✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.27K subscribers
1.08K photos
44 videos
8 files
1.67K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
@piaderonews
دو #شعر_خوب از #ایرج_کیانی
** شعر اول :
در چشم هاي تو
آذوقه هاي زمستان بود،
اينجا براي چه مي ماندي؟
وقتي تمامِ قافيه ها را
مي دانستي؛
اينجا هميشه همين است:
انتظار و لجن...

بايد كتاب هايت را
بفروشم
و دختران تازه نفس را
كه پرده ي بكارتشان،
-پرده هاي دو گوش است ،
به سينما ببرم
و پس از آن
به خانه اي برويم
و پس از آن
پني سيلين بزنم

آنجا كه خوابِ عقوبت را ،
تعبيرِ تازه بسازي
زيرا كه باز گشتن ،
همان رفتن است:
با تحقير
اما...
هنوز حرفِ مني،
اي لال !
هنوز باغِ مني،
اي خشک !...



** شعر دوم :

به من گریه را یاد دادی
به من عشق را
تو از آب
پیدا تری
تو مثل گیاهان دارویی
از ریشه خوبی
تو از شاخه
رویا تری



سلامی
سر آغاز آواز عشق
و باب صداقت
و طرح طلوع


تو از نسل دریای مازندرانی
پر از ماهیان بزرگ سخاوت
پر از خاویار نجابت
تو دریای مازندرانی
پر از آب شیرین



غرور پلنگی
و زیبایی خواب



درختی که با شاخه ی سبز رگ ها
پناه کبوتر
پناه کلاغی


برنجی که از خشکسالی می آیی


زبانت زبان همه غنچه ها
دهانت گلستان حرف
و نام گل از توست
و پیدایش عشق



کتابی تو
گویا تر از " بوف کور "
و غمگین تر از غربت " ژان کریستف "
و زیبا تر از حق " آزادی با مرگ "



سفر کردی از روح گندم
به نان
و بر سفره ات
سیر بودن حقیر است



تو آرامش صلح
و قانون آزاد اندیشه
و بیداری راستینی
به من گریه را یاد دادی
به من عشق را ...

http://s1.upzone.ir/96066/Sher.nab.jpg
منبع : مجله ادبی پیاده رو
سایت پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1651
برگرفته از مجله فردوسی
بخش : #شعر_خوب
به انتخاب میثم ریاحی
@piaderonews
#ایرج_کیانی
انتشارات بوتیمار
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸یادداشتی بر کتاب #ایرج_کیانی
🔹#امیرحسین_بریمانی

حمید شریف نیا در مقاله خود با نام «شعر در گردابی» شعری از کتاب ایرج کیانی در انتشارات بوتیمار را به نام منوچهر غفوریان آورده ست. این مقاله در سال 84 نوشته شده و کتاب در سال 95 منتشر. حال باتوجه به اینکه شخصا در صحت و سقم کار حمید شریف نیا شکی ندارم، یا نام منوچهر غفوریان به صورت سهوی زیر پای شعر کیانی در آن مقاله آورده شده، یا ایرج کیانی مدتی با نام مستعار شعر چاپ می کرده ست و یا هزار احتمال دیگر. باتوجه به این تردید، شعر مذکور با "نام سیاه بختی کلاغ" را با شعر "مردها و کوه ها" مقایسه می کنم تا به این تردید واهی پاسخ بدهم. این دو شعر، موضوع نسبتن یکسانی دارند. پس اگر تفاوتی عجیبی در نحوه اجرا وجود نداشته باشد، هر دو شعر متعلق به کیانی هستند. درغیر اینصورت، به شکلی کارآگاهانه می توان گفت که تفاوت دوره های مختلف شعری کیانی زیاد است! به هرحال این هم روشی ست برای نوشتن راجع به کتاب ها. روش های دیگر مگر چه چیزی به ادبیات افزوده ند که این یادداشت قرار نیست بیفزاید؟!
پیش از هر استدلالی باید بگویم شعر "سیاه بختی بال کلاغ" که موضوع صحبت ماست، خیره کننده ست و وقتی در اواخر کتاب به آن برخورد کردم، این شعر نسبت به دیگر اشعار کیانی خیره کننده تر به نظرم آمد. این شعر برخاسته از فضای سیاسی آن دوران است. شعر، شب یک نبرد خونین را تصویر می کند و چنان که بر می آید، تکیه بر عواطف شکست خوردگان دارد: "به تیغ تشنه ی آوار مبتلا گردد/هرآنکه در این کوی خانه می سازد". این دو شعر از کتاب ایرج کیانی را در پایین بخانید ...

http://uupload.ir/files/077d_a.h.b.jpg

🔴لطفا ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2068

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #بررسی_کتاب
زیر نظر امیرحسین بریمانی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
تو ای تمامی من
ای شگون دلپاکی
به یاری ام برخیز
که بر طهارت تو
در شبان ظلمانی
بپای پنجره هایم
چراغ بنشانم

#ایرج_کیانی 1345

▫️ #قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا

🆔 @piaderonews 👈
به من گریه را یاد دادی
به من عشق را
تو از آب پیداتری
تو مثل گیاهان دارویی
از ریشه خوبی
تو از شاخه
رویاتری

سلامی
سرآغاز آواز عشق
و باب صداقت
و طرح طلوع

تو از نسل دریای مازندانی
پر از ماهیان بزرگ سخاوت
پر از خاویار نجابت
تو دریای مازندرانی
پر از آب شیرین


غرور پلنگی
و زیبایی خواب

درختی که با شاخه ی سبز رگ‌ها
پناه کبوتر
پناه کلاغی
برنجی که از خشکسالی میآیی...

#ایرج_کیانی
مجله فردوسی، ۱۳اسفند ۱۳۵۲، شماره ۱۱۵۴
#شعر_ده_چهل_پنجاه

پانوشت : ایرج کیانی کتاب نشد تا سال 1396. به تشویق و همت دوستان، هم ذایقه و هم سلیقه ها، تلاش کردم هرچه شعر در دهه چهل و پنجاه در مجلات فردوسی و بازار ادبی رشت منتشر کرد را پیدا کنم. آنچه یافتم شد کتابِ ایرج کیانی که در سال 96 توسط انتشارات بوتیمار منتشر شد. از سرنوشت شاعر اطلاع موثق پیدا نکردم. شعر حاضر بخشی از یکی از شعرهای تنها کتاب شاعر می‌باشد

▫️ #قلمرو_شعر
▪️به انتخاب #سید_حمید_شریف_نیا

🆔 @piaderonews 👈
افق
بوی ترا داشت
و چیزی کم از عشق
در چنته اش
و آن
وصلت دور
که از قهر سرمایه اش بود.
چه بودی
که از خون به نام آمدی
و دستت
پر از میوه های سفر

زمین
لحظه‌ای از تو بود

سراب از تو
سیراب
و چتر از تو
بویی از باران گرفته است

#ایرج_کیانی
#شعر برای اولین بار در سال ۱۳۴۶ در مجله فردوسی منتشر می‌شود. به علت پارگی جلد، شماره مجله مشخص نبود. برای دومین بار در سال ۹۶ در #کتابِ_ایرج_کیانی انتشارات بوتیمار منتشر شد.
#قلمرو_شعر
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
یکی بپا برخاست
       و گفت:
عصای خویشتنیم و بخویش محتاجیم
برای کور، شب پر ستاره لازم نیست

#ایرج_کیانی
#مجله_فردوسی ۱۳۴۶
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
در خواب خیس ماهی
                     پیغام خشکسالی
شبهای شهرها را
                              دیدی چگونه آتش؟
                              دیدی چگونه وسواس؟
در خواب خیس ماهی
اندیشه نشستن
ای دایه های بی مام
با دستهای خالی
                     چیزی برای میلاد
این هدیه های خونین
                     از چشمهای ما بود.
در خواب خیس ماهی
                    اندیشه شنیدن
دیدی که روشنایی
                  تحقیر روشنی بود
دیدی به ما نگفتند.
در خواب خیس ماهی
شبهای خاک بر سر
ما بره های گمراه...
#ایرج_کیانی
#کتاب_ایرج_کیانی ۱۳۹۴
یادداشت: اولین بار شعر در مجله فردوسی سال ۱۳۴۶ منتشر می‌شود
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
چه درتنفس من بود
           ای ترانه ابر:
شکوه تنهایی
شکوه بال زدن در غریبی ساحل؟
بیا صدایم کن
که التهاب زبانم
            _زبان نمی‌داند
که استخاره ی چشمم
                           _بسوی تو_
                                        جاری ست.

#ایرج_کیانی
#مجله_فردوسی ۶ آبان ۱۳۴۷, شماره ۸۸۳
#شعر_دهه_چهل_پنجاه
#شعر_حجم #شعر_دیگر #شعر_موج_ناب #شعر_موج_نو
به انتخاب سید حمید شریف نیا

🆔 @piaderonews  👈