آنگاه كه كلام گفته شد
و راه به انتها رسيد
و دندان‌هاي پوسيده فرو ريختند
من برخواهم خاست و نواي گمشده‌ام را جستجو خواهم كرد

آنگاه كه ابديت بر لحظه‌ها پيشي گرفت
و سومين فرمانروائي آغاز كرد
و شب فرا رسيد
من بار خواهم يافت و راز را آشكار خواهم كرد

آنگاه كه رفتارها زدوده شد
و مرزها نيستي پذيرفت
و پوشش‌ها بيهوده گرديد
من حريم را خواهم شكست و درها را خواهم گشود.

#هوشنگ_ایرانی  مرگ: ۱۴ شهریور ۱۳۵۲
#بنفش_تند_بر_خاکستری ۱۳۳۰
#قلمرو_شعر
#خروس_جنگی #شعر_سورئال_فارسی #شعر_منثور
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈

اگر روزی آن غار (حتی آن غار هم)
فرو ریزد
به کجا پناه خواهند برد؟
به کجا پناه خواهند برد؟
این مردمک‌های خون‌آلود
تارهای حیاتشان را بر کدام کور–گوشه خواهند بست؟

آرام باش... شط دوردست
آرام باش
تو هنوز چشمان بی‌حرکت و مضطرب آن ماهی سرگشته را
از دست نداده‌ای
انبانت را باز کن
ببین
آن‌ها هنوز نگرانند

آرام باش... شط دوردست
هنوز خروش ناخن‌هایی که دنیاها را می‌خراشند
و آن آتشی را که در تو باید بخزد جست‌وجو می‌کنند
خاموش نشده است
آن آتش سیاه خواهد آمد
و نی‌های لرزان را
خواهد خرد کرد
خواهد کوبید
خواهد نابود کرد

#هوشنگ_ایرانی     مرگ: ۱۴ شهریور ۱۳۵۲
#بنفش_تند_بر_خاکستری ۱۳۳۰
#قلمرو_شعر
#خروس_جنگی #شعر_سورئال_فارسی #شعر_منثور
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈

مرا با این دریاهای مرده کاری نیست؛
آن اقیانوس پر خروش؛
اقیانوس من،
کجاست؟
بگذار تو هم رفته باشی
بگذار همه رفته باشند
طوفان عظیم صدای ربوده را باز نخواهد آورد
لرزهٔ آخرین طپش افسون حضور را بدرود می‌گوید:
آری! داستان را پایان دهیم!
اما، لبان زیبا، کدام داستان را؟
داستانی که هرگز آغاز نشد؟
که نمی‌توانست آغاز گردد؟
پرده ای ناگشوده فرو افتاد
و چه زیباست افسانهٔ یک پردهٔ ناگشوده!

#هوشنگ_ایرانی  مرگ: ۱۴ شهریور ۱۳۵۲
#بنفش_تند_بر_خاکستری ۱۳۳۰
#قلمرو_شعر
#خروس_جنگی #شعر_سورئال_فارسی #شعر_منثور
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈