✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.27K subscribers
1.08K photos
45 videos
8 files
1.67K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸شعری از #محمود_درویش
🔹ترجمه ی #بابک_شاکر

در انتظار تو هستم
كه خود را به من نمي رساني
روزها و شبهاي سختي دارم
همه اش كنار جاده ايستاده ام
تمام سايه ها فريبم مي دهند
تمام عابران دروغ مي گويند
مگر مي شود زني را نديده باشند
با پيراهن آبي
موهاي شانه كرده
كفش هاي سفيد
كه مي رقصد
شعر مي خواند
و مي آيد
مگر مي شود زني را نديده باشند
كه نام مرا تكرار مي كند
وسراغ مرا از عابران نگيرد
منتظرم هميشه منتظرم

http://uupload.ir/files/gm5s_m.d.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1883

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_ترکیه

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #حامد_رمضانی

بِگُریز از خودت به وسعتِ شهر
بگریز از خودت به میدان ها
در هیاهوی بوقِ ماشین ها
وسطِ ازدحامِ انسان ها

بگریز از خودت به جایی که
گم شوی مثل رودِ خشکیده
بعد معمارهای زحمتکش
پل بسازند بر اتوبان ها

پل بسازند و از تو رد بشوند
کامیون های غول پیکرشان
از تو در قهوه خانه گپ بزنند
هر چه راننده ی بیابان ها

از پل رودخانه گم کرده
جسمی از سنگ و تیرآهن و شن
با ستون های محکمِ بتنی
خسته از بادها و توفان ها

از پلی بین دوزخ و دوزخ
مثلا ً بین شهر نو و اوین
سرپناه زنی گریزان از
فاحشه خانه ها و زندان ها

از پلی روی درّه ی جنّی
در گذرگاهِ خانه های سیاه
وعده گاه فروغ های جوان
با هماغوشیِ گلستان ها

***
پل شدن ایده ی قشنگی نیست
شعر را می بریم سمت عقب
بند اوّل، پلان دوّم فیلم
مصرع ِ «از خودت به میدان ها»

بر خلافِ مسیرِ عقربه ها
دور میدان بچرخ و باز بچرخ
آن قَدَر که زمان عقب برود
به قرارِ خدا و شیطان ها

به سرآغاز، سِفر پیدایش :
«کارها با شما، عذاب از من»
به «رسولان سرشکسته» بگو
سرکاری ست کلّ جریان ها

***
عمرِ اسطوره هم تمام شد و
ژانر این شعر مستند شده است
ای مخاطب، امیدوار بمان
به تکامل میان حیوان ها

http://s3.picofile.com/file/8284108392/H_R_1.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1884

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر مریم جعفری آذرمانی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸شعری از #بیلی_کالینز
🔹ترجمه ی #سعید_جهانپولاد

بیلی کالینز (به انگلیسی: Billy Collins) شاعر و نویسنده آمریکایی قرن بیستم.
وی در سال ۱۹۴۱ در نیویورک به دنیا آمد. او چندین کتاب شعر از جمله کتاب های گردش دسته جمعی آذرخش، هنر غرق شدن، پرسش هایی درباره فرشتگان و سیبی که پاریس را متعجب کرد منتشر کرده است. اشعار او در گزیده های ادبی و مجله های شعر چاپ شده است.
کالینز در سال ۱۹۹۲ از طرف کتابخانه عمومی نیویورک عنوان شیر ادبی را دریافت کرد و همچنین طی سال های متمادی اتاق کار شعر در ایرلند را مدیریت کرده است.

¶¶ پیش درآمد شعر ¶¶

تمنا کردمشان
شعرم را بردارند و
جلوی نور بگیرند
درست
شبیه نوار اسلایدی رنگی
یا گوشی ی را
کیپ بگیرند
به کندوی شعرم
تا مگر شنیده شود
" همه آن چیزها که گفته بودم "
به آنان گفتم؛
" اصلا ، موشی را
درون شعرم بیندازند
و تا ببینند
چطور راهش را می جوید "
یا خواستم
کف اتاق شعرم
قدم بزنند
و دیوارهاش را
یکی به یکی وارسی کنند
_ درون کلید برق !!
خواستم بر پهنه ی شعرم
و بر بلندای شهرت شاعر
اسکی آبی بروند
روی موجی بلند
تا سواحل شعرم برسند
اما
همه ی آنچه میل شان بود
همه ی خواست شان
تنها این بود
که یقه ی شعرم را
با کراواتی سفت به صندلی ببندند
و هی شکنجه پشت شکنجه
تا مگر اعترافی از دهانش بیرون بکشند
شعرم را
با تسمه یی زدند
و اینگونه بود
که از شعرم معنا خواستند

* توضیح مترجم
در دو سطر این شعر به طور آزاد ، دو یا سه واژه و معادل را دخالت دادم که در متن اصلی نمی باشد و تنها برای رساندن مفهوم و فضا و ایده ی مد نظر بوده است

http://uupload.ir/files/oi99_b.k.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1885

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_جهان
زیر نظر آزیتا قهرمان

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعرهایی از #سیاوش_خسروآبادی


کنُداست صدایِ تپشِ فرصت مان
بایدکه کمی تند شود،این ضَرَبان
بایدکه بدزدیم همین ثانیه را
ازسُرعتِ بی وقفه ی ساعت ،الآن


درحافظه ام بذرتراخواهم کاشت
درآینه تصویرتوخواهم انباشت
هروقت دلم برای توتنگ شود
دریک قدمی عطرِتراخواهم داشت

http://uupload.ir/files/bfd_s.kh.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1886

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر مریم جعفری آذرمانی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #سیده_محدثه_حسینی


چه سرد می شود آهی اثر نداشته باشد
سلام، پاسخ گرمی اگر نداشته باشد
برای آدم تنها عجیب نیست اگرکه
دل و دماغ برای سفر نداشته باشد
چه فرق می کند اینجا به انتظار که باشی
در آن زمان که اتاق تو در نداشته باشد
پرنده باشی وپرواز و ... بین راه ببینی
که بالهای تو از ریشه پر نداشته باشد
تمام عمر بگویی: خداکند که بیاید
و این دعای تو اصلا اثر نداشته باشد
چقدر بغض برای خودت ذخیره کنی و
کسی از اینهمه ثروت خبر نداشته باشد
چه خوب بود صدای بنان و سوز سه تارت
برای هیچکسی هم ضرر نداشته باشد
تراسمان پر چایی و شعر باشد و باشی!
و ارتفاع برایم خطر نداشته باشد
چه غربتی است که آدم میان اینهمه آدم
برای درد دلش یک نفر نداشته باشد!؟

http://uupload.ir/files/dvhh_m.h.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1887

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر مریم جعفری آذرمانی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸نگاهی به شیوۀ نوشتاریِ #اسماعیل_زرعی
🔹 #مهناز_رضائی

اسماعیل زرعی نویسندۀ آثار داستانیِ:
راز معبد آفتاب
روزشمار اموات
نفرین شده
خواب‌های غمگین
سفر در غبار
شوهر ایرانی خانم لیزا
جنگ‌افزارهای معیوب
فصل‌ها نمی‌خواهند بروند
کمی از کابوس‌های من
رویای برزخی
و ...

نام آشنای همگان است. وی در زمینۀ شعر و فرهنگ عامه نیز قلم زده است.
کثرتِ آثار این نویسنده، فرصتی فراهم می‌آورد که به کُل آن‌چه ازقلم او تراویده، به مثابه داستانی دیگر نظر بیندازیم و به مؤلفه‌ها و ویژگی‌های مکرر در این آثار به عنوانِ موتیف‌هایی از جنس دیگر، توجه کنیم.
بی‌هیچ اصراری بر رویکرد روانشناختی، در این مجال، می‌توان حضور مؤلف را در پس این آثار درک کرد. زرعی همچون هر صاحب قلم دیگری، برخواسته از بن مایه‌های تاریخی و فرهنگی خویش است. زبان آثار وی نیز پالودۀ مسیری هستند که نویسنده پسِ پشت نهاده ... .
شیوۀ قلمِ وی، مخاطب را به جلوه‌های گوناگون حیاتِ آدمی توجه می‌دهد. مخاطب در کشف و شهودی سهیم می‌گردد که پیش‌تر دغدغۀ آن را نداشت...

http://uupload.ir/files/vprv_m.r.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1888

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #ﺳﺎﺭا_ﻟﻴﺎﻗﺘﻲ

كلاه آهني
فرصت زيادي براي مردن ندارد
حتي وقتي
سرباز سلامش را به احترام باد
به باد ﻣﻲدهد
حتي
وقتي
سنگيني سلاح خاﻃﺮﻩي دور دختر همسايه را
موهايش را
و چال روي گوﻧﻪاش را
زير پوﺗﻴﻦهايش سبز ﻣﻲكند

زماني براي مردن نداري
بايد روي سر مرد
مرد بماني
و تمام سربازاني كه از تو رد ﺷﺪﻩاند را
با خود ببري
به قرن بعد
شايد آن سال
آن روز
نشان پيروزي را
ميان ﺧﻨﺪﻩهاي دور دخترانش
پيدا كني
شايد آن روز فرصتي باشد
كه ديگر
سر بي جان مردي را
از خاطراتش، جدا، نكني.

http://uupload.ir/files/pvdv_s.l.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1889

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #محمد_مطلوب_طلب

روی اتاقی که ندارم بسته ام در را
پر داده ام از پنجره مرگ کبوتر را

یک هست در پیشم که دنبال شباهت نیست
آیینه هام(مکسور)روبروی نابرابر را

این میزهای چیده تای آخرش خالیست
بگذار تا تنها بماند شام آخر را

می کندن از زخمی که در قلبم تو بگذاریست
پر کرده ام در قلب های جای خنجر را

از ابتدای ریشه میکردیم گسترده
در روزهامان سایه هامان(مکسور)تناور را

پارو بزن در خوابهامان غرق خواهد کرد
این تخت بیدار میاناما شناور را!

در آتشی که هی پرش کندند میسوزند
سیمرغ این بیچاره ی بی بال و بی پر را

در من مسیر زندگی بر عکس طی میشد
فرزندهایم من که زاییدند مادر را!

http://uupload.ir/files/minj_m.m.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1890

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر مریم جعفری آذرمانی

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعرهایی از #سعید_جهان_پولاد


۱
🔸زدن

من این «زدن» را
«نزدم»، «خوردم»...!!
توی خیابان
با مشت...!
با لگد...!!
با ﺣﺮﻑهایی که
«نزدم» / «خوردم»...!!
روزی،
باید این زدوخوردها
به پایان برسد
روزی که کلاغی
از شاﺧﻪی دوردستی
جوﺟﻪهاش را
به منقار بگیرد و
بپرد...!!
من این زدن را
نزدم / خوردم...


۲
🔸مفقودی

پدربزرگ
ﺗﻔﻨﮓش را
از شاﻧﻪی دیوار برداشت
_ ﻣﻲشود !!
سکوت را به خیابان آورد؟!
و رفت...!
و برنگشت...!!


۳
🔸غنائم

از غنائم جنگی
تنها لبی را ﺑﺮﻣﻲدارم
ﻣﻲگذارم، درست
زیر ﭼﺸﻢهایی که
ﺳﺎﻝهاست
با من ﺣﺮﻑها داشت و
ﻧﻤﻲزد...!!


۴
🔸دید

ما گناهی نداشتیم
ﭘﻨﺠﺮﻩی خاﻧﻪی روﺑﻪرویی
هر صبح، دﺳﺖهاش را
باز ﻣﻲکرد
طلای موی دختری را
ﻣﻲریخت
به خیابان...!!
ما گناهی نداشتیم
ﺁﻥقدر... ﺁﻥقدر
ﻣﻲنشستیم و
هی ﻣﻲنشستیم و
نگاه ﻣﻲزدیم...
تا شاشبند ﻣﻲشدیم
ما گناهی نداآآ....
( _ هی!!
یالله پسر، د ِ... بلند شو
نوبت منه!!)

http://uupload.ir/files/f85z_s.j.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1891

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸نگاهی به معشوقِ #شعر_فارسی
🔹 #لیلا_درخش

نگاه عاشقانۀ #شاملو به زن هرچند به ظاهر شبیه نگاه شاعران گذشتۀ شعر فارسی سرشـار از خواستن زن و گفتن از زیباییها و خوبیهاي اوست، اما به واقع، تفاوتهاي بسیاري با آن دارد. زن- معشوق شاملو، مهربان و معصوم و بخشنده و شکیباست و در عین برخورداري از همۀ زیباییها، دردمند است. زنی است که -نان و رختش را در این قربانگاه بی عدالت/ برخی محکومی -که همان شاعر- عاشق باشد میکند.شاملو1380 :477 و مهمتـر از همـه، ایـن زنِ معشـوق، همسر عاشق-شاعر است نه هر زنی! و این چیزي است که در شعر و ادبیات گذشتۀ ما به چشم نمی آید؛حتي اگرنظامي درخسروشيرين ازآفاق گفت دقت داشته باشيدكه چندي ازمرگِ آفاق گذشته است .ازاينرو شعرشاملو رامي توان نمونه اي ازسنت شكني توصيفِ معشوق دانست.
عشق در شعر #اخوان ، ابتدا سطحی و کلیشهاي آغاز میشود؛ عشقی که نهایت خواسته ی عاشق ، پیوستگی جسمانی و غریزي است؛ نمونۀ چنین عشقی به ویژه در برخی شعرهاي مجموعه ی ارغنون، مثل عشق از یاد رفته و مجموعۀ زمستان رك اخوان ثالث 1362 : 9 در توصیف معشوق شاعر (توران)وجود دارد و حتّی اخوان از معشوقش در شعر خویش همچون شاملو، نام می برد، اما کار او با شاملو تفاوت دارد؛ این عشق اخوان معمولاً با نوعی رندي همراه است که شاعر به شیوه گذشتگان ...

http://uupload.ir/files/wi9h_l.d.jpg

🔴 لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1892

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸شعری از #گولتن_آکین Gülten Akın
به همراه اصل شعر
🔹ترجمه از #آیدا_مجیدآبادی


🔸Çağrı

Evler büyük dedikçe büyük
Ben insanların en garibi
Uzağı ilk defa kavradım
Görür yahut dokunur gibi
Eski bir saçakta kuşlarla
Yele yağmura karşı oturdum
İç içe daireler çiziyor
İçine adımı yazıyorum
Gün uzun türküsünü bitirdi
Karlı dallara yürüdü karanlık
Yalnızlık çekilmez bu vakit
Delirdi denizde yosun çayda balık
Gel artık…

🔸دعوت

خانه‌ها بزرگ‌تر از بزرگ
من، غریب‌ترینِ انسان‌ها
اولین بار است که دور را درک می‌کنم
شبیه دیدن و یا لمس کردن
با پرنده‌ها، بر روی قندیلی قدیمی
در مقابله با باد و باران نشسته‌ام
دایره‌هایی تو در تو می‌کشم
و نامم را درونش می نویسم
روز ترانه‌ی طولانی‌اش را تمام کرد
و تاریکی بر روی شاخه‌های برفی قدم نهاد.
دور از تحمل است در این وقت تنهایی
دیوانه شده است ماهی رود و خزه‌ی دریا
دیگر بیا...

http://uupload.ir/files/as4_g.a.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1893

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸مخاطب یا نامخاطب شعر امروز
🔹يادداشتي از #عارف_معلمی

از بحث هایی که در ارتباط با مخاطب می شود این است که آیا شاعر در سطح مخاطب بنویسد یا به عبارتی برای عوام یا سطح شاعر بالاتر از مخاطب باشد و خواص را مدنظر داشته باشد این دو نظریه نمی تواند جدی باشد چون ثابت شده شعر مخاطب خودش را پیدا خواهد کرد هم برای ‌شعر عوام پسند هم شعر خواص اما مسئله درک مخاطب عام است مخاطبی که نتوانسته در هیچ دوره ای درک درست از ادبیات داشته باشد ‌ بقول یدالله رویایی اساسا شعر را نباید برای عوام گفت از معضلات اصلی ‌شعر امروز جدی نگرفتن این هنر است صرفا کسی که عکس می گیرد عکاس نیست صرفا کسی که نقاشی می کشد نقاش نیست و صرفا هر دست به قلمی شاعر نیست فرق بین یک شعر و متنی که به شعریت نرسیده چگونه ...

http://s1.upzone.ir/107584/A.M.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1894

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸 آخرین درنایی که بازگشت
یادداشتی بر شعرِ #شمس_آقاجانی
🔹 #مهران_شفیعی :

اولین باری که مخاطب اجباری را می خواندم بعد مدت ها بود که لذتی از خواندن کتاب شعر را حس می کردم . شاید مدت ها شعر جالب توجهی نبود تا بتوانم ساعت ها روی آن مکث کنم و هرچه بود گذری بر چشم و فراموشی از ذهن پر مشغله ی روزمره بود . اما مخاطب اجباری شمس را آشنا تر کرد و لذت خواندن متن در شمس چیزی بود که مرا پیگیر کارهای دیگر او می کرد و با راوی دوم شخص ، او بیش از پیش مرا به نوشته هایش نزدیک تر کرد . سیری که از راوی دوم شخص تا گزارش ناگزیری او داشتم کمی ناامیدکننده بود هرچند گزارش ناگزیری قبل تر از راوی دوم شخص منتشر شده بود اما دیرتر سراغ آن رفته و منتظر همان شمسی بودم که پیش از این شناختمش .
شمس آقاجانی شاعری تمام قد ، زبان شعر را با تمام مرسوماتش به خوبی می شناسد و در اجرای آن با ظرافت و سبک و سیاق نوشتاری اش موفق عمل می کند . چیزی که مدتی ست شاعران امروز را درگیر خود کرده بازگشت به دوره ای ست که شعر چندصدایی یا شعر زبان رضا براهنی به راه انداخته بود ...

http://uupload.ir/files/bs3b_m.sh.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1895

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸خوانش مجموعه شعر«مات» #زهرا_حیدری
🔹 #سریا_داودی_حموله

شاعر سعی دارد زبان و فضایی نو را تجربه کند، پس با تجربه های فلسفی ، فکری ، اجتماعی، سیاسی و مضامین عاشقانه را به تصویر می کشد،به طوری که به راحتی مخاطب را در اضطراب و غم و اندوه شرکت می دهد.
راوی از منظر دانای کل شعر را جلو می برد. توانسته تعاملی بین دنیای متن و مخاطب ایجاد کند.با رفتار زبانی هنجارمند برخورد شهودی با جهان پیرامون را دارد. شعر را با مونولوگ گویی یک طرفه را جلو می برد،به واسطه ی هنجار گریزی فردیت شعر را واژگون نشان می‌دهد. نوعی از شعر ضد روایی که هر موضوع و مضمونی را دست آویز قرار می دهد. تعلیقی در معنا به وجود آورده است، تا تغییری در زاویه دید بوجود آورد. معمولا رویداد ایده‌آلیزه شده را به تصوير می کشد. در توصیف عینی از موقعیت ها،از دریچه ی عینیت می نگرد.در پی آن است که فضایی متفاوت را تجربه کند...

http://uupload.ir/files/uf1b_s.d.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1896

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #محمدرضا_رزاقی

(...)

دهانت به شرق
به آسمان، غرب
به خودماﻧﻲترین ﻟﺤﻆﻪی حاضر
به درون

دهانت به زمین
به موقعیت ِ متفاوت ِ معقولات به غیرش
دهانت به زمین ِ ﭘﺪﺭﻱام
وقتی ابر امروز
زمان باریدن را یادش ﻧﻤﻲآورد....

دهانت به من
من
به دقیقن من
وقتی شرقِ زمینِ منی
و ﺗﻠﺦترینمی، زمان شیرﻳﻨﻲات
در بهترین زمان آرامش باد میان موقعیت زمین.

تصورِ تمرکز، که نه
به هیچ کجای معقولات پدرانم اندیشه
که هرگز نه
تو بوﺳﻪی اﻣﺎﻥ داﺩﻩای

تصویرِ اﻣﺎﻥیافته از باریدن تو بوسه است.
بوﺳﻪهایت باعث گرداندن زمین است
همان که زبانم را شرق کرده است
در خودماﻧﻲترین ﻟﺤﻆﺎﺕات.

http://uupload.ir/files/p1jw_m.r.jpg


☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1897

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ


🔹شعرهایی از #فرشاد_اسکندری_شرفی


برادر باز هم تنبور می زد

همایون و سه گاه و شور می زد

برادر خود نمی دانست، اما

عجب با دردهایم جور می زد!



نسیمی نارون در بر کشیده ست

حجاب برگ ها از سر کشیده ست

ببوسد از قدم تا فرق و حقّا

طبیعت نقشی ازمحشرکشیده ست



شقایق ازلبانت خون گرفته ست

نسیم ازعطرتومضمون گرفته ست

دلم داغ گران دوریت را

به میراث ازدل مجنون گرفته ست


http://uupload.ir/files/mdne_f.e.jpg


☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1899

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #غزل_معاصر_ایران
زیر نظر مریم جعفری آذرمانی
(غزل و سایر قالب ها )

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹دو شعر از #وحیده_سیستانی


🔸یک :

دارم به باد فکر ﻣﻲکنم
به نور حاﺻﻠﺨﻴﺰ
به ﻛﺸﺘﻦهایی که فردا
از تنگه ها رد ﻣﻲشوند
و آن مایع سیاه را با خود ﻣﻲبرند

سلام باد!
سلام کشتی رونده!
بادﺑﺎﻥهای سرکش و کشتزار سکان!

شاید به رفتن
به گاهی نماندن
به رفت؟
به رفته است؟
فکر ﻣﻲکنیم؟!
به کنج ترﻗﻮﻩهایی که جای دفن شدن بود
به هفت مندیبل و بازو
آن خاک آماﺩﻩی گرم و درازگیسو فکر ﻣﻲکنیم.
که از شکستگاه گیاهی ترق
به استخوان منتظری
ورق ورق از خاکستری جهان
و خاکستر پهن
که انفجار طلوع را بیاورد به نوبراﻧﻪی مجلس قانونﮔﺬار

پایین
صدای نیامده از آن دهان
پایین
نه آمده از اﻳﻦکه بالا بکشی چشم و دهان و گوش
گوش کن
باید به باد فکر کنیم
به نور حاصلخیز
به ﻛﺸﺘﻲهایی که هر روز از ﺗﻨﮕﻪها رد ﺷﺪﻩاند
باید سیاه ﻣﻲکنیم را با چشم و دهان و گوش
سیاهی سنگی که روییده در خودش
تا کار می‌کند رفتن است
بردن است از این سیاه مایع
بریز و برو
بریز و ببر
به هیچ باد دیگری فکر نکن
که دارد از سکوهای نرفتن نریختن
تمام می‌شود
تمام ﻣﻲکنیم


🔸دو :

کله نیست
ﺑﻨﻔﺸﻪی مجهولی که قبل از آفتاب
خانه نیست
خشکی ماﻧﺪﻩای که قبل از رعد و برق
آن نوارهای نازک و شاد
پیش از اﻳﻦکه چند نفر بیایند و نیایند، بوﺩﻩاند
این اتاق
با پیشانی کوتاه
که قبل از آمدن هر بار روز
پتوها را ﻣﻲبرد پشت بام و فرش را ﻣﻲفرستد قاﻟﻲشویی؛ نیز بوده است
باز و بسته شدن درﻳﭽﻪهای قلب رئیس جمهور پیشین
عبور و مرور هوای پشت حلق زندانی محکوم به اعدام
انبساط تیرآهن در اﺳﻜﻠﺖهای خانگی
قولنج گرفتن ﻳﺨﭽﺎﻝها در ﻧﻴﻤﻪشب
و رفت و آمد سوﺳﻚهای زرد و ﻗﻬﻮﻩای در آشپزخاﻧﻪها؛ نیز بوﺩﻩاند
مگر صدای رفت و آمد سوﺳﻚها را ﻣﻲشود نوشت؟
این را که از مهدی بپرسم حتما ﻣﻲخندد
و ریش فاصله را ﻣﻲبرد
با اصرار فراوان
از وقتی که باورمان شده برخوردهای تصادفی
امکان به هم خوردن هر چیز غیر مرتبط به هم فراهم شده
و تنها نبوده ﻣﻴﻮﻩی دوکی شکل گیاه خردل

اصلا دلم ﻣﻲخواد به جای خالی ﮔﻨﺠﺸﻚها نگاه کنم
قبل از امروز ﭼﺸﻢهام
قبل از اﻳﻦکه طول موج نور و صوت اختراع شود
ولشون کنین بیچاﺭﻩها رو
دارن ﻣﻲخوابن از استرس

http://uupload.ir/files/feuw_v.s.jpg


☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1901


🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹شعری از #صدیقه_نارویی


در سایه‌ای از صدا
گرفت و ُ
بُرد
و گفت: کوه‌ها وقتِ حرکت عاشق‌اند
و وقتِ عاشق‌اند در رنج
از لب‌هاش حرکتِ شب بی هنگام رویِ دیوار
چِشم‌هاش مردمانی متحمل انشعاباتِ گوناگون
وَ جرقه‌ای از خاک با ریشه ها وَ تیزیِ برنده‌ای
می زد بیرون
خون‌های خوشبخت وُ دلنشین
با حافظه‌های جریان‌مند
همراهِ باد می‌آمدند
وَ همراهِ باد می‌شدند
گیس‌های وحشی
در گونه‌ی جدید وُ ناخوانای یک درخت
زمستان اهلیتِ به خواب شدنت را ندارد
زمان را بی ادامه کن
وَ فرصت را از برداشتنِ بادها بگیر وُ
به کوچ ببر
به کوچِ منقارِ پرنده‌ای در حرکتِ کوه

http://uupload.ir/files/0ud_s.n.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1898

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #شعر_امروز_ایران
زیر نظر محمد آشور

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg
@piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔸ادبیات به #براهنی مدیون است
🔹 #کاظم_هاشمی

نام رضا براهنی همیشه جنجال­برانگیز بوده است چه در دهۀ چهل و چه در دو سه دهۀ اخیر. داوری­ها در مورد او نیز هرگز یکسان نبوده است؛ صفر یا یک. سیاه یا سفید. براهنی شخصیتی چندبعدی است؛ رمان می­نویسد، شعر می­گوید و نقد می­داند. از این رو به راحتی نمی­توان در مورد او حکم صادر کرد. ما در اینجا به بررسی بعد سوم او می­پردازیم؛ یعنی حوزۀ نقد ادبی. براهنی هر ایرادی که داشته باشد کسی نمی­تواند منکر دانش غنی او باشد و تأثیر نقدهای او را در پیشرفت شعر نیمایی نادیده بگیرد. اگرچه به تصریح فریدون آدمیت در کتاب «اندیشه­های فتحعلی آخوندزاده»، آخوندزاده اولین کسی است که نقد ادبی علمی را در ایران بنیان می­نهد – شفیعی کدکنی هم در کتاب «با چراغ و آینه» همین نظر را دارد. او معتقد است آخوندزاده شروع کنندۀ نقد ادبی به شیوۀ رئالیستی است- اما نقد ادبی به صورت جدی و کاملا علمی و آکادمیک با آثار براهنی در دهۀ چهل شروع می­شود ...

http://uupload.ir/files/ue26_k.h.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در مجله ادبی پیاده رو مطالعه بفرمایید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1902

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆


◾️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrxlRmaavELBeg