Pathwaystogod
1.6K subscribers
6.61K photos
499 videos
153 files
207 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
خودشناسى و حس هاى فراروانى:
از خود شناسی به نیرو هایی دست پیدا میکنیم که بعضی روانشناختی و بعضی فرا روان شناختی است که منجر به شناخت روح خواهد شد.چه بسا پدیده روانی که از طریق خودشناسی اتفاق می افتد ولی با حواس پنجگانه فیزیکی کاری نداردو از حس های ما فراتر است و به آن حس فرا روانی می گویند.

نیرو های شهودی و مکاشفه ای که در طی این خودشناسی برای ما اتفاق خواهد افتاد، به ما کمک هاى فوق العاده اى خواهد کرد .بیداری و مکاشفه یکی از الزامات خودشناسی است هنگامی که از طریق حس ششم و مکاشفه به معرفت نفس و خودشناسی برسیم حس فرا آگاهی برای ما اتفاق می افتد .این حس همان گم شده ی ما از دوران قدیم است.انسان با بدست آوردن این حس نه تنها به آگاهی سطحی محدود نمی شود بلکه به قوانین صحیح و اشکال مختلف زوایای پنهان وجود خود و از همه مهم تر عملکرد دقیق جهان هستی و نیرو های آن پی مى برد .این همان گمشده ی مهمی است که در طول دوران تاریکی در زندکی می توانست چراغ راه ما باشد.مکاشفه در پس همه ی عواطف و تجربه های عاطفی قرار .دارد که تجربه ی شهود را تا قلب گسترش دهد.این چنین دریچه ی قلب باز خواهد شد .انسان با باز کردن دریچه ی قلب خویش صدای درون خود را میشنود .اگر بخواهیم واقعا از هر دو نیمکره چپ و راست استفاده کنیم بایستی وقت گذاشت و سعی کرد که نیروی کشف ما بیش از این کار کند و از همه مهم تر ضمیر آگاه را پیدا کنیم.
مدیتیشن های مکرر،تمرکز های مداوم ،به جریان انداختن عواطف تا سر حد عشق همه برای رشد مکاشفه ضروری است.در طول روز یک یا دو ساعت تمرین کمک میکند که سیستم اعصاب آرام بگیرد،خلاقیت ظهور کند و شخص به معرفت شهودی برسد.سکوت وآرامش روح که در مکاشفه به کار میرود زهدان معرفت است.سکوت و آرامش به انسان کمک می کند که خود را تعادل بخشد.این تنها راهی که ندای درون را می توان شنید.نیرو هایی که این دسترس بر عوالم ذهن و فرا ذهنی بر ما اتفاق می افتد، در سلوک و طی طریق به ما کمک خواهند کرد.
"موکتى"
#سلوک_عرفانى#مکاشفه_شهود#حسهاى_ فراروانى#تعاليم_معنوى
@pathwaystogod
تفاوت عارف و فیلسوف;
☸️در سیر وسلوک عارف از طریق شهود، کل یا خود حقیقی یا حقیقت مطلق را ادراک می کند . البته ادراک عاطفی نه احساسی . فلاسفه گویند خدا یکی است، یعنی انسان می اندیشد که خدا یکی است.
⚛️اندیشه باعث ذهن گرائی شده و ذهن انسان استنباطی است؛ درنتیجه خدای استنباطی را می فهمد ؛ درحالیکه استنباط تابع احساسات است و در تمام افراد، در هر فردی در هر لحظه ای احساسات فرق دارد. پس چنین خدائی خدای استنباطی تابع احساسات می شود . و هر کس خدائی متناسب با ذهن خود ، اندیشه خود و احساسات خود را می¬پرستد. درحالی که یک خدا یا یک حقیقت بیش نیست. عارف از طریق سیر و سلوک عرفانی، کل تجزیه ناپذیر ، کل حقیقت که غیر قابل تقسیم است را شهود می کند .
⚛️در اینجا خودی وجود ندارد که مانند فلاسفه خود باشد و این خود اندیشه کند، یعنی یک اصالت برای خدای اندیشه خود قائل است، یک اصالت برای خود شخصی و این دوگانگی است و بالاتر چون در لحظه، احساسات و استنباط او در نتیجۀ اندیشه فرق می کند؛ هر لحظه خدای جدیدی می پرستد.
⚛️بله عارف خود را نیز در اینجا در خود حقیقی مضمحل می کند؛ در این تجربهء شهودی هیچ فرقی میان خود و غیر خود یعنی حقیقت وجودندارد؛ عارف خویشتن را فراموش می کند، خود را در صفات خدا محو می کند، دیگر نه وجود دارد و نه تفاوتی بین آنها است. حقیقت در او بصورت یک کل متجلی می شود. ازطریق شهود عاطفی که بسیار شخصی و غیر قابل انتقال است کلمات در اینجا تأثیر خود را از دست داده و تحت تأثیر درون نگری و شهود عاطفی قرار می گیرد. مانند بیان درد. فلاسفه بیان درد می کنند ازقول بیمار ؛ عارف خود درد را احساس می کند. ( احساس _ ادراک ) فقط عاطفی و در هالۀ ذهنیت و ذهن گرائی فرو نمی رود، او شهود می کند بوسیله عاطفه و احساس قلبی .

#تفاوت_عارف_و_فیلسوف #سلوک_عرفانى
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 مراحل سلوک عرفانی 🎆

« سلوك عرفانى » يك ضرورت براى عارف است لذا حداقل چهار مرتبه ذيل را با سير معنوى و سلوكى باطنى بايد طى نمايد تا از فرش به عرش و از نقص به كمال الهى متمايل و نائل گردد يعنى « بستر سازى » براى قرار گرفتن در صراط سلوك عرفانى لازم است : .

1- تَخْلِيَه : يعنى نفس پس از آگاهى از مصالح و مفاسد و فضائل و رذائل اخلاقى و معنوى طبق دستورات اسلامى و معلمان اخلاق عمل نمايد تا رذائل را از وجودش پاك نمايد و طهارت يابد و به درمان بيمارى هاى وجودش پرداخته و يا پيشگيرى هاى لازم را انجام دهد. و به تعبير بوعلى سينا : « العرفان مُبتَدِءٌ مِن تفرِيقٍ و نفْضٍ و تركٍ و رَفْضٍ . . . » يعنى صفات رذيله را بايد از خويش دفع نمايد و تطهير شود و بعد به خانه تكانى بپردازد تا دامن سالك از هر نشانه رهزن و علائم ناپاكى پاك و منزّه گردد و مرحله به مرحله از غير خدا كاملاً جدا شده فاصله بگيرد و كاملاً چرك و گرد و غبار غيريت را بزدايد و از هر كثرتى پاك گردد و تنها متوجه خدا و جمال و جلال الهى باشد .

2- تَحليّه : يعنى پس از رهايى از رذائل و پاكى از موانع كسب معنويت خويشتن را به فضائل اخلاقى و صفات پسنديده و « عدالت » اخلاقى در صفات حكمت ، عفت و شجاعت آراسته گرداند تا خويشتن را مصونيت از انحراف ها و بيمارى هاى اخلاقى بخشد يعنى در جهت تحكيم پايه اخلاقى و ملكات فاضله وجوديش تلاش نمايد .

3- تَجليه : يعنى با معرفت و مراقبت نفس و تسليم در برابر شريعت و احكام نورانى اسلامى آثار بندگى را در خويشتن متجلى سازد و سلوك فقهى و اخلاقى نورانيت هايى را در او به منصه بروز و ظهور برساند و به بيان ديگر نورانيت و لطافت و طهارت در وجودش متجلى شود .

4- تجلیه (فنا) : يعنى پس از حصول فضائل و نورانيت درون و طهارت باطن يا همان تزكيه نفس به بركت صفا و صيقلى روح از زنگارها و دلبستگى ها تحت تأثير جاذبه هاى كمال مطلق قرار گيرد و جذبه عشق به حق را در باطن وجودش عمق ببخشد تا به مرحله اى برسد كه رفته رفته و تدريجاً در پرتو انوار معشوق و محبوب سرمدى خود را فانى ساخته و از من و ما به در آيد كه اين مرحله را فنا گويند وخود سه درجه دارد:

الف) فناى فعلى ،
ب) فناى صفاتى ،
ج) فناى ذاتى .

تا پس از طى مراحل ياد شده « شربت شهود » را بنوشد كه به تعبير على ( عليه السلام ) : « خداوند شربتى را نصيب اولياى خويش مى كند كه هرگاه از آن بنوشند مدهوش گردند، وقتى مدهوش شدند به وجد و حال آيند، وقتى به وجد در آمدند پاكيزه گردند، وقتى پاكيزه شدند خالص مى گردند .

و هرگاه خالص شدند حق را مى طلبند، وقتى حق را طلبيدند، مى يابند، وقتى يافتند به وصال او نايل شده و به حق مى رسند، آن گاه است كه محبّ در محبوب خويش كاملاً فانى مى گردد.»

❄️🌨🔮🌨❄️

#سلوک_عرفانى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 تفاوت عارف و فیلسوف 🎆

در سیر وسلوک عارف از طریق شهود، کل یا خود حقیقی یا حقیقت مطلق را ادراک می کند؛ البته ادراک عاطفی نه احساسی؛ فلاسفه گویند خدا یکی است، یعنی انسان می اندیشد که خدا یکی است.

اندیشه باعث ذهن گرائی شده و ذهن انسان استنباطی است؛ درنتیجه خدای استنباطی را می فهمد؛ درحالیکه استنباط تابع احساسات است و در تمام افراد، در هر فردی در هر لحظه ای احساسات فرق دارد؛ پس چنین خدائی خدای استنباطی تابع احساسات می شود؛ و هر کس خدایی متناسب با ذهن خود، اندیشه خود، احساسات خود را می¬پرستد؛ در حالیکه یک خدا یا یک حقیقت بیش نیست؛ عارف ازطریق سیر وسلوک عرفانی، کل تجزیه ناپذیر، کل حقیقت که غیر قابل تقسیم است را شهود می کند.

در اینجا خودی وجود ندارد که مانند فلاسفه؛ خود باشد و این خود اندیشه کند، یعنی یک اصالت برای خدای اندیشه خود قائل است، یک اصالت برای خود شخصی و این دوگانگی است و بالاتر چون در لحظه، احساسات و استنباط او در نتیجۀ اندیشه فرق می کند؛ هر لحظه خدای جدیدی می پرستد.

بله عارف خود را نیز در اینجا، در خود حقیقی مضمحل می کند؛ در این تجربه شهودی هیچ فرقی میان خود و غیرخود یعنی حقیقت وجود ندارد؛ عارف خویشتن را فراموش می کند، خودرا در صفات خدا محو می کند، دیگر نه وجود دارد و نه تفاوتی بین آنها است؛ حقیقت در او بصورت یک کل متجلی می شود؛ از طریق شهود عاطفی که بسیار شخصی و غیرقابل انتقال است؛ کلمات در اینجا تأثیر خود را از دست داده، تحت تأثیر درون نگری و شهود عاطفی قرار می گیرد، مانند بیان درد؛ فلاسفه بیان درد می کنند، از قول بیمار؛ عارف خود درد را احساس می کند؛ ( احساس-ادراک ) فقط عاطفی و در هالۀ ذهنیت و ذهن گرایی فرو نمی رود، او شهود می کند بوسیله عاطفه و احساس قلبی…

❄️🌨🔮🌨❄️

#تفاوت_عارف_و_فیلسوف #سلوک_عرفانى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 حفظ امید در صورت لغزش 🎆

برخی از سالکین می پندارند که اگر سلوک را آغاز کردند و به توبه و جبران گذشته کوشیدند، باید درخت گناه در همان ابتدای حرکت از وجودشان ریشه کن شود و دیگر معصیتی از ایشان سر نزند! غافل از اینکه تا رسیدن به مقام مخلصین، ریشه ی گناه و غفلت در انسان نمی سوزد و لغزش و زمین خوردن، امری متوقع خواهد بود؛ سالک باید بداند که پس از آغاز سلوک و معاهده با استاد کامل و توبه و انابه، احتمال گناه و لغزش از او منتفی نمی شود .

انسان در سیر روحی خود، مانند طفلی است که برای راه رفتن می کوشد، طبیعی است که در اوایل این سیر، مدام زمین بخورد؛ سالک تا ایمانش قوی نشده و از بیت مظلم نفس به کلی خارج نشده است، می لغزد و به گناه می افتد؛ آنچه برای سالک مهم است، زمین نخوردن نیست، بلکه این است که هر وقت زمین خورد، برخیزد و نا امید نشود .

سالک باید بعد از خطا، توبه و تدارک کند و در طلب محبوب، جدیت داشته باشد؛ مانند کودک زمین خورده، اگر برنخیزد و دوباره تلاش نکند و از راه رفتن نا امید گردد، فلج می شود و هیچ گاه قدرت راه رفتن را نخواهد یافت .

❄️🌨🔮🌨❄️

#لغزش_سالک #حفظ_اميد #توبه_و_گناه #سلوک_عرفانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 خودشناسى و حس هاى فراروانى 🎆

از خودشناسی به نیرو هایی دست پیدا می کنیم که بعضی روانشناختی و بعضی فرا روان شناختی است که منجر به شناخت روح خواهد شد؛ چه بسا پدیده روانی که از طریق خودشناسی اتفاق می افتد ولی با حواس پنجگانه فیزیکی کاری ندارد و از حس های ما فراتر است و به آن حس فرا روانی می گویند.

نیروهای شهودی و مکاشفه ای که در طی این خودشناسی برای ما اتفاق خواهد افتاد، به ما کمک هاى فوق العاده اى خواهد کرد؛ بیداری و مکاشفه یکی از الزامات خودشناسی است، هنگامی که از طریق حس ششم و مکاشفه به معرفت نفس و خودشناسی برسیم، حس فراآگاهی برای ما اتفاق می افتد؛ این حس همان گم شده ی ما از دوران قدیم است؛ انسان با بدست آوردن این حس نه تنها به آگاهی سطحی محدود نمی شود بلکه به قوانین صحیح و اشکال مختلف زوایای پنهان وجود خود و از همه مهم تر عملکرد دقیق جهان هستی و نیرو های آن پی مى برد؛ این همان گمشده ی مهمی است که در طول دوران تاریکی در زندگی می توانست چراغ راه ما باشد؛ مکاشفه در پس همه ی عواطف و تجربه های عاطفی قرار دارد که تجربه ی شهود را تا قلب می تواند گسترش دهد؛ این چنین دریچه ی قلب باز خواهد شد؛ انسان با باز کردن دریچه ی قلب خویش صدای درون خود را می شنود؛ اگر بخواهیم واقعا از هر دو نیمکره چپ و راست استفاده کنیم بایستی وقت گذاشت و سعی کرد که نیروی کشف ما بیش از این کار کند و از همه مهم تر ضمیر آگاه را پیدا کنیم.

مدیتیشن های مکرر، تمرکزهای مداوم، به جریان انداختن عواطف تا سر حد عشق همه برای رشد مکاشفه ضروری است؛ در طول روز یک یا دو ساعت تمرین کمک می کند که سیستم اعصاب آرام بگیرد، خلاقیت ظهور کند و شخص به معرفت شهودی برسد؛ سکوت وآرامش روح که در مکاشفه به کار می رود، زهدان معرفت است؛ سکوت و آرامش به انسان کمک می کند که خود را تعادل بخشد؛ این تنها راهی است که ندای درون را می توان شنید؛ نیروهایی که این دسترس بر عوالم ذهن و فرا ذهنی بر ما اتفاق می افتد، در سلوک و طی طریق به ما کمک خواهند کرد.

«موکتى»

❄️🌨🔮🌨❄️

#سلوک_عرفانى #مکاشفه_شهود #حسهاى_فراروانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 فنا 🎆

هرگاه سالک، منزل ها را یکی پس از دیگری بپیماید، تا آن جا که دیگر از جمیع انیات و تعینات و تعلقات مادی و حتی معنوی خلع شده و جدا گردیده و ذوب در حضرت احدیت شود، به مقام فنا دست یافته است؛ در چنین حالتی است که خویشتن خویش را فراموش نموده محو جمال معشوق گشته و به هر چه که می نگرد فقط و فقط او را می بیند و بس؛ لذا اهل معنا گفته اند که گوینده ی (انا الحق) نخواسته دعوی الاهیت کند، بلکه نفی انیت خویش نموده است، به این معنا که من در وجود خویش، خودم را نمی بینم و تو را مشاهده می کنم...
«بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار/که با وجود تو کس نشنود ز من که منم»

مراتب فنا :
فنا سه درجه دارد:
الف) فنای در افعال: سالک در این مقام همه ‌قدرت‌ها و علل و عوامل موثر را در برابر اراده حق سبحانه بی‌تأثیر دیده و حقیقت معنای لا حول و لا قوه الا بالله، برای او تجلی می‌کند به گونه‌ای که از هیچ کس جز حق پروا نداشته و به هیچ چیزی جز حق امیدوار نیست.

ب) فنای در صفات: سالک در این مقام عالم را با تمام اوصاف و کمالات و آثار و جلوه‌های وجودی که دارد، مظهر حق دانسته و تجلی جمال زیبای دوست می‌بیند، ‌لذا گفته‌اند: به دریا بنگرم دریا تو بینم، به صحرا بنگرم صحرا تو بینم، به هر جا بنگرم کوه و در و دشت جمال چهره زیبا تو بینم.

ج) فنای در ذات: سالک در این مقام همه اسماء و صفات حق را مستهلک در غیبت ذات احدیت یافته و به جز ذات احدی، هیچ گونه هستی‌ای در روح او باقی نمی‌ماند و حقیقت آیه: «لمن الملک الیوم، لله الواحد القهّار» برای او تجلی می‌کند.

❄️🌨🔮🌨❄️

#مراتب_فنا #فنا #سلوک_عرفانى #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 منيت 🎆
⚜️قسمت سوم:

چگونه غرور و تکبر داشته باشیم در صورتی که همه به هم احتیاج داریم؛ تو بدون هوا زنده نمی مانی، بدون نور بدون آتش، بدون زن، بدون مرد، بدون دوست، قادر به ادامه زندگی نخواهی بود؛ هیچ انسانی به تنهایی در استقلال کامل نمی تواند زندگی کند؛ پس چرا تکبر وجود دارد؟ تکبر عین جهالت است؛ همه به هم وابسته و همبسته هستیم؛ باید بدانیم وجود همه چیز الزامی است؛ اگر خورشید طلوع نکند، فردای آن روز همه چیز نابود خواهد شد؛ اگر درخت ها نباشند دنیا نابود خواهد شد؛ به هر آنچه در اطراف ماست روزی احتیاج پیدا خواهیم کرد؛ بهتر است که تواضع و فروتنی را یاد بگیریم؛ تواضع یک ادراک معنوی است.

📍لایه هفتم: آخرین لایه تقلید است؛ همه ما اهل تقلیدیم؛ یکی کاری می کند و ما به آن کار روی می آوریم؛ تقلید برای بچه ها شاید خوب باشد؛ اما برای بزرگ تر ها خیر؛ انسانی که به بلوغ می رسد با تقلید خداحافظی می کند، بایستی با خودمان صادق باشیم؛ هر لحظه شرایط خاصی وجود دارد که بایستی بر مبنای همان شرایط یا بر مبنای ادراک درونی کار هایمان را پیش ببریم؛ اگر هفت لایه به آسانی فرو بریزد چهره واقعی خود را می بینیم؛ به واسطه ی همین هفت لایه ما از واقعیت خود غافلیم؛ این هفت لایه ى حجاب اگر کنده شود؛ تو بخداى درون خود دست پيدا خواهى کرد، همان خدایی که در عمق وجود تو ریشه دارد.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#هفت_لايه_منيت #سلوک_عرفانى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot