ای جمعه ی حزن انگیز
دستِ رِخوت از بالین من بِکِش
گردنم ز افسار غم زخم
ابر چشمهام غرقِ رودی گل آلود
پس بِکِش این قلب سیاه و غمگینت را
میدانی چیست؟!
انگار امروز، روحم نقش بر بادبادکی ست؛
گم در بیابانی تنها، تاریک و سرد...
#نوشته_ادمین
#روز_به
@pEnDaReNic
دستِ رِخوت از بالین من بِکِش
گردنم ز افسار غم زخم
ابر چشمهام غرقِ رودی گل آلود
پس بِکِش این قلب سیاه و غمگینت را
میدانی چیست؟!
انگار امروز، روحم نقش بر بادبادکی ست؛
گم در بیابانی تنها، تاریک و سرد...
#نوشته_ادمین
#روز_به
@pEnDaReNic