🍁✨🍃✨🔮✨🍃✨🍁
✨✨🎆 زمانبندی برای یوگا و مدیتیشن 🎆✨✨
اگر هنوز هم برای وقت باز کردن برای یوگا و مدیتیشن با خودتان میجنگید، به خودتان یادآوری کنید که این تمرینات چقدر برایتان مفیدند؛ احتمالاً چون به اندازه کافی به مزایایی که برایتان دارد فکر نکردهاید، اختصاص این زمان برای شما هنوز اولویت ندارد؛ به این فکر کنید که یوگا چطور میتواند گردش خونتان را افزایش داده و انعطاف پذیرتان کند و مدیتیشن به شما کمک خواهد کرد تا آرامش کسب کنید و تمرکزتان را بدست بیاورید؛ اگر شما خوبیهای این دو را بهتر بفهمید، به احتمال بیشتری به یوگا و مدیتیشن در برنامههای خود اولویت میدهید.
یک تفکر بودایی قدیمی میگوید که هر روز باید ده دقیقه را به تفکر بگذرانید، البته در شرایطی که خیلی سرتان شلوغ است، در غیر اینصورت یک ساعت! نکته اینجاست که ما اغلب وقتمان را برای انجام فعالیتهایی همچون یوگا یا مدیتیشن پر میبینیم، اما حتی اگر ما پر مشغلهترین آدم باشیم، انجام چنین فعالیتهایی برایمان مهمتر میشود؛ اگر برنامه روزانه شما هم مانند خیلیهای دیگر پر است از کارهای مختلف، وقت برای خانه و خانواده، و کلی مسئولیت و علاقمندیهای دیگر، پس چطور باید برای روتین یوگا و مدیتیشنتان وقت باز کنید؟
چیزی که باید دربارهی آن تفاوت قائل شوید، این است که باید بین پیدا کردن وقت و باز کردن وقت برای فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید فرق بگذارید؛ شما برای کار کردن، یا برای بردن فرزندتان به دکتر، وقت پیدا نمیکنید؛ بلکه برای انجام این کارها وقت باز میکنید، چرا که برایتان اولویت دارند؛ دقیقاً این نگرشی است که هنگام صحبت دربارهی یوگا و مدیتیشن باید داشته باشید، منتظر نباشید تا فرصتی بوجود آید؛ برای گنجاندن این فعالیتها به برنامهی روزانهتان وقت باز کنید!
حتی ممکن است نیاز داشته باشید به این فکر کنید که چطور برای یوگا و مدیتیشن، وقت بخرید! زمانی که چیزی میخرید، چیزی را با آن معاوضه کرده یا بابتش پول پرداخت میکنید؛ پس چیزی میدهید تا چیز دیگری که میخواهید را بدست بیاورید؛ میتوانید همین کار را برای یوگا و مدیتیشن هم انجام دهید؛ شما از برنامهی روزانهتان با معاملهی چیزی، وقت میخرید؛ ممکن است وقت را در برابر تلویزیون، کتاب، یا حتی وقتی که می خواستید پشت تلفن با دوستانتان بگذرانید معامله کنید؛ این فعالیتها لذت بخشند و میتوانند یکی از نیازهای ما باشند، اما میتوانید هفتهای چند بار آنها را با یوگا معاوضه کنید.
🍁✨🍃✨🔮✨🍃✨🍁
#زمان_بندی #يوگا_و_مديتيشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 زمانبندی برای یوگا و مدیتیشن 🎆✨✨
اگر هنوز هم برای وقت باز کردن برای یوگا و مدیتیشن با خودتان میجنگید، به خودتان یادآوری کنید که این تمرینات چقدر برایتان مفیدند؛ احتمالاً چون به اندازه کافی به مزایایی که برایتان دارد فکر نکردهاید، اختصاص این زمان برای شما هنوز اولویت ندارد؛ به این فکر کنید که یوگا چطور میتواند گردش خونتان را افزایش داده و انعطاف پذیرتان کند و مدیتیشن به شما کمک خواهد کرد تا آرامش کسب کنید و تمرکزتان را بدست بیاورید؛ اگر شما خوبیهای این دو را بهتر بفهمید، به احتمال بیشتری به یوگا و مدیتیشن در برنامههای خود اولویت میدهید.
یک تفکر بودایی قدیمی میگوید که هر روز باید ده دقیقه را به تفکر بگذرانید، البته در شرایطی که خیلی سرتان شلوغ است، در غیر اینصورت یک ساعت! نکته اینجاست که ما اغلب وقتمان را برای انجام فعالیتهایی همچون یوگا یا مدیتیشن پر میبینیم، اما حتی اگر ما پر مشغلهترین آدم باشیم، انجام چنین فعالیتهایی برایمان مهمتر میشود؛ اگر برنامه روزانه شما هم مانند خیلیهای دیگر پر است از کارهای مختلف، وقت برای خانه و خانواده، و کلی مسئولیت و علاقمندیهای دیگر، پس چطور باید برای روتین یوگا و مدیتیشنتان وقت باز کنید؟
چیزی که باید دربارهی آن تفاوت قائل شوید، این است که باید بین پیدا کردن وقت و باز کردن وقت برای فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید فرق بگذارید؛ شما برای کار کردن، یا برای بردن فرزندتان به دکتر، وقت پیدا نمیکنید؛ بلکه برای انجام این کارها وقت باز میکنید، چرا که برایتان اولویت دارند؛ دقیقاً این نگرشی است که هنگام صحبت دربارهی یوگا و مدیتیشن باید داشته باشید، منتظر نباشید تا فرصتی بوجود آید؛ برای گنجاندن این فعالیتها به برنامهی روزانهتان وقت باز کنید!
حتی ممکن است نیاز داشته باشید به این فکر کنید که چطور برای یوگا و مدیتیشن، وقت بخرید! زمانی که چیزی میخرید، چیزی را با آن معاوضه کرده یا بابتش پول پرداخت میکنید؛ پس چیزی میدهید تا چیز دیگری که میخواهید را بدست بیاورید؛ میتوانید همین کار را برای یوگا و مدیتیشن هم انجام دهید؛ شما از برنامهی روزانهتان با معاملهی چیزی، وقت میخرید؛ ممکن است وقت را در برابر تلویزیون، کتاب، یا حتی وقتی که می خواستید پشت تلفن با دوستانتان بگذرانید معامله کنید؛ این فعالیتها لذت بخشند و میتوانند یکی از نیازهای ما باشند، اما میتوانید هفتهای چند بار آنها را با یوگا معاوضه کنید.
🍁✨🍃✨🔮✨🍃✨🍁
#زمان_بندی #يوگا_و_مديتيشن #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
❄️✨🌨✨🔮✨🌨✨❄️
🔔 کمی تامل:
چه ايده بدي بوده، دايره اي ساختن ساعت!
احساس مي کني هميشه فرصت تکرار هست...
اما ساعت دروغ مي گويد؛ زمان دور يک دايره نمي چرخد!
زمان بر روي خطي مستقيم مي دود
و هيچگاه،
هيچگاه،
هيچگاه باز نمي گردد...
ايده ساختن ساعت به شکل دايره، ايده جادوگري فريبکار بوده است!
ساعت خوب، ساعت شني است!
هر لحظه به تو يادآوري مي کند که دانه
اي که افتاد ديگر باز نمي گردد...!
❄️✨🌨✨🔮✨🌨✨❄️
#کمی_تامل #ساعت_شنی #زمان_از_دست_رفته #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🔔 کمی تامل:
چه ايده بدي بوده، دايره اي ساختن ساعت!
احساس مي کني هميشه فرصت تکرار هست...
اما ساعت دروغ مي گويد؛ زمان دور يک دايره نمي چرخد!
زمان بر روي خطي مستقيم مي دود
و هيچگاه،
هيچگاه،
هيچگاه باز نمي گردد...
ايده ساختن ساعت به شکل دايره، ايده جادوگري فريبکار بوده است!
ساعت خوب، ساعت شني است!
هر لحظه به تو يادآوري مي کند که دانه
اي که افتاد ديگر باز نمي گردد...!
❄️✨🌨✨🔮✨🌨✨❄️
#کمی_تامل #ساعت_شنی #زمان_از_دست_رفته #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
زمان، زمانِ رهایی از نادانی و ناتوانی «خود» است
خیزشی در روح که شالودۀ تمام جهانها و هستی است.
زمان، زمانِ آگاهی و بیداری در روحِ خفته است
تا به نشانِ خدایی - که در سرایش پای گذارده ای - «خود» را قربانی کنی
آن «خود»ی که این جهان را به فنا و نیستی می کِشد، تا شاید بتواند چند صباحی بیشتر در آن سِیر کند.
غافل از آنکه سِیر در عالَمِ بالا، گُنجایِشِ روحی است که توانِ «بودن در خویشتن» را بیابد و بداند این «من»ی که در وجود راه یافته، وَهمی بیش نیست.
زمان، زمانِ جهشی به سویِ نورِ وجود است، وجودی که از روحِ خدا در آن ودیعه نهاده شده تا راهِ نور را بپیماید و در روشناییِ آن، «خویشتن» را بیابد؛
یافتَنی که در فرصتِ پیش آمده، خود را مَحَک زَند و بداند تَوانَش بینهایت است.
می تواند از گذرگاه هایی که در سرِ راهش می باشد، عبوری قوی و موفقیت آمیز داشته باشد.
این آزمون و آزمون هایِ پی در پی - که در پیشِ رو می باشد - حقِّ انتخاب می دهد که تولدی دیگر را تجربه، و «همگام با حقیقتی که فنا شدنی نیست» رَه پیماید و خود، راه شود.
به امید سپیدی ای که در راه است..!!!!
#زمان_رهایی#آگاهی#بیداری#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
خیزشی در روح که شالودۀ تمام جهانها و هستی است.
زمان، زمانِ آگاهی و بیداری در روحِ خفته است
تا به نشانِ خدایی - که در سرایش پای گذارده ای - «خود» را قربانی کنی
آن «خود»ی که این جهان را به فنا و نیستی می کِشد، تا شاید بتواند چند صباحی بیشتر در آن سِیر کند.
غافل از آنکه سِیر در عالَمِ بالا، گُنجایِشِ روحی است که توانِ «بودن در خویشتن» را بیابد و بداند این «من»ی که در وجود راه یافته، وَهمی بیش نیست.
زمان، زمانِ جهشی به سویِ نورِ وجود است، وجودی که از روحِ خدا در آن ودیعه نهاده شده تا راهِ نور را بپیماید و در روشناییِ آن، «خویشتن» را بیابد؛
یافتَنی که در فرصتِ پیش آمده، خود را مَحَک زَند و بداند تَوانَش بینهایت است.
می تواند از گذرگاه هایی که در سرِ راهش می باشد، عبوری قوی و موفقیت آمیز داشته باشد.
این آزمون و آزمون هایِ پی در پی - که در پیشِ رو می باشد - حقِّ انتخاب می دهد که تولدی دیگر را تجربه، و «همگام با حقیقتی که فنا شدنی نیست» رَه پیماید و خود، راه شود.
به امید سپیدی ای که در راه است..!!!!
#زمان_رهایی#آگاهی#بیداری#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 موکشا يا رهايي از ذهن 🎆✨✨
مغز یا ذهن فقط می تواند سه بعدی بماند؛ یعنی با ذهن و یا مغز به جهان های بالاتر نمی توان دسترسی پیدا کرد؛ برای دست پیدا کردن به جهان بالاتر یا ابعاد دیگر باید فراتر از ذهن حرکت کرد به این جهت است که در عرفان مرتبا تاکید می شود که برای حضور در عوالم بالاتر بایستی از ذهن گذشت؛ اگر جهانی را از حیطه سه بعدی تجربه می کنیم همچنان درگیر ذهن هستيم.
یک اصل وجود دارد که در عرفان به عنوان آزادی می شناسیم ( موکشا یا رهایی ( ، نجات پیدا کردن از همه تصاویر ابعاد یا زمان هایی است که زیر مجموعه ذهن قرار دارد؛ هرچه آزادی بیشتر را تجربه کنیم دسترسی به ابعاد بالاتر برای ما ساده تر خواهد بود؛ آزادی بیشتر به ما قدرت می دهد که کارهای بیشتر انجام دهیم به عبارتی هرچه آگاهی از حیطه ذهن فراتر رود درجات آزادی ما بیشتر خواهد شد و در پی آن آزادی در مانور دادن و حرکت در جهان های دیگر؛ همانطور که فضا به سه بعد تقسیم می شود می توان زمان را نیز به سه بعد مجزا تقسیم کرد.
گذشته ، حال ، آینده؛ همچنین بعد پنجم که ذهن نامیده می شود؛ ذهن نیز خود می تواند به سه بخش خود آگاه ، نیم آگاه و نا خودآگاه تقسیم شود؛ در پی آن ابعاد دیگر ما وارد دنیای زیراتمی یا کوانتومی می شود؛ نام دیگر آن روح است؛ وقتی به دنیای کوانتوم و زیر اتمی می رسیم ، به ریسمان های مرتعش می رسیم که در اثر ارتعاش مرتبا در حال ارتعاش انرژی است؛ تنها زمان نیست که در جهان های هولوگرامی موهوم است؛ فضا نیز می تواند از دید کل نگر موهوم باشد.
متوجه شدیم که زمان و فضا نسبی هستند؛ و بعضی جاها زمان کندتر می شود مثلا در کنار اهرام ثلاثه به خاطر جرم هرم، زمان کند می گذرد؛ یا وقتی شخص به سرعت نزدیک نور حرکت می کند؛ یعنی فضا و زمان نوعی ادراک ما از آنچه که تجربه می کنیم است که ادراک ها بر اساس کیفیت آن ها متفاوت است؛ متوجه می شویم که در این ابعاد نوع تفکر و دید ما دخیل است؛ ذهن سعی می کند که همیشه مارا محدود به فضا و زمان نگه دارد. از این جهت است که خود را مادی فرض می کنیم آنچنان شمرده شده ایم که به فضا و جهان را با دید مطلق نگاه می کنیم...
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 موکشا يا رهايي از ذهن 🎆✨✨
مغز یا ذهن فقط می تواند سه بعدی بماند؛ یعنی با ذهن و یا مغز به جهان های بالاتر نمی توان دسترسی پیدا کرد؛ برای دست پیدا کردن به جهان بالاتر یا ابعاد دیگر باید فراتر از ذهن حرکت کرد به این جهت است که در عرفان مرتبا تاکید می شود که برای حضور در عوالم بالاتر بایستی از ذهن گذشت؛ اگر جهانی را از حیطه سه بعدی تجربه می کنیم همچنان درگیر ذهن هستيم.
یک اصل وجود دارد که در عرفان به عنوان آزادی می شناسیم ( موکشا یا رهایی ( ، نجات پیدا کردن از همه تصاویر ابعاد یا زمان هایی است که زیر مجموعه ذهن قرار دارد؛ هرچه آزادی بیشتر را تجربه کنیم دسترسی به ابعاد بالاتر برای ما ساده تر خواهد بود؛ آزادی بیشتر به ما قدرت می دهد که کارهای بیشتر انجام دهیم به عبارتی هرچه آگاهی از حیطه ذهن فراتر رود درجات آزادی ما بیشتر خواهد شد و در پی آن آزادی در مانور دادن و حرکت در جهان های دیگر؛ همانطور که فضا به سه بعد تقسیم می شود می توان زمان را نیز به سه بعد مجزا تقسیم کرد.
گذشته ، حال ، آینده؛ همچنین بعد پنجم که ذهن نامیده می شود؛ ذهن نیز خود می تواند به سه بخش خود آگاه ، نیم آگاه و نا خودآگاه تقسیم شود؛ در پی آن ابعاد دیگر ما وارد دنیای زیراتمی یا کوانتومی می شود؛ نام دیگر آن روح است؛ وقتی به دنیای کوانتوم و زیر اتمی می رسیم ، به ریسمان های مرتعش می رسیم که در اثر ارتعاش مرتبا در حال ارتعاش انرژی است؛ تنها زمان نیست که در جهان های هولوگرامی موهوم است؛ فضا نیز می تواند از دید کل نگر موهوم باشد.
متوجه شدیم که زمان و فضا نسبی هستند؛ و بعضی جاها زمان کندتر می شود مثلا در کنار اهرام ثلاثه به خاطر جرم هرم، زمان کند می گذرد؛ یا وقتی شخص به سرعت نزدیک نور حرکت می کند؛ یعنی فضا و زمان نوعی ادراک ما از آنچه که تجربه می کنیم است که ادراک ها بر اساس کیفیت آن ها متفاوت است؛ متوجه می شویم که در این ابعاد نوع تفکر و دید ما دخیل است؛ ذهن سعی می کند که همیشه مارا محدود به فضا و زمان نگه دارد. از این جهت است که خود را مادی فرض می کنیم آنچنان شمرده شده ایم که به فضا و جهان را با دید مطلق نگاه می کنیم...
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 موکشا يا رهایی از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
تصور جهانی که در آن فضا و زمان وجود نداشته باشد برای ما سخت است. اما بعضی اوقات اتفاق می افتد که در حالت های متفاوت از بند جسم جدا شده و سفری در مکان و زمان دیگر می کنیم؛ گاهی به گذشته و گاهی به آینده؛ بعضی از عرفا نیز آگاهانه این تجربه را داشته اند. یعنی در قید فضا و زمان مشخص نبوده اند؛ بعصی اوقات اتفاق می افتد که روحمان از بدن فیزیکی جدا شده و جسم خود را می بینیم؛ بعضی اوقات در سکته های قلبی نیز روح از بدن خارج می شود؛ چنین تجربه های ظریفی به ما کمک می کند که باور کنیم که فقط آنچه می بینیم در جسم فیزیکی و زمان مشخصی می بینیم وجود ندارد و اقعی نیست؛ درک زمان یک سلسله مداوم است از گذشته ، حال و آینده کسانی که به فرا زمان دسترسی پیدا می کنند؛ می توانند این سلسله فراوان را تجربه کنند؛ از طریق این جریان مداوم گاهی به گذشته و گاهی به آینده می توان سفر کرد؛ در طول تاریخ کسانی بوده اند که به گذشته ها و به خصوص به آینده سفر کرده اند و بر گشته اند؛ جهت سفر به گذشته کافی است در کانون تمرکز انسان تغییری اتفاق بیفتد؛ گاهی دیدیم که یک منظره از سه دیدگاه متفاوت نگاه کنیم آن را به سه شکل متفاوت می بینیم؛ مثال دیدن از روبرو ، دیدن از ارتفاع و دیدن از دور؛ کانون تمرکز با کمی تغییر کمک می کند که آینده را ببینیم؛ اگر زمان حال را داریم که مطمئنا تمام انسان ها متوجه زمانی که در آن هستند می شوند یعنی زمان حال را همه تجربه می کنیم؛ اگر بتوانیم کانون تمرکز را تغییر دهیم آینده را می توانیم در جهان هولوگرافی کاملا به آينده مشرف شد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #هولوگرافى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 موکشا يا رهایی از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
تصور جهانی که در آن فضا و زمان وجود نداشته باشد برای ما سخت است. اما بعضی اوقات اتفاق می افتد که در حالت های متفاوت از بند جسم جدا شده و سفری در مکان و زمان دیگر می کنیم؛ گاهی به گذشته و گاهی به آینده؛ بعضی از عرفا نیز آگاهانه این تجربه را داشته اند. یعنی در قید فضا و زمان مشخص نبوده اند؛ بعصی اوقات اتفاق می افتد که روحمان از بدن فیزیکی جدا شده و جسم خود را می بینیم؛ بعضی اوقات در سکته های قلبی نیز روح از بدن خارج می شود؛ چنین تجربه های ظریفی به ما کمک می کند که باور کنیم که فقط آنچه می بینیم در جسم فیزیکی و زمان مشخصی می بینیم وجود ندارد و اقعی نیست؛ درک زمان یک سلسله مداوم است از گذشته ، حال و آینده کسانی که به فرا زمان دسترسی پیدا می کنند؛ می توانند این سلسله فراوان را تجربه کنند؛ از طریق این جریان مداوم گاهی به گذشته و گاهی به آینده می توان سفر کرد؛ در طول تاریخ کسانی بوده اند که به گذشته ها و به خصوص به آینده سفر کرده اند و بر گشته اند؛ جهت سفر به گذشته کافی است در کانون تمرکز انسان تغییری اتفاق بیفتد؛ گاهی دیدیم که یک منظره از سه دیدگاه متفاوت نگاه کنیم آن را به سه شکل متفاوت می بینیم؛ مثال دیدن از روبرو ، دیدن از ارتفاع و دیدن از دور؛ کانون تمرکز با کمی تغییر کمک می کند که آینده را ببینیم؛ اگر زمان حال را داریم که مطمئنا تمام انسان ها متوجه زمانی که در آن هستند می شوند یعنی زمان حال را همه تجربه می کنیم؛ اگر بتوانیم کانون تمرکز را تغییر دهیم آینده را می توانیم در جهان هولوگرافی کاملا به آينده مشرف شد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #هولوگرافى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 موکشا يا رهايي از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
گفتیم که گذشته در حال به طور نظمی مستمر ، مدام در حال فعالیت است؛ پرونده گذشته در زمان حال باز است و این دو آینده را تشکیل می دهند؛ همیشه کل یک فعالیت در هولوگراف ضبط می شود و زاویه دید متغیر بیننده است که گذشته ، حال و آینده را شکل می دهد؛ اگر دید یا زاویه دید ثابت شود زمان یکپارچه خواهد بود؛ آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و غرق در فراموشی شده در هولوگراف کیهانی ضبط می شود و همیشه می تواند در دسترس باشد؛ غیب بین ها قادرند که به گذشته یک مکان دسترسی داشته باشند در هر مکانی که قرار می گیرند می توانند تمام آنچه را که در آن مکان اتفاق افتاده ، ببینند یا حتی از مکانی دور بتوانند خصوصیات یک مکان دیگر را تجربه کنند؛ در هولوگرافیک متوجه شدیم که اثر گذشته فقط در یک مکان خاص ضبط نمی شود؛ تمام آنچه که در جهان هستی اتفاق افتاده در لامکان و لازمان ذخیره شده است؛ به همین جهت است ، آن که فرا زمان و فرا مکان را در حیطه ورای ذهن حرکت می کنند می توانند به اطلاعات جهان هستی دسترسی داشته باشند این معنای سامادهی و روشن بینی است؛ کسی که روشن بین است در محدوده فرا زمان و فرامکان وجود دارد؛ به عبارتی ساده تر مفهوم آگاهی عرفانی همان مفهومی است که در ماورای فضا و زمان اتفاق می افتد؛ هر چه به این حیطه نزدیک تر شویم زمان برای ما کندتر می شود تا جایی که زمان می ایستد ، یعنی همان ایست ذهنی که مطمئنا در پی آن فضا کلیت می شود نه مکانی خاص؛ یعنی مفهوم زمان و مکان یک مفهوم کلی خواهد شد، فرا زمان از آگاهی مادی ساخته شده به ذهن که نزدیک شویم. این آگاهی ماهیت ذهنی پیدا می کند و خود را بهتر نشان می دهد و وقتی به آگاهی ناب دسترسی پیدا می کنیم دیگر مفهومی از فضا و زمان ندارد و همه چیز یکپارچه است یا همه چیز یک انرژی یکپارچه را نشان می دهد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #جهان_هولوگرافيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 موکشا يا رهايي از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
گفتیم که گذشته در حال به طور نظمی مستمر ، مدام در حال فعالیت است؛ پرونده گذشته در زمان حال باز است و این دو آینده را تشکیل می دهند؛ همیشه کل یک فعالیت در هولوگراف ضبط می شود و زاویه دید متغیر بیننده است که گذشته ، حال و آینده را شکل می دهد؛ اگر دید یا زاویه دید ثابت شود زمان یکپارچه خواهد بود؛ آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و غرق در فراموشی شده در هولوگراف کیهانی ضبط می شود و همیشه می تواند در دسترس باشد؛ غیب بین ها قادرند که به گذشته یک مکان دسترسی داشته باشند در هر مکانی که قرار می گیرند می توانند تمام آنچه را که در آن مکان اتفاق افتاده ، ببینند یا حتی از مکانی دور بتوانند خصوصیات یک مکان دیگر را تجربه کنند؛ در هولوگرافیک متوجه شدیم که اثر گذشته فقط در یک مکان خاص ضبط نمی شود؛ تمام آنچه که در جهان هستی اتفاق افتاده در لامکان و لازمان ذخیره شده است؛ به همین جهت است ، آن که فرا زمان و فرا مکان را در حیطه ورای ذهن حرکت می کنند می توانند به اطلاعات جهان هستی دسترسی داشته باشند این معنای سامادهی و روشن بینی است؛ کسی که روشن بین است در محدوده فرا زمان و فرامکان وجود دارد؛ به عبارتی ساده تر مفهوم آگاهی عرفانی همان مفهومی است که در ماورای فضا و زمان اتفاق می افتد؛ هر چه به این حیطه نزدیک تر شویم زمان برای ما کندتر می شود تا جایی که زمان می ایستد ، یعنی همان ایست ذهنی که مطمئنا در پی آن فضا کلیت می شود نه مکانی خاص؛ یعنی مفهوم زمان و مکان یک مفهوم کلی خواهد شد، فرا زمان از آگاهی مادی ساخته شده به ذهن که نزدیک شویم. این آگاهی ماهیت ذهنی پیدا می کند و خود را بهتر نشان می دهد و وقتی به آگاهی ناب دسترسی پیدا می کنیم دیگر مفهومی از فضا و زمان ندارد و همه چیز یکپارچه است یا همه چیز یک انرژی یکپارچه را نشان می دهد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #جهان_هولوگرافيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 موکشا يا رهايي از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
گفتیم که گذشته در حال به طور نظمی مستمر ، مدام در حال فعالیت است؛ پرونده گذشته در زمان حال باز است و این دو آینده را تشکیل می دهند؛ همیشه کل یک فعالیت در هولوگراف ضبط می شود و زاویه دید متغیر بیننده است که گذشته ، حال و آینده را شکل می دهد؛ اگر دید یا زاویه دید ثابت شود زمان یکپارچه خواهد بود؛ آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و غرق در فراموشی شده در هولوگراف کیهانی ضبط می شود و همیشه می تواند در دسترس باشد؛ غیب بین ها قادرند که به گذشته یک مکان دسترسی داشته باشند در هر مکانی که قرار می گیرند می توانند تمام آنچه را که در آن مکان اتفاق افتاده ، ببینند یا حتی از مکانی دور بتوانند خصوصیات یک مکان دیگر را تجربه کنند؛ در هولوگرافیک متوجه شدیم که اثر گذشته فقط در یک مکان خاص ضبط نمی شود؛ تمام آنچه که در جهان هستی اتفاق افتاده در لامکان و لازمان ذخیره شده است؛ به همین جهت است ، آن که فرا زمان و فرا مکان را در حیطه ورای ذهن حرکت می کنند می توانند به اطلاعات جهان هستی دسترسی داشته باشند این معنای سامادهی و روشن بینی است؛ کسی که روشن بین است در محدوده فرا زمان و فرامکان وجود دارد؛ به عبارتی ساده تر مفهوم آگاهی عرفانی همان مفهومی است که در ماورای فضا و زمان اتفاق می افتد؛ هر چه به این حیطه نزدیک تر شویم زمان برای ما کندتر می شود تا جایی که زمان می ایستد ، یعنی همان ایست ذهنی که مطمئنا در پی آن فضا کلیت می شود نه مکانی خاص؛ یعنی مفهوم زمان و مکان یک مفهوم کلی خواهد شد، فرا زمان از آگاهی مادی ساخته شده به ذهن که نزدیک شویم. این آگاهی ماهیت ذهنی پیدا می کند و خود را بهتر نشان می دهد و وقتی به آگاهی ناب دسترسی پیدا می کنیم دیگر مفهومی از فضا و زمان ندارد و همه چیز یکپارچه است یا همه چیز یک انرژی یکپارچه را نشان می دهد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #جهان_هولوگرافيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 موکشا يا رهايي از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت سوم:
گفتیم که گذشته در حال به طور نظمی مستمر ، مدام در حال فعالیت است؛ پرونده گذشته در زمان حال باز است و این دو آینده را تشکیل می دهند؛ همیشه کل یک فعالیت در هولوگراف ضبط می شود و زاویه دید متغیر بیننده است که گذشته ، حال و آینده را شکل می دهد؛ اگر دید یا زاویه دید ثابت شود زمان یکپارچه خواهد بود؛ آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و غرق در فراموشی شده در هولوگراف کیهانی ضبط می شود و همیشه می تواند در دسترس باشد؛ غیب بین ها قادرند که به گذشته یک مکان دسترسی داشته باشند در هر مکانی که قرار می گیرند می توانند تمام آنچه را که در آن مکان اتفاق افتاده ، ببینند یا حتی از مکانی دور بتوانند خصوصیات یک مکان دیگر را تجربه کنند؛ در هولوگرافیک متوجه شدیم که اثر گذشته فقط در یک مکان خاص ضبط نمی شود؛ تمام آنچه که در جهان هستی اتفاق افتاده در لامکان و لازمان ذخیره شده است؛ به همین جهت است ، آن که فرا زمان و فرا مکان را در حیطه ورای ذهن حرکت می کنند می توانند به اطلاعات جهان هستی دسترسی داشته باشند این معنای سامادهی و روشن بینی است؛ کسی که روشن بین است در محدوده فرا زمان و فرامکان وجود دارد؛ به عبارتی ساده تر مفهوم آگاهی عرفانی همان مفهومی است که در ماورای فضا و زمان اتفاق می افتد؛ هر چه به این حیطه نزدیک تر شویم زمان برای ما کندتر می شود تا جایی که زمان می ایستد ، یعنی همان ایست ذهنی که مطمئنا در پی آن فضا کلیت می شود نه مکانی خاص؛ یعنی مفهوم زمان و مکان یک مفهوم کلی خواهد شد، فرا زمان از آگاهی مادی ساخته شده به ذهن که نزدیک شویم. این آگاهی ماهیت ذهنی پیدا می کند و خود را بهتر نشان می دهد و وقتی به آگاهی ناب دسترسی پیدا می کنیم دیگر مفهومی از فضا و زمان ندارد و همه چیز یکپارچه است یا همه چیز یک انرژی یکپارچه را نشان می دهد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #جهان_هولوگرافيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 موکشا يا رهايى از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت چهارم :
می توان نتیجه گیری کرد که جهان مادی با نحوه تفکر ما کاملا در ارتباط است؛ یعنی آنچه که فکر می کنیم شکل مادی می گیرد و درگیر آن می شویم؛ فیزیک کوانتوم به ما می گوید که آنچه که به تصور می آوریم بلافاصله همان چیزی می شود که می بینیم؛ به همین جهت است که بعضی از ما حقیقت هایی که ساخته ذهن ماست به دید دیگران نمی آید؛ بعضی از انسان ها با رویای ذهنی خود واقعا زندگی می کنند و آن ها را نیز تجربه می کنند؛ جهان مادی بدون ذهن ما وجود ندارد؛ شاید به همین جهت است که می گوییم جهان سرتا سر توهم است؛ آنچه را که به عنوان جهان مادی تجربه می کنیم بدون ذهن ما نمی تواند وجود داشته باشد یعنی جهان بدون هر کدام از ما متفاوت خواهد شد؛ قبلا تصور می شد که جهان مادی و ذهنی از یکدیگر جدا هستند ولی با به وجود آمدن نظریه های جدید کوانتوم مشخص شد آنچه که به تصور می آوریم، بلافاصله آن را می بینیم؛ اگر تصوری در ذهن نداشته باشیم و چیزی در ذهن نباشد، آن را نمی بینیم؛ تا زمانی که به جست و جوی چیزی نباشیم هیچ اتمی برای آنچه که دنبالش می گردیم وجود نخواهد داشت؛ مگر آنکه در مورد چیزی فکر کنیم.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #جهان_هولوگرافيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 موکشا يا رهايى از ذهن 🎆✨✨
⚜️قسمت چهارم :
می توان نتیجه گیری کرد که جهان مادی با نحوه تفکر ما کاملا در ارتباط است؛ یعنی آنچه که فکر می کنیم شکل مادی می گیرد و درگیر آن می شویم؛ فیزیک کوانتوم به ما می گوید که آنچه که به تصور می آوریم بلافاصله همان چیزی می شود که می بینیم؛ به همین جهت است که بعضی از ما حقیقت هایی که ساخته ذهن ماست به دید دیگران نمی آید؛ بعضی از انسان ها با رویای ذهنی خود واقعا زندگی می کنند و آن ها را نیز تجربه می کنند؛ جهان مادی بدون ذهن ما وجود ندارد؛ شاید به همین جهت است که می گوییم جهان سرتا سر توهم است؛ آنچه را که به عنوان جهان مادی تجربه می کنیم بدون ذهن ما نمی تواند وجود داشته باشد یعنی جهان بدون هر کدام از ما متفاوت خواهد شد؛ قبلا تصور می شد که جهان مادی و ذهنی از یکدیگر جدا هستند ولی با به وجود آمدن نظریه های جدید کوانتوم مشخص شد آنچه که به تصور می آوریم، بلافاصله آن را می بینیم؛ اگر تصوری در ذهن نداشته باشیم و چیزی در ذهن نباشد، آن را نمی بینیم؛ تا زمانی که به جست و جوی چیزی نباشیم هیچ اتمی برای آنچه که دنبالش می گردیم وجود نخواهد داشت؛ مگر آنکه در مورد چیزی فکر کنیم.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#موکشا #رهايى_از_ذهن #فضا #زمان #مکان #کوانتوم #جهان_هولوگرافيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 زمان و جهان هاى موازى 🎆✨✨
واقعیت را در متافیزیک همان دو قسمت بودن نیمکره مغز می دانیم؛ انرژی که در بدن ما است یا به صورت آیدا یا به صورت پنگالا وجود دارد؛ تلفیقی از این دو که همزمان بتوان هر دو آن ها را در کنار هم و همزمان با هم ترکیب کرد را در شکل سوشومنا تجربه می کنیم و سوشومنا ما را به هر دو واقعیت آگاه می کند. هم زمان هر دو را در کنار هم دیده و تجربه می کنیم؛ ذهن همیشه می تواند از یک نیمکره با حقایق مواجه شود؛ یا منطقی یا عاطفی یا بسیار خوب ، یا بسیار بد ، یا مثبت و یا منفی؛ آنچه که ما تجربه می کنیم بر پایه تصمیم ذهنی ماست؛ ذهن معمول ما می تواند با یک جهان برخورد داشته باشد اما ذهن ماورایی ما تلفیقی از هر دو جهان است؛ که تلفیقی از هر دو جهان به موازات جهانی را که رویت می کنیم ببینید؛ درک واقعیت جهان موازی بستگی شدید به درک انسان از زمان دارد؛ همه ما زمان را به صورت واقعی احساس نمی کنیم تنها شاهد گذشت آن هستیم؛ برای بعضی ها زمان تند و برای بعضی دیگر کند می گذرد؛ برای انسانی که حوصله تلاش ندارد کند و برای بعضی ها که تلاش می کنند و با تاخیر به دفتر کارشان وارد شدند با سرعتی باور نکردنی می گذرد؛ اما دقایق آخر یا سال ها ی آخر برابری می کند؛ زمان شبیه یک خیابان یک طرفه است که از گذشته به سوی حال در حرکت است؛ در کوانتوم فیزیکدانان معتقد اند که ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکت هستند؛ اگر بتوانیم این موضوع را درک کنیم تکلیف زمان و قابلیت حرکت در آن مشخص خواهد شد؛ زمان در ماشین های کوانتومی به صورت مستقیم حرکت نمی کند؛ حرکتی زیگزاگ داشته و به همین جهت است که دانشمندان معتقد اند ، می توان ماشینی ساخت که زمان را منحرف کند؛ فصا نوردانی که در ماموریت فضایی حرکت می کنند بخاطر سرعتی که تجربه می کنند از انسان های روی زمین جوانتر می مانند؛ به این جهت که آنان جهش به آینده دارند و تجربه نکردن زمان حال مشابه دیگران؛ فضانوران سفر به آینده می کنند و دوباره بر می گردند؛ این احتمال وجود دارد که با این فرمول بتوان تجربه آینده داشت...
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#زمان #جهانهاى_موازى #فيزيک_کوانتوم #سفر_به_آينده #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 زمان و جهان هاى موازى 🎆✨✨
واقعیت را در متافیزیک همان دو قسمت بودن نیمکره مغز می دانیم؛ انرژی که در بدن ما است یا به صورت آیدا یا به صورت پنگالا وجود دارد؛ تلفیقی از این دو که همزمان بتوان هر دو آن ها را در کنار هم و همزمان با هم ترکیب کرد را در شکل سوشومنا تجربه می کنیم و سوشومنا ما را به هر دو واقعیت آگاه می کند. هم زمان هر دو را در کنار هم دیده و تجربه می کنیم؛ ذهن همیشه می تواند از یک نیمکره با حقایق مواجه شود؛ یا منطقی یا عاطفی یا بسیار خوب ، یا بسیار بد ، یا مثبت و یا منفی؛ آنچه که ما تجربه می کنیم بر پایه تصمیم ذهنی ماست؛ ذهن معمول ما می تواند با یک جهان برخورد داشته باشد اما ذهن ماورایی ما تلفیقی از هر دو جهان است؛ که تلفیقی از هر دو جهان به موازات جهانی را که رویت می کنیم ببینید؛ درک واقعیت جهان موازی بستگی شدید به درک انسان از زمان دارد؛ همه ما زمان را به صورت واقعی احساس نمی کنیم تنها شاهد گذشت آن هستیم؛ برای بعضی ها زمان تند و برای بعضی دیگر کند می گذرد؛ برای انسانی که حوصله تلاش ندارد کند و برای بعضی ها که تلاش می کنند و با تاخیر به دفتر کارشان وارد شدند با سرعتی باور نکردنی می گذرد؛ اما دقایق آخر یا سال ها ی آخر برابری می کند؛ زمان شبیه یک خیابان یک طرفه است که از گذشته به سوی حال در حرکت است؛ در کوانتوم فیزیکدانان معتقد اند که ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکت هستند؛ اگر بتوانیم این موضوع را درک کنیم تکلیف زمان و قابلیت حرکت در آن مشخص خواهد شد؛ زمان در ماشین های کوانتومی به صورت مستقیم حرکت نمی کند؛ حرکتی زیگزاگ داشته و به همین جهت است که دانشمندان معتقد اند ، می توان ماشینی ساخت که زمان را منحرف کند؛ فصا نوردانی که در ماموریت فضایی حرکت می کنند بخاطر سرعتی که تجربه می کنند از انسان های روی زمین جوانتر می مانند؛ به این جهت که آنان جهش به آینده دارند و تجربه نکردن زمان حال مشابه دیگران؛ فضانوران سفر به آینده می کنند و دوباره بر می گردند؛ این احتمال وجود دارد که با این فرمول بتوان تجربه آینده داشت...
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#زمان #جهانهاى_موازى #فيزيک_کوانتوم #سفر_به_آينده #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 زمان و جهانهاى موازى 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
فراسفر در زمان به سوی گذشته نیز امکان پذیر است؛ این می تواند زمان را نیز به ابعاد مختلف تقسیم کند؛ آنچه که شخص در آینده تجربه می کند و آنچه که ما تجربه می کنیم فرق می کند؛ یعنی همزمان هرکدام در جهانی خاص یا در زمانی خاص که به موازات همدیگر قرار گرفته اند حضور دارند؛ دانشمندان معتقد اند که جهان در ابتدای آفرینش تکه کوچکی بوده که به یکباره شروع به رشد کرده؛ فرزندی که زاده شده می تواند موجود دیگری را بزاید و این تا بینهایت شاید ادامه پیدا کند؛ جهان هایی از دل جهان هایی دیگر و آن دختر ، مادر آینده خواهد بود و همچنین تا به آخر؛ آنها سلسله وار و به یکدیگر مرتبط هستند؛ مانند حرکت حباب های صابون در هوا؛ فرض کنیم حباب صابون در هوا با فوت محکمی که در هوا می کنیم ، نصف می شود و از آن حباب ، حباب های دیگر ساخته می شود که هر حباب به مشابه جهان های دیگر است که می تواند حضور داشته باشد؛ سطحی که بر روی آن حباب وجود دارد با وجودی که حباب گرد است آن سطح مثل کره زمین تخت به نظر می رسد و می تواند موجوداتی را بر روی خود داشته باشد؛ جهان ها ممکن است به طور پیوسته جهان های دیگر را سبب شوند در این فرضیه ( فرضیه تورم ) اعتقاد بر این است که انفجار بزرگ 13,000,700سال نبوده بلکه شروع آن در این تاریخ بوده و تا این لحظه ادامه دارد؛ طبق این سناریو جهان های متعدد بینهایت وجود دارند؛ جهان های جدیدی در پی آن ها مثل حبابی که در اقیانوسی از حباب ها غوطه وار است و جهانی که ما در آن زندگی می کنیم یکی از این حباب هاست و این نظریه ، نظریه تورم خود به خود است؛ جهان در کسری از ثانیه به ضریب ده به توان پنجاه از درون ماده تاریک منفجر شده و انبساط پیدا کرده است؛ برای در نظر گرفتن این تورم می توان بادکنکی را در حال بادکردن تصور کرد که کهکشان ها روی سطح آن نقاشی شده اند؛ فرض کنید تمام کائنات مملو از ستارگان و کهکشان ها روی آن قرا دارند؛ آنچه که از جهان برای ما قابل دیدن است به اندازه یک نقطه بینهایت کوچک است؛ آنچه که ما مشاهده می کنیم کوچکترین مقدار است از آنچه که در واقعیت وجود دارد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#زمان #جهانهاى_موازى #فرا_سفر #سفر_به_آينده #فيزيک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 زمان و جهانهاى موازى 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
فراسفر در زمان به سوی گذشته نیز امکان پذیر است؛ این می تواند زمان را نیز به ابعاد مختلف تقسیم کند؛ آنچه که شخص در آینده تجربه می کند و آنچه که ما تجربه می کنیم فرق می کند؛ یعنی همزمان هرکدام در جهانی خاص یا در زمانی خاص که به موازات همدیگر قرار گرفته اند حضور دارند؛ دانشمندان معتقد اند که جهان در ابتدای آفرینش تکه کوچکی بوده که به یکباره شروع به رشد کرده؛ فرزندی که زاده شده می تواند موجود دیگری را بزاید و این تا بینهایت شاید ادامه پیدا کند؛ جهان هایی از دل جهان هایی دیگر و آن دختر ، مادر آینده خواهد بود و همچنین تا به آخر؛ آنها سلسله وار و به یکدیگر مرتبط هستند؛ مانند حرکت حباب های صابون در هوا؛ فرض کنیم حباب صابون در هوا با فوت محکمی که در هوا می کنیم ، نصف می شود و از آن حباب ، حباب های دیگر ساخته می شود که هر حباب به مشابه جهان های دیگر است که می تواند حضور داشته باشد؛ سطحی که بر روی آن حباب وجود دارد با وجودی که حباب گرد است آن سطح مثل کره زمین تخت به نظر می رسد و می تواند موجوداتی را بر روی خود داشته باشد؛ جهان ها ممکن است به طور پیوسته جهان های دیگر را سبب شوند در این فرضیه ( فرضیه تورم ) اعتقاد بر این است که انفجار بزرگ 13,000,700سال نبوده بلکه شروع آن در این تاریخ بوده و تا این لحظه ادامه دارد؛ طبق این سناریو جهان های متعدد بینهایت وجود دارند؛ جهان های جدیدی در پی آن ها مثل حبابی که در اقیانوسی از حباب ها غوطه وار است و جهانی که ما در آن زندگی می کنیم یکی از این حباب هاست و این نظریه ، نظریه تورم خود به خود است؛ جهان در کسری از ثانیه به ضریب ده به توان پنجاه از درون ماده تاریک منفجر شده و انبساط پیدا کرده است؛ برای در نظر گرفتن این تورم می توان بادکنکی را در حال بادکردن تصور کرد که کهکشان ها روی سطح آن نقاشی شده اند؛ فرض کنید تمام کائنات مملو از ستارگان و کهکشان ها روی آن قرا دارند؛ آنچه که از جهان برای ما قابل دیدن است به اندازه یک نقطه بینهایت کوچک است؛ آنچه که ما مشاهده می کنیم کوچکترین مقدار است از آنچه که در واقعیت وجود دارد.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#زمان #جهانهاى_موازى #فرا_سفر #سفر_به_آينده #فيزيک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
زندگی همیشه در لحظه حال است،
تمام زندگی شما در این لحظه حالِ دائم، جاری می شود.
حتی لحظات گذشته و آینده، فقط وقتی وجود دارند که شما از طریق فکر کردن به آنها، در تنها لحظه ای که وجود دارد، یعنی این لحظه، آنها را به خاطر می آورید(گذشته) یا انتظار آنها را می کشید (آینده).
پس چرا اینطور به نظر می رسد که لحظات بسیاری وجود دارند؟ به این دلیل که لحظه حاضر، با هر آنچه اتفاق می افتد، مغشوش شده و اشتباه گرفته می شود.
فضای حال، با آنچه در این فضا روی می دهد، اشتباه گرفته می شود. اشتباه گرفتن لحظه حاضر با محتوای آن، نه تنها منجر به توهم زمان می گردد بلکه به ایجاد توهم (نفس) نیز قوت می بخشد.
اینطور به نظر می رسد که همه چیز تحت تاثیر و وابسته به زمان است، در صورتی که همه اتفاقات در حال روی می دهند. این یک تناقض است. به هر جا نگاه می کنید، شواهد دقیق بسیاری می بینید که واقعیت داشتن زمان را نشان می دهند، به طور مثال؛ یک سیب فاسد شده، یا تصویر شما در آینه، در مقایسه با تصویر سی سال پیش شما در یک عکس. با اینهمه، شما هرگز هیچ مدرک مستقیمی از خودِ زمان نمی یابید و هیچ وقت آن را بی واسطه تجربه نمی کنید، یا بیشتر مواقع، آنچه در لحظه حال اتفاق می افتد را تجربه می نمائید. اگر شما فقط با آنچه مستقیماً مشاهده می کنید پیش بروید، زمان وجود ندارد، و حال، تمام آن چیزیست که همیشه هست. هر آنچه هست یا اتفاق می افتد، شکل است، شکلی که حال به خود می گیرد و جهان پیرامون ما را می سازد. تا زمانی که در درون شما، مقاومت و مخالفتی نسبت به آن وجود داشته باشد، شکل، که می توانیم آن را "جهان" بخوانیم، یک مانع غیر قابل نفوذ است که شما را از آن کسی که در ورای شکل هستید جدا می کند، یعنی شما را از آن هستیِ یگانه بی شکل که واقعاً هستید جدا می سازد. وقتی شما با شکلی که حال به خود می گیرد از درون موافقت کنید، همان شکل، دروازه ورود به بی شکلی می شود و جداییِ بین جهان و خداوند از بین می رود.
در هماهنگی بودن با آنچه هست، به این معناست که در یک ارتباط بدون مخالفت و مقاومت درونی با هر آنچه روی می دهد باشید. یعنی برچسب ذهنیِ خوب یا بد به اتفاقات نزنید، بلکه اجازه بدهید آنها همانطور که اتفاق می افتند، باشند. آیا این بدان معناست که شما دیگر نمی توانید عملی انجام دهید که زندگیتان را تغییر دهد؟
کاملاً برعکس. وقتی اساس اعمال شما، هماهنگی درونی با لحظه حاضر باشد، اعمال شما از خودِ شعور هستی نیرو می گیرند.
وقتی شما مضطرب یا تحت فشار هستید، آگاهی از هدف درونی خود را از دست داده اید و هدف بیرونی اولویت یافته است. شما فراموش کرده اید که وضعیت آگاهی شما، همیشه در درجه اول اهمیت قرار دارد و بقیه موارد همگی در درجه دوم اهمیت هستند.
چرا اضطراب، فشار، یا منفی گرایی به وجود می آید؟ به دلیل این که شما از لحظه حاضر غافل شده اید. و چرا این غفلت پیش می آید؟ چون شما فکر کردید که چیز دیگری مهم تر است و هدف اصلی را فراموش کردید. یک خطای کوچک یک برداشت نادرست دنیایی از رنج می آفریند.
نفس، به سه شکل با لحظه حاضر بر خورد می کند؛ به عنوان وسیله ای برای رسیدن به چیزی و پایان دادن به آن، به عنوان مانع، به عنوان دشمن.
وقتی شما در مقابل شکلی که زندگی در این لحظه به خود گرفته است واکنش نشان می دهید و هنگامی که حال را به عنوان وسیله، مانع، یا دشمن در نظر می گیرید، آن بخشی از هویت تان که وابسته به شکل است یعنی نفس را تقویت می کنید. این وضعیت منجر به واکنش گرایی نفس می شود. واکنش گرایی یعنی چه؟ یعنی معتاد شدن به واکنش. هر چه واکنش گرا شوید، بیشتر گرفتار شکل می شوید و هر چه بیشتر خود را با شکل بشناسید و یکی بدانید، نفس قوی تر می گردد. در چنین وضعیتی، هستیِ شما ( بخش اصیل وجود شما که بی شکل است) دیگر از طریق شکل نمی درخشد، یا به ندرت درخشش می یابد.
مردم خود را طوری باور کرده اند که انگار شادی آنها به اتفاقاتی که می افتد بستگی دارد، یعنی خوشنودی آنها وابسته به شکل است. آنها تشخیص نمی دهند که آنچه روی می دهد بی ثبات ترین چیز در دنیاست و دائماً در تغییر است. به نظر آنها لحظه حاضر، توسط اتفاقی که افتاده ولی نباید پیش می آمد، خراب شده است و یا به دلیل اتفاقی که نیفتاده ولی باید پیش می آمد، کمتر از آن چیزی است که باید باشد. از اینرو آنها کمالِ عمیقتری را که در خود زندگی نهان است از دست می دهند، کمالی که همیشه از قبل همینجاست و در ورای آنچه اتفاق می افتد یا نمی افتد قرار دارد، یعنی در ورای شکل.
لحظه حاضر را بپذیرید و بی نقض بودن و کمالی را که ژرف تر از هر شکل و در ورای زمان است دریابید.
#زمان_حال
@pathwaystogod
تمام زندگی شما در این لحظه حالِ دائم، جاری می شود.
حتی لحظات گذشته و آینده، فقط وقتی وجود دارند که شما از طریق فکر کردن به آنها، در تنها لحظه ای که وجود دارد، یعنی این لحظه، آنها را به خاطر می آورید(گذشته) یا انتظار آنها را می کشید (آینده).
پس چرا اینطور به نظر می رسد که لحظات بسیاری وجود دارند؟ به این دلیل که لحظه حاضر، با هر آنچه اتفاق می افتد، مغشوش شده و اشتباه گرفته می شود.
فضای حال، با آنچه در این فضا روی می دهد، اشتباه گرفته می شود. اشتباه گرفتن لحظه حاضر با محتوای آن، نه تنها منجر به توهم زمان می گردد بلکه به ایجاد توهم (نفس) نیز قوت می بخشد.
اینطور به نظر می رسد که همه چیز تحت تاثیر و وابسته به زمان است، در صورتی که همه اتفاقات در حال روی می دهند. این یک تناقض است. به هر جا نگاه می کنید، شواهد دقیق بسیاری می بینید که واقعیت داشتن زمان را نشان می دهند، به طور مثال؛ یک سیب فاسد شده، یا تصویر شما در آینه، در مقایسه با تصویر سی سال پیش شما در یک عکس. با اینهمه، شما هرگز هیچ مدرک مستقیمی از خودِ زمان نمی یابید و هیچ وقت آن را بی واسطه تجربه نمی کنید، یا بیشتر مواقع، آنچه در لحظه حال اتفاق می افتد را تجربه می نمائید. اگر شما فقط با آنچه مستقیماً مشاهده می کنید پیش بروید، زمان وجود ندارد، و حال، تمام آن چیزیست که همیشه هست. هر آنچه هست یا اتفاق می افتد، شکل است، شکلی که حال به خود می گیرد و جهان پیرامون ما را می سازد. تا زمانی که در درون شما، مقاومت و مخالفتی نسبت به آن وجود داشته باشد، شکل، که می توانیم آن را "جهان" بخوانیم، یک مانع غیر قابل نفوذ است که شما را از آن کسی که در ورای شکل هستید جدا می کند، یعنی شما را از آن هستیِ یگانه بی شکل که واقعاً هستید جدا می سازد. وقتی شما با شکلی که حال به خود می گیرد از درون موافقت کنید، همان شکل، دروازه ورود به بی شکلی می شود و جداییِ بین جهان و خداوند از بین می رود.
در هماهنگی بودن با آنچه هست، به این معناست که در یک ارتباط بدون مخالفت و مقاومت درونی با هر آنچه روی می دهد باشید. یعنی برچسب ذهنیِ خوب یا بد به اتفاقات نزنید، بلکه اجازه بدهید آنها همانطور که اتفاق می افتند، باشند. آیا این بدان معناست که شما دیگر نمی توانید عملی انجام دهید که زندگیتان را تغییر دهد؟
کاملاً برعکس. وقتی اساس اعمال شما، هماهنگی درونی با لحظه حاضر باشد، اعمال شما از خودِ شعور هستی نیرو می گیرند.
وقتی شما مضطرب یا تحت فشار هستید، آگاهی از هدف درونی خود را از دست داده اید و هدف بیرونی اولویت یافته است. شما فراموش کرده اید که وضعیت آگاهی شما، همیشه در درجه اول اهمیت قرار دارد و بقیه موارد همگی در درجه دوم اهمیت هستند.
چرا اضطراب، فشار، یا منفی گرایی به وجود می آید؟ به دلیل این که شما از لحظه حاضر غافل شده اید. و چرا این غفلت پیش می آید؟ چون شما فکر کردید که چیز دیگری مهم تر است و هدف اصلی را فراموش کردید. یک خطای کوچک یک برداشت نادرست دنیایی از رنج می آفریند.
نفس، به سه شکل با لحظه حاضر بر خورد می کند؛ به عنوان وسیله ای برای رسیدن به چیزی و پایان دادن به آن، به عنوان مانع، به عنوان دشمن.
وقتی شما در مقابل شکلی که زندگی در این لحظه به خود گرفته است واکنش نشان می دهید و هنگامی که حال را به عنوان وسیله، مانع، یا دشمن در نظر می گیرید، آن بخشی از هویت تان که وابسته به شکل است یعنی نفس را تقویت می کنید. این وضعیت منجر به واکنش گرایی نفس می شود. واکنش گرایی یعنی چه؟ یعنی معتاد شدن به واکنش. هر چه واکنش گرا شوید، بیشتر گرفتار شکل می شوید و هر چه بیشتر خود را با شکل بشناسید و یکی بدانید، نفس قوی تر می گردد. در چنین وضعیتی، هستیِ شما ( بخش اصیل وجود شما که بی شکل است) دیگر از طریق شکل نمی درخشد، یا به ندرت درخشش می یابد.
مردم خود را طوری باور کرده اند که انگار شادی آنها به اتفاقاتی که می افتد بستگی دارد، یعنی خوشنودی آنها وابسته به شکل است. آنها تشخیص نمی دهند که آنچه روی می دهد بی ثبات ترین چیز در دنیاست و دائماً در تغییر است. به نظر آنها لحظه حاضر، توسط اتفاقی که افتاده ولی نباید پیش می آمد، خراب شده است و یا به دلیل اتفاقی که نیفتاده ولی باید پیش می آمد، کمتر از آن چیزی است که باید باشد. از اینرو آنها کمالِ عمیقتری را که در خود زندگی نهان است از دست می دهند، کمالی که همیشه از قبل همینجاست و در ورای آنچه اتفاق می افتد یا نمی افتد قرار دارد، یعنی در ورای شکل.
لحظه حاضر را بپذیرید و بی نقض بودن و کمالی را که ژرف تر از هر شکل و در ورای زمان است دریابید.
#زمان_حال
@pathwaystogod
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 سطوح کارکردی چاکرا های اصلی 🎆✨✨
داشتن اطلاعات بیشتری در باره سطوح کارکردی چاکرا ها به ما در شناخت خود کمک می کند؛ بر خلاف تعریف چاکراها بایستی بدانیم که چاکرا ها یک بعدی نیستند؛ برای چاکرا ها سطوح زمانی متفاوتی می توان تعیین کرد که به نوبه خود سطوح لطیف انرژی بیشتری در آن ها نفوذ می کند؛ همچنین یک سطح کارکردی هست که از تمام سطوح دیگر عبور خواهد کرد و مسئول واکنش با بدن مادی و سطوح کارمایی است؛ این سطوح کارمایی بر اثر شارژ شدن نسبی بر بعضی سطوح دیکر تاثیر دارند.
1- سطوح کار کردی زمان - مدار :
سطح استعداد های معنوی ( سطح چاکرای اول )
سرشت معنوی بنیادی انسان در چاکرای اول ذخیره شده ، تجربیات جدی در رابطه معنویات در این چاکرا ذخیره شده و به شاگردان معنوی انتقال داده می شود؛ این تجربه ها برای تناسخ های بعدی نگهداری خواهد شد؛ در مواردی ارتباط های سطوح مختلف نژادی وجود دارد.
2- سطح استعداد های به ارث رسیده از طریق خانواده ( مربوط به سطح چاکرای دوم ) : استعداد های گوناگون به ارث رسیده از نیاکان فیزیکی در این چاکرا است؛ وقتی فرایند های شدیدی درون یک انسان اتفاق می افتد یا چیز های جدید اضافه شده و ذخیره شده اند و یا چیز های قدیمی تغییر کرده اند.
3- سطح استعداد اکتسابی( تجسد یافته ) ( سطح چاکرای سوم ) : این ها توانایی ها و تمام الگو های رفتاری انسجام یافته ای است که در طول یک عمر زندگی ثبت شده ، تحت بعضی از شرایط اطلاعات این ناحیه قابل انتقال به سطح چاکرای اول و دوم است.
4- سطح استعداد اکتسابی(تجسد نیافته ) ( سطح چاکرای چهارم ) : توانایی ها و الگو های رفتاری اکتسابی که می شود به آسانی دوباره آن ها را کنار گذاشت در این سطح قرار دارد؛ ( توانایی و الگو های فراموش شده .....
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#سطوح_کارکردى_چاکراها #زمان_مدار #سطوح_کارمايي_چاکراها #انرژى #فراروانشناسى #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 سطوح کارکردی چاکرا های اصلی 🎆✨✨
داشتن اطلاعات بیشتری در باره سطوح کارکردی چاکرا ها به ما در شناخت خود کمک می کند؛ بر خلاف تعریف چاکراها بایستی بدانیم که چاکرا ها یک بعدی نیستند؛ برای چاکرا ها سطوح زمانی متفاوتی می توان تعیین کرد که به نوبه خود سطوح لطیف انرژی بیشتری در آن ها نفوذ می کند؛ همچنین یک سطح کارکردی هست که از تمام سطوح دیگر عبور خواهد کرد و مسئول واکنش با بدن مادی و سطوح کارمایی است؛ این سطوح کارمایی بر اثر شارژ شدن نسبی بر بعضی سطوح دیکر تاثیر دارند.
1- سطوح کار کردی زمان - مدار :
سطح استعداد های معنوی ( سطح چاکرای اول )
سرشت معنوی بنیادی انسان در چاکرای اول ذخیره شده ، تجربیات جدی در رابطه معنویات در این چاکرا ذخیره شده و به شاگردان معنوی انتقال داده می شود؛ این تجربه ها برای تناسخ های بعدی نگهداری خواهد شد؛ در مواردی ارتباط های سطوح مختلف نژادی وجود دارد.
2- سطح استعداد های به ارث رسیده از طریق خانواده ( مربوط به سطح چاکرای دوم ) : استعداد های گوناگون به ارث رسیده از نیاکان فیزیکی در این چاکرا است؛ وقتی فرایند های شدیدی درون یک انسان اتفاق می افتد یا چیز های جدید اضافه شده و ذخیره شده اند و یا چیز های قدیمی تغییر کرده اند.
3- سطح استعداد اکتسابی( تجسد یافته ) ( سطح چاکرای سوم ) : این ها توانایی ها و تمام الگو های رفتاری انسجام یافته ای است که در طول یک عمر زندگی ثبت شده ، تحت بعضی از شرایط اطلاعات این ناحیه قابل انتقال به سطح چاکرای اول و دوم است.
4- سطح استعداد اکتسابی(تجسد نیافته ) ( سطح چاکرای چهارم ) : توانایی ها و الگو های رفتاری اکتسابی که می شود به آسانی دوباره آن ها را کنار گذاشت در این سطح قرار دارد؛ ( توانایی و الگو های فراموش شده .....
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#سطوح_کارکردى_چاکراها #زمان_مدار #سطوح_کارمايي_چاکراها #انرژى #فراروانشناسى #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
✨✨🎆 سطوح کارکردى چاکراهاى اصلى 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
5- سطح مسیر اصلی یادگیری برای یک چرخه تناسخ ( سطح چاکرای ویشودهی ) :
مسیر های اصلی یادگیری از طریق نقاط کانونی خاصی که ناحیه کارکردی یک مرکز انرژی تطبیق دارند در هر چاکرا متمایز می شوند، در غیر این صورت آن ها در تمام چاکرا ها یکسان و همچنین به هم وصل اند؛ این ها نواحی تجربه ای است که تو برای چند زندگی که البته ترتیب متوالی ندارد انتخاب کرده ای؛ این نکته در رابطه با سطوح بعدی یادگیری نیز صدق می کند؛
تذکر : این موضوع را با کارما اشتباه نگیرید؛
6- سطوح مسیرهای اصلی یادگیری یک تناسخ ( سطح چاکرای ششم ) :
این ها نواحی تجربی است که برای یک زندگی انتخاب کرده ای؛ اینکه گدا شوی یا بانک دار ، در این جا ذخیره شده است؛ شکل دادن به موقعیت یادگیری به آزادی تصمیم گیری تو در محیط دارد و این حیطه تحت تاثیر کنش های شرکت کنندگان دیگر بازی زندگی نیز هست؛ وقتی تو مسئولیت شخصی خودت برای شکل دادن به زندگی را رد می کنی ، این وضعیت تشدید و وقتی این مسئولیت را می پذیری این وضعیت ضعیف می شود؛ این وضعیت در مورد مسیر های یادگیری دیگر نیز صادق است.
7- سطح مسیر های اصلی یادگیری میان مدت ( سطح چاکرای هفتم ) :
این نواحی تجربه ای هستند که برای زمینه های به هم مربوطی از زندگی خود انتخاب کرده ای که این ها اغلب چرخه های ده ، هفت یا شش ساله دارند.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#سطوح_کارکردى_چاکراها #زمان_مدار #سطوح_کارمايي_چاکراها #انرژى #فراروانشناسى #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 سطوح کارکردى چاکراهاى اصلى 🎆✨✨
⚜️قسمت دوم:
5- سطح مسیر اصلی یادگیری برای یک چرخه تناسخ ( سطح چاکرای ویشودهی ) :
مسیر های اصلی یادگیری از طریق نقاط کانونی خاصی که ناحیه کارکردی یک مرکز انرژی تطبیق دارند در هر چاکرا متمایز می شوند، در غیر این صورت آن ها در تمام چاکرا ها یکسان و همچنین به هم وصل اند؛ این ها نواحی تجربه ای است که تو برای چند زندگی که البته ترتیب متوالی ندارد انتخاب کرده ای؛ این نکته در رابطه با سطوح بعدی یادگیری نیز صدق می کند؛
تذکر : این موضوع را با کارما اشتباه نگیرید؛
6- سطوح مسیرهای اصلی یادگیری یک تناسخ ( سطح چاکرای ششم ) :
این ها نواحی تجربی است که برای یک زندگی انتخاب کرده ای؛ اینکه گدا شوی یا بانک دار ، در این جا ذخیره شده است؛ شکل دادن به موقعیت یادگیری به آزادی تصمیم گیری تو در محیط دارد و این حیطه تحت تاثیر کنش های شرکت کنندگان دیگر بازی زندگی نیز هست؛ وقتی تو مسئولیت شخصی خودت برای شکل دادن به زندگی را رد می کنی ، این وضعیت تشدید و وقتی این مسئولیت را می پذیری این وضعیت ضعیف می شود؛ این وضعیت در مورد مسیر های یادگیری دیگر نیز صادق است.
7- سطح مسیر های اصلی یادگیری میان مدت ( سطح چاکرای هفتم ) :
این نواحی تجربه ای هستند که برای زمینه های به هم مربوطی از زندگی خود انتخاب کرده ای که این ها اغلب چرخه های ده ، هفت یا شش ساله دارند.
«موکتى»
🌿✨🌸✨🔮✨🌸✨🌿
#سطوح_کارکردى_چاکراها #زمان_مدار #سطوح_کارمايي_چاکراها #انرژى #فراروانشناسى #متافيزيک #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot