چه خدمت بزرگی برای بشریت بود اگر فردی با قابلیت زیگموند فروید، به جای روانكاوی بیماران روانی و تحلیل رویاهای آنها، بر روی رویاها و خیالپردازیهای كسانی كار میكرد كه از نظر روانشناسی سالم بودند و نه تنها سالم كه افرادی خلاق و آفرینشگر بودند. تحلیل رویاهای این عده نشان خواهد داد كه همهی رویاها واپس خورده نیستند، بلكه رویاهایی هستند كه از شعوری خلاقتر از مردمان عادی نشأت گرفتهاند. و رویاهای آنها بیمارگونه نیست، بلكه به طرزی واقعی و اصیل سالم است. سراسر تكامل انسان و آگاهی او به وجود همین خیالپردازان بستگی داشته است.
👈 كل هستی یك واحد ارگانیك است. شما فقط دست به دست همنوعان خود نمیدهید، بلكه دست به دست درختان هم میدهید.شما نه تنها با هم نفس میكشید، بلكه كل كائنات با هم نفس میكشد.جهان در یك هارمونی عمیق به سر میبرد. تنها انسان زبان هارمونی را فراموش كرده است و من این جا هستم كه آن را به یادت آورم. ما در حال خلق هارمونی نیستیم؛ هارمونی واقعیت ماست. این درست همان چیزی است كه از یاد بردهای. چه بسا به قدری بدیهی است كه شخص تمایل دارد آن را فراموش كند شاید هم در هارمونی به دنیا آمده باشی؛ تو چه طور میتوانی در فكر آن باشی؟
در حكایتی قدیمی آمده است كه ماهییی كه سرآمد مغز متفكران بود، از ماهی دیگری پرسید: «دربارهی اقیانوس خیلی چیزها شنیدهام، پس این اقیانوس كجاست؟» و آن ماهی در اقیانوس بود و همهی عمرش را در اقیانوس به سر برده بود؛ هرگز هیچ جدایی یا مفارقتی از آن اتفاق نیفتاده بود. او هرگز اقیانوس را به عنوان شیئی مجزا از خود ندیده بود. ماهی پیری آن فیلسوف جوان را در گوشهای گیر آورد و به او گفت: «اقیانوس همان است كه در آن زندگی میكنیم.»
اما فیلسوف جوان گفت: «شوخیات گرفته؟ این آب است و تو به این میگویی اقیانوس؟ من باید بیشتر تحقیق كنم و از افراد عاقلتری حقیقت را جویا شوم.»یك ماهی فقط هنگامی اقیانوس را میشناسد كه ماهیگیری او را بگیرد، از اقیانوس بیرون بیاورد و بر روی شنها پرتابش كند. بعد او برای نخستین بار درمییابد كه همیشه در اقیانوس زندگی میكرده است، اقیانوس زندگی اوست و بدون اقیانوس نمیتواند زنده بماند.اما در مورد انسان مشكل اینجاست كه نمیتوان او را از هستی بیرون آورد. هستی لایتناهی است. هیچ ساحلی ندارد كه به دور از هستی بر روی آن قرار بگیری و از آن جا هستی را مشاهده كنی. هر جا كه باشی، جزوی از آن خواهی بود.
ما همه با هم نفس میكشیم. ما همه اعضای یك اركستر هستیم.
#پیوند_جاودانه #فروید#روانشناسی#تعاليم_معنوى #رویا
@pathwaystogod
👈 كل هستی یك واحد ارگانیك است. شما فقط دست به دست همنوعان خود نمیدهید، بلكه دست به دست درختان هم میدهید.شما نه تنها با هم نفس میكشید، بلكه كل كائنات با هم نفس میكشد.جهان در یك هارمونی عمیق به سر میبرد. تنها انسان زبان هارمونی را فراموش كرده است و من این جا هستم كه آن را به یادت آورم. ما در حال خلق هارمونی نیستیم؛ هارمونی واقعیت ماست. این درست همان چیزی است كه از یاد بردهای. چه بسا به قدری بدیهی است كه شخص تمایل دارد آن را فراموش كند شاید هم در هارمونی به دنیا آمده باشی؛ تو چه طور میتوانی در فكر آن باشی؟
در حكایتی قدیمی آمده است كه ماهییی كه سرآمد مغز متفكران بود، از ماهی دیگری پرسید: «دربارهی اقیانوس خیلی چیزها شنیدهام، پس این اقیانوس كجاست؟» و آن ماهی در اقیانوس بود و همهی عمرش را در اقیانوس به سر برده بود؛ هرگز هیچ جدایی یا مفارقتی از آن اتفاق نیفتاده بود. او هرگز اقیانوس را به عنوان شیئی مجزا از خود ندیده بود. ماهی پیری آن فیلسوف جوان را در گوشهای گیر آورد و به او گفت: «اقیانوس همان است كه در آن زندگی میكنیم.»
اما فیلسوف جوان گفت: «شوخیات گرفته؟ این آب است و تو به این میگویی اقیانوس؟ من باید بیشتر تحقیق كنم و از افراد عاقلتری حقیقت را جویا شوم.»یك ماهی فقط هنگامی اقیانوس را میشناسد كه ماهیگیری او را بگیرد، از اقیانوس بیرون بیاورد و بر روی شنها پرتابش كند. بعد او برای نخستین بار درمییابد كه همیشه در اقیانوس زندگی میكرده است، اقیانوس زندگی اوست و بدون اقیانوس نمیتواند زنده بماند.اما در مورد انسان مشكل اینجاست كه نمیتوان او را از هستی بیرون آورد. هستی لایتناهی است. هیچ ساحلی ندارد كه به دور از هستی بر روی آن قرار بگیری و از آن جا هستی را مشاهده كنی. هر جا كه باشی، جزوی از آن خواهی بود.
ما همه با هم نفس میكشیم. ما همه اعضای یك اركستر هستیم.
#پیوند_جاودانه #فروید#روانشناسی#تعاليم_معنوى #رویا
@pathwaystogod