🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔹شش شعر از #ولید_خازندار
🔸ترجمه ی #حمزه_کوتی
📚معرفی شاعر: ولید خازندار شاعر فلسطینی در سال ۱۹۵۶ متولد شد. افعال مضارع و چیرهگی شامگاه دو مجموعهشعر اوست.
این چند شعر، از مجموعهی چیرهگی شامگاه انتخاب شدهاند.
🔸درهای فروشدنِ خورشید
نزدِ ما تاریکانِ در هاله بیا
به چشمهامان
خرامیدن افق را برگردان
شاید که فرود آن
گامهای ما را راهنمایی کند.
به راههای ما دوباره بیاموز
روشنای صبح را
شاید که
روبهروی آستانهمان
شمایل خود را بازگردانیم.
ما درهای خود را گم کردهایم
و کلیدشان
میان دستها پراکنده میشود.سایههای ما کوچک شد
و خورشید به سمت غروب است.
یکبار مییابیم و بار دیگر
رهنمون نمیشویم
و نمیدانیم که برای بار سوم
کجا پنهان کنیم جرقههایی که
از ما تن زدند.
ما آمدگان از عسلی نیرومند
شکل شکوفهای اکنون میگیریم
که شباهت به شیرهی خود ندارد.
اگر چه برای آخرین بار
نزدِ ما بیا.
تو مادهزنبوری
که به ابهامهای عسل
آگاه است
و تندبادی که برگهای ما را
مرتب میکند.
🔸پاروهای لجوج
از جانکندن در کوچهی خورشید
از حریر رومی
در لرزش سپیدهدم
او را فرو میپوشاند
آن بهشکافتادهی هرجایی.
بادبانی دور، تیره تا دریا
آبی، بیکشتی
آبی، پاروهای لجوج
نازک نازک.
موجی، پنهانی بالا میآید همواره
و میشکند
اما کوفی اینجا دلسخت است
از غربت، و الفت گرفته است.
اما کوفی اینجا سخت
در خاطر میآورد:
اکنون چه کسی پیوند میزند
میان درخت سرو و شبنم؟
چه کسی یکسان میسازد
سمتِ دریا
شمشیر و مِهر را؟
چه کسی، دوباره
به روستاییان یاد میدهد
درسی از لطافتِ فیروزه را؟
بگذرید خلاف عادت و طربگون
بادهای شمالی! بگذرید.
او شکننده و خودرأی است
از بافتی شگفتزده از بافتن.
برهنه بود آن هنگام، بابونه
و نابکار بود
و آب، پخش از بلندیها
و در دوردست
بیدی خجل.
http://www.uupload.ir/files/xzrs_h.k.jpg
🔴لطفاً چهار شعر دیگر را در سایتِ مجله مطالعه بفرمایید :
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2137
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_عرب
زیر نظر تیرداد آتشکار
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔹شش شعر از #ولید_خازندار
🔸ترجمه ی #حمزه_کوتی
📚معرفی شاعر: ولید خازندار شاعر فلسطینی در سال ۱۹۵۶ متولد شد. افعال مضارع و چیرهگی شامگاه دو مجموعهشعر اوست.
این چند شعر، از مجموعهی چیرهگی شامگاه انتخاب شدهاند.
🔸درهای فروشدنِ خورشید
نزدِ ما تاریکانِ در هاله بیا
به چشمهامان
خرامیدن افق را برگردان
شاید که فرود آن
گامهای ما را راهنمایی کند.
به راههای ما دوباره بیاموز
روشنای صبح را
شاید که
روبهروی آستانهمان
شمایل خود را بازگردانیم.
ما درهای خود را گم کردهایم
و کلیدشان
میان دستها پراکنده میشود.سایههای ما کوچک شد
و خورشید به سمت غروب است.
یکبار مییابیم و بار دیگر
رهنمون نمیشویم
و نمیدانیم که برای بار سوم
کجا پنهان کنیم جرقههایی که
از ما تن زدند.
ما آمدگان از عسلی نیرومند
شکل شکوفهای اکنون میگیریم
که شباهت به شیرهی خود ندارد.
اگر چه برای آخرین بار
نزدِ ما بیا.
تو مادهزنبوری
که به ابهامهای عسل
آگاه است
و تندبادی که برگهای ما را
مرتب میکند.
🔸پاروهای لجوج
از جانکندن در کوچهی خورشید
از حریر رومی
در لرزش سپیدهدم
او را فرو میپوشاند
آن بهشکافتادهی هرجایی.
بادبانی دور، تیره تا دریا
آبی، بیکشتی
آبی، پاروهای لجوج
نازک نازک.
موجی، پنهانی بالا میآید همواره
و میشکند
اما کوفی اینجا دلسخت است
از غربت، و الفت گرفته است.
اما کوفی اینجا سخت
در خاطر میآورد:
اکنون چه کسی پیوند میزند
میان درخت سرو و شبنم؟
چه کسی یکسان میسازد
سمتِ دریا
شمشیر و مِهر را؟
چه کسی، دوباره
به روستاییان یاد میدهد
درسی از لطافتِ فیروزه را؟
بگذرید خلاف عادت و طربگون
بادهای شمالی! بگذرید.
او شکننده و خودرأی است
از بافتی شگفتزده از بافتن.
برهنه بود آن هنگام، بابونه
و نابکار بود
و آب، پخش از بلندیها
و در دوردست
بیدی خجل.
http://www.uupload.ir/files/xzrs_h.k.jpg
🔴لطفاً چهار شعر دیگر را در سایتِ مجله مطالعه بفرمایید :
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2137
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_عرب
زیر نظر تیرداد آتشکار
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈