راهک، راهنمای کتاب
1.49K subscribers
13.4K photos
1.07K videos
1.49K files
10.3K links
راهنمای کتاب
Download Telegram
https://www.instagram.com/p/BYazshJBjL5/

💢 مطالبات دانشگاهیان از دولت دوازدهم در میزگرد دکتر هادی خانیکی و دکتر مقصود فراست‌خواه

(روزنامه ایران | چهارشنبه ۸ شهریور ۹۶ | شماره ۶۵۸۲)

دکتر هادی خانیکی:

🔸 وقتی که از نسبت بین دانشگاه و سیاست حرف می‌زنیم در درجه اول با دو مدل مواجه می‌شویم؛ نخست، دانشگاهی که به اجبار «سیاسی» شده است و دیگری دانشگاهی که به اجبار «غیرسیاسی» شده‌ است. هر کدام از این دیدگاه‌ها در جامعه ما طرفدارانی هم دارد. آنانی که از دانشگاهِ «به اجبار سیاسی شده» حرف می‌زنند، معتقدند وقتی دانشگاه در پاسخ به مسائل مبتلابه جامعه، نظام سیاسی و جهان پیش‌ رو گرفتار کج‌کارکردی است، باید آن را به اجبار وارد عرصه سیاست و پاسخ‌دهی به مسائل و ضرورت‌های سیاسی کرد.
در برابر این نگرش، برخی دیگر بر این باورند که از دانشگاه «سیاست‌زدایی» شده و به همین دلیل است که امروزه دانشگاه «درون‌گرا» و «محافظه‌کار» شده و سرگرم مسائل خود است؛ تا آنجا که ترجیح می‌دهد که به خیر و شر امور کاری نداشته باشد! به همین اعتبار هم هست که حتی ممکن است در یک وضعیت‌هایی سلسله مراتب و معیارهای آکادمیک هم درست در نقطه مقابل سیاست قرار گیرد. در چنین دانشگاهی کسی «آکادمیسین» خوانده می‌شود که نه تنها کنشگر سیاسی نیست بلکه اساساً بی‌اطلاع از سیاست است!

🔹 وقتی دانشگاه به اجبار وارد سیاست می‌شود، تمام سلسله مراتب‌های علمی و فرآیندهای آموزشی و پژوهشی و نحوه اداره‌اش، همگی تحت تأثیر عنصر «سیاست» قرار می‌گیرد. در چنین دانشگاهی، بین امور اجرایی و امور علمی تداخل ایجاد می‌شود و متعاقباً مدارک و مدارج علمی، نحوه ارتقای دانشگاه و استادان و مدیریت علمی کاملاً از فضای سیاسی متأثر است.
معتقدم مدل مطلوب برای نسبت سیاست و دانشگاه، مدلی است که دانشگاه را به سمت پاسخگویی به مسائل جامعه می‌کشاند. در چنین رابطه‌ای، نه تنها دانشگاه از سیاست فرار نمی‌کند بلکه کمکی برای امر سیاست نیز به شمار می‌رود و این در حالی است که به دیسیپلین‌های علمی خود نیز پایبند است. در چنین نسبتی است که دانشگاه دیگر «مسئله‌گریز» نخواهد شد.

🆔 @hadikhaniki

🔸 از نظر من، به صورت کاریکاتوری، قلب تپنده دانشگاه، در میدان انقلاب می‌زند! آنجایی که این پایان‌نامه‌ها، مقاله‌ها و رساله‌ها ساخته می‌شود! به نظر می‌رسد «اخلاق علمی» نسبت به درک علمی و نسبت به تعهد علمی‌اش در حال افول است. این همان علائم بالینی بیماری است که دانشگاه گرفتارش شده است.

🔹 تا ضعف‌های ساختاری وجود دارد، که وجود دارد، نقش «عاملیت» بالا می‌رود. تا وقتی ما اخلاق را به عنوان امر نهادی شده در جامعه نداریم، اخلاق فردی بسیار تأثیرگذار خواهد بود. اکنون ما دچار نوعی عدم تقارن و عدم توازن هستیم. دانشگاهیان علاقه‌مند برای خود کار می‌کنند. به عنوان مثال، من و دکتر فراستخواه در جاهای مختلفی با هم کار می‌کنیم و ممکن است دولت و نهادهای دیگر نظام اصلاً با دانشگاهیان کاری نداشته باشند و اینجا می‌توان به دستگاه‌های اجرایی ایراد گرفت. معتقدم باید همکاری بین دانشگاه و نهادهای مدنی تقویت شود. این در حالی است که ما روز به روز شاهد قدرت گرفتن نهادهای مدنی هستیم و اینجا است که این پرسش مطرح می‌‌شود که آیا نباید بین نهادهای مدنی و دانشگاه ارتباطی برقرار شود؟
معتقدم، ما در وضعیت مبهم دوران گذار قرار داریم. اگر بخواهیم به دولت پیشنهاد بدهیم که در ارتباط با دانشگاهیان چه کار مؤثری انجام دهد، پیشنهاد من «کمک به زنده ماندن و حیات‌مندی نهاد دانشگاه» است. از جمله لوازم آن هم این است که اختیارات را به دانشگاه بازگرداند و در اختیارات به دانشگاه فرصت آزمون و خطا دهد.

🔸 به اعتقاد من، «دانشگاه سیاسی» دانشگاهی است که در آن انسان‌ها تمرین مدنیت و گفت‌وگو می‌کنند. قرار نیست دانشگاه تنها مدرک تولید کند، بلکه دانشگاه قرار است به تربیت شهروند بپردازد، ارتباطات افراد را تصحیح کند، به فرد قدرت درگیر شدن با «مسئله» را بدهد. دانشگاه سیاسی، فرد «مسئله‌گریز» تربیت نمی‌کند، دانشجوی «مسئله‌شناس» تربیت می‌کند. به این معنا، به نظر من، مهم‌ترین مطالبه دانشگاهیان از آقای روحانی و دولت دوازدهم این است که مسائل ما دانشگاهیان را درست بشناسند و به مسئله ما درست توجه کنند. اگر چنین شود، طبیعتاً دانشگاه وزیری می‌خواهد که سلامت و صلاحیت دانشگاهی داشته باشد و از همین نهاد برخاسته باشد.

♦️ لینک مطلب در وبسایت روزنامه ایران:

🌐 https://goo.gl/dyDQEt

🌐 https://goo.gl/i1sRKE
🔷 روشنفکران در زمانۀ عُسرت

چه روزگار تلخ و سياهي
نان نيروي شگفت رسالت را
مغلوب کرده بود،
پيغمبران گرسنه و مفلوک
از وعده‌گاه‌هاي الهي گريختند
و بره‌هاي گمشدهٔ عيسي
ديگر صداي هي هي چوپاني را
در بُهت دشت‌ها نشنيدند.

(«آیه‌های زمینی»، فروغ فرخزاد)

🔶 امروز داشتم کتاب‌ها و مجلات قدیمی را جمع و جور می‌کردم و گاهی برخی را ورق می‌زدم که برخوردم به گفت و گویی با خودم در سالنامهٔ روزنامهٔ بهار، فروردین ۹۲، که خانم زینب صفری انجام داده بود. نشستم و خواندم و بعد دیدم با اوضاع و احوال امروز بی‌مناسبت نیست. از همه مهم‌تر این که دیدم این مصاحبه را هم مانند بسیاری از مطالب دیگر در تارنمای خودم نیاورده بودم، بنابراین، حتی تارنمای خودم نیز همهٔ چیزهایی را که اینجا و آنجا نوشته‌ام یا از من منتشر شده است در بر ندارد! گویا زمانی دیگر خیلی بی‌حوصله شده بودم و حتی حوصلهٔ خودم را هم نداشته‌ام!‍ باری، اکنون نخستین بار خودم آن را در تارنمای خودم منتشر می‌کنم. می‌ماند این‌که شعر فروغ را دبیران مجله در هنگام انتشار مصاحبه حذف کرده بودند، اما در مصاحبه‌ای که من در اختیار دارم این شعر در پیشانی گفت و گو بوده است و در متن گفت و گو هم به آن اشاره می‌کنم.

#روشنفکران #دانشگاهیان #زمانه_عسرت #کاهلی_روشنفکران #زینب_صفری #بهار_روزنامه #سالنامه #مصاحبه

@fallosafahmshk


روشنفکران در زمانۀ عُسرت – Telegraph
https://telegra.ph/%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D9%81%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%80-%D8%B9%D8%B3%D8%B1%D8%AA-02-03