وقتی مرگ داستانی برای گفتن داشته باشد، باید گوش کرد.
در آلمان نازی سال 1939 هستید. نفسها در سینه حبس شده. مرگ سرش از همیشه شلوغتر است و شلوغتر هم خواهد شد.
لیزل ممینگر دختری که به فرزندخواندگی پذیرفته شده است، در مونیخ زندگی میکند و با دزدیدن کتاب ـ چیزی که نمیتواند در برابرش مقاومت کند ـ میخواهد به زندگی چنگ بزند و صاحب چیزی شود. لیزل با کمک پدرخواندهی آکاردئوننوازش خواندنونوشتن را یاد میگیرد و داستان کتابهایی را که دزدیده با همسایهها و مردِ یهودیِ پنهانشده در زیرزمین خانه در میان میگذارد.
#مارکوس_زوساک با نوشتهای که ماهرانه ساختهوپرداخته شده، یکی از ماندگارترین #رمانهای سالهای اخیر را نوشته است.
#اقتباس_سینمایی این کتاب قطرهای از عظمت آنرا به تصویر میکشد.
رمانی با طرحی نفسگیر و داستانی که استادانه نقل شده است.
ـ گاردین
از آن کتابها که زندگی را متحول میکند.
ـ نیویورک تایمز
نامزد محبوبترین رمان امریکا در فهرست کتابهای محبوب پیبیاس.
#کتاب_دزد
ترجمهی #فاطمه_جابیک
شومیز / رقعی / ۴۸۰ صفحه / ۵۷۰۰۰ تومان
#نشر #میلکان
#پخش_ققنوس
در آلمان نازی سال 1939 هستید. نفسها در سینه حبس شده. مرگ سرش از همیشه شلوغتر است و شلوغتر هم خواهد شد.
لیزل ممینگر دختری که به فرزندخواندگی پذیرفته شده است، در مونیخ زندگی میکند و با دزدیدن کتاب ـ چیزی که نمیتواند در برابرش مقاومت کند ـ میخواهد به زندگی چنگ بزند و صاحب چیزی شود. لیزل با کمک پدرخواندهی آکاردئوننوازش خواندنونوشتن را یاد میگیرد و داستان کتابهایی را که دزدیده با همسایهها و مردِ یهودیِ پنهانشده در زیرزمین خانه در میان میگذارد.
#مارکوس_زوساک با نوشتهای که ماهرانه ساختهوپرداخته شده، یکی از ماندگارترین #رمانهای سالهای اخیر را نوشته است.
#اقتباس_سینمایی این کتاب قطرهای از عظمت آنرا به تصویر میکشد.
رمانی با طرحی نفسگیر و داستانی که استادانه نقل شده است.
ـ گاردین
از آن کتابها که زندگی را متحول میکند.
ـ نیویورک تایمز
نامزد محبوبترین رمان امریکا در فهرست کتابهای محبوب پیبیاس.
#کتاب_دزد
ترجمهی #فاطمه_جابیک
شومیز / رقعی / ۴۸۰ صفحه / ۵۷۰۰۰ تومان
#نشر #میلکان
#پخش_ققنوس
تجدید چاپ #رمان برگزیده سال ۸۱ منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان
فضای #نقد و قضاوت ادبی دهه هشتاد در مواجهه با چنین موجودِ غریبهای از دستهبندی و ارزشگذاری عاجز است، چرا؟ پس از انتشار، ستایشِ بیحد و طردِ بیحساب شد، اما به مرور در نظرسنجیِ منتقدین جزء برترین #رمانهای دهه هشتاد قرار گرفت. قلمزنِ «منتقد»ی که ابتدا رمان را به مغلقگویی و بیمعنایی و ادای پستمدرنیسم متهم کرده بود، در این نظرسنجی آن را برترین رمان دهه نام برد.
فضای #نقد و قضاوت ادبی دهه هشتاد در مواجهه با چنین موجودِ غریبهای از دستهبندی و ارزشگذاری عاجز است، چرا؟ پس از انتشار، ستایشِ بیحد و طردِ بیحساب شد، اما به مرور در نظرسنجیِ منتقدین جزء برترین #رمانهای دهه هشتاد قرار گرفت. قلمزنِ «منتقد»ی که ابتدا رمان را به مغلقگویی و بیمعنایی و ادای پستمدرنیسم متهم کرده بود، در این نظرسنجی آن را برترین رمان دهه نام برد.
پخش ققنوس
تجدید چاپ #رمان برگزیده سال ۸۱ منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان فضای #نقد و قضاوت ادبی دهه هشتاد در مواجهه با چنین موجودِ غریبهای از دستهبندی و ارزشگذاری عاجز است، چرا؟ پس از انتشار، ستایشِ بیحد و طردِ بیحساب شد، اما به مرور در نظرسنجیِ…
تجدید چاپ #رمان برگزیده سال ۸۱ منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان
فضای #نقد و قضاوت ادبی دهه هشتاد در مواجهه با چنین موجودِ غریبهای از دستهبندی و ارزشگذاری عاجز است، چرا؟ پس از انتشار، ستایشِ بیحد و طردِ بیحساب شد، اما به مرور در نظرسنجیِ منتقدین جزء برترین #رمانهای دهه هشتاد قرار گرفت. قلمزنِ «منتقد»ی که ابتدا رمان را به مغلقگویی و بیمعنایی و ادای پستمدرنیسم متهم کرده بود، در این نظرسنجی آن را برترین رمان دهه نام برد.
این داستان به عنصر «مکان و زمان» وفادار نیست، اتفاقات در مقیاسِ زمانِ جهانِ واقعی یا حتی زمانِ داستانی (مثل #اولیس #جیمز_جویس یا #شب_هول #هرمز_شهدادی) و یا زمانِ ادیانی (مانند مفهوم زمانِ ادواری، خطی و...) روی نمیدهند. بلکه به واقع یک #ضد_زمان محض است. شخصیتهای داستان در پیریِ خود، کودکیِ پدرشان را به خاطر میآورند، یا رخدادهای داستان در انتها به چند دهه بعد منتقل میشوند، هیچچیز تعینِ زمانی ندارد. متنِ داستان بر استراتژیِ «فلاشبک/فلاشفوروارد» بنا نشده است، بلکه قیدهای زمان، و جملاتی که ربطِ زمانیِ دو اتفاق را روشن میکنند مبهماند و نمیتوان توالیِ خاصی برای آنها در نظر گرفت. گاه اتفاقِ یکسانی در طولِ زمان دوبار، به دو شکل و دلیلِ متفاوت رخ میدهد و این امر بهراحتی توسطِ شخصیتها پذیرفته میشود. گریزِ شبانه یک شخصیت، در روایتِ افراد صدها سال عقب و جلو میشود، حال آنکه از لحاظِ زمانِ خطی برخی راویان پس از گریزِ او به دنیا آمدهاند. مکان نیز مکانی آشنا نیست، و یک «ناکجاآباد» است که از مفاهیمِ زبانی ساخته شدهاند. نامِ اماکنِ داستان در زبانِ جنوب دقیقا ناکجاآبادند. «شیگلستان» در فرهنگ عامه بوشهر به معنای «جایی زیر گل و خاک» است که در عبارات لعن و نفرینی کاربرد دارد. «رودان» بر وزن معمول اسامی مکان در داستان صرفا «دو رود» معنا میتواند بدهد، و هیچ دلالتی به هیچ جایی ندارد. و اصلا تمام داستان حولِ بنای خانهای عجیب به دستِ معماری عجیبتر رخ میدهد که به دلایلی خودش در دیوارِ بنا گچ گرفته میشود. شخصیتها به دفعات تکرار و از معنا تهی میشوند. بسیاری زن با نام یکسان «گلافروز» میبینیم که تشخیص آن برای شخصیتهای داستانی، نوذر، گودرز و زارپولات و بقیه هم مشکل است. در نگاهِ دقیق به رمان میتوان دید که ساختار و صناعت آن مبتنی بر استعارههای بومیست و رفتارِ نویسنده متاثر از مفهومِ بیزمانی در استعاره.
(این متن بخشی از نظرات کاربران در سایت گودریدز است)
#چاپ_چهارم
#من_ببر_نیستم_پیچیده_به_بالای_خود_تاکم
#محمدرضا_صفدری
#انتشارات_ققنوس
#پخش_ققنوس
فضای #نقد و قضاوت ادبی دهه هشتاد در مواجهه با چنین موجودِ غریبهای از دستهبندی و ارزشگذاری عاجز است، چرا؟ پس از انتشار، ستایشِ بیحد و طردِ بیحساب شد، اما به مرور در نظرسنجیِ منتقدین جزء برترین #رمانهای دهه هشتاد قرار گرفت. قلمزنِ «منتقد»ی که ابتدا رمان را به مغلقگویی و بیمعنایی و ادای پستمدرنیسم متهم کرده بود، در این نظرسنجی آن را برترین رمان دهه نام برد.
این داستان به عنصر «مکان و زمان» وفادار نیست، اتفاقات در مقیاسِ زمانِ جهانِ واقعی یا حتی زمانِ داستانی (مثل #اولیس #جیمز_جویس یا #شب_هول #هرمز_شهدادی) و یا زمانِ ادیانی (مانند مفهوم زمانِ ادواری، خطی و...) روی نمیدهند. بلکه به واقع یک #ضد_زمان محض است. شخصیتهای داستان در پیریِ خود، کودکیِ پدرشان را به خاطر میآورند، یا رخدادهای داستان در انتها به چند دهه بعد منتقل میشوند، هیچچیز تعینِ زمانی ندارد. متنِ داستان بر استراتژیِ «فلاشبک/فلاشفوروارد» بنا نشده است، بلکه قیدهای زمان، و جملاتی که ربطِ زمانیِ دو اتفاق را روشن میکنند مبهماند و نمیتوان توالیِ خاصی برای آنها در نظر گرفت. گاه اتفاقِ یکسانی در طولِ زمان دوبار، به دو شکل و دلیلِ متفاوت رخ میدهد و این امر بهراحتی توسطِ شخصیتها پذیرفته میشود. گریزِ شبانه یک شخصیت، در روایتِ افراد صدها سال عقب و جلو میشود، حال آنکه از لحاظِ زمانِ خطی برخی راویان پس از گریزِ او به دنیا آمدهاند. مکان نیز مکانی آشنا نیست، و یک «ناکجاآباد» است که از مفاهیمِ زبانی ساخته شدهاند. نامِ اماکنِ داستان در زبانِ جنوب دقیقا ناکجاآبادند. «شیگلستان» در فرهنگ عامه بوشهر به معنای «جایی زیر گل و خاک» است که در عبارات لعن و نفرینی کاربرد دارد. «رودان» بر وزن معمول اسامی مکان در داستان صرفا «دو رود» معنا میتواند بدهد، و هیچ دلالتی به هیچ جایی ندارد. و اصلا تمام داستان حولِ بنای خانهای عجیب به دستِ معماری عجیبتر رخ میدهد که به دلایلی خودش در دیوارِ بنا گچ گرفته میشود. شخصیتها به دفعات تکرار و از معنا تهی میشوند. بسیاری زن با نام یکسان «گلافروز» میبینیم که تشخیص آن برای شخصیتهای داستانی، نوذر، گودرز و زارپولات و بقیه هم مشکل است. در نگاهِ دقیق به رمان میتوان دید که ساختار و صناعت آن مبتنی بر استعارههای بومیست و رفتارِ نویسنده متاثر از مفهومِ بیزمانی در استعاره.
(این متن بخشی از نظرات کاربران در سایت گودریدز است)
#چاپ_چهارم
#من_ببر_نیستم_پیچیده_به_بالای_خود_تاکم
#محمدرضا_صفدری
#انتشارات_ققنوس
#پخش_ققنوس
پخش ققنوس
#تسلیناپذیر به #چاپ_ششم رسید #گروه_انتشاراتی_ققنوس #پخش_ققنوس
#تسلیناپذیر به چاپ ششم رسید
تسلیناپذیر روایت خوابیست در بیداری یا بیداری است در خواب؟
این سوال را حین خواندن کتاب و بعد از اتمام آن بارها از خود خواهید پرسید و هر بار از جواب دادن عاجز خواهید ماند. تسلیناپذیر سومین کتاب #ایشی_گورو نویسنده نوبلیست انگلیسی_ژاپنی است که مثل تمام آثار دیگر او از جادوی جزئیات برای عمق بخشیدن به شخصیتهای داستان بهره میبرد. #گورو اعتقاد زیادی به این جادو دارد چنان چه در یکی از مصاحبههایش میگوید: آدم میتواند از فجایع #جنگ_جهانی بگوید و تاثیرگذار نباشد، اگر از ذکر جزئیات غافل شود و میتواند از ملاقات دو نفر بنویسد و تا عمق جان خواننده نفوذ کند به شرطی که از جزئیات بهره کافی ببرد و با این کار داستان را عمیق و قابل درک کند.
تسلیناپذیر داستان آهنگساز مشهوری است که برای اجرای کنسرت به اروپا دعوت شده و اما به مرور وجود او شکل منجی و برنامهای که قرار است اجرا کند شکل نوعی مراسم ظهور به خود میگیرد . حالا او در این شهر که لامکانی و لازمانی مهمترین ویژگیاش است حوادثی را تجربه میکند که برای خودش و خواننده بسیار عجیب است. شیرازهی سیر خطی زمان _ گذشته به آینده _ در این کتاب از هم پاشیده میشود و خواب و بیداری در هم میآمیزد و داستان شکل معمایی و روانشناسانه به خود میگیرد. گورو درگیری درونی یک انسان را چنان عمیق روایت میکند که معلوم نیست همه این اتفاقها در ذهن شخصیت جریان دارد یا در دنیای بیرون. «تسلی ناپذیر» یکی از متفاوتترین #رمانهای این نویسنده و همچنین یکی از متفاوتترین فرمهای روایی در #ادبیات_داستانی معاصر است. #داستان را گاهی راوی اول شخص به پیش میبرد و گاهی این راوی شکل سوم شخص و دانای کل به خود میگیرد و به ذکر جزئیات ماجراهایی میپردازد که در آن حضور نداشته و دربارهاش چیزی نشنیده. و این روایت سیال چنان هنرمندانه انجام میپذیرد و در خدمت هدفی است که او از روایت چنین داستانی دارد که آدمی از هوش نویسنده انگشت به دهان میماند. تسلیناپذیر شاید به توفیقی که سایر کتابهای نویسنده به آن دست یافتهاند نرسیده باشد اما به جرأت می توان گفت شاهکاری است که مهجور مانده!
#سهیل_سمی
رقعی / سلفون / ۷۳۶ صفحه / ۸۵۰۰۰ تومان
#جایزه_نوبل #هرگز_رهایم_مکن #نوبل_ادبیات #داستان_خارجی #رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
تسلیناپذیر روایت خوابیست در بیداری یا بیداری است در خواب؟
این سوال را حین خواندن کتاب و بعد از اتمام آن بارها از خود خواهید پرسید و هر بار از جواب دادن عاجز خواهید ماند. تسلیناپذیر سومین کتاب #ایشی_گورو نویسنده نوبلیست انگلیسی_ژاپنی است که مثل تمام آثار دیگر او از جادوی جزئیات برای عمق بخشیدن به شخصیتهای داستان بهره میبرد. #گورو اعتقاد زیادی به این جادو دارد چنان چه در یکی از مصاحبههایش میگوید: آدم میتواند از فجایع #جنگ_جهانی بگوید و تاثیرگذار نباشد، اگر از ذکر جزئیات غافل شود و میتواند از ملاقات دو نفر بنویسد و تا عمق جان خواننده نفوذ کند به شرطی که از جزئیات بهره کافی ببرد و با این کار داستان را عمیق و قابل درک کند.
تسلیناپذیر داستان آهنگساز مشهوری است که برای اجرای کنسرت به اروپا دعوت شده و اما به مرور وجود او شکل منجی و برنامهای که قرار است اجرا کند شکل نوعی مراسم ظهور به خود میگیرد . حالا او در این شهر که لامکانی و لازمانی مهمترین ویژگیاش است حوادثی را تجربه میکند که برای خودش و خواننده بسیار عجیب است. شیرازهی سیر خطی زمان _ گذشته به آینده _ در این کتاب از هم پاشیده میشود و خواب و بیداری در هم میآمیزد و داستان شکل معمایی و روانشناسانه به خود میگیرد. گورو درگیری درونی یک انسان را چنان عمیق روایت میکند که معلوم نیست همه این اتفاقها در ذهن شخصیت جریان دارد یا در دنیای بیرون. «تسلی ناپذیر» یکی از متفاوتترین #رمانهای این نویسنده و همچنین یکی از متفاوتترین فرمهای روایی در #ادبیات_داستانی معاصر است. #داستان را گاهی راوی اول شخص به پیش میبرد و گاهی این راوی شکل سوم شخص و دانای کل به خود میگیرد و به ذکر جزئیات ماجراهایی میپردازد که در آن حضور نداشته و دربارهاش چیزی نشنیده. و این روایت سیال چنان هنرمندانه انجام میپذیرد و در خدمت هدفی است که او از روایت چنین داستانی دارد که آدمی از هوش نویسنده انگشت به دهان میماند. تسلیناپذیر شاید به توفیقی که سایر کتابهای نویسنده به آن دست یافتهاند نرسیده باشد اما به جرأت می توان گفت شاهکاری است که مهجور مانده!
#سهیل_سمی
رقعی / سلفون / ۷۳۶ صفحه / ۸۵۰۰۰ تومان
#جایزه_نوبل #هرگز_رهایم_مکن #نوبل_ادبیات #داستان_خارجی #رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
#ده_شب_رویا
نویسنده: #ناتسومه_سوسهکی
اثری از نویسنده رمان #ما_گربه_هستیم
ترجمه: #ساره_ارض_پیما
۶۴ صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
نشر: #نون
#چاپ_اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان #رمانهای_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
نویسنده: #ناتسومه_سوسهکی
اثری از نویسنده رمان #ما_گربه_هستیم
ترجمه: #ساره_ارض_پیما
۶۴ صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
نشر: #نون
#چاپ_اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان #رمانهای_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
#آن_باد
#مجموعه_داستان نویسنده: #مریم_افشار
۱۵۰ صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۴۰۰۰۰ تومان
نشر: #روشنگران #چاپ_اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان #رمانهای_فارسی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
#مجموعه_داستان نویسنده: #مریم_افشار
۱۵۰ صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۴۰۰۰۰ تومان
نشر: #روشنگران #چاپ_اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان #رمانهای_فارسی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #هجدهم_آذر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #ایران_و_درام_نویسان_بزرگ_جهان
✍نویسنده: #دکتر_مهدی_فروغ
👤به کوشش: #آذر_بیداری
ℹ️ ۱۹۲ |رقعی/شومیز| قیمت: ۵۰ هزار تومان
نشر: #خجسته
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#تفسیر_و_بررسی
#رمانهای_خارجی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #ایران_و_درام_نویسان_بزرگ_جهان
✍نویسنده: #دکتر_مهدی_فروغ
👤به کوشش: #آذر_بیداری
ℹ️ ۱۹۲ |رقعی/شومیز| قیمت: ۵۰ هزار تومان
نشر: #خجسته
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#تفسیر_و_بررسی
#رمانهای_خارجی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com