Pathwaystogod
1.63K subscribers
6.61K photos
496 videos
153 files
205 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
🌱🌸🔮🌸🌱

💖 مدیتیشن و عشق 💖

عشق تجربه ای روحانی است که با جریان و جوشش انرژی درون همراه بوده و می تواند حس عمیقی از نشاط ، مستی ، سبکی ، آرامش و رهایی را با خود داشته باشد و در صورت هدایت، نیروی عشق عامل حرکت معنوی و سیر و سلوک فرد شده و عاشق را به سمت وحدت وجود ، بی خودی عرفانی و کشف خداوند می کشاند.

تعاریف و تحلیلهای زیادی از عشق شده ولی ما در اینجا از دید متافیزیک آن را بررسی می کنیم. عشق نیز برای خود اشکالی دارد که نوع آن را خلوص عشق یا درجه روحی آن تعیین می کند، مثل بقیه تجارب روحانی که تجارب ذهنی موازی با خود را دارند، عشق نیز می تواند دارای ابعاد ذهنی باشد.

بالطبع عشق واقعی، جنسی روحانی داشته و این نوع عشق مثل نیرویی کیمیایی وجود فرد را متحول می کند و ناخواسته نفس فرد ذوب می شود، به عبارتی خودذهنی خاموش شده یا به تبع خودروحی به سمت معشوق و بعدها انرژی طبیعت جهت گیری می کند. وقتی با نیروی عشق، روح فرد به رستاخیز در می آید تمامی لحظات عاشق غنی شده و کیفیتی روحانی پیدا می کند و روح بیدار در لابه لای حرکات فرد جریان دارد، نگاه و حواس عاشق عمیق و متفاوت می باشد، کلام عاشق متفاوت می باشد، راه رفتن و حتی نفس کشیدن او متفاوت می باشد و کل زندگی فرد عاشقانه و آگاهانه خواهد بود به عبارتی عاشق با هر عملی در مراقبه و نیایش می باشد، حضوری پُرانرژی و وجودی با خیروبرکت خواهد داشت.

انسان بدون عشق یعنی بدون روح! به عبارتی نشانه بیدار بودن روح افراد داشتن کیفیت عشق در وجود می باشد، پس اگر سیستمی با پرورش و بیداری روح، تجربه و کیفیت عشق را به همراه دارد برعکس، جوشش عشق نیز در صورت تمرین و شکل گیری می تواند موجب بیداری روح گردد، حال اگر هردو آنها یعنی تمرینات ریاضتی و روحی با تجارب یا تمرینات عشقی با هم جلو رود، مسیر سیر و سلوک و تکامل روحی هموارتر می شود.

تمرینات عشق و کشف تجارب عشقی یعنی تلاش در عاشق نامشروط کل بودن، با باور اینکه روح طبیعت و انرژی خداوندی در ورای تمام جلوه های هستی حضور دارد دید عاشقانه به زندگی داشتن، یعنی عاشق تمام انسانها و پرندگان و حیوانات و گلها و درختان و... بودن. در این حالت عشق ویژگی پایداری از وجود فرد می شود یعنی نیروی عشق خودجوش عمل می کند و عشق محدود و وابسته به فرد یا موضوعی دیگر نمی باشد.

همانطور که قبل توضیح دادم کشف تجارب روحیِ عشق از اشکال ذهنی آن نیز ممکن است شروع شود پس به تعبیری در تمرینات عشق می توان در شرایطی از تجارب ذهنی خاص مثل انواع دوست داشتن های زمینی به عنوان ابزار استفاده کرد که باید به کمک تمریناتی روحی مثل مدیتیشن درست هدایت شود تا شکل ذهنی ادامه دار نشده و ذهنیت و دنیایی مجازی ساخته نشود و بتوان به تجربه واقعی و درونی از عشق رسید.

بنابراین با توجه به فلسفه وجودی انسان، عشق نه تنها لازمه زندگی است بلکه عامل خوشبختی مادی و معنوی فرد می باشد. ولی به دلیل نزول معنویت و خاموشی روح همراه با طغیان نفس و جهش ذهن در طول زمان، عشق در جوامع کمرنگ شده یا به شکل ذهنی و ساختگی درآمده است. نیروی عشق همچون آتشی ست که قیود و انجماد ذهنی را ذوب کرده و فرد را به رهایی و عشق الهی می رساند، پس تا می توان باید تمرین عاشقی کرد و این ربطی به شرایط معشوق و محیط ندارد، بنابراین به خاطر خاصیتی که عشق در تصفیه سازی وجود دارد، عاشق همیشه برنده ست.

با توضیحات فوق نقش و معجزه مدیتیشن در مکاشفات عشقی بیشتر معلوم می شود. تمرینات مدیتیشن با کنار زدن موانع رستاخیز عشق یعنی با شکست حصارهای ذهنی و کنترل نَفس و از طرفی بیداری و جوشش های روحی به فوران عشق در وجود فرد و رشد عشق الهی در جوامع کمک می کند.

🌱🌸🔮🌸🌱

#عشق_و_مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا


@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
همیشه «همین الان» است:


راستش امروز می‌خواهم در مورد مرگ صحبت کنم. بیشتر ما سعی می‌کنیم که به مرگ فکر نکنیم، ولی همیشه بخشی از ذهن‌مان می‌داند که زندگی ابدی نیست. بخشی از وجود ما می‌داند که با مرگ تنها به اندازه یک مراجعه به دکتر یا یک تماس‌تلفنی ساده فاصله داریم تا با واقعیت فانی خود و اطرافیانمان روبرو شویم. مطمئنم خیلی از شما به شکلی با این قضیه سروکار داشته‌اید. حتما می‌دانید چقدر تکان‌دهنده است که به‌ ناگاه از مسیر عادی زندگی خارج شوید و تنها مسئولیت شما «تلاش برای نمردن» باشد، یا مراقبت از کسی که رفتنی‌ است.

ولی چیزی که مردم در این لحظات به آن پی می‌برند این است که مدت زمان زیادی از زندگی‌شان را هدر داده‌اند. و سوال این نیست که با زندگی‌شان چه کار کرده‌اند – مثلا زمان زیادی را صرف چک‌کردن بدون وقفه ایمیل‌شان کرده‌اند – نه. مساله اصلی این است که در سال‌های متمادی به چیزهای اشتباه اهمیت داده‌اند و تمرکزشان روی مسائل ریز و ناچیز بوده و حالا احساس پشیمانی می‌کنند. این اتفاق هم زمانی می‌افتد که زندگی‌مان در روال عادی‌ است، و البته خود یک تناقض است زیرا همه‌ ما می‌دانیم که نوبت ما هم فرا‌می‌رسد.

واقعا نمی‌دانید نوبت شما هم فرا‌می‌رسد؟ نمی‌دانید که روزی خواهد رسید که بیمار خواهید شد، یا آشنایی درخواهد گذشت و شما به گذشته نگاه می‌کنید، به چیزهایی که تمرکز شما را به‌خود جلب‌کرده‌بود، و رو به خود کرده و از خودتان می‌پرسید: من داشتم چه غلطی می‌کردم؟

به‌رغم دانستن این حقیقت، بیشتر ما بخش زیادی از زندگی خود را طوری تلف می‌کنیم که انگار برای همیشه قرار است زنده بمانیم. برای مثال، یک فیلم بد را چهار بار تماشا می‌کنیم یا مدام با همسر خود دعوا و مرافعه می‌کنیم. این کارها فقط وقتی معنا پیدا می‌کنند که ما جاودانه باشیم و تا ابد زنده‌بمانیم. اگر قرار باشد زندگیمان را این گونه هدر دهیم کاش حداقل بهشتی که وعده می‌دهند واقعا وجود داشته باشد.

راه‌هایی هست برای این‌که به واقع در لحظه زندگی کنیم. همیشه «همین الان» است. هرچقدر هم که به آینده فکر‌می‌کنید و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنید و سعی می کنید ریسک را پایین بیاورید، باید بدانید که واقعیتِ زندگی شما «همین‌الان»‌ است.

شاید مسخره به نظر برسد، ولی حقیقت همین است. البته از لحاظ قوانین فیزیک زیاد هم درست نیست، چون در واقع «همین‌الان»ی وجود ندارد. و این حرف از دیدگاه فیزیک هم خیلی درست نیست (همانطور که زمان حال برای دو نقطه در کهکشان‌ها یکی نیست)، در واقع «همین ‌الان‌»ی وجود ندارد، از نظر علم‌ عصب‌شناسی هم «همین الان» به درستی تعریف نشده (همانطور که در تعریف حس‌هوشیاری، اطلاعات ورودی به مغز درلحظات مختلف بر اساس‌ زمانبندی‌های جداگانه تبادل می‌شوند)، که باعث می‌شود ادراک ما از زمان حال فقط یک خاطره یا ذهنیت باشد. ولی از نظر یک تجربه‌ حس هوشیاری، واقعیتِ زندگی شما همیشه «همین الان» است.و من فکر می‌کنم این یک حقیقت‌رهایی‌بخش در مورد ذاتِ ذهن انسان است.در حقیقت فکر می کنم که برای داشتن شادی، احتمالا چیزی مهمتر از درک این مساله در مورد ذهن وجود‌ ندارد.

گذشته فقط یک خاطره است، مانند فکری که در زمان حال به ذهن خطور می کند. آینده هم صرفا یک فرض است که در زمان حال ذهن شما را مشغول می‌کند. چیزی که ما در حقیقت در اختیار داریم همین لحظه‌ حال است… و این لحظه… و این لحظه…

و متاسفانه بیشتر زندگیمان را صرف فراموش کردن، انکار کردن، فرار کردن و چشم‌پوشی‌کردن از این واقعیت می کنیم. و بدبختانه ما موفق به انجام این فراموشی می شویم. متاسفانه راهی پیدا‌کرد‌ه‌ایم که هیچگاه با لحظه‌ حال ارتباط برقرار نکنیم و به امید پیدا‌کردن شادی در آینده، شادی را در آن لحظه پیدا نکنیم. و آینده هیچگاه نخواهد آمد. حتی وقتی که فکر می‌کنیم واقعا در لحظه‌ حال زندگی‌می‌کنیم، گوشه‌چشمی به آینده و حل مشکلات آن داریم.

و حقیقتا ما می‌توانیم که به سادگی -حتی شده برای لحظه‌ای- مشکلات را کنار گذاشته، و از حقیقت زندگی که در لحظه‌ حال ‌است لذت ببریم. این حرف‌، حرف تازه‌ای یا بر مبنای اطلاعات جدید نیست. فقط کافی است تغییری در رفتارمان بدهیم. تغییری در «ادراکی که نسبت به لحظه‌ی حال» داریم.
#زمان_حال#الان
@pathwaystogod
وقتی بودا روشن بین شد ، اولین حرفی که به مریدانش زد این بود : « می خواهم بروم با همسرم یاشودرا حرف بزنم . »
آناندا بسیار مضطرب شد. گفت : « هدف از بازگشت به کاخ و حرف زدن با همسرتان چیست ؟ شما او را ترک کرده اید. دوازده سال گذشته است. » و آناندا نگران و آشفته بود ، زیرا یک بودا چگونه می تواند به همسرش فکر می کند ؟ از بوداها انتظار نمی رود اینگونه فکر کنند.
بودا گفت : « مردم چه فکری خواهند کرد ؟ می خواهم از او تشکر و قدردانی کنم ، می خواهم به خاطر همه ی کمکهایش از او تشکر کنم. و باید چیزی از آنچه که برایم اتفاق افتاده را به او بدهم - بسیار مدیون او هستم. باید بروم. »
او بازگشت. به کاخ رفت. همسرش را دید. حتماً یاشودرا از دستش عصبانی بود ! این مرد شبی بی آنکه چیزی به او بگوید فرار کرده بود. او به بودا گفت : « نتوانستی به من اعتماد کنی؟ باید به من می گفتی که می خواهی بروی و من آخرین زنی در دنیا می بودم که مانعت می شد. حتا این اندازه هم نتوانستی به من اعتماد کنی ؟ » و او گریه می کرد. دوازده سال خشم ! و این مرد به ناگهان و بدون کوچکترین اشاره ای به او ، نیمه شب مانند دزدها فرار کرده بود.
بودا عذرخواهی کرد و گفت : « از نافهمی بود. من نادان بودم ، آگاه نبودم. اما اکنون آگاهم و می دانم - به همین دلیل است که بازگشته ام. تو بسیار به من کمک کرده ای. به من نگاه کن ! چیز فوق العاده ای اتفاق افتاده است. من به خانه آمده ام. و احساس کردم اولین وظیفه ام آمدن نزد تو و انتقال و سهیم کردن تجربه ام با توست. »
یاشودرا یک چیز پرسید: « فقط یک چیز به من بگو ، هرآنچه که به آن دست یافته ای ... می توانم ببینم که دست یافته ای ، هرچه که هست. نمی دانم چیست - فقط به من بگو : آیا رسیدن به آن در همین خانه ممکن نبود ؟ » و بودا نتوانست نه بگوید. دست یافتن به آن در همین خانه ممکن بود. اکنون او می دانست. زیرا ربطی به جنگل و شهر ، خانواده و آشرام ندارد - به هیچ مکانی ربط ندارد ؛ به مرکز درونی تو مربوط است. همه جا در دسترس است.....!!!!
#بودا#یاشودرا#مهر#داستانهای_پندآمیز
@pathwaystogod
مراقبه گون باشید . و یکروز وقتی که عملکرد شرطی شدگی هایتان را دیدید ، ناگهان به یک تعادل خواهید رسید . در خود همان ادراک است که شما آزاد و رها می گردید ادراک یعنی آزادی و من این آزادی را عصیانگری می خوانم . عصیانگر واقعی یک جنگجو نیست او انسانی فهیم است . او فقط در هوشمندی رشد می کند ، نه در خشم ، نه در انتقام . تو نمی توانی با خشمگین بودن نسبت به گذشته ات متحول شوی. در آنصورت گذشته بر تو چیره خواهد بود ، آنگاه گذشته به صورت مرکزی در تو باقی خواهد ماند و نقطه ی توجه تو می شود . شاید به نقطه مقابل کشانده شوی ولی هنوز هم به گذشته وابسته هستی مراقب این باش ! این راه سالک بودن نیست . سالک بودن عصیان از طریق ادراک است .
#تعالیم_معنوی #ادراک#مراقبه_گون_بودن
@pathwaystogod
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 جذب پرانا و بند سیمین 🍥

انرژی (پرانا) از سه طریق جذب بدن می شود. هوا، خورشید و زمین که انرژی زمین و هوا را حباب های حیات می گویند.

انرژی هوا از طریق ریه ها و چاکرای طحال بصورت پرانای سفید جذب شده و بعد به رنگهای قرمز، نارنجی، سبز، آبی و بنفش تجزیه می شود.

انرژی زمین از کف پاها جذب شده و به چاکرای قاعده ای (ریشه، بقا و تدافع) رفته و بخشی از آن به نخاع و قسمت بیشتر آن به چاکرای میاندوراه (بین پاها) ، ناف و بعد به طحال رفته در آن تجزیه شده و بین چاکراهای دیگر پخش می شود.

انرژی که از تاج گرفته می شود به انرژی الهی یا روحی معروف است ؛ که به بصورت دو نوع انرژی وارد می شود، بنفش و بنفش الکتریکی. که اولی از طریق هوا، زمین و خورشید گرفته می شود و انرژیش پر قدرت است و دومی که روح برتر آن را برنامه ریزی کرده که بهش انرژی الهی یا کیهانی هم می گویند ، وقتی انسان به حالت خلسه می رود آنرا از طریق تاج دریافت می کند. این انرژی فوق العاده پر قدرت است و برای درمان بیماریهای سخت مثل بیماریهای روانشناختی، تومور، سرطان و عفونت های شدید استفاده می شود.

انرژی خورشید هم از طریق پوست بدن جذب می شود. حالا برای درمان، درمانگر می توان این انرژی ها را از طریق یک دست، تاج، گلو و یا قاعده ای بصورت نور سفید گرفته و با دست دیگر انرژی وارد شده از قسمتهای یاد شده را به صورت هر نوع نور رنگی که برای درمان نیاز باشد از طریق کف دست یا نوک انگشتان با شیوه تجسم دقیق رنگ مورد نظر، انرژی را خارج کرده و به بدن بیمار بدهد.

چاکراها در تمام افراد بشر با چرخش سریع خودشان یک بار در جهت عقربه های ساعت انرژی را وارد بدن می کنند و یک بار دیگر با گردش در جهت عکس آن انرژی معیوب یا بیماری را خارج می کنند. حالا به هر دلیل اگر این توازن به هم بخورد و مسیرهای ورود و خروج انرژی بسته شود بیماری رخ می دهد.

در افراد سالم بدن به میزان نیاز و لازم خودش انرژی را جذب می کند، و موقعی که فرد کارهای فراروانی کرده و از تاج استفاده بیشتری می کند بند سیمین یا طناب روحی ( جسم انسان را به روح او متصل می کند) را ضخیمتر می کند. (یادتان باشد که فقط انرژی سفید وارد کنید چون طریقه کار با بنفش الکتریکی را نمی دانید برای خود مشکل ایجاد می کنید).

بند سیمین از جنس اکتو پلاسم است که قبلا در مبحث ارواح توضیح داده شد. این بند در هنگام جدا شدن کالبد اثیری و علی و ذهنی (کالبدهای دوم، سوم و چهارم) از بدن فیزیکی کالبدهای نامبرده را به بدن مرتبط نگه می دارد و اجازه جدایی کامل این کالبدها را نمی دهد. اگر این طناب یا بند اثیری به هر دلیلی پاره شود مرگ فیزیکی اتفاق می افتد. طول این بند سیمین و قطر آن بستگی به توانایی ها و سطح تکامل معنوی و روحانی صاحب آن دارد. این طناب در افراد معمولی عصر ما از قطر یک رشته تار عنکبوت تا قطر یک عدد تار مو تغییر می کند. روشن بینها (افرادی هستند که هاله اطراف بدن خود یا دیگران و یا حتی تصاویر فکریشان را می بینند که به آن توانایی رویت هم می گویند.) دیدند که طناب روحی در برخی افراد مذهبی، یوگی ها، افرادی که بطور مدام عبادت و مراقبه می کنند و یا شغل مهمی دارند نسبت به انسانهای معمولی بسیار ضخیمتر و ممکن است به یک سانتیمتر یا بیشتر برسد و در بعضی افراد استثنائی این طناب از قطر سرشان هم قطورتر می شود و در دنیای فعلی ما این افراد نادر هستند.

آن بندها ی انرژیایی که چاکراها را با هستی و دیگر موجودات مرتبط نگه می دارند بقدر بند سیمین مهم نیستند. با وجود اینکه نقشهایی در همین رابطه برقرار می کنند اما نقش آنها مانند بند سیمین اساسی نیست. این مجرا جایگاه زندگی فیزیکی (بند ناف مادر که حیات را به ما هدیه می دهد) و جایگاه حیات انرژیایی و ماورایی ما با بدن فبزیکی است که ما را زنده نگاه می دارد. درست در هنگام مرگ ما از همین کانال عروج می کنیم و کالبد فیزیکی خود را ترک می کنیم. بندهای مختلفی که ما را با چاکراهای دیگر مرتبط نگه می دارند کانال ارتباطی با انرژی ها و اطلاعات و توانایی هایی است که از جهان هستی جذب چاکراها و کالبد های ما می شوند.

مثال :هر چه کسی را دوست داشته باشیم از چاکرای آناهاتا و یا همان چاکرای قلب، بسمت چاکرای قلب او تعدادی از همین رشته های سیمین و یا طلایی می فرستیم که با یکدیگر از هر دو طرف قفل شده و گره می خورند و اطلاعات احساسی، عاطفی آنها را با یکدیگر مرتبط می کند. هر چه این عشق بیشتر باشد تعداد رشته های عاطفی بیشتر خواهد بود.

🌱🌸🔮🌸🌱

#جذب_پرانا #بند_سیمین #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 تمام ماده ای که نسل بشر را بوجود آورده است در یک حبه قند جا می گیرد! چگونه؟ 🍥

در اتمها 99/9999999999999 درصد فضا، خالیست و به همین دلیل در صورتی که فضای خالی میان آنها از بین برود یک قاشق چایخوری یا حجمی برابر یک حبه قند از این ماده حدود پنج میلیارد تن وزن خواهد داشت. وزنی برابر مجموع وزن تمامی انسانهایی که در حال حاضر در جهان حضور دارند. این در واقع همان پدیده ایست که در ستاره های نوترونی رخ می دهد و وزن آنها را تا حد غیر قابل باوری افزایش می دهد. این در مورد بدن شما نیز صادق است. به همین مقدار نیز در بدن شما فضای خالی وجود دارد. باور نکردنی و حیرت انگیز است.

🌱🌸🔮🌸🌱

#اتم #فضای_خالی #کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 دیوار نور و کوانتوم 🍥

دیواری از نور هر کدام از ما را از دیگر واقعیتها جدا می کند. همیشه شعاع های نور که یا از لحظه حال می آیند یا به سوی آن می روند در راستای مخروط نوری حرکت می کنند. دیوار نور در سه بعد مکانی به شکل کره ای نوری است که در حال انبساط است. حد فاصل درون مخروط نورانی و بیرون آن، دیواری از نور وجود دارد، دقیقا مشابه دیوار صوتی که وقتی هواپیمایی به سرعت صوت می رسد تشکیل می شود. برای همه مواد دیواری از نور وجود دارد. چون بر اساس نظریه نسبیت هیچ چیز نمی تواند سریع تر از نور حرکت کند. اگر آگاهی بتواند توابع موج کوانتومی را تغییر بدهد اندیشه و تفکر می تواند از دیواره های نور که ما را احاطه کرده اند، بیرون بپرند. دلیل این است که امواج کوانتومی سریع تر از نور حرکت می کنند. جهش کوانتومی، حرکت چیزی از یک نقطه به یک نقطه دیگر است، بدون اینکه از مناطق حد واسط آنها عبور کند. زمانی که امواج کوانتومی درون دیوار نور عمل می کند وقایع معمول را می بینیم، اما وقتی که امواج کوانتومی بیرون از دیوار نور عمل می کنند، ممکن است وقایع را به گونه ای حس کنیم که در حالت معمول به صورت امکان ناپذیر در نظر گرفته می شوند. تنها راه عبور از مخروط نورانی از طریق اندیشه است. پرش کوانتومی باید با سرعتی از نور بیشتر اتفاق بیفتد.

🌱🌸🔮🌸🌱

#کوانتوم #جهش_کوانتومی #دیوار_نور #متافیزیک #ماوراء #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 انواع رویا 🍥

روباها رفتارهای اثیری و یا عاطفی انسان بر اساس کشش های حواس فیزیکی است. رویا با وضعیت هوشیاری آگاهانه تفاوت دارد. کسانی که از رویاهای خود خبری ندارند به این خاطر است که دچار بحران های عاطفی شده اند و یا صلاح آنها نیست که خواب خود را به یاد آورند. در خواب ها اغلب پیام های کلیدی به ما داده می شود که گره گشای زندگی مان در روزها و یا ماه های آینده می باشد. اگر غافل نباشیم، رویاها به چند دسته تقسیم می شوند:

*رویاهای جبرانی :
در رویاهای جبرانی به تو هدایایی داده می شود که جبران حالات روحی و روانی آزار دهنده در تو باشند.

*رویاهای کلیدی :
به تو کلید مشکلاتت را می دهند؛ البته در غالب تمثیلی و یا مفهومی پنهانی.

*رویاهای پیشگویی :
در بعد زمانی حرکت می کند. ازگذشته محفوظ کسی یا آینده.

*رویاهای واکنشی :
در روز عملی را انجام داده ای که عکس العمل آنرا در خواب می بینی؛ گناه یا ثواب.

*رویاهای جسمانی :
مربوط به خواسته های فیزیکی تن تو می شود‌.

*رویاهای تله پاتیک
خوابی است که دو نفر همزمان با هم ارتباط برقرار می کنند.

*سفر روح :
روح به جایی سفر می کند که واقعیت محض است.

*آگاهی ژرف یا کیهانی :
سفر به هر کدام از کالبدها و در نتیجه سفر به هر یک از طبقات و مراتب آکاهی.

🌱🌸🔮🌸🌱

#انواع_رویا #متافیزیک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🎆 کالبدهای هفتگانه و رویاهای آن 🎆

*کالبد فبزیکی :
قابلیت انرژی حیات و ارتباط با زمین و دنیای مادی را بوجود می آورد.

*کالبد اثیری :
می تواند در خواب از کالبد فیزیکی جدا شود و نیز می تواند در فضا و مکان سفر کند و محدودیت ندارد.

*کالبد علّی :
در این کالبد می توانید در زمان هم سفر کنید، اما فقط در گذشته در تمامی ادوتر و زندگی های گذشته.

*کالبد ذهنی و غوق ذهنی :
شخص در این کالبد می تواند در آینده نیز حرکت کند و آینده را تجربه کند.

*کالبد روحانی:
دو نفر که به کالبد پنجم رسیده اند می توانند خواب های مشترک و تجربیات مشترک در یک لحظه همزمان داشته باشند. یعنی با هم کاملا همسو و سهیم می باشند. در بدن روحانی رویا و واقعیت با یکدیگر یکی می شوند و دو گانگی ها از بین می روند.

*کالبد کیهانی :
در بدن ششم، فردیت روح وجود خارجی ندارد. فقط کائنات و هستی وجود دارد.

*کالبد نیروانیک :
در بدن هفتم نه رویا وجود دارد و نه واقعیت . رویا و واقعیت در یکدیگر ادغام شده اند و تنها خدا وجود دارد؛ همه چیز خنثی و از جنس ملکوتی خداست.

🌱🌸🔮🌸🌱

#کالبدها_و_رویاها #متافیزیک_ماوراءالطبیعه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 افسردگی چرا !؟ 🍥

وقتی هنوز کتابهای زیادی هست که نخوانده ایم،

وقتی راه های زیادی هست که نرفته ایم،

وقتی کارهای زیادی هست که می توانیم انجام دهیم،

وقتی کسانی به نیروی عقل و توان بازو و احساس گرم ما نیازمندند،

وقتی نیروی عشق در قلب ماست،

وقتی دلمان می تپد برای کسانی که دوستشان داریم،

و برای سرزمینی که متعلق به ماست،

وقتی اندیشه های بزرگ در سر داریم،

وقتی آرزویمان جهانی آباد و آرام است،

وقتی می توانیم افکارمان را بنویسیم، یا نقاشی کنیم،

وقتی می توانیم شادی ها و غم هایمان را با دیگران تقسیم کنیم…

و وقتی خدایی داریم که همین نزدیکیست...

افسردگی و غم و تنهایی چرا ...؟!

🌱🌸🔮🌸🌱

#راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 آرامش ذهنی 🍥

هر که هستید و هر کجا زندگی می‌کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد. بخاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیت های ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می‌کند و در این مسیر گام بردارید.

☸️ راههای رسیدن به آرامش :

یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئله‌ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور به آنها می‌پردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل می‌کنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما می‌گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.

به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام بر خواهید داشت.

مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می‌تواند بی‌فایده و بی‌ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.

نسبت به انتظارات و برنامه‌های خود واقع بین و منطقی باشید.
توانایی های خود را در موقعیت های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی ها و ضعف های خود واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی‌تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.

نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما می‌توانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعف های آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.

معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.

افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

🌱🌸🔮🌸🌱

#آرامش_ذهنی #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot