حریم تشنـــــــــــه بستر در انتظار تنت بود
به سر ؛ به شیوه هر شب ؛ هوای داشتنـت بود .
سکـــــــوت ثانیه ها را صدای مرتعشی کشت
صدای سکســـــــــکه در ؛ صدای آمدنت بود .
برهنه آمده بودی ؛ ولـــــــــــی برهنگی من
نیازمند دمادم برهنــــــــــــه تر شدنت بود .
چه ، التهاب غریبــــــی که وقت بال گشودن
میان آه ســـــــــــبک تر از آه یاسمنت بود .
رگان آیینه ها را پـــــــر از لهیب هوس کرد
سخاوتی که در آییــــــــــن دلفریفتنت بود.
به واژه های فریبـــــــــــا تو را فریب ندادم
زلالی غزلم عیــــــــن چشمه های تنت بود

#پرویز_کریمی
#پرچین ۱۳۵۱
#قلمرو_شعر
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈

مثل مریضی محتضر
_در شعله‌های تب_
نبض زمین میزد
پروانه‌ای بی بال_
از عمق وحشتناک شب
فریاد میزد:
بال...!
ما مثل مرغابی
در آب‌های «بی پناهی»
غوطه میخوردیم

#پرویز_کریمی
#مجله_فردوسی ۱۳۴۸ شماره ۹۳۱
#پرچین ۱۳۵۱
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈

خسته بودم
             خسته!
از یکی پرسیدم
راه میخانه کجاست؟
نجس العین شدم تا که نشانم داد!

مست باید باشی!
آری آری
              اینجا_
مست باید باشی
تا ندانی
           که به اندازه‌ی دانستگیت بیگانه
و به اندازه بیگانگیت
                         تنهایی!

#پرویز_کریمی
#پرچین ۱۳۵۱
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈