Pathwaystogod
1.63K subscribers
6.61K photos
496 videos
153 files
204 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
🍁🍃🔮🍃🍁

🌸 بیایید درمان درد یکدیگر باشیم

باور کنید تک تک آدم ها زخمی‌اند....

هرکس‌ درد خودش را دارد

دغدغه‌ی خودش را دارد

مشغله‌ی خودش دارد

باور کنید...

ذهن‌ها خسته‌اند

قلب‌ها زخمی‌اند

زبان‌ها بسته‌اند

برای دیگران آرزو کنیم

بهترین‌ها را....

راحتی را....

آرامش و نور را.....

عشق را.... همه گم شده‌ایم

یاری کنیم همدیگر را

تا زندگی برایمان لذتبخش شود...

آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند...

آدمها در یک لحظه ...

با یک تلفن...

با یک جمله ...

با یک نگاه ... با یک اتفاق....

با یک نیامدن...

بایک دیر رسیدن...

بایک "باید برویم"...

وبایک "تمام کنیم"

با یک طعنه ...

بایک بی احترامی و ناسپاسی .....پیر می شوند

آدمها را لحظه ها پیر نمی کنند...

آدم را آدم ها پیر می کنند...

سعي کنیم هواي دل همدیگر را بیشتر داشته باشیم؛

عزیزان بیائید ناآگاهانه همدیگر را پیر نکنیم...

🍁🍃🔮🍃🍁

#درد #درمان #پیر_کردن_یکدیگر #راهي_بسوي_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃🔮🍃🍁

🎆 می‌گوييم خدايا کمک‌مان كن،
اما هر روز و هر شب دلهره و نگرانی داريم
هيچ كودكی وقتی دست در دستان پدرش
در شهر شلوغ و پر خطر راه می‌رود
ترس و اضطراب و نگرانی‌ای ندارد
می‌گوييم خدايا تو خودت خوب می‌دانی، پس بهترين را رقم بزن
اما هر لحظه برای پايان ماجرا تصويری نو می‌سازيم
وقتی كودكی چشمانِ عروسک را به مادرش می‌سپارد
ايمان دارد او بهترينِ خودش را برای درست‌كردن عروسک انجام می‌دهد

كودكان دنيا را زيباتر می‌كنند
كودكان زيباتر زندگی می‌كنند
چون هنوز گوش‌های‌شان را
به رویِ «نمی‌توانم‌ها و نشدن‌ها» باز نكرده‌اند
چون هنوز می‌توانند از بين تمام زشتی‌ها
كوچک‌ترين زيبایی را به اندازه‌ی دنيایی بزرگ ببينند
بی‌توجه به بزرگی يک كوه، كودكانه از آن بالا می‌روند
بی ترسِ امواج دريا، مشتاقانه در آن آب تنی می‌كنند
هرگز دندان‌های تيز یک سگ را نمی‌بينند
فقط به چشمان مهربان او می‌نگرند
بخاطر همين هم شايد راحت‌تر بيافتند
ساده‌تر غرق‌شوند و زودتر خورده
اما كم زندگی‌كردن با بيشترين كيفيت
بِهْ از زندگی‌ای طولانی، پر از ترس
ترسِ از دست‌دادن، ترسِ زمين‌خوردن
ترسِ نشدن، نداشتن
ترسِ شكست‌خوردن

می‌دانی چيست؟
كودكان ذهن‌هایی خاموش دارند
و قلب‌هایی بی‌توقف
چقدر حيف...
حيف كه بزرگ می‌شويم و با بزرگ‌شدن‌مان
توانمندتر اما ترسوتر می‌شويم
افسوس كه داناتر می‌شويم اما ‌دورتر
برای كودكان خدا تعريفی ندارد
آن‌ها تنها در دل‌شان حس می‌كنند
كه چيزی يا كسی هست كه مراقب آن‌هاست
كه می‌تواند و اگر او می‌تواند پس آن‌ها هم می‌توانند
آن‌ها تنها حس می‌كنند و ايمانی‌ بی‌انتها دارند
افسوس كه ما با بزرگ‌شدن‌مان بارها در زندگی
حضورش را به چشم می‌بينم اما حتی به چشمان‌مان شک می‌كنيم
آنقدر غرقِ ساختن زندگی‌ای به ظاهر امن و راحت می‌شويم
كه فراموش می‌كنيم مرز بينِ بودن و نبودن
به اندازه‌ی چشم برهم زدنی است

غرق شديم
غرق‌مان كرده‌اند
آن‌هایی كه خوب می‌دانند اگر بدانيم
چقدر زندگی، چقدر بودن و خواستن
سهل و لذت‌بخش است
كالاهای‌شان خريداری ندارند
ديگر بازارهای‌شان اعتباری ندارند
ديگر هيچ گوشی حرف‌های‌شان را شنوا نيست
خوب می‌دانند با چه سرگرم‌مان كنند
خوب می‌دانند چگونه افكارمان را
مشغول زندگی‌ای تكراری كنند
آنقدر خوب می‌دانند
كه نمی‌ترسند اين حرف‌ها نوشته شوند
بيمی ندارند از اينكه اين خط‌ها حتی چاپ شوند
آنقدر ما ركابِ ذهن‌های‌مانيم، كه حتی فراموش كرده‌ايم
قلبی هم هست، عقلی هم هست، خدایی هم هست !
جای آنكه تاس‌های زندگی‌مان را خودمان بريزيم
خودمان تاس شده‌ايم و هر روز
دعا می‌كنيم كاش دستی پيدا شود و
برای‌مان جفت شش بياورد؛
شده‌ايم برده‌ی مدلِ ماشين‌های‌مان
مارکِ لباس‌های‌مان و تعداد اتاق خانه‌های‌مان؛

شايد زندگی همين باشد كه
بگوييم مهم تن‌های‌مان نيست، روحمان است
ببينيم چه بر تنِ روح‌مان می‌كنيم
ببينيم چه به خورد روانمان می‌دهيم
ما هر روز در تلاشيم تا همه‌چيز را درست كنيم
هر روز می خواهيم نواقص را برطرف كنيم
نكته اينجاست!
هيچ‌چيز خراب نيست
هيچ‌چيز ناقص نيست
ما بايد رشد كنيم و بگذاريم فرزندان‌مان
معشوقه‌های‌مان و تمام كسانی كه
راه‌شان، نگاه‌شان و نوع بودن‌شان
با ما متفاوت هست هم،
فرصت اين را داشته ‌باشند تا رشد كنند
برای رشدكردن، اولين قدم فقط بودن است؛

هيچ‌چيز و هيچ‌كس ايرادی ندارد
هيچ چشم نابينایی خراب نيست
هيچ انسانِ بی‌دستی ناقص نيست
هيچ خانه‌ی سوخته‌ای پايان كار نيست
هيچ‌چيز بی‌دليل و اتفاقی نيست
هيچ‌جای كار اين دنيا نمی‌لنگد
دنيا، دنيایی كردنش را خوب می‌داند
اين ماييم كه زندگی‌كردن نه زنده‌ماندن را از ياد برده‌ايم

ما نيامده‌ايم درد بكشيم و به سختی‌ها تن بدهيم
آمده‌ايم تا بياموزيم چگونه می‌توان در اوج لذت و سرور
اين راه پر پيچ و خم را عاشقانه و كودكانه طی كنيم
شما را نمی‌دانم
اما خدایی كه من به آن ايمان دارم
مرا خلق نكرده است تا يک عمر سگ دو بزنم
درد و سختی بكشم و در پايان هم بخاطر اشتباهاتم
وعده‌ی جهنمی سوزان پيشكشم كند
خدای شما را نمی‌دانم
اما خدای من اين قدرها هم كم‌عقل نيست
آنقدر خدایی كرده است كه اين چنين بندگی‌ای از من نخواهد
شما را نمی‌دانم، اما من خدايم را دوست می‌دارم بی‌ترس
و از او سپاسگزارم بابت فرصت بودنم
بابت اينكه هيچ‌كدام‌تان را نمی‌شناسم
حتی هيچ‌كدام‌تان قرار نيست اين خط‌ها را بخوانيد
اما چنان خودم و شما را يكی می‌دانم
كه می‌گويم: «ما...».

🍁🍃🔮🍃🍁

#درد_دل #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot