✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.27K subscribers
1.08K photos
45 videos
8 files
1.67K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
هر سو نفس حادثه در ثانیه هاست
هر روز ، نگاه مبهمی خیره به ماست

یک دست مدام
سیلی خاک به عمر
آوار عبور

مرگ امضای خداست

#ایرج_زبردست
#سانچی
🆔 @piaderonews👈
🔹تقدیم به #همایون_شجریان

می کرد سماع ، آفرینش سَرمست
مبهوتِ صدایِ دلکشش " نیست " و "هست "
تا زمزمه ی شورِ همایون برخاست
در عرش ، خدا چرخ زنان می زد دست

🔸#ایرج_زبردست

http://www.uupload.ir/files/va91_1.jpg

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹 یک رباعی از #ایرج_زبردست

به شاعر ارجمند ، به دوستم
"شاپور جورکش"


در راه
هزار شکلِ تودرتو بود

در راه
پرنده ای پُر از هر سو بود

هر راه، رَمان
هست ، رَمان
نیست ، رَمان

در راه
شتابِ راز
راز ، آهو بود

http://www.uupload.ir/files/9q54_i.z.jpg

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸حسب حالی بنویس
🔹 شعری از #جواد_مجابی
▪️تقدیم‌ به رباعی سرای توانا
#ایرج_زبردست

کهنم کرد برج های آسمان و باروهای زمین
از میخ سرخ گذر دادندم به بحرالمیت
از مشرق زهر عقرب پرتابیدم به باد سموم مغرب
از زخم های گرسنگی و تشنگی نشئگی ها در سرسام
شمار کام و ناکامی از یاد رفته است و رنگ و نشان آن
گلوگیرم می شد صبحانه با پژواک نعره های نیم شبی
چه سال ها که به یاد می آرم از آن ها تنها چند لحظه را
چه ساعت ها که به سنگینی قرنی تن را درهم شکست
شاد خواری عشرت هم عنان مخموری ملالت
رؤیا های دیگران افسانه ی ما شد و زندگی ما رؤیای آنان
بسا که بیرق خونین پیروزی تو را شرمسار روزگارت کرد
جمعه بازاری شوم
جمجمه های درهم شکسته ی اجدادی کنار چرمینه های عیش بغدادی
پندهای دو پولی پدران، تصنیف های ملولی فرزندان، حنجرها کنار خنجرها
ما را فروختند به سیم های بی بهایی که عاقبت برید گردن مان را
میزان نامیزان همیشه کفه اش به سوی مصیبت لنگر دارد

http://www.uupload.ir/files/10hg_j.m.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2488

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔹فانوس جادویی اندیشه
🔸در سوگ #داریوش_شایگان

ایام عید و پاره سنگی که یکباره در آیینه ثانیه رها شد . کرکس راز با خبری سرد ، روی شانه ات می نشیند و یکریز در سلول های مغزت فریاد می پاشد . آشفته به دوست بزرگوارم جناب علی دهباشی مدیر لایق مجله بخارا تماس می گیرم ، صدای دهباشی تاییدی بر این حکایت و روایت تلخ است . باری استاد یگانه ، دکتر داریوش شایگان بر بام هستی ، فانوس زمان شد . بی شک سالها باید بگذرد تا مادر گیتی چون او فرزند بزاید .داریوش شایگان فانوس جادویی فکر و اندیشه روزگار ما بود . این رباعی انگشت اشاره آن سایه مدام است ، سایه ای که امروز نام بلند داریوش شایگان را زمزمه کرد :

زد بانگ کسی که جاده ها را می زیست
ای بی خبر از عاقبت راه ، نَایست
آن سوی قدم ها که نمی دانم کیست
پیوسته کسی هست که می گوید : نیست

#ایرج_زبردست
شیراز
۲ فروردین ۱۳۹۶

http://www.uupload.ir/files/2112_1.jpg

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews 👈
🆔 @piaderonews 👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

▪️ما آینه بودیم و نمی دانستیم
🔹نگاهی به رباعیات #ایرج_زبردست
🔸 #مهدی_مظفری_ساوجی

ایرج زبردست در رباعی امروز همواره حرف‌های نغز و تازه‌ای برای گفتن داشته است. از همان دهه‌ هفتاد که داشت آرام آرام قدم‌های مطمئنی برمی‌داشت و جاپای محکمی برای خودش تدارک می‌دید و مثلاً می‌سرود:

تا زمزمه‌ی یاد تو در بی‌یادی‌ست
در من قفسی رنگ پر آزادی‌ست دیوار فروریخته می‌داند و خاک
جایی که خراب است پر از آبادی‌ست

تا این زمان که مخاطبان شعر امروز جایگاه قابل تأمل و اعتنایی به او و شعرش داده‌اند و رباعی‌هایش همدم و همدرد آن‌هاست و گاه فکر و ذکر صباح و مساء‌شان:

تب، یک تب ناگهان شکستم می‌داد چون شمع، سری شعله‌پرستم می‌داد می‌سوختم آن‌چنان که آتش تا صبح
فریادزنان آب به دستم میداد ...

http://uupload.ir/files/eeak_1.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :

http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2586

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

🔸نامه #انس_کیشویچ به #ایرج_زبردست
🔹مترجم : دکتر #ابتهاج_نوایی

در دوران پیری من، برادری به اعضای خانواده‌ی ما اضافه شده‌است. اگر چه او را مادر به دنیا آورده‌، همو خود را دوباره از بطن واژه‌ها به دنیا آورده است تا جاودان بماند و واژه‌هایش مایه‌ی خیر مردمان باشد حتی آن زمان که شاعری در این جهان نباشد. نام برادر من ایرج زبردست است. در ایران شهر شیراز زندگی می‌کند و رباعی می‌ گوید .ابیات او شادی‌بخش افکار من است. هربار که آنها را می‌خوانم، یاخته‌های مغزی‌ام نورانی می‌شوند – هزاران ستاره‌ی چشمک‌زن در آسمان ذهن من.هنگامی که سخن از واژه است، برادر من و من، از نزدیک‌ترین خویشاوندان هم به هم نزدیک‌تر هستیم.
ما از یک ریشه و از یک نهال رشد می‌کنیم. واژه‌ها نیاکان ژن‌های ما هستند. ببینید:

پشت سر من، برابر من کلمه
دنیا و تمام باور من کلمه
من شیر ز پستان ازل نوشیدم
من کودک شعر، مادر من کلمه

و

یا رب من از این ره و قدم می‌ترسم
از این همه مسجد و حرم می‌ترسم
از بس که ریا در این جماعت دیدم
از راز و نیاز با تو هم می‌ترسم

انس کیشویچ
زاگرب . ۹ ژانویه ۲۰۱۹

http://uupload.ir/files/0l4a_4.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2620

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
شراب کهنه
رباعیات #ایرج_زبردست
#قاسم_آهنین_جان

بعد از پنجاه سال شعر خواندن و سی و پنج سال شعر گفتن دیگر می توانم بگویم از شعر گفتن ، دشوار نیست برایم. خاصه با شاعر و اهالی شعر . اما وقتی دیگران به انبوه می گویند از شعر تو و درست هم می گویند چه باید بگویم ؟ و می خواهم به وسواس و دقیق هم بگویم پس باید عقل و منطق و بوطیقای شخصی خویش را در ذهن به چالش بکشم و این کار من نیست . مستی ها از خیام عزیز در یادم دارم و به یاد می آرم. پس رباعیات ایرج زبردست را می خوانم ، یکبار فقط یکبار مثل شرابی از قدیم ها که فقط یکبار اتفاق می افتد. این جاودانگی در یاد مرا آنگونه که برخی اشعار هوشنگ بادیه نشین یا بهرام اردبیلی باقی هوای آن می است که همراه می شود تا قلندر کند مرا به وقت های تلخ و زخم های ربانی .

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔹 درنگ #محمد_آشور بر رباعی های #ایرج_زبردست را در سایت #پیاده_رو بخوانید : 👇👇

#اندیشه_و_نقد

▶️ https://piadero.ir/post/2753

🆔 @piaderonews 👈
🔹 نگاه #دکتر_علی_تسلیمی به رباعیات #ایرج_زبردست را در سایت پیاده رو بخوانید :

#اندیشه_و_نقد

▶️ https://piadero.ir/post/2773

🆔 @piaderonews 👈
🔹 سه رباعی از #ایرج_زبردست را در سایت پیاده رو بخوانید : 👇👇

#قوالب_کلاسیک

▶️ https://piadero.ir/post/2876

🆔 @piaderonews 👈
🔹نگاهی به رباعیات #ایرج_زبردست توسط #فیض_شریفی را در سایت پیاده رو بخوانید : 👇👇

#اندیشه_و_نقد

▶️ https://piadero.ir/post/2924

🆔 @piaderonews 👈