در خبر آمده است که آدم روزی نشسته بود، از فرزندانِ وی، طفلی پای بر پهلویِ آدم نهاد و چون نردبان بر آن برآمد و بر کتفِ وی نشست و به زیر میآمد. یکی گفت« یا آدم، این طفل بازی میکند و تو نگه میکنی؟».
گفت« هیچ نمی یارم گفت_ که من در پیش یک حرکت بکردم، مُلکِ بهشت در سرِ آن کردم و میترسم که اگر سخنی بگویم، وَبالِ من شود».
#محمد_ابن_محمود_همدانی
#عجایب_نامه ، نیمه دوم قرن شش
#متون_کهن
#قلمرو_نثر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
گفت« هیچ نمی یارم گفت_ که من در پیش یک حرکت بکردم، مُلکِ بهشت در سرِ آن کردم و میترسم که اگر سخنی بگویم، وَبالِ من شود».
#محمد_ابن_محمود_همدانی
#عجایب_نامه ، نیمه دوم قرن شش
#متون_کهن
#قلمرو_نثر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈