رسوبات دفن شود به دلیل عدم حضور اکسیژن به مقدار کافی، به طور کامل تجزیه نمیشوند. پس از طی میلیونها سال، رسوبات بیشتری روی آنها قرار میگیرد و سپس، فشار و گرمای درون زمین باعث تبدیل این بقایا به مواد شیمیایی غنی از کربن میشوند. دلیل نامگذاری آنها تحت عنوان «سوخت فسیلی» این است که از بقایای جانداران گذشته بدست میآیند! (یعنی درست مثل فسیلها یادگاریهای طبیعت هستن)
زغال سنگ از گیاهان، و در طی مراحلی به ترتیب به تورب یا پیت، لیگنیت، بیتومینه و در نهایت آنتراسیت تبدیل میشود. منشأ اصلی نفت خام هم از جلبکها و پلانکتونهای دریاهای کم عمق است. منشا گاز طبیعی نیز درست مثل نفت است، اما در فرایند تولید گاز، گرمای بیشتری لازم است.
اندازهی دایناسورها گاهی بزرگ، و مدت زمان حکمرانی آنها بر روی زمین چیزی بیش از ۱۶۰ میلیون سال بوده. اما بی شک تعداد آنها با حجم عظیم پلانکتونها قابل مقایسه نبوده. سوخت های فسیلی بیشتر از بقایای گیاهان و جانوران ریز دریایی بوجود میآیند نه دایناسورها! احتمالا فقط درصد کمی از سوختهای فسیلی از بقایای دایناسورها یا سایر موجودات بزرگ جثهی تاریخ زمین بوجود آمده باشند.
- البرز امیدی
Fossil Archive
مطالعهی دیرین شناسی و تکامل چه اهمیتی دارد؟ دیرین شناسی (Paleontology) به بررسی تاریخ حیات، موجودات منقرض شده، مسیر بوجود آمدن موجودات امروزی، و روند تکامل میپردازد. علم دیرین شناسی درواقع یکی از علوم پایه میباشد و نباید فراموش کنیم که علوم پایه علیرغم…
چرا دایناسورها مهم هستند؟
برای این هیولاهای دوست داشتنی 🦖
امروز اول ژوئن، به عنوان روز دایناسور (البته در آمریکا) نامگذاری شده. این روز یادآور تاریخ شگفتانگیز دایناسورها و اهمیت آنها برای علم است.
💢 در زمانی که داروین نظریه تکامل را ارائه داد، فسیل دایناسورهایی مانند Archaeopteryx و همچنین بقایای دیگر موجودات ماقبل تاریخ، از شواهد قدرتمند نظریهی او به حساب میآمدند. بدین ترتیب این موجودات کمک شایانی به پذیرش نظریه تکامل در جامعهی علمی کردند و حالا تکامل به پایه و بنیاد و اساس زیست شناسی تبدیل شده. حقیقت تکامل، و زبان زیست شناسی! هرچند که در ابتدا افراد زیادی با وجود دایناسورها و سایر موجودات ماقبل تاریخ در گذشته مخالفت کردند، اما دایناسورها نیز مانند تمام حقایق علمی دیگر، سربلند و پیروز از این میدان بیرون آمده و حالا به لطف آنها، علم دیرینه شناسی به یکی از پویاترین علوم تجربی تبدیل شده.
برای این هیولاهای دوست داشتنی 🦖
امروز اول ژوئن، به عنوان روز دایناسور (البته در آمریکا) نامگذاری شده. این روز یادآور تاریخ شگفتانگیز دایناسورها و اهمیت آنها برای علم است.
💢 در زمانی که داروین نظریه تکامل را ارائه داد، فسیل دایناسورهایی مانند Archaeopteryx و همچنین بقایای دیگر موجودات ماقبل تاریخ، از شواهد قدرتمند نظریهی او به حساب میآمدند. بدین ترتیب این موجودات کمک شایانی به پذیرش نظریه تکامل در جامعهی علمی کردند و حالا تکامل به پایه و بنیاد و اساس زیست شناسی تبدیل شده. حقیقت تکامل، و زبان زیست شناسی! هرچند که در ابتدا افراد زیادی با وجود دایناسورها و سایر موجودات ماقبل تاریخ در گذشته مخالفت کردند، اما دایناسورها نیز مانند تمام حقایق علمی دیگر، سربلند و پیروز از این میدان بیرون آمده و حالا به لطف آنها، علم دیرینه شناسی به یکی از پویاترین علوم تجربی تبدیل شده.
همگام با آنها، در سیارهی آنها با صدای دلنشین اتنبرو، از میان لولههای آزمایشگاهی ریچارد هموند، در دوران پیشاتاریخ، از پشت حصارهای پارک ژوراسیک، سوار بر اتوبوس جادویی مدرسه، پادشاه هیولاها، در شبهای موزه و ...
دایناسورها نه تنها بخش بزرگ و مهمی از ساینس هستند، بلکه سال های سال است که این قاتلین بالفطره، یا هیولاهای دوست داشتنی در قلب ما جا خوش کردهاند ...
پروفسور مایکل بنتون:- البرز امیدی
چیزی که من دربارهی فسیلها خیلی دوست دارم این است که آنها از دنیاهای دیگری سخن میگویند. خیلی از مردم به داستانهای علمی تخیلی و خواندن دربارهی دنیاهای تخیلی علاقه دارند، که در آنها انسانها و مخلوقات عجیب و غریب وجود دارند. اما وقتی شما یک دیرینه شناس باشید، میتوانید فسیلها را مطالعه کنید و چیزهای زیادی را دربارهی گیاهان و جانورانی که در گذشته زندگی میکردند دریابید. بعضی از آنها شگفتانگیزتر از هر چیز زندهای هستند که امروز میبینیم. برای مثال بعضی از تروسورها (گروهی از خزندگان قادر به پرواز که همراه با دایناسورها در انقراض دسته جمعی ۶۶ میلیون سال پیش از بین رفتند) بزرگتر از هر پرندهی امروزی بودند، و ما فکر میکنیم که این غیر ممکن است که آنها میتوانستند پرواز کنند و این سوال خود یک سری سوالهای علمی جالب را ایجاد میکند که برای پاسخ به آنها شما نیاز دارید تا فیزیک و ریاضیات را برای فهم امکانپذیری آن به کار ببرید.
ترجمه و زیرنویس: سپنتا نوروزیان
کانال پارینهنگار، دکتر عرفان خسروی (جانور شناس و دیرینه شناس)
فسیلهای ۷۳ میلیون ساله قدیمیترین شواهد لانهسازی پرندگان در عرضهای جغرافیایی قطبی را ارائه میدهند.
اکوسیستمهای قطبی پرندگانی را در خود جای دادهاند که به صورت فصلی در آنجا لانه میسازند و به عنوان اعضای کلیدی اکوسیستم عمل میکنند. با وجود اهمیت اکولوژیکی پرندگان قطبی، منشأ لانهسازی در عرضهای جغرافیایی بالا به دلیل وجود فسیلهای پراکنده، مقداری مبهم بود. در تحقیقات جدید، دیرینهشناسان مجموعهای از فسیلهای پرندگان در عرضهای جغرافیایی بسیار بالا مربوط به دورهی کرتاسه در آلاسکا را بررسی کردند.
باتوجه به رکورد فسیلی غنی، پرندگان بیش از ۱۵۰ میلیون سال است که وجود دارند. و باتوجه به شواهد قطعی، میدانیم که آنها گروهی از دایناسورهای تروپود هستند. اما بسیاری از آنها در قطب لانهسازی میکردند. در مطالعهی جدید دانشجوی دکتری، لورن ویلسون و همکارانش، فسیل استخوانها و دندانههای پرندگان ۷۳ میلیون ساله را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. برخی از این پرندگان، پرندگانی با مهارت غواصی شبیه به اردکها و غازهای امروزی بودند درست در همان زمانی که دایناسورهای غیرپرنده در سراسر خشکی های زمین پرسه میزدند.
قبل از این مطالعه، اولین شواهد شناختهشده از تولید مثل پرندگان در قطب شمال یا قطب جنوب حدود ۴۷ میلیون سال پیش بود، مدتها پس از آنکه یک سیارک ۷۵٪ از حیوانات روی زمین را از بین ببرد. این تحقیقات، سابقه تولید مثل پرندگان در مناطق قطبی را ۲۵ یا ۳۰ میلیون سال به عقب میبرد. حالا دیگر قطب شمال به عنوان مهدکودکی برای پرندگان مدرن در نظر گرفته میشود. یافتن فسیل جوجه پرندگان تقریباً بیسابقه است. به همین دلیل است که این فسیلها مهم هستند. محققان، آلاسکا را در نقشه پرندگان فسیل شده قرار دادند. آنها اکنون یکی از بهترین مکانها برای فسیلهای پرندگان از عصر دایناسورها مورد کاوش قرار دادند.
از نظر محتوای اطلاعات، این استخوانها و دندانهای کوچک جذاب هستند و درک عمیقی از حیوانات این زمان ارائه میدهند. هنوز مشخص نیست که آیا این نمونههای جدید، اولین اعضای شناخته شده Neornithes، (گروهی که شامل همه پرندگان مدرن است) هستند یا خیر! برخی از این استخوانهای جدید دارای ویژگیهای اسکلتی هستند که فقط در این گروه یافت میشوند. و مانند پرندگان مدرن، برخی از این پرندگان دندان واقعی نداشتند. اگر آنها بخشی از گروه پرندگان مدرن باشند، قدیمیترین فسیلهای یافت شده از این نوع خواهند بود. در حال حاضر، قدیمیترین فسیلهای از این نوع مربوط به حدود ۶۹ میلیون سال پیش هستند.
📎مطالعه کنید
- البرز امیدی
اکوسیستمهای قطبی پرندگانی را در خود جای دادهاند که به صورت فصلی در آنجا لانه میسازند و به عنوان اعضای کلیدی اکوسیستم عمل میکنند. با وجود اهمیت اکولوژیکی پرندگان قطبی، منشأ لانهسازی در عرضهای جغرافیایی بالا به دلیل وجود فسیلهای پراکنده، مقداری مبهم بود. در تحقیقات جدید، دیرینهشناسان مجموعهای از فسیلهای پرندگان در عرضهای جغرافیایی بسیار بالا مربوط به دورهی کرتاسه در آلاسکا را بررسی کردند.
باتوجه به رکورد فسیلی غنی، پرندگان بیش از ۱۵۰ میلیون سال است که وجود دارند. و باتوجه به شواهد قطعی، میدانیم که آنها گروهی از دایناسورهای تروپود هستند. اما بسیاری از آنها در قطب لانهسازی میکردند. در مطالعهی جدید دانشجوی دکتری، لورن ویلسون و همکارانش، فسیل استخوانها و دندانههای پرندگان ۷۳ میلیون ساله را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. برخی از این پرندگان، پرندگانی با مهارت غواصی شبیه به اردکها و غازهای امروزی بودند درست در همان زمانی که دایناسورهای غیرپرنده در سراسر خشکی های زمین پرسه میزدند.
قبل از این مطالعه، اولین شواهد شناختهشده از تولید مثل پرندگان در قطب شمال یا قطب جنوب حدود ۴۷ میلیون سال پیش بود، مدتها پس از آنکه یک سیارک ۷۵٪ از حیوانات روی زمین را از بین ببرد. این تحقیقات، سابقه تولید مثل پرندگان در مناطق قطبی را ۲۵ یا ۳۰ میلیون سال به عقب میبرد. حالا دیگر قطب شمال به عنوان مهدکودکی برای پرندگان مدرن در نظر گرفته میشود. یافتن فسیل جوجه پرندگان تقریباً بیسابقه است. به همین دلیل است که این فسیلها مهم هستند. محققان، آلاسکا را در نقشه پرندگان فسیل شده قرار دادند. آنها اکنون یکی از بهترین مکانها برای فسیلهای پرندگان از عصر دایناسورها مورد کاوش قرار دادند.
از نظر محتوای اطلاعات، این استخوانها و دندانهای کوچک جذاب هستند و درک عمیقی از حیوانات این زمان ارائه میدهند. هنوز مشخص نیست که آیا این نمونههای جدید، اولین اعضای شناخته شده Neornithes، (گروهی که شامل همه پرندگان مدرن است) هستند یا خیر! برخی از این استخوانهای جدید دارای ویژگیهای اسکلتی هستند که فقط در این گروه یافت میشوند. و مانند پرندگان مدرن، برخی از این پرندگان دندان واقعی نداشتند. اگر آنها بخشی از گروه پرندگان مدرن باشند، قدیمیترین فسیلهای یافت شده از این نوع خواهند بود. در حال حاضر، قدیمیترین فسیلهای از این نوع مربوط به حدود ۶۹ میلیون سال پیش هستند.
«نتایج به قدر کافی گویا هستند اما برای اطمینان کامل، یافتن یک اسکلت جزئی یا کامل لازم است.»
📎مطالعه کنید
- البرز امیدی
Fossil Archive
جینگمای اوکانر (Jingmai O'Connor) دیرینهشناس فعال در موزه فیلد شیکاگو
جینگمای اوکانر (Jingmai O'Connor) دیرینهشناس فعال در موزه فیلد شیکاگو در سال ۲۰۲۱ مصاحبه ای درباره کشفیات جدید و مسائل مرتبط با تنوع در دیرینهشناسی داشته است که در اینجا مرور می کنیم.
اوکانر درپاسخ به پرسشی درباره انگیزهاش برای ورود به این رشته گفت که مادرش در دوران کودکی او دکترای علوم زمین داشت و او بارفتن به طبیعت همراه مادرش و جمعآوری سنگها، کانیها و فسیلها، علاقهمند شد. او در دانشگاه، تحت تأثیر استادی به نام دان پروترو عاشق دیرینهشناسی شد. پروترو با وجود هشدارهایی درباره دشواریهای این رشته، با فراهمکردن فرصتها و ارتباط با همکارانش، اوکانر را برای رسیدن به رؤیای مطالعه فسیلها حمایت کرد.
اوکانر میگوید پروترو او را تشویق به شرکت درکار میدانی، آمادهسازی فسیل در موزه تاریخ طبیعی لسآنجلس، سفرهای میدانی تابستانی و حتی سفر به چین در دوره کارشناسی کرد. او همچنین اوکانر را به درخواست کمکهزینهها و آمادگی برای مقطع دکترا تشویق کرد. به گفته اوکانر، این استاد فراتر از وظایفش برای کمک به موفقیت دانشجویان تلاش کرد.
اوکانر میگوید بیشتر مردم فکر میکنند دیرینهشناسان وقت زیادی را صرف حفاری میکنند، اما در واقع ۹۵ درصد وقتشان پشت کامپیوتر است و فعالیتهای پژوهشیشان بسیار متنوع و گسترده است.
- ادامهی مطالب را در کانال فسیل شناسان ایران، مطالعه کنید
مطالعه کنید👇
مطالعهی دیرین شناسی چه اهمیتی دارد؟
اوکانر درپاسخ به پرسشی درباره انگیزهاش برای ورود به این رشته گفت که مادرش در دوران کودکی او دکترای علوم زمین داشت و او بارفتن به طبیعت همراه مادرش و جمعآوری سنگها، کانیها و فسیلها، علاقهمند شد. او در دانشگاه، تحت تأثیر استادی به نام دان پروترو عاشق دیرینهشناسی شد. پروترو با وجود هشدارهایی درباره دشواریهای این رشته، با فراهمکردن فرصتها و ارتباط با همکارانش، اوکانر را برای رسیدن به رؤیای مطالعه فسیلها حمایت کرد.
اوکانر میگوید پروترو او را تشویق به شرکت درکار میدانی، آمادهسازی فسیل در موزه تاریخ طبیعی لسآنجلس، سفرهای میدانی تابستانی و حتی سفر به چین در دوره کارشناسی کرد. او همچنین اوکانر را به درخواست کمکهزینهها و آمادگی برای مقطع دکترا تشویق کرد. به گفته اوکانر، این استاد فراتر از وظایفش برای کمک به موفقیت دانشجویان تلاش کرد.
در نهایت، اوکانر با آگاهی کامل از جنبههای مختلف دیرینهشناسی وارد مقطع دکترا شد و از آن زمان این رشته را بهترین شغل ممکن دانسته است: «شما یک کاوشگر ناشناختهها هستید که برای نفع بشریت، دانش را دنبال میکنید.»
اوکانر میگوید بیشتر مردم فکر میکنند دیرینهشناسان وقت زیادی را صرف حفاری میکنند، اما در واقع ۹۵ درصد وقتشان پشت کامپیوتر است و فعالیتهای پژوهشیشان بسیار متنوع و گسترده است.
- ادامهی مطالب را در کانال فسیل شناسان ایران، مطالعه کنید
مطالعه کنید👇
مطالعهی دیرین شناسی چه اهمیتی دارد؟
جمجمههای گروه Eudromaeosauria در مقالات علمی به عنوان جمجمههایی محافظهکارانه تر در مقایسه با خویشاوندان maniraptor خود توصیف شدهاند. این جمجمهها، به ویژه در مقایسه با پرندگان و oviraptorosaurs ، فضاهای پنوماتیک کمتری داشتند. این امر تا حد زیادی ناشی از نتایج تحقیقات اکولوژی غذایی Eudromaeosauriaهاست که برخلاف سایر maniraptoranها که یا گیاهخوار یا همهچیزخوار بودند، به طور طبیعی رژیم غذایی گوشتخواری داشتند.
مقالهای در سال 2024 که جمجمههای Eudromaeosauria را مورد بررسی قرار میداد، چندین تحلیل، از جمله تحلیل اِلِمان محدود (FEA) را در تلاش برای استنباط خواص فیزیکی این جمجمهها انجام داد. نتایج آنها از این ایده پشتیبانی میکرد که Deinonychus به دلیل نیروی گاز گرفتن نسبتاً بالا (در مقایسه با دیگر گونههای خویشاوند) و سرعت گاز گرفتن آهسته، برای شکار طعمههای بزرگ تکامل یافته بود. همین تحلیل، مزیت مکانیکی نسبتاً بالایی را برای جمجمه Dromaeosaurus نشان داد که در مقابله با طعمههای بزرگ موثر است. این با از دست دادن عناصر پنوماتیک در استخوانهای صورت Eudromaeosauria سازگار است، که احتمالا سازگاریهایی برای تغذیه از طعمههای بزرگ هستند.
در گونههای نزدیکتر به Velociraptor، (شکل C و D) ساختار سوراخهای جمجمه برای پخش کردن فشار هر نیرویی که بر آن اعمال میشود در سراسر جمجمه سازگار شده است، که منجر به تحمل فشار کمتر بر هر یک از نقاط اهرمی روی جمجمه میشود. شباهتهای بین Velociraptor و Troodontidae محققان را به این نتیجه رساند که وضعیت جمجمه Velociraptor ممکن است مانند اجداد Eudromaeosauriaها باشد. محققان دیگر اظهار داشتهاند که ترتیب و محل قرار گیری سوراخهای جمجمه Velociraptor یک وضعیت مشتق شده است که ناشی از انبساط سینوسهای جمجمهای است. مطالعه دیگری در مورد نیروهای گاز گرفتن تروپودها نشان داد که Dromaeosaurusها برای خرد کردن استخوانهای طعمههای نسبتاً کوچک جمجمههای تخصص یافته تری داشتند.
- البرز امیدی
یکی از تحقیقات مذکور
مرتبط برای مطالعه 👇
استخوان های پنوماتیک (PNEUMATIC)
تحلیل درخت فیلوژنی دایناسورهای Dromaeosauridae
مقالهای در سال 2024 که جمجمههای Eudromaeosauria را مورد بررسی قرار میداد، چندین تحلیل، از جمله تحلیل اِلِمان محدود (FEA) را در تلاش برای استنباط خواص فیزیکی این جمجمهها انجام داد. نتایج آنها از این ایده پشتیبانی میکرد که Deinonychus به دلیل نیروی گاز گرفتن نسبتاً بالا (در مقایسه با دیگر گونههای خویشاوند) و سرعت گاز گرفتن آهسته، برای شکار طعمههای بزرگ تکامل یافته بود. همین تحلیل، مزیت مکانیکی نسبتاً بالایی را برای جمجمه Dromaeosaurus نشان داد که در مقابله با طعمههای بزرگ موثر است. این با از دست دادن عناصر پنوماتیک در استخوانهای صورت Eudromaeosauria سازگار است، که احتمالا سازگاریهایی برای تغذیه از طعمههای بزرگ هستند.
در گونههای نزدیکتر به Velociraptor، (شکل C و D) ساختار سوراخهای جمجمه برای پخش کردن فشار هر نیرویی که بر آن اعمال میشود در سراسر جمجمه سازگار شده است، که منجر به تحمل فشار کمتر بر هر یک از نقاط اهرمی روی جمجمه میشود. شباهتهای بین Velociraptor و Troodontidae محققان را به این نتیجه رساند که وضعیت جمجمه Velociraptor ممکن است مانند اجداد Eudromaeosauriaها باشد. محققان دیگر اظهار داشتهاند که ترتیب و محل قرار گیری سوراخهای جمجمه Velociraptor یک وضعیت مشتق شده است که ناشی از انبساط سینوسهای جمجمهای است. مطالعه دیگری در مورد نیروهای گاز گرفتن تروپودها نشان داد که Dromaeosaurusها برای خرد کردن استخوانهای طعمههای نسبتاً کوچک جمجمههای تخصص یافته تری داشتند.
- البرز امیدی
یکی از تحقیقات مذکور
مرتبط برای مطالعه 👇
استخوان های پنوماتیک (PNEUMATIC)
تحلیل درخت فیلوژنی دایناسورهای Dromaeosauridae
Fossil Archive
جمجمههای گروه Eudromaeosauria در مقالات علمی به عنوان جمجمههایی محافظهکارانه تر در مقایسه با خویشاوندان maniraptor خود توصیف شدهاند. این جمجمهها، به ویژه در مقایسه با پرندگان و oviraptorosaurs ، فضاهای پنوماتیک کمتری داشتند. این امر تا حد زیادی ناشی از…
شکل مربوط به مطالب👆
همیشه به Dromaeosauridaeها نگاه متفاوتی داشتم و آنها را جدا از سایر گروههای بزرگ و کوچک دایناسورها مورد بررسی قرار میدهم. به دلیل ارتباطات تقریبا نزدیک این گروه با پرندگان از لحاظ تکاملی و شباهتها و تفاوتهای این دو تاکسون خواهری، مطالعهی این موجودات میتواند درهای جدیدی از ریزهکاری های روند تکامل را بر روی ما بگشاید. بنابراین بیشتر مطالب کانال راجع به دایناسورهای پردار، و ارتباطات تکاملی بین پرندگان و کروکدیلهاست
متابولیسم و تنظیم دمای بدن در Eudromaeosauriaها
احتمالا همهی Eudromaeosauria (و Coelurosauria به طور کلی) خونگرم بودهاند. گفته میشود که وجود پرها در ابتدا به عنوان یک ابزار برای کنترل و تنظیم دمای بدن تکامل یافته بود که البته برای ارگانیسمهای کاملاً Ectotherm (خونسرد) کاربرد خاصی ندارد. بنابراین، میتوان از وجود پر، درمورد خونگرم بودن دایناسورها نتیجه گیری کرد. با این حال، Eudromaeosauria احتمالاً در تنظیم دمای خود به اندازه پستانداران یا پرندگان مدرن (Aves) تکامل یافته نبودند و میانگین سرعت متابولیک پایینتری نسبت به این حیوانات مدرن داشتهاند. البته فراموش نکنید که Eudromaeosauria اجداد پرندگان نبودند 👇
https://t.me/referenceevolution/351
https://t.me/referenceevolution/262
https://t.me/paleogram/1063
https://t.me/referenceevolution/115
https://t.me/referenceevolution/363
محققان مطالعهای را در سال ۲۰۲۳ بر روی آناتومی جمجمه چندین تروپود منقرض شده و زنده (پرندگان) انجام دادند، که در آن، از توموگرافی کامپیوتری برای مدلسازی حجم حفرههای بینی آنها و مقایسه آنها با حجم کل جمجمهها استفاده شد. این جمجمهها تحت یک Regression analysis (مجموعهای از فرآیندهای آماری برای تخمین روابط بین یک متغیر وابسته با یک یا چند متغیر مستقل) قرار گرفتند که رابطهای بین این دو حجم و کارایی مجرای بینی به عنوان یک دستگاه تنظیم حرارت را بازیابی کرد. بر اساس این تحلیل، پیشنهاد شد که Eudromaeosaur مورد آزمایش در این تحقیق، یعنی Velociraptor، قادر به تنظیم حرارت بینی با کارایی بسیار کمتری نسبت به پرندگان مدرن بوده است. این با پیشنهادهای قبلی مبنی بر اینکه dromaeosauria سرعت متابولیک کمتری نسبت به پرندگان مدرن داشتند، مطابقت دارد.
💢 یک سوال اساسی درمورد تکامل دایناسورها این است که چگونه آنها با تغییرات آب و هوایی طولانی مدت در دوران مزوزوئیک ( از ۲۳۰ تا ۶۶ میلیون سال پیش) سازگار شدند؟
پاسخ در این است که زمانی که آنها سازگاری مستقل از محیط زیست و به سبک پرندگان را توسعه دادند، خونگرم شدند. توانایی دایناسورهای خونگرم برای سازگاری یافتن در محیطهای خشنتر، از جمله مناطق سرد و با عرض جغرافیایی بالاتر، سوالات جالبی را در مورد منشا ویژگیهای کلیدی مشترک دایناسورها با پرندگان مدرن ایجاد میکند و نشان میدهد که توسعه homeothermy (حفظ دمای بدن ثابت) و endothermy (تولید گرمای بدن) نقش مهمی در تنوع زیست محیطی آنها ایفا کرده. بر اساس تحقیقات جدید، این ویژگی ممکن است در میان برخی از دایناسورها در اوایل دوره ژوراسیک حدود ۱۸۰ میلیون سال پیش تکامل یافته باشد. برخی ازین اکتشافات به لطف تجزیه و تحلیل و محاسبهی داده های حاصل از بررسی ایزوتوپ اکسیژن در فسیل ها محقق شدند.
-البرز امیدی
مقالهی مربوط به تحقیق انجام شده در سال ۲۰۲۳
احتمالا همهی Eudromaeosauria (و Coelurosauria به طور کلی) خونگرم بودهاند. گفته میشود که وجود پرها در ابتدا به عنوان یک ابزار برای کنترل و تنظیم دمای بدن تکامل یافته بود که البته برای ارگانیسمهای کاملاً Ectotherm (خونسرد) کاربرد خاصی ندارد. بنابراین، میتوان از وجود پر، درمورد خونگرم بودن دایناسورها نتیجه گیری کرد. با این حال، Eudromaeosauria احتمالاً در تنظیم دمای خود به اندازه پستانداران یا پرندگان مدرن (Aves) تکامل یافته نبودند و میانگین سرعت متابولیک پایینتری نسبت به این حیوانات مدرن داشتهاند. البته فراموش نکنید که Eudromaeosauria اجداد پرندگان نبودند 👇
https://t.me/referenceevolution/351
https://t.me/referenceevolution/262
https://t.me/paleogram/1063
https://t.me/referenceevolution/115
https://t.me/referenceevolution/363
محققان مطالعهای را در سال ۲۰۲۳ بر روی آناتومی جمجمه چندین تروپود منقرض شده و زنده (پرندگان) انجام دادند، که در آن، از توموگرافی کامپیوتری برای مدلسازی حجم حفرههای بینی آنها و مقایسه آنها با حجم کل جمجمهها استفاده شد. این جمجمهها تحت یک Regression analysis (مجموعهای از فرآیندهای آماری برای تخمین روابط بین یک متغیر وابسته با یک یا چند متغیر مستقل) قرار گرفتند که رابطهای بین این دو حجم و کارایی مجرای بینی به عنوان یک دستگاه تنظیم حرارت را بازیابی کرد. بر اساس این تحلیل، پیشنهاد شد که Eudromaeosaur مورد آزمایش در این تحقیق، یعنی Velociraptor، قادر به تنظیم حرارت بینی با کارایی بسیار کمتری نسبت به پرندگان مدرن بوده است. این با پیشنهادهای قبلی مبنی بر اینکه dromaeosauria سرعت متابولیک کمتری نسبت به پرندگان مدرن داشتند، مطابقت دارد.
💢 یک سوال اساسی درمورد تکامل دایناسورها این است که چگونه آنها با تغییرات آب و هوایی طولانی مدت در دوران مزوزوئیک ( از ۲۳۰ تا ۶۶ میلیون سال پیش) سازگار شدند؟
پاسخ در این است که زمانی که آنها سازگاری مستقل از محیط زیست و به سبک پرندگان را توسعه دادند، خونگرم شدند. توانایی دایناسورهای خونگرم برای سازگاری یافتن در محیطهای خشنتر، از جمله مناطق سرد و با عرض جغرافیایی بالاتر، سوالات جالبی را در مورد منشا ویژگیهای کلیدی مشترک دایناسورها با پرندگان مدرن ایجاد میکند و نشان میدهد که توسعه homeothermy (حفظ دمای بدن ثابت) و endothermy (تولید گرمای بدن) نقش مهمی در تنوع زیست محیطی آنها ایفا کرده. بر اساس تحقیقات جدید، این ویژگی ممکن است در میان برخی از دایناسورها در اوایل دوره ژوراسیک حدود ۱۸۰ میلیون سال پیش تکامل یافته باشد. برخی ازین اکتشافات به لطف تجزیه و تحلیل و محاسبهی داده های حاصل از بررسی ایزوتوپ اکسیژن در فسیل ها محقق شدند.
-البرز امیدی
مقالهی مربوط به تحقیق انجام شده در سال ۲۰۲۳
جمجمهی Eudromaeosauriaها، به اندازه سایر گروههای تروپود (مانند Tyrannosauridea ) مورد مطالعه گسترده قرار نگرفته است. با این حال، بقایای جمجمهای زیادی از Velociraptor، Bambiraptor و Saurornitholestes شناخته شده است که امکان مقایسه حجم بینی آنها با سایر تروپودهای غیر پرنده را فراهم میکند. مشخص شد که در این سه Dromaeosaurid، نسبت حجم بینی به جرم بدن در مقایسه با سایر گروههای maniraptoranها بیشتر بوده و از این نظر حتی با Tyrannosauridea قابل مقایسه هستند. فرض بر این است که این نسبت، معیاری تقریبی از قدرت بویایی است که نشان میدهد Dromaeosauridها حس بویایی قوی داشتهاند. از طرفی این نتایج با این ایده که این شکارچیان شبگرد بودهاند نیز سازگار است. با این حال، همچنین ممکن است که این نشان دهنده قلمروهای وسیعی باشد که توسط این گونهها تعیین میشد.
- البرز امیدی
- البرز امیدی
با آرزوی سلامتی برای تمام هموطنان عزیزم. در این شرایط سخت و دشوار درخواست آرامش و خونسردی و در عین حال تصمیم گیریهای هوشمندانه در جهت کاهش تلفات دارم.
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد Dromaeosauridها بدنی پوشیده از پر داشتهاند.
برخی از فسیلهای Dromaeosaurid، پرهای بلند و پهنی را روی دستها و بازوها (remiges) و دم (rectrices) و همچنین پرهای کوتاهتر و کرک مانندی که بدن را میپوشاند، حفظ کردهاند. سایر فسیلها، که آثار واقعی پرها را حفظ نکردهاند، هنوز برآمدگیهای مرتبط با آن را روی استخوانهای ساعد، جایی که پرهای بلند، در زمان حیات به آن متصل میشدند، دارا هستند. به طور کلی، این الگوی پر بسیار شبیه Archaeopteryx است.
اولین Dromaeosaurid که شواهد قطعی از پر داشت، Sinornithosaurus بود که در چین کشف شد. بسیاری از فسیلهای Dromaeosaurid دیگر با پرهایی که بدنشان را پوشانده بود، یافت شدهاند، و حتی برخی هم با بالهای پردار و کاملاً توسعهیافته! Microraptor حتی شواهدی از یک جفت بال روی پاهای عقبی خود را نشان میدهد. در حالی که حفظ و ایجاد آثار مستقیم پر فقط در رسوبات ریزدانه امکانپذیر است، برخی از فسیلهای یافت شده در سنگهای درشتتر، شواهدی از پر (نقاط اتصال پرهای بال که برخی از پرندگان دارند) را نشان میدهند. Dromaeosauridهایی مانند، Rahonavis و Velociraptor هر دو با برآمدگیهایی در فسیلشان پیدا شدهاند که نشان میدهد این گونهها با وجود اینکه هیچ اثر مستقیمی از پر پیدا در فسیلهایشان نداشتند، بدنی پوشیده از پر داشتند. با توجه به این موضوع، به احتمال زیاد حتی Dromaeosauridهای بزرگتر نیز پر داشتهاند، زیرا حتی پرندگان امروزی که توانایی پرواز ندارند نیز بیشتر پرهای خود را حفظ کردهاند و Dromaeosauridهای بزرگ، مانند Utahraptor، پرهای نوکتیز خود را حفظ کردهاند. اگرچه برخی از دانشمندان تا مدتی بر این باور بودند که Dromaeosauridهای بزرگتر بخشی یا تمام پوشش پرهای خود را از دست دادهاند، اما با کشف پر در نمونههای Velociraptor به عنوان مدرکی مبنی بر حفظ پرها توسط همه اعضای خانوادهی Dromaeosauridها، این دیدگاه کنار گذاشته شد.
- البرز امیدی
برخی از فسیلهای Dromaeosaurid، پرهای بلند و پهنی را روی دستها و بازوها (remiges) و دم (rectrices) و همچنین پرهای کوتاهتر و کرک مانندی که بدن را میپوشاند، حفظ کردهاند. سایر فسیلها، که آثار واقعی پرها را حفظ نکردهاند، هنوز برآمدگیهای مرتبط با آن را روی استخوانهای ساعد، جایی که پرهای بلند، در زمان حیات به آن متصل میشدند، دارا هستند. به طور کلی، این الگوی پر بسیار شبیه Archaeopteryx است.
اولین Dromaeosaurid که شواهد قطعی از پر داشت، Sinornithosaurus بود که در چین کشف شد. بسیاری از فسیلهای Dromaeosaurid دیگر با پرهایی که بدنشان را پوشانده بود، یافت شدهاند، و حتی برخی هم با بالهای پردار و کاملاً توسعهیافته! Microraptor حتی شواهدی از یک جفت بال روی پاهای عقبی خود را نشان میدهد. در حالی که حفظ و ایجاد آثار مستقیم پر فقط در رسوبات ریزدانه امکانپذیر است، برخی از فسیلهای یافت شده در سنگهای درشتتر، شواهدی از پر (نقاط اتصال پرهای بال که برخی از پرندگان دارند) را نشان میدهند. Dromaeosauridهایی مانند، Rahonavis و Velociraptor هر دو با برآمدگیهایی در فسیلشان پیدا شدهاند که نشان میدهد این گونهها با وجود اینکه هیچ اثر مستقیمی از پر پیدا در فسیلهایشان نداشتند، بدنی پوشیده از پر داشتند. با توجه به این موضوع، به احتمال زیاد حتی Dromaeosauridهای بزرگتر نیز پر داشتهاند، زیرا حتی پرندگان امروزی که توانایی پرواز ندارند نیز بیشتر پرهای خود را حفظ کردهاند و Dromaeosauridهای بزرگ، مانند Utahraptor، پرهای نوکتیز خود را حفظ کردهاند. اگرچه برخی از دانشمندان تا مدتی بر این باور بودند که Dromaeosauridهای بزرگتر بخشی یا تمام پوشش پرهای خود را از دست دادهاند، اما با کشف پر در نمونههای Velociraptor به عنوان مدرکی مبنی بر حفظ پرها توسط همه اعضای خانوادهی Dromaeosauridها، این دیدگاه کنار گذاشته شد.
گونهی Dakotaraptor گونهای حتی بزرگتر از بسیاری از سایر Dromaeosauridها است که شواهدی از پر دارد. اگرچه این تاکسون توسط برخی محققان به عنوان chimeara در نظر گرفته میشود. چنین ویژگیهایی یعنی وجود پر، در خانوادهی Oviraptorها نیز وجود دارد.
- البرز امیدی
اهمیت مطالعهی تکامل پرندگان، و دایناسورهای Coelurosaur
همانطور که گفته بودم، همیشه به Dromaeosauridaeها نگاه متفاوتی داشتم و آنها را جدا از سایر گروههای بزرگ و کوچک دایناسورها مورد بررسی قرار میدهم. به دلیل ارتباطات تقریبا نزدیک این گروه با پرندگان از لحاظ تکاملی و شباهتها و تفاوتهای این دو گروه کلیدی، مطالعهی این موجودات میتواند درهای جدیدی از ریزهکاری های روند تکامل را بر روی ما بگشاید.
اما فراموش نکنید که ماجرای دایناسورهای پردار، چیزی فراتر از Dromaeosauridaeهاست! در واقع بسیاری از دایناسورهای Coelurosaur، بدن هایی پوشیده از پر داشتند. حتی تا مدتی پیش تصور میشد که خانوادهی Tyrannosauridها هم بدنی پوشیده از پر داشتند اما حالا مشخص شد که این پرها مختص به گروه سنی، و ناحیهای خاص از بدن آنها بوده👇
https://t.me/referenceevolution/166
دایناسورهایی که اکنون آنها را میشناسیم بسیار متفاوت از آنچه که فکر میکردیم بودند. این دایناسورها اکنون ظاهری متفاوت از دایناسورهای سه گانهی پارک ژوراسیک دارند. دایناسورهای گروه Coelurosauria، اکثرا بدن هایی پوشیده از پر داشتند و ازآنجایی که پرندگان هم عضوی از این گروه دایناسورهای تروپود به حساب میآیند بنابراین مطالعهی این دایناسورها، میتواند به درک بهتر ما از تکامل پرندگان کمک شایانی کند. یکی از فسیلهایی که تاریخ علم را تغییر داد، فسیل Archaeopteryx بود. دایناسوری که روی فسیلش، آثار پر را حفظ کرده بود. البته، هنوز دم بلند استخوانی، دندان و همچنین پنجهی اجداد دایناسوری خود را نیز داشت. Archaeopteryx نیز یکی از دایناسورهای Coelurosaur بود که به پذیرش نظریه تکامل در جامعهی علمی سرعت زیادی بخشید و ازین جهت بسیار حائز اهمیت است.
- البرز امیدی
همانطور که گفته بودم، همیشه به Dromaeosauridaeها نگاه متفاوتی داشتم و آنها را جدا از سایر گروههای بزرگ و کوچک دایناسورها مورد بررسی قرار میدهم. به دلیل ارتباطات تقریبا نزدیک این گروه با پرندگان از لحاظ تکاملی و شباهتها و تفاوتهای این دو گروه کلیدی، مطالعهی این موجودات میتواند درهای جدیدی از ریزهکاری های روند تکامل را بر روی ما بگشاید.
اما فراموش نکنید که ماجرای دایناسورهای پردار، چیزی فراتر از Dromaeosauridaeهاست! در واقع بسیاری از دایناسورهای Coelurosaur، بدن هایی پوشیده از پر داشتند. حتی تا مدتی پیش تصور میشد که خانوادهی Tyrannosauridها هم بدنی پوشیده از پر داشتند اما حالا مشخص شد که این پرها مختص به گروه سنی، و ناحیهای خاص از بدن آنها بوده👇
https://t.me/referenceevolution/166
دایناسورهایی که اکنون آنها را میشناسیم بسیار متفاوت از آنچه که فکر میکردیم بودند. این دایناسورها اکنون ظاهری متفاوت از دایناسورهای سه گانهی پارک ژوراسیک دارند. دایناسورهای گروه Coelurosauria، اکثرا بدن هایی پوشیده از پر داشتند و ازآنجایی که پرندگان هم عضوی از این گروه دایناسورهای تروپود به حساب میآیند بنابراین مطالعهی این دایناسورها، میتواند به درک بهتر ما از تکامل پرندگان کمک شایانی کند. یکی از فسیلهایی که تاریخ علم را تغییر داد، فسیل Archaeopteryx بود. دایناسوری که روی فسیلش، آثار پر را حفظ کرده بود. البته، هنوز دم بلند استخوانی، دندان و همچنین پنجهی اجداد دایناسوری خود را نیز داشت. Archaeopteryx نیز یکی از دایناسورهای Coelurosaur بود که به پذیرش نظریه تکامل در جامعهی علمی سرعت زیادی بخشید و ازین جهت بسیار حائز اهمیت است.
نزدیک ترین اقوام زندهی پرندگان، کروکدیلها هستند. میدانیم که دایناسورها، تروسورها و کروکدیلها، عضو گروه آرکوسورها به شمار میآیند. دایناسورها و تروسورها جد مشترک نزدیک تری داشتند که خود از جد مشترکی با اجداد کروکدیلها تکامل یافته بود. به همین دلیل است بررسی شباهتها و تفاوتهای بین کروکدیلها و پرندگان، علیرغم دور از انتظار بودن، میتواند خیلی مهم باشد. به همین دلیل بود که چند مطلب راجع به Dromaeosauridها گذاشتم تا برای مطالب بیشتر درمورد تکامل پرندگان زمینه سازی کنم. همانطور که گفته بودم، بیشتر مطالب کانال راجع به دایناسورهای پردار، تکامل پرندگان، و ارتباطات تکاملی بین پرندگان و کروکدیلهاست.
- البرز امیدی
دزدان تخم یا والدین فداکار؟ ارتباط آنها با تکامل پرندگان
پیش از این در بخشی از مطالب مربوط به رفتارشناسی موجودات ماقبل تاریخ، راجع به رفتار لانه سازی در Oviraptor صحبت کردم و کمی قبلتر، راجع به اینکه چنین رفتاری چه سرنخهایی درمورد تکامل پرندگان به ما میدهد و در دایناسورهای زنده (پرندگان) و نزدیک ترین اقوام زندهی آنها (کروکودیلها) چگونه است، توضیح داده بودم👇
https://t.me/referenceevolution/17
https://t.me/referenceevolution/308
در ابتدا تصور میشد که Ovitaptor، تخمهای سایر دایناسورهای همسایهی خود را میدزدیده تا از آنها تغذیه کند، و حتی به همین دلیل چنین نامی روی این گونه گذاشته شد (Ovitaptor به معنای دزد تخم است!). بررسی های بیشتر نشان داد که تخمهای موجود در کنار فسیل این دایناسور، متعلق به خودش بوده و شباهتی با تخمهای دایناسورهای اورنیتوپود و سایر دایناسورهای آن منطقه نداشت. بنابراین Ovitaptor نه تنها دزد تخمها نبوده، بلکه مادری مهربان بوده که تا پای جان برای فرزندانش فداکاری میکرد! اما به دلیل تلاش برای جلوگیری از ایجاد انحراف، نام این موجود Ovitaptor ماند و دیگر تغییری نکرد. (نامش همچنان غلط انداز است). نمیدانم چرا اما این دایناسور بدقواره با آن زائدهی عجیب روی سرش، از کودکی در کنار Tyrannosaurus Rex و خانوادهاش، جزو دایناسورهای مورد علاقهی من بوده. اما دلیل نوشتن این متن، ارتباط تنگاتنگ خانوادهی Ovitaptor با Dromaeosauridهاست و همانند این گروه، میتواند شواهدی از تکامل را در اختیار ما قرار دهد. oviraptorosaurها از جد مشترکی با Dromaeosauridها و Troodontidها مشتق شدند اما این دو گروه جد مشترک نزدیک تری داشتند یعنی oviraptorosaurها چند میلیون سال، زودتر از آنها جدا شدند. البته این اطلاعات مربوط به مقاله ایست که Sci News آن را منتشر کرد. ولی با توجه به درخت فیلوژنی دیگری که توسط ژورنال Nature مورد استناد قرار گرفت، oviraptorosaurها و Therizinosauroidea جد مشترکی داشتند که خودش با جد مشترک، Dromaeosauridها، Troodontidها و پرندگان، جد مشترکی داشت. با این حساب دور از انتظار نیست که بگویم oviraptor و Therizinosaur هم، مانند Dromaeosauridها بدنی پوشیده از پر داشتند👇
https://t.me/referenceevolution/372
موضوع قابل توجه این است که به نظر میرسد oviraptorosaurها در حال طی کردن مراحلی از تکامل همگرا در مقایسه با پرندگان بودند. با توجه به همان مقاله در Sci News، این گروه از دایناسورها به عنوان تروپودهای بدون دندان شناخته میشوند و احتمالا همانند پرندگان امروزی که اکثرا دندان های خود را طی چند میلیون سال تکامل از دست دادهاند، این گروه از دایناسورها نیز چنین روندی را طی کرده بودند. اما oviraptor از آن دست oviraptorosaurهاییست که هنوز دندانهای کم و کوچکی را در آروارهی خود حفظ کرده بود!
- البرز امیدی
پیش از این در بخشی از مطالب مربوط به رفتارشناسی موجودات ماقبل تاریخ، راجع به رفتار لانه سازی در Oviraptor صحبت کردم و کمی قبلتر، راجع به اینکه چنین رفتاری چه سرنخهایی درمورد تکامل پرندگان به ما میدهد و در دایناسورهای زنده (پرندگان) و نزدیک ترین اقوام زندهی آنها (کروکودیلها) چگونه است، توضیح داده بودم👇
https://t.me/referenceevolution/17
https://t.me/referenceevolution/308
در ابتدا تصور میشد که Ovitaptor، تخمهای سایر دایناسورهای همسایهی خود را میدزدیده تا از آنها تغذیه کند، و حتی به همین دلیل چنین نامی روی این گونه گذاشته شد (Ovitaptor به معنای دزد تخم است!). بررسی های بیشتر نشان داد که تخمهای موجود در کنار فسیل این دایناسور، متعلق به خودش بوده و شباهتی با تخمهای دایناسورهای اورنیتوپود و سایر دایناسورهای آن منطقه نداشت. بنابراین Ovitaptor نه تنها دزد تخمها نبوده، بلکه مادری مهربان بوده که تا پای جان برای فرزندانش فداکاری میکرد! اما به دلیل تلاش برای جلوگیری از ایجاد انحراف، نام این موجود Ovitaptor ماند و دیگر تغییری نکرد. (نامش همچنان غلط انداز است). نمیدانم چرا اما این دایناسور بدقواره با آن زائدهی عجیب روی سرش، از کودکی در کنار Tyrannosaurus Rex و خانوادهاش، جزو دایناسورهای مورد علاقهی من بوده. اما دلیل نوشتن این متن، ارتباط تنگاتنگ خانوادهی Ovitaptor با Dromaeosauridهاست و همانند این گروه، میتواند شواهدی از تکامل را در اختیار ما قرار دهد. oviraptorosaurها از جد مشترکی با Dromaeosauridها و Troodontidها مشتق شدند اما این دو گروه جد مشترک نزدیک تری داشتند یعنی oviraptorosaurها چند میلیون سال، زودتر از آنها جدا شدند. البته این اطلاعات مربوط به مقاله ایست که Sci News آن را منتشر کرد. ولی با توجه به درخت فیلوژنی دیگری که توسط ژورنال Nature مورد استناد قرار گرفت، oviraptorosaurها و Therizinosauroidea جد مشترکی داشتند که خودش با جد مشترک، Dromaeosauridها، Troodontidها و پرندگان، جد مشترکی داشت. با این حساب دور از انتظار نیست که بگویم oviraptor و Therizinosaur هم، مانند Dromaeosauridها بدنی پوشیده از پر داشتند👇
https://t.me/referenceevolution/372
موضوع قابل توجه این است که به نظر میرسد oviraptorosaurها در حال طی کردن مراحلی از تکامل همگرا در مقایسه با پرندگان بودند. با توجه به همان مقاله در Sci News، این گروه از دایناسورها به عنوان تروپودهای بدون دندان شناخته میشوند و احتمالا همانند پرندگان امروزی که اکثرا دندان های خود را طی چند میلیون سال تکامل از دست دادهاند، این گروه از دایناسورها نیز چنین روندی را طی کرده بودند. اما oviraptor از آن دست oviraptorosaurهاییست که هنوز دندانهای کم و کوچکی را در آروارهی خود حفظ کرده بود!
لینک مقالهی ژورنال Nature👇
https://www.nature.com/articles/440287a
لینک مقالهی خبرگذاری Sci News (دقت کنید که Sci News یک خبرگزاری علمی معتبر است نه یک ژورنال)👇
https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://www.sci.news/paleontology/science-family-tree-transition-dinosaurs-birds-02175.html&ved=2ahUKEwjx_omhjIKOAxWnlP0HHWufE4cQr4kDegQIIBAA&usg=AOvVaw31yd9LhzLTnLmrcs5GRqnY
💢البته این نکته را فراموش نکنید که مقالهی موجود در ژورنال نیچر، مربوط به سال ۲۰۰۶ بود و مقالهی Sci news جدید تر و بی شک به روز تر بود.
- البرز امیدی
Fossil Archive
دزدان تخم یا والدین فداکار؟ ارتباط آنها با تکامل پرندگان پیش از این در بخشی از مطالب مربوط به رفتارشناسی موجودات ماقبل تاریخ، راجع به رفتار لانه سازی در Oviraptor صحبت کردم و کمی قبلتر، راجع به اینکه چنین رفتاری چه سرنخهایی درمورد تکامل پرندگان به ما میدهد…
درخت فیلوژنی مورد استفاده در ژورنال Nature در سال ۲۰۰۶
https://www.nature.com/articles/440287a
https://www.nature.com/articles/440287a
تصویر مربوط به درخت فیلوژنی جدید را چند روز دیگر به همراه تحلیل درخت فیلوژنی Coelurosaur، در کانال میفرستم
پر عقاب، پوست مار، فلس تمساح!
پر پرندگان مدرن و لایهی شاخی (corneum) پوست خزندگان امروزی، از پروتئین بتاکراتین (β-keratin) تشکیل شده. نوعی پروتئین ساختاری که شامل صفحات بتای متعدد است. پر، فلس پا، چنگال و منقار پرندگان، به همراه لایهی شاخی در فلس خزندگان، از این پروتئین ساختاری تشکیل شده است. بی شک تفاوتهای زیادی میان لاک لاکپشت گالاپاگوس، و پر عقاب دریایی استلر وجود دارد. اما نباید فراموش کنیم که وجود این پروتئین، ناشی از بیان ژنهاییست که آمینواسید های مربوط به آن را رمز میکنند. بنابراین ژنهای مشترکی برای بیان پروتئین بتاکراتین، چه در پرندگان و چه در خزندگان وجود دارد که باعث ایجاد این پروتئین در سطح بدن این جانوران میشود.
•تحقیقات جدید ژنوم، تکامل پرندگان و کروکودیلها را روشن میکنند. یک پروژه عظیم ژنوم ۴۸ پرنده و ۳ گونه کروکودیل را توالی یابی کرده است و درهایی را برای درک تکامل فرزندان و اقوام زندهی دایناسورها باز می کند.¹
• در کروکدیلها سازماندهی ژنومی برای ژنهای مرتبط با پروتئین بتاکراتین، Cr-gptrp-2 است که در توالییابیهای مربوط به ژنوم تمساح و کروکودیل شناسایی شد.²
پیش از این گفته بودم که پر، در ابتدا برای پرواز تکامل نیافت و هدف از تکامل پر، بیشتر حفظ دمای بدن بود. البته برخی دایناسورها مانند Dilophosaurus سازوکارهایی برای تنظیم دمای بدن داشتند. احتمالا دو تاج روی سر این تروپود از دورهی ژوراسیک، حاوی رگهای خونی دورتادور خود بوده که برای خنک کردن سر و جمجمه به هنگام گرما کاربرد داشت. تغییرات در پروتئین بتاکراتین، احتمالا تاثیر زیادی بر تکامل پرواز در تروپودها داشته. ساعتهای مولکولی نشان میدهند که ژنهای مربوط به پروتئین های بتاکراتین در دایناسورهای تروپود حدود ۲۱۶ میلیون سال پیش، شروع به تغییر کرده اما حالت اصلی ژنها را از اقوام کروکدیل خود، و جد مشترک خود با آنها به ارث بردند. اجداد اولیهی پرندگان مانند Archaeopteryx و همچنین اقوام آن مانند Anchiornis، احتمالا دارای بتاکراتینی مانند پرندگان امروزی بوده اند. البته تمایز پروتئین ساختاری بتاکراتین تا حدود ۱۲۵ میلیون سال پیش شروع نشد!
💢 پس دور از انتظار نیست که دایناسورهایی مانند Oviraptor، Velociraptor، و حتی Tyrannosaurus Rex در پرها و فلسهایشان، پروتئین ساختاری بتاکراتین داشته باشند.
- البرز امیدی
پر پرندگان مدرن و لایهی شاخی (corneum) پوست خزندگان امروزی، از پروتئین بتاکراتین (β-keratin) تشکیل شده. نوعی پروتئین ساختاری که شامل صفحات بتای متعدد است. پر، فلس پا، چنگال و منقار پرندگان، به همراه لایهی شاخی در فلس خزندگان، از این پروتئین ساختاری تشکیل شده است. بی شک تفاوتهای زیادی میان لاک لاکپشت گالاپاگوس، و پر عقاب دریایی استلر وجود دارد. اما نباید فراموش کنیم که وجود این پروتئین، ناشی از بیان ژنهاییست که آمینواسید های مربوط به آن را رمز میکنند. بنابراین ژنهای مشترکی برای بیان پروتئین بتاکراتین، چه در پرندگان و چه در خزندگان وجود دارد که باعث ایجاد این پروتئین در سطح بدن این جانوران میشود.
•تحقیقات جدید ژنوم، تکامل پرندگان و کروکودیلها را روشن میکنند. یک پروژه عظیم ژنوم ۴۸ پرنده و ۳ گونه کروکودیل را توالی یابی کرده است و درهایی را برای درک تکامل فرزندان و اقوام زندهی دایناسورها باز می کند.¹
• در کروکدیلها سازماندهی ژنومی برای ژنهای مرتبط با پروتئین بتاکراتین، Cr-gptrp-2 است که در توالییابیهای مربوط به ژنوم تمساح و کروکودیل شناسایی شد.²
پیش از این گفته بودم که پر، در ابتدا برای پرواز تکامل نیافت و هدف از تکامل پر، بیشتر حفظ دمای بدن بود. البته برخی دایناسورها مانند Dilophosaurus سازوکارهایی برای تنظیم دمای بدن داشتند. احتمالا دو تاج روی سر این تروپود از دورهی ژوراسیک، حاوی رگهای خونی دورتادور خود بوده که برای خنک کردن سر و جمجمه به هنگام گرما کاربرد داشت. تغییرات در پروتئین بتاکراتین، احتمالا تاثیر زیادی بر تکامل پرواز در تروپودها داشته. ساعتهای مولکولی نشان میدهند که ژنهای مربوط به پروتئین های بتاکراتین در دایناسورهای تروپود حدود ۲۱۶ میلیون سال پیش، شروع به تغییر کرده اما حالت اصلی ژنها را از اقوام کروکدیل خود، و جد مشترک خود با آنها به ارث بردند. اجداد اولیهی پرندگان مانند Archaeopteryx و همچنین اقوام آن مانند Anchiornis، احتمالا دارای بتاکراتینی مانند پرندگان امروزی بوده اند. البته تمایز پروتئین ساختاری بتاکراتین تا حدود ۱۲۵ میلیون سال پیش شروع نشد!
💢 پس دور از انتظار نیست که دایناسورهایی مانند Oviraptor، Velociraptor، و حتی Tyrannosaurus Rex در پرها و فلسهایشان، پروتئین ساختاری بتاکراتین داشته باشند.
مقالات مورد استناد
1 : https://news.arizona.edu/story/new-genome-research-illuminates-bird-crocodile-evolution
2 : https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/18942103/
- البرز امیدی
تحلیل درخت فیلوژنی Coelurosaurها
برخی از اطلاعات فیلوژنی مورد استفاده در مقالهای از ژورنال نیچر در سال ۲۰۰۶، حالا دیگر منسوخ شدهاند. برای مثال حالا میدانیم که دایناسورهای تروپود و Ornithischia، از جد مشترکی نزدیکتری مشتق شدهاند و جد مشترکی دایناسورهای ساروپود داشتند. اما برای Coelurosaurها هم ماجرا مقداری تغییر کرده! بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۴ به رهبری دکتر بروسات، در ژورنال Cell و سپس در خبرگذاری Sci News منتشر شد، ما حالا میدانیم که این دایناسورها روابط متفاوتی با یک دیگر داشتند. دانشمندان ساختار بیش از ۸۵۳ ویژگی را در ۱۵۰ گونه از Coelurosaurها تجزیه و تحلیل کردند و سپس یک شجرهنامه خانوادگی دقیق تهیه کردند.
ویژگیهای آناتومیکی آشنای پرندگان مانند پر، بال و استخوان جناغ همگی ابتدا در اجداد دایناسور آنها تکامل یافتهاند. به محض اینکه شکل بدن پرنده به طور کامل و کارآمد تکمیل شد، یک انفجار تکاملی آغاز شد که باعث افزایش سرعت تکامل پرندگان شد. این امر در نهایت به هزاران گونه پرندهای که امروزه میشناسیم ختم شد. تکامل پرندگان از اجداد دایناسورشان، نقطه عطفی در تاریخ حیات بود. این فرآیند چنان تدریجی بود که اگر در زمان سفر کنید و به دورهی ژوراسیک بروید، متوجه میشوید که پرندگان اولیه، به دایناسورها شباهت زیادی داشتند.
پرندگان عضو زیر گروهی از دایناسورهای تروپود یعنی Coelurosaurها هستند که یک کلاد متنوع شامل Tyrannosauridها، Dromaeosauridها و غیره است. در تحقیقی که توسط دکتر بروسات صورت گرفت، تقریبا تمام Coelurosaurهای دوران مزوزوئیک مورد بررسی قرار گرفتند و تعداد زیادی از آنها فسیلهای کاملی را از خود برجای گذاشته بودند. در این تحقیقات مشخص شد که دایناسوری مانند Anchiornis از Troodontidهای ابتدایی بوده و همانطور که انتظار میرفت، Archaeopteryx به عنوان یکی از اجداد اولیه پرندگان معرفی شد. پس از آن، پرندگان به مرور شروع به تکامل یافتن کرده و در نهایت شاهد فسیلهایی از Jixiangornis و Confuciusornis بودیم.
لینک مقاله 👇
https://www.cell.com/current-biology/fulltext/S0960-9822(14)01047-1
- البرز امیدی
برخی از اطلاعات فیلوژنی مورد استفاده در مقالهای از ژورنال نیچر در سال ۲۰۰۶، حالا دیگر منسوخ شدهاند. برای مثال حالا میدانیم که دایناسورهای تروپود و Ornithischia، از جد مشترکی نزدیکتری مشتق شدهاند و جد مشترکی دایناسورهای ساروپود داشتند. اما برای Coelurosaurها هم ماجرا مقداری تغییر کرده! بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۴ به رهبری دکتر بروسات، در ژورنال Cell و سپس در خبرگذاری Sci News منتشر شد، ما حالا میدانیم که این دایناسورها روابط متفاوتی با یک دیگر داشتند. دانشمندان ساختار بیش از ۸۵۳ ویژگی را در ۱۵۰ گونه از Coelurosaurها تجزیه و تحلیل کردند و سپس یک شجرهنامه خانوادگی دقیق تهیه کردند.
ویژگیهای آناتومیکی آشنای پرندگان مانند پر، بال و استخوان جناغ همگی ابتدا در اجداد دایناسور آنها تکامل یافتهاند. به محض اینکه شکل بدن پرنده به طور کامل و کارآمد تکمیل شد، یک انفجار تکاملی آغاز شد که باعث افزایش سرعت تکامل پرندگان شد. این امر در نهایت به هزاران گونه پرندهای که امروزه میشناسیم ختم شد. تکامل پرندگان از اجداد دایناسورشان، نقطه عطفی در تاریخ حیات بود. این فرآیند چنان تدریجی بود که اگر در زمان سفر کنید و به دورهی ژوراسیک بروید، متوجه میشوید که پرندگان اولیه، به دایناسورها شباهت زیادی داشتند.
دکتر بروسات گفته بود: آنچه ما به عنوان اسکلت اصلی پرندگان میشناسیم، به تدریج طی دهها میلیون سال به هم پیوسته است. هنگامی که به طور کامل کنار هم قرار گرفتند، پتانسیل تکاملی بزرگی را آزاد کردند که به پرندگان اجازه داد با سرعت فوقالعادهای تکامل یابند.
پرندگان عضو زیر گروهی از دایناسورهای تروپود یعنی Coelurosaurها هستند که یک کلاد متنوع شامل Tyrannosauridها، Dromaeosauridها و غیره است. در تحقیقی که توسط دکتر بروسات صورت گرفت، تقریبا تمام Coelurosaurهای دوران مزوزوئیک مورد بررسی قرار گرفتند و تعداد زیادی از آنها فسیلهای کاملی را از خود برجای گذاشته بودند. در این تحقیقات مشخص شد که دایناسوری مانند Anchiornis از Troodontidهای ابتدایی بوده و همانطور که انتظار میرفت، Archaeopteryx به عنوان یکی از اجداد اولیه پرندگان معرفی شد. پس از آن، پرندگان به مرور شروع به تکامل یافتن کرده و در نهایت شاهد فسیلهایی از Jixiangornis و Confuciusornis بودیم.
لینک مقاله 👇
https://www.cell.com/current-biology/fulltext/S0960-9822(14)01047-1
- البرز امیدی