✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.26K subscribers
1.09K photos
45 videos
8 files
1.68K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #نیلوفر_شریفی

لحنى شبیه سوتِ قطارها
چیزی را
از زیبایی‌ام می‌کاهد
دست تکان می‌دهم
و عابران
با چترهای گشوده
سکوت را
به خانه می‌برند
دست
تکان می‌دهم

چشم‌هایت
سرزمین ... من است
و شاه‌توت‌های سرخِ لبت
خونِ مادرم
ایران

پرنده‌ها
در چمدانِ کوچکم
تخم می‌گذارند
طیاره‌ها
از مرزهای قانونی نگاهم
رد می‌شوند
و آن‌گاه
در حیاط خانه‌اى نو
مرگ را
از بندهای رخت می‌آویزم

نگاهم مى‌كنى
نگاهم می‌کنی
و این زن تنها
نیمه‌های سردش را
در شهری گمنام از یاد می‌برد.

http://uupload.ir/files/wrd6_n.sh.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2009

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸نگاهی به مجموعه شعر «نیلوفر نام دیگر زخم است»
—- سروده #نیلوفر_شریفی
🔹#فهیمه_قنبری :

«نیلوفر نام دیگر زخم است» متفاوت ترین دفتر شعری است که این روزها از میانِ ده ها کتاب شعر می توان انتخاب کرد. شعر امروز ایران در حوزه شعر زنان سال های متمادی از کسالتِ عمیقی رنج می بُرد. اما شریفی با نگاه انسانی خود یک بار دیگر توجه مخاطب را بر می انگیزد و دوستدانِ شعر را وسوسه می کند، حقایقِ زندگی را لمس کنند. از المان هایِ مهم در این کتاب نگاهِ شاعر به جهان است و حقایقی که قلب انسان را به درد می آورد و به راستی مهم ترین عاملی که انسان را طبقِ نظریه هایِ نوین روان شناسانی در انزوا فرو می برد،جدایی مرگ و جنگ است و این المان هایِ ظریف با هوشمندی در روایتِ شعرهای این مجموعه به چشم می خورد ...

http://uupload.ir/files/v35b_f.gh.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2084

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸نگاهی به شعرهای #شمس_لنگرودی به بهانه انتشار گزینه اشعارش
🔹#نیلوفر_شریفی

شمس لنگرودی از شاعران تاثیرگذار شعر معاصر است و دهه پنجاه را می توان نقطه عطف شاعرانگی او نامید و انتشار کتابِ ارزشمندی چون «رفتار تشنگی» سرآغاز شاعری بود که توانست خانه شعر را با کلماتش بیفروزد.
دهه پنجاه با حضور شاعران برجسته ای چون «احمد شاملو» «نصرت رحمانی» «منوچهر آتشی» که حتی دست بُردن به قلم کار دشواری به نظر می رسید،اما شمس از اعماقِ کوه ها بر آمد و راه خویش را چون شاعری مستقل بازشناخت و اتفاقا آفرینه های او در صدر قرار گرفت و اهمیت شاعرانگیِ لنگرودی در دهه ای رقم می خورد که غول های عاصی شعر ایران با حضوری آتشین فرصت را از شاعران دیگر باز ستانده بودند.
الیوت شاعر برجسته و برنده نوبل ادبیات معتقد بود؛شاعران بزرگ یک نسل ادبی را ویران می کنند و اتفاقا باورش مصداق روشنی داشت،شمس لنگرودی در همان آغاز شعرش زاییده زیست و طبیعت او بود و هیچگاه تحت تاثیر نام¬ها قرار نگرفت بلکه خودش راهی ساخت تا نسل جوان آموزه هایش را فرا بگیرند و در امر نوشتن شعر به کار ببندند.

اشعار شمس لنگرودی نسبت به زیست او و با توجه فرایند بیولوژیکی زادگاهش بسیار چشم نواز بود،می شد در طنینِ واژگانش به صدای پرندگان گوش سپرد که بر فراز شالیزار بال می گشود و آن نگاه ناتورالیسمی و حضور قاطعِ طبیعت را نمی شد انکار کرد ...


🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2535

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇

🆔 @piaderonews 👈
🆔 @piaderonews 👈
🆔 @piaderonews👈

🔹شعری از #نیلوفر_شریفی

🔸شعر اول :

دست بكش!
بر موهايم
پروازِ بی‌شمارِ كلاغ‌ها
هنوز سیاه است
و مرگ
لبخند مى‌زند!
به زنى در بستر

چشم‌هايم باز است
و ماهیان سُرخ
با رفتاری زنانه
قطره قطره مى‌ريزند
از نگاه
روىِ پيراهنِ گلدارم

مرا ببوس!
باد ناگهان است
در هياهوىِ كلاغ‌هایِ بی‌شمار
مرا ببوس!
و چشم‌هایم را
آن دو ماده‌یِ وحشی را
پنهان کن
زیر ملافه‌هایِ سفید

بگذار
سربازان اجزایِ مرا
از یاد ببرند!
بگذار تنها... مرگ
به پستان‌هایم
دست بکشد!

هنوز در درونم
آن کودکِ کال
نفس می‌کشد
تنهایی در زهدانم
نفس می‌کشد
و من می‌میرم
و خاک می‌داند
زیبایی یک زن را
چطور
به درون بکشد
و استخوانش را
بر صورتِ هستی تُف کند
و زیبایی زن
در جنگ غنمیت است!
چشم‌هایش
بویِ نیلوفرانِ پیراهنش

مرا سخت ببوس
دست‌هايت را
در کمرگاهم حلقه كن!
كمرگاهم
شهرى در محاصره است
زنى
که چشم‌هایش را
به سقف می‌دوزد
به آخرین زخم
فکر می‌کند!

فکر می‌کند
بهار که بیاید
موهایش
بویِ بابونه می‌گیرند
و سربازان...
آن جنینِ کال را
در زهدانش
به خاک می‌سپارند

مرا ببوس!
هنوز درد...
در اندامِ کبودم
تير مى‌كشد
و گلوگاهِ تفنگ‌ها
برایِ فرمانِ آتش سرد است
و من
به سقف می‌دوزم
چشم‌هایم را
آن دو ماده‌یِ سیاه را

باد ناگهان است
و من
آبستنم تاريخ را
و چشم‌هایم
بى‌دليل باز است
و نفیرِ گلوله‌ها
ویران‌تر
می‌خواهد جهان را
زیبایی زن را

🔸شعر دوم :

آرزو می‌کنم
و لب‌هایم بوسه را
از یاد می‌برد
چشم را دهان را
قلب را
باید
در اجاقِ درونم
گرم کنم زمستان را
اما باور کن
دودى از خانه‌ام
بر نمی‌آید!

من
بی برکت بودم!
زن بودم
چون مرگ ایستادم
و سیاه را
بر تن... کشیدم
و زخم را
بر دندان کشیدم
و توانم نبود
دیوارهایِ درونم را
گرم کنم
و باد
از شانه‌هاىِ زلالِ آينه
چون توفانِ شن
فوت می‌کرد
خاكسترِ استخوان را

و من چون مادرم
فوت... می‌کردم
آیه‌هایِ مقدس را
اما
درخت سیب امسال نیز
سکوت کرد

آری
من قاتلانِ طبیعتیم
با چاقویی در دست
و نامِ ما...
انسان است
و چون مُرداب
زندگى شناورى داریم

نگاه کن!
خوشه‌هایِ نارسِ گندم
بوىِ نان نمى‌دهند
دخترم... می‌گوید
چرا مرا
به این دنیایِ کثیف
فرا... خوانده‌ای؟
چرا زن تنهاست؟
من هم روزی
از مادرم سوال کردم
و این سوال
در زهدان‌هایِ بی‌شمار
تکرار می‌شود !
چرا زن ... چرا تردید؟

باید
چند ماهی سرخ را
گریه کنم؟
و دندانم را سخت
روىِ جگر بفشارم
و انسانی... بسازم
با آرمان‌هایِ خاموش
من
با زخم راه مى‌روم
با زخم
فكر مى‌كنم
و صداىِ اعتراض‌ام
صدایِ درياست
تنها در قلبِ یک صدف
و اعتصاب می‌کنم
بارانم ... نمی‌بارم
درختم
سیب نمی‌دهم!
و قرص‌هاىِ اعصابم
كارخانه‌یِ باروت است
می‌توانم
آجرهای خانه را
از هم... بپاشانم
و من
در این جنون‌سالی‌ها
با افتخار
و پوستی کلفت
تنها... یک زنم.


☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2541

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸نگاهی به مجموعه شعر نیلوفر نام دیگر زخم است
▪️سروده ی #نیلوفر_شریفی
🔹#سیروس_نوذری

مجموعه شعر «نيلوفر نام ديگر زخم است» ايهام بالقوه ای در ذاتِ خود نهفته دارد و شاعر پيش از آن كه به طبیعت و محاکاتِ آن اشاره نماید، زخم هايِ انساني دردمند را به فراخور جنگ به تصویر می کشد و آنگاه در مقامِ یک زن از مرزها فراتر گام می نهد و چهره ویرانِ خاورمیانه را با ابعادِ گسترده ای از چشم ها عبور می دهد و ما به صدایِ مرگ گوش می سپاریم و کار شاعر یکسره در جهانی که مرگ از زندگی پیشی می گیرد چه خواهد بود؟
از همين منظر به سادگی مي‌توان دريافت با شاعري مواجهیم، بيش از آن كه به فرم و ساختار شعر توجه نماید با نمايه‌هاي انساني و اجتماعي درگير است البته این نه امتيازي براي شاعر است نه نقصاني برایِ او.
آن چه در ساختارِ اين مجموعه جلوه مي‌نمايد، برایند عاطفیِ پرشور شاعر است که در نحو زبان و کارکردهایِ موسیقایی به تکرار ديده مي‌شود؛ جملات كوتاه در يكديگر نوشته و تنیده مي‌شوند و ناخودآگاه به ریتم درونی اشعار شتاب مي‌دهند و اين شتاب با درونمايه‌هايِ اشعار هم خوانیِ موثری دارد ...

🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2549

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇

🆔 @piaderonews 👈
🆔 @piaderonews 👈