قــدرت تــغــیــیــرر...
6.29K subscribers
3.66K photos
327 videos
85 files
1.59K links
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
Download Telegram
کهن الگوهای مردانه
#هرمس
برون گرای خردگرای قانون گریزِ
پسر محبوب بابا که دارای عملکرد تفکر و شهود و در بند زمان گذشته حال و آینده است ؛ میباشد .

مهمترین آرکی تایپ های او عبارتند از:
ارتباطات عالی، دائم السفر، تاجر، بیزنسِ مکارِ حقه باز، ولخرج ، رند، در سخن گفتن فصیح، در ارتباطات چیره دست، در تصمیمات شتاب زده، با همه براحتی دوست شونده، حرکت کننده در مرزهای درست و غلط، خالق چنگ (آلت موسیقی)، موسیقی او شادی و خواب را به ارمغان می آورد.

در روان کاوی و معنوی زیستن سرآمد روزگار .

هرمس بواسطه خلاقیت ،ارتباطات ، تفکر و عمل سریع میتواند در سیاست، رسانه های جمعی ، بازرگانی، تورهای دسته جمعی، و سخنرانی موفق باشد. و بواسطه حیله گری و مکاریش هر چه را بخواهد با دزدی خاموش بدست می آورد.

هرمسی ها با حیله گری و فریب و دروغ شرکت های هرمی بزرگی را دائر می کنند.
براحتی ذهن خود و دیگران را میخواند و اگر یک کارآگاه باشد، منشأ خدمات فراوانی میتواند باشد.

او هرگز با کسی وارد نزاع جسمانی نمی شود و شیوه ی گفتگو را در پیش می گیر.


یونگ هرمس را کیمیاگر روان و نجات دهنده کودکان معصوم میداند.

بزرگ سالانی که افسرده میشوند، هرمس با ارتباط برقرار کردن با کودک درون آنها موجب رهایی آنها از افسردگی میشود.

پرورش هرمس:
سفر، تجارت، مطالعه آزاد و خلاقانه.

خلاق به چیزی که علاقه دارد، بی حوصله در مقابل قانون و نظم ، در تبه کاری و یا روانکاوی سرآمد.

در کار: فرصت طلب، مبتکر، کار آفرین، بازرگان، مذاکره کننده، متنفر از زیر دست بودن.

در رابطه با مردان:ولخرج، مردان زیادی جذب او میشوند.

رابطه با زنان: با زنها به راحتی ارتباط برقرار می کند، در مقابل عواطف زنها تعهدی ندارد.

گریزان از ازدواج، بهترین همسر برایش #هستیا.

مشکلات روان شناختی:
تکانشی، ستیزه گر ، دروغگو، مکار، عدم تعهد عاطفی، پدری بی صلاحیت، همسری بدون تعهد، و احساس جوان ابدی داشتن.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
#انواع_مردان بر اساس نظريه روان كاوى #یــونــگ

@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
Photo
👌#آنیموس(نرينه )

زندگی در آینده
هدف گذاری و هدف مندی
ثبات و استحکام
توان تشخیص و تمیز
نظم و جنگجویی (رقابت ابراز وجود قهرمانانه)
تسلط بر خود و موقعیت
اندیشه ی تکامل یافته و منطقی
چیرگی بر طبیعت


👌#آنيما(مادينه )

🎈زندگی در اینجا و اکنون
🎈انعطاف و انفعال
🎈دوست داشتن خود
🎈معنویت
🎈یگانگی با طبیعت
🎈ظرفیت سرپرستی و مادری کردن
🎈بيان احساسات و درک زیبایی و هنر
🎈 درک حوزه ی عواطف
اضطراب،هیجان،عشق

#ختائيلر_فرناز

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
#سایه
#آنیما #آنیموس

یکیو دوست داشتم ، اونقدر بهش فکر کردم که تصویری که داشتم از خود واقعیش سبقت گرفت بعدها دیگه خودش و دوست نداشتم ، تصویر ذهنی خودم و دوست داشتم .
💕مرلین مونرو

پ.ن: داستان دیدار هر زن و مردی در ابتدای به همین صورت اتفاق افتاده است ..
ما عاشق فرافکنی های (#آنیما،#آنیموس)خودمان
می شویم که در دیگری می بینیم .
#ختائیلر_فرناز

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#سفر_قهرمانى

براى ورود به اسرار ، تقريبا هميشه لازم است با ترس رو به رو شويم و به اين شناخت برسيم كه واقعيت نهايى عالم زيبا ، منظم و در اختيار انسان نيست .

#بيدارى_قهرمان_درون
#كارول_پيرسون

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آنیما #آنیموس
در روان هر انسانی یک بخش آنیمایی (روان زنانه) و یک بخش آنیموسی (روان مردانه) وجود دارد. بخش آنیمایی منبع عزت نفس درونی و بخش آنیموسی منبع اعتماد به نفس درونی می باشد. در افرادی مختلفی معمولا یکی از بخش ها در ناخودآگاه فرد باقی می ماند و به خودآگاهی شخص وارد نمی شود. در این وضعیت فرد آنچه را که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند در خودآگاهش احساس نکند، به آدم های دیگر فرافکنی کرده و از افراد دیگری می خواهد که برایش منبع اعتماد به نفس باشند، یا با تایید کردنش، احساس ارزشمندی و عزت نفس به او بدهند. در این وضعیت فرد برای اینکه بتواند در زندگی پیشرفتی کند یا وضعیت روحی خوبی داشته باشد، همواره معطل آدم های دیگر خواهد بود که در بیشتر مواقع هم بالاخره در نقطه ای ناامیدش می کنند و او را با شخصیت رشد نیافته اش تنها می گذارند.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
❤️سانسکریت که یک زبان غنی احساسی است و پایه ی اغلب زبان های هند شرقی را تشکیل می دهد، ۹۶ واژه برای عشق دارد.

❤️فارسی کهن هشتاد واژه، یونانی سه واژه، و انگلیسی زبان ها فقط یک واژه برای کلمه ی «عشق» دارند.

👌از لحاظ زبان شناسی، هرقدر در زندگی ما مسئله ای مهم تر و حیاتی تر باشد، زبان ما واژگان گویاتری را برای نشان دادن ماهیت و ابعاد مختلف آن خلق می کند.

❄️از آنجا که در زندگی اسکیموها برف، عنصری بسیار حیاتی است، در زبان آنها سی واژه برای برف وجود دارد.

🤝اگر ما نیز برای مفهوم «رابطه» سی واژه می داشتیم، برای مشاهده ی این بعد مهم زندگی، مجهزتر بودیم.

#رابرت_جانسون
═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
#پرسونا
#نقاب
تلاش و صرف انرژی برای حفظ یک پرسونا یا نقاب خاص یا همواره یک رویکرد ثابت به مسائل داشتن، از یک گره روانی سرچشمه می‌گیرد.

ایگوی سالم، هشیارانه با آوای زندگی می‌رقصد و می‌لغزد!
سلامت، در پاسخ مناسب و کارآمد دادن به شرایط مختلف است.
نه همواره یک‌رنگ و یک‌شکل بودن.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
پذیرش #سایه نیاز به شهامت، صداقت و فروتنی دارد.
سایه فضیلت‌های اخلاقی را به چالش می‌کشد.

تنها انسانی صادق، شهامت رویارویی با جنبه‌های تاریک و شخصیت فرومایه درونش را دارد.

انسانی که در دام خود فریبی می‌افتد و خود را چون پری، بری از خطا می‌بیند و همه نقص‌ها و کاستی‌ها را متوجه دیگران می‌داند، آن اندازه فروتنی ندارد تا مسئولیت دیوهای درونش را به گردن بگیرد.

سایه همیشه از فضای روشن و آفتابی گریزان است و به نحوی می‌کوشد پشت نقابی از زیبایی و نیکی پنهان شود.

لحظه‌ای که فرتنانه اقرار کنیم آنچه در جهان نقص و زشتی به نظر می‌رسد در من نیز وجود دارد، لحظه‌ای است به سوی خودآگاهی و زندگی همراه با شهامت و راستی.

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آنیما #آنیموس

در روان شناسی تحلیلی #یونگ در میان بیشمار کهن الگوهایی که در ناخودآگاه بشر وجود دارد، هیچ یک به اندازه آنیما و آنیموس رازناک، پیچیده و چندلایه نیستند. یونگ شیوه درست برخورد با آنیما و آنیموس را شاهکار تشخیص شخصیت فرد می نامد.

این دو کهن الگو که یکی تصویر زنانه و دیگری تصویر مردانه را حمل می کند، نشان دهنده طبیعت دوگانه آدمی است. یعنی این که یک زن کاملاً و صد در صد زن و یک مرد کاملاً و صد در صد مرد نیست. آنیما و آنیموس هر دو قبل از آنکه با انسانی واقعی و بیرون از ما مطابق باشند، دو راهنمای درونی هستند که معرفت ما از جهان درون و بیرون رو شکل می دهند.

آنیما برای مرد پیوند با لایه های عمیق روانش را میسر می سازد و او را به جستجوی معنا وا می دارد در حالیکه آنیموس پیوند زن با جهان بیرون را فراهم می کند و سبب می شود که زن معنایی از جهان را برای خود به دست آورد.

این هر دو کهن الگو خلاق و آفرینشگر هستند. بُعد آفرینشگری آنیما متوجه دنیای درون می شود. آنیما خالق همه چیزهایی است که از درون می جوشد مانند شعر، موسیقی و نقاشی. در حالیکه آنیموس در هیئت یک مخترع آشکار می شود، چیزی ابداع می کند و یا به فرد قدرت ابتکار می بخشد.

شناخت این دو کهن الگو زندگی زن و مرد را غنی و پر نشاط می سازد و آنها را از احساس تهی بودن و پوچی می رهاند.

برای بقای جهان این هر دو لازمند. در نمادپردازی ها خورشید (روز، گرما و خشکی) ناظر بر آنیموس، اصل و هوشیاری مردانه است و ماه (شب، سرما و رطوبت) مظهر آنیما و اصل و هوشیاری زنانه.

جهان به درخشندگی و گرمای آنیموس نیاز دارد ولی اگر سرما، تاریکی و نمناکی آنیما وجود نمی داشت، بی درنگ جهان به جایی سترون تبدیل می شد.

بقای ما مدیون رشد و تعادل میان زنانگی و مردانگی ما و اضدادمان است. این مفهوم را می توان در نماد #یین_یانگ مشاهده کرد. هیچ کدام نه یین و نه یانگ، صد در صد یین و یانگ نیستند. خط منحی ای که آنها را از هم جدا می کند نماد جفتهای متضاد است. افزون بر آن هر کدام بخشی از متضادش را درون خود دارد و البته یین یا یانگ در آن واحد می توانند آن دیگری باشند. چنان چه آب سرد در مقابل آب جوش، یین و در مقابل یخ، یانگ است.

ما با متضادهای خود کامل می شویم، معنا پیدا می کنیم و خلاق و آفرینشگر می شویم. این متضادها امری درونی است و به خود ما تعلق دارد. ما باید خواست و نیازِ آنها را کشف کنیم و جودمان را گسترش دهیم. تاباندن آنها بر روی دیگران یک پیامد دارد و آن هم محروم شدن ما از این دو سرچشمه خلاقیت است.

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
تاثیر مربی بر کودک از سخنانی که از دهانش خارج می‌شود ناشی نمی‌شود، بلکه به رفتار او، و این‌که خود او چه هست، مربوط می‌گردد. هر مربی به طور کلی باید همیشه این سئوال را از خود بکند که آیا آن‌چه را می‌آموزد خود در زندگی‌اش و در مورد شخص خویش به کار می‌بندد و یا خیر؟

روان‌درمانی امکان فهم این مسئله را برای ما فراهم می‌آورد، زیرا نه دانش روان‌درمانگر و نه مهارتی که در کارش دارد هیچ یک دارای اثر درمانی نیستند، بلکه تنها شخصیت درمانگر در این باب موثر است. تعلیم و تربیت نیز از این قاعده مستثنی نیست و تربیت خود مربی را مقدمۀ ضروری این امر تلقی می‌کند.

#کارل_گوستاو_یونگ،
کتاب روانشناسی و تعلیم و تربیت .

عکس: کارل یونگ در میان خانواده ، شاگردان و دوستدارانش

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
#آنیما و #آنیموس #کهن_الگوهای تمامیت و کمال زنان و مردان هستند. همه ما در عمق وجود خود، جنسیت مخالف با خود را، داریم. در چنین شرایطی، زن و مرد دیگر متضاد هم نیستند، بلکه همتا و شریک هم هستند. اما وقتی این بعد همان بعد تیره وجود ما باشد، مثل وقتی که مردی با رفتار صرفا مردانه از ابراز ابعاد نرم خوی شخصیت خود پرهیز می کند، #سایه پدیدار می شود. اعتقاد به اینکه مردان، مریخی و زنان ونوسی هستند، باعث جدایی جنسیت ها می شود. از نقطه نظر دیدگاه دوستی با سایه، زنان و مردان هر دو در ناخودآگاهشان دارای ویژگی های جنسیت مخالف خود هستند.

دیوید ریکو
رقص سایه

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
انسداد نوشتن در میان نویسندگان نتیجه اتصال بیش از حد به حوزه سر است. سر خود را قطع کنید! پگاسوس، خدای شعر، از مدوسا متولد شد، البته پس از اینکه سر مارگون مدوسا زده شد. برای نوشتن باید بی احتیاط بود. تا جایی که آگاهی تان اجازه می‌دهد برای نوشتن دیوانه باشید.

جوزف کمپبل

✍🏽اینجا میتوان عمل نوشتن را به انجام هر عمل خلاقِ دیگری بسط داد ! برای فهم و خلق هر اثر هنری باید دیوانه باشیم . به تعبیر یونگ خرد را باید از دیوانگی بیاموزیم.در اینجا دیوانگی به معنای فراسوی دیوار های منطق و عقل رفتن و در وادی حیرت قدم گذاردن است! یعنی همان مفهومی که مولانا نیز به آن اشاره دارد :

حیلت رها کن عاشقا
دیوانه شو دیوانه شو


خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
آدم حق ندارد برای دیگران تعیین تکلیف کند که چه جور آدمی باشند؛ ولی حق دارد برای خودش تعیین کند که با چه جور آدم‌هایی مراوده کند.

یکی از دستاوردهای بالا رفتن سن و بالغ شدن این است که خود را بیشتر مسئول زندگی خود بدانیم، تا توقعات و انتظارات دیگران.

وقتی در حال طی کردن سراشیب عمر هستم به نظرم خسران بزرگی است اگر نتوانم آدم‌هایی را از زندگی‌ام کنار بگذارم که نمی‌توانند موجب استعلایم شوند.

رابطه را چه در مفهوم رابطه با خود، چه رابطه با افراد چه جامعه و چه جهانی که در آن زندگی می‌کنیم؛ مهم‌ترین عامل در فردیتمان تلقی کنیم و در تعاملاتمان حساس‌تر باشیم.

انسان فردیت یافته فقط زمانی در خلوت خود فرو نمی رود که، ریسمان رابطه‌اش را کسی تکان داده باشد که در حضور او بتواند وزن بودنش را بهتر احساس و ادراک کند.

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آپولو

موهبت کهن الگوی آپولو به مردان اراده، نظم و قانون مندی است. مردان آپولویی برای هر کاری برنامه‌ریزی دقیق دارند و سخت کوشی جزء ویژگی‌های برجسته این سنخ از مردان است. آپولو اگر استعداد انجام دادن کاری را نداشته باشد، با تمرین و ممارست زیاد به توانایی انجام آن دست پیدا می کند.
آپولویی ها اهل منطق هستند و از روابطی که روح انسان را از مستی سرشار کند و‌ نیز دیدگاه‌های پرشور و جذبه گریزان هستند.
آپولو به تفکر بیش از احساسات، به فاصله بیش از نزدیکی و به ارزیابی عینی بیش از شهود ذهنی اهمیت می دهد.
درست مثل کهن الگوی آرتمیس و آتنا، تیپ زنانه هم ردیف آپولو، او از رنج دیگران بی اطلاع است. از همین روست که یک مرد آپولویی در بروز رفتارهای مشفقانه نسبت به خودش و یا دیگران ناتوان است.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
#انواع_مردان بر اساس نظريه روان كاوى #یــونــگ

@qodrattaqeer
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خودشناسى
💪🏼اين منم

#فرافكنى نور خود

💎فردى كه قضاوت مثبتی در موردش دارید را تصور کنید که او درست روبروى شما ایستاده است.

🔆اکنون دست خود را دراز کنید و با انگشت به فردی که از خودتان باهوشتر، دوست داشتنی تر و به نوعى مقدس تر می دانید، اشاره کنید، با اشاره به چیزی که دوست دارید و تحسین می کنید، جنبه ای باز پس نگرفته از خود را شناسایی می کنید.

🔅شما به عنوان یک انسان توانايى دیدن خود را ندارید مگر این که در آینه نگاه کنید، اما طراحى شده اید تا خود را در دیگران ببینید.

💎وقتی به دیگری نگاه می کنید، آنچه خودنمایی می کند - چه مثبت و چه
منفی ۔ بازتابی از خودتان است.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
جمع آوری : #ختائیلر_فرناز
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ

@qodrattaqeer
در سکانس پایانی فیلم جایی که در نقش یک پدر فرو می رود. مردی که با گستاخی و بی ادبی در ابتدای فیلم شخصیت نه چندان خوشایندی از خود ارائه داد در پایان فیلم با وقار و جدیت در بیدادگاه مدرسه بیرد حاضر می شود و از چالرز دفاع می کند. سخنرانی او تحسین برانگیز است و به شکل سرافرازانه ای چالرز نجیب را نجات می دهد. او وظیفه پدرانه ای را در برابر چالرز انجام داد. جایی در فیلم به چالرز می گوید تو در این گرفتاری چرا اینقدر تنهایی. همان رایحه زنانه که دوست دارم آن را به #آنیما و موهبتی آنیمایی تعبیر کنم سرهنگ بد زبان و گستاخ بازنشسته ایالات متحده را به بیدادگاه بیرد کشاند و پسرک تنها و نجیبی را که نگذاشته بود او مغزش را منفجر کند از ستمی آشکار رهانده بود.
سرانجام فیلم در حالی به پایان می رسد که سرهنگ اسلید به خانه اش باز می گردد. شاید این بخش ناامید کننده به نظر برسد اما به نظر من هر پایان دیگری برای فیلم غیرقابل باور بود.

او به نیویورک رفت و به اندازه تمام سالهایی که نزیسته بود، زندگی کرد. همین بس بود.

هر سفری تمام می شود و آدم به جایی باز می گردد که از آن عزیمت کرده بود ؛ سفر قهرمان به همین صورت است به چالشی فراخوانده می شود، به سوی ناشناخته ها عزیمت کرده ، گاها در منزلگاهها با اژدها مواجه می گردد؛ می جنگد، ویران می کند، شهد عشق را می نوشد، پخته شده و دوباره به منزلگاه نخست باز می گردد؛ اما وقتی باز می گردد دیگر آن آدمی نیست که رفته بود. اسلید رایحه زنانه را با تمام وجود استشمام کرده بود و همین یعنی او دیگر "اسلید"ی نیست که در تاریکی دنیایش فرو می رفت، مشروب می نوشید و دیگران را تحقیر می کرد.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
https://t.me/qodrattaqeer
#کهن_الگو
#دیمیتر

در شب قبل از اجرای قوی سیاه، مادر نینا دستهای نینا را با جوراب می پوشاند و تا صبح در اتاق او می ماند‌. دستگیره اتاق را نیز در می آورد و به کارگردان نینا هم خبر می دهد که نینا نمی تواند برود.
برای درک دیمیتر منفی و یا به عبارت دیگر آنچه یونگ مادر بلعنده می نامد که نه تنها حامی و پرورنده نیست، بلکه سرکوبگر و نابود کننده است، باید به سه نماد دست، دستکش (در اینجا جوراب) و در توجه کرد.
مادر نینا در تمام طول فیلم با وجود اینکه از خود مادری فداکار ارائه می دهد اما با وجه منفی مادرانه خود که نمی خواهد فرزندش استقلال پیدا کند، همسو شده است‌.
چنین مادرانی هویت و معنای بودن خود را در فرزند خود تعریف می کنند و همواره در معرض ابتلا به افسردگی آشیانه خالی هستند.

مادر نینا دستهای او را با جوراب می پوشاند تا نینا که عادت به خاراندن پوست خود دارد، به ویژه در هنگام اضطراب، به خود آسیب نزند.
از منظر روانشناختی برخی لباسها مانند لباس های یکسره نوزادان که اصطلاحا سرهمی نامیده می شوند و یا دستکش های بدون انگشت، نشان دهنده وابستگی و باقی ماندن در مرحله کودکی هستند‌.
دست از اساسی ترین وجوه تمایز انسان با سایر حیوانات است. از طریق دست است که می آفریند و قادر است چیزی را حمل کند و به یک معنا، وجود دست با پنج انگشت تکامل انسان را نشان می دهد. همچنین دست به معنای قدرت، مهارت و توانایی و استعداد نیز هست‌. مادر نینا این عضو را که نمادی برای تکامل است و نشان دهنده قدرت و توانمندی های او‌‌ست، می بندد‌. جالب آنکه برای این کار دستکش های معمولی و دارای پنج جای انگشت را انتخاب نمی کند. از جوراب که شبیه دستکش نوزادان است استفاده می کند و نشان می دهد که علیرغم توجیهی که می کند در عمق وجودش از بزرگ شدن نینا واهمه دارد و می خواهد او را دختر کوچولوی شیرین خود نگاه دارد.
در، نماد گذر است. تشرف به معنای ورود به یک‌ ساحت جدید از طریقِ در، نمادین می شود‌. مادر نینا در را می بندند و دستگیره را در می آورد. گذشتن نینا از آن در و حضور در صحنه و ایفای نقش قوی سیاه همه برای او ورود به ساحت جدید و استقلال از مادر است، که مادر نینا به این شکل آنچه را که در ناخودآگاهش می گذرد و حاکی از سایه های آرکی تایپ مادر است، نشان می دهد.

قوی سیاه
فیلمی روانشناسانه
به کارگردانی دارن آرنوفسکی

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو

کهن الگوها یا صورت های مثالی، پیش آمادگی هایی در روان ما هستند. چنانچه ژن ها صفاتی را از نیاکانمان به ما انتقال می دهند، کهن الگوها نیز دانش نیاکانی ما را به ما منتقل می کنند.

به باور کارل گوستاو #یونگ، هنگامی که انسان به دنیا می آید، لوحی سفید نیست و ذهنی خالی ندارد. بلکه از گذشته های بسیار بسیار دور، از هزاران هزار سال پیش تجربه های مکرر نیاکان ما از زندگی و پدیده‌های آن، به ما به ارث رسیده است و ما به محض تولد تصویری از جهان را در روان خود حمل می کنیم. در واقع به همین تجربه ها کهن الگو، صورتهای مثالی یا سرنمون گفته می شود. کهن الگوها بخش مهمی از محتویات ناخودآگاهی ما هستند که به رفتار و واکنش های ما شکل می دهند. کارولین میس درباره اهمیت کهن الگوها می گوید: "کهن الگوها نقش فعالی در زندگی ما دارند و می توانند محافظ و نگهبان ما باشند. آنها می توانند وقتی در خطر سقوط به رفتارهای ویرانگر هستیم بیدارمان کنند و به یاری ما بشتابند."
برای نمونه کهن الگوی #آنیما و #آنیموس به مردان و زنان اجازه می دهد که جنس مخالفشان را درک کنند. الگوی دیرینه از مادر در ذهن یک نوزاد، او را قادر می سازد تا از همان بدو تولد میان مادر خود و زنان دیگر تفاوت بگذارد. کهن الگوی اوروبوروس (ماری که دمش را می بلعد و با بدنش شکل دایره می سازد) انسان را قادر می سازد تا رشد و نوزایش روانی را تجربه کند. یعنی نیرویی در روان بشر است که او را به تعالی روانی وادار می سازد.
اگر انسان فاقد چیزی به نام کهن الگو (الگوها و مدل های ذهنی، که در طول سالها در ذهن همه ما رسوب کرده اند) بود، ناچار می شد در طول زندگی کوتاهش به طور مستقل، دوباره همه چیز را تجربه کند و فرا بگیرد. بنابراین کهن الگوها شناختی کلی از پدیده ها در اختیار ما می گذارند.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ

@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#دیمیتر #پرسفون

قوی سیاه در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی دارن آرونوفسکی و بازی ناتالی پورتمن در نقش یک بالرین به نام نینا سیرز به اکران درآمد. نینای ۲۸ ساله با مادرش زندگی می کند و در صدد است تا نقش اول یک نمایش به نام دریاچه قو اثر چایکوفسکی را به دست آورد. داستان این فیلم روایت تحول زنان برای این همان شدن با همه جنبه های زنانگی و شکفتن جنبه های مغفول روان زنانه است. آنچه نینا برای به دست آوردن نقش قوی سیاه تجربه می کند فرایند دردناک بلوغ است.

#یونگ می گوید هیچ آگاه شدنی بدون درد نیست و نینا قرار است با آماده شدن برای نقش قوی سیاه به خودش، آگاهی یابد.

شخصیت نینا و مادرش (با بازی باربارا هرشی) به لحاظ کهن الگویی قابل تحلیل است و این دو الگوی دیمیتر-پرسفونه، مادر قوی و کنترل گر و دختر خوب و مطیع را تکرار می کنند. مادر نینا که او هم یک بالرین بوده است و مجبور شده به خاطر خانواده از علاقه خودش بگذرد، زنی است که می خواهد از طریق دخترش بخش نزیسته خودش را زندگی کند. او مبتلا به سایه های کهن الگوی دیمیتر است و به یک مادر کنترل گر تبدیل شده و چنانچه در فیلم مشهود است مدیریت زندگی و برنامه های او را به دست گرفته و با وجودی که نینا ۲۸ سال دارد هنوز با او همچون دختر کوچولوی شکننده ای رفتار می کند. نینا نیز کاملاً با پرسفونه معصوم و البته افسرده هماهنگ است. ولی برای اینکه بتواند نقش قوی سیاه یا زن اغواگر را ایفا کند به ناچار باید تمایلات آفرودیتی و شور زنانگی و همه جنبه های سرکوب شده وجودش را هشیار سازد.
پرسفونه از سایر کهن الگوهای زنانه محوتر است. انفعال، انعطاف، پذیرا و مطیع بودن از بارزترین ویژگی های این کهن الگوست. یک زن پرسفونه ای می تواند بسیار بی انگیزه باشد و همواره برای تغییر و تحول نیازمند شخص دیگری است. چنانچه در این فیلم توماس معلم و کارگردان نمایش (ونسان کسل) نینا را برای تجربه ای متفاوت از خود آماده کرد.
در قوی سیاه نینا با همین جنبه های کهن الگوی پرسفونه هماهنگ است. در فیلم می بینیم که بالرین شدن آرزوی تحقق نیافته مادر اوست. مادر نینا، زنی بسیار دلواپس است. اضطراب روان رنجورانه ای که به دختر خود نیز منتقل کرده است. او از دختر خود مانند عروسکی شکننده مراقبت می کند و بر تمام رفتارهای او نظارت دارد. تسلیم پذیری و احتیاط را در او تشویق می کند و از او می خواهد تا همچون یک قوی سفید و پاک باقی بماند و نینا را تشویق می کند تا طبیعی ترین احساسات و غرایز خود را سرکوب کند.
اگر فیلم را دیده باشید و دکور و نمای اتاق نینا با رنگ صورتی و عروسکهایش که همه جا قرار دارد، در خاطرتان مانده باشد، تایید می کنید که این سبک زندگی برای زنی ۲۸ ساله چقدر کودکانه است. زنان دیمیتری هنگامی که به سایه های کهن الگوی خود مبتلا می شوند، در نقش حامی منفی فرو رفته و از استقلال و بی نیازی فرزندان خود هراسان می شوند. اتاق صورتی رنگ نینا ناظر بر همین حالت بیمارگونه زنی است که از فرزند خود کسب هویت می کند و بزرگ شدن و خودکفایی او را با فروپاشی خود برابر می داند.
مشکل نینا زمانی آغاز می شود که معلم باله اش اعلام می کند در نمایش دریاچه قو می خواهد هر دو نقش قوی سیاه و سفید را به یک نفر بسپارد. نینا که برای نقش قوی سفید و نشان دادن معصومیت او بسیار مناسب است، برای ایفای نقش قوی سیاه بیش از حد معصوم است و اگر نتواند به نحوی که مدیر شرکت را راضی کند از پس ایفای نقش قوی سیاه برآید، شانس به دست آوردن نقش را از دست می دهد. نینا برای به دست آوردن این نقش است که مجبور می شود با دو رقیب مواجه شود. در بیرون او باید با با لی لی (میلا کونیس) که اغوا و جذبه قوی سیاه را دارد برای نقش قوی سیاه بجنگد. اما رقیب نیرومندتر او شخصیت سرکوب شده و تمایلات انکارشده ای است که در لایه زیرین روانش از یاد رفته است. نینا برای مواجه شدن با این رقیب توانمند که سالها در تاریکترین جای وجودش زیسته است باید بتواند از سد مادرش بگذرد. در بسیاری از اسطوره های جهان و نیز قصه ها و داستان های کهن (مانند افسانه جام، جوذر مصری در هزار و یک شب و رستم در خوان سوم) بن مایه ای تکرار شونده وجود دارد که قهرمان داستان باید بتواند از مادرش یا چیزی که او را نمادین می کند، بگذرد و به استقلال برسد. نینا اینک به بزرگترین چالش زندگی خود رسیده است. او یا باید در اتاق صورتی رنگش زندگی کند و شبها مادرش دستکش سفیدی به دست او کند و جعبه موسیقی اش را برایش کوک کند و یا اینکه باید بتواند در مقام زنی بالغ و انسانی بزرگسال، خودش زندگی خودش را مدیریت کند.

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer

ادامه👇👇👇
قــدرت تــغــیــیــرر...
#کهن_الگو #دیمیتر #پرسفون قوی سیاه در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی دارن آرونوفسکی و بازی ناتالی پورتمن در نقش یک بالرین به نام نینا سیرز به اکران درآمد. نینای ۲۸ ساله با مادرش زندگی می کند و در صدد است تا نقش اول یک نمایش به نام دریاچه قو اثر چایکوفسکی را به…
نقش قوی سیاه رفته رفته به سوهان روح نینا تبدیل می شود تا جایی که با خطر از دست دادن تعادل روحی خود مواجه می‌ شود.

او برای پرهیز از شکست و جایگزین شدن با لیرلی در دریاچه قو دست به هر کاری می‌زند، از تمرینات شدید شبانه‌روزی گرفته تا استفاده از مواد مخدر و خودارضایی. او در توهماتش حتی با لی لی سکس می کند و سپس او را به قتل می‌رساند.
در واقع، نینا در ذهن خود دچار دگرگونی شدیدی می‌شود که او را از قوی سفید نجیب و معصوم و مطیع به قوی سیاه و عصاینگر تبدیل می‌کند. چیزی که برای ایفای نقش قوی سیاه به آن نیاز دارد.

از ویژگی های کهن الگوی #پرسفونه بی خبری زن از توانمندی ها و شور زنانگی اش است. این کهن الگو می تواند زن را در شرایط دوشیزگی (نه به لحاظ جسمی) نگاه دارد و زن نتواند جاذبه های جنسی اش را ظاهر سازد. نینا سرانجام در رویارویی با بخش خفته وجودش می تواند در مقابل مادرش بایستد.

یکی از مهمترین سکانسهای فیلم زمانی است که پرهای سیاه رنگ در پشت نینا شروع به در آمدن می کند. پرهایی که نمادی از همه غرایز و عواطف سرکوب شده ای است که اجازه زیستن نیافته اند، هنگامی که نینا تصمیم می گیرد قالب دخترکی ضعیف و شکننده را ترک کند در پشت او ظاهر می شوند.

نینا که به شدت در توهمات خود فرو رفته بود و در نبرد بی امان درونش غرق شده بود، در نهایت در نقش قوی سیاه به روی صحنه می رود. او به قیمتی گزاف در برابر خود به پیروزی می رسد و و در سکانس پایانی و به یاد ماندنی فیلم به معلمش که کارگردان نمایش هم بود، در حالیکه نیمه جان به نور خیره شده است، می‌گوید: «تجربه کردم. من کمال را تجربه کردم.»

═══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer