🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔸نگاهی به رمان آتش زندان / نوشته ی #ابراهیم_دمشناس
▫️سفر درقند فارسی
🔹 #مهدی_معرف
آتش زندان ، زبان داستانی ابراهیم دمشناس با گامهای بلند است ، نویسنده در قریب هشتصد صفحه هر چه را که میخواهد ، میتواند با دلی آسوده بگوید. از اسطوره به تاریخ بزند و از ادبیات کلاسیک به ادبیات مدرن. روایت پرتاب رستم است به دوران معاصر و ادبیات امروز ؛ تحلیلی جنوبی ست از روایتی خراسانی. کل روایت ، رفت و برگشتی ست ازسفر میان خوزستان و خراسان . داستان ادیسهوار پیش می رود و به عقب باز نمی گردد. حتی بازگشتها هم آن رفتن پیشین نیست.
اسماعیل دهقان به همراه پدر خود رستم سفری را به مقصد مشهد آغاز می کند. او که از مادری عرب و پدری خراسانی ست ، برای نخستین بار پا به خراسان می گذارد.
رستم که رسم پهلوانی و شاهنامهخوانی میداند ، به گفته خودش از چهل سال ، پیش از شروع جنگ به خوزستان آمده تا از میهن دفاع کند . اسماعیل می خواهد داستانی در شرح زندگانی پدر بنویسد و او را رستم ادبیات معاصر کند. او که شناختی از زندگی رستم در خراسان ندارد ، در پی آن است که از او بیشتر بداند. پدر اما او را به صبر دعوت می کند. زیرا که برای شناخت نمیتوان فقط تن پهلوان را دید، سر و قلب را هم باید شناخت.
رمان سرشار از اشاره به اسطوره و شاهنامه است.همزمان این ارجاعات به عرفان و مسیحیت و اساطیر یونان نیز می رسد. روایت در چند سطح شکل می گیرد و امتداد می یابد و ...
http://www.uupload.ir/files/9o90_e.d.jpg
🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2420
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔸نگاهی به رمان آتش زندان / نوشته ی #ابراهیم_دمشناس
▫️سفر درقند فارسی
🔹 #مهدی_معرف
آتش زندان ، زبان داستانی ابراهیم دمشناس با گامهای بلند است ، نویسنده در قریب هشتصد صفحه هر چه را که میخواهد ، میتواند با دلی آسوده بگوید. از اسطوره به تاریخ بزند و از ادبیات کلاسیک به ادبیات مدرن. روایت پرتاب رستم است به دوران معاصر و ادبیات امروز ؛ تحلیلی جنوبی ست از روایتی خراسانی. کل روایت ، رفت و برگشتی ست ازسفر میان خوزستان و خراسان . داستان ادیسهوار پیش می رود و به عقب باز نمی گردد. حتی بازگشتها هم آن رفتن پیشین نیست.
اسماعیل دهقان به همراه پدر خود رستم سفری را به مقصد مشهد آغاز می کند. او که از مادری عرب و پدری خراسانی ست ، برای نخستین بار پا به خراسان می گذارد.
رستم که رسم پهلوانی و شاهنامهخوانی میداند ، به گفته خودش از چهل سال ، پیش از شروع جنگ به خوزستان آمده تا از میهن دفاع کند . اسماعیل می خواهد داستانی در شرح زندگانی پدر بنویسد و او را رستم ادبیات معاصر کند. او که شناختی از زندگی رستم در خراسان ندارد ، در پی آن است که از او بیشتر بداند. پدر اما او را به صبر دعوت می کند. زیرا که برای شناخت نمیتوان فقط تن پهلوان را دید، سر و قلب را هم باید شناخت.
رمان سرشار از اشاره به اسطوره و شاهنامه است.همزمان این ارجاعات به عرفان و مسیحیت و اساطیر یونان نیز می رسد. روایت در چند سطح شکل می گیرد و امتداد می یابد و ...
http://www.uupload.ir/files/9o90_e.d.jpg
🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2420
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ
▪️زیستن در زبان
🔸#علیرضا_فراهانی
🔹نگاهی به رمان «آتش زندان» اثر #ابراهیم_دمشناس
رمان «آتش زَندان» ابراهیم دمشناس با حجم تقریبی 800 صفحه ای خود ، خواننده اش را گرم و مشتاق به خواندن تا به انتها نگه می دارد . رمانی که نه زبانی ساده و خوشخوان دارد و نه به لحاظ روایی در زمره روایات متداول و تکراری شهری امروز قرار می گیرد .
اما تجربه ای که برای خود صاحب این قلم در خصوص خوانش این رمان و یافتن ذوقِ به پیش راندنش که از سر اتفاق هر قدر اثر رو به جلو می رود جذابیت صدچندانی نیز می یابد ، این بوده که 50 صفحه نخست رمان را می بایست بسیار پرحوصله و با طمأنینه خواند ؛ از این جهت که تا هم بتوان لحن زبانی راوی را دریافت – که بسیار در پیشبرد خوانش رمان موثر است – و هم در جریان ساخت و شکل گیری شخصیت های اثر قرار گرفت که تعدد و تنوع نام ها در این اثر بسیارند . و این مهم بدین خاطر است که «آتش زَندان» به شکل خاصی دارای «زبان» است و این گزاره با سایر گزینه های بدیهی نظیر خود تفاوت دارد .
منظور از «زبان» داشتن رمان «آتش زندان» تنها به نحوه نوشتار و یا بکارگیری گویش های محلی در اثر معطوف نمی شود که این نیز خود جزءیی از شکل گیری زبان است ؛ بلکه آنچه در این اثر بیش از این مهم است شکل گیری زبانی است که منطبق با ساخت درونی خرده روایت ها ، بوجود می آید . زبانی که به موجودیت بدریخت زبان عامه امروز خود بسنده نمی کند و بنا بر پیشینه ی روایی خود ، به زبان ها و گویش های تاریخی-بومی روی می آورد . همین نکته است که برای خواننده ، حوصله می طلبد . آنچه که به واقع خواننده های رمان امروز را – ولو خواننده های بسیار جدی آن را – با معضل روبرو کرده ، عادت به سهل الوصول بودن زبان های ساده آثار و گاه به ورطه ی زبان هایی است که بیرون از حوزه ی ادبیات در می غلتند ...
http://uupload.ir/files/lgnf_1_(2).jpg
🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2664
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
▪️بخش : #داستان
زیر نظر احمد درخشان
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
▪️زیستن در زبان
🔸#علیرضا_فراهانی
🔹نگاهی به رمان «آتش زندان» اثر #ابراهیم_دمشناس
رمان «آتش زَندان» ابراهیم دمشناس با حجم تقریبی 800 صفحه ای خود ، خواننده اش را گرم و مشتاق به خواندن تا به انتها نگه می دارد . رمانی که نه زبانی ساده و خوشخوان دارد و نه به لحاظ روایی در زمره روایات متداول و تکراری شهری امروز قرار می گیرد .
اما تجربه ای که برای خود صاحب این قلم در خصوص خوانش این رمان و یافتن ذوقِ به پیش راندنش که از سر اتفاق هر قدر اثر رو به جلو می رود جذابیت صدچندانی نیز می یابد ، این بوده که 50 صفحه نخست رمان را می بایست بسیار پرحوصله و با طمأنینه خواند ؛ از این جهت که تا هم بتوان لحن زبانی راوی را دریافت – که بسیار در پیشبرد خوانش رمان موثر است – و هم در جریان ساخت و شکل گیری شخصیت های اثر قرار گرفت که تعدد و تنوع نام ها در این اثر بسیارند . و این مهم بدین خاطر است که «آتش زَندان» به شکل خاصی دارای «زبان» است و این گزاره با سایر گزینه های بدیهی نظیر خود تفاوت دارد .
منظور از «زبان» داشتن رمان «آتش زندان» تنها به نحوه نوشتار و یا بکارگیری گویش های محلی در اثر معطوف نمی شود که این نیز خود جزءیی از شکل گیری زبان است ؛ بلکه آنچه در این اثر بیش از این مهم است شکل گیری زبانی است که منطبق با ساخت درونی خرده روایت ها ، بوجود می آید . زبانی که به موجودیت بدریخت زبان عامه امروز خود بسنده نمی کند و بنا بر پیشینه ی روایی خود ، به زبان ها و گویش های تاریخی-بومی روی می آورد . همین نکته است که برای خواننده ، حوصله می طلبد . آنچه که به واقع خواننده های رمان امروز را – ولو خواننده های بسیار جدی آن را – با معضل روبرو کرده ، عادت به سهل الوصول بودن زبان های ساده آثار و گاه به ورطه ی زبان هایی است که بیرون از حوزه ی ادبیات در می غلتند ...
http://uupload.ir/files/lgnf_1_(2).jpg
🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2664
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
▪️بخش : #داستان
زیر نظر احمد درخشان
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈