✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.26K subscribers
1.1K photos
45 videos
8 files
1.68K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
دستش را بر سینه ام گذاشت و چشمانش را بست، فاتحه‌ای خواند و سپس با انگشتِ سبابه اش دقیق روی قلبم فشار آورد:
این را پاک نگه دار... و مداومت کن، آنگاه میخِ[وتد] تو، تو را خواهد یافت. آن روزها خُردسال بودم و خُردسال، دردِ جدایی را درک نمی‌کند. آن لحظه ها، برایم چون خاطره‌ای رنگین به یادگار ماند و بزرگ‌تر که شدم دردِ آن را حس کردم. زیرا که درد اولیا مانندِ بدهی است، از کودکان ستانده نمی‌گردد و با بزرگ شدن از ذّمه برداشته نمی‌شود. سال‌ها بعد در یکی از جلسات خویش، درست جایی که شاگردان پیرامونم را گرفته بودند، در میانه‌ی تدریس، ناگهان بی مقدّمه یادِ خاطره‌ی وداع با فاطمه افتادم و های های گریستم.

#محمد_حسن_علوان
#گاه_ناچیزی_مرگ ۲۰۱۶
#ترجمه: #امیر_حسین_الهیاری
#رمان        برنده جایزه #بوکر_عربی ۲۰۱۷
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈