Forwarded from Shiny Izadi (Zahra Izadi)
✍🏻زهرا ایزدی:
معرفی کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران.
کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران، نوشتۀ پاملا کریمی و برگرفته از رسالۀ دکترای او در دانشگاه امآیتی است. این کتاب تاریخ معاصر ایران را از دو جنبهٔ مهم «زندگی خانگی» و «فرهنگ مصرفی» بررسی میکند و روند مدرنسازی را در داخل خانهها نشان میدهد. این کتاب با بررسی موضوع «خانه» از زوایای مختلف، همبستگی میان آرزوهای محلی، تأثیرات خارجی، نقشهای جنسیتی، آموزش، و فرهنگ مصرفی را نشان میدهد؛ عناصری که با سلیقه، مد، معماری داخلی و طراحی داخلی در ارتباط هستند.
با ورود مدرنیته به ایران، قواعد و اصولی که بهطور سنتی خانهٔ ایرانی را تعریف میکردند، رنگ باختند. هجوم کالاهای جدید خانگی بهتدریج باعث تغییر در شکل و شمایل ظاهری خانهها و فضای داخلی آنها شد. این تغییرات سبب شد توجه معماران و طراحان و همچنین تبلیغات تجاری به فضای داخلی خانهها و بهویژه به زنان معطوف شود. این حوزهها همچنین، در دورههای مختلف تاریخ معاصر مورد توجه رهبران سیاسی و مذهبی جامعهٔ ایران قرار گرفت و آنها سعی داشتند زندگی خانگی مدرن و فرهنگ مصرفی ایرانیان را شکل دهند. این کتاب به تحلیل عمیق عوامل زیربنایی این تحولات میپردازد و نشان میدهد که چگونه مدرنسازی، جهانی شدن و تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران، بر فضاهای خصوصی و زندگی روزمرهٔ مردم تاثیر گذاشته و منجر به پیدایش سبکهای جدید مصرف، هنجارها و ارزشها شده است.
از سوی دیگر، ایرانیان در طول تاریخ، هیچگاه مصرفکنندهٔ منفعل فرهنگ و کالاهای وارداتی و همچنین موارد تحمیلی از سوی حکومتهای خود نبودهاند و همیشه تحولات جدید را گزینشی میپذیرفتند و آن را با معیارهای شخصی، اجتماعی و حتی سنتی خود ترکیب میکردند.
این کتاب با تحلیل مجموعهای از مطالعات موردی، پژوهشهای میدانی، تاریخ شفاهی و ارزیابی طیف وسیعی از اشیاء و اسناد بایگانی _ از مبلمان، لوازم خانگی، نقشههای معماری تا عکسها، فیلمها، سریالهای تلویزیونی، رمانها، آثار هنری، گزارشهای کاری، و نامههای شخصی _ بر اهمیت زندگی خصوصی در بسترهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران مدرن تأکید میکند.
کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران قطعاً کتابی کامل و بینقص دراینباره نیست و این موضوع جای پژوهشهای بیشتری دارد. یکی از دلایل کامل نبودن این کتاب این است که جدیدترین اطلاعات آن مربوط به دهۀ ۱۳۸۰ شمسی در ایران است که نویسنده سفری به ایران داشته و مشاهدات میدانی و مصاحبههایی را گردآوری کرده است. بنابراین تقریباً دو دهه از تاریخ معاصر ایران در این کتاب نیست. اما این چیزی از اهمیت این کتاب و موضوع آن کم نمیکند.
از سوی دیگر، ساختار کتاب تا حدودی پراکنده است و همیشه انسجام و تداوم منطقی را حفظ نمیکند و این مسئله دنبال کردن مطالب را برای خوانندگان دشوار میکند. بااینحال، این کتاب منبعی مهم در درک تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر است و بهویژه برای افرادی که علاقهمند به مطالعات فرهنگی و اجتماعی ایران هستند، بسیار مفید است و میتواند نقطهٔ آغازی برای پژوهشهای بیشتر در این زمینه باشد.
۴ خرداد ۱۴۰۳
@shiny_izadi
#از_نوشتههای_من
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران.
کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران، نوشتۀ پاملا کریمی و برگرفته از رسالۀ دکترای او در دانشگاه امآیتی است. این کتاب تاریخ معاصر ایران را از دو جنبهٔ مهم «زندگی خانگی» و «فرهنگ مصرفی» بررسی میکند و روند مدرنسازی را در داخل خانهها نشان میدهد. این کتاب با بررسی موضوع «خانه» از زوایای مختلف، همبستگی میان آرزوهای محلی، تأثیرات خارجی، نقشهای جنسیتی، آموزش، و فرهنگ مصرفی را نشان میدهد؛ عناصری که با سلیقه، مد، معماری داخلی و طراحی داخلی در ارتباط هستند.
با ورود مدرنیته به ایران، قواعد و اصولی که بهطور سنتی خانهٔ ایرانی را تعریف میکردند، رنگ باختند. هجوم کالاهای جدید خانگی بهتدریج باعث تغییر در شکل و شمایل ظاهری خانهها و فضای داخلی آنها شد. این تغییرات سبب شد توجه معماران و طراحان و همچنین تبلیغات تجاری به فضای داخلی خانهها و بهویژه به زنان معطوف شود. این حوزهها همچنین، در دورههای مختلف تاریخ معاصر مورد توجه رهبران سیاسی و مذهبی جامعهٔ ایران قرار گرفت و آنها سعی داشتند زندگی خانگی مدرن و فرهنگ مصرفی ایرانیان را شکل دهند. این کتاب به تحلیل عمیق عوامل زیربنایی این تحولات میپردازد و نشان میدهد که چگونه مدرنسازی، جهانی شدن و تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران، بر فضاهای خصوصی و زندگی روزمرهٔ مردم تاثیر گذاشته و منجر به پیدایش سبکهای جدید مصرف، هنجارها و ارزشها شده است.
از سوی دیگر، ایرانیان در طول تاریخ، هیچگاه مصرفکنندهٔ منفعل فرهنگ و کالاهای وارداتی و همچنین موارد تحمیلی از سوی حکومتهای خود نبودهاند و همیشه تحولات جدید را گزینشی میپذیرفتند و آن را با معیارهای شخصی، اجتماعی و حتی سنتی خود ترکیب میکردند.
این کتاب با تحلیل مجموعهای از مطالعات موردی، پژوهشهای میدانی، تاریخ شفاهی و ارزیابی طیف وسیعی از اشیاء و اسناد بایگانی _ از مبلمان، لوازم خانگی، نقشههای معماری تا عکسها، فیلمها، سریالهای تلویزیونی، رمانها، آثار هنری، گزارشهای کاری، و نامههای شخصی _ بر اهمیت زندگی خصوصی در بسترهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران مدرن تأکید میکند.
کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران قطعاً کتابی کامل و بینقص دراینباره نیست و این موضوع جای پژوهشهای بیشتری دارد. یکی از دلایل کامل نبودن این کتاب این است که جدیدترین اطلاعات آن مربوط به دهۀ ۱۳۸۰ شمسی در ایران است که نویسنده سفری به ایران داشته و مشاهدات میدانی و مصاحبههایی را گردآوری کرده است. بنابراین تقریباً دو دهه از تاریخ معاصر ایران در این کتاب نیست. اما این چیزی از اهمیت این کتاب و موضوع آن کم نمیکند.
از سوی دیگر، ساختار کتاب تا حدودی پراکنده است و همیشه انسجام و تداوم منطقی را حفظ نمیکند و این مسئله دنبال کردن مطالب را برای خوانندگان دشوار میکند. بااینحال، این کتاب منبعی مهم در درک تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر است و بهویژه برای افرادی که علاقهمند به مطالعات فرهنگی و اجتماعی ایران هستند، بسیار مفید است و میتواند نقطهٔ آغازی برای پژوهشهای بیشتر در این زمینه باشد.
۴ خرداد ۱۴۰۳
@shiny_izadi
#از_نوشتههای_من
#معرفی_کتاب
Forwarded from نشریهٔ جهان اشراقی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مستند
▪️«حیات شگفتانگیز احمد فردید» (۲۰۱۵)
فیلمی از علی میرسپاسی و حامد یوسفی
تحقیق: سایرا رفیعی
.
میرسپاسی: «بیش از نیم قرن فعّالیت فکری و سیاسی احمد فردید، جهادی پرشور علیه نفوذ روزافزون مدرنیتۀ سکولار در ایران قرن بیستم بود: جهاد علیه «غربزدگی». از بین روشنفکران عصر رضاشاه، هیچکس به اندازۀ او از نظام جدید جمهوری اسلامی حمایت نکرد. فلسفۀ سیاسی فردید، متأثر از هایدگر، دعوت به انقلابی عرفانی بر مبنای «اصالت اسلامی» بود برای پایانبخشیدن به آنچه او «بحران جهانی غربزدگی» میخواند. پیچیدگی زبان فردید، امتناع قاطعانۀ او از نوشتن، و هالهای اسطورهای که با مهارت خود او گرد چهرهاش کشیده شده، فردید را در طی سالیان به ابژهای زیباشناسانه تبدیل کرده است.
این مستند، از طریق گفتوگو با همکاران و دانشجویان سابق فردید، همچنین با دسترسی به تصاویر نادر و دیدهنشدهای از میزگردهای تلویزیونی دهۀ ۱۳۵۰ با حضور فردید، سعی دارد با ارجاع به گفتهها و نوشتههای خود فردید چهرهای تاریخی و اسطورهزُداییشده از مردی ارائه دهد که بازخوانی تفکّرش به نوعی بازخوانی بخشی از تاریخ مدرن ایران است».
@Jahan_Eshraghi
▪️«حیات شگفتانگیز احمد فردید» (۲۰۱۵)
فیلمی از علی میرسپاسی و حامد یوسفی
تحقیق: سایرا رفیعی
.
میرسپاسی: «بیش از نیم قرن فعّالیت فکری و سیاسی احمد فردید، جهادی پرشور علیه نفوذ روزافزون مدرنیتۀ سکولار در ایران قرن بیستم بود: جهاد علیه «غربزدگی». از بین روشنفکران عصر رضاشاه، هیچکس به اندازۀ او از نظام جدید جمهوری اسلامی حمایت نکرد. فلسفۀ سیاسی فردید، متأثر از هایدگر، دعوت به انقلابی عرفانی بر مبنای «اصالت اسلامی» بود برای پایانبخشیدن به آنچه او «بحران جهانی غربزدگی» میخواند. پیچیدگی زبان فردید، امتناع قاطعانۀ او از نوشتن، و هالهای اسطورهای که با مهارت خود او گرد چهرهاش کشیده شده، فردید را در طی سالیان به ابژهای زیباشناسانه تبدیل کرده است.
این مستند، از طریق گفتوگو با همکاران و دانشجویان سابق فردید، همچنین با دسترسی به تصاویر نادر و دیدهنشدهای از میزگردهای تلویزیونی دهۀ ۱۳۵۰ با حضور فردید، سعی دارد با ارجاع به گفتهها و نوشتههای خود فردید چهرهای تاریخی و اسطورهزُداییشده از مردی ارائه دهد که بازخوانی تفکّرش به نوعی بازخوانی بخشی از تاریخ مدرن ایران است».
@Jahan_Eshraghi
Forwarded from نشریهٔ جهان اشراقی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from نشریهٔ جهان اشراقی
▪️ویدیویی بسیار دیدنی و جذّاب از فعّالیّت سپاه دانش در ایران
این ویدئوی ارزشمند با صحنههایی ناب از شرایط دشوار آن روزگار و همّتی که مصروف شد تا سوادآموزی در دوردستترین نقاط این مرز و بوم صورت پذیرد در نوع خود دیدنی است؛ اثری از تلویزیون فرانسه که با همکاری یونسکو با موضوع «پیکار با بیسوادی» در بهمن ماه سال ۱۳۴۳ خورشیدی ساخته شده است.
پرویز ناتل خانلری از روشنفکران و ادیبان برجستهٔ ایرانی در دههٔ ۳۰ و ۴۰ خورشیدی بود. زمانی که در دههٔ ۴۰ آهنگ توسعهٔ ایران، رشدی شتابان به خود میگیرد محمّدرضاشاه از لزوم توسعهٔ آموزش عالی و دانشگاهها در کشور میگوید.
ناتلخانلری در نشریهٔ روشنفکری «سخن» با انتقاد از برنامهٔ شاه نوشت که بودجهٔ اندک آن روزگار را باید بیشتر به سوادآموزی عمومی و تٲسیس مدرسه در روستاها و شهرستانهای کوچک اختصاص داد و کمبود معلم را با طرحی ابتکاری جبران کرد، چرا که ارتقای فرهنگی و توسعهٔ سیاسی و اقتصادی در جامعهای با اکثریّت بیسواد ممکن نیست.
این انتقاد به دید شاه میرسد؛ شاه «اسدالله علم» را نزد خانلری میفرستد و دربارهٔ «طرح ابتکاری» او میپرسد. خانلری طرح «سپاه دانش» را پیشنهاد میکند تا جوانان دیپلمهٔ ایرانی بهجای تلف کردن عمر خود در سربازی اجباری، بهعنوان معلّم به روستاها و مناطق محروم بروند و پسران و دختران آن مناطق را باسواد سازند. این طرح با استقبال محمّدرضاشاه روبرو میشود و به خانلری پیشنهاد میدهد که خود او مجری این طرح شود و برای اجراییسازی آن، پست وزارت فرهنگ در دولت اسدالله علم را بپذیرد.
به این ترتیب، میلیونها کودک روستایی که با طرح خانلری به مدرسه رفتند، وام مردی را به گردن دارند که علائق شعری و علمی خود را رها کرد تا مدرسه را به روستاها ببرد.
@Jahan_Eshraghi
این ویدئوی ارزشمند با صحنههایی ناب از شرایط دشوار آن روزگار و همّتی که مصروف شد تا سوادآموزی در دوردستترین نقاط این مرز و بوم صورت پذیرد در نوع خود دیدنی است؛ اثری از تلویزیون فرانسه که با همکاری یونسکو با موضوع «پیکار با بیسوادی» در بهمن ماه سال ۱۳۴۳ خورشیدی ساخته شده است.
پرویز ناتل خانلری از روشنفکران و ادیبان برجستهٔ ایرانی در دههٔ ۳۰ و ۴۰ خورشیدی بود. زمانی که در دههٔ ۴۰ آهنگ توسعهٔ ایران، رشدی شتابان به خود میگیرد محمّدرضاشاه از لزوم توسعهٔ آموزش عالی و دانشگاهها در کشور میگوید.
ناتلخانلری در نشریهٔ روشنفکری «سخن» با انتقاد از برنامهٔ شاه نوشت که بودجهٔ اندک آن روزگار را باید بیشتر به سوادآموزی عمومی و تٲسیس مدرسه در روستاها و شهرستانهای کوچک اختصاص داد و کمبود معلم را با طرحی ابتکاری جبران کرد، چرا که ارتقای فرهنگی و توسعهٔ سیاسی و اقتصادی در جامعهای با اکثریّت بیسواد ممکن نیست.
این انتقاد به دید شاه میرسد؛ شاه «اسدالله علم» را نزد خانلری میفرستد و دربارهٔ «طرح ابتکاری» او میپرسد. خانلری طرح «سپاه دانش» را پیشنهاد میکند تا جوانان دیپلمهٔ ایرانی بهجای تلف کردن عمر خود در سربازی اجباری، بهعنوان معلّم به روستاها و مناطق محروم بروند و پسران و دختران آن مناطق را باسواد سازند. این طرح با استقبال محمّدرضاشاه روبرو میشود و به خانلری پیشنهاد میدهد که خود او مجری این طرح شود و برای اجراییسازی آن، پست وزارت فرهنگ در دولت اسدالله علم را بپذیرد.
به این ترتیب، میلیونها کودک روستایی که با طرح خانلری به مدرسه رفتند، وام مردی را به گردن دارند که علائق شعری و علمی خود را رها کرد تا مدرسه را به روستاها ببرد.
@Jahan_Eshraghi
Telegram
attach 📎
Forwarded from 🌻🌾ایران تایمز🌽🌻
@iran_times
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from باشگاه روزنامهنگاران ایران
اینترنت با عواطف، احساسات و هیجانات ما چه کرد و چه میکند؟
شماره ۱۶۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده ویژه این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات انسان است. در همین رابطه گفتوگویی اختصاصی با «آدریان اسکریبانو» نویسندۀ کتاب «عاطفه در عصر دیجیتال» انجام شده است.
@journalistsclub1
شماره ۱۶۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده ویژه این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات انسان است. در همین رابطه گفتوگویی اختصاصی با «آدریان اسکریبانو» نویسندۀ کتاب «عاطفه در عصر دیجیتال» انجام شده است.
@journalistsclub1
Forwarded from علیاصغر سیدآبادی (Ali Seidabadi)
امراییها هر چهارنفرشان، نیلوفر و امیلی و آقا اسد و اکرم خانم در گرفتاری ها و درد دیگران کنارشان هستند. فلانی پول پیش خانه اش را ندارد, وامی جور کنیم. بهمانی عزیزش را از دست داده و با این مشکل رو به روست برطرفش کنیم. از فلانی خبر دارید؟ مدت هاست که بیکار است و کاری ندارد, کاری برایش جور کنیم. آن یکی مدت هاست افسرده است و از خانه بیرون نمی آید, فکری برایش کنیم. آن دیگری با ناشرش مشکل پیدا کرده واسطه شویم که رفع و رجوع شود و این فهرست تمامی ندارد و انی قدر آدم هایش با هم فرق دارد که آدم در وسعت مشرب آن ها شگفت زده می شود.... حالا این خانواده ی عزیز در غم نیلوفرشان که نیلوفر ما هم بود, خواهر کوچک ما هم بود, عزادارند. حالا ما آدم های بی دست و پا و نابلد باید به کسانی تسلی بدهیم که وجودشان تسلی بود و همیشه در دردها و گرفتاری ها پشتمان به آن ها گرم بود و حالا انگار پشتمان شکسته است.
Forwarded from هممیهن
پیام تسلیت سید محمد خاتمی درپی درگذشت نیلوفر امرایی
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای اسدالله امرایی
درگذشت تأسف آور دختر بزرگوارتان سرکار خانم نیلوفر امرایی را که از مترجمان و فرهیختگان گرانقدر بودند، صمیمانه به جنابعالی و همه بستگان داغدار تسلیت میگویم و از خداوند منان برای ایشان آمرزش و رحمت و برای بازماندگان معزز تندرستی، شکیبایی و پاداش نیکو مسأله میکنم.
یاد آن عزیز گرامی.
با احترام سید محمد خاتمی | ۱۴۰۳/۳/۵
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای اسدالله امرایی
درگذشت تأسف آور دختر بزرگوارتان سرکار خانم نیلوفر امرایی را که از مترجمان و فرهیختگان گرانقدر بودند، صمیمانه به جنابعالی و همه بستگان داغدار تسلیت میگویم و از خداوند منان برای ایشان آمرزش و رحمت و برای بازماندگان معزز تندرستی، شکیبایی و پاداش نیکو مسأله میکنم.
یاد آن عزیز گرامی.
با احترام سید محمد خاتمی | ۱۴۰۳/۳/۵
Forwarded from تیراژ
♦️بازیابی رنجهای کهنهٔ درون آدمها
سوِتلانا الکسیویچ، روزنامهنگار و نویسنده برنده نوبل ادبیات، کتابی دارد به نام «زمان دستدوم» که حاصل مصاحبه با کسانی است که فروپاشی شوروی را در سال ۱۹۹۱ تجربه کردهاند.
کتاب «زمان دست دوم» مجموعهای است از مصاحبه با افراد عادی ساکن شوروی سابق و روسیه بعدی، کاسب و معلم و نویسنده و آهنگساز و کارگر و خانهدار و نظایر آنها، که تعریف میکنند چه فجایعی را در دوره تمامیتخواهی شوروی از سر گذراندهاند و چطور ناگهان همه آن مصیبتها به رنجهایی پوچ و بیمعنی بدل شدند و دود شدند و به هوا رفتند.
الکسیویچ تلاش میکند با قراردادن نظرات و تجربیات متفاوت افراد در کنار یکدیگر، یک دیوار آینهکاریشده متکثر از دگرگونیهای حیرتانگیز کشور سابقش به نمایش بگذارد و نشان دهد چطور وفاداران رژیم سابق که دوستدار کارگران و سرخوشان روز اول ماه مه بودند، دلالان و تاجران و کلیسابروهای بعدی شدند، چگونه آدمها به یکدیگر رحم نکردند و انسان گرگ انسان شد.
کتاب مثل زهر هلاهل تلخ است و نشان میدهد بشر چگونه میتواند در خشونت از وحشیترین حیوانات سبقت بگیرد، آن هم نهفقط دیکتاتورهای خونخوار بلکه همچنین آدمهای عادی کوچه و بازار. وقتی آن را میخوانی میتوانی ببینی روزنامهنگاری همچون الکسیویچ چه ماهرانه توانسته با نور انداختن بر تاریکیها و عذابها و رنجهایی که در جان هموطنانش رخنه کرده، روزگار گذشته و تاریخ یک کشور و یک جامعه را دوباره بازیابی کند و آن را جلوی روی جهانیان بگذارد.
از نظر تکنیکی هم کار سوتلانا الکسیویچ جالب توجه است. او تقریباً حضوری در کتاب ندارد، مگر در مواقع ضروری که باید توضیحی درباره موقعیت مصاحبهشوندهها بدهد. اما دست نامرئی او در انتخاب آدمها و چینش موضوعات و دروازهبانی سخنان پرکار بوده است.
جالب است که این کتاب را که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده دستکم چهار ناشر ایرانی با چهار ترجمه منتشر کردهاند، با عناوین متفاوت «زمان دستدوم»، «روزگار رفته» و «سرانجام انسان طراز نوین». گویی مخاطبان ایرانی با این کتابهای تلخ و آینههای زهرآلود ارتباط عمیقی برقرار میکنند و نیشرتر به زخمهای خود میزنند.
🔸زمان دستدوم
ترجمۀ شهرام همتزاده (از روسی)
نشر نیستان
گوینده نسخه صوتی: مریم محبوب
🔸زمان دستدوم
ترجمۀ عبدالمجید احمدی (از روسی)
نشر چشمه
🔸روزگار رفته
ترجمۀ فروغ پوریاوری
نشر ثالث
🔸سرانجام انسان طراز نوین
ترجمۀ مهشید معیری، موسی غنینژاد
نشر مینوی خرد
سوِتلانا الکسیویچ، روزنامهنگار و نویسنده برنده نوبل ادبیات، کتابی دارد به نام «زمان دستدوم» که حاصل مصاحبه با کسانی است که فروپاشی شوروی را در سال ۱۹۹۱ تجربه کردهاند.
کتاب «زمان دست دوم» مجموعهای است از مصاحبه با افراد عادی ساکن شوروی سابق و روسیه بعدی، کاسب و معلم و نویسنده و آهنگساز و کارگر و خانهدار و نظایر آنها، که تعریف میکنند چه فجایعی را در دوره تمامیتخواهی شوروی از سر گذراندهاند و چطور ناگهان همه آن مصیبتها به رنجهایی پوچ و بیمعنی بدل شدند و دود شدند و به هوا رفتند.
الکسیویچ تلاش میکند با قراردادن نظرات و تجربیات متفاوت افراد در کنار یکدیگر، یک دیوار آینهکاریشده متکثر از دگرگونیهای حیرتانگیز کشور سابقش به نمایش بگذارد و نشان دهد چطور وفاداران رژیم سابق که دوستدار کارگران و سرخوشان روز اول ماه مه بودند، دلالان و تاجران و کلیسابروهای بعدی شدند، چگونه آدمها به یکدیگر رحم نکردند و انسان گرگ انسان شد.
کتاب مثل زهر هلاهل تلخ است و نشان میدهد بشر چگونه میتواند در خشونت از وحشیترین حیوانات سبقت بگیرد، آن هم نهفقط دیکتاتورهای خونخوار بلکه همچنین آدمهای عادی کوچه و بازار. وقتی آن را میخوانی میتوانی ببینی روزنامهنگاری همچون الکسیویچ چه ماهرانه توانسته با نور انداختن بر تاریکیها و عذابها و رنجهایی که در جان هموطنانش رخنه کرده، روزگار گذشته و تاریخ یک کشور و یک جامعه را دوباره بازیابی کند و آن را جلوی روی جهانیان بگذارد.
از نظر تکنیکی هم کار سوتلانا الکسیویچ جالب توجه است. او تقریباً حضوری در کتاب ندارد، مگر در مواقع ضروری که باید توضیحی درباره موقعیت مصاحبهشوندهها بدهد. اما دست نامرئی او در انتخاب آدمها و چینش موضوعات و دروازهبانی سخنان پرکار بوده است.
جالب است که این کتاب را که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده دستکم چهار ناشر ایرانی با چهار ترجمه منتشر کردهاند، با عناوین متفاوت «زمان دستدوم»، «روزگار رفته» و «سرانجام انسان طراز نوین». گویی مخاطبان ایرانی با این کتابهای تلخ و آینههای زهرآلود ارتباط عمیقی برقرار میکنند و نیشرتر به زخمهای خود میزنند.
🔸زمان دستدوم
ترجمۀ شهرام همتزاده (از روسی)
نشر نیستان
گوینده نسخه صوتی: مریم محبوب
🔸زمان دستدوم
ترجمۀ عبدالمجید احمدی (از روسی)
نشر چشمه
🔸روزگار رفته
ترجمۀ فروغ پوریاوری
نشر ثالث
🔸سرانجام انسان طراز نوین
ترجمۀ مهشید معیری، موسی غنینژاد
نشر مینوی خرد
Forwarded from هممیهن
نقش تحریم در درگذشت یک مترجم و روزنامهنگار جوان
▫️خانم یگانه خدامی روزنامهنگاری که بیماری زمینهای قند دارد با اشاره به مرگ نابهنگام نیلوفر امرایی که به همین دلیل درگذشت، نوشته است:
🔹برای ما که انسولین میزنیم و نوسان قند خون داریم سنسورهای کنترل قند هست که به بازو وصل میشود و با تغییرات شدید قند آلارم میدهد. اما چرا نمیخریم؟ چون سنسور باید ۱۵ روز یک بار عوض شود و هر سنسور نزدیک ۶ میلیون است. تازه با دلار الان. بقیه دنیا با بیمه رایگان، است. ما سنسور نداریم و میمیریم./ جماران
@hammihanonline
▫️خانم یگانه خدامی روزنامهنگاری که بیماری زمینهای قند دارد با اشاره به مرگ نابهنگام نیلوفر امرایی که به همین دلیل درگذشت، نوشته است:
🔹برای ما که انسولین میزنیم و نوسان قند خون داریم سنسورهای کنترل قند هست که به بازو وصل میشود و با تغییرات شدید قند آلارم میدهد. اما چرا نمیخریم؟ چون سنسور باید ۱۵ روز یک بار عوض شود و هر سنسور نزدیک ۶ میلیون است. تازه با دلار الان. بقیه دنیا با بیمه رایگان، است. ما سنسور نداریم و میمیریم./ جماران
@hammihanonline
Forwarded from Aasoo - آسو
آلیس مونرو، داستاننویس برجستهی کانادایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات، در روز ۱۳ مه ۲۰۲۴ چشم از جهان فروبست. گفتوگویی که در ادامه میآید بخشهایی از مصاحبهای است که استفن آسپرگ از تلویزیون سوئد در سال ۲۰۱۳ به مناسبت دریافت جایزهی نوبل با او انجام داد. مونرو در مراسم دریافت این جایزه، که روز ۷ دسامبر ۲۰۱۳ در فرهنگستان سوئد برگزار شد، حاضر نبود و ویدئوی ضبطشدهی این مصاحبه بهجای سخنرانی او در مراسم دریافتِ جایزه پخش شد.
aasoo.org/fa/articles/4781
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/4781
@NashrAasoo 🔻
Forwarded from مجلّه سياستنامه
📖چه مطالبی در سیاستنامه ۳۰ میخوانیم؟
📰خبرنامه
مروری بر رویدادهای حقوق و علوم و سیاسی ایران
🖌️سرمقاله
راه شرقی و معنویت آسیایی/ نقد آثار و اندیشههای داریوش شایگان پیش از انقلاب پنجاه و هفت: حامد زارع
🕯یادنامه ناصر کاتوزیان: مصطفی محققداماد، لعیا جنیدی و تهمورث بشیریه
🕯یادنامه بهمن کشاورز: تهمورث بشیریه، علیرضا آذربایجانی و هما داوودی
🔖پرونده؛ صد سال از تدوین قانون اساسی افغانستان گذشت؛ سده حاکمیت قانون/ با مقالاتی از ذکیه عادلی، میرویس بلخی، محمد عثمان ترهکی، احمد ولی مسعود و …
📝یادداشت
ایرانشناسی؛ کدام ایران؟
فرهنگ رجایی
گروههای فکر و رسالت دانشگاه
حبیبالله فاضلی
⚖️جستار/ ایران و ویژگیهای قانون اساسی آن: ناصر سلطانی
📕داستان جلد(داریوش شایگان)
📑سهگانه و پنجگانه شایگانی
صادق حقیقت
📑اندیشمند ضد انقلاب
احمد بستانی
📑انقلاب دینی چیست؟
داریوش شایگان/ ترجمه رضا کوهکن
📑اندیشمند راستاندیش
رضا کوهکن
📑ورطه نهیلیسم نیچه
رضا یادگاری
📑بر بال فلسفه و ادبیات
موسی اکرمی
📑از ضدروشنگری تا پساروشنگری
محسن عباسزاده
📑فیلسوف هویتاندیش
مهدی روزخوش
📑سنت در مدار مدارا
مهدی سیمایی
📋مقاله/ علم چگونه «اسلامی» شد؟ محمد منصور هاشمی
📚پژوهش
▫️انجمن علوم سیاسی پیش از انقلاب اسلامی: عبدالامیر نبوی
▫️تنگنای دوره گذار: مهدی سنایی
📖روایت
رستم و اسفندیار: مهراد محمدی
ایران به روایت حمیدی شیرازی: ثنا کاکاوند
پیشانیبند ادبیات سیاسی: سارا متقی
🧳سفرنامه
▫️برلین: مهدی راستی
▫️سلیمانیه: مختار نوری
▫️ونکوور: محدثه جزایی
📇ترجمه
بحران حق عمومی اروپایی: کارل اشمیت 〰️ رضا محمدی
ناسیونالیسم اسرائیلی: خلدون سامان 〰️ مهدی فولادگر
مخاطرات سیاست هویتی: پییرمنان 〰️ محسن قائممقامی
🖍️جوابیه
🔖ناآشنایی و ناشیگری: مصطفی نصیری
🔖مهدی گلشنی: شعار یا شعور
📖کتابنامه
➖مفهوم سیاسی قانون: حسین فراستخواه
➖پیامدهای مشروطیت: رضا یعقوبی
➖اسناد شورایعالی امتیت ملی ۱۳۵۷: داود غرایاق زندی
➖سابقا کمونیستها: حمیده امیریزدانی
➖کافههای روشنفکری: آیدا فریدی
📮 سیاستنامه ۳۰ را از طریق لینک زیر تهیه کنید:
گروه مطبوعاتی هممیهن
📩همچنین میتوانید با تلگرام زیر در تماس باشید:
+98 933 655 4529
@goftemaann🦉
📰خبرنامه
مروری بر رویدادهای حقوق و علوم و سیاسی ایران
🖌️سرمقاله
راه شرقی و معنویت آسیایی/ نقد آثار و اندیشههای داریوش شایگان پیش از انقلاب پنجاه و هفت: حامد زارع
🕯یادنامه ناصر کاتوزیان: مصطفی محققداماد، لعیا جنیدی و تهمورث بشیریه
🕯یادنامه بهمن کشاورز: تهمورث بشیریه، علیرضا آذربایجانی و هما داوودی
🔖پرونده؛ صد سال از تدوین قانون اساسی افغانستان گذشت؛ سده حاکمیت قانون/ با مقالاتی از ذکیه عادلی، میرویس بلخی، محمد عثمان ترهکی، احمد ولی مسعود و …
📝یادداشت
ایرانشناسی؛ کدام ایران؟
فرهنگ رجایی
گروههای فکر و رسالت دانشگاه
حبیبالله فاضلی
⚖️جستار/ ایران و ویژگیهای قانون اساسی آن: ناصر سلطانی
📕داستان جلد(داریوش شایگان)
📑سهگانه و پنجگانه شایگانی
صادق حقیقت
📑اندیشمند ضد انقلاب
احمد بستانی
📑انقلاب دینی چیست؟
داریوش شایگان/ ترجمه رضا کوهکن
📑اندیشمند راستاندیش
رضا کوهکن
📑ورطه نهیلیسم نیچه
رضا یادگاری
📑بر بال فلسفه و ادبیات
موسی اکرمی
📑از ضدروشنگری تا پساروشنگری
محسن عباسزاده
📑فیلسوف هویتاندیش
مهدی روزخوش
📑سنت در مدار مدارا
مهدی سیمایی
📋مقاله/ علم چگونه «اسلامی» شد؟ محمد منصور هاشمی
📚پژوهش
▫️انجمن علوم سیاسی پیش از انقلاب اسلامی: عبدالامیر نبوی
▫️تنگنای دوره گذار: مهدی سنایی
📖روایت
رستم و اسفندیار: مهراد محمدی
ایران به روایت حمیدی شیرازی: ثنا کاکاوند
پیشانیبند ادبیات سیاسی: سارا متقی
🧳سفرنامه
▫️برلین: مهدی راستی
▫️سلیمانیه: مختار نوری
▫️ونکوور: محدثه جزایی
📇ترجمه
بحران حق عمومی اروپایی: کارل اشمیت 〰️ رضا محمدی
ناسیونالیسم اسرائیلی: خلدون سامان 〰️ مهدی فولادگر
مخاطرات سیاست هویتی: پییرمنان 〰️ محسن قائممقامی
🖍️جوابیه
🔖ناآشنایی و ناشیگری: مصطفی نصیری
🔖مهدی گلشنی: شعار یا شعور
📖کتابنامه
➖مفهوم سیاسی قانون: حسین فراستخواه
➖پیامدهای مشروطیت: رضا یعقوبی
➖اسناد شورایعالی امتیت ملی ۱۳۵۷: داود غرایاق زندی
➖سابقا کمونیستها: حمیده امیریزدانی
➖کافههای روشنفکری: آیدا فریدی
📮 سیاستنامه ۳۰ را از طریق لینک زیر تهیه کنید:
گروه مطبوعاتی هممیهن
📩همچنین میتوانید با تلگرام زیر در تماس باشید:
+98 933 655 4529
@goftemaann🦉
Forwarded from ساجد طیبی
پیشنهادِ کتاب برای نخواندن
انتشاراتِ «مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران» در سال ۱۴۰۳ کتابی منتشر کرده است با عنوانِ «مباحثی در فلسفهی منطق و زبان: دلالتشناسی» به قلم «سیدمحمدعلی حجتی»، در شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمتِ ۲۵۰ هزار تومان.
اگر به مباحثِ فلسفهی زبان و به ویژه مبحثِ ارجاع (reference) علاقهمندید، توصیه میکنم نهایتِ تلاش خود را بکنید تا این کتاب را نخرید و نخوانید، مگر آن که مشتاق باشید به نحوی از انحاء از شرِ آن علاقه خلاص شوید. آن چه به من اجازه میدهد چنین پیشنهادی بکنم تجربهی تلخِ چند ساعتی است که مصروفِ خواندنِ فصلِ اولِ آن، با عنوانِ «دلالتشناسی اوصاف معیّن»، کردم. در آیندهی نزدیک احتمالاً وقتی بگذارم و فقط در موردِ یک نمونه از کجفهمیهای نویسنده در این فصل مبسوطتر بنویسم. توضیح خواهم داد که چطورِ تقریباً هر چیزِ اساسیای که مؤلف دربارهی یکی از موضوعاتی اصلی این فصل، یعنی تمایزِ دانلان میانِ کاربردهای اسنادی (attributive) و ارجاعی (referential) وصفهای معین، میگوید یا مغشوش و پریشان است یا به وضوح دچارِ اشتباهات ابتدایی. و البته ادعا نمیکنم مباحثِ اساسی و غیراساسیِ دیگرِ این فصل وضعِ بهتری دارند.
در اینجا اما میخواهم، بدونِ این که بحثی محتوایی کنم، اشارهای کنم به ترجمهی نویسنده از عنوانِ چهار مقالهی اصلیای که کلاسیکهای بحثهای فلسفی دربارهی اوصافِ معین اند:
۱. مقالهی راسل: «دربارهی دلالت» (عنوانِ اصلی: On Denoting).
۲. مقالهی استراوسن: «در بابِ دلالت» (عنوانِ اصلی: On Referring).
۳. مقالهی دانلان: «دلالت و توصیفهای معین» (عنوانِ اصلی: Reference and Definite Descriptions)
۴. مقالهی کریپکی: «دلالت گوینده و دلالت سمانتیکی» (عنوانِ اصلی: Speaker's Reference and Semantic Reference)
همچنین میتوان ذکری هم کرد از ترجمهی نویسنده از عنوانِ پاسخِ راسل به استراوسن:
۵. پاسخ راسل به استراوسن: «دلالت نزدِ آقای استراوسن» (عنوانِ اصلی: Mr. Strawson on Referring)
بخشِ مهمی از اختلاف استراوسن با راسل، از یک سو، و دانلان با هر دوی راسل و استراوسن، از سوی دیگر، در عنوانِ مقالههای آنها منعکس میشود. در واقع، این که نقشِ وصفهای معین Denotation است (و اگر هست در چه معنایی) یا Reference (و اگر هست در چه معنایی) را میتوان یکی از محلهای اصلی نزاع در کلِ موضوعِ معناشناسی این الفاظ دانست. عبارتی که هر کدام از این فیلسوفان در عنوانِ مقالهشان برگزیدهاند، دستکم به صورت جزئی، منعکسکنندهی موضعِ آنها در این نزاع است (در موردِ کریپکی موضوع کمی پیچیدهتر و مبهمتر است).* نویسنده اما ظاهراً معتقد است که این اختلافِ عبارات صرفاً تزئیناتِ بیاهمیتِ کلام است و تصمیم گرفته است با نشاندنِ «دلالت» بهجای همهی این عبارتها در متنِ فارسی خواننده را درگیرِ بحثِ لفظی بیهوده نکند!
اغتشاش در معادلهای فارسی عبارتهای کلیدی در همین فصلِ اول البته بسیار گستردهتر است. فقط به عنوانِ یک نمونهی دیگر: دانلان از جمله به همان دلایلی که در عنوانِ مقالهاش از reference استفاده میکند، کاربردهای خاصی از وصفهای معین را کاربردهای referential میخواند تا روشن کند در این کاربردها وصف نقش یا کارکردِ reference را دارد. نویسنده اما گمان کرده انتخابِ عبارتهای دانلان صرفاً بوالهوسانه بوده است و ترجیح داده است referential uses دانلان را به «استعمالهای اشارهای» برگرداند. او به این ترتیب به خوبی موفق میشود ربطِ میانِ عنوان و متنِ مقالهی دانلان را از دید خوانندهی فارسیزبان پنهان کند.
*نویسنده در ص. ۴۰ کتاب گذرا به این اختلاف میانِ راسل و استراوسن اشاره کرده است ولی اینجا هم تقریباً به کلّی نکته را اشتباه فهمیده است و توضیحاتی گمراهکننده میدهد. شرحاش بماند برای وقت دیگر.
انتشاراتِ «مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران» در سال ۱۴۰۳ کتابی منتشر کرده است با عنوانِ «مباحثی در فلسفهی منطق و زبان: دلالتشناسی» به قلم «سیدمحمدعلی حجتی»، در شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمتِ ۲۵۰ هزار تومان.
اگر به مباحثِ فلسفهی زبان و به ویژه مبحثِ ارجاع (reference) علاقهمندید، توصیه میکنم نهایتِ تلاش خود را بکنید تا این کتاب را نخرید و نخوانید، مگر آن که مشتاق باشید به نحوی از انحاء از شرِ آن علاقه خلاص شوید. آن چه به من اجازه میدهد چنین پیشنهادی بکنم تجربهی تلخِ چند ساعتی است که مصروفِ خواندنِ فصلِ اولِ آن، با عنوانِ «دلالتشناسی اوصاف معیّن»، کردم. در آیندهی نزدیک احتمالاً وقتی بگذارم و فقط در موردِ یک نمونه از کجفهمیهای نویسنده در این فصل مبسوطتر بنویسم. توضیح خواهم داد که چطورِ تقریباً هر چیزِ اساسیای که مؤلف دربارهی یکی از موضوعاتی اصلی این فصل، یعنی تمایزِ دانلان میانِ کاربردهای اسنادی (attributive) و ارجاعی (referential) وصفهای معین، میگوید یا مغشوش و پریشان است یا به وضوح دچارِ اشتباهات ابتدایی. و البته ادعا نمیکنم مباحثِ اساسی و غیراساسیِ دیگرِ این فصل وضعِ بهتری دارند.
در اینجا اما میخواهم، بدونِ این که بحثی محتوایی کنم، اشارهای کنم به ترجمهی نویسنده از عنوانِ چهار مقالهی اصلیای که کلاسیکهای بحثهای فلسفی دربارهی اوصافِ معین اند:
۱. مقالهی راسل: «دربارهی دلالت» (عنوانِ اصلی: On Denoting).
۲. مقالهی استراوسن: «در بابِ دلالت» (عنوانِ اصلی: On Referring).
۳. مقالهی دانلان: «دلالت و توصیفهای معین» (عنوانِ اصلی: Reference and Definite Descriptions)
۴. مقالهی کریپکی: «دلالت گوینده و دلالت سمانتیکی» (عنوانِ اصلی: Speaker's Reference and Semantic Reference)
همچنین میتوان ذکری هم کرد از ترجمهی نویسنده از عنوانِ پاسخِ راسل به استراوسن:
۵. پاسخ راسل به استراوسن: «دلالت نزدِ آقای استراوسن» (عنوانِ اصلی: Mr. Strawson on Referring)
بخشِ مهمی از اختلاف استراوسن با راسل، از یک سو، و دانلان با هر دوی راسل و استراوسن، از سوی دیگر، در عنوانِ مقالههای آنها منعکس میشود. در واقع، این که نقشِ وصفهای معین Denotation است (و اگر هست در چه معنایی) یا Reference (و اگر هست در چه معنایی) را میتوان یکی از محلهای اصلی نزاع در کلِ موضوعِ معناشناسی این الفاظ دانست. عبارتی که هر کدام از این فیلسوفان در عنوانِ مقالهشان برگزیدهاند، دستکم به صورت جزئی، منعکسکنندهی موضعِ آنها در این نزاع است (در موردِ کریپکی موضوع کمی پیچیدهتر و مبهمتر است).* نویسنده اما ظاهراً معتقد است که این اختلافِ عبارات صرفاً تزئیناتِ بیاهمیتِ کلام است و تصمیم گرفته است با نشاندنِ «دلالت» بهجای همهی این عبارتها در متنِ فارسی خواننده را درگیرِ بحثِ لفظی بیهوده نکند!
اغتشاش در معادلهای فارسی عبارتهای کلیدی در همین فصلِ اول البته بسیار گستردهتر است. فقط به عنوانِ یک نمونهی دیگر: دانلان از جمله به همان دلایلی که در عنوانِ مقالهاش از reference استفاده میکند، کاربردهای خاصی از وصفهای معین را کاربردهای referential میخواند تا روشن کند در این کاربردها وصف نقش یا کارکردِ reference را دارد. نویسنده اما گمان کرده انتخابِ عبارتهای دانلان صرفاً بوالهوسانه بوده است و ترجیح داده است referential uses دانلان را به «استعمالهای اشارهای» برگرداند. او به این ترتیب به خوبی موفق میشود ربطِ میانِ عنوان و متنِ مقالهی دانلان را از دید خوانندهی فارسیزبان پنهان کند.
*نویسنده در ص. ۴۰ کتاب گذرا به این اختلاف میانِ راسل و استراوسن اشاره کرده است ولی اینجا هم تقریباً به کلّی نکته را اشتباه فهمیده است و توضیحاتی گمراهکننده میدهد. شرحاش بماند برای وقت دیگر.
Forwarded from کتابخانه تخصصی ادبیات (amirali)
B2n.ir/h40548
#معرفی_کتاب
تازههای کتابخانه تخصصی ادبیات، با پیدیاف برخی صفحات:
پیچیدگی های شناخت فرهنگ و هنر ایران: پژوهشی در مباحث هخامنشی، اوستایی و ساسانی
ابوالعلاء سودآور
مترجم: علیرضا بهارلو و کیانوش معتقدی
تهران: خانه فرهنگ و هنر مان
سال ۱۴۰۲
@eliteraturebook
#معرفی_کتاب
تازههای کتابخانه تخصصی ادبیات، با پیدیاف برخی صفحات:
پیچیدگی های شناخت فرهنگ و هنر ایران: پژوهشی در مباحث هخامنشی، اوستایی و ساسانی
ابوالعلاء سودآور
مترجم: علیرضا بهارلو و کیانوش معتقدی
تهران: خانه فرهنگ و هنر مان
سال ۱۴۰۲
@eliteraturebook