✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.26K subscribers
1.09K photos
45 videos
8 files
1.68K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
گلوی بریده‌ی اَبرم
و رسول رابطه
مرا به آغوش باز پنجره‌ها
دعوت کن.
#محمد_علی_اخوت
#انواع_مهربانی_اشیا ۱۳۹۴
* پی نوشت: از کتاب هشتاد سال شعر نوی گیلان به گزینش و مقدمه هادی میرزا نژاد موحد و سید فرزام حسینی انتخاب شد
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
میانِ اینهمه شباهت
که تا ابد گریه می‌کند. چگونه
بگویمت؟ چگونه؟
اگر می‌توانستم
قلم را به حال خود می گذاشتم
که به حال خود بچرخد
به بطالتم بخند؛ بخند به بطالتی که نمی‌داند:
می‌خواهی آواز چنگ را بشنوی؟
سیمها را رها ببند!

#احمد_سینا
#آذرخشی_از_جنبش_های_ناگهان ۱۳۹۳
#موج_نو #دیگر #حجم #موج_ناب
#قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
خیال می‌کنم جز همین «آه» چیزی نگفته باشم! خیال می‌کنم جز صدای مهیب درهم شکستگی، که ارکان دنیای مارا به لرزه درآورد، چیزی احساس نکرده باشم. با سرعت دویست و هفتاد کیلومتر در ساعت بشدت به زمین خورده ایم. خیال می‌کنم در لمحهٔ پس از سقوط، در انتظار چیزی جز جهنم ارغوانی انفجار، که نزدیک بود ما هردو در آن به هم درآمیزیم، نبودم. 

#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری.                   ترجمه #سروش_حبیبی
#زمین_انسانها ۱۳۵۰
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
چگونه کف بزنم|بامیک
رضا براهنی
منی که دست ندارم چگونه کف بزنم؟
ولی شکفته بادا لبان من که نیمه‌ماهِ نیم‌رخانِ تو را شبانه می‌بوسند
فدای تو دو چشم من که چشم‌های تو را خواب دیده‌اند
#رضا_براهنی
#خطاب_به_پروانه_ها
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
دستهایش را روی سینه نهاد، صورتش را بالا گرفت و بار دیگر اشکهایش سرازیر شدند. سبیل و ریشش پر از خون بود. او رنج می‌برد اما لبهایش را می‌گزید تا بتواند درد را تحمل کند. زیر لب گفت: «خدایا سر در نمی آورم اما نمی‌خواهم از تو بازجویی کنم، از تو بازجویی کنم؟ من کیستم که از تو بازجویی کنم؟ من با ارادهٔ تو هم مخالفتی نمی‌کنم. من کیستم که مخالف اراده تو بشوم؟ اراده تو یک ورطه و یک پرتگاه است! من نمی‌توانم به ژرفای این ورطه روم تا آن را آزمایش کنم. تو هستی که هزاران سال را پیش روی خودت می‌بینی و می‌توانی داوری کنی. آنچه برای شعور کوچک آدمی امروز یک بی‌عدالتی به شمار می‌آید پس از هزاران سال می‌تواند بانی نجات و رستگاری جهان باشد. و اگر آنچه امروز ما بی‌عدالتی می‌نامیم وجود نداشت شاید هرگز عدالت روی زمین شكوفا نمی‌شد»

#نیکوس_کازانتزاکیس  ترجمه: #منیر_جزنی
#سرگشته_راه_حق ۱۳۵۷
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
ترکیب رگهای لبت را در
             هجای پیکره‌ی پنهان
                              لمس کن
گردشِ عطرِ یالِ حشره_

من
      در امتداد دست تو
و در مزه‌ی شور لبانت می‌چرخم و
                    نفسهایم را می‌نگرم.

#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۳ (پخش نشده). ۱۳۵۹ (چاپ دوم)
#شعر_دهه_چهل_پنجاه
#موج_نو #دیگر #حجم #موج_ناب
#قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
بر این سفینه که مردگان حراف میبرد،
آن خون زنده‌ای که میجوشی؛
اسم تصنیفی تو بر لبانم
در این شب دیوانه‌ی فراموشی.

روزی آستین تو بگیرم و بالا شوم
تا سرچشمه‌ات،    ای آزادی!
بشنو! بشنو! ماهی گمشده پَره اش را
به قلب زمین میزند هنوز.

تنها عاشقان رو به مرگ روانند

#قاسم_هاشمی_نژاد
#گواهی_عاشق_اگر_بپذیرند ۱۳۷۳
#موج_نو #دیگر #حجم #موج_ناب
#قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
١)

ابرها را با نی
اسب‌ها را با سرنا
زن‌ها را با تازیانه می‌گریانند
مردان مغروری
که
با نی‌لبک پری کوچک غمگینی
عاشقانه می‌گریند
٢)

سر بر سینه‌ام بگذار
با تپشهای قلبم آرزوهایت را شماره کن
رشته‌های سپید مویم
ردِ رنج‌هایی‌ است که زندگی‌‌ام را سیاه کرد
با این همه در سرزمینی که مرگ پایان رنج هاست
هرگز هیچکس تابوت عشق را
بر شانه‌‌های من نخواهد دید.

#علیشاه_مولوی
#شعر_امروز_ایران
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
بارها فکر کرده ام ما در سرنوشتمان رها می‌شویم و زمان سرانجام زندگی ما را آن طور که با نرمش و اصالت طبیعت‌مان و پاکی و نجابت اعتقادمان سازگار باشد ربط خواهد داد. انس و محبت مشترک ما، در واقع، پیروزی اعتقاد ما به همبستگی انسان‌هاست. من به تو اعتماد و اعتقاد دارم زیرا تو قسمتی از زندگی منی، تو ترانه‌ای از سرود ایمان بزرگ منی. تو رفیق منی و همین کافی است که تا پایان زندگی باهم، رفیقانه همراه و همدل باشیم.

#مرتضی_کیوان
منتشر شده در کتاب مرتضی کیوان ۱۳۸۲ به کوشش شاهرخ مسکوب. تاریخ نامه ۱فروردین ۱۳۳۳. نامه خطاب به همسرش پوری سلطانی نوشته شده است
#خاطرات_و_نامه_ها
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
_زندگی‌ام تباه شده است! خدای من چرا هنوز زنده ام؟
او ستارهٔ بخت خود را از آسمان هول داده بود اینک ستاره اش افول کرده و رد آن با ظلمت شب درآمیخته و در آن محو شده بود و دیگر به آسمان باز نخواهد گشت زیرا زندگی فقط یکبار اعطا می‌شود و دیگر هرگز تکرار نمی‌گردد. اگر میسرش می‌شد روزها و سالهای گذشته را بازگرداند دروغ را جایگزین حقیقت، کار را جایگزین بطالت و شادی را جایگزین ملال می‌کرد، به آنهایی که صفایشان را گرفته بود صفا باز می‌داد و خدا و انصاف را باز می‌یافت اما همه اینها همان قدر نامیسر بود که بازگرداندن ستاره به آسمان. و او این ناتوانی خود را درمی‌یافت و دستخوش یاس می‌شد.

#چخوف  ترجمه: #سروژ_استپانیان
#مجموعه_آثار_چخوف ۱۳۷۳, جلد سه، صفحه ۴۶۸
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈