قبل از اینكه بتوانی نور شوی، قبل از اینكه منوّر شوی، باید شعله‌‌ی نفس را كاملاً خاموش كنی. نخست باید به اعماق تاریكی سقوط كنی و سپس همان تاریكی، نور می‌گردد. معجزه‌‌ی سفر درون همین است.
فرد به تاریكی سقوط می‌كند. زیرا تو اكنون شعله‌‌ای كوچك از نفس داری تا كمك كند كه ببینی، دست‌وپا بزنی و راهت را پیدا كنی ــ فقط یك چراغ كوچك نفس ــ و تو می‌ترسی كه آن را خاموش كنی، زیرا آنوقت در تاریكی كامل خواهی افتاد. و این درست است: برای مدتی در تاریكی هستی، زمانیكه تمام نورها از زندگیت ناپدید شوند. این چیزی است كه عرفای مسیحی به آن "شب تاریك روح" می‌‌گویند. نور معمولی كه نفس به تو می‌دهد زیاد نیست، ولی بااین‌‌وجود نور مختصری به تو می‌دهد. مانند كرم شب تاب است: تو را به جایی رهنمون نمی‌‌شود؛ حتی یك كرم‌‌شب‌‌تاب نیز امید خوبی است كه نور وجود دارد. و وقتی تو شعله‌‌ی نفس را خاموش كنی، در تاریكی كامل خواهی افتاد.
#نور#روشنیدگی#شب_تاریک_روح#شعله_نفس#تاریکی_کامل#تعالی_معنوی
@pathwaystogod
فرد به تاریكی سقوط می‌كند. زیرا تو اكنون شعله‌‌ای كوچك از نفس داری تا كمك كند كه ببینی، دست‌وپا بزنی و راهت را پیدا كنی ــ فقط یك چراغ كوچك نفس ــ و تو می‌ترسی كه آن را خاموش كنی، زیرا آنوقت در تاریكی كامل خواهی افتاد. و این درست است: برای مدتی در تاریكی هستی، زمانیكه تمام نورها از زندگیت ناپدید شوند. این چیزی است كه عرفای مسیحی به آن "شب تاریك روح" می‌‌گویند. نور معمولی كه نفس به تو می‌دهد زیاد نیست، ولی بااین‌‌وجود نور مختصری به تو می‌دهد. مانند كرم شب تاب است: تو را به جایی رهنمون نمی‌‌شود؛ حتی یك كرم‌‌شب‌‌تاب نیز امید خوبی است كه نور وجود دارد. و وقتی تو شعله‌‌ی نفس را خاموش كنی، در تاریكی كامل خواهی افتاد.
#نور#روشنیدگی#شب_تاریک_روح#شعله_نفس#تاریکی_کامل#تعالی_معنوی
@pathwaystogod
شب تاریک روح;
☸️همه ما مي دانيم چگونه خوشحال باشيم، بخنديم و شوخي كنيم، ولي هريك درون خود شبي تاريك داريم كه از آن بي خبريم. هنگاميكه وارد حالت مدي تيشن مي شويد، براي اولين بار با اين شب تاريك روبرو مي شويد. اگر بتوانید از اين شب گذر كنيد و گذر كردن از آن مشكل نيست، خواهيد فهميد كه آنچه قبلا شادي مي ناميديد، به هيچ وجه شادي نبوده است. شادي مصنوعي مي گذرد، غم واقعي مي آيد و تنها پس از غم واقعي است كه شادي حقيقي رخ مي نمايد. در اينصورت، متوجه مي شويد كه شادي مصنوعي از غم واقعي بدتر است؛ زيرا حداقل اين غم واقعيت دارد. اگر غمگين باشيد، واقعا غمگين باشيد، اين غم وجود شما را غنا مي بخشد. اين غم به شما عمق و بصيرت مي بخشد و شما را از زندگي و امكانات بي پايان آن و محدوديتهاي ذهن آدمي و كوچكي آگاهي انسان، هنگام برخورد با بي نهايتي كه با آن مواجه مي شود، با خبر مي سازد. هنگامي كه غمگين هستيد، با تمام اين موارد مواجه مي شويد و درك مي كنيد كه زندگي فقط زندگي نيست، مرگ را هم شامل مي شود. اگر مي خواهيد خوشحال باشيد، وانمود نكنيد كه خوشحاليد. چون غم فرا مي رسد، وجودتان تيره و تار مي شود، ولي پس از همين شب تاريك است كه صبح روشن مي آيد. هنگاميكه با غم نجنگيد و آنرا بپذيريد، سكوتي ژرف شما را فرا مي گيرد. اين سكوت، غمگين ولي زيباست. حتي شب تاريك هم زيبايي خودش را دارد و كسانيكه نمي توانند زيبايي شب را ببينند، فرصت گرانبهايي را از دست داده اند.
#شب_تاریک_روح #تعالیم_معنوی
@mazeye_malakoot
@pathwaystogod
☸️همه ما مي دانيم چگونه خوشحال باشيم، بخنديم و شوخي كنيم، ولي هريك درون خود شبي تاريك داريم كه از آن بي خبريم. هنگاميكه وارد حالت مدي تيشن مي شويد، براي اولين بار با اين شب تاريك روبرو مي شويد. اگر بتوانید از اين شب گذر كنيد و گذر كردن از آن مشكل نيست، خواهيد فهميد كه آنچه قبلا شادي مي ناميديد، به هيچ وجه شادي نبوده است. شادي مصنوعي مي گذرد، غم واقعي مي آيد و تنها پس از غم واقعي است كه شادي حقيقي رخ مي نمايد. در اينصورت، متوجه مي شويد كه شادي مصنوعي از غم واقعي بدتر است؛ زيرا حداقل اين غم واقعيت دارد. اگر غمگين باشيد، واقعا غمگين باشيد، اين غم وجود شما را غنا مي بخشد. اين غم به شما عمق و بصيرت مي بخشد و شما را از زندگي و امكانات بي پايان آن و محدوديتهاي ذهن آدمي و كوچكي آگاهي انسان، هنگام برخورد با بي نهايتي كه با آن مواجه مي شود، با خبر مي سازد. هنگامي كه غمگين هستيد، با تمام اين موارد مواجه مي شويد و درك مي كنيد كه زندگي فقط زندگي نيست، مرگ را هم شامل مي شود. اگر مي خواهيد خوشحال باشيد، وانمود نكنيد كه خوشحاليد. چون غم فرا مي رسد، وجودتان تيره و تار مي شود، ولي پس از همين شب تاريك است كه صبح روشن مي آيد. هنگاميكه با غم نجنگيد و آنرا بپذيريد، سكوتي ژرف شما را فرا مي گيرد. اين سكوت، غمگين ولي زيباست. حتي شب تاريك هم زيبايي خودش را دارد و كسانيكه نمي توانند زيبايي شب را ببينند، فرصت گرانبهايي را از دست داده اند.
#شب_تاریک_روح #تعالیم_معنوی
@mazeye_malakoot
@pathwaystogod
شب تاریک روح ؛
☸️ شب تاريك روح" حالتي است كه انسان در گذركردن از حالت سوشوپتي به توريا در آن قرار دارد. اگر به آن منطقي نگاه كنيم، به نظر جالب است كه همچنانكه انسان به سمت حالت غايي هشياري حركت مي كند ، درست پيش از ادراك قطعي ، توسط تاريكي احاطه مي شود. ما اغلب فکر می کنیم كه همچنانكه انسان به سمت حالت عميق مراقبه حركت مي كند، هشياري بيشتر و بيشتر گرد مي آورد و اين سبب زدودن تاريكي ها مي شود ، تاجايي كه مشاهده گر حتي قادر است شاهد سوشوپتي باشد. اما ناگهان با تاریکی و برزخ نهایی شب تاریک روح مواجه می شویم. آيا زندگي ناگهان خودش را در وقت مرگ اعلام مي كند ، طغيان مجدد نيروي زندگي در هنگام فروكش كردنش.؟ آيا شب تاريك روح آخرين تلاش بقاياي ناخودآگاه براي بيرون رفتن است، پيش از اينكه با نور اشراق كاملاً از بين برود؟
⚛️ آري، اين آخرين تلاش ميليون ها زندگي است كه در تاريكي زندگي شده اند. درست همانطور كه شما به آن تاريكي ها وابسته شده ايد، آن تاريكي نيز به شما وابسته شده است. اين آخرين تلاش است. بنابراين در سوشوپتي sushupti ، آخرين نيروهاي ممكنش را در يك ضربه جمع مي كند. بنابراين شما وارد سوشوپتي عميقي مي شويد كه حتي روياها نيز قادر به ورود به آن نيستند، ولي اين فقط وقتي رخ مي دهد كه نيروهاي تاريك زندگيتان، نيروهاي ناخودآگاه زندگيتان، به روشني ببينند كه مرگ در راه است. و طبيعي است كه آن ها مايل به مردن نيستند.
⚛️ آن ها شما را براي مدت هاي مديد تحت سلطه داشته اند و شما ناگهان از دست آن ها ليز مي خوريد. آن ها آخرين تلاششان را خواهند كرد. و در اين مورد منطقي فكر نكنید. منطق و زندگي هيچ چيز موازي باهم ندارند. با فكركردن منطقي، از زندگي دور مي شويد. ابداً فكر نكنید، زيرا هرنوع فكر كردني به نوعي منطقي است. اين واقعيت را ببينید كه اينگونه رخ مي دهد. و عجيب است كه در زندگي معمولي، در علم، ما چيزها را بدون وارد كردن منطق مي پذيريم. اگر آب در صد درجه به جوش مي آيد، هيچكس نمي پرسد "چرا دقيقاً در صد درجه؟ در نودونه درجه جوش نمي آيد؟" منطقي به نظر مي رسد كه آهسته آهسته شروع كند به بخارشدن: در نود درجه قدري بخار شود... نود ودو درجه، قدري بيشتر و در صد درجه تماماً بخار شود. اين به نظر منطقي مي آيد. ولي آب هيچ منطق نمي شناسد. و نمي تواني از هيچكس بپرسيد كه چرا در صد درجه آب بخار مي شود. ما واقعيت هاي زندگي را به سادگي همانگونه كه هستند مي پذيريم.
⚛️ اينگونه اتفاق مي افتد: پيش از آن انفجار نور، تمامي نيروهاي ناخودآگاه آخرين تلاششان را مي كنند ، و بايد فرصتي به آن ها داده شود، شما از ابتدا از آن ها استفاده كرده ايد. اين نيروها هرگونه حق و حقوق قانوني دارند كه نگذارند وارد حيطه اي ديگر شويد. و شما مثل يك برده بوده ايد. و زماني كه از تاريكي آن شب بيرون آمديد، يك ارباب خواهيد بود. نيروهاي ناخودآگاه صاحبان منافعي هستند، بنابراين طبيعتاً گردهم مي آيند و سوشوپتي را خلق مي كنند، خواب بدون رويا را.
و حق با عرفا است كه آن را شب تاريك روح بخوانند. اين يك شب تاريك معمولي نيست. شب تاريك روح است، زيرا آنچه كه رخ خواهد داد، صبح طلايي روح خواهد بود.
#شب_تاریک_روح#توریا #متافیزیک_ماوراالطبیعه #مدیتیشن
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
☸️ شب تاريك روح" حالتي است كه انسان در گذركردن از حالت سوشوپتي به توريا در آن قرار دارد. اگر به آن منطقي نگاه كنيم، به نظر جالب است كه همچنانكه انسان به سمت حالت غايي هشياري حركت مي كند ، درست پيش از ادراك قطعي ، توسط تاريكي احاطه مي شود. ما اغلب فکر می کنیم كه همچنانكه انسان به سمت حالت عميق مراقبه حركت مي كند، هشياري بيشتر و بيشتر گرد مي آورد و اين سبب زدودن تاريكي ها مي شود ، تاجايي كه مشاهده گر حتي قادر است شاهد سوشوپتي باشد. اما ناگهان با تاریکی و برزخ نهایی شب تاریک روح مواجه می شویم. آيا زندگي ناگهان خودش را در وقت مرگ اعلام مي كند ، طغيان مجدد نيروي زندگي در هنگام فروكش كردنش.؟ آيا شب تاريك روح آخرين تلاش بقاياي ناخودآگاه براي بيرون رفتن است، پيش از اينكه با نور اشراق كاملاً از بين برود؟
⚛️ آري، اين آخرين تلاش ميليون ها زندگي است كه در تاريكي زندگي شده اند. درست همانطور كه شما به آن تاريكي ها وابسته شده ايد، آن تاريكي نيز به شما وابسته شده است. اين آخرين تلاش است. بنابراين در سوشوپتي sushupti ، آخرين نيروهاي ممكنش را در يك ضربه جمع مي كند. بنابراين شما وارد سوشوپتي عميقي مي شويد كه حتي روياها نيز قادر به ورود به آن نيستند، ولي اين فقط وقتي رخ مي دهد كه نيروهاي تاريك زندگيتان، نيروهاي ناخودآگاه زندگيتان، به روشني ببينند كه مرگ در راه است. و طبيعي است كه آن ها مايل به مردن نيستند.
⚛️ آن ها شما را براي مدت هاي مديد تحت سلطه داشته اند و شما ناگهان از دست آن ها ليز مي خوريد. آن ها آخرين تلاششان را خواهند كرد. و در اين مورد منطقي فكر نكنید. منطق و زندگي هيچ چيز موازي باهم ندارند. با فكركردن منطقي، از زندگي دور مي شويد. ابداً فكر نكنید، زيرا هرنوع فكر كردني به نوعي منطقي است. اين واقعيت را ببينید كه اينگونه رخ مي دهد. و عجيب است كه در زندگي معمولي، در علم، ما چيزها را بدون وارد كردن منطق مي پذيريم. اگر آب در صد درجه به جوش مي آيد، هيچكس نمي پرسد "چرا دقيقاً در صد درجه؟ در نودونه درجه جوش نمي آيد؟" منطقي به نظر مي رسد كه آهسته آهسته شروع كند به بخارشدن: در نود درجه قدري بخار شود... نود ودو درجه، قدري بيشتر و در صد درجه تماماً بخار شود. اين به نظر منطقي مي آيد. ولي آب هيچ منطق نمي شناسد. و نمي تواني از هيچكس بپرسيد كه چرا در صد درجه آب بخار مي شود. ما واقعيت هاي زندگي را به سادگي همانگونه كه هستند مي پذيريم.
⚛️ اينگونه اتفاق مي افتد: پيش از آن انفجار نور، تمامي نيروهاي ناخودآگاه آخرين تلاششان را مي كنند ، و بايد فرصتي به آن ها داده شود، شما از ابتدا از آن ها استفاده كرده ايد. اين نيروها هرگونه حق و حقوق قانوني دارند كه نگذارند وارد حيطه اي ديگر شويد. و شما مثل يك برده بوده ايد. و زماني كه از تاريكي آن شب بيرون آمديد، يك ارباب خواهيد بود. نيروهاي ناخودآگاه صاحبان منافعي هستند، بنابراين طبيعتاً گردهم مي آيند و سوشوپتي را خلق مي كنند، خواب بدون رويا را.
و حق با عرفا است كه آن را شب تاريك روح بخوانند. اين يك شب تاريك معمولي نيست. شب تاريك روح است، زيرا آنچه كه رخ خواهد داد، صبح طلايي روح خواهد بود.
#شب_تاریک_روح#توریا #متافیزیک_ماوراالطبیعه #مدیتیشن
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
✨✨🎆 خداوند نور آسمانها و زمین است 🎆✨✨
« نور را به روح خود دعوت کنیم »
انسان در شب تاريك روح به سر مي برد؛
بيرون از وجودش صبح روشن است اما درونش شبي تاريك؛
لحظه اي كه درونت صبح روشن شود يك مسيح مي شوي، يك بودا مي شوي؛
زندگي فرصتي است براي طلوع خورشيد درون؛
خورشيد درونت بايد طلوع كند و مي تواند طلوع كند؛
منتظر توست، منتظر اشاره اي از توست تا رخ بنماياند؛
كافي است بگويي «من آماده استقبال از تو هستم، خوش آمدي » تا معجزه رخ دهد؛
انسان هوشمند جست و جوي خود را از درون خويش آغاز مي كند و اين نخستين اكتشاف اوست؛
زيرا وقتي كه نداني در درونت چيست چگونه مي تواني دور دنيا را جست و جو كني؟
درونت دنيايي بسيار پهناور است ...
و كساني كه به درون خود نظري انداخته اند، بي درنگ آن دنياي پهناور را يافته اند، با بصيرت ناگهاني(ساتوری).
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#نور #شب_تاریک_روح #ساتوری #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 خداوند نور آسمانها و زمین است 🎆✨✨
« نور را به روح خود دعوت کنیم »
انسان در شب تاريك روح به سر مي برد؛
بيرون از وجودش صبح روشن است اما درونش شبي تاريك؛
لحظه اي كه درونت صبح روشن شود يك مسيح مي شوي، يك بودا مي شوي؛
زندگي فرصتي است براي طلوع خورشيد درون؛
خورشيد درونت بايد طلوع كند و مي تواند طلوع كند؛
منتظر توست، منتظر اشاره اي از توست تا رخ بنماياند؛
كافي است بگويي «من آماده استقبال از تو هستم، خوش آمدي » تا معجزه رخ دهد؛
انسان هوشمند جست و جوي خود را از درون خويش آغاز مي كند و اين نخستين اكتشاف اوست؛
زيرا وقتي كه نداني در درونت چيست چگونه مي تواني دور دنيا را جست و جو كني؟
درونت دنيايي بسيار پهناور است ...
و كساني كه به درون خود نظري انداخته اند، بي درنگ آن دنياي پهناور را يافته اند، با بصيرت ناگهاني(ساتوری).
🌱🌸✨🔮✨🌸🌱
#نور #شب_تاریک_روح #ساتوری #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
🎆قبل از اینكه بتوانی نور شوی، قبل از اینكه منوّر شوی، باید شعله‌‌ی نفس را كاملاً خاموش كنی. نخست باید به اعماق تاریكی سقوط كنی و سپس همان تاریكی، نور می‌گردد. معجزه‌‌ی سفر درون همین است.
فرد به تاریكی سقوط می‌كند. زیرا تو اكنون شعله‌‌ای كوچك از نفس داری تا كمك كند كه ببینی، دست‌وپا بزنی و راهت را پیدا كنی، فقط یك چراغ كوچك نفس و تو می‌ترسی كه آن را خاموش كنی، زیرا آنوقت در تاریكی كامل خواهی افتاد. و این درست است: برای مدتی در تاریكی هستی، زمانیكه تمام نورها از زندگیت ناپدید شوند. این چیزی است كه عرفای مسیحی به آن "شب تاریك روح" می‌‌گویند. نور معمولی كه نفس به تو می‌دهد زیاد نیست، ولی با این‌‌وجود نور مختصری به تو می‌دهد. مانند كرم شب تاب است: تو را به جایی رهنمون نمی‌‌شود؛ حتی یك كرم‌‌شب‌‌تاب نیز امید خوبی است كه نور وجود دارد. و وقتی تو شعله‌‌ی نفس را خاموش كنی، در تاریكی كامل خواهی افتاد.
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#نور #روشنیدگی #شب_تاریک_روح #شعله_نفس #تاریکی_کامل #تعالی_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆قبل از اینكه بتوانی نور شوی، قبل از اینكه منوّر شوی، باید شعله‌‌ی نفس را كاملاً خاموش كنی. نخست باید به اعماق تاریكی سقوط كنی و سپس همان تاریكی، نور می‌گردد. معجزه‌‌ی سفر درون همین است.
فرد به تاریكی سقوط می‌كند. زیرا تو اكنون شعله‌‌ای كوچك از نفس داری تا كمك كند كه ببینی، دست‌وپا بزنی و راهت را پیدا كنی، فقط یك چراغ كوچك نفس و تو می‌ترسی كه آن را خاموش كنی، زیرا آنوقت در تاریكی كامل خواهی افتاد. و این درست است: برای مدتی در تاریكی هستی، زمانیكه تمام نورها از زندگیت ناپدید شوند. این چیزی است كه عرفای مسیحی به آن "شب تاریك روح" می‌‌گویند. نور معمولی كه نفس به تو می‌دهد زیاد نیست، ولی با این‌‌وجود نور مختصری به تو می‌دهد. مانند كرم شب تاب است: تو را به جایی رهنمون نمی‌‌شود؛ حتی یك كرم‌‌شب‌‌تاب نیز امید خوبی است كه نور وجود دارد. و وقتی تو شعله‌‌ی نفس را خاموش كنی، در تاریكی كامل خواهی افتاد.
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#نور #روشنیدگی #شب_تاریک_روح #شعله_نفس #تاریکی_کامل #تعالی_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
✨✨🎆 شب تاریک روح 🎆✨✨
☸️همه ما مي دانيم چگونه خوشحال باشيم، بخنديم و شوخي كنيم، ولي هريك درون خود شبي تاريك داريم كه از آن بي خبريم. هنگاميكه وارد حالت مدي تيشن مي شويد، براي اولين بار با اين شب تاريك روبرو مي شويد. اگر بتوانید از اين شب گذر كنيد و گذر كردن از آن مشكل نيست، خواهيد فهميد كه آنچه قبلا شادي مي ناميديد، به هيچ وجه شادي نبوده است. شادي مصنوعي مي گذرد، غم واقعي مي آيد و تنها پس از غم واقعي است كه شادي حقيقي رخ مي نمايد. در اينصورت، متوجه مي شويد كه شادي مصنوعي از غم واقعي بدتر است؛ زيرا حداقل اين غم واقعيت دارد. اگر غمگين باشيد، واقعا غمگين باشيد، اين غم وجود شما را غنا مي بخشد. اين غم به شما عمق و بصيرت مي بخشد و شما را از زندگي و امكانات بي پايان آن و محدوديت هاي ذهن آدمي و كوچكي آگاهي انسان، هنگام برخورد با بي نهايتي كه با آن مواجه مي شود، با خبر مي سازد. هنگامي كه غمگين هستيد، با تمام اين موارد مواجه مي شويد و درك مي كنيد كه زندگي فقط زندگي نيست، مرگ را هم شامل مي شود. اگر مي خواهيد خوشحال باشيد، وانمود نكنيد كه خوشحاليد. چون غم فرا مي رسد، وجودتان تيره و تار مي شود، ولي پس از همين شب تاريك است كه صبح روشن مي آيد. هنگاميكه با غم نجنگيد و آنرا بپذيريد، سكوتي ژرف شما را فرا مي گيرد. اين سكوت، غمگين ولي زيباست. حتي شب تاريك هم زيبايي خودش را دارد و كسانيكه نمي توانند زيبايي شب را ببينند، فرصت گرانبهايي را از دست داده اند.
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#شب_تاریک_روح #مديتيشن #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 شب تاریک روح 🎆✨✨
☸️همه ما مي دانيم چگونه خوشحال باشيم، بخنديم و شوخي كنيم، ولي هريك درون خود شبي تاريك داريم كه از آن بي خبريم. هنگاميكه وارد حالت مدي تيشن مي شويد، براي اولين بار با اين شب تاريك روبرو مي شويد. اگر بتوانید از اين شب گذر كنيد و گذر كردن از آن مشكل نيست، خواهيد فهميد كه آنچه قبلا شادي مي ناميديد، به هيچ وجه شادي نبوده است. شادي مصنوعي مي گذرد، غم واقعي مي آيد و تنها پس از غم واقعي است كه شادي حقيقي رخ مي نمايد. در اينصورت، متوجه مي شويد كه شادي مصنوعي از غم واقعي بدتر است؛ زيرا حداقل اين غم واقعيت دارد. اگر غمگين باشيد، واقعا غمگين باشيد، اين غم وجود شما را غنا مي بخشد. اين غم به شما عمق و بصيرت مي بخشد و شما را از زندگي و امكانات بي پايان آن و محدوديت هاي ذهن آدمي و كوچكي آگاهي انسان، هنگام برخورد با بي نهايتي كه با آن مواجه مي شود، با خبر مي سازد. هنگامي كه غمگين هستيد، با تمام اين موارد مواجه مي شويد و درك مي كنيد كه زندگي فقط زندگي نيست، مرگ را هم شامل مي شود. اگر مي خواهيد خوشحال باشيد، وانمود نكنيد كه خوشحاليد. چون غم فرا مي رسد، وجودتان تيره و تار مي شود، ولي پس از همين شب تاريك است كه صبح روشن مي آيد. هنگاميكه با غم نجنگيد و آنرا بپذيريد، سكوتي ژرف شما را فرا مي گيرد. اين سكوت، غمگين ولي زيباست. حتي شب تاريك هم زيبايي خودش را دارد و كسانيكه نمي توانند زيبايي شب را ببينند، فرصت گرانبهايي را از دست داده اند.
🍃✨🌸✨🔮✨🌸✨🍃
#شب_تاریک_روح #مديتيشن #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
✨✨🌓شب تاریک روح🌗✨✨
☸️ شب تاريك روح حالتي است كه انسان در گذركردن از حالت سوشوپتي به توريا در آن قرار دارد. اگر به آن منطقي نگاه كنيم، به نظر جالب است كه همچنانكه انسان به سمت حالت غايي هشياري حركت مي كند ، درست پيش از ادراك قطعي ، توسط تاريكي احاطه مي شود. ما اغلب فکر می کنیم كه همچنانكه انسان به سمت حالت عميق مراقبه حركت مي كند، هشياري بيشتر و بيشتر گرد مي آورد و اين سبب زدودن تاريكي ها مي شود ، تاجايي كه مشاهده گر حتي قادر است شاهد سوشوپتي باشد. اما ناگهان با تاریکی و برزخ نهایی شب تاریک روح مواجه می شویم. آيا زندگي ناگهان خودش را در وقت مرگ اعلام مي كند ، طغيان مجدد نيروي زندگي در هنگام فروكش كردنش؟ آيا شب تاريك روح آخرين تلاش بقاياي ناخودآگاه براي بيرون رفتن است، پيش از اينكه با نور اشراق كاملاً از بين برود؟
⚛️ آري، اين آخرين تلاش ميليون ها زندگي است كه در تاريكي زندگي شده اند. درست همانطور كه شما به آن تاريكي ها وابسته شده ايد، آن تاريكي نيز به شما وابسته شده است. اين آخرين تلاش است. بنابراين در سوشوپتي sushupti ، آخرين نيروهاي ممكنش را در يك ضربه جمع مي كند. بنابراين شما وارد سوشوپتي عميقي مي شويد كه حتي روياها نيز قادر به ورود به آن نيستند، ولي اين فقط وقتي رخ مي دهد كه نيروهاي تاريك زندگيتان، نيروهاي ناخودآگاه زندگيتان، به روشني ببينند كه مرگ در راه است. و طبيعي است كه آن ها مايل به مردن نيستند.
⚛️ آن ها شما را براي مدت هاي مديد تحت سلطه داشته اند و شما ناگهان از دست آن ها ليز مي خوريد. آن ها آخرين تلاششان را خواهند كرد. و در اين مورد منطقي فكر نكنید. منطق و زندگي هيچ چيز موازي باهم ندارند. با فكركردن منطقي، از زندگي دور مي شويد. ابداً فكر نكنید، زيرا هرنوع فكر كردني به نوعي منطقي است. اين واقعيت را ببينید كه اينگونه رخ مي دهد. و عجيب است كه در زندگي معمولي، در علم، ما چيزها را بدون وارد كردن منطق مي پذيريم. اگر آب در صد درجه به جوش مي آيد، هيچكس نمي پرسد "چرا دقيقاً در صد درجه؟ در نودونه درجه جوش نمي آيد؟" منطقي به نظر مي رسد كه آهسته آهسته شروع كند به بخارشدن: در نود درجه قدري بخار شود... نود ودو درجه، قدري بيشتر و در صد درجه تماماً بخار شود. اين به نظر منطقي مي آيد. ولي آب هيچ منطق نمي شناسد. و نمي توانيد از هيچكس بپرسيد كه چرا در صد درجه آب بخار مي شود. ما واقعيت هاي زندگي را به سادگي همانگونه كه هستند مي پذيريم.
⚛️ اينگونه اتفاق مي افتد: پيش از آن انفجار نور، تمامي نيروهاي ناخودآگاه آخرين تلاششان را مي كنند ، و بايد فرصتي به آن ها داده شود، شما از ابتدا از آن ها استفاده كرده ايد. اين نيروها هرگونه حق و حقوق قانوني دارند كه نگذارند وارد حيطه اي ديگر شويد. و شما مثل يك برده بوده ايد. و زماني كه از تاريكي آن شب بيرون آمديد، يك ارباب خواهيد بود. نيروهاي ناخودآگاه صاحبان منافعي هستند، بنابراين طبيعتاً گردهم مي آيند و سوشوپتي را خلق مي كنند، خواب بدون رويا را.
و حق با عرفا است كه آن را شب تاريك روح بخوانند. اين يك شب تاريك معمولي نيست. شب تاريك روح است، زيرا آنچه كه رخ خواهد داد، صبح طلايي روح خواهد بود.
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#شب_تاریک_روح #توریا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🌓شب تاریک روح🌗✨✨
☸️ شب تاريك روح حالتي است كه انسان در گذركردن از حالت سوشوپتي به توريا در آن قرار دارد. اگر به آن منطقي نگاه كنيم، به نظر جالب است كه همچنانكه انسان به سمت حالت غايي هشياري حركت مي كند ، درست پيش از ادراك قطعي ، توسط تاريكي احاطه مي شود. ما اغلب فکر می کنیم كه همچنانكه انسان به سمت حالت عميق مراقبه حركت مي كند، هشياري بيشتر و بيشتر گرد مي آورد و اين سبب زدودن تاريكي ها مي شود ، تاجايي كه مشاهده گر حتي قادر است شاهد سوشوپتي باشد. اما ناگهان با تاریکی و برزخ نهایی شب تاریک روح مواجه می شویم. آيا زندگي ناگهان خودش را در وقت مرگ اعلام مي كند ، طغيان مجدد نيروي زندگي در هنگام فروكش كردنش؟ آيا شب تاريك روح آخرين تلاش بقاياي ناخودآگاه براي بيرون رفتن است، پيش از اينكه با نور اشراق كاملاً از بين برود؟
⚛️ آري، اين آخرين تلاش ميليون ها زندگي است كه در تاريكي زندگي شده اند. درست همانطور كه شما به آن تاريكي ها وابسته شده ايد، آن تاريكي نيز به شما وابسته شده است. اين آخرين تلاش است. بنابراين در سوشوپتي sushupti ، آخرين نيروهاي ممكنش را در يك ضربه جمع مي كند. بنابراين شما وارد سوشوپتي عميقي مي شويد كه حتي روياها نيز قادر به ورود به آن نيستند، ولي اين فقط وقتي رخ مي دهد كه نيروهاي تاريك زندگيتان، نيروهاي ناخودآگاه زندگيتان، به روشني ببينند كه مرگ در راه است. و طبيعي است كه آن ها مايل به مردن نيستند.
⚛️ آن ها شما را براي مدت هاي مديد تحت سلطه داشته اند و شما ناگهان از دست آن ها ليز مي خوريد. آن ها آخرين تلاششان را خواهند كرد. و در اين مورد منطقي فكر نكنید. منطق و زندگي هيچ چيز موازي باهم ندارند. با فكركردن منطقي، از زندگي دور مي شويد. ابداً فكر نكنید، زيرا هرنوع فكر كردني به نوعي منطقي است. اين واقعيت را ببينید كه اينگونه رخ مي دهد. و عجيب است كه در زندگي معمولي، در علم، ما چيزها را بدون وارد كردن منطق مي پذيريم. اگر آب در صد درجه به جوش مي آيد، هيچكس نمي پرسد "چرا دقيقاً در صد درجه؟ در نودونه درجه جوش نمي آيد؟" منطقي به نظر مي رسد كه آهسته آهسته شروع كند به بخارشدن: در نود درجه قدري بخار شود... نود ودو درجه، قدري بيشتر و در صد درجه تماماً بخار شود. اين به نظر منطقي مي آيد. ولي آب هيچ منطق نمي شناسد. و نمي توانيد از هيچكس بپرسيد كه چرا در صد درجه آب بخار مي شود. ما واقعيت هاي زندگي را به سادگي همانگونه كه هستند مي پذيريم.
⚛️ اينگونه اتفاق مي افتد: پيش از آن انفجار نور، تمامي نيروهاي ناخودآگاه آخرين تلاششان را مي كنند ، و بايد فرصتي به آن ها داده شود، شما از ابتدا از آن ها استفاده كرده ايد. اين نيروها هرگونه حق و حقوق قانوني دارند كه نگذارند وارد حيطه اي ديگر شويد. و شما مثل يك برده بوده ايد. و زماني كه از تاريكي آن شب بيرون آمديد، يك ارباب خواهيد بود. نيروهاي ناخودآگاه صاحبان منافعي هستند، بنابراين طبيعتاً گردهم مي آيند و سوشوپتي را خلق مي كنند، خواب بدون رويا را.
و حق با عرفا است كه آن را شب تاريك روح بخوانند. اين يك شب تاريك معمولي نيست. شب تاريك روح است، زيرا آنچه كه رخ خواهد داد، صبح طلايي روح خواهد بود.
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#شب_تاریک_روح #توریا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot