@piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔹شعری از #مولانا
بده آن باده ی دوشین که من از نوش تو مستم
بده ای حاتم عالم قدح زفت به دستم
ز من ای ساقیِ مردان نفسی روی مگردان
دل من مشکن اگر نه قدح و شیشه شکستم
قدحی بود به دستم ، بفکندم، بشکستم
کف صد پای برهنه من از آن شیشه بخستم
تو بدان شیشه پرستی که ز شیشه ست شرابت
می من نیست ز شیره ز چه رو شیشه پرستم
بکش ای دل می جانی و بخسب ایمن و فارغ
که سر غصه بریدم ز غم و غصه برستم
دل من رفت به بالا تن من رفت به پستی
من بیچاره کجایم نه به بالا نه به پستم
چه خوش آویخته سیبم که ز سنگت نشکیبم
ز بلی چون بشکیبم من اگر مست الستم
تو ز من پرس که این عشق چه گنج است و چه دارد
تو مرا نیز از او پرس که گوید چه کسستم
به لب جوی چه گردی بجه از جوی چو مردی
بجه از جوی و مرا جو که من از جوی بجستم
فلئن قمت اقمنا و لئن رحت رحلنا
چو بخوردی تو بخوردم چو نشستی تو نشستم
منم آن مست دهل زن که شدم مست به میدان
دهل خویش چو پرچم به سر نیزه ببستم
چه خوش و بیخود شاهی هله خاموش چو ماهی
چو ز هستی برهیدم چه کشی باز به هستم
http://s9.picofile.com/file/8281312376/Molana.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1735
📚برگرفته از "کلیات شمس تبریزی" / مولانا / تصحیح شادروان بدیع الزمان فروزانفر/ غزل شماره 1604 ص 486 / نشر دوستان / سال 1380
◾️بخش : #ادبیات_کلاسیک
به انتخاب میثم ریاحی
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BNRUYzu3hryL-0Np9O6uGA
🔹شعری از #مولانا
بده آن باده ی دوشین که من از نوش تو مستم
بده ای حاتم عالم قدح زفت به دستم
ز من ای ساقیِ مردان نفسی روی مگردان
دل من مشکن اگر نه قدح و شیشه شکستم
قدحی بود به دستم ، بفکندم، بشکستم
کف صد پای برهنه من از آن شیشه بخستم
تو بدان شیشه پرستی که ز شیشه ست شرابت
می من نیست ز شیره ز چه رو شیشه پرستم
بکش ای دل می جانی و بخسب ایمن و فارغ
که سر غصه بریدم ز غم و غصه برستم
دل من رفت به بالا تن من رفت به پستی
من بیچاره کجایم نه به بالا نه به پستم
چه خوش آویخته سیبم که ز سنگت نشکیبم
ز بلی چون بشکیبم من اگر مست الستم
تو ز من پرس که این عشق چه گنج است و چه دارد
تو مرا نیز از او پرس که گوید چه کسستم
به لب جوی چه گردی بجه از جوی چو مردی
بجه از جوی و مرا جو که من از جوی بجستم
فلئن قمت اقمنا و لئن رحت رحلنا
چو بخوردی تو بخوردم چو نشستی تو نشستم
منم آن مست دهل زن که شدم مست به میدان
دهل خویش چو پرچم به سر نیزه ببستم
چه خوش و بیخود شاهی هله خاموش چو ماهی
چو ز هستی برهیدم چه کشی باز به هستم
http://s9.picofile.com/file/8281312376/Molana.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1735
📚برگرفته از "کلیات شمس تبریزی" / مولانا / تصحیح شادروان بدیع الزمان فروزانفر/ غزل شماره 1604 ص 486 / نشر دوستان / سال 1380
◾️بخش : #ادبیات_کلاسیک
به انتخاب میثم ریاحی
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BNRUYzu3hryL-0Np9O6uGA
آن لحظه فوق العاده بود. من آنجا بودم، بی حرکت و یخزده، غرقه در جذبهای وحشتناک. ولی، درست در قلب آن جذبه، چیز تازه ای هم اکنون پدیدار شده بود؛ من «تهوع» را میفهمیدم، مالکش بودم. حقیقت آن است که من کشفیاتم را برای خودم صورتبندی نمیکردم. ولی فکر میکنم که حالا برایم آسان بود که به قالب کلمات درشان آورم. امر اساسی همان احتمال است. منظورم این است که، بنا به تعریف، وجود ضروری نیست. وجود داشتن به سادگی یعنی «آنجا بودن»؛ موجودات پدیدار میشوند، میگذارند که با آنها «برخورد کنیم»، ولی هرگز نمیتوان آنها را «استنتاج کرد»
#ژان_پل_سارتر
#تهوع ترجمه#جلال_الدین_اعلم ۱۳۵۵
#ادبیات_کلاسیک
#قلمرو_رمان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
#ژان_پل_سارتر
#تهوع ترجمه#جلال_الدین_اعلم ۱۳۵۵
#ادبیات_کلاسیک
#قلمرو_رمان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈