✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.26K subscribers
1.1K photos
45 videos
8 files
1.68K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸معرفی کتاب «چهل ساعت با خضر» #سزایی_کاراکوچ
🔹ترجمه ی #عطا_ابراهیمی

#کتاب‌_شناسی_ادبیات_ترکیه

«چهل ساعت با خضر» با عنوان اصلی Hızırla Kırk Saat مجموعه‌ی شعری‌ست از سزایی کاراکوچ Sezai Karakoç از شاعران امروز ترکیه که نخستین بار در سالِ 1967 در ترکیه منتشر شد. عطا ابراهیمی این کتاب را به فارسی برگردانده‌ است.
سزایی کاراکوچ در 22 اوجاک Ocak منطبق بر ماهِ ژانویه و در سالِ 1933 در اِرگانی Ergani از توابعِ‌ دیارباکیر Diyarbakır یا همان دیاربکر دیده به ‌جهان گشود. در سالِ 1950 دوره‌ی متوسطه را در دبیرستانِ غازی‌آنتپ Gaziantep Lisesi به پایان رساند و بعد در دانش‌کده‌ی علومِ سیاسی دانش‌گاهِ آنکارا Ankara Üniversitesi و در رشته‌ی امورِ مالی و اقتصاد ادامه‌ی تحصیل داد. نخستین بار شعرِ سزایی کاراکوچ در سالِ 1951 در مجله‌ی هیسار Hisar یا همان حصار چاپ شد. او در سالِ پایانیِ دانش‌گاه یعنی در سالِ 1955 مجله‌یی به نامِ شی‌ایر ساناتی Şiir Sanatı به معنای هنر شعر را به راه انداخت. بعد از آن دوره، شعرِ او در نشریاتی مثلِ مولکی‌یه Mülkiye یا همان مُلکیّه، ینی‌لیک به معنای تجدد، آسیر به معنای عصر یا دوره و ایستانبول İstanbul به چاپ رسید.
سزایی کاراکوچ از لحاظِ گرایش‌های زیبایی شناسیِ‌ شعری به جریانِ ایکینجی ینی İkinci Yeni یا همان موجِ دومِ شعرِ نو نزدیک است اما از نظرِ گرایش‌های مضمونی از این گروه جدا می‌شود یا آن‌که می‌توانم بگویم که در بینِ‌ شاعرانِ موجِ دومِ شعرِ نو مضامینِ خاصِ خود را به کار می‌گیرد. توجه به نکاتِ دینی و ترکیبِ آن با فراواقع‌گراییِ نوین از جمله‌ی گرایش‌های مضمونیِ اوست. سزایی کاراکوچ در حوزه‌هایی مثلِ شعر، داستان و اندیشه حدود 60 کتاب نگاشته یا ترجمه کرده است. از میانِ کتاب‌های شعرِ او علاوه بر «چهل ساعت با خضر» می‌توانم به این عناوین اشاره کنم:
خلیج/ 1959/ Körfez
شاه‌رگ/ 1962/ Şahdamar
صداها/ 1968/ Sesler
کتابِ تاها (یا همان کتابِ طه)/ 1968/ Taha'nın Kitabı
پیوندِ قیامت/ 1968/ Kıyamet Aşısı
مژدگانیِ گُل/ 1969/ Gül Muştusu
حرف‌هایی که نذرِ زمان شده‌اند/ 1970/ Zamana Adanmış Sözler
شعرها/ 1977/ Şiirler
مراسمِ مذهبی/ 1977/ Ayinler
لیلی و مجنون/ 1981/ Leyla ile Mecnun
رقصِ آتش/ 1987/ Ateş Dansı
ساعتِ سرنوشت/ 1989/ Alınyazısı Saati
البته او غیر از شعر، تألیفات دیگری نیز دارد که در زمینه‌های غیرشعری می‌توانم به این کتاب‌ها از او اشاره کنم:
یونوس امره (یا همان یونس امره)/ 1965/ Yunus Emre
نوشته‌ها/ 1967/ Yazılar
رستاخیزِ اسلام/ 1967/ İslamın Dirilişi
مهمت آکیف (یا همان محمد عاکف)/ 1968/ Mehmet Akif
غار و روشنایی/ 1969/ Mağara ve Işık
نوشته‌های ادبیات (1)/ 1982/ Edebiyat Yazıları 1
نوشته‌های ادبیات (2)/ 1986/ Edebiyat Yazıları 2
کتاب «چهل ساعت با خضر» در سال 1393 و به همت انتشارات ثالث و در 179 صفحه چاپ و منتشر شده است.

http://www.uupload.ir/files/l1ro_a.e.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2350

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸معرفی مجموعه «عشق کولی» #صباح_‌الدین_علی
🔹ترجمه ی #شهرام_دشتی

#کتاب_‌شناسی_ادبیات_ترکیه

«عشق کولی» مجموعه‌یی‌ست از داستان‌های کوتاه ساباهات‌تین عآلی Sabahattin Ali یا همان صباح‌الدین علی از شاعران و نویسنده‌گان مهم و مشهور ترکیه که شهرام دشتی از زبان ایستانبولی به فارسی برگردانده‌ است.
ساباهات‌تین عآلی در 25 شوبات Şubat منطبق بر ماهِ فوریه و در سالِ ۱۹۰۷ در شهر آردینو Ardino دیده به جهان گشود. این شهر قبلن جزء امپراتوریِ عثمانی بود که امروزه در کشور بلغارستان قرار دارد. ساباهات‌تین عآلی در شهرهایی مثلِ ایستانبول، چاناک‌کاله Çanakkale یا همان چاناک‌قلعه و ادرمیت Edremit مقیم بود و بعد در شهر بالیک‌اسیر Balıkesir به مدرسه رفت. در سال ۱۹۲۶ بار دیگر در ایستانبول اقامت گزید و در سال ۱۹۲۶ از دانشکده‌ی تربیت‌ معلم همان‌جا فارغ‌التحصیل شد. بعد از آن یک سال در شهرِ یوزگات Yozgat یا همان یوزغاد مشغول به تدریس شد اما در سال ۱۹۲۸ پس از قبولی در آزمونی که اداره‌ی آموزش‌ و پرورش برگزار کرده بود، برای طی یک دوره‌ی دو ساله به آلمان رفت. دو سال بعد به ترکیه برگشت و در دبیرستان‌های شهرهایی مثل آیدین Aydın و کونیا Konya یا همان قونیه مشغول تدریس زبان آلمانی شد.
در دوره‌ی تدریس در کونیا به دلیل سرودن شعری در انتقاد از سیاست‌های آتاتورک دست‌گیر شد. مدتی را در زندان سپری کرد تا آن‌که در سال ۱۹۳۳ در پیِ عفو عمومی از زندان آزاد شد. از اداره‌ی آموزش ‌و پرورش درخواست مجوز هم‌کاری کرد، و بعد از آن‌که با درخواست او مؤافقت شد کار خود را در اداره‌ی نشریات وزارت آموزش ملی پی گرفت. در ۱۶ ماییس منطبق بر ماهِ می و در سالِ ۱۹۳۵ ازدواج کرد و در سال ۱۹۴۴ بار دیگر دست‌گیر و زندانی شد. ساباهات‌تین عآلی پس از آزادی از زندان دچار مشکلات مالی شد و تصمیم به ترک کشور گرفت اما درخواستِ وی برای گرفتن گذرنامه موردِ تأیید قرار نگرفت. در نتیجه او تصمیم گرفت به شکلِ قاچاقی از مرز رد شود اما در 2 نیسان Nisan منطبق بر ماهِ آوریل و در سالِ 1948 به قتل رسید.
ساباهات‌تین عآلی کتاب‌های متعددی در زمینه‌هایی مثلِ شعر، داستان کوتاه و رمان منتشر کرده است. او در حدود 60 داستان‌ِ کوتاه دارد که شهرام دشتی ده داستان از این نویسنده را برگزیده، بعد از ترجمه در کتاب «عشق کولی» گرد آورده است. در این کتاب داستان‌هایی با این عناوین پیشِ روی مخاطب قرار دارد: عشق کولی/ شاه‌کاری که نجات نیافت/ داستان مشعلی که به ناگاه خاموش می‌شود/ ویولن‌سل/ فراری/ آپارتمان/ ماشین یکی پنج کروش/ رفیق عزیزتر از جان/ آب گرم/ و دشمن
شهرام دشتی از مترجمان نکته‌سنج و پرکار زبان ایستانبولی‌ست که در ترجمه‌ی متون، همیشه در وفاداری به اصل اثر وسواس چشم‌گیری دارد. از دیگر ترجمه‌های او می‌توانم به این عناوین اشاره کنم:
- خداحافظ پدر/ از فاکیر بایکورت Fakir Baykurt (یا همان فقیر بایکورت)/ در حوزه‌ی ادبیات داستانی
- کودک درون ما/ از دوعان جوجل‌اوعلو Doğan Cüceloğlu (یا همان دوغان جوجل‌اوغلو)/ در حوزه‌ی روان‌شناسی
- هنر ارتباط/ از دوعان جوجل‌اوعلو Doğan Cüceloğlu (یا همان دوغان جوجل‌اوغلو)/ در حوزه‌ی روان‌شناسی
- آخرین حرف حوشانا/ از آهمت آباکای Ahmet Abakay (یا همان احمد آباکای)/ در حوزه‌ی ادبیات داستانی
کتاب «عشق کولی» در سال 1393 و به همت انتشارات رسپینا و در 109 صفحه چاپ و منتشر شده است.

http://www.uupload.ir/files/p22i_sh.d.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2410

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
سلام ای مه سپید
چه زود می‌گذری.
من از کویری میایم که به هنگام مهرگان
خواب باران می‌بیند
و گیاهی در آن می‌روید
که در، وَهم
از تیره ی گیاهان آبزی است.
سلام ای مه سپید
آوند این نبات تشنه، ترا می‌خواند.

#فرخ_تمیمی
#کتاب_دیدار ۱۳۵۰
▫️ #قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
در ابتدای تجربه بوده ست
مرغی که لایه های هوا را زد
با دست‌های نو پا
با بال‌های پوست بجای پر
جسمی که آرزوی جنین دارد
یا بال آهنین.
آری چنین گذشت:
وقتی که ارتفاع اکسیژن
شش های خسته اش را
می‌پیمود
از فاصله
وقتی ملائک را دید:
منقار بود و قار
خونش میان ثانیه‌ها گندید.

#محمد_مالمیر
#کتابِ_محمد_مالمیر ۱۳۹۶
#موج_نو #دیگر #حجم #موج_ناب
#قلمرو_شعر
▪️به انتخاب سید حمید شریف نیا
پانوشت : محمد مالمیر بزرگ شده محله وحدت اسلامی، کوچه طهرانچی بود. در تیر ۱۳۲۷. ابتدا ترانه می‌نوشت، آفتاب چیه که سُلی خواندش. در سال ۵۴ در برنامه رادیویی کمربند سبز شعر حافظ تفسیر می‌کرد. در جوانان رستاخیز و فردوسی می‌نوشت. محمد مالمیر در حالی که در تیمارستان امین آباد بستری شده بود، و یک چشمش را به ضربه دسته جارو یکی از مددجویان اعصاب و روان از دست داده بود، از دست رفت. هشت تیر 78. در زمان حیاتش هیچ کتابی از او منتشر نشد. شعرهایش را از جراید دهه پنجاه جمع آوری کردم تا روزی اتفاقی به تنها یک دفتر شعر از او برخوردم. به دست خط خودش. آن دفتر و آن پراکنده جراید شد کتابِ محمد مالمیر. یادش گرامی
🆔
@piaderonews 👈
افق
بوی ترا داشت
و چیزی کم از عشق
در چنته اش
و آن
وصلت دور
که از قهر سرمایه اش بود.
چه بودی
که از خون به نام آمدی
و دستت
پر از میوه های سفر

زمین
لحظه‌ای از تو بود

سراب از تو
سیراب
و چتر از تو
بویی از باران گرفته است

#ایرج_کیانی
#شعر برای اولین بار در سال ۱۳۴۶ در مجله فردوسی منتشر می‌شود. به علت پارگی جلد، شماره مجله مشخص نبود. برای دومین بار در سال ۹۶ در #کتابِ_ایرج_کیانی انتشارات بوتیمار منتشر شد.
#قلمرو_شعر
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
در خواب خیس ماهی
                     پیغام خشکسالی
شبهای شهرها را
                              دیدی چگونه آتش؟
                              دیدی چگونه وسواس؟
در خواب خیس ماهی
اندیشه نشستن
ای دایه های بی مام
با دستهای خالی
                     چیزی برای میلاد
این هدیه های خونین
                     از چشمهای ما بود.
در خواب خیس ماهی
                    اندیشه شنیدن
دیدی که روشنایی
                  تحقیر روشنی بود
دیدی به ما نگفتند.
در خواب خیس ماهی
شبهای خاک بر سر
ما بره های گمراه...
#ایرج_کیانی
#کتاب_ایرج_کیانی ۱۳۹۴
یادداشت: اولین بار شعر در مجله فردوسی سال ۱۳۴۶ منتشر می‌شود
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈